روایت آیتالله صدوقی از روحیه سلحشوری پدر و مادر شهدا
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، آیت الله صدوقی در کتاب «شهدای محراب و دفاع مقدس» درباره بلند نظری رزمندگان و خانوادههای شهدا گفته است: اگر در صدر اسلام زنی از پیامبر (ص) میفهمید که جوانش و شوهرش یا برادرانش شهید شده است در پاسخ میگفت: یا رسولالله خدا شاهد است غباری که بر صورت شما نشسته است برای من تلختر است از شهادت شوهر و برادر و فرزندم، ما باور نمیکردیم. ولی اکنون ببینید این مادرها چگونه شور و شعف دارند و چگونه شادی میکنند در شهادت فرزندانشان و نور چشمانشان.
وی افزود: مادری که وقتی نگاه میکند میبیند بچهاش از بالا میخواهد مشرف به افتادن شود از شدت غصه میمیرد، دیده شده است که مادری نگاه کرده، دیده بچهاش در حال افتادن است، چنان هول و هراس او را فراگرفته است که جان به جان آفرین تسلیم کرده است. حال وقتی میفهمد که جوانش شهید شده است یا فلان پدری میرود سر بالین فرزندش و او را در کفن میبیند وقتی نگاهش را میاندازد و این واقعه را تماشا میکند، میگوید: من که تو را در این کفن میبینم بهتر است تا اینکه تو را در لباس دامادی ببینم.
وی میگوید: باز یکی از نزدیکان من که از تهران آمده بود برایم نقل میکرد، گفت: در ماشین که بودم، پنج سرباز و یک پاسدار بودند. اینها داشتند صحبت میکردند از جوانانی که در غرب و جنوب غربی مشغول مبارزهاند (در آنجا نقل میشده) که یکی از جوانهای پاسدار حرکت میکند تا با دشمن بجنگد، توپ و تانک دشمن را تصرف میکند و وقتی برمیگردد، زار زار گریه میکند که چرا به سلامت برگشتم و چرا شهید نشدم، شب هم که شش ساعت برای او استراحت میدهند، پنج ساعت تمام را به قرائت قرآن و نماز شب و دعا و ورد برای سلامتی امام امت میگذارند. او (آن مجاهد) با ما خیلی فرق دارد. به خصوص مای گرانفروش، مای محتکر که در این فکر باشیم که چه چیز احتکار کنیم که در این جنگ گرانتر شود، او هم (مجاهد فی سبیلالله) گریه میکند که چرا شهید نشده و به سلامت بازگشته است.
انتهای پیام/ 141
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روایت آیتالله صدوقی از روحیه سلحشوری پدر و مادر شهدا بیشتر بخوانید »