آیت الله سعیدی

خانواده‌های شهدای فراجا در قم تجلیل شدند

خانواده‌های شهدای فراجا در قم تجلیل شدند


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، آیین تجلیل از خانواده‌های ۲۰ شهید فرماندهی انتظامی کشور امروز در سالن امام خامنه‌ای حرم مطهرحضرت معصومه (س) برگزار شد.

آیت الله «سید محمد سعیدی» تولیت آستان مقدس حضرت معصومه (س) طی سخنانی در این آیین، با اشاره به مناسبت‌های ماه ذی الحجه اظهار داشت: ما وظیفه داریم که این مناسبت‌ها به ویژه عید سعید غدیر را گرامی داشته و یاد این روز را زنده نگه داریم.

وی افزود: حضرت ابراهیم (ع) از طرف خداوند مأموریت پیدا کردند که پایه‌های خانه خدا را به کمک فرزندشان حضرت اسماعیل بنا کنند.

تولیت حرم مطهر حضرت معصومه (س) ادامه داد: خوب است که انسان اگر کاری برای خدا انجام می‌دهد بعد از آن دعا کند و چیزی از خدا بخواهد و حضرت ابراهیم (ع) نیز بعد از کار مهمی که انجام دادند و پایه‌های خانه خدا را بالا آوردند چند دعا کردند که یکی از دعا‌های ایشان این بود که برای شهر مکه امنیت قرار دهد و بعد هم خواست که معیشت و وضع اقتصادی مردم خوب شود.

وی با بیان اینکه برخی نعمت‌ها مانند قرآن کریم حفاظت و امنیتش را خود خدا بر عهده گرفته است، افزود: بعضی از نعمت‌ها را خدا به ما داده و از ما خواسته که خودمان آن را حفظ کنیم و یکی از این نعمت‌ها امنیت است؛ بنابراین مردم گاهی قدر امنیت را نمی‌دانند و کفران نعمت می‌کنند و این امنیت از ان‌ها سلب می‌شود.

آیت الله سعیدی افزود: حضرت ابراهیم (ع) خانه کعبه را بنا کردند و امنیتش را هم برقرار کردند، ولی حفظ امنیت با مردم بود و تا وقتی خود حضرت بودند امنیت خانه خدا هم حفظ شد، ولی وقتی مردم از امنیت خانه خدا غافل شدند همان خانه‌ای که مرکز توحید و عبادت خدا بود محل نگهداری بت و مرکز کفر شد.

وی با بیان اینکه حفظ امنیت هزینه دارد و باید مردم هزینه آن را بدهند، گفت: این هزینه گاهی با بذل مال است و گاهی با مراقبت، حراست و نگهداری است و گاهی اوقات هم حفظ امنیت خون می‌خواهد و شهدا هزینه‌هایی هستند که برای حفظ امنیت صرف می‌شود.

آیت الله سعیدی با بیان اینکه برخی از افراد از هزینه‌هایی که برای امنیت داده ایم، غافل هستند، گفت: باید با بزرگداشت شهدا و زنده نگه داشتن یاد و نام آن‌ها افراد جاهل و غافل را آگاه کنیم تا قدردان نعمت بزرگ امنیت و هزینه‌ای که برای آن شده است باشند.

در ابتدای این آیین، سردادر میرحیدری فرمانده انتظامی استان قم گفت: امیدواریم همه ما بتوانیم راه شهدا که راه امام حسین علیه السلام و ائمه (ع) است را ادامه دهیم و بر حفظ انقلاب و ارزش‌های خود موفق باشیم.

وی افزود: اکثر شهدای مدافع امنیت مظلومانه به شهادت رسیدند و با شهادت خود بار سنگینی را بر عهده همرزمان خود گذاشتند.

میرحیدری با بیان اینکه همه ما این مسیر را با قوت بیشتر در رکاب ولایت دنبال خواهیم کرد، افزود: این اطمینان را به مادران عزیز شهدا می‌دهیم که نیرو‌های فراجا نخواهند گذاشت خون این شهدا پای مال شود و با تمام توان از آرمان‌های این شهدا دفاع خواهند کرد تا زمینه برای حضور و ظهور امام زمان (عج) آماده شود.

