آیت الله مدنی

پیش‌قراول جریان دفاع از نهضت امام (ره) در نجف چه کسی بود؟


گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: روز جمعه ۲۰ شهریور سال ۶۰ ساعت یک بعد از ظهر، آیت‌الله مدنی بعد از اتمام نماز جمعه ایستاده بود. حجت الاسلام میرزا نجف آقازاده مشغول سخنرانی بود که شخصی به نام «مجید نیکو» از اعضای سازمان منافقین به سمت آیت‌الله مدنی رفته و او را به شهادت رساند. بنا به گفته شاهدان عینی در این لحظه، دو انفجار متوالی روی داد که متعاقب آن شهید مدنی به زمین افتاد. در این حادثه، حدود ۲۰ الی ۳۰ نفر مجروح و به بیمارستان‌های تبریز منتقل شدند.

از دهخوارقان تا نجف اشرف

آیت الله سید اسدالله مدنی در سال ۱۲۹۳ در دهخوارقان دیده به جهان گشود. شهید مدنی در چهار سالگی، مادر و در ۱۶ سالگی، پدر خود را از دست داد و دوران کودکی را با رنج و سختی سپری کرد. در جوانی، به قصد کسب علم به قم عزیمت کرده و به تحصیل علوم دینی مشغول شد. وی در حوزه علمیه قم، پس از گذراندن مراحل مقدماتی، از محضر اساتید بزرگ فقه و اصول و فلسفه بهره‌مند شد. مدت چهار سال نیز در محضر امام خمینی (ره) حضور یافت و از دروس فلسفه و عرفان و اخلاق امام (ره) استفاده کرد.

شهید مدنی، پس از مدتی به نجف اشرف هجرت کرده و در حوزه علمیه نجف، در کنار تکمیل تحصیلات عالی خویش، تدریس سطوح مختلف را شروع کرده و به دستور آیت الله سید محسن حکیم، کرسی تدریس لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه را به عهده گرفت و در زمان کوتاهی جزو اساتید معروف حوزه علمیه نجف اشرف، به شمار آمد.

سومین شهید محراب در درس خارج فقه آیت الله سید عبدالله شیرازی، آیت الله حکیم و آیت الله خوئی شرکت کرده، و از مراجع بزرگی از جمله آیت الله حکیم در نجف اشرف و آیت الله حجت کوه کمری و آیت الله خوانساری در قم، اجازه اجتهاد دریافت کرد.

سردمدار جریان دفاع از نهضت امام(ره) در نجف چه کسی بود؟

مبارزه با بهائیت

بروجردی داماد شهید مدنی در خصوص مبارزه با بهائیت از سوی شهید مدنی روایت کرد: «ایشان احساس کرد که زادگاه اصلی (آذرشهر) در خطر محاصره اقتصادی فرقه ضاله بهائیت یعنی این مسلک و مرام استعماری صهیونیستی قرار گرفته، مراکز حساس شهر مانند کارخانه تولید برق و … به دست آن‌ها افتاده است؛ لذا با بیانات آتشین خود مردم را علیه آنان بسیج کرد تا آنجا که مصرف برق آن‌ها را تحریم و مردم از چراغ‌های نفتی استفاده می‌کردند. از این مهم‌تر آذرشهر که نزدیک به تبریز واقع شده است در آن زمان مقدار زیادی از نان تبریز را تامین می‌کرد، به دستور آیت الله مدنی مردم از فروش نان و مایحتاج زندگی به این فرقه خودداری می‌کنند و آنان مجبور می‌شوند از این شهر مذهبی و اسلامی کوچ کنند. به این ترتیب تب مبارزات ضد بهایی بالا می‌گیرد.

اما تمام این حوادث از طرف شهربانی وقت پیگیری می‌شود و شهید مدنی تنها عامل همه تحریکات ضد بهائی شناخته می‌شود. در نتیجه او را به همدان تبعید می‌کنند.

با آغاز مبارزات انقلابی در سال ۱۳۴۲ امام خمینی (ره) دستگیر و مدت‌ها دور از شهر قم تحت نظر قرار گرفت. حکومت، غیرمذهبی جلوه دادن قیام و در نهایت اعدام امام (ره) را پیگیری می‌کرد. در این روز‌ها آیت الله مدنی که از استادان نامی حوزه علمیه نجف اشرف به شمار می‌رفت از دستگیری امام (ره) اطلاع پیدا کرد و کلاس‌های درس و بحث خود را تعطیل و به سوگ شهدای نهضت ایران نشست که تاثیر زیادی در تخریب وجهه خارجی حکومت محمدرضا شاه در پی داشت.

سردمدار جریان دفاع از نهضت امام(ره) در نجف چه کسی بود؟

آیت الله مدنی نخستین کسی بود که در نجف به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام خمینی (ره) لبیک گفت و با تعطیل کردن کلاس‌های درس خود در جهت تشکیل مجالس سخنرانی جهت افشای چهره رژیم پهلوی گام برداشت. وی در این زمان در نجف سردمدار جریان دفاع و پشتیبانی از نهضت امام (ره) به شمار می‌آمد و وقایع ایران را برای طلاب بیان می‌کرد.

آیت الله مدنی مسئولیت نماز جمعه تبریز را پس از آنکه آیت الله قاضی طباطبائی طی عملیات ترور گروهک فرقان به شهادت رسید، به عهده گرفته بود.

