آمبولانس

قدردانی رهبر معظم انقلاب اسلامی از دیسپچر اورژانس ۱۱۵ بابل

قدردانی رهبر معظم انقلاب اسلامی از دیسپچر اورژانس ۱۱۵ بابل


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، در پی نجات زندگی مادر و نوزاد ساکن روستای جاجن که از طریق راهنمایی تلفنی معصومه مهرآور مامای بخش ارتباطات اورژانس ۱۱۵ بابل صورت گرفت، مسئول دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی طی تماس تلفنی مراتب خرسندی و پیام تشکر رهبر معظم انقلاب اسلامی را به این همکار تلاشگر اورژانس ۱۱۵ بابل ابلاغ کردند.
 
خانم مهرآور در شبی که برف و بوران شدید، تردد در جاده روستای جاجن از توابع شهر بابل را برای آمبولانس اعزامی اورژانس ۱۱۵ این شهر با مشکل جدی مواجه کرده بود، از طریق راهنمایی تلفنی پدر خانواده برای کمک به زایمان همسرش، زندگی مادر و نوازد را از مرگ نجات داد.
 
در نهایت مادر و نوزاد، پس از دریافت خدمات اولیه فوریت‌های پزشکی توسط محمد جعفرزاده درزی و رحیم کریمپور، تکنسین‌های اورژانس ۱۱۵ بابل که خود را با سختی زیاد و با کمک خودروهای راهداری و هلال احمر به محل مأموریت رسانده بودند، جهت مراقبت‌های تکمیلی درمانی به بیمارستان منتقل شدند.
 
انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قدردانی رهبر معظم انقلاب اسلامی از دیسپچر اورژانس ۱۱۵ بابل بیشتر بخوانید »

فرق کتاب عربی و فارسی در نبرد سوریه!

فرق کتاب عربی و فارسی در نبرد سوریه!



به او گفتم راستی سید کتاب خوندی؟ کتاب عربی خوندی یا کتاب فارسی؟ منظورمان از کتاب، غذا بود. بعضی وقت‌ها برای ناهار غذای عربی می‌آوردند و بعضی وقت‌ها غذای ایرانی. سید گفت: «کتاب بخوره تو سرت بابا!»

  • جاباما -استیکی سایت

گروه جهاد و مقاومت مشرق- کتاب «مثل نسیم» را اعظم‌السادات حسینی درباره زندگی شهید مدافع حرم سیداحسان حاجی‌حتم‌لو نوشته و در انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است.

بخشی از این کتاب را برای آشنایی شما با فرم و فضای این اثربرایتان انتخاب کرده‌ایم…

به او گفتم «سید، اسلحه من رو بردار. این اسلحه تاشوئه و کار باهاش راحت‌تره. اسلحه قنداق‌دار اونجا اذیتت می‌کنه. شبم می‌خوای اونجا بمونی خطرناکه چون این اسلحه بزرگ‌تره، ممکنه یه وقت حواست نباشه و به این ور اون ور بخوره و سروصدا کنه.» سید هم قبول کرد و با اسلحه من رفت.

فرق کتاب عربی و فارسی در نبرد سوریه!

سید و بچه‌ها خودشان را به خانه رساندند و آنجا مستقر شدند. من و یک تعداد دیگر از بچه‌ها هم توی خط روستای خندورات بودیم و خیلی با آن‌ها فاصله نداشتیم. البته با بیسیم دائم با آن‌ها در ارتباط بودیم. در روستا یک سری امکانات و تجهیزات از قبیل تقریر داشتیم که بعضی‌هایشان به تعمیر نیاز داشتند. آن روز چند تا تعمیرکار ایرانی از مناطق دیگر آمده بودند تا نفربرهای از کار افتاده را تعمیر کنند. من هم در همین حین مشغول کار خودم بودم. به کار خدمه‌ها سرکشی می‌کردم و بررسی می‌کردم که چه وسایلی برای عملیات نیاز است.

چند معرفی دیگر از کتاب‌های انتشارات روایت فتح را نیز بخوانید

چند دقیقه با کتاب‌ «شاهرگی برای حریم» / ۱۵۴

خرید داروی بی‌نسخه برای سوریه!

