آیت الله شریعتمداری

پیش‌بینی از عاقبت یک بازی خطرناک در مجلس! / انحراف حزب خلق مسلمان و عبور از «اصل ولایت‌فقیه» چگونه آغاز شد؟

پیش‌بینی از عاقبت یک بازی خطرناک در مجلس! / انحراف حزب خلق مسلمان و عبور از «اصل ولایت‌فقیه» چگونه آغاز شد؟



خلق مسلمانی‌ها با تسخیر ساختمان رادیو می‌خواستند صدایی ازآنجا پخش شود که در لوای آن پنبه ولایت‌فقیه زده‌شده و جنگ توده‌ای در خیابان‌ها راه بیافتد!

سرویس سیاست مشرق- اواخر اسفندماه سال ۱۳۵۸ انتشار خبر کودتای برخی از اعضا و هواداران حزب خلق مسلمان در تبریز مثل یک بمب ترکیده و مشخص شد مرجع تقلیدی که روزگاری خود را مبارز و در خط انقلاب می‌دانسته در یک لغزش بزرگ در برابر نظام قرارگرفته است.

ماجرای درگیری این حزب با حاکمیت از همان روزهای آغاز پیروزی انقلاب شروع می‌شود، حزب خلق مسلمان که پیرو کامل کاظم شریعتمداری بود، با استناد به مخالفت‌های شخصی ایشان با اصل ۱۱۰ قانون اساسی به فعالیت‌های بسیار گسترده و پیچیده به‌ویژه در آذربایجان پرداخت و با ارتباط‌گیری‌های گسترده با آمریکایی‌ها در مسیری قرار گرفت تا با تحریک و ایجاد آشوب‌های شهری مانع از تصویب قانون اساسی و رسمیت قانونی اصل ولایت‌فقیه شود.

حزب خلق مسلمان در نشریه خود به تاریخ ۸ مهر ۱۳۵۸ و چند ماهی قبل از اعلام خروج از نظام نوشته بود[۱]:

گروه حاکم باید بداند که یک ورق‌پاره ولو نام مقدس قانون اساسی را با خود بکشد دردی دوا نخواهد کرد. هیچ نهاد قانونی تا پشتوانه‌ای ملی و مردمی آن را تأیید نکند در یک حکومت دمکراسی ضمانت اجرا نخواهد داشت و ایران نیز دیکتاتوری را تحمل نخواهد کرد.

نشریه خلق مسلمان در ۴ آذر همان سال بزرگ‌ترین تیتر صفحه اول خود را چنین انتخاب کرد:

«شرکت در رفراندوم مشروط به تجدیدنظر در قانون اساسی است» و حزب با استناد به نظرات آیت‌الله شریعتمداری در اطلاعیه‌ای موضع خود را چنین اعلام داشت:متن تهیه‌شده قانون اساسی طبق اعلام وزارت کشور در روزهای ۱۱ و ۱۲ آذر به رفراندوم گذاشته خواهد شد. حزب خلق مسلمان اعلام می‌دارد در مراجعه به متن تهیه‌شده در مجلس خبرگان ملاحظه می‌گردد صراحتی در مورد حاکمیت ملت به چشم نمی‌خورد و متن مزبور با ایرادات، تناقضات و ابهامات گوناگون خود فاقد مشخصات لازم برای اطلاق نام قانون اساسی در آن می‌باشد. حاکمیت ملت با اختیاراتی که به رهبر تفویض شده عملاً نقض خواهد گردید. پس به متنی که مواد آن یکدیگر را نقض می‌کنند چگونه می‌توان رأی داد؟ در این متن تمام قدرت‌ها در اختیار یک فرد قرارگرفته که در مقابل هیچ‌کس مسئول نیست و مسئولیت‌ها به عهده کسانی گذاشته‌شده که فاقد قدرت لازم و متناسب با مسئولیت خود می‌باشد. [۲]

پیش‌بینی از عاقبت یک بازی خطرناک در مجلس! / انحراف حزب خلق مسلمان و عبور از «اصل ولایت‌فقیه» چگونه آغاز شد؟

شیخ ناسازگار و سرنوشتی که آینه عبرت شد!

