آیت الله جوادی آملی

خاکسپاری پیکر آیت الله سلیمانی در حرم حضرت معصومه (س)

خاکسپاری پیکر آیت الله سلیمانی در حرم حضرت معصومه (س)


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، مراسم تشییع پیکر آیت‌الله «عباسعلی سلیمانی» عضو مجلس خبرگان رهبری و نماینده سابق، ولی فقیه در استان سیستان و بلوچستان و شهر کاشان امروز از مسجد امام حسن عسکری (ع) به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) برگزار شد.

پیکر این عالم ربانی پس از طواف گرد ضریح منور حضرت فاطمه معصومه (س) و اقامه نماز توسط آیت الله جوادی آملی، در مسجد بالاسر حرم کریمه اهل بیت (س) به خاک سپرده شد.

در مراسم تشییع مرحوم آیت الله سلیمانی سیدجواد ساداتی نژاد وزیر کشاورزی، سردار رادان فرمانده انتظامی کشور، آیت الله سید محمد سعیدی نماینده ولی فقیه در استان قم، آیت الله سید احمد خاتمی عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری و جمع زیادی از علما، اساتید، طلاب و عموم مردم انقلابی شهر قم و زائرانی از استان مازندران و شهر بابلسر حضور داشتند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خاکسپاری پیکر آیت الله سلیمانی در حرم حضرت معصومه (س) بیشتر بخوانید »

فیلم/ سخنان آیت الله جوادی آملی درباره روز مباهله

فیلم/ سخنان آیت الله جوادی آملی درباره روز مباهله



سخنان آیت الله جوادی آملی در درس خارج تفسیر قرآن کریم درباره روز مباهله را در این فیلم مشاهده می کنید.


دریافت
9 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ سخنان آیت الله جوادی آملی درباره روز مباهله بیشتر بخوانید »

بغض علامه جوادی‌آملی برای شهید یخ‌زده در برف/ نارضایتی چپ‌های جوان از انتصاب دوباره بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات

بغض علامه جوادی‌آملی برای شهید یخ‌زده در برف/ نارضایتی چپ‌های جوان از انتصاب دوباره بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات



“تیراندازی در عزا و عروسی” رسمی غلط و پر ضرر است که نهادهای قضایی و امنیتی کشورمان قصد ریشه‌کنی آنرا دارند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

قوه قضائیه در کمین مسلحین

“تیراندازی در عروسی”؛ رسمی که باید تعطیل شود

بغض علامه جوادی‌آملی برای شهید یخ‌زده در برف/ نارضایتی چپ‌های جوان از انتصاب دوباره بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات

رییس کل دادگستری استان خوزستان گفت: با افرادی که در حمل سلاح مشارکت داشته باشند و به ویژه کسانی که در آیین‌های عزا و شادی از این اسلحه‌ها استفاده کنند برخورد جدی خواهد شد.

به گزارش مجاهدت از ایرنا، حجت‌الاسلام صادق مرادی روز سه‌شنبه گذشته طی سخنانی در “نمایشگاه دستاوردهای جامعه اطلاعاتی در حوزه سلاح و مهمات غیر مجاز خوزستان” که در مجتمع فجر سپاه اهواز برگزارشد با بیان اینکه بسیاری از تیراندازی‌ها برنامه‌ریزی بدخواهان انقلاب است، افزود: در خصوص حمل سلاح غیر مجاز با کسی شوخی نداریم و تقریبا ثابت شده بسیاری از این تیراندازی‌ها که در مراسم مختلف انجام می‌شود خلاف میل صاحب مراسم است.

وی ادامه داد: به همکاران قضایی اعلام شده است کسانی که در اجتماعات تیراندازی می‌کنند شناسایی و با افرادی که صاحب مراسم هستند، با عنوان مشارکت در این امر برخورد قانونی شود.

رییس کل دادگستری استان خوزستان با بیان اینکه کسانی که اسلحه وارد می‌کنند قصد مقابله با نظام را دارند، گفت: ماموران نظامی، انتظامی و امنیتی وظیفه دارند با کسانی که قصد مقابله با نظام را دارند به اشد وجه برخورد کنند و هیچ رحمی نداشته باشند.[۱]

*معضل تیراندازی در مراسم عزا یا شادمانی بایستی یکبار برای همیشه حل شود.

رسمی غلط که متأسفانه در میان برخی افراد و اقوام رواج دارد و بایستی با دو ابزار فرهنگسازی و برخوردهای قضایی و امنیتی جلوی آنرا گرفت.

چه اینکه این رفتار ناهنجار کراراً منجر به اتفاقات تلخی شده و چه بسیار میهمانان یا حتی دامادهایی که در مراسم جشن ازدواج بر اثر همین رسم غلط کشته شده‌اند.

البته بایستی تصریح کرد که این تلفات، فرع بر گناه اصلی “ایجاد رعب و وحشت” در میان مردم و ناامن جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی ایران است.

برکندن این رسم غلط از الزامات امنیتی است و مردم منتظر قضاوت پیرامون عزم مسئولان ذیربط در این رابطه هستند.

***

اصلاحات در تله بنیان‌گذار گیر کرده است

نارضایتی چپ‌های جوان از انتصاب دوباره بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات

بغض علامه جوادی‌آملی برای شهید یخ‌زده در برف/ نارضایتی چپ‌های جوان از انتصاب دوباره بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات

روزنامه اصلاح‌طلب شرق طی یادداشتی در شماره سه‌شنبه گذشته خود به انتصاب مجدد بهزاد نبوی به سمت ریاست جبهه اصلاحات پرداخت و از این انتصاب انتقاد کرد.