چند دقیقه با کتاب‌ «قرار بی‌قرار» / ۱۵۱

شب عقدکنان صدرزاده آب قطع شد!

چند دقیقه با کتاب‌ «عمار حلب» / ۱۴۸

باز هم ادای شهدا را درمی‌آوری؟! + عکس

چند دقیقه با کتاب «دلتنگ نباش»؛ / ۸۶

چرا روح‌الله را از تیم هجوم خط زدند؟!

چند دقیقه با کتاب «سرِّ سَر»؛ / ۵۷

عید نوروز بدون شیرینی‌های حاج عبدالله + عکس

چند دقیقه با کتاب «دیدار پس از غروب»؛ / ۵۳

می‌خواست برای همسرش «کنیز زشت» بگیرد!

چند دقیقه با کتاب «طائر قدسی»؛ / ۵۲

هجده روز پس از پیامک‌های عاشقانه «امین» چه شد؟

تا حدود ساعت دو سه بعد از ظهر هنوز مشغول کار بودیم. نماز ظهر و عصر را خوانده بودیم ولی چون آن روز کلا در منطقه درگیری زیاد بود هنوز تا آن ساعت ناهار برای ما نیاورده بودند. دائم صدای انفجار و تیر و ترکش می‌آمد. حتی برای ده دقیقه یک ربع حجم آتش دشمن خیلی زیاد شد. آن لحظه خیلی دقت نکردم که حجم آتش دشمن کجا را هدف قرار داده. چون در خانه‌های ویلایی و بزرگ روستا بودیم و صدای درگیری هم برایمان عادی شده بود. بدون توجه همین طور به کارمان ادامه دادیم. در همین حین صدای بی‌سیم درآمد. سید بود. در بی‌سیم مرا صدا کرد: «مجتبی! مجتبی!»

مجتبی اسم مستعار من بود. گفتم «بله سید.» گفت: «علمدار داریم. اسبت رو بردار بیار علمدارها رو ببر.» پشت بی‌سیم به مجروح می‌گفتیم علمدار و به وسایل نقلیه هم می‌گفتیم اسب. همین که سید گفت علمدار داریم، به یکی از نیروهای سوری به نام حازم جانات گفتم سریع ماشین را بردارد تا برای کمک به مجروحان برویم. نیروی سوری از سر دلسوزی گفت: شما ایرانی هستی نمی‌خواهیم آسیبی ببینی شما همراه من نیا… با اصرار گفتم: «من خودمم باید بیام برای کمک.» و خلاصه با اصرار راضی‌اش کردم.

فرق کتاب عربی و فارسی در نبرد سوریه!

سریع پریدیم داخل ماشین و رفتیم سمت خانه‌ای که سید و بچه‌ها در آن بودند. کمی از راه را بیشتر نرفته بودیم که دیدیم حجم آتش آن قدر زیاد است که هر لحظه امکان خوردن ترکش به ماشین وجود دارد و ممکن است عملا خودمان هم به آنجا نرسیم. برگشتیم و دوباره سریع پریدیم داخل یکی از نفربرها و رفتیم سمت آن خانه. در حین حرکت دوستان دائم می‌رفتند روی خط و با سید صحبت می‌کردند. خود من هم با سید صحبت کردم. گفتم: «سید داریم با وسیله خصوصی میایم دنبالت و پشت بی‌سیم باید با رمز حرف می‌زدیم و به تفربر گفتم وسیله خصوصی، حالا وسط آن معرکه با سید شوخی هم می‌کردم. نمی‌دانم چرا همیشه زبانم با سید، زبان شوخی بود.

به او گفتم راستی سید کتاب خوندی؟ کتاب عربی خوندی یا کتاب فارسی؟ منظورمان از کتاب، غذا بود. بعضی وقت‌ها برای ناهار غذای عربی می‌آوردند و بعضی وقت‌ها غذای ایرانی. سید گفت: «کتاب بخوره تو سرت بابا! تو این اوضاع کتاب کجا بوده؟ بیا علمدارا رو ببر…

بعد از آن صدای سید قطع شد و هر چه ارتباط می‌گرفتم جواب نمی‌داد. اطراف آن خانه دو طبقه خانه دیگری نبود. نزدیک‌ترین ساختمان به آنجا، یک مسجد بود. وقتی پشت ساختمان مسجد رسیدیم، دیدیم دو تا از نیروهای سوری که یک نفرشان هم مجروح بود، آنجا ایستاده‌اند. آنها از همان ساختمان، خودشان را به آنجا رسانده بودند. آنها را سوار کردیم تا در حمل مجروحان کمک‌مان کنند. همان جا از آن نیروی سوری به عربی پرسیدم: «ایرانی؟ سید طه؟ گفت: «استشهد.» دوباره تکرار کردم و تأکید کردم «ایرانی استشهد؟» او هم دوباره تکرار کرد: «نعم، استشهد.» دنیا روی سرم خراب شد.

