آلمان

کاشف شکنجه‌گاه انقلابی‌ها در فتنه ۸۸ که بود؟ + عکس

کاشف شکنجه‌گاه انقلابی‌ها در فتنه ۸۸ که بود؟ + عکس


 گروه جهاد و مقاومت مشرق اسدالله ابراهیمی سال ۱۳۵۱ در تهران به دنیا آمد. ۱۶ سال بیشتر نداشت که برای حضور در دفاع مقدس با دستکاری شناسنامه اش راهی جبهه شد.

سال‌ها بعد وقتی که فهمید خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده و نیاز به پیوند کلیه دارد،‌ یک کلیه‌اش را به خواهرش اهدا کرد.

پس از جنگ در برنامه های فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل (مهرآباد جنوبی؛ شهرک فردوس) بود. سال ۷۴ معاون فرهنگی پایگاه بسیج شد.سال ۱۳۸۱ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۲ فرزند به نام های حسین و زینب است.

وی از جمله کسانی بود که در فتنه ۸۸ در خط مقدم دفاع از انقلاب و رهبری در میدان حاضر شد. اسدالله ابراهیمی تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس ادامه داده و کارشناسی حسابداری خوانده بود. او در کارخانه پارس خودرو مشغول به کار بود که با آغاز جنگ سوریه تمام تلاشش را برای حضور در سوریه کرد تا اینکه در بهمن‌ماه سال ۹۴ به این کشور اعزام شد. او از فرماندهان لشکر فاطمیون در منطقه بود اما آنقدر متواضع بود که حتی همکارانش تا لحظه شهادت نمی‌دانستند او فرمانده بوده است.

اسدالله ابراهیمی سرانجام در ۲۷ خردادماه سال ۹۵ در شهر حلب سوریه به شهادت رسید، در حالی که پیکرش برای همیشه در منطقه ماند و تروریست‌های جبهه النصره از تحویل پیکر مطهر شهید خودداری کردند. تنها مزار یادبودی به نام وی در قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران اختصاص یافت. کتابی با عنوان «بهار، آخرین فصل» درباره زندگی این شهید عزیز توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفتگو با علی ابراهیمی، برادر شهید اسدالله ابراهیمی است.

گفتگو با همسر شهید ابراهیمی و همرزمانش را نیز در اینجا بخوانید:

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس

نقشه عجیب برای عدم اعزام یک مدافع حرم!

ضرب و شتم بسیجیِ رزمنده به قصد کُشت +‌ عکس

نامه محرمانه کنار رخت‌خواب آقای فرمانده!

هزینه ۱۰۰هزار تومانی «اسدالله» برای زن خیابانی!

۱

از دو سالگی همراه من به مسجد می آمد.

خیلی بازیگوش بود، نمی توانستم لحظه ای او را به حال خودش رها کنم! شیطنت های حسین پسر اسدالله مرا یاد او می اندازد.

کمی که بزرگتر شد خودش به همراه برادر کوچکمان عبدالله به مسجد می رفت.

یک روز همراه با عبدالله برای گفتن تکبیر نماز به مسجد سیدالشهدا (علیه السلام) رفتند. اسدالله میکروفن را به دست عبدالله داد و گفت: امروز تو تکبیر بگو داداش!

عبدالله گفت: من بلد نیستم! می ترسم داداش.

اسد به او می گوید: نترس داداشی! من کنارت هستم، هرچیزی گفتم تو تکرار کن…

نماز شروع می شود و تا رکعت دوم مشکلی پیش نمی آید. از اواسط رکعت دوم عبدالله اذکار را اشتباه تلفظ می کند و باعث خندیدن برخی از نمازگزاران می شود. اسدالله با دیدن بهم خوردن نماز از مسجد فرار می کند و عبدالله را وسط کلی پیرمرد ناراحت و عصبانی جا می گذارد. بعد از آرام شدن پیرمردها برمی گردد و عبدالله را با خود می برد.

۲

اسدالله و اکبر بهشتی رفقای صمیمی بودند و با هم کلی شوخی می کردند.

یک روز صبح اسدالله زنگ خانه اکبر را می زند و به او می گوید: اکبرجان! من می خواهم خونم را به رزمندگان جبهه اهدا کنم، اگر نمی ترسی و کاری هم نداری بیا با هم برویم.