در یادداشت تفصیلی شرق در این رابطه می‌خوانیم: بهزاد نبوی که روزگاری با نام مستعار حمید جهان‌بین در خانه‌های مخفی زندگی می‌کرد، حالا انگار سعی می‌کند به‌جای چریک‌بودن، سیاست‌مدار باشد؛ آن‌هم سیاست‌مداری بی‌حاشیه که هموارترین مسیر را می‌پیماید؛ یعنی کنارآمدن با وضع موجود سیاسی و انگار اصلاح‌طلبان هم در شرایط بی‌رونقی سیاست‌ورزی سعی می‌کنند با همین دست‌فرمان جلو بروند؛ به‌نحوی‌که با دانستن مشکلات اساسی جبهه اصلاحات، یعنی فروریختن سرمایه اجتماعی، ناامیدی مردم از سیاست‌ورزی، بی‌اعتمادی عمومی به تَکرارها و البته فشارهای شدید اقتصادی بر عموم مردم، همچنان به همان شیوه‌ای عمل می‌کنند که در دو انتخابات مجلس یازدهم و ریاست‌جمهوری سیزدهم عمل کردند.

این گزارش می‌افزاید:

“اصلاح‌طلبان در تمام این‌ سال‌ها صرفا نام تشکیلات‌های سیاسی خود را عوض کرده‌اند و مشخصا از زمان روی‌کارآمدن روحانی در سال ۹۲، هیچ ایده‌ای برای ادامه مسیر سیاسی نداشتند و همه آبرو و سرمایه خود را در دامن روحانی و دولت او ریختند؛ قماری که البته درنهایت به باخت اصلاح‌طلبان منجر شد؛ زیرا عملکرد ضعیف روحانی به نام اصلاح‌طلبانی نوشته شد که اتفاقا سهم ویژه‌ای هم در دولت یازدهم و به‌خصوص دوازدهم نداشتند اما در تمام این سال‌ها اصلاح‌طلبان یا به مدح روحانی می‌پرداختند یا در کنشگرایانه‌ترین برخورد، سکوت می‌کردند! و هروقت صدایی متفاوت در چنین شرایطی از میان اصلاح‌طلبان برمی‌خاست، موجی از هجمه‌های وسیع به آن صدا صورت می‌گرفت تا در نطفه خفه شود.

از طرفی، استمرار حضور نیروهای قدیمی در جبهه اصلاحات، به‌طور آشکاری نشان‌دهنده تربیت‌نکردن نیروهای جوان سیاسی در این جبهه است؛ نقدی که از گذشته نیز گفته می‌شد و بسیاری از دلسوزان اصلاحات این هشدار را می‌دادند که روزی دست اصلاح‌طلبان از سرمایه‌های انسانی جدید خالی می‌ماند؛ بااین‌حال، اصلاح‌طلبان با محفلی اداره‌کردن تشکیلات خود، هیچ‌گاه نخواستند جایگاه خود را به نیروهایی جدید بدهند. در حقیقت به نظر می‌رسد انتخابات مجدد نبوی یک پیام روشن برای مخاطبان اصلاحات دارد؛ آنکه قرار نیست در مسیر گذشته اصلاحات تغییری ایجاد شود و چه خوب و چه بد، همان مسیر طی می‌شود و یحتمل همان نتیجه‌ها هم به دست می‌آید. “

شرق تصریح می‌کند: برخی چهره‌های اصلاح‌طلب منتقد جبهه اصلاحات معتقدند روش فعلی این جبهه انعطاف‌ناپذیری، درجازدن و لاجرم زوال سازمان تشکیلاتی اصلاحات را به همراه دارد. این‌گونه که به نحو شهودی همه حس می‌کنند عوامل محیطی و متغیرهای سیاسی در ایران تغییر کرده‌ اما توان و امکان تغییر وضعیت خود را ندارند. تمدید مجدد ریاست بهزاد نبوی بر تشکیلات اصلاحات در آستانه ۸۰‌سالگی، از نگاه بخشی از جریان اصلاح‌طلب به‌معنای مقاومت این تشکیلات در برابر یک پوست‌اندازی اجتناب‌ناپذیر است؛ آن‌هم درحالی‌که بخشی از جریان اصلاح‌طلبی نقدهای مهمی به آخرین آزمون نبوی در مدیریت انتخابات ۱۴۰۰ دارد. اصلاح‌طلبان متقدم بر این تصور هستند که اصلاحات قائم به ذات آنهاست؛ برای همین شبیه دیواری شده‌اند که تصور می‌کنند هر آجری از این دیوار جدا شود، همه دیوار فرومی‌ریزد و نقش و اثرگذاری آنها نیز از بین می‌رود. اصلاحات در تله بنیان‌گذار گیر کرده است؛ بنیان‌گذارانی که رشد اصلاحات را موجب شدند اما نتوانستند همسو با تحولات زمانه حرکت کنند، پاسخ‌هایشان به مسائل جدید همان پاسخ‌های قدیمی است و در نتیجه نتوانستند اصلاحات را از مرحله رشد به مرحله بلوغ گذر دهند.[۲]

*انتقادات این یادداشت به “تَکرار می‌کنم” خاتمی، راه ندادن همچنان جوانان به ستاد اصلاحات و ان‌قلت برای استفاده همیشگی از رجال همیشگی اظهرمن‌الشمس است.