حال خودم را نمی‌فهمیدم فقط تصویر سید جلوی چشمم بود با همان آرامش همیشگی، شوخی‌ها، حرف‌ها و خنده‌های دلنشین‌اش مثل فیلم از جلویم رد می‌شدند. بغض داشتم ولی چون باورش برایم سخت بود آن را فرومی‌خوردم انگار می‌خواستم یک جورهایی از زیر بار این غم شانه خالی کنم.

دوباره سوار نفربر شدیم و رفتیم سمت خانه. نفربر زیر آتش بود. حالا عنایت بود یا ما لایق نبودیم، اتفاقی برای ما نیفتاد و بالاخره خودمان را به خانه رساندیم. رفتیم داخل خانه اول. مجروحی را که سید از طبقه بالا آورده بود پایین، داخل نفربر گذاشتیم تا اتفاقی برایش نیفتد و تعداد شهدا بیشتر نشود. بعد رفتیم طبقه بالا. آن صحنه را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. بدنم سرد شد. دلم لرزید. تازه آنجا باورم شد که سید تمام شد. با اینکه می‌دانستم شهید شده، نبضش را گرفتم. نفسش را چک کردم. دیدم بدنش دارد سرد می‌شود. نفسی نداشت. نبضی نداشت. علائم حیاتی‌اش قطع شده بود. بردمش داخل نفربر. بقیه مجروحان را هم انتقال دادیم. دوباره زیر آتش شدید نفربر را رساندیم تا پشت مسجد.

از چند جا اطراف مسجد را می‌زدند. در همین فاصله دوستان ایرانی دیگر هم که دیده بودند سید از پشت بی‌سیم جواب نمی‌دهد آمدند. با همان نفربر شهدا و مجروحان را تا وسط روستا آوردیم که سوار آمبولانس‌ها کنیم. اوضاع حسابی به هم ریخته بود. با اینکه دوست داشتم همراه سید باشم، ناچار بودم بمانم و به تعمیر نفربرها برسم و بعد هم تعمیرکارها را به مناطق خودشان برسانم.

فرق کتاب عربی و فارسی در نبرد سوریه!

بچه‌های دیگر با ماشین همراه آمبولانس رفتند. کنار همان مقرمان در شیخ‌نجار خانه‌ای بود که به عنوان بیمارستان استفاده می‌شد. امکانات اولیه اتاق عمل را هم داشت. چون آنجا نزدیکترین بیمارستان در منطقه بود مجروحان و شهدا را به آنجا انتقال دادند. دو ساعتی طول کشید تا من بتوانم کارها را جمع و جور کنم و خودم را برسانم بیمارستان کنار مقر. وقتی رسیدم، سید را آماده کرده بودند تا ببرند فرودگاه و بفرستند دمشق. در بیمارستان، چند دقیقه‌ای رفتم پیشش و با او تنها شدم.

همه حرف‌ها و درد دل‌هایم را برایش گفتم. تا آنجا هنوز همه ما دوستان ایرانی سید، خودمان را جلوی نیروهای سوری کنترل می‌کردیم. احتیاج بود که کنترل کنیم، اما وارد مقر خودمان که شدیم دیگر به قول معروف مثل انبار مهمات که یک دفعه منفجر می‌شود همه یک دفعه بغضشان ترکید.

یکی از بچه‌ها شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا. فضا، فضای غریبی بود. فضای گریه و دلتنگی. وسایل سید را که نگاه می‌کردیم، چشم‌مان که می‌خورد به جای خالی و محل استراحتش بی‌طاقت می‌شدیم. به هر جایی که نگاه می‌کردیم رنگ و بوی سید را داشت هرکسی یک خاطره‌ای داشت که از سید تعریف کند و این طوری خودش را دلداری دهد.