بسیاری از آگاهان سیاسی در همان روزهای اولیه پیروزی انقلاب به‌خوبی می‌دانستند که نغمه‌های ناسازی که افرادی چون آیت‌الله شریعتمداری کوک کرده و آن را در مجامع خبری گاه‌وبیگاه بیان می‌کنند به چنان وضعیتی کشیده خواهد شد که امام (ره) خود مستقیم روبه‌روی این بدعت‌گذاری‌های غلط قرار خواهد گرفت.

در آن دوران حضرت امام (ره) برای مرحوم شریعتمداری پیغام فرستاده بود که آنچه از جانب خودش گلایه می‌داند را مستقیم به بیت ایشان برساند و تحت تأثیر این‌وآن علیه نظام سم‌پاشی نکند، اما «شیخ ناسازگار» سودای شنیدن چنین پیام‌هایی را نداشت.

بسیاری نیز به عرض امام (ره) رسانده بودند که شریعتمداری راهی کج در پیش‌گرفته اما هر بار امام اجازه برخورد با ایشان را نداده بودند تا سرانجام در بهار سال ۱۳۶۱ کودتایی به سرکردگی صادق قطب‌زاده (وزیر وقت امور خارجه و عضو شورای انقلاب) کشف شد.

چندی بعد با اعتراف سران کودتا روشن شد که آیت‌الله کاظم شریعتمداری هم در آن توطئه خطرناک نقش داشته است، شواهد حاکی از آن بود که شریعتمداری حتی از کمک مالی به کودتاچیان نیز دریغ نداشت[۳].

هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی با اشاره به نقش آیت‌الله شریعتمداری در کودتای قطب‌زاده در نطقی گفته بود:

یک مرجعی که لااقل خود را مرجع می‌داند، بشنود که بنا است کودتایی شود و این حداقل آن است که خودشان هم اعتراف کرده‌اند که از این کودتا مطلع شده‌اند، بالاخره در کودتا عده زیادی شهید و کشته و زخمی می‌شوند. چطور می‌تواند یک نفر که خود را مرجع می‌داند این مسئله برایش اهمیت نداشته باشد؟ کوچک‌ترین چیزی که در این رابطه وجود دارد این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع شده و آن را به امام و مسئولان و مردم اطلاع ندادند. اگر همین مقداری که خودشان اعتراف کردند باشد، یک چنین شخصی نمی‌تواند مرجع تقلید باشد. [۴]

پیش‌بینی از عاقبت یک بازی خطرناک در مجلس! / انحراف حزب خلق مسلمان و عبور از «اصل ولایت‌فقیه» چگونه آغاز شد؟

از تبعیت خط امام (ره) تا غلتیدن در مسیر نفاق

روایت‌ها حاکی از آن است که سرنوشت تلخ آیت‌الله شریعتمداری، امام خمینی را به‌شدت متأثر ساخت. مرحوم ری‌شهری در خاطرات خود نوشته است که روزی خدمت امام رسیدم و جزئیات مربوط به ماجرای آقای شریعتمداری را توضیح دادم. امام از این پیش آمد و سرنوشتی که آقای شریعتمداری پیداکرده بود، بسیار متأثر بودند.

باحالتی حاکی از تأسف و تأثر فرمود: «تاکنون به مردم می‌گفتیم روحانیت؛ حالا مردم به ما می‌گویند این هم روحانیت!» و افزودند: «من به ایشان [آقای شریعتمداری] گفتم این راه را که انتخاب کرده‌ای برای شما روزی پیش خواهد آمد که هیچ‌کس نتواند از شما دفاع کند.» و بعد اضافه فرمودند: «آن روز، امروز است.» اشاره به این‌که در شرایط کنونی اگر امام هم بخواهد به او کمک کند و از او دفاع نماید، فضای جـامعه اجازه نمی‌دهد.