هر دو روی تخت مرکز دراز می کشند و آماده خون‌گیری می شوند.

پرستار سوزن خونگیری را در رگ اکبر بهشتی فرو می کند، همزمان یکی از پرسنل مرکز روی تخت اهداکنندگان کیک و ساندیس می گذارد.

اسدالله وقتی مطمئن می شود اکبر در حال خون دادن است، قبل از اینکه پرستار کنار تختش بیاید به سمت تخت اکبر می رود و کیک و ساندیس او را بر می‌دارد. از مرکز خارج می شود و در حال ساندیس خوردن به خانه بر می گردد.

اکبر بعد از خون دادن با حالت غش و ضعف با پای پیاده به سختی خودش را به خانه می رساند.

تا مدت‌ها با اسدالله قهر بود و می گفت: اسدالله مرا برد خونم را گرفت و ساندیسم را خورد!

کاشف شکنجه‌گاه انقلابی‌ها در فتنه ۸۸ که بود؟

۳

چند ماه بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸ اسدالله و دوستانش داخل یکی از اتاق‌های پایگاه دور هم جمع می شوند.

آن سالها فرمانده پایگاه من بودم و در صحن مسجد جلسه مهمی داشتیم.

اسدالله وسط اتاق پایگاه آتش روشن می کند و دوستانش را به شکل بومیان آفریقایی در می آورد! دور آتش می چرخند و با صدای بلند شعاری علیه تصویب قطعنامه سر می دهند؛ گر موته گر موته/ قطعنامه رو به موته!

آنقدر شلوغ‌بازی درآوردند تا آتش به پتوها سرایت می کند! و صدای خنده‌هایشان تبدیل به فریاد کمک می شود!

به سرعت خودمان را به پایگاه رساندیم و آتش را خاموش کردیم. شکر خدا بلایی سرشان نیامده بود و همه سالم بودند.

 رئیس گروه بومیان آفریقایی اسدالله و دوستش بودند بخاطر آسیبی که بیت‌المال زده بودند هر دو را مجبور کردم خسارت پتوها و آتش سوزی را پرداخت کنند!

۴

کردهای حلبچه با حمایت رزمندگان ایرانی توانسته بودند صدام را در عملیاتی شکست دهند و ضربه سنگینی به ارتش بعثی بزنند. صدام آنقدر خشمگین بود که بزرگترین جنایت جنگی را در حق این مردم مظلوم مرتکب شد و حلبچه را بمباران شیمیایی کرد.

من و اسدالله از نزدیک شاهد این فاجعه بودیم و در منطقه حضور داشتیم. عمق این جنایت به حدی بود که به سختی می توانستیم موجود زنده ای پیدا کنیم. زیرزمین خانه‌ها پر از جنازه مردمی بود که از ترس به آنجا پناه برده بودند. تعداد زیادی از نیروهای گردان اسدالله در آن منطقه به شهادت رسیدند!

اسدالله همان روز در حلبچه شیمیایی شد، پلک چشمش افتاد و بینایی اش کم شد! تا سالها بعد از جنگ مشغول مداوا بود و هزینه های درمان را خودش شخصاً پرداخت می کرد!

کاشف شکنجه‌گاه انقلابی‌ها در فتنه ۸۸ که بود؟

۵

با وجود سن کمش عشق به جبهه و شهادت در قلبش موج می زد.

پدر و مادرم با حضور اسدالله در جبهه مشکلی نداشتند و به راحتی رضایت‌نامه کتبی را به او دادند. اما مشکل اصلی سن پایین و اندام کوچکش بود.

از شناسنامه کپی گرفت و با ترفندی سن خود را بالا برد، برای اندام کوچکش هم کار جالبی کرد.

چند دست لباس روی هم پوشید و با استفاده از یک کفش پاشنه بلند قد اسد کمی بلندتر شد! مسئول اعزام جبهه به او شک نکرد و برگه اعزامش به راحتی صادر شد.

دوستانم به من که مسئول کل بسیج منطقه بودم پیغام دادند اسدالله برای اعزام به جبهه ثبت نام کرده است! با اینکه می توانستم جلوی اعزامش را بگیرم و بهانه‌تراشی کنم اما توکل بر خدا کردم و مانع حضورش در جبهه نشدم.