در پایان این مراسم از فرزندان و خانواده شهدای امنیت فراجا با اهدای هدایایی تقدیر شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خانواده‌های شهدای فراجا در قم تجلیل شدند بیشتر بخوانید »

ابعاد شخصیتی سرمایه‌های نظام و انقلاب بیش از پیش معرفی شود

ابعاد شخصیتی سرمایه‌های نظام و انقلاب بیش از پیش معرفی شود


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، حجت الاسلام والمسلمین «سیدمحسن سعیدی» نماینده مردم ایلام در مجلس خبرگان رهبری طی سخنانی اظهار داشت: رسانه‌ها باید به کسانی که سرمایه نظام و انقلاب هستند، بیشتر بپردازند و شخصیت علمی و مبارزاتی این افراد نیز بیش از پیش معرفی شود.

وی با بیان اینکه شخصیت‌هایی نظیر شهید آیت‌الله سعیدی در کنج زندان‌ها و به‌رغم شکنجه‌ها، تا پای شهادت ایستادند افزود: این شهید بزرگوار در مقابل رژیم ستم‌شاهی به لحاظ شرعی احساس وظیفه کرد تا پای جان و آخرین قطره‌های خون بایستد و مبارزه کند.

عضو خبرگان رهبری با اشاره به اینکه رژیم پهلوی در تلاش برای زدودن اسلام از چهره جامعه بود و این پدر و پسر به جنگ اسلام رفته بودند، گفت: نخست وزیر حکومت پهلوی یک بهایی بود و رژیم گذشته برای اسلام‌زدایی بهایی‌ها را در درون خودش نفوذ داده بود، حالا چرا باید صدایی از قم به طرفداری از بهائیت شنیده شود، بهائیت چه ریشه‌ای جز دشمنی با اسلام دارد؟

حجت‌الاسلام سعیدی گفت: عجیب این است که این حرف‌ها از خاندان مرجع تقلیدی مانند آیت‌الله بروجردی (ره) شنیده می‌شود.
وی تصریح کرد: آیت‌الله بروجردی از کسانی است که در فتاوایش به جنگ بهایت رفته بود، مسلما سیره و روش ایشان چنین بود که در مقابل بهائیت موضع صریح داشت.

این عضو خبرگان با اشاره به اینکه رژیم گذشته زمینه سلطه کفار را بر کشور فراهم کرده بود گفت: کاملا سلطه کفار را بر ملت ایران روا داشته بودند، از همان ابتدا این رژیم یک رژیم کودتایی بود، خارجی‌ها و انگلیس و آمریکا رضاشاه را آوردند، و موقعی که خواستند نیز بردند و محمدرضا را جای او گذاشتند.

سعیدی افزود: دخالت بیگانگان به مسئولیت‌های عمده کشور هم نفوذ پیدا کرد، هر مسئول و نخست‌وزیری را که می‌خواستند انتخاب کنند، باید این کار را با اجازه سفارتخانه آمریکا انجام می‌دادند، و این نمود روشن سلطه کفار است.

فرزند شهید سعیدی همچنین قرارداد‌های ننگین مانند کاپیتولاسیون را نیز مورد توجه قرار داد و خاطرنشان کرد: حضرت امام (ره) می‌فرمود، با این قرارداد سند بردگی ملت را امضا کردند.

عضو خبرگان رهبری عزت و آبرویی که به برکت انقلاب اسلامی نصیب کشور شده را مورد توجه قرار داد و گفت: ما امروز حتی حاضر نیستیم پایین‌ترین مقام کشور توسط بیگانگان معین شود، قراردادی که نگین باشد نیز در مقابلش می‌ایستیم.

وی ادامه داد: در حالیکه پول ارتش از بیت‌المال داده می‌شد، ولی به عنوان حافظ منافع آمریکا مطرح بود.

این مسئول یادآور شد: هنگامی که در عمان جنگی درگرفت ارتش باید می‌رفت در این کشور می‌جنگید و کشته می‌داد تا منافع آمریکا حفظ شود.

حجت‌الاسلام سعیدی با اشاره به کشته شدن شدن هزارن تَن در قیام ۱۵ خرداد ۴۲ عنوان کرد: در جریان واقعه مسجد گوهرشاد نیز انسان‌های بیگناه را به خاک و خون کشیدند، برخی شاهدان عینی نقل کرده‌اند، بعضی افراد هنوز جان داشتند و مجروج بودند که زنده به گور شدند.