انتهای پیام/ 131



منبع خبر

پیش‌قراول جریان دفاع از نهضت امام (ره) در نجف چه کسی بود؟ بیشتر بخوانید »

روایتی از سرداری که سوریه را از سقوط حتمی نجات داد

روایتی از سرداری که سوریه را از سقوط حتمی نجات داد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار حسین همدانی در سال ۱۳۳۳ در شهرستان همدان دیده به جهان گشود، دوران سربازی را در تیپ ۵۵ هوابرد شیراز گذراند و در همان دوران جوانی از درس اخلاق آیت‌الله مدنی بهره برد و با تفکرات امام خمینی(ره) آشنا شد و در جریان مبارزه با رژیم پهلوی توسط ساواک دستگیر شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی کنار شهید محمود شهبازی نقشی مؤثر در راه‌اندازی سپاه همدان داشت و با شروع درگیری‌ها در کردستان برای مقابله با ضدانقلاب راهی کردستان شد، در همین دوران بود که فرماندهی عملیات مطلع الفجر و محور میانی سرپل‌ذهاب را با موفقیت پشت‌سر گذاشت و شاید این اولین گام در تبدیل شهید همدانی به فرمانده‌ای تأثیرگذار در آینده انقلاب اسلامی بود.

بیشتر بخوانید:

امروز دنیا قدر شهیدهمدانی‌ها را بیشتر می‌داند

اگر سردار همدانی نبود سوریه سقوط می‌کرد

در سال ۱۳۶۰ بنا بر این می‌شود که تعدادی از فرماندهان سپاه در غرب کشور برای تشکیل یک تیپ جدید به جبهه جنوب اعزام شوند. نام حسین همدانی بین سردارانی همچون حاج احمد متوسلیان، شهید همت و شهید شهبازی به چشم می‌خورد. در این برهه شهید همدانی کنار شهید محمود شهبازی که تا آن زمان فرمانده سپاه همدان بود نقشی بسزا در تشکیل تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) ایفا می‌کند.

حضور مؤثر سردار همدانی در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس با مسئولیت فرماندهی محور عملیاتی، تجربیاتی گران‌بها در اختیار این شهید قرار می‌دهد تا آنجا که با گسترش سازمان رزم سپاه، او به‌عنوان مؤسس و فرمانده لشکر ۳۲ انصار الحسین(ع) همدان منصوب می‌شود.

سال‌های میانی دفاع مقدس فرا رسیده است و نیاز به واحدهای رزمی جدید برای اجرای عملیات‌های بزرگتر احساس می‌شود، در همین برهه مسئولیت فرماندهی لشکر ۱۶ قدس گیلان به‌عهده شهید همدانی گذاشته می‌شود تا در عملیات‌های مهم و سرنوشت‌سازی همچون کربلای ۴ و ۵ به نبرد با دشمن بپردازد.

پس از تجربه فرماندهی دو لشکر در عملیات‌های مهم و سرنوشت‌ساز دفاع مقدس، سردار همدانی در ادامه دفاع مقدس و در عملیات مرصاد مسئولیت معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه عملیاتی قدس را به‌عهده می‌گیرد.

بعد از دوران دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد می‌رود تا آنچه را به‌صورت تجربی در جنگ آموخته بود به دیگران منتقل کند. پس از دافوس، به‌عنوان فرمانده لشکر ۴ بعث و سپس فرمانده قرارگاه نجف اشرف عهده‌دار تأمین امنیت مناطق غربی کشور می‌شود و در این مسئولیت‌ هم کارنامه درخشانی در برخورد با گروهک‌های ضدانقلاب از خود به‌جای می‌گذارد.

انتخاب به‌عنوان جانشین نیروی مقاومت بسیج برای ۲ دوره، معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی سپاه، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص)، مشاور عالی فرمانده‌کل سپاه از دیگر مسئولیت‌های سردار در دوران پس از دفاع مقدس است.

اما شاید یکی از مهمترین مسئولیت‌های سردار همدانی فرماندهی سپاه محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ آن هم در دوران سخت فتنه سال ۸۸ و در مهمترین سپاه استانی کشور با ویژگی‌های خاص بود.

با آغاز بحران سوریه و درخواست کمک دولت این کشور از ایران، با توجه به تجارب و شایستگی‌های سردار همدانی،‌ وی برای اعزام به جبهه سوریه انتخاب می‌شود.

سردار همدانی در ادامه حضور خود در سوریه موفق می‌شود با ارائه همان الگویی که در ایران ابداع شده و در مقاطع حساس و بحرانی به کمک کشور آمده بود، یعنی بسیج مردمی، تشکیلات دفاع وطنی رادر سوریه راه‌اندازی کند که هم‌اکنون بسیاری از پیروزی‌های سوریه در نبرد با تروریست‌های تکفیری مرهون وجود همین نیروها است.

در اسفند ماه سال ۹۱ شرایط بحران سوریه به مرحله خطرناکی می‌رسد، تا جایی که کاخ ریاست جمهوری این کشور در آستانه سقوط قرار می‌گیرد اما در این هنگام پیشنهاد سردار همدانی سوریه را از سقوط حتمی نجات می‌دهد.

سرانجام در ۱۶ مهرماه سال ۹۴ سردار حسین همدانی پس از سال‌ها جهاد و رشادت در حومه شهر حلب سوریه و در حین انجام مأموریت مستشاری به درجه رفیع شهادت نائل می‌آید.

منبع: تسنیم



منبع خبر

روایتی از سرداری که سوریه را از سقوط حتمی نجات داد بیشتر بخوانید »