از رفتن سید ناراحت نبودیم؛ از شهید شدنش ناراحت نبودیم؛ ناراحتی ما این بود که خودمان جا مانده‌ایم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است


فرق کتاب عربی و فارسی در نبرد سوریه! بیشتر بخوانید »

انتقال ۳۷ مصدوم اربعین به تهران توسط اورژانس هوایی نهاجا

انتقال ۳۷ مصدوم اربعین به تهران با اورژانس هوایی نهاجا


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر سرتیپ «حمید واحدی» فرمانده نیروی هوایی ارتش با اشاره به مشارکت فعال نیروی هوایی ارتش در خدمت‌رسانی به راهپیمایی عظیم اربعین، اظهار داشت: براساس هماهنگی‌های صورت گرفته و ماموریت ذاتی این نیرو در امداد و خدمات‌رسانی به مردم شریف ایران اسلامی، یک فروند هواپیمای C-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش با ۵۰ تخت بیمارستانی سیار، با نفرات متخصص و با تجهیزات و امکانات کامل پزشکی از تهران جهت امدادرسانی و انتقال مصدومین و بیماران بدحال به فرودگاه ایلام اعزام شد.

وی با اشاره به سرعت بالای آمبولانس هوایی در انتقال مصدومین و بیماران در کمترین زمان ممکن به مراکز بهداشتی و درمانی در هر نقطه از کشور برای مداوا، افزود: انتقال ایمن، داشتن فضای وسیع، امکانات ویژه، تجهیزات پزشکی استاندارد و نیز تیم پزشکی و کادر پرواز مجرب و دارای مهارت از مهمترین مزایای این آمبولانس هوایی نسبت به سایر آمبولانس‌هاست.

فرمانده نیروی هوایی ارتش عنوان کرد: در اولین پرواز آی سی یو هوایی هواپیمای C-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش، تعداد ۳۷ مصدوم و بیمار بدحال از فرودگاه ایلام به پایگاه هوایی شهید لشکری در تهران منتقل و توسط اورژانس تهران به بیمارستان‌های از پیش تعیین شده، انتقال داده شدند.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتقال ۳۷ مصدوم اربعین به تهران با اورژانس هوایی نهاجا بیشتر بخوانید »

از ارائه خدمات بهداشتی درمانی به اتباع خارجی در ایام اربعین تا استقرار در مرز باشماق و تمرچین+ عکس و فیلم

از ارائه خدمات بهداشتی درمانی به اتباع خارجی در ایام اربعین تا استقرار در مرز باشماق و تمرچین+ عکس و فیلم


گروه اجتماعی دفاع‌پرس: عملیات اربعین ۱۴۰۲ هم‌زمان با اول ماه صفر با شعار «حیاتنا الحسین» آغاز شد. براساس برنامه‌ریزی ستاد مرکزی اربعین، عملیات اربعین امسال از اول تا ۲۵ ماه صفر هم‌زمان با ۲۷ مرداد تا ۲۰ شهریور صورت می‌گیرد و در این ایام مرز‌های زمینی، هوایی و دریایی با عراق آماده پذیرش زائران است.

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای ارائه هر چه بهتر خدمات بهداشتی و درمانی به زائرین اربعنی حسینی روز گذشته و پس از برگزاری آئین بدرقه با حضور «بهرام عین‌اللهی» وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، «جعفر میعادفر» رییس سازمان اورژانس کشور و رییس کمیته بهداشت و درمان اربعین، «سعید کریمی» معاون درمان وزارت بهداشت و جمعی از مسئولان حوزه سلامت عازم مرزهای کشورمان شدند؛ در این آیین موتورلانس‌ها، آمبولانس‌ها، اتوبوس آمبولانس‌ها، درمانگاه‌های سیار، خودروهای یخچال دار لجستیک اورژانس، خودروهای حمل سوخت اورژانس، خودرو های پشتیبان اورژانس، خودرو های داروخانه سیار اورژانس، خودروهای پیشگیری بهداشتی، بالگرد و خودروهای امداد اورژانس از مقابل مسئولان در جایگاه رژه رفتند و این پایگاه را به مقصد مرزهای ایران و عراق ترک کردند.