مع‌الوصف به نظر نمی‌رسد که در ستاد اصلاحات گوشی برای شنیدن این انتقادات باشد…

زیرا امری که با تجربه سالیان ما از ستاد اصلاحات واضح شده این است که تصلب و دیکتاتوری حزبی در ستاد جریان چپ موج می‌زند و مخالفت در اردوگاه اصلاحات محکوم به بایکوت است.

در بحث جوانان و ستاد اصلاحات البته ۲ سابقه تاریخی هم وجود دارد.

اولی رو ترش کردن اصلاح‌طلبان نسبت به تشکیل حزب جوانگرای ندای ایرانیان که عملا این حزب را از روز اول منزوی کردند.

و دومی تأکید لازم‌الاجرای سعید حجاریان بر ایجاد “هسته سخت اصلاحات” یا همان راهبری جریانی توسط پیرمردهای همیشگی.

با این تفاسیر به سادگی می‌توان گفت که چپ‌های ستادی اسلحه خود را روی شقیقه جوانان اصلاح‌طلب شلیک کرده‌اند و کسی اگر منتظر رویکردهای تازه در جریان اصلاحات است باید از خودش قطع امید کند و منتظر آینده و حوادث روزگار باشد.

گفتنیست، جبهه اصلاحات در ایام انتخابات ۱۴۰۰ دست به “تحریم خاموش انتخابات” زد و رسما از دموکراسی خارج شد.

جالب است که بهزاد نبوی بعنوان رئیس جبهه اما اعلام کرد که با تحریم انتخابات مخالف بوده است! [۳]

***

“رهروان شهدا الان هم هستند”

بغض علامه جوادی‌آملی برای شهید یخ‌زده در برف

بغض علامه جوادی‌آملی برای شهید یخ‌زده در برف/ نارضایتی چپ‌های جوان از انتصاب دوباره بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات

آیت‌الله جوادی‌آملی، از مراجع عظام تقلید و مفّسر برجسته قرآن کریم، اخیراً در دیدار با دست اندرکاران کنگره حکمت سیاسی متعالیه طی سخنانی به نقل یکی از خاطرات خود از حضور در جبهه‌های دفاع مقدس پرداختند.

به گزارش مجاهدت از شفقنا، ایشان در بخشی از این دیدار که ویدئوی آن منتشر شده است با اشاره به بیان امیرالمؤمنین علی(ع) در “ستون دین بودن مردم در جامعه اسلامی” گفتند:

“جنگ فطرت دینی و علاقه مردم –ایران- به دین را نشان داد. خیلی عزیزان ما پلاک‌هایشان را انداختند دور. –و گفتند- که ما نمی‌خواهیم شناخته شویم.

آقای دیباجی بود. اصفهانی. سید بسیار خوبی بود. خداوند غریق رحمتش کند. ما یک وقتی با هم رفتیم امیدیه. (به سمت جبهه)… ایشان رفت کردستان. و یکدیگر را که می‌دیدیم گزارش می‌دادیم. ایشان از کردستان به ما گزارش داد که آنجا شرایط صعب است…

(ایشان تعریف می‌کرد که) بعد از مدتی ما شنیدیم که برف سنگینی آمد در کوه‌های کردستان…یک عده‌ای از عزیزان-رزمنده- آنجا در برف بوده‌اند. یک وقت است که کسی می‌خواهد بیاید در برف گیر می‌کند. یک وقت اما در آنجا می‌ماند.

این عزیزانی که در سنگرهای کردستان بودند گفته بودند خب برف بیاید. می‌دانستند در آن کوه‌ها برف سنگینی می‌آید. -اما در سنگرها مانده بودند- اینها عمود الدین است.

انقدر ماندند تا یخ زدند. (بغض علامه)

جنازه‌های اینها را آوردند. ما که مجلس ترحیم می‌رفتیم، بالاخره یک فاتحه‌ای می‌خواندیم –اما- آنشب تا آخر نشستم و گریه کردم. گریه خجالت. نه برای اینکه ثواب ببرم. انقدر ادم مجاهد باشد. مرگ روبه‌رویت باشد اما بگویی نه! من سنگر را خالی نمی‌کنم. اینها عمودالدین هستند. اینطور نبود که بگویند شاید. جای باید بود. که باید باشی اینجا و یخ بزنی. گفتند چشم. الان هم هستند. الان هم در متدینین اینها هستند. اینها را کی تربیت کرد؟ پس این مکتب –تشیع- می‌تواند عمودالدین تربیت کند. “[۴]

*در این بیانات علامه جوادی‌آملی ۲ نکته مبرّز است.

اول زلال بودن نسبت به مقام شهادت. و دو دیگر امیدواری ایشان به جامعه متدین ایرانی و رؤیت ادامه خط شهدا در میان مردم.

ترویج این ۲ نکته در مقوله راهبردی “جهاد تبیین” یکی از ضروریات است.