۶

عراق بعد از آتش‌بس قطعنامه را نقض کرد و برای باز پس گیری خرمشهر چند تیپ به منطقه اعزام کرد.

اکثر رزمندگان ایرانی به شهرهای خود برگشته بودند و تصور نمی کردیم صدام مرتکب این خطای بزرگ شود! اسدالله در منطقه حضور داشت و به همراه گردان حبیب برای جلوگیری پیش‌روی دشمن به خط اعزام شد.

بچه های گردان مجهز به سلاح آر.پی.جی  بودند، فرمانده دستور می دهد همگی استتار کنند و کمین بگیرند.

صدها تانک عراقی دشت های وسیع منطقه را با سرعت طی می کردند و به محل کمین گردان حبیب نزدیک می شدند. فاصله تانک ها به رزمنده ها کمتر از ۵۰ متر شد! فرمانده دستور شلیک گلوله‌های آر.پی.جی را صادر می کند.

در کمتر از چند دقیقه منطقه به جهنمی از آتش تانک های سوخته تبدیل می شود.

سیصد نفر مقابل سه هزار نفر جنگ جانانه‌ای می کنند و اکثر آنها به شهادت می رسند. کمتر از ده نفر زنده بر می گردند، یکی از آنها اسدالله بود.

اسد تا مدت‌ها غمگین و ناراحت از خاطرات آن روز عجیب می گفت: تانک های دشمن بی‌رحمانه از روی بدن مجروحان رد می شدند و گوشت بدن دوستانم به شنی تانک چسبیده بود، من فقط نظاره‌گر این جنایت بودم.

رفقای خوبم به شهادت رسیدند و من به خانه برگشتم!

کاشف شکنجه‌گاه انقلابی‌ها در فتنه ۸۸ که بود؟

۷

عصر روز بیست و پنجم خرداد هشتاد و هشت که اغتشاشگران به حوزه بسیج خیابان آزادی حمله کردند، اسدالله با شمایل فتنه‌گران در میان جمعیت بود.

می گفت: هر لحظه اوضاع وخیم‌تر می شد، فتنه گران قصد ورود به حوزه بسیج و دسترسی به اسلحه ها را داشتند! تنها کاری که می توانستم انجام بدهم فقط ترساندن آن ها بود!

می گفتم: نرید جلو. خطرناک است. اسلحه جنگی دارند و شما را با تیر می‌زنند، به هیچ کدامتان رحم نمی کنند و…

آنقدر مشغولشان کردم تا یگان ویژه نیروی انتظامی در صحنه حاضر شد و بساطشان را جمع کرد. اذان مغرب را گفته بودند، وضو گرفتم و همان جا در پیاده رو کنار آتش و دود نمازم را خواندم.

۸

سال هفتادوهشت آتش فتنه کوی دانشگاه کم کم دامن تهران را گرفت و حوادث عجیبی رخ داد! اسدالله مثل همیشه وسط معرکه بود و کار اطلاعاتی انجام می داد.

برخی از سران فتنه مسیر جمعیت معترض را به سمت بیت رهبری تغییر دادند و به خیال خامشان قصد تسخیر بیت را داشتند! می گفتند تا پایان شب همه مراکز حساس را فتح می کنیم!

اسد تماس می گرفت و درخواست اعزام نیرو می کرد. بعد از هماهنگی مسئولین بسیج تعدادی از بسیجیان پایگاه را به نقاط درگیری خصوصاً اطراف بیت اعزام کردیم.

آن سالها مثل حالا تلفن های همراه پیشرفته و مجهز به دوربین نبود، اسدالله میان جمعیتی که به سمت بیت می رفتند لیدرهای فتنه را شناسایی می کرد.

قبل از رسیدن فتنه‌گران به خیابان های اطراف بیت، آتش فتنه آن روز با کمک بسیجیان خاموش شد.

کاشف شکنجه‌گاه انقلابی‌ها در فتنه ۸۸ که بود؟

۹

در ایام فتنه به «اسد اغتشاش» معروف بود! هر کسی نیاز به آخرین خبرهای فتنه داشت کافی بود با اسدالله تماس برقرار کند تا در جریان خبرها قرار بگیرد. اسدالله یک نفر بود و تنهایی کار اطلاعاتی انجام می داد اما در یک زمان همه جا حضور داشت و می دانست چه خبر است!