وی با تاکید بر اینکه رژیم پهلوی تعداد زیادی از جوانان کشور را به شهادت رساند، گفت: همه جنایت‌هایی که معاویه و یزید انجام دادند، در مورد رضاشاه و محمدرضا شاه نیز چه بسا به نحو وسیعتر صدق می‌کند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ابعاد شخصیتی سرمایه‌های نظام و انقلاب بیش از پیش معرفی شود بیشتر بخوانید »

اقدامات جهانی شهید آیت الله سعیدی در حمایت از امام خمینی (ره) پس از واقعه ۱۵ خرداد ۴۲

اقدامات جهانی شهید آیت الله سعیدی در حمایت از امام خمینی (ره) پس از واقعه ۱۵ خرداد ۴۲


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید آیت‌الله «سید محمدرضا سعیدی» دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸ در منطقه «نوغان» مشهد دیده به جهان گشود. وی دروس ابتدایی را نزد پدرش آموخت و در دوران نوجوانی به لباس روحانیت درآمد. «سید محمدرضا» برای ادامه تحصیلات به مشهد مقدس رفت و منطق و اصول را نزد عالمان برجسته فرا گرفت. او در زمانی اندک به مقام و جایگاه علمی ویژه‌ای در حوزه علمیه مشهد رسید و به زهد و پرهیزگاری شهرت یافت.

«سید محمدرضا سعیدی» پس از پایان دروس سطح و بهره‌گیری از استادان فرهیخته حوزه مشهد مقدس، برای طی مدارج عالیه علمی به شهر قم رفت و در روز‌های نخست ورود به این شهر، در کلاس درس آیت‌الله بروجردی شرکت و از محضر عالمان دیگری نیز کسب فیض کرد، تا این‌که در میان صد‌ها شاگردی که از محضر درس حضرت امام خمینی (ره) کسب فیض می‌کردند، آیت‌الله سعیدی جزو نامدارترین‌ها شده و از همین زمان تلاش‌های سیاسی او شروع شد.

او می‌کوشد روحانیون و علمایی که در خارج از کشور به سر می‌بردند را با امام مرتبط سازد و از این طریق اندیشه امام را به آن سوی مرز‌ها بکشاند. او همچنین در سفرهایش به شهرستان‌ها، مبارزه بی‌وقفه‌ای را علیه رژیم شاه آغاز کرد.

زمانی که حادثه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و دستگیری حضرت امام خمینی (ره) روی داد، آیت‌الله سعیدی برای تبلیغ در کویت به سر می‌برد. وی از طریق رادیو از اوضاع داخلی ایران آگاه شد و همراه دیگر روحانیون مبارزی که در کویت بودند، با نوشتن نامه‌هایی به مراجع مقیم نجف، آن‌ها را از خطری که جان امام را در ایران تهدید می‌کند، مطلع کردند. آیت‌الله سعیدی همچنین به رغم آگاهی از حضور مأموران امینیت شاه در کویت، در حسینیه «فحیحیل» کویت به منبر رفت و دستگاه شاه را به باد انتقاد گرفت.

آیت‌الله سعیدی چند ماه پس از ایراد این سخنان، با لباس مبدل به ایران آمد و خود را با شتاب به قم رساند تا به دیدار امام (ره) برسد.

وقتی حضرت امام خمینی (ره) به ترکیه تبعید شد، آیت‌الله سعیدی به همراه شاگردان ایشان به تلاش‌های زیادی دست زدند و در نامه‌ای به دو تن از مراجع، با ذکر این مطلب که: «چنانچه از طرف دولت تضییقاتی نسبت به مسائل روز هدف عالی روحانیت و تجلیل از مقام حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی مدظله واقع شود، وظیفه چیست؟» از آنان استفتا کردند. پاسخ استفتای این دو مرجع در نهضت روحانیون و در غیاب امام نقش به سزایی داشت، به گونه‌ای که ساواک مجبور شد پس از ماه مبارک رمضان، بسیاری از روحانیون و طلاب را در سراسر ایران دستگیر کند و روانه زندان سازد.