***

1_ irna.ir/xjHKSQ

2_ https://sharghdaily.ir/fa/main/print/306821

3_ entekhab.ir/002c3i

4_ https://fa.shafaqna.com/?p=1332573

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بغض علامه جوادی‌آملی برای شهید یخ‌زده در برف/ نارضایتی چپ‌های جوان از انتصاب دوباره بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات بیشتر بخوانید »

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک



یک عضو مجلس خبرگان رهبری، “جدایی حوزه از سیاست” را یک طراحی دشمنانه دانست و تأکید کرد که رسالت جهاد تبیین از جهاد مسلحانه بیشتر است.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

نظر آیت‌ا… جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

آیت‌ا… جوادی‌آملی، مفسّر شهیر قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید اخیراً طی سخنانی در بنیاد علوم وحیانی اسراء که به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) ایراد شد، گفت: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که خود شهیده است، صاحب مقام راضی بودن و مرضی العقیده و الفعل بودن است؛ رضای او رضای خداست و غضب او غضب خداست. ما با داشتن چنین ذوات قدسی و تاسی به آنها می توانیم در مسیر الهی گام برداریم.

وی تصریح کرد: شهید زنده است و مواظب جامعه است و برای ما دعا می کند، دعا و توجه شهید بیش از خون او اثر دارد؛ شهدا به خداوند عرض می کنند «وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ» یعنی به ما بشارت بده آنانی که راهیان راه شهادت هستند و در مسیر ما گام برداشته اند چه زمانی به ما ملحق می شوند؟! به آنها کمک کن و آنها را یاری کن تا به مقام ما بار یابند و دعای شهدا یقینا موثر است.

به گزارش مجاهدت از شفقنا، این مفسّر برجسته قرآن کریم در ادامه سخنان خود همچنین به مشکلات اقتصادی روز کشور و مشقت‌های مردم از بابت مشکلات اقتصادی اشاره کرد و گفت:

“وظیفه همه مسئولین این است که همه تلاش خود را انجام دهند که بین مردم و نان مردم جدایی نیافتد، اما از طرف دیگر وظیفه ما این است که عقیده و اعتقاد خود را حفظ کنیم. در جریان واقعه کربلا در آن وداع آخر، حضرت به اهل بیت خود فرمود پس از شهادت من، شما اسیر خواهید شد، در هنگام اسارت آب خواستن ایرادی ندارد اما از کسی طلب نان نکنید، نان طلب کردن از دیگران ننگ است. ما چنین عقیده ای را باید حفظ کنیم و دست خود را پیش دیگران دراز نکنیم و متکی به خود باشیم و مشکلات اقتصادی و سایر مشکلات باعث بی اعتنایی به اصل انقلاب نباشد.“[۱]

*بیان حِکمی آیت‌الله جوادی در اشاره به مواظبت شهید از جامعه و اجتناب از بی‌اعتنایی به انقلاب در کنار “تلاش مردم با رأی خوب و مسئولان با عمل جهادگونه برای حل مشکلات اقتصادی”، دو قلّه مرتفع از این سخنان کوتاه اما ارزشمند هستند که بایستی نصب‌العین همه مردم و خواص کشور باشند.

در بحث مواظبت شهید از جامعه البته باید دانست که این مواظبت یک تعامل دوسویه بین جامعه اسلامی و شهید است. به این معنی که مواظبت و هدایت شهدای راه اسلام در مسیری تقدیم جامعه می‌شود که اکثریت خواص و مردم خواهان این ارشاد و حفظ باشند و در مسیر تحقق آن گام بردارند.

وگرنه همه باید بدانیم که در نگاه فلسفی و عقلانی؛ “هدایت شدن به شرط هدایت خواستن” است و اجر شهدا در صورت انقطاع جامعه؛ نزد خدای متعال و اهلبیت(س) محفوظ است.

اجتناب از بی‌اعتنایی به انقلاب در کنار تلاش برای حل مشکلات اقتصادی نیز همان بیت‌الغزلی است که بارها در تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر مایه مباهات بودن انقلاب اسلامی، لزوم امیدآفرینی و جهاد تبیین شنوای آن بوده‌ایم. اصلی اساسی و منطبق بر عقلانیت حکومتی که مردم و خواص باید در مسیر آن حرکت کنند و گرنه جامعه به بهانه کوچکترین مشکلی از هم می‌پاشد و هرج و مرج به ارمغان می‌آید!

این بیان راهبردی همچنین نوشداروی فتنه اقتصادی است و جهادگران عرصه تبیین در هر عرصه‌ای که شاهد سیاه‌نمایی و اشاره به مشکلات اقتصادی هستند؛ باید به این مسئله اشاره کنند که اصل بر حفظ انقلاب و دلبستگی به آن است و مشکلات را بایستی مثل دیگر جوامع پیشرفته؛ در مسیر رفع شدنِ بدون تنش و ناامیدی قرار داد.

***

جدایی حوزه از سیاست یک طراحی دشمنانه است

“جهاد تبیین” مهمتر از جهاد مسلحانه

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

آیت‌الله کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری طی سخنانی در مراسم تکریم همسران طلاب و فضلا گفته است: جهاد فقط نظامی‌گری نیست؛ بلکه دامنه جهاد، مسائل اقتصادی، بهداشتی، انتخاباتی، فرهنگی، امنیتی، خدماتی، خانوادگی، سبک زندگی و … را در بر می‌گیرد؛ اگر دشمن به دنبال ترویج بی بندوباری و ابتذال است، باید در مسئله خانوادگی و سبک زندگی جهاد کرد و با دشمن مقابله نمود و سبک زندگی اسلامی را گسترش داد.