روز عاشورا فتنه گران پس از هتک حرمت مجلس عزاداری سیدالشهدا علیه السلام به وزارت کار حمله کردند.

اسدالله به وسیله دو عدد گاز اشک‌آور جلوی هجوم جمعیت به وزارت کار را می گیرد و به تنهایی از وزارتخانه محافظت می کند و جمعیت پراکنده می شوند.

در اوج شلوغی‌های تهران توانسته بود زیرزمینی را کشف کند که فتنه گران از آن برای شکنجه نیروهای انقلاب استفاده می کردند. می گفت: با چشمان خودم دیدم بچه بسیجی ها را بعد از ضرب و شتم مخفیانه به داخل زیرزمین می برند و معلوم نبود چه بلایی بر سرشان می آورند!

با اقدام به موقع اسدالله آن خانه شناسایی شد و عوامل جنایت زیرزمین دستگیر شدند.

۱۰

با کمک خانواده توانست خانه ای دو طبقه در محله شمشیری خریداری کند. طبقه اول را به یکی از نمازگزاران مسجد اجاره داد و مبلغ ناچیزی به عنوان کرایه از او دریافت می کرد.

یک روز به مستأجر می گوید: شما چرا خانه نمی خرید؟! سالهاست مستأجر هستید.

مستأجر می گوید: کل دارایی من همان پول پیشی است که به شما دادم، دوست دارم صاحب خانه شوم اما در توانم نیست و پولی در بساط ندارم.

اسدالله می گوید: من پول پیشت را برای پیش پرداخت برداشتم! شما مابقی پول خانه را قسطی به من بده، خانه من برای تو…

مستأجر حیرت زده به اسد نگاه می کند و می گوید: آقای ابراهیمی شوخی می‌کنی؟!

اسد به می گوید جدی گفتم، مبارکت باشد!

چندین مرتبه خانه خرید و به این شکل عجیب به نیازمندان فروخت! در حالی که خود مستأجر بود!

از نداری خودش به مردم می بخشید! آدم سرمایه‌دار و پولداری نبود، اما زندگی اش همیشه برکت داشت و لنگ نمی ماند.

کاشف شکنجه‌گاه انقلابی‌ها در فتنه ۸۸ که بود؟

۱۱

خانواده نیازمندی را به ما معرفی کردند. پدر سرایدار بود و سه فرزند کوچک داشت.

کودک پنج ساله‌اش مبتلا به یک بیماری خاص شده بود که نمی توانست غذای معمولی بخورد. غذای او در بسته بندی خاصی از آلمان فرستاده می شد که هزینه سنگینی داشت. اغلب روزهای هفته آن طفل معصوم بخاطر مشکل مالی پدرش گرسنه می ماند و ضعیف شده بود.

با پیگیری‌های شبانه روزی اسدالله هزینه غذای کودک تأمین شد.

اسد هر روز غذا را تحویل می گرفت و در باکس موتورش می گذاشت، قبل از غروب غذا را تحویل خانواده نیازمند می داد. با حمایت های اسدالله از آن خانواده وضعیت جسمی کودک رو به بهبودی رفت و بچه جان گرفت.

همزمان هزینه دیالیز تعدادی بیمار فاقد دفترچه بیمه را هم تأمین می کرد. شاید هر کسی جای اسدالله بود با این حجم از کار خیر، زندگی‌اش متلاشی می شد!

*مرتضی اسدی

شهید مدافع حرم اسدالله ابراهیمی

اسدالله به وسیله دو عدد گاز اشک‌آور جلوی هجوم جمعیت به وزارت کار را می گیرد و به تنهایی از وزارتخانه محافظت می کند و جمعیت پراکنده می شوند.



منبع خبر

کاشف شکنجه‌گاه انقلابی‌ها در فتنه ۸۸ که بود؟ + عکس بیشتر بخوانید »

گروهک منفور!

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین


گروهک منفور!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، گروهک تروریستی و خون‌ریز منافقین که در کارنامه سیاه خود، ترور بیش از ۱۷ هزار شهروند و سیاستمدار ایرانی را دارد و البته هنوز هم خود را «مجاهدین خلق» می‌داند، مدت‌هاست که به دنبال تطهیر وجهه و سوابق تروریستی‌اش است.