پس از تغییر محل تبعید حضرت امام خمینی از ترکیه به نجف، مبارزات روحانیون وارد مرحله تازه‌ای شد. آن‌ها با نوشتن اعلامیه‌هایی، رژیم را به وحشت و انفعال کشاندند. در این میان «سید محمدرضا سعیدی» نامی بود که در پای این نامه اعتراض به چشم می‌خورد. او در نامه‌ای که همراه دیگر یاران امام به «امیرعباس هویدا» نوشت، تاکید کرد: «شما خیال نکنید با انتقال حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی از ترکیه به عراق، احساسات افروخته این ملت را خاموش می‌کنید».

آیت‌الله سعیدی پس از آن خود را به نجف رساند و در زمان حضورش در نجف برای بهتر شناساندن امام به علما و مدرسین حوزه علمیه تلاش فراوانی کرد. سعیدی پس از بازگشت از نجف به دعوت مردم تفرش به آن شهر رفت و در سخنرانی هایش آشکارا به رژیم شاه تاخت و از اقدامات ضد اسلامی و انسانی آن به شدت انتقاد کرد و سپس به قم بازگشت.

آیت‌الله سعیدی این‌بار از سوی مردم جنوب تهران برای اقامه نماز جماعت و سخنرانی در مسجد امام موسی بن جعفر (ع) دعوت شد؛ لذا این دعوت را پذیرفت و به‌همراه خانواده‌اش در محله دولاب (غیاثی) که در خانه‌ای استیجاری سکونت گزید و همین مسجد بعد از اندک مدتی به یکی از کانون‌های مبارزه علیه رژیم تبدیل شد.

با ورود آیت الله سعیدی در سال ۱۳۴۵ به مسجد موسی بن جعفر (ع)، شرق تهران دچار تحولی شگرف شد و نوجوانان و جوانان جذب مسجد شدند. امام خمینی در نامه‌ای که در ۱۵ بهمن سال ۱۳۴۴ از نجف برای آیت‌الله سعیدی فرستادند، از هجرت او به تهران ستایش کردند.

آیت‌الله سعیدی علاوه بر اینکه در شب‌های جمعه در مسجد موسی بن جعفر (ع) به سخنرانی می‌پرداخت و از برنامه‌های ضداسلامی رژیم انتقاد می‌کرد، در نشر افکار و اندیشه‌های امام خمینی تلاش بی‌وقفه‌ای داشت و مسجد را پایگاه مبارزاتی افرادی، چون آیت‌الله امامی کاشانی و حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی قرار داد. ساواک به این نکته پی برد و ادامه وضع موجود در مسجد موسی بن جعفر (ع) را از هر جهت به زیان رژیم دید و بدین جهت تضییقات زیادی برای آیت‌الله سعیدی و افرادی که برای اقامه نماز به مسجد می‌رفتند فراهم کرد؛ اما آیت‌الله سعیدی به تهدید‌های ساواک بی‌اعتنا بود.

نگرش آیت‌الله سعیدی به مسائل سیاسی و جهان از همان زاویه‌ای بود که حضرت امام به آن توجه داشت. او آمریکا و اسرائیل را دشمنان اصلی اسلام و ایران دانسته و چاره اصلی کار را در ریشه‌کن کردن و بریدن پای این دو از منطقه و ایران می‌دانست. وی ۳۱ تیر سال ۱۳۴۵ در حالی که صحن مسجد امام موسی بن جعفر (ع) از جمعیت موج می‌زد، به منبر رفت و با سخنانی پرشور آمریکا و اسرائیل را مورد حمله قرار داد.

آیت‌الله سعیدی ضمن وعظ و خطابه در مسجد امام موسی بن جعفر (ع)، به تدریس دروس حوزه پرداخت و علاقمندانی را که قصد پیوستن به جرگه روحانیت را داشتند، تربیت کرد. از جمله منابع تدریس ایشان تحریرالوسیله و کتاب ولایت فقیه حضرت امام بود. حاصل این درس ها، ترجمه بخش «امر به معروف و نهی از منکر» این کتاب بود که بعدا به رساله علمیه امام ملحق شد.

آیت‌الله سعیدی از نخستین کسانی بود که در آن برهه از زمان به تعلیم و تربیت بانوان و آشنا کردن آنان با احکام اسلامی مبادرت ورزید.

آیت‌الله سعیدی، تبلیغ مسائل اسلامی و مبارزه با رزیم را تنها در مسجد متمرکز نکرد و دامنه فعالیت‌های خود را به نواحی خارج از تهران نیز گسترش داد. او برای این کار خود، منطقه «پارچین» را برگزید و در چند سفری که به روستا‌های آن نواحی کرد، مردم را پای سخنان افشاگرانه خود نشاند.