به گزارش مجاهدت از رسا، وی با اشاره به موضوع “جهاد تبیین”، ابراز داشت: شاید رسالت جهاد تبیین از رسالت حضور روحانیون رزمی تبلیغی در ۸ سال دفاع مقدس مهمتر باشد؛ روحانیون در آن هشت سال هم جنگیده و هم تبلیغ می کردند؛ اما امروز روحانیت باید در بین ۸۵ میلیون جمعیت ایران به جهاد تبیین پرداخته و زنجیره تواصی به حق را تکمیل نموده و تلاش نمایند که این زنجیره از هم گسسته نشود.

آیت‌ا… کعبی همچنین با بیان اینکه بازگشت به گذشته، یکی از تهدیدهای انقلاب است تأکید کرد: بحث جدایی حوزه از سیاست، یک نوع اعلان پشیمانی و به انزوا کشاندن حوزه های علمیه و روحانیت از رسالت انقلابی خود بوده و یک طراحی حساب شده است؛ البته خوشبختانه حوزویان به این سخنان واکنش نشان داده و بزرگان حوزه به تبیین پرداختند.

وی افزود: نباید بگذاریم یک عده به نام قداست و مقدس گرایی، بگویند حوزه با ورود به سیاست، قداست خود را از دست داده است.[۲]

*سخنان آیت‌الله کعبی بصورت خاص می‌تواند اشاره‌ای باشد به بیانیه چند ماه قبل موسوی خوئینی‌ها که علما و مراجع حوزه علمیه را به استقلال از نظام اسلامی فرا خوانده بود. و نیز به اظهارات چندی قبل آقای محقق داماد که گفته بود حوزه باید از سیاست جدا باشد![۳]

در بحث جهاد تبیین که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب و علمای بصیر قرار دارد نیز شاید بیان این نکته ضرورت باشد که نوشداروی عبور ایران و مردم از ناامنی، از فتنه اقتصادی و از برنامه‌های شوم “فرماندهان فتنه” در جهاد تبیین نهفته است.

زیرا ناامیدسازی، جنگ روانی و انکسار ذهنی مردم؛ راهبرد این سال‌های دشمنان جرّار ایران و ایرانی است. و زهر ناامیدسازی هم جز در جهاد تبیین یافت نمی‌شود.

***

“ولایت فقیه”؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

علیرضا علوی‌تبار، از تئوریسین‌های جریان چپ اخیراً در یادداشتی که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد، در اشاره به انقلاب اسلامی سال ۵۷ نوشته است: با وقوع انقلاب در ایران، خیلی زود مشخص شد که هم در درون حاکمیت و هوادارانش و هم در میان مخالفان و دشمنان حکومت، جریان‌های فکری و سیاسی وجود دارند که دارای گرایش ایدئولوژیک تمامیت‌خواهانه (توتالیتاریستی) هستند. اصطلاح «تمامیت‌خواهی» (توتالیتاریسم) را به‌عنوان یک ناسزا به‌کار نمی‌برم و به‌طور مشخص منظورم گرایش‌های ایدئولوژیکی است که در صورت غلبه و پیروزی به شکل‌گیری نظام سیاسی خاصی می‌انجامند که در اصطلاح آن را تمامیت‌خواه (توتالیتارین) می‌نامند.

او می‌افزاید: نظام‌های سیاسی تمامیت‌خواه با برشماری ویژگی‌های مشترک چند نظام سیاسی مشخص تعریف می‌شوند؛ نظام‌های سیاسی که با معیارهای دیگری کاملا با یکدیگر متفاوت و حتی متضاد هستند. به‌طور خیلی خلاصه نظام‌های سیاسی تمامیت‌خواه با چند ویژگی مشترک شناخته می‌شوند.

او سپس به تشریح معیارهای نظام توتالیتر می‌پردازد و از ۴ مقوله کیش شخصیت و شخص‌محوری، پیش‌بینی‌ناپذیری، کنترل زندگی خصوصی و برخورداری از حمایت توده‌وار مردم نام می‌برد.

علوی‌تبار در توضیح معیار یکم یعنی کیش شخصیت نوشته است:

“در همه این نظام‌ها (نظامات توتالیتر) شخصی وجود دارد که از جذبه و فره بسیار برخوردار است و فراتر از همه معیارهای ایدئولوژیک و قانونی قرار دارد. رفتار و گفتار او معیار است و خود او تابع هیچ معیاری مستقل از خودش نیست. او در رأس همه امور است و نزدیکی به او و جلب رضایتش هدف همه مسئولان حکومتی است. همه چیز با او شروع می‌شود و به او ختم می‌گردد!

او در بخش پایانی یادداشت خود نیز تصریح کرده است: تمامیت‌خواهی مبتذل بر عرصه تصمیم‌گیری عمومی سلطه یافته است. پیامد آن البته نظام تمامیت‌خواه و پیامدهای مصیبت‌بار آن نیست بلکه شکننده شدن نظام سیاسی و مخاطره فراگیر و زمینه‌ساز درگیری‌های مخرب و فروپاشی مخرب‌تر از آن است.[۴]

*در گام اول خوب است مروری بر سابقه علیرضا علوی‌تبار داشته باشیم که ۳ ماه قبل از پیش‌لرزه فتنه اقتصادی در آبان ۹۸ این دستورالعمل را بصورت تلویحی به اشرار خیابانی داده بود که بروند سراغ مراکز حساس نظام و آنها را اشغال کنند![۵]

در کنار این نانجیبی آشکار بیان این نکته هم ضروریست که اشاره علوی‌تبار در ابتدای یادداشت مذکور مبنی بر اینکه “مخالفان حکومت هم توتالیتراند”! یک عملیات استتار برای پوشش دادن به حرف اصلی بیشتر نیست. چه اینکه در محتوای یادداشت می‌بینیم که ماساژ و منظور یادداشت؛ نظام اسلامی را خطاب قرار می‌دهد نه مخالفان آنرا. ایضا در بخش پایانی یادداشت هم آشکارا مشاهده می‌شود که منظور علوی‌تبار نه دشمنان ایران که خود ایران و نظام اسلامی است.