در این میان برخی مدعیان دروغین حقوق بشر نیز چشم خود را بر جنایت‌های بی‌شمار این گروهک تروریستی بسته و در جهت دستیابی به اهداف سیاسی خود، با صراحت از این گروهک تروریستی حمایت می‌کنند. طنز تلخ ماجرا هم آن است که هرچند وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۷۶ و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۱ نام این گروهک سفاک را در فهرست سازمان‌های تروریستی خود قرار دادند اما هرگز مشخص نشد اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۷ و آمریکا در سال ۱۳۹۱ چرا و با چه توجیهی نام این گروه را از فهرست گروه‌های تروریستی خود حذف کردند.

خارج کردن نام منافقین از سوی آمریکا و اروپا تنها حربه آن‌ها برای تطهیر چهره سیاه این گروهک نبود و نیست. حمایت‌های مالی فراوان از ناحیه سردمداران کاخ سفید، اتحادیه اروپا و همچنین شاهزاده‌های کشور‌های مرتجع منطقه غرب آسیا، محملی را برای منافقین ایجاد کرده تا آن‌ها هر سال نشستی را با دعوت از مهمانان اجاره‌ای با پرداخت هزینه‌های گزاف و سخنرانی چهره‌های ورشکسته سیاسی برگزار کنند تا از این طریق برای فعالیت‌های غیرقانونی منافقین یک پوشش قانونی ایجاد کنند.

در نشست امسال گروهک منافقین که در برلین آلمان برگزار شد ۳۰ مقام بلندپایه پیشین و فعلی غربی، از جمله نخست‌وزیر پیشین کانادا، نخست‌وزیر اسبق اسلوونی و همچنین تعدادی از قانونگذاران آمریکایی، از جمله رابرت مندز، تد کروز، روی بلانت، بن کاردین، کوین مک‌کارتی و جم جفریز هم سخنرانی کردند. پمپئو در این نشست دیدگاه‌های خصمانه و ادعا‌های خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد. او در این سخنرانی با طرح این ادعا که اعضای گروهک منافقین به دنبال یک ایران آزاد و دموکراتیک هستند از مخالفان جمهوری اسلامی خواست تا به اقدامات غیرقانونی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه دهند. وزیر خارجه پیشین آمریکا با تأکید بر ضرورت اعمال تحریم علیه ایران، گفت که این تحریم‌ها واقعی و لازم بود، اما کافی نیست. او که کینه دیرینه‌ای نسبت به ملت ایران دارد، به طور علنی در سخنانش خشم خود را از انتخاب سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور جدید ایران ابراز و ادعا‌هایی علیه او و روند برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در کشورمان مطرح کرد.

«استفان هارپر» نخست‌وزیر سابق و به شدت ضدایرانی کانادا در نشست امسال منافقین، ابتدا علیه دولت جدید جمهوری اسلامی تبلیغ و سپس به آن دسته از کشور‌هایی که برای همکاری با ایران ابراز تمایل کرده‌اند، توهین کرد. هارپر که در جریان سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نخست‌وزیری کانادا را بر عهده داشت، پیش از این در موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران، ضمن ادامه مواضع به‌ شدت ضد ایرانی خود کاملاً مواضعی هماهنگ با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده بود.

در همین حال «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با انتقاد از برخی سیاستمداران غربی حاضر در نشست امسال گروهک منافقین در صفحه توئیتر خود نوشت: «سیاستمداران خودفروخته غربی از جمله پمپئو خود را ارزان فروخته و در سیرکی به میزبانی اروپا شرکت کرده‌اند که یک فرقه تروریستی برگزار کرده که زمانی مورد حمایت صدام بود و دستش به خون ایرانی‌ها آغشته است. عطش سیری‌ناپذیر برای پول و عقده‌های ضدایرانی به ریاکاری شرم‌آور غربی دامن زده است.»

اما نمایش امسال منافقین در برگزاری نشست برلین آنقدر مضحک و شرم‌آور بود که صدای اعتراض تحلیلگران خارجی را هم درآورد. «جوآن استوکر» دبیر نشریه «دیفنس پست» که سال‌هاست بر فعالیت‌های این گروه متمرکز است در مصاحبه با شبکه ان‌بی‌سی آمریکا گفت که براساس برآورد او «جان بولتون» (مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا) ده‌ها هزار دلار از این گروهک پول دریافت کرده و در ازای آن، برای آن‌ها تبلیغ کرده است.