شجاعت آیت‌الله سعیدی، به‌ویژه سخنان صریع و بی پرده او در سال‌های ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ علیه اختناق رژیم شاه موجب شد جاسوسان ساواک با حضور دائمی در مسجد و حتی نفوذ در منزل ایشان، گزارش تمام رخداد‌ها را تسلیم مقامات کنند؛ پس از اینکه ساواک متوجه شد آیت‌الله سعیدی کسی نیست که به تهدید و ارعاب مزدوران رژیم وقعی بگذرد، او را در تاریخ ۸/ ۵/ ۱۳۴۵ به اتهام «اقدام علیه امنیت داخلی مملکت» دستگیر کرد و به زندان قزل‌قلعه منتقل کرده و پس از اینکه مدتی در زندان به سر برد، دادگاه نظامی در یک محاکمه فرمایشی، وی را به ۲ ماه زندان محکوم کرد.

ایشان پس از گذراندن دوره محکومیت، در تاریخ ۱۱ مهر سال ۱۳۴۵ از زندان آزاد شد. پس از آزادی اخطار‌های مکرر مأموران ساواک و شهربانی فایده‌ای نبخشید، بلکه برعکس، هر زمان که به او اخطار می‌شد بر شدت تبلیغات خود و حملاتش علیه رژیم می‌افزود. این وضع تا آنجا ادامه یافت که سپهبد نصیری رئیس ساواک به شهربانی کل کشور نامه‌ای نوشت و اداره شهربانی نیز به استناد همین نامه، آیت‌الله سعیدی را ممنوع‌المنبر و به او اخطار کرد اگر قدم روی منبر بگذارد روان زندان خواهد شد؛ لذا وی چاره را در این دید که به منبر نرود؛ اما در حال ایستاده و نشسته به سخنرانی بپردازد.

روز هفتم اردیبهشت سال ۱۳۴۹ در روزنامه‌های ایران اعلام شد که «راکفلر ولیلیانتال» به‌منظور بررسی امکانات سرمایه‌گذاری در ایران به اتفاق بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران آمریکا به تهران می‌آیند؛ هجوم سرمایه‌داران آمریکایی در اردیبهشت سال ۱۳۴۹ به ایران به‌حدی گسترده و سنگین بود که استقلال اقتصادی و سیاسی ایران را به کلی در معرض سقوط و نابودی قرار می‌داد.

روحانیت به‌ویژه حوزه علمیه قم با آگاهی از موضوع، بی‌درنگ نشست فوق‌العاده‌ای تشکیل داد و به ارزیابی ماجرا پرداخت و پس از آن، اعلامیه تاریخی حوزه علمیه قم انتشار یافت و افکار ملت ایران را به خطری که به اسم سرمایه‌گذاری خارجی، همراه با تبلیغات فریبنده هجوم آورده بود، جلب نمود.

آیت‌الله سعیدی علاوه بر اینکه یکی از امضاءکنندگان این اعلامیه بود، در بخش آن در میان قشر‌های مختلف مردم، نقش مؤثری داشت. او در عین حال، سخنان تندی به مناسبت ورود سرمایه‌گذاری خارجی در مسجد امام موسی کاظم (ع) ایراد کرد؛ وی ورود سرمایه‌گذاران آمریکایی را خیانتی بزرگ‌تر از کاپیتولاسیون و قرارداد‌های استعماری‌تر از تنباگو می‌دانست؛ لذا در نامه‌ای به علما و مراجع وقت یادآور شد: … چقدر جای تعجب است که شما پیشوایان دینی در مقابل این خطر بزرگ سکوت اختیار کرده‌اید و برای جلوگیری از آن اقدامی نمی‌کنید!

سخنان تند، نامه‌ها و بیانیه‌های افشاگرانه آیت‌الله سعیدی، رژیم شاه را به وحشت انداخت. ساواک مطمئن بود که آیت‌الله سعیدی علما را به صدور فتوا علیه این‌گونه قرارداد‌ها راضی خواهد کرد. از این‌رو تمام نیرو‌های خود را برای اقدامی غیرانسانی بسیج کرد.