توضیحات بیشتر را اما بایستی راجع به توضیحات علوی‌تبار پیرامون مفهوم کیش شخصیت در نظامات توتالیتر ارائه کرد.

همانطور که مشخص است او در این جملات صراحتا مفهوم “ولایت فقیه” را هدف گرفته است.

دقت شود که ما با آقای علوی‌تبار مخالفت نظر داریم و نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه را نه یک حکومت توتالیتر(!) بلکه بهترین شکل حکومت عقلانی و فلسفی در دوران غیبت امام عصر(عج)، تحقق آرمان فلاسفه بزرگ مبنی بر حکومت حکیم و فیلسوف بر جامعه و نوع متعالی تلفیق دین با سیاست در تفکر حکومتی شیعه می‌دانیم.

ضمن اینکه بایستی اذعان کرد امروز، ۲۲ بهمن ۵۷ نیست که ما و علوی‌تبار صرفا بر سر میز مباحثه نظری نشسته باشیم بلکه امروز و در پشتوانه ایدئولوژی مورد تأکید ما یک کارنامه ۴۳ ساله نیز قرار دارد.

کارنامه‌ای که در آن خوانده و دیده‌ایم که چطور ایران اسلامی به یمن ولایت فقیه برای نخستین بار هیچ بخشی از خاک خود را در جنگ یا صلح به دشمن نداد، کشوری که تجربه کشتار به واسطه قحطی را داشت به جایگاه سیرترین کشورهای جهان پیوست، امنیت مردم بالتمامه تأمین شد، عدالت جان گرفت و ارزان‌ترین نان، مالیات و سوخت جهان به ایران و ایرانی تقدیم شد.

ضمن اینکه در آزادی اندیشه نیز به گواه آنچه علوی‌تبار آزادانه تقریر کرده است نیز شاهد بروز دستاوردهای بزرگ و شگرفی هستیم.

آقای علوی‌تبار حکما اعتقاد دارند که اینها پیامدهای خطرناک‌ترین نوع حکومت یعنی توتالیتاریسم بوده(!) ولی ما معتقدیم که اینها نه دستاوردهای توتالیتاریسم (که خطرناک‌ترین نوع حکومت است) بلکه دستاوردهای نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه است که سمت و سوی حرکت دولت‌ها را در یک نظام حکومتی به سمت مثبت میل می‌دهد و در کنار مشکلاتی که همه حاکمیت‌ها به آن دچارند اما دستاوردها و امکانات بزرگ را نیز رقم می‌زند.

تأکید می‌شود که در جنگ تئوری‌ها حتما بایستی به کارنامه و عقلانیت استناد جست.

رئوس کارنامه را ارائه کردیم و از حیث عقلانیت و عناوین فلسفی روز نیز آقای علوی‌تبار و همفکران آنها باید بدانند که حتما جمهور افلاطون و بر قرارداد اجتماعی جان‌لاک رجحان دارد.

و نظام ولایت فقیه همان رجحان است (اشاره به ضرورت حکومت فیلسوف در نظریه حکومتی افلاطون در کتاب جمهور) که اکنون کارنامه‌ای مشحون از کارآمدی نیز به مدد آن آمده است.

این اشاره نیز ضروریست که تأمل در عمق تحلیل و تفکر آقایان آنجا ضروری‌تر می‌نماید که اینان خواستار براندازی و شورش علیه چنین حکومتی هستند که منتهای آرمان علمای بصیر دینی و فلاسفه بزرگ جهان و مایه مباهات اسلام است.

***

1_ https://fa.shafaqna.com/?p=1303124

2_ rasanews.ir/002wK9

3_ mshrgh.ir/1319728

4_ http://sobhema.news/?p=20099

5_ mshrgh.ir/1011192

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک بیشتر بخوانید »

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

خاطره علامه جوادی‌آملی درباره “اثر حبس کردن حیوانات”

حضرت آیت‌ا… جوادی آملی، مفسّر برجسته قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید، در ویدئویی که اخیراً از ایشان در شبکه‌های اجتماعی نشر یافت، به ملاقاتشان با مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب از فقها و مجتهدین بزرگ شیعه و ذکر خاطره‌ای از این دیدار اشاره کردند.

ایشان در این ویدئو می‌گویند:

“من که رفتم در اصفهان به زیارت مرحوم آقای حاج‌آقا رحیم ارباب. ما هرگز یک حرف عادی از ایشان نشنیدیم…

گفته بود در همین مدرسه صدر بالاخره قبلا وسیله بهداشت و اینها کم و در اتاق‌ها موش بود.

گفت یک موشی در این حجره‌ها بود… یکی از همین آقایان مدرسین و استادانی که در مدرسه صدر بودند؛ این موش مزاحم بود. همینطور که می‌رفت ایشان یک ظرفی روی این موش گذاشت تا گربه‌ای که می‌آید (او را بخورد!)