پیش‌بینی از عاقبت یک بازی خطرناک در مجلس! / انحراف حزب خلق مسلمان و عبور از «اصل ولایت‌فقیه» چگونه آغاز شد؟

سرانجام در ۳۱ فروردین ۱۳۶۱، آقای سید کاظم شریعتمداری به دلیل عملکرد سوء، با حکم مدرسین و مجتهدین عالی‌رتبه قم از مرجعیت خلع شد. با افشای نقش آقای شریعتمداری در توطئه‌های خطرناک علیه نظام اسلامی و نیز بعد از عزل او از مرجعیت، تصمیم بر محدود کردن رفت‌وآمدها به بیت وی گرفته شد؛ ازاین‌رو ملاقات‌ها به دیدار با اقوام درجه‌یک محدود شد و این محدودیت تا آخر عمر برای او باقی ماند، شریعتمداری سال ۱۳۶۴ در اوج تنهایی، طردشدگی و انزوا در بیمارستان مهرداد درگذشت.

بیشتر بخوانید:

به روز رسانی لیست ترورهای نئوفرقانی‌ها / چه کسانی مخرج مشترک با دشمن دارند؟
نشانه‌یابی آغاز ترورهای شخصیتی پس از انتخابات! / بازگشت دوباره نئوفرقانی‌ها به صحنه سیاست ایران چه معنایی دارد؟

سرنوشت شریعتمداری و گروه سیاسی وابسته به او یک آینه عبرت در تاریخ معاصر ایران است، حزبی که از سر لجاجت و نیز خصلت‌های شخصی و نیز ایستادن در برابر «اصل ولایت‌فقیه» در طی چند شب به سراشیبی سقوط افتاده و در مسیری قرار گرفت که پایانش هم‌دستی با سرویس‌های جاسوسی دشمن در میانه جنگ با بعثی‌ها بود.

هم سویی حزب خلق مسلمان با ضدانقلاب در سطحی بود که پس از اشغال ساختمان رادیو و تلویزیون توسط هواداران و سمپات‌های این گروهک با تجزیه‌طلبان و منافقین همراه شده و برخی میادین شهر را به آتش کشیدند، در برخی روایت‌ها از آن روز آمده است که با اشغال ساختمان رادیو اعلامیه‌های گروه‌های چپ مارکسیستی مانند سازمان تروریستی چریک‌های فدائی خلق در کنار اعلامیه‌های آیت‌الله شریعتمداری پخش می‌شد.

پیش‌بینی از عاقبت یک بازی خطرناک در مجلس! / انحراف حزب خلق مسلمان و عبور از «اصل ولایت‌فقیه» چگونه آغاز شد؟

پیش‌بینی از عاقبت یک بازی خطرناک در مجلس! / انحراف حزب خلق مسلمان و عبور از «اصل ولایت‌فقیه» چگونه آغاز شد؟

خطری که در تکرار شوم یک واقعه کشور را تهدید می‌کند!

خواندن سرنوشت مرحوم شریعتمداری و حزب منحرف خلق مسلمان در روزهای اخیر به‌ویژه پس از انتخابات بسیار بااهمیت است، به‌ویژه آنکه در دو سال اخیر بدعت‌های مشابه با رفتار فرقانی‌ها (جریان تحجر کور) و خلقی‌ها (جریان انقلابی‌نمای پیشرو) به طرز قابل‌توجهی رشد کرده و اصول اصلی جریان انقلابی را تهدید می‌کند.

این تهدیدات چندلایه با ترورهای شخصیتی مسئولین نظام اوج گرفته و در روزهای اخیر و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در فرازی جدید واردشده است، این بدعت بدلی از همان قرائت اکبر گودرزی و کاظمم شریعتمداری است که افرادی چون شهیدان بهشتی و مطهری را به دلیل ایجاد فضای تقریب در کشور سنی مذهب نامیده و خون آن‌ها را مباح می‌دانستند.

روز گذشته و در جریان برگزاری جلسات مجلس شورای اسلامی پیرامون دادن رأی اعتماد به وزرای کابینه مسعود پزشکیان حوادثی روی‌داده که یادآور برخی کنش‌های خاص سیاسی و انحرافات پس‌ازآن در روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی در دهه ۶۰ است.