آیت‌الله سعیدی روز ۱۱ خرداد سال ۱۳۴۹ پس از اقامه نماز به خانه رفت، ساعت یک بعد از ظهر بود و او برای ناهار و استراحت آماده می‌شد که ساواک به منزلش بورش برد و پس از به هم ریختن اثاثیه خانه و پراکنده کردن کتاب‌ها و نوشته‌ها، او را از خانواده‌اش جدا کرده و به زندان قزل قلعه برد و در سلول انفرادی تنگ و تاریکی انداخت و ۱۰ روز او را با شدیدترین وجهی شکنجه کردند، اما آیت‌الله سعیدی با وجود تحمل تمام شکنجه‌ها تسلیم نشد.

برگه‌های بازجویی او که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به‌دست آمده نشان‌دهنده این مسئله است که ایشان به رغم همه تهدید‌ها و ارعاب‌های بازجو‌ها و شکجنه‌گران، هنگام نام بردن از امام خمینی از ایشان به‌عنوان حضرت آیت‌الله خمینی یاد کرده، اما وقتی مجبور بوده از محمدرضا پهلوی اسمی ببرد و یا بنویسد و به کلمه شاه بسنده می‌کرده و از دادن القاب و عناوینی مثل شاهنشاه و آریامهر خودداری می‌کرده است؛ نهایتا ساواک در شرایطی قرار گرفت که از بین بردن أیت‌الله سعیدی را برای آینده رژیم، امری ضروری دانست. بر این اساس، طرح قتل آن مجاهد نستوه را در شامگاه روز ۲۰ خرداد ماه ۱۳۴۹ به اجرا در آورد و قلبی را که سالیان دراز به عشق اسلام و امام خمینی می‌تپید، برای همیشه از کار انداخت.

شب پنج‌شنبه ۲۰ خرداد سال ۱۳۴۹ برق زندان قزل قلعه یکباره قطع شد و زندان در تاریکی فرو رفته، پس از لحظه‌ای چند تن شتابان وارد سلول شدند و فریادی از داخل سلول به گوش رسید و سپس سکوتی مرموز در زندان سایه افکند. زندانیانی که در کنار سلول مرحوم سعیدی بودند نتوانستند بفهمند چه جریانی روی داده است و آن چند تن چه کسانی بودند و در سلول چه کار داشتند و چه کردند و فریادی که در سلول طنین افکند از چه کسی بود. دیری نپایید که برق زندان روشن شد زندانیانی که حس کنجکاوی‌شان تحریک شده بود، به سلول مرحوم سعیدی سرکشیدند و با منظره وحشتناک و فاجعه باری روبه رو شدند. سعیدی با وضعی غیر عادی در گوشه سلول افتاده و عمامه به دور گردن او حلقه شده بود، با سروصدا و داد و فریاد زندانی‌ها ماموران نگهبانی سر رسیدند و در سلول را باز کردند و او را از سلول بیرون آوردند و عمامه را از گردنش باز کردند، اما دیگر دیر شده بود و سعیدی، رادمردی که یک لحظه از افشاگری و روشنگری علیه شاه دم فرو نمی‌بست، به دست دژخیمان شاه به شهادت رسیده و روح او به ملکوت اعلی پرواز کرده بود.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اقدامات جهانی شهید آیت الله سعیدی در حمایت از امام خمینی (ره) پس از واقعه ۱۵ خرداد ۴۲ بیشتر بخوانید »

تقدیر امام جمعه قم از برنامه‌های «محفل» و «حسینیه معلّی»

تقدیر امام جمعه قم از برنامه‌های «محفل» و «حسینیه معلّی»


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، آیت‌الله «سیدمحمد سعیدی» تولیت آستان مقدس حضرت معصومه (س) امروز در دیدار مدیران ارشد نهاد‌های فرهنگی، اجرایی و دینی مستقر در شهر مقدس قم و اعضای ستاد بزرگداشت دهه کرامت کشور که ظهر در سالن محراب حرم مطهر بانوی کرامت اظهار داشت: خداوند در سوره شوری مودت به اهل بیت پیامبر (ص) را مزد رسالت قرار داده است و این یک تکلیف تشریفاتی نیست بلکه باید در عمل و رفتار ما بروز و ظهور داشته باشد.