همین که گربه آمد؛ -آن آقا- ظرف را برداشتند و گربه موش را گرفت.

مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب –به نقل از آن استاد- می‌گفت که تا مدت‌ها –بواسطه این کار- توفیق نماز شب از من گرفته شد.”

*شیعه و اسلام ناب، سختگیرانه‌ترین قوانین را نسبت به رعایت حقوق حیوانات (اعم از هر حیوانی!) اعمال کرده‌اند.

دقت شود آنچه که از زبان علامه جوادی‌آملی خواندیم مربوط به دفع یک حشره موذی و کثیف البته به شیوه‌ای ظالمانه بوده است و اینکه این ظلم چطور توانست موجب سلب عبادت و توقف در مراتب عرفانی شود.

چه رسد به حیوانات دیگری که لزوما موذی نیستند و حتی فوائدی هم دارند (مثل سگ و گربه و پرنده) ولی برخی انسان‌ها با حبس کردن این موجودات زبان‌بسته، با عقیم کردن آنها، با انتظار رفتارهایی غیر از طبیعت اصلی این حیوانات، با در قفس کردن آنها و… به حقوق آنان تعدی می‌کنند و در این قضیه ضمن ظلم به این حیوانات، موجب ظلم به خود در دنیا و آخرت نیز می‌شوند.

ضمن اینکه باید دانست همدم شدن با حیوانات و مقولاتی مثل سگ‌بازی و گربه‌بازی و… جدای از اینکه برای زیست فردی و اجتماعی انسان خطراتی دارد و گاها تعدی به حقوق سایر شهروندان است؛ منطقا نیز رفتارهایی پسندیده و منطبق با فطرت نیستند و موجب افول از انسانیت می‌شوند.

***

ریشه اینهمه عناد با نظام اسلامی در کجاست؟

نمایش یأس فلسفی محسن آرمین برای تشویق براندازی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محسن آرمین، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک مصاحبه، اظهارات عجیبی را پیرامون امروز و اکنون سیاست ایرانی مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اعتمادآنلاین او گفته است: عرصه سیاست عرصه رقابت میان گفتمان‌های سیاسی است نه رقابت احزاب سیاسی. گفتمان‌ها هستند که با هم رقابت می‌کنند. مادام که یک گفتمان قادر به پاسخ گویی به مبرم‌ترین نیازهای جامعه باشد و در حل مشکلات و رفع موانع کارآمد و راهگشا باشد، به حیات خود ادامه می‌دهد…حال اگر گفتمان رقیبی پا به عرصه بگذارد و به نیازهای اساسی‌تر و مبنایی‌تر بپردازد و در راهگشایی و ارائه طریق، توانمندتر و کارآمدتر عمل کند خواه‌ناخواه گفتمان اول را از میدان به درخواهد کرد و طرفداران بیشتری جذب خواهد کرد. در حال حاضر من گفتمان رقیبی و آلترناتیوی که دارای چنین توانمندی و کارآمدی باشد برای اصلاحات نمی‌شناسم!

او در عین حال تصریح می‌کند: البته گفتمان اصلاح طلبی به تعریفی که تاکنون محور فعالیت اصلاح طلبان بوده است نیز نشان داده که توان حل مشکلات را ندارد و نمی‌تواند پاسخگوی نیازها و ضرورت‌های این مرحله از مبارزات سیاسی اجتماعی ملت ایران باشد. بنابراین این گفتمان باید مورد تجدید نظر و بازنگری قرار گیرد و متناسب با نیازها، این مرحله از تحولات اجتماعی و سیاسی کشور به روز شود.

آرمین در عین حال با بیان اینکه راه حل کارآمدتری برای حل مشکلات جامعه نسبت به صندوق رأی نمی‌شناسم، گفته است: جامعه دیگر از انتخابات غیر رقابتی که در آن عرصه رقابت کاملاً مهندسی شده باشد استقبال نمی‌کند!

این فعال چپ در بخش دیگری از اظهارات خود نیز تأکید می‌کند: راه حل جایگزین یعنی تعیین تکلیف مشکلات کشور و جامعه در کف خیابان. فکر می‌کنم اول بپذیریم که کف خیابان راه حل نیست بلکه معضلات و مشکلات را پیچیده‌تر، آزادی‌ها را محدودتر می‌کند و هزینه‌هایی فراتر از ظرفیت‌های جامعه به جامعه تحمیل می‌کند، بعد می‌توان در باره بازسازی و تجدید نظر گفتمان اصلاحی به بحث و تأمل نشست.

آرمین در ترجیع‌بند اظهاراتش همچنین گفته است: در واقع جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد و از تحقق آینده بهتر ناامید شده است. به عبارت بهتر شکاف بی اعتمادی میان جامعه و نظام عمیق‌تر شده است![1]

*سیاست یک امر پیچیده و سخت است که شناخت سره از ناسره در آن کار بصیرت نافذ است. از همین روست که شاید با خوانش ابتدایی از اظهارات آرمین، نکته چندانی فهم نشود و با نور انداختن به زوایای پنهان اظهارات اوست که حقایق تلخ نمایان می‌شود!

دقت شود که آرمین در صحبت‌های مغشوش خود همه دستاویزهای سپهر سیاست برای بهبود اوضاع را در ظاهر امر از حیّز انتفاع خارج می‌کند.

او اصلاح‌طلبی را فاقد توان لازم برای حل مشکلات معرفی می‌کند، سپس از این می‌گوید که در جهت حل مشکلات، رقیبی هم برای اصلاح‌طلبی نمی‌شناسد، در ادامه از راهکار صندوق رأی می‌گوید اما همزمان از استقبال نداشتن جامعه نسبت به انتخابات حرف می‌زند و در بحث انتخاب آخر یعنی فتنه و اعتراض خیابانی هم می‌گوید خب! این راه خوبی نیست…

به سخن دیگر اینکه آقای آرمین تقلا کرده یک تناقض فلسفی را در استتار کلمات بپوشاند و ادعا کند که می‌شود همزمان هم روز باشد و هم شب!

اما این ممکن نیست.

و منطق می‌گوید وقتی چنین چیزی ممکن نباشد، یکی از دو امر استیلا خواهد داشت. یا اصلاح یا حرکت خیابانی!

در صحبت‌های آرمین نیز بر اساس سابقه فتنه‌گری آقایان و طبق آنچه که مثلا سعید حجاریان اخیراً مبنی بر “مرگ اصلاحات صندوق‌محور” اظهار کرد؛ باید این نکته بدیهی را فهمید که آرمین با ایما و اشاره و علیرغم مذمت ظاهری اما در حال تشویق جامعه و مخاطبان خود به سمت اعتراض است و آدرس کف خیابان را با ایما و اشاره نشان می‌دهد.

این دریافت تحلیلی هنگامی تقویت میشود که بدانیم این فرد در اظهارات ترجیع‌بند خود مبنی بر اینکه “جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد شده است”! در حال کشیدن آخرین ضامن برای انفجار اعتراضات خیابانی است.

زیرا در کتب علوم سیاسی به وضوح آمده است که:

“پایه حیثیت و اعتبار نظام سیاسی در توانایی و کارآیی‌اش در حل دشواری‌ها و خواست‌های مردم جامعه است. اگر نظام سیاسی کارآیی نداشته باشد و در پاسخ خواست‌های شهروندان ناتوان گردد، پشتیبانی مردم نیز از نظام سیاسی کم یا ناپدید می‌شود و بی‌حمایت مردم از حاکمیت، پایه‌های مشروعیتش لرزان شده و اندیشه مشروعیت تازه‌ای پدیدار می‌شود.”(مبانی علم سیاست _ سیدداود آقایی)

اکنون واضح‌تر شد که آقای آرمین و دوستان ایشان ضمن تقلا برای از دسترس خارج کردن بزرگترین راهکار حل مشکلات مردم یعنی “صندوق رأی” و ناامیدسازی افکار عمومی؛ طرح بی‌حیثیت‌سازی نظام را نیز با هدف گرفتن توانمندی نظام برای حل مشکلات در دستور کار دارند و فی‌النهایه به چیزی به نام “امکانات مشروعیت تازه” یا همان براندازی می‌اندیشند!

اگرچه آقایان برای فرار از برخوردهای امنیتی، در ظاهر امر، چنین چیزی را تقبیح می‌کنند ولی با دست و ایما و اشاره آدرس همان را می‌دهند.

ریشه و علت این‌همه عناد آرمین و امثال آرمین با نظام اسلامی و کارآمدی‌ها و مثبتات آن البته بر ما پوشیده است…

***

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محمدرضا باهنر، فعال اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران درباره رئیس‌جمهور منتخب گفته است:

“یکی از پیشنهادات من به آقای رئیسی این است. بالأخره یکی از مسئولین سیاسی ما سفرای ما در کشورهای خارجی هستند. اعتقاد من این است که 10 تا 15 کشور در دنیا داریم که نیاز هست سفیر سیاسی باشد. ارتباط ما با 190 کشور دیگر باید اقتصادی باشد. یعنی سفیری که می خواهد در کشوری مستقر شود زمان تحویل کارنامه باید بگوید روز اولی که رفته معاملات ما با آن کشور چند میلیون یورو بوده و روز آخری که دارد می آید چند میلیون یورو شده است. اتفاقا بیشترین نقش سفرا این است که باید ارتباطات اقتصادی را بالا ببرند.

متأسفانه من در بعضی از کشورها دیده‌ام آقای سفیر هیچ کاری برای خودش قائل نیست؛ فقط سالی دو مرتبه با وزیر خارجه آن کشور ملاقات کند و در آن ملاقات بگویند تو خوبی، من خوبم و بیایید با هم خوب باشیم. وزیر خارجه ما باید یک معاون اقتصادی قدرتمند بگذارد و به سفرایی هم که نصب می‌کند و می‌فرستد بگوید که شاخص من برای موفقیت تو «میزان رشد ارتباطات اقتصادی» است.”[2]

*این پیشنهاد راهبری و معقول در صورت توجه رئیس‌جمهور منتخب می‌تواند فصل جدیدی را در سیاست خارجی ایران و خاصّه در بحث نصب سفرای ایران رقم بزند.

فصل جدیدی که البته نتایج ملموس آن در اقتصاد کشور و زندگی مردم نیز احساس خواهد شد.

***

1_ https://etemadonline.com/content/505218

2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1517434

محسن آرمین

محسن آرمین اخیراً در یک مصاحبه برای تشویق گزینه براندازی، یک نمایش “یأس فلسفی” را اجرا کرده است. نمایشی که دانستن پشت پرده آن یک ضرورت است.



منبع خبر

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین! بیشتر بخوانید »