آنارشیسم

آنارشیسم علیه ایران قوی

آنارشیسم علیه ایران قوی



آنچه این روزها دیده می‌شود نه یک جنبش اصلاحی در چارچوب نظم و قانون و منافع عمومی که یک حرکت ویرانگر از بین برنده امنیت و نظم جامعه و بسترسازی برای تصاعد خشونت است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حمیدرضا شاه‌نظری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دو ماه است که ایران را به بهانه فوت ناگهانی یک خانم در یک مجموعه متعلق به پلیس ملتهب کرده‌اند و تلاش‌های زیادی می‌شود تا با رویدادسازی تروریستی و تلاش‌های تجزیه‌طلبانه یا با اقداماتی، چون نقش‌آفرینی برخی سلبریتی‌ها و حاشیه‌سازی‌هایی مانند آنچه بر سر تیم ملی فوتبال آورده‌اند، این وضعیت خاتمه نیابد. هرچند به گونه‌ای روایت‌سازی می‌شود که این وقایع را کاملاً طبیعی جلوه داده و عملکرد نظام و نارضایتی مردم از آن را عامل پیش آمدن آن معرفی کنند، ولی کمی دقت در عملکرد رسانه‌های فارسی زبان، عملکرد عوامل دشمن در شبکه‌های اجتماعی و اقدامات تروریستی و تلاش برای کشته‌سازی و التهاب‌آفرینی نشان می‌دهد که این اتفاقات اصلاً طبیعی نبوده و اراده دشمنان و میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری ویژه پشت این ماجراها قرار دارد. تعمق در برخی ویژگی‌های این حوادث می‌تواند در فهم حقیقت آنچه در حال رخ دادن است مؤثر واقع شود.

۱. مرور رویدادها نشان می‌دهد که ما با یک جریان ویرانگر مواجه هستیم که هیچ‌گونه ایده ایجابی ندارد. از تلاش برای تخریب و آسیب زدن به اقشاری مثل قشر روحانیت و مذهبی و حزب‌اللهی جامعه تا تلاش برای تخریب فیزیکی اماکن متعلق به حاکمیت یا قشر مذهبی. با نفی ساختارهای موجود به وسیله تندترین و زشت‌ترین حرف‌ها و شعارها نه تنها تاکنون هیچ ایده ایجابی ارائه نشده است، بلکه صفحات و پیام‌های لیدرها و مشارکت‌کنندگان در این اغتشاش مملو از تهدیدها و وعده‌های مبنی بر هتک حرمت و قتل عام هر کسی است که مخالف آنان است. حجم فحاشی‌ها و تهدیدها در این موضوع به قدری فراوان و مشمئزکننده است که تاکنون شاید مشابهی در هیچ کشوری نداشته و البته روشن است که این ویژگی فراتر از واقعیت‌های جاری جامعه ایران است که مردمان آن و تاریخ پرشکوهش به فرهنگ و ادب شهره بوده است و همین نشان می‌دهد که مدیریت محتوای تولیدی منسجم و فکرشده‌ای در بستر شبکه‌های اجتماعی در جریان است که هدف آن، ایجاد هیجان و خشم در بدنه حامی و تصاعد خشونت است.

۲. برخی وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی را که در پی یک دهه تحریم بی‌سابقه جهانی به وجود آمده است، یکی از علل اصلی به وجود آمدن این اغتشاشات معرفی می‌کنند. هرچند نمی‌توان این عامل را نادیده گرفت و نقش آن را در تحریک برخی افراد برای حضور در صحنه اغتشاش کتمان کرد، ولی صرفاً آن را می‌توان یک شرط لازم در کنار شروط دیگر در نظر گرفت که بدون وجود یک شرط کافی امکان به وجود آوردن این اغتشاشات را نداشت. برای فهم بهتر این مسئله اگر نگاهی به سال‌های گذشته بیندازیم مقاطعی را می‌بینیم که گروه‌های بزرگی از مردم به علت مطالبات معیشتی و مالی در کف خیابان و در کنار مراکز حاکمیتی مانند مجلس، مشغول اعتراض بودند؛ از بازنشسته‌های ارگان‌ها و سازمان‌های مختلف تا مالباختگان مؤسسات مالی و اعتباری، از کارگران مجموعه‌های صنعتی و کارخانه‌ها تا معلمان، ولی هیچ کدام از این اعتراضات و مطالبات به‌حق، کشور را به سمت وضعیت فعلی سوق نداد و هیچ‌گاه به خشونت کشیده نشد و بابت آن‌ها هرگز کنش‌های کنونی سلبریتی‌های هنری و ورزشی و … را شاهد نبودیم و دیدیم که در نهایت در عمده این موارد با تدابیر ارکان نظام، مشکلات تا حد قابل قبولی مرتفع شده و رضایت نسبی مردم بنابر مقدورات تأمین شد. آیا امروز شرایط بدتر شده است؟ روشن است که خیر. چرا که هم شاخص‌های اقتصادی بهبود نسبی وضعیت را نشان می‌دهد و هم ثبات نسبی در بازارها برقرار است و هم تا پیش از آغاز ماجراهای اخیر، اصلاً تجمعات اعتراضی معیشتی و اقتصادی در حد آن سال‌ها وجود نداشت. پس چرا امروز این حجم از پنجه کشیدن به امنیت ملی و به چهره نظام و حتی به اسلام و قرآن مشاهده می‌شود؟ و چرا لشکر سلبریتی‌ها به خط شده و ایران و اذهان ایرانی‌ها را آماج سخنان زهرآلود خود کرده‌اند؟

۳. از جمله اتفاقات رخ داده در روند وقایع اخیر، تلاش برای مشروعیت‌بخشی به خشونت فوق‌العاده و عجیبی است که طی دو ماه توسط برخی عوامل اغتشاشگر علیه برخی عوامل انتظامی و امنیتی انجام گرفت. اساساً یکی از کارکردهای دولت، «انحصار در اعمال خشونت در چارچوب قانون» است. در این باره ماکس وبر جامعه‌شناس مطرح غربی هم معتقد است دولت، نهادی است که انحصار استفاده مشروع از خشونت را در اختیار دارد. این به این معناست که مردم پذیرفته‌اند جهت برقراری نظم در جامعه، افرادی که قانون را نقض و علیه نظم عمومی اقدام کرده و به دیگران آسیب می‌زنند، از سوی دولت مبتنی بر همان قانون و در چارچوب آن، مجازات شوند که طبیعتاً مجازات حدی و سطحی از خشونت را با خود به همراه دارد. اگر این اصل اساسی نبود هیچ جامعه برپا نمی‌ماند و مردم بر سر کوچک‌ترین موضوعاتی مشغول نزاع و درگیری و حتی نابودی یکدیگر می‌شدند. خشونت ورای قانون قطعاً خلاف مصلحت جامعه و نابودکننده بنیان‌های اجتماعی است.

تجویز و تشویق به مشروعیت خشونت علیه کسانی که وظیفه اجرای قانون و تأمین امنیت مردم را بر عهده دارند در واقع جنگ با جامعه و بنیان‌های آن است. گروهی که خود را محق به اعمال خشونت کور غیرقانونی می‌داند و صبح تا شب در شبکه‌های اجتماعی همچون توئیتر وعده قتل عام و کشتار مخالفان را می‌دهد، تنها در پی ویرانی جامعه و ایجاد هرج و مرج و جنگ داخلی بی پایان برای نابودی کشور است و آنچه این روزها دیده می‌شود نه یک جنبش اصلاحی در چارچوب نظم و قانون و منافع عمومی که یک حرکت ویرانگر از بین برنده امنیت و نظم جامعه و بسترسازی برای تصاعد خشونت و آغاز جنگ مردم با مردم است. این روزها به عیان شاهد یک حرکت آنارشیستی هستیم که دولت (در معنای حاکمیت) را که نماد اراده عمومی است و نیز امنیت و نظم جامعه نشانه رفته است و حتی یک خط مکتوب راجع به بنایی که بعد از ویرانی بنای فعلی به وجود خواهد آورد ندارد، بلکه سراسر مملو از هتاکی، فحاشی، خشونت، نفرت‌پراکنی و وعده نابودی مخالفان و همه کسانی است که جور دیگری فکر می‌کنند به طرز عجیبی این اراده همسو با اراده قدرت‌هایی است که نابودی، ویرانی و تجزیه ایران قدرتمند را می‌خواهند که امروز حضوری فعال در صحنه تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی داشته و در حال رسیدن به جایگاه یک قدرت بزرگ جهانی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آنارشیسم علیه ایران قوی بیشتر بخوانید »

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

کسی مراقب فعال شدن ژن مجاهدینی چپ‌های ستادی هست؟

“ناسا” در راه میلیتاریزه کردن اصلاحات

جبهه اصلاحات یا همان تشکیلات ناسا (نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان) که دست به تحریم خاموش انتخابات ۱۴۰۰ زد و در اعتراض به نظام و قانون کشور از معرفی نامزد خودداری ورزید اخیراً در یک بیانیه جدید پیرامون نتایج انتخابات ۱۴۰۰ تأکید کرد که بر سر راه اصلاحات خشونت‌پرهیز مانع ایجاد شده است!

در بیانیه ناسا می‌خوانیم: نتیجهٔ انتخابات نشان داد که بخش بزرگی از جامعهٔ ایران امیدش را به اثربخشی راهبردهای اصلاح‌طلبانهٔ حداقلی از دست داده است. تحریم‌های شدید اقتصادی و پاره‌ای از سوء حکمرانی‌ها که منجر به نارضایتی گستردهٔ شهروندان ایران شده است و موانعی که مخالفان اصلاحات در برابر اصلاحات خشونت‌پرهیز و قانونی و حاکمیت ارادهٔ ملت ایجاد کرده‌اند، سهم بزرگی در ایجاد این ناامیدی داشته‌است، اما  پاره‌ای از ضعف‌ها و اشتباهات در میان نیروها و نهادهای اصلاح‌طلبان هم از عوامل این کاهش و ریزش پایگاه اجتماعی بوده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از جماران، در این بیانیه همچنین آمده است:  «جبههٔ اصلاحات ایران» وظیفهٔ خود می‌داند ضمن نقد رفتارهای اقتدارگرایانهٔ بخشی از حکمرانان، بازاندیشی و زمینه‌سازی برای اصلاحات ریشه‌ای تشکیلاتی و گفتمانی در جبههٔ اصلاح‌طلبان را در دستور کار خود قرار دهد. ما نارضایتی بخشی از شهروندان از عملکرد اصلاح‌طلبان را درک می‌کنیم و برای آسیب‌شناسی و بازسازی و نوسازی اندیشه و ساختار جریان اصلاحات خود را آماده‌ خواهیم کرد و نتایج بررسی‌ها و جمع‌بندی خود را به اطلاع شهروندان ایران خواهیم رساند. همچنین ‌امیدواریم مجموعهٔ نهادهای حکمرانی هم صدای این میزان عظیم نارضایتی از شرایط عمومی کشور را بشنوند و برای کاهش آن، اصلاحات رویکردی، سیاستی، ساختاری و نهادی ضروری را در اولویت قرار دهند.[۱]

***

*اینکه یک جبهه سیاسی بیانیه رسمی بدهد و بگوید “اصلاحات خشونت‌پرهیز با مانع مواجه شده”! به این معنیست که یک جبهه معارض مسلح علیه نظام و مردم و امنیت کشور شمشیر را به کمر بسته است.

و این مسئله حتما نیازمند تدقیق و روشنگری خواص کشور و البته تأملات امنیتی است.

پیش از این سعید حجاریان نیز در یک توییت “مرگ اصلاحات صندوق‌محور” را اعلام کرده بود. [۲]

یعنی ما و مردم در حال مشاهده این رخداد هستیم که جبهه اصلاحات در بیانیه‌های خود همانند یک خادم بی‌چون و چرا مشغول تکرار مواضع حجاریان اعم از تأکید بر تحریم خاموش انتخابات و یا میلیتاریزه کردن اصلاحات است و کأنه هیچ عقل خردمداری در جبهه اصلاحات نیست که متوجه مقصد ناکجای این تئوری‌های آنارشیستی باشد!

***

تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!

محسن هاشمی، فعال اصلاح‌طلب و رئیس شورای شهر پنجم تهران اخیراً در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با اشاره به روی کار آمدن مجدد اصولگرایان در شورای شهر تهران گفته است: یکی از نقاط قوت فعلی مدیریت شهری، آرامشی است که در شهر ایجاد شده است و همچنین کاهش هزینه‌ها و بارمالی اداره شهر و تعداد پرسنل شهرداری از دیگر موارد است، این دستاورد با کاهش هزینه‌های غیرضروری وتشریفاتی، چابک‌سازی بدنه و کاهش پرسنل بدست آمده است.

او همچنین تأکید می‌کند: طبیعی است که تشخیص شرایط و معیارهای انتخاب شهردار آینده تهران به عهده اعضای شورای ششم است و ما باید به این تشخیص احترام بگذاریم، اما از نگاه کارشناسی می‌توان گفت که مدیریت شهری تهران با همه فراز و نشیب‌های خود روندی را در طول ۵ دوره گذشته طی کرده است که باید در دوره ششم نقاط قوت آن تثبیت گردد و نقاط ضعف آن کمرنگ شود.[۳]

*آرامش ادعا شده توسط محسن هاشمی در تهران اصطلاحا یک “آرامش قبرستانی” است که در اثر جمود و ناکارآمدی اجرایی، خواه‌ناخواه پدیدار می‌شود!

و این اصلا پسندیده نیست که فردی بخواهد به چنین نادستاورد تلخی افتخار کند و خواستار ادامه آن هم باشد.

پر واضح است که مردم تهران با رأی جمعی به اصولگرایان و کارنامه کارآمد آنها در کنار رأی ندادن به حتی یک اصلاح‌طلب برای حضور در شورای شهر تهران نشان دادند که از اینهمه ناکارآمدی  و گذراندن وقت آقایان شورای شهر به تهمت پراکنی علیه این و آن جان‌به‌لب شده‌اند و خواستار این هستند که آرامش قبرستانی مورد اشاره هاشمی هرچه زودتر تمام شود.

تهرانی‌ها حالا انتظار دارند روزهای طراوت و پیشرفت روز به روز تهران دوباره فرا برسد و نیروهای انقلابی همچون زمان شهرداری قالیباف؛ کسی را در مسند بلدیه تهران بگذارند که برای ارزان‌سازی تهران، خدمت به مردم و اجرای مگاپروژه‌های بزرگ سر از پا نشناسد.

رأی تمام قد مردم به جریان انقلابی و عدم اجازه آنها به حتی یک اصلاح‌طلب برای ورود به شورای شهر ششم هیچ معنایی جز انتظارات ویژه و خاص مردم از کارنامه اجرایی مطلوب اصولگرایان ندارد.

انتظاری که هم باید درست فهمیده شود و هم به‌موقع! و گرنه چینی نازک اعتماد مردم ترک خواهد برداشت.

***

 

کنایه مرعشی به آنارشیست‌ها؛ چشم دوختن به اعتراضات خیابانی اصلاح‌طلبی نیست!

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس!

حسین مرعشی، فعال اصلاح‌طلب و از حامیان حضور در انتخابات ۱۴۰۰ اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد در کنایه به “اصلاح‌طلبان تحریمی” و جبهه اصلاحات که دست به تحریم خاموش انتخابات زده‌اند، گفته است: اصلاح طلبی منهای انتخابات که راهبردی نمی‌تواند داشته باشد. راهبرد اصلاح طلبان باید همیشه انتخابات باشد و راهی غیر از این ندارد و اگر بخواهد از این خارج شود و به اعتراضات اجتماعی کف خیابان چشم بدوزد که دیگر اصلاح طلبی نیست و معنی و مفهوم دیگری دارد.

او همچنین با بیان اینکه راه ما به جای اعتراضات مردمی، راه میانه و کم هزینه یعنی انتخابات است تصریح می‌کند: شما باید تکلیف را با خودتان روشن کنید. اصلاحات منهای صندوق رای چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ اینکه شما بگویید با مردم همراهی کنیم یعنی چه؟ یعنی اگر مردم در انتخابات نیامدند ما به عنوان سیاستمدار نباید مردم را راهنمایی کنیم؟

مرعشی در ادامه گفته است: ما در آینده در ائتلافهایی حضور خواهیم داشت که اصل سیاست مشارکت در انتخابات را پذیرفته باشند. ما با هر نوع گروه سیاسی یا سیاستمداری که مردد در استفاده از ابزار صندوق است، نخواهیم بود. سیاست راهبردی ما استفاده از ظرفیتهای صندوق –رأی- برای اصلاح امور کشور است.

این فعال حزب کارگزاران همچنین درباره توییت اخیر حجاریان درباره مرگ اصلاحات صندوق‌محور پس از انتخابات ۱۴۰۰ نیز تأکید می‌کند:‌ اصلاح‌طلبی نمی‌میرد ممکن است افراد جابه جا شوند.[۴]

*صحبت‌های مرعشی به نحو کاملا گویایی تحلیل‌های مربوط به میلیتاریزه شدن ستاد هسته سخت اصلاحات و انشعابات شکل‌گرفته پس از انتخابات در اردوگاه اصلاحات را توضیح می‌دهد.

تحرّک خطرناک هسته سخت اصلاحات مبنی بر پایان اصلاحات صندوق محور به معنی فعال شدن ژن مجاهدینی ستاد اصلاحات و ورود به فاز مسلحانه است.

چیزی که اصلاح‌طلبان نجیب و امثال حزب کارگزاران و حزب ندا و حزب اعتماد و سایر حاضران در “ائتلاف جمهور” (ائتلافی از اصلاح‌طلبان که مخالف تحریم انتخابات ۱۴۰۰ بود و نامزد خود را رسما معرفی کرد) خطر آنرا استشمام کرده‌اند و در ظاهر امر هیچ قصد و تصمیمی برای همراهی با آن ندارند.

و از همین روست که می‌بینیم مرعشی از انشعاب حزب کارگزاران و همراه نبودن با هیچ ائتلاف تحریمی سخن گفته است.

میلیتاریزه شدن هسته سخت جریان خاص و اعضای جبهه اصلاحات، رخدادی تحلیلی است که می‌رود تا با هم‌آمیختگی با تحلیل‌های مربوط به “فتنه اقتصادی” و یک تهدید ۲۰ ساله؛ خطرات بزرگی را ایجاد کند.

راه جلوگیری از این خطرات، در وهله اول رصد دقیق پروژه از سوی خواص و روشنگری آنها در کنار تأملات امنیتی است.

***

1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1514880

2_mshrgh.ir/1236543

3_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1095414

4_https://etemadonline.com/content/499329

حسین مرعشی

“جبهه اصلاحات” در بیانیه تازه خود با اشاره به انتخابات ۱۴۰۰ تأکید می‌کند که بر سر راه اصلاحات خشونت‌پرهیز مانع ایجاد شده! این تأکید به معنی ورود هسته سخت اصلاحات به فاز میلیتاریزه شدن است.



منبع خبر

انشعاب حزب کارگزاران پس از میلیتاریزه شدن جبهه اصلاحات/ تهران به این آرامش قبرستانی نیازی ندارد مهندس! بیشتر بخوانید »