وی با بیان اینکه شاید در شب‌های قدر برای ما مقدر شده که در مسیر اهل بیت (ع) قدم بگذاریم و ادب حضور در محضر اهل بیت (ع) را در زیارت نامه‌ها به ما آموخته اند، گفت: خداوند می‌خواهد ما شعائر الهی را بر اساس تقوا و ایمانی که داریم بزرگ بشماریم و یکی از شعائر الهی دهه کرامت است.

تولیت آستان مقدس بانوی کرامت با بیان اینکه جایگاه حضرت معصومه (س) و حضورشان در شهر مقدس قم در کلام جدشان امام صادق (ع) بیان شده است، گفت: از کلام امام صادق (ع) بر می‌آید که حضرت معصومه (س) تصادفی در قم نماندند بلکه حضورشان در قم از طرف خداوند مقدر بوده است.

وی با اشاره به اینکه در بین اولاد متعدد حضرت کاظم (ع) بعد از امام هشتم مقامی بالاتر از حضرت معصومه (س) نیست، گفت: مؤمنان زیادی حسرت داشتند این روز را برای قم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ببینند و از این که این توفیق نصیب ما شده است باید خدا را شاکر باشیم.

نماینده مردم قم در مجلس خبرگان رهبری، با اشاره به حساسیت‌های امروز کشور و توطئه دشمن برای از بین بردن نظام اسلامی با تحریک برخی از زنان و دختران علیه نظام گفت: در اغتشاشات اخیر دشمن برنامه ریزی دقیقی داشت، ولی خداوند نخواست نقشه دشمن به نتیجه برسد؛ خدایی که در چنین روز‌هایی شن‌های بیابان طبس را به یاری این امت رساند لطفش به این امت همچنان ادامه دارد به شرطی که مردم پای ارزش‌های دینی بمانند و دست از همراهی، ولی خدا برندارند.

وی با اشاره به سالروز میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختر گفت: هر سال با توجه به شرایط جدید وظیفه جدیدی هم بر عهده ما است و باید کار‌های جدید و تازه‌ای را در دهه کرامت انجام دهیم.

امام جمعه قم با اشاره به کار خوب صدا و سیما در ایام عزای اهل بیت در قالب برنامه حسینیه معلی، گفت: در ماه مبارک رمضان هم برنامه محفل نشان داد که می‌توان برای اهل بیت و قرآن هم کار‌های نو انجام داد که برای مردم و جوانان هم جذابیت داشته باشد.

وی با تأکید بر اجرای برنامه‌های مبتکرانه با حفظ شأنیت و جایگاه مکان‌های مقدس ابراز کرد: دهه کرامت باید به گونه‌ای برگزار شود که مردم شیرینی این ایام را بچشند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تقدیر امام جمعه قم از برنامه‌های «محفل» و «حسینیه معلّی» بیشتر بخوانید »

از اپوزیسیون شانس نیاوردیم‌!

دانشجویان این خاطره را بخوانند!



حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی به بیان خاطره‌ای از شهید آیت‌الله سعیدی و مجاهد عظیم‌الشأن مرحوم آیت‌الله طالقانی پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: خدای مهربان بر درجات شهید بزرگوار، آیت‌الله سعیدی و مجاهد عظیم‌الشأن مرحوم آیت‌الله طالقانی بیفزاید.

در این روزها که تابلوی روز دانشجو را بر تارک خود دارد اشاره به خاطره‌ای از آن دو عزیز بزرگوار -که چندین سال قبل در یک نشست دانشجویی مطرح شده بود- را بی‌مناسبت نمی‌دانیم. مخصوصاً آن که پیامی حکیمانه برای امروز و همه روزهای جنبش دانشجویی در خود دارد و می‌تواند درس‌آموز و عبرت‌انگیز باشد بخوانید!

اواخر شهریورماه سال ۱۳۴۸ بود. آیت‌الله سعیدی برای نگارنده و آقای مرتضی الویری پیام فرستاد که برای کار مهمی به دیدنش برویم. من دانشجوی دانشگاه تهران و الویری دانشجوی دانشگاه شریف (آریامهر آن روز) بود. فردای آن روز به‌اتفاق آقای مرتضی الویری به منزل ایشان در نزدیکی مسجد موسی‌بن جعفر علیه‌السلام و در انتهای خیابان غیاثی (آیت‌الله سعیدی امروز) که آن شهید بزرگوار امام جماعت آن بود، رفتیم.