در این جلسات برخی نمایندگان که متعلق به یکی از طیف‌های به‌اصطلاح انقلابی است در جهت «افزایش ستیز» و «ایستادگی در برابر تقریب» رفتاری را از خود بروز دادند که بی‌شباهت به خلق مسلمانی‌ها در سال ۵۷ نبود، این افراد همچنین ناخواسته پرده از جریانی برداشتند که بازارشان به نام انقلابی و رادیکال بودن داغ بوده اما رودرروی ولایت‌فقیه ایستاده است.

تحرکات این جریان در مجلس باعث شد تا نطق‌هایی به تعبیر خودشان تاریخی و داغ از رسانه‌ها پخش شود که البته دشمن شاد کن بوده و تفسیرهایی از آن خارج شد که تضعیف‌کننده جایگاه ولایت‌فقیه در کشور خواهد بود، این ایستادن علنی در برابر ولایت‌فقیه بدعتی بود که در ابتدا انقلابی‌نماهایی چون خلق مسلمان و رهبر فکری آن کاظم شریعتمداری گذاشتند و گروهک‌های تروریستی ضدانقلاب چون منافقین و چریک‌های فدایی از روی آن سرمشق گرفتند.

فراموش نکنیم که خلق مسلمانی‌ها با تسخیر ساختمان رادیو می‌خواستند صدایی ازآنجا پخش شود که در لوای آن پنبه ولایت‌فقیه زده‌شده و جنگ توده‌ای در خیابان‌ها راه بیافتد، در آن روز خلق مسلمان برای اولین بار اصل ولایت‌فقیه را ترور شخصیتی کرد، این عملیات پیش از آغاز ترورهای فیزیکی توسط متحجرین فرقانی آغاز شد.

حزب منحله خلق مسلمان گمان می‌کرد که با زدن اصل ولایت فقیه می‌تواند در آینده جایگاه خاص سیاسی در کشور پیداکرده و به‌اصطلاح قدرت را قبضه کند، این ایستادن در برابر متعالی‌ترین بخش از نهضت انقلاب اسلامی مقدمه انحراف و خروج در امتداد آن بود! برخی نطق‌های مجلس را باید مقدمه آن بازی خطرناک دانست!


[۱] -۱ http://revolution.pchi.ir/show.php?پی‌جویی کردن=contents&id=۱۲۲۶۶

[۲] -۳ http://www.ensani.ir/fa/content/۱۱۳۹۴/default.aspx

[۳] مرکز اسناد انقلاب اسلامی/ مرجع تقلیدی که در پرتگاه سقوط افتاد

[۴] متن مذاکرات مجلس در سال ۱۳۶۱/ کتابخانه مجلس شورای اسلامی

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیش‌بینی از عاقبت یک بازی خطرناک در مجلس! / انحراف حزب خلق مسلمان و عبور از «اصل ولایت‌فقیه» چگونه آغاز شد؟ بیشتر بخوانید »

در سومین چله خونین انقلاب چه گذشت؟

در سومین چله خونین انقلاب چه گذشت؟


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نیروهای مذهبی بهترین راهبرد خود را در تداوم نهضت تجربه کردند. هر چهل روز یک قیام عمومی و خونین تب انقلاب را بالا می‌برد، بحران را گسترش می‌داد و به نیروهای مبارز امید و نشاط می‌بخشید. با اینکه مراجع قم در برپایی چهلم‌ها، محتاط‌تر می‌شدند، ولی امام خمینی مصمم‌تر آتش انقلاب را افروخته‌تر می‌کرد.

طبق گزارش ساواک، در تاریخ چهاردهم اردیبهشت، ارتشبد نصیری رئیس ساواک نماینده‌ای را نزد آیت‌الله شریعتمداری فرستاد تا از وی بخواهد که اوضاع را کنترل نماید. آیت‌الله در پاسخ گفت‌: «در همه حال سعی در برقراری آرامش داشته. تا جایی که از طرف طلاب علوم دینی و افراطیون مذهبی عرصه را بر وی تنگ ننمایند، از صدور اعلامیه به مناسبت چهلمین روز کشته‌شدگان یزد و سایر نقاط دیگر خودداری خواهد نمود و نیز با آیات دیگر در این باره مذاکره و معتقد است که آنان نیز از نظرات وی پیروی خواهند نمود».