«پل پیلار» تحلیلگر سابق آژانس مرکزی اطلاعاتی آمریکا نیز پس از برگزاری نشست امسال منافقین، طی یادداشتی در روزنامه انگلیسی گاردین به این نکته اشاره کرد که گروهک منافقین به هیچ عنوان سازمان محبوبی در ایران نیست. همچنین «دنیل دوپتریس» تحلیلگر آمریکایی و ستون‌نویس نشریه‌هایی از جمله نیوزویک و واشنگتن اگزمینر از شرکت مقامات آمریکایی در اجلاس سالیانه منافقین انتقاد کرده و با حالت کنایه‌آمیز در صفحه توئیترش نوشت: «تصور کنید کارشناسی در زمینه مسائل ایران هستید و فکر می‌کنید که مجاهدین خلق یک جنبش اپوزیسیون محبوب و قانونی است که دولت آمریکا باید از آن حمایت کند.»

کلام آخر آنکه حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی و اروپایی از گروهک منافقین و اعطای کمک‌های میلیون دلاری به این سازمان تروریستی، مانعی در مسیر اضمحلال و فروپاشی این گروهک نخواهد بود. منافقین منفور ملت ایران هستند و همین تنفر به زودی ریشه آن‌ها را می‌خشکاند.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین بیشتر بخوانید »

گروهک منفور!

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین


گروهک منفور!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، گروهک تروریستی و خون‌ریز منافقین که در کارنامه سیاه خود، ترور بیش از ۱۷ هزار شهروند و سیاستمدار ایرانی را دارد و البته هنوز هم خود را «مجاهدین خلق» می‌داند، مدت‌هاست که به دنبال تطهیر وجهه و سوابق تروریستی‌اش است.

در این میان برخی مدعیان دروغین حقوق بشر نیز چشم خود را بر جنایت‌های بی‌شمار این گروهک تروریستی بسته و در جهت دستیابی به اهداف سیاسی خود، با صراحت از این گروهک تروریستی حمایت می‌کنند. طنز تلخ ماجرا هم آن است که هرچند وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۷۶ و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۱ نام این گروهک سفاک را در فهرست سازمان‌های تروریستی خود قرار دادند اما هرگز مشخص نشد اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۷ و آمریکا در سال ۱۳۹۱ چرا و با چه توجیهی نام این گروه را از فهرست گروه‌های تروریستی خود حذف کردند.

خارج کردن نام منافقین از سوی آمریکا و اروپا تنها حربه آن‌ها برای تطهیر چهره سیاه این گروهک نبود و نیست. حمایت‌های مالی فراوان از ناحیه سردمداران کاخ سفید، اتحادیه اروپا و همچنین شاهزاده‌های کشور‌های مرتجع منطقه غرب آسیا، محملی را برای منافقین ایجاد کرده تا آن‌ها هر سال نشستی را با دعوت از مهمانان اجاره‌ای با پرداخت هزینه‌های گزاف و سخنرانی چهره‌های ورشکسته سیاسی برگزار کنند تا از این طریق برای فعالیت‌های غیرقانونی منافقین یک پوشش قانونی ایجاد کنند.

در نشست امسال گروهک منافقین که در برلین آلمان برگزار شد ۳۰ مقام بلندپایه پیشین و فعلی غربی، از جمله نخست‌وزیر پیشین کانادا، نخست‌وزیر اسبق اسلوونی و همچنین تعدادی از قانونگذاران آمریکایی، از جمله رابرت مندز، تد کروز، روی بلانت، بن کاردین، کوین مک‌کارتی و جم جفریز هم سخنرانی کردند. پمپئو در این نشست دیدگاه‌های خصمانه و ادعا‌های خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد. او در این سخنرانی با طرح این ادعا که اعضای گروهک منافقین به دنبال یک ایران آزاد و دموکراتیک هستند از مخالفان جمهوری اسلامی خواست تا به اقدامات غیرقانونی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه دهند. وزیر خارجه پیشین آمریکا با تأکید بر ضرورت اعمال تحریم علیه ایران، گفت که این تحریم‌ها واقعی و لازم بود، اما کافی نیست. او که کینه دیرینه‌ای نسبت به ملت ایران دارد، به طور علنی در سخنانش خشم خود را از انتخاب سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور جدید ایران ابراز و ادعا‌هایی علیه او و روند برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در کشورمان مطرح کرد.

