آیت الله هاشمی رفسنجانی

چرا امام راضی شد نامه ۶ فروردین خطاب به منتظری منتشر نشود؟

چرا امام راضی شد نامه ۶ فروردین خطاب به منتظری منتشر نشود؟



رنج‌نامه ‌حاج«احمد آقا» بازخوانی مستند بخش قابل توجّهی از خطاهای رفتاری آیت الله منتظری است که باعث شد امام خمینی(ره) او را از قائم مقامی رهبری عزل کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ماجرای عزل آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری توسط امام خمینی (ره) از جمله مسائل مهم و حساس تاریخ انقلاب اسلامی است.  آیت‌الله منتظری از شاگردان مرحوم آیت‌الله بروجردی و امام خمینی (ره) به شمار می‌رفت. او بعد از پیروزی انقلاب نیز مسئولیت‌هایی همچون امامت جمعه تهران و ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی را برعهده داشت و نهایتاً سال ۶۴ به‌عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شد، اما ۳۳ سال پیش در چنین روزهایی، امام خمینی (ره) اقدام به عزل وی از قائم مقامی رهبری کرد.

«برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمائید؛ از رفت و آمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند، جداً جلوگیری کنید. من این تذکر را در قضیه مهدی هاشمی هم به شما دادم.» این بخشی از نامه امام خمینی (ره) به آیت‌الله منتظری و پذیرش عزل وی از قائم مقامی رهبری است.

امام راحل در بخشی از این نامه که به تاریخ ۱۳۶۸/۱/۶ به آیت‌الله منتظری نوشتند، فرموده بودند: «شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم…»

چه کسانی مانع رسانه‌ای شدن نامه امام به آقای منتظری شدند؟

در کتاب روایت رهبری که به همت مؤسسه انقلاب اسلامی درباره جلسه تاریخی خبرگان در روز ۱۴ خرداد سال ۶۸ منتشر شد، به ماجرای چگونگی عزل منتظری از قائم مقامی رهبری و نامه ۶ فروردین پرداخته شده است. نامه‌ای که در زمان نگارش از سوی امام (ره)، با اصرار آیت‌الله خامنه‌ای و سایر اعضای خبرگان همچون مرحوم هاشمی رفسنجانی از سوی رادیو و تلویزیون منتشر نشد.

امام، نامه‌های متعددی به آیت‌الله منتظری نوشته‌اند که مشهورترین آنها نامه ۶ فروردین ۱۳۶۸ مبنی بر عدم صلاحیت او برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی است.

منتظری بعدها در کتاب خاطرات خود، نامه تاریخی ۶ فروردین ۱۳۶۸ حضرت امام خمینی را از دو جهت، زیر سوال برد: «یکی از نظر انتساب به امام و دیگری از نظر محتوا.» البته شاید با توجه به اینکه نامه مذکور، بزرگ‌ترین ضربه را به او زد، طبیعی بود که چنین عکس‌العملی نشان می‌داد.

اگر مملکت دست آقای منتظری بیفتد، نزدیکان او مملکت را قبضه می‌کنند

مرحوم آیت‌الله ری‌شهری این ماجرا را در خاطرات خود اینگونه نقل کرده است: «عصر یکشنبه ۶۸/۱/۶، دفتر امام از آیت‌الله خامنه‌ای و آقای هاشمی می‌خواهد که نامه یاد شده را به آقای منتظری در قم برسانند. همچنین مجلس خبرگان تشکیل شود و به دستور امام، در خصوص عزل آقای منتظری تصمیم‌گیری نماید. لذا آیت‌الله خامنه‌ای، آیت الله مشکینی، آیت‌الله امینی، آیت‌الله مؤمن و آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی در دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، جلسه‌ای را ترتیب می‌دهند که در این باره تصمیم گیری کنند.»

در ادامه این روایت آمده است: «در آن جلسه جمع مذکور به این نتیجه می‌رسند که ابلاغ چنین نامه تندی به آقای منتظری و تشکیل مجلس خبرگان برای عزل ایشان، مصلحت نیست و لذا تصمیم می‌گیرند که خدمت امام برسند و نظر خود را به امام بگویند. شب هفتم فروردین ۶۸، نام بردگان به استثنای آقایان مؤمن و طاهری، خدمت امام می‌رسند و نظر خود را می‌گویند و از ایشان می‌خواهند که از ارسال نامه به آقای منتظری منصرف شود و به گفته حاج احمدآقا، چنان که پیش از این گفته شد- لااقل، موضوع سلب عدالت را از نامه حذف کنند.» (سنجه انصاف، ص ۲۷۹-۲۸۰)

در جلسه‌ای که هیئت رئیسه مجلس خبرگان جهت وساطت مبنی بر عدم پخش نامه ۶۸/۱/۶ و یا حداقل حذف قسمت سلب عدالت خدمت امام رسیده بودند، ایشان می‌فرمایند: «در وضعیت فعلی حجت بر من تمام شده و اگر روزی مملکت دست آقای منتظری بیفتد، نزدیکان و محرکان ایشان مملکت را قبضه می‌کنند و سپس خود او را می‌کشند. من وظیفه دارم انقلاب را نجات دهم. کسی که یک بیت را نمی‌تواند اداره کند، چگونه می‌توان یک مملکت را به او سپرد.» (سنجه انصاف، ص ۲۷۹-۲۸۰)

امام (ره) با عدم پخش نامه ۶۸/۱/۶ در رسانه‌ها و حذف موضوع سلب عدالت موافقت می‌کنند؛ اما نه به این معنا که آقای منتظری از عدالت ساقط نیست. ایشان درباره این مسئله گفته‌اند: «البته اینکه من نامه ۶۸/۱/۶ را پس گرفتم، نه اینکه پشیمان شدم و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که این نامه را پس بگیرم، فقط ترسیدم که با پخش این نامه، خون مردم به جوش بیاید و بریزند و آقای منتظری را بکشند…» (از جدایی تا رویارویی، ص ۶۵)

تشکیک منتظری در صحت و محتوای نامه امام (ره)

همانطور که پیش از این گفته شد، آقای منتظری در بخش‌هایی از خاطرات خود، درباره اینکه نامه ۶۸/۱/۶ دست‌نوشته امام خمینی (ره) باشد تشکیک ایجاد کرده و همچنین به نقد متن و محتوای آن پرداخته است.

وی در قسمتی از این خاطرات گفت: «… متن آن هم با واقعیات، جور درنمی‌آید و مضطرب است». در جای دیگر گفته‌: «واقع امر، این است که با توجه به شناختی که من از امام دارم و سال‌های زیاد، با ایشان معاشر بوده [ام]، به‌هیچ‌وجه نمی‌توانم قاطعانه بگویم که این نامه از ایشان است. من سال‌ها با ایشان محشور بوده‌ام و ایشان فردی باتقوا و عارف بودند و در این گونه مسائل، احتیاط می‌کردند و حاضر نبودند به کسی ظلم شود…»

روایت مرحوم آیت‌الله ری‌شهری از علت عزل منتظری

دلایل فراوانی وجود دارد که ثابت می‌کند نامه مذکور، از سوی امام خمینی (ره) صادر شده و تشکیک آقای منتظری و هوادارانش در این باره، سند و پشتوانه‌ای ندارد. اما برای اثبات این ادعا، اظهارات و مکتوبات مرحوