آژانس شیشه‌ای

«آژانس شیشه‌ای» را در یک سکوت خبری کار کردیم

«آژانس شیشه‌ای» را در یک سکوت خبری کار کردیم


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «مهدی کریمی» در گفت‌وگویی پیرامون نحوه ساخت و تولید فیلم سینمایی «آژانس شیشه‌ای» اظهار داشت: مهرمادری و آژانس شیشه‌ای خاطره انگیزترین و راحت‌ترین تولیدات ما در سینمای ایران بود نه از باب حمایت یا بضاعت مالی، چون اتفاقا شرایط مالی پروژه با مشکلات متعدد بود، اما صادقانه این که هجمه روی عوامل اجرایی نبود و اصلا در سینما کسی امید نداشت در حوزه تهیه کنندگی اثر این تجربه بخواهد موثر واقع شود.

کریمی خاطرنشان کرد: همیشه بخشی از حواشی، زحمت تولید را ضایع می‌کند، اما آن زمان کسی توجهی به تولید دو فیلم نمی‌کرد. امروز اصحاب رسانه همواره به سراغ پروژه‌هایی می‌روند که اطلاع رسانی خبری دارد یا گزارش دارند و یا تصاویر تولیدشان را می‌دهند، اما ما آژانس شیشه‌ای را در یک سکوت خبری کار کردیم و تا افتتاحیه جشنواره فیلم فجر کسی حتی عکسی از فیلم ندیده بود و این خوب بود. امروز با توجه به دسترسی ساده رسانه‌ای و اطلاعاتی که وجود دارد چنین کاری (تولید در سکوت خبری) غیرممکن است.

وی بیان کرد: لذتی که در سال ۷۶ از تولید این آثار بردیم و آن انگیزه جمعی و انرژی که همه بچه‌ها یکدست برای این کار کشیدند برای ما یک امتیاز بزرگ بود.

تهیه کننده فیلم سینمایی آژانس شیشه‌ای ادامه داد: آن سال‌ها مانند این سال‌ها نبود که وقتی فیلمی می‌فروشد روی پرده می‌ماند و از این دست اتفاقات و پایین کشیدن از پرده در تمام این سال‌ها کم اتفاق نیفتاده است.

کریمی در پاسخ به این پرسش که چرا آژانس شیشه‌ای در آن زمان درخشید، بیان کرد: این فیلم زمانی ساخته شد که تنوع کم بود و حرفش جدید بود. آژانس شیشه‌ای در دوره‌ای دیده می‌شود که جامعه ملتهب گفت‌وگو است و فضای رسانه‌ای آنقدر باز و بی در و پیکر نبوده است. آن زمان بردن یک فریم از فیلم از مرز کشور هزار مسئله داشت یا حتی دیدن یک فیلم که از آن ور آب می‌آمد هزار مکافات داشت.

تهیه کننده فیلم سینمایی لیلی با من است (کمال تبریزی ۱۳۷۴) یادآور شد: مانند دوره‌ای است که گشنه و تشنه سپری می‌کنید و به یک غذای مناسب می‌رسید و مزه این غذا بسیار زیاد در ذهن شما می‌ماند. حتی شاید این غذا در مقایسه با بسیاری دیگر از غذا‌ها کم و کسری داشته باشد، اما خاطره اش در ذهن می‌ماند.

کریمی با اشاره به علت ماندگاری آژانس شیشه‌ای توضیح داد: این فیلم یکی از کار‌های شاخص آقای ابراهیم حاتمی کیا در بحث تکنیک و کارگردانی و متن است و این را نمی‌شود کتمان کرد. این فیلم هم مقبولیت منتقدان را داشت و هم اقبال مردمی را. دلیل اصلی آن هم این بود که هسته و گروهی که در کنار همدیگر آژانس شیشه‌ای را خلق کردند یعنی بازیگران، کارگردان، نویسنده، تیم‌های تولید و اجرا و همه اعضای تیم تولید خوب بودند.

وی افزود: این اثر به لطف تمام اعضای تیم خلق شد.

تهیه کننده فیلم سینمایی مهر مادری (کمال تبریزی ۱۳۷۶) در پاسخ به این پرسش که ساخت آژانس شیشه‌ای چقدر زمان برد، گفت: فیلم نرمالی بود اساسا کار‌های آقای حاتمی کیا معمولا دوماهه فیلمبرداری می‌شد و آژانس شیشه‌ای هم زیر دوماه فیلمبرداری شد.

کریمی در ادامه توضیح داد: لوکیشن فیلم فضای بسته، اما پربازیگری بود؛ در یک لوکیشن محدود زحمت اجرایی و کارگردانی و میزانسن و متنوع درآوردن کار بسیار پرمرارت بود، اما اگر به تیتراژ آژانس شیشه‌ای نگاه کنید الحمدالله بخشی از ذخایر امروز سینمای ایران از آژانس شیشه‌ای متولد شدند؛ چه در حوزه بازی، چه در حوزه کارگردانی، چه در حوزه نویسندگی و مجموعه تولید و همه چیز.

تهیه کننده لیلی با من است (کمال تبریزی ۱۳۷۴) افزود: همان سال ۱۳۷۶ اواخر بهار مهر مادری آقای کمال تبریزی را کار کرده بودیم و آژانس شیشه‌ای در دل آن فیلم اتفاق اتفاد یعنی آخر تابستان شروع شد و پاییز تمام شد. آن زمان دقت‌ها بیشتر و انرژی‌ها برای زمانبندی و تولید متمرکزتر بود.

کریمی در توضیح بی مهری‌هایی که به فیلم سینمایی آژانس شیشه‌ای روی داد، بیان کرد: آژانس شیشه‌ای در اوج فروش بود، اما از پرده پایین آمد آن هم به این بهانه که فیلم‌های دیگر باید دیده شوند؛ فیلم آژانس شیشه‌ای را برداشتند که اکران دو زن (تهمینه میلانی ۱۳۷۷) عقب نیفتد و آژانس شیشه‌ای آن سال با کف فروش به ۶ میلیون تومان رسید یعنی حتی سینماداران هم از این پایین کشیدن فیلم از روی پرده ناراضی بودند، اما چون ابلاغی بود چاره‌ای جز انجامش نبود.

این تهیه کننده سینما در پاسخ به این پرسش که چه کسانی چنین تصمیم گرفتند، آیا همکاران سلحشور (اشاره به نیروی امنیتی آژانس شیشه‌ای با بازی رضا کیانیان) چنین تصمیمی گرفتند؟ اظهار داشت: اتفاقا آن زمان همکاران سلحشور بر مسند قدرت بودند و حتی در آن دوره و سال‌ها فیلم‌های دفاع مقدسی در بحث مواد خام و تولید از سوی نهاد‌های فرهنگی حمایت می‌شدند، اما آن زمان می‌گفتند، چون این فیلم جایزه گرفته (رکورد سیمرغ‌های فجر را زده بود) است، همان حمایت را هم از این فیلم نکردند.

تهیه کننده فیلم سینمایی رنگ خدا (مجید مجیدی ۱۳۷۷) در پاسخ به این پرسش که کدام خاطره از آژانس شیشه‌ای و تولید این اثر در ذهنش ماندگار شده است، گفت: فرود هلیکوپتر در مرکز شهر برای گرفتن یک پلان در آژانس شیشه‌ای جزو مواردی بود که تا آن زمان کسی تجربه نکرده بود و بسیار هم پرخطر بود، اما پس از دو ماه دوندگی‌های مختلف و تعهدات عجیب و غریب که همه گونه خسارت از سقوط هلیکوپتر تا شکسته شدن شیشه را پذیرفتیم و همه تعهدات را امضا کردیم تا آن پلان گرفته شد.

کریمی در توضیح محل فیلمبرداری این سکانس یادآور شد: خیابان کریم خان زند، سرخیابان خردمند جایی که داروخانه ۱۳ آبان هست.

وی تاکید کرد: مهارت خلبانی که آنجا نشست نکته مهمی بود، چون گروه‌های پروازی مختلفی را آوردیم که هرکدام نظراتی داشتند، اما دوستانی از گروه پروازی هلال احمر بودند که آمدند و آن پلان و سکانس را خلق کردند و اگر جرئت و جسارت آن‌ها نبود ما نمی‌توانستیم این پلان را بگیریم و در نهایت آنچه خلق شد و در خاطره‌ها ماند، خلق نمی‌شد.

منبع: ایرنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«آژانس شیشه‌ای» را در یک سکوت خبری کار کردیم بیشتر بخوانید »

پشت پرده «غریب»

پشت پرده «غریب»


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس – ولی منصوریان؛ فیلم سینمایی«غریب» روایت گوشه ای از زندگی شهید محمد بروجردی به عنوان یک فرمانده خاص و ممتاز است. چهره ای که در غائله کردستان نقشی تاریخی ایفا کرد و توانست با منش و شیوه مدیریت خاص خود، آرامش را بر این منطقه حکمفرما کند.

آنچه «غریب» را تبدیل به اثری جریان‌ساز کرده است، صرفا نمایش شمایل دلپذیر شهید بروجردی نیست؛ بلکه در کنار آن پیشنهاداتی برای ایران ِامروز دارد و مفاهیمی کلیدی مثل لزوم برخورد مهربانانه با مردم را یادآور می‌شود. این فیلم نخستین تجربه سینمایی حامد عنقا در مقام نویسنده و تهیه کننده است که به کارگردانی محمدحسین لطیفی ابتدا در جشنواره چهل و یکم فجر رونمایی شد و کمی بعد در قالب اکران نوروزی در سینماها به نمایش در آمد.

«غریب» اولین اثرِ بحث برانگیزی نیست که نام عنقا را پای خود دارد؛ ساخته های پیشین او نیز از این ویژگی برخوردار بودند که با کمک «جنجال و حاشیه» توی چشم می‌آمدند و با این تمهید حرف‌شان را منتقل می کردند. این بار اما «غریب» بدون تمسک به چنین ابزارهایی مورد توجه قرار گرفته است و اصل جریان‌سازی از درون خود فیلم می‌آید.

فیلمساز با ایده‌ای ناب به نام «شیوه خاص فرماندهی شهید محمد بروجردی» مواجه بوده که آن را با ماجراهای دراماتیک و اقتضائات روز آمیخته و روایت کرده است. حرف فیلم از نخسین اکران در جشنواره فجر توسط طیف‌های مختلف فکری فهمیده شد و بر روی آن اتفاق نظر شکل گرفت. مشابه این نوع فیلمسازی پیش‌تر در سینمای ما تجربه شده بود که معروف‌ترین آن در سینمای دفاع مقدس، به شیوه فیلمسازی ابراهیم حاتمی‌کیا برمی‌گردد. مثلا او در «آژانس شیشه‌ای» تندترین نقدها را مطرح می‌کند اما نه به چپ برمی‌خورد و نه به راست؛ چون ذات دغدغه‌اش درست و دلسوزانه است.

«غریب» نیز در قیاسی مع‌الفارق چنین وضعیتی بدست آورده و آن چه مطرح کرده مورد توجه واقع شده است. درباره فیلم بسیار گفته و نوشته شده و همچنان از منظر مختلف مورد توجه است. حسرت کمرنگ شدن شیوه مدیریت شهید بروجردی در زمانه اکنون، فصل مشترک تحلیل‌های رسانه‌ای و نظرات کاربران فضای مجازی است. این بذری است که فیلمنامه‌نویس، کاشته تا ضمن نمایش بخشی از شخصیت شهید بروجردی، منش او را حلقه مفقوده جامعه امروز بداند.

بدیهی است که اگر فیلمنامه این اثر توسط دیگری نوشته می‌شد، نتیجه‌ای متفاوت بدست می‌آمد. مثلا صرفا رشادت شهید بروجردی و نیز وجه مهربانانه او با مردم برجسته می شد و شاید منطبق با مسائل و نیازهای امروز نمی بود. حالا اما تاثیر فیلمنامه نویس در «غریب» برجسته است و به روشنی می توان پی برد او روایت و قرائت خود از این فرمانده برجسته معاصر را داشته.

در جغرافیای سینما و تلویزیون ایران و جهان می توان چهره هایی را مثل زد که محصول نهایی حاصل تفکر و دغدغه آن ها است. البته که ساخت فیلم و سریال کاری است گروهی اما همه عوامل کنار هم قرار می گیرند تا یک «ایده و فکر» را در قالب اثری سرگرم کننده آماده کنند. به همین خاطر عنصری به نام «خالق اثر» یا به قول غربی‌ها creator واجد اهمیت می‌شود که گاه نویسنده، گاه کارگردان، گاه تهیه کننده و گاه کمپانی است که مدل آخر در کشور ما جا نیفتاده و ارگان‌های دولتی و حکومتی نیز نتوانستنه‌اند این شیوه را بدرستی اجرایی کنند.