سرانجام مراجع قم پس از رایزنی در پانزدهم اردیبهشت یک اطلاعیه‌ی مشترک صادر کردند. تنها در این اطلاعیه رژیم را مورد انتقاد قرار دادند که «چرا به خواسته‌های شرعی و قانونی جامعه‌ی روحانیت و ملت مسلمان ترتیب اثر نمی‌دهند؟» مراجع در این اطلاعیه ضمن اعلام مراسم ختم در مجلس اعظم از «عموم مسلمانان، مراعات نظم و آرامش» را «در برگزاری مراسم بزرگداشت» خواستار شدند.

امام خمینی در نهم اردیبهشت با صدور پیامی به ملّت ایران، استراتژی قیام و راهبرد‌ها را مشخص و تکلیف همه‌ی مخالفین شاه را معین نمودند.

به دنبال انتشار پیام امام خمینی در ایران، و پیامدهای آن، مقامات رژیم به شدت به وحشت افتادند. ساواک قم در یک گزارش تحلیلی در این باره نوشت‌: «از زمانی که اعلامیه‌ی اخیر خمینی به ایران آمده و در دسترس مردم قرار گرفته انقلاب و تظاهرات در قم اوج گرفته؛ زیرا خمینی در اعلامیه‌ی اخیرش تأکید کرده که آرام نباشید و تظاهرات کنید؛ لذا طرفداران و مقلدان خمینی این جمله را تعبیر به فتوا کرده‌… این اعلامیه مراجع قم را دچار دردسر تازه‌ای کرده، چون ایشان با تظاهرات مخالف‌اند و هرگاه مجلس فاتحه می‌گرفتند به منبری سفارش می‌کردند که در خاتمه‌ی منبر از مردم بخواهد آرامش را حفظ کنند و از انجام تظاهرات خودداری نمایند و مردم هم کمی رعایت می‌کردند و کمتر تظاهرات به راه می‌انداختند؛ ولی اکنون با رسیدن این اعلامیه، منبری جرأت نمی‌کند مردم را به آرامش دعوت کند؛ زیرا مورد اعتراض واقع می‌شود که دستور خمینی را نقض کرده است».

موجی که پیام امام خمینی در بین مردم ایجاد کرد، خبر از برگزاری حماسه‌ای باشکوه می‌داد که روند سرنگونی رژیم را تسریع می‌کرد.

برگزاری مراسم در سرتاسر ایران‌

روز ۱۹ اردیبهشت فرا رسید. اعتراضات و گرامیداشت شهدای یزد، جهرم و اهواز به اوج خود رسید. کیهان در صفحه‌ی اوّل با تیتر درشت نوشت‌: «۲۳ شهر دیروز و امروز شاهد تظاهرات و شورش بود. موج آشوب و بلوای خونین در قم و تبریز صد‌ها تظاهرکننده در شهرهای مختلف دستگیر و ده‌ها نفر به شدت مجروح شدند». بر مبنای گزارش کیهان در شهرهای قم، تهران، تبریز، اصفهان، بابل، شمیران، کرمان، ساری، یزد، اهواز، همدان، کرج، کرمانشاه، بهبهان، کاشان، مشهد، شیراز، کازرون، زاهدان، بیدگل، قزوین، اردبیل و زنجان، تظاهرات، درگیری و اعتصاب برقرار بود.