«استفان هارپر» نخست‌وزیر سابق و به شدت ضدایرانی کانادا در نشست امسال منافقین، ابتدا علیه دولت جدید جمهوری اسلامی تبلیغ و سپس به آن دسته از کشور‌هایی که برای همکاری با ایران ابراز تمایل کرده‌اند، توهین کرد. هارپر که در جریان سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نخست‌وزیری کانادا را بر عهده داشت، پیش از این در موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران، ضمن ادامه مواضع به‌ شدت ضد ایرانی خود کاملاً مواضعی هماهنگ با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده بود.

در همین حال «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با انتقاد از برخی سیاستمداران غربی حاضر در نشست امسال گروهک منافقین در صفحه توئیتر خود نوشت: «سیاستمداران خودفروخته غربی از جمله پمپئو خود را ارزان فروخته و در سیرکی به میزبانی اروپا شرکت کرده‌اند که یک فرقه تروریستی برگزار کرده که زمانی مورد حمایت صدام بود و دستش به خون ایرانی‌ها آغشته است. عطش سیری‌ناپذیر برای پول و عقده‌های ضدایرانی به ریاکاری شرم‌آور غربی دامن زده است.»

اما نمایش امسال منافقین در برگزاری نشست برلین آنقدر مضحک و شرم‌آور بود که صدای اعتراض تحلیلگران خارجی را هم درآورد. «جوآن استوکر» دبیر نشریه «دیفنس پست» که سال‌هاست بر فعالیت‌های این گروه متمرکز است در مصاحبه با شبکه ان‌بی‌سی آمریکا گفت که براساس برآورد او «جان بولتون» (مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا) ده‌ها هزار دلار از این گروهک پول دریافت کرده و در ازای آن، برای آن‌ها تبلیغ کرده است.

«پل پیلار» تحلیلگر سابق آژانس مرکزی اطلاعاتی آمریکا نیز پس از برگزاری نشست امسال منافقین، طی یادداشتی در روزنامه انگلیسی گاردین به این نکته اشاره کرد که گروهک منافقین به هیچ عنوان سازمان محبوبی در ایران نیست. همچنین «دنیل دوپتریس» تحلیلگر آمریکایی و ستون‌نویس نشریه‌هایی از جمله نیوزویک و واشنگتن اگزمینر از شرکت مقامات آمریکایی در اجلاس سالیانه منافقین انتقاد کرده و با حالت کنایه‌آمیز در صفحه توئیترش نوشت: «تصور کنید کارشناسی در زمینه مسائل ایران هستید و فکر می‌کنید که مجاهدین خلق یک جنبش اپوزیسیون محبوب و قانونی است که دولت آمریکا باید از آن حمایت کند.»

کلام آخر آنکه حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی و اروپایی از گروهک منافقین و اعطای کمک‌های میلیون دلاری به این سازمان تروریستی، مانعی در مسیر اضمحلال و فروپاشی این گروهک نخواهد بود. منافقین منفور ملت ایران هستند و همین تنفر به زودی ریشه آن‌ها را می‌خشکاند.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین بیشتر بخوانید »

عکس/ یکی از ده‌ها جاده ویران شده در غرب آلمان

عکس/ یکی از ده‌ها جاده ویران شده در غرب آلمان


یکی از دهها جاده ویران شده در غرب آلمان

یکی از ده‌ها جاده ویران شده در اثر سیل مهیب و بی سابقه در غرب آلمان./عکس: AFP



منبع خبر

عکس/ یکی از ده‌ها جاده ویران شده در غرب آلمان بیشتر بخوانید »

تفاوت سیل اونا با سیل ما !+ فیلم

تفاوت سیل اونا با سیل ما !+ فیلم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق کانال تلگرامی تبیان نوشت: چرا فاجعه سیل آلمان با ۱۵۷ کشته و صدها زخمی و هزار نفر مفقود در رسانه‌ها بازتابی نداشت و خبری از تحقیر این کشور در رسانه‌ها نیست؟!

دانلود 

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع خبر

تفاوت سیل اونا با سیل ما !+ فیلم بیشتر بخوانید »