وزیر بهداشت در این مراسم با بیان اینکه امروز باید تمام اقداماتی که انجام می‌دهیم‌ با اخلاص باشد، گفت: راهپیمایی اربعین بهترین فرصت برای ما است و باید از این زمان بهترین استفاده را ببریم.

عین‌اللهی افزود: تیم‌های پزشکی امروز با بهره‌گیری از تمام توان و تجهیزات آماده ارائه خدمات به زائرین اربعین‌ حسینی است.

از ارائه خدمات بهداشتی درمانی به اتباع خارجی در ایام اربعین تا استقرار در مرز باشماق و تمرچین+ عکس و فیلم

وی خاطرنشان کرد: اربعین درس زندگی، فداکاری و شجاعت است و ما افتخار داریم به بهترین انسان‌های روی زمین خدمت کنیم.

این مقام مسئول با بیان اینکه طبق آمار‌ها بیش از ۵۵ درصد از زائرین از مرز مهران عازم مراسم پیاده روزی اربعین خواهند شد، گفت: طبق برنامه‌ریزی‌ها ما در مرز مهران امکانات بیشتری را متمرکز کرده‌ایم.

وزیر بهداشت افزود: امسال با تلاش‌های صورت‌گرفته توانسته‌ایم‌ یک سازه ثابت بیمارستانی با همه امکانات در پایانه مرزی مهران افتتاح کنیم.

وی گفت: در اربعین امسال چیزی حدود ۳۷۳ آمبولانس، ۵۷ اتوبوس آمبولانس، ۱۲ بالگرد، ۱۰ بیمارستان صحرایی و هزار نیروی داوطلب آماده ارائه خدمات به زائران اربعین حسینی هستند.

عین‌اللهی اصافه کرد: همچنین نزدیک به ۱۷۰ نیروی پزشکی به مرز‌ها اعزام خواهند شد.

کد ویدیو

این‌مقام مسئول گفت: در مرز شلمچه سال گذشته موفق شدیم پایانه ثابت بیمارستانی به نام شهید سلیمانی ایجاد کنیم که آماده ارائه خدمات به زائرین است؛ همچنین در مرز خسروی سازه درمانی دو طبقه ساخته شده است که امسال یک طبقه از آن افتتاح خواهد شد.

وزیر بهداشت در خصوص پایانه مرزی باشماق و تمرچین گفت: این مرز‌ها با توجه به حضور زائرین تیم‌های پزشکی حضور خواهند داشت.

همچنین در ادامه این مراسم رئیس کمیته بهداشت و درمان اربعین تیم‌های‌پزشکی با حضور در دو مرز شرقی کشور به زائرینی که از کشورهای همسایه وارد کشور ما می‌شوند خدمات بهداشتی ارائه خواهد کرد.

میعادفر ادامه داد: همچنین تیم‌های پزشکی با حضور در شش مرز کشور به زائران ایرانی خدمات رسانی خواهند کرد.

رئیس کمیته بهداشت و درمان اربعین گفت: با توجه به گرمای هوا سعی شده علاوه بر اقداماتی که سال‌های گذشته انجام شده پست‌های ثابت ساخته شود.

کد ویدیو

وی ضمن تقدیر از ستاد کل نیروهای مسلح افزود: خوشبختانه نیروهای مسلح در راستای ارائه هر چه بهتر خدمات به زائرین تمامی زیر ساخت‌های خود را در اختیار ما قرار داده است.

میعادفر خاطرنشان کرد: پس از عملیات اربعین حسینی تیم‌های پزشکی با حضور در مشهدالرضا خود را برای ارائه خدمات به زائرین حرم‌ امام رضا و ۲۸ صفر و شهادت رسول اکرم و امام رضا آماده خواهد کرد.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از ارائه خدمات بهداشتی درمانی به اتباع خارجی در ایام اربعین تا استقرار در مرز باشماق و تمرچین+ عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

فیلم/ آمبولانس مصدوم را زیر گرفت!

فیلم/ آمبولانس مصدوم را زیر گرفت!



آمبولانسی در چین برای انتقال یک مصدوم او را زیر گرفت!


دریافت
876 KB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ آمبولانس مصدوم را زیر گرفت! بیشتر بخوانید »