طبق اسناد ساواک شهرهای دماوند، خوی، شاه‌آباد غرب، ساوه، ارسنجان، خرم‌آباد، اردکان، خمین، بوشهر، بندرعباس، ایلام، گرگان، همایون‌شهر، خرمشهر و آبادان، مجالس ختم و تظاهرات و اعتصاب بوده است؛ ولی روزنامه‌ها از آن یاد نکردند. مهم‌ترین موضوع در قیام ۱۹ اردیبهشت قیام گسترده‌ی دانشجویان در دانشگاه‌های آذرآبادگان، تهران، پهلوی شیراز و سایر شهر‌ها بود. در این روز دانشجویان نشان دادند که مذهب بزرگ‌ترین قدرت حرکت‌آفرین است. خبرگزاری‌های جهان، نقش دانشجویان را در ۱۹ اردیبهشت تحت پوشش خبری وسیعی قرار دادند. آسوشیتدپرس گزارش کرد: «موج جدید تظاهرات، دانشجویان دانشگاه‌های ایران را فراگرفت. روز گذشته گروه‌های کوچک دانشجویان در نقاط مختلف داخل و خارج دانشگاه دست به تظاهرات وسیعی زده و با دادن شعارهایی در تهران، اصفهان، شیراز، بابل، کرمان و کاشان راهپیمایی کردند». رویتر گزراش کرد: «روز گذشته در تظاهرات دانشگاه تبریز دو نفر کشته شدند». رادیو لندن گزارش کرد که «بیشتر اغتشاشات از طرف دانشجویان بوده است».

خونین‌ترین تظاهرات ۱۹ اردیبهشت در شهر قم بود. اطلاعات نوشت‌: «آشوب و بلوا در قم دیروز ۱۰ ساعت متوالی ادامه داشت» و در توضیح این خبر افزود که «دیروز و دیشب سراسر شهر قم به میدان تظاهرات، اغتشاشات، آتش‌سوزی و زدوخوردهای خونین تبدیل شده بود که در جریان آن ۹ نفر کشته و ۱۲ نفر مجروح شدند». یکی از شهدا فرزند آیت‌الله خزعلی بود.

مروری بر سومین چله خونین انقلاب

قیام مردم ایران در روز بیستم نیز در شهرهای قم، تهران، تبریز، میانه، شیراز، کازرون، بهبهان، زنجان، اهواز، کرمانشاه، خرم‌آباد، اردبیل، نجف‌آباد و کاشان ادامه یافت.

وقایع این دو روز چنان رژیم را به عکس‌العمل واداشت که شاه سفر خود را به مجارستان و بلغارستان به تعویق انداخت و دولت طی اولتیماتوم شدیداللحنی انقلابیون را مورد تهدید قرار داد. دولت در اطلاعیه‌ای، در عین حال که تلاش می‌کرد قیام مردم را کم‌اهمیت جلوه بدهد، به عظمت آن اعتراف کرد و اعلام نمود: «همان گونه که همگان آگاهی دارند در چند ماه گذشته شهرهای مختلف کشور صحنه‌ی خرابکاری، آشوبگری و خشونت یک گروه محدود بوده است». اعلامیه‌ی دولت خصوصاً حوادث قم را مورد تحلیل قرار داد و نتیجه گرفت که «مجموعه‌ی این گونه اعمال این سؤال را پیش می‌آورد که مقصود این گروه چیست؟ آیا این حرکات با موازین شرعی و اخلاقی می‌خواند؟… واکنش ملایم دولت در ماه‌های گذشته، ماهیت این گروه و مقاصد آن‌ها را آشکار کرده است و همچنین به روشنی نشان داده است که در برابر ۳۵ میلیون مردم ایران این چند هزار تن جز اقلیت ناچیزی نیستند». اعلامیه در پایان تهدید کرد که «دولت با توجه به مسئولیت خود اعلام می‌دارد که تحمل بی‌نظمی و آشوبگری را نخواهد کرد… و اخلالگران را به شدیدترین نحو تعقیب و بر طبق قانون، مجازات خواهد کرد».

حمله به منزل مراجع‌

حماقت‌آمیزترین رفتار نیروهای رژیم در این چلّه، حمله به منزل آیت‌الله گلپایگانی و شریعتمداری بود و این نشان می‌داد که رژیم در پی حرمت‌شکنی نسبت به مراجع بود. نیروهای رژیم روز نوزدهم به منزل آیت‌الله گلپایگانی حمله کردند و به ضرب و شتم پناهندگان پرداختند و چند گاز اشک‌آور در منزل شلیک کردند. در این واقعه آیت‌الله گلپایگانی دچار سکته‌ی قلبی شد و در بیمارستان بستری گردید. نیروهای رژیم که از این حرمت‌شکنی احساس پیروزی می‌کردند در روز بعد به منزل آیت‌الله شریعتمداری حمله کردند و طلبه‌ای را به نام ستار کشانی با گلوله به شهادت رساندند و فرد دیگری را مجروح کردند.