حضرت آیت‌الله سعیدی، روحانی برجسته و شجاع و نماینده حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه- بود. بعد از اینکه به محضرشان رسیدیم فرمودند، ایشان و حضرت آیت‌الله طالقانی درباره جنبش دانشجویی پیشنهاد مهمی دارند که لازم است در تظاهرات دانشجویی با جدیت دنبال شود و از ما خواستند که مقدمات آن را فراهم کنیم و گفتند آیت‌الله طالقانی هم منتظرتان است تا نکات مهمی را در این زمینه مطرح بفرمایند.

آیت‌الله سعیدی درباره نظر مشترک خود و آیت‌الله طالقانی، گفتند؛ شما در تظاهرات دانشجویی شعارهایی نظیر «من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ و من اگر برخیزم تو اگر برخیزی، همه برمی‌خیزند» را سر می‌دهید که البته برخاسته از شور و دغدغه انقلابی دانشجویان است ولی کامل نیست و پرسیدند؛ همه برخیزیم که چه بکنیم؟ برخاستن مقدمه کار است و اگر معلوم نباشد که برای چه برمی‌خیزیم، برخاستنمان اگرچه اعتراض به رژیم سفاک و خونریز پهلوی است و نباید دست‌کم گرفته شود ولی با نتیجه مطلوب فاصله زیادی دارد.

ایشان تاکید کردند که جنبش دانشجویی باید شناسنامه داشته باشد و اگر هدف و مقصود از برخاستن مشخص نباشد و اعلام نشود، دشمن و جریانات منحرف سیاسی آن را به نفع خود مصادره می‌کنند. آیت‌الله سعیدی در ادامه فرمودند: «راه نجات از شرّ آمریکا و رژیم شاه، پیوستن به نهضت حضرت آیت‌الله خمینی است» و فرمودند؛ «پیشنهاد من و آیت‌الله طالقانی این است که در تظاهرات دانشجویی نام حضرت آقا (امام خمینی‌) را مطرح کنید تا خیزش دانشجویی شناسنامه و سمت و سوی مشخص و قابل قبولی داشته باشد در غیر این‌صورت طعمه دشمنان می‌شود و دیگران جنبش را مصادره می‌کنند»…

دو هفته بعد در دانشگاه تهران تظاهرات باشکوهی برپا شد و شعار «‌درود بر خمینی بت‌شکن‌» با صلابتی مثال‌زدنی در تمامی طول تظاهرات طنین‌انداز بود و حمله نیروهای گارد نیز نتوانست مانع آن شود.

آیت‌الله سعیدی یک سال بعد در شکنجه‌گاه ساواک (موسوم به کمیته مشترک ضد خرابکاری(!) – موزه عبرت کنونی‌) به شهادت رسید.

ساواک بعد از شهادت ایشان، حضرت آیت‌الله شهید مطهری را به بهانه‌ای احضار کرده بود.

شهید مطهری می‌فرمودند: احضار من بهانه بود و می‌خواستند این پیام را بدهند که رژیم پیروی از حضرت آقا [‌امام خمینی‌] را تحمل نمی‌کند! و می‌فرمودند ساواک آیت‌الله خمینی و پیروانش را نشناخته است.

این نکته نیز گفتنی و درس‌آموز است، در حالی که دولت اصلاحات از دانشجویان برای اهداف سیاسی و حزبی خود بهره می‌گرفت (مصادره جنبش دانشجویی به نفع اهداف سیاسی‌) روز ۱۶ آذر ۸۳ آقای خاتمی در دانشکده فنی دانشگاه تهران وقتی با اعتراض دانشجویان مواجه شد، به شدت برآشفت و خطاب به معترضان گفت؛ کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند! و نهایتاً پس از بهره‌گیری چند ساله مدعیان اصلاحات از دانشجویان، آقای سعید حجاریان به صراحت اعلام کرد که جنبش دانشجویی حرف مفت‌(!) است و خطاب به آنان گفت؛ حالا به دانشگاه‌ها برگردید و استراحت کنید(!).

همان هنگام آقای زیباکلام در پاسخ آقای حجاریان گفته بود؛ مگر دانشگاه پادگان است که دانشجویان به دستور شما داخل یا خارج شوند؟!‌… ولی دیگر دیر شده بود و آب رفته به جوی باز نمی‌گردید!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دانشجویان این خاطره را بخوانند! بیشتر بخوانید »