همچنان در کشور ما «فرد» وجاهت دارد و حتی آثار سفارشی بسته به نوع سازننده، کیفیتی متفاوت دارند. همین است که فیلم‌هایی مثل «ایستاده در غبار» یا «تنگه ابوقریب» بواسطه تبحر سازندگان مورد توجه قرار می‌گیرد، اما برخی فیلم‌ها نه! این یعنی برخلاف هالیوود که کمپانی‌ها دارای قدرت هستند، نگاه‌ها به توان و تخصص افراد است. «غریب» نیز جزو فیلم‌هایی است که سازمان اوج سفارش ساخت آن را داد تا پس از سال‌ها گوشه‌ای از زندگی شهید محمد بروجردی بر پرده سینما جان بگیرد. این فیلم اما رنگ و بوی سفارشی ندارد و شبیه کلیشه‌های سینمای دفاع مقدس نیست و از این معبر نقش نویسنده در فرآیند تولید یک اثر اهمیت می‌یابد.

تمام اعتبار «غریب» صرفا به درون‌مایه آن نیست؛ بلکه مخاطب در وهله اول با یک فیلمِ داستان گویِ سرگرم کننده با بازی‌های خوب و سکانس‌های درخشان مواجه است. این امتیازی است که برغم همه نقدهای ساختاری می‌توان به حساب محمد حسین لطیفی گذاشت. کارگردانی که پس از سال‌ها دوباره توی چشم آمد و عملکردش مورد تمجید قرار گرفت. حجم تحسین‌ها نسبت به کار لطیفی و اشاره به اوج دوباره او بعد از چند سال افول، نقش تهیه کننده را یادآور می‌شود که در سینمای ایران کارکردی را که باید ندارد و این نقصان را می‌توان یکی از دلایل ناکامی فیلم‌های متاخر این کارگردان با سابقه دانست. حال آن که کمپانی‌های هالیوود همچنان تهیه کننده (producer) را مسول اصلی شاکله فیلم (مبحث تولید) می‌دانند.

عنقا در آثاری مثل «نردبام آسمان»، «قلب یخی»، «انقلاب زیبا» و … صرفا طراح و فیلمنامه نویس بود. او از سریال «پدر» تصمیم گرفت علاوه بر این، تهیه کننده هم باشد و نقش خود در فرآیند تولید را گسترش دهد. او حالا اولین فیلم سینمایی‌اش را تهیه کرده و با علم به تفاوت مختصات سینما نسبت به سریال‌سازی و نیز سوژه حساسی چون شهید بروجردی، از لطیفی به عنوان کارگردان دعوت به همکاری می‌کند که فیلم‌های اخیرش نه گیشه داشتند و نه مورد توجه منتقدان بودند. با این همه او شرایط را به گونه‌ای فراهم کرده که «غریب» تولد دوباره لطیفی لقب می‌گیرد.

به گواه فیلمسازان، تولید فیلم‌های دفاع مقدس، خاصه درباره چهره‌ها کاری است سخت. جدا از حساسیت‌ها، ارگان‌های نظامی همکاری لازم را ندارند و دلخوری مکرر فیلمسازان تاثیری در این‌باره نداشته است. کار برای «غریب» به دلیل وضعیت خاص کشور در بازه تولید، سخت‌تر بوده که لطیفی در گفت‌و گوهایش به بخش‌هایی از آن اشاره کرده است. با این حال تولید فیلم بدون هیاهوی رسانه‌ای (مثل برخی دیگر که گِله‌شان را در زمان تولید به رسانه‌ها کشاندند) به سرانجام رسید و اکران عمومی شد.

سکوت تهیه کننده‌ای که ابایی از مصاحبه‌های تند و تیز ندارد از این منظر قابل تحسین است که اجازه نداده مسائلی چون سختی‌های تولید و اکران غریبانه فیلم بر محتوای «غریب» و سوژه ارزشمند آن سایه بیندازد. این سیاست باعث شد فیلم در فضایی آرام محل بحث در ایام جشنواره شود و تحلیل آن در زمان اکران، فارغ از فرامتن ادامه یابد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده «غریب» بیشتر بخوانید »