حمله به منزل مراجع بازتاب وسیعی پیدا کرد. امام خمینی بلافاصله تلگرافی به آیت‌الله شریعتمداری زدند و از «هجوم اشرار و عمال اجانب به منزل» وی و «قتل نفوس محترمه در محضر» وی اعلام تأسف نمودند و از وی خواستند تا «از سلامتی خودتان مطلعم فرمایید». آیت‌الله صدوقی، محمداسماعیل صائنی، جامعه‌ی روحانیت و جامعه‌ی وعاظ تبریز، روحانیون اهواز، روحانیون زنجان، روحانیون اصفهان، روحانیون تهران، جامعه وعاظ تبریز با ارسال نامه‌هایی به آیت‌الله شریعتمداری حمله و تیراندازی و به شهادت رساندن و مجروح کردن دو نفر را در بیت وی محکوم نمودند.

روحانیون شهرهای زنجان، اردبیل، ملایر و بعضی از روحانیون دیگر با مخابره‌ی تلگراف‌هایی خدمت آیت‌الله گلپایگانی بی‌احترامی مأموران رژیم به بیت وی را محکوم نمودند. همچنین حضرت امام با مخابره‌ی تلگرافی از آیت‌الله گلپایگانی دلجویی کردند. آیت‌الله گلپایگانی در پاسخ به امام «این گونه صدمات در راه حمایت از اسلام» را «موجب افتخار و مزید اجر» اعلام نمودند.

آیت‌الله گلپایگانی در پاسخ هم‌دردی علمای زنجان نوشتند که «سبب اصلی ناراحتی و کسالت حقیر مورد حمله و ضرب و جرح قرار گرفتن حضرات آقایان فضلا و مدرسین و طلاب علوم دینی و مردم بی‌دفاع بود» که در «منزل حقیر» مورد حمله قرار گرفتند. آیت‌الله توضیح دادند که «در اثر استعمال گاز اشک‌آور و هجوم به اندرون منزل، مبتلا به ناراحتی قلبی و به بیمارستان منتقل شدم».

رژیم شاه و وابستگان آن نتوانستند نسبت به هتک حرمت بیت مراجع بی‌تفاوت باشند. کیهان بدون توضیح درباره‌ی سکته‌ی آیت‌الله گلپایگانی با شرحی از زندگی آیت‌الله اعلام کرد: «حال حضرت آیت‌الله العظمی گلپایگانی رو به بهبودی است». کیهان مجدداً اعلام کرد: «در صورت عدم بهبودی آیت‌الله العظمی گلپایگانی به خارج اعزام می‌شوند».

همچنین دولت که سعی می‌کرد روابط خود را با آیت‌الله شریعتمداری حسنه نشان دهد و این اقدام نابخردانه همه‌ی ادّعا‌ها را باطل کرده بود، ناچار شد اطلاعیه‌ای صادر کند و از این واقعه «اظهار نهایت تأسف» نماید. این اعلامیه بدون ذکر نام آیت‌الله اعلام کرد: «روز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه عده‌ای از آشوبگران در یکی از خیابان‌های قم، مأموران انتظامی را مورد حمله قرار می‌دهند و به هنگام تعقیب آنان به خانه‌ی یکی از مراجع تقلید می‌گریزند، مأموران انتظامی که از افراد محل نبوده و حریم منزل پیشوای روحانیت را نمی‌شناخته‌اند در پی آشوبگران برای دستگیری آن‌ها وارد منزل» شدند که در نتیجه «دو نفر در منزل پیشوای بزرگ روحانیت مجروح می‌شوند که یک نفر از آن‌ها بعداً درمی‌گذرد».

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در سومین چله خونین انقلاب چه گذشت؟ بیشتر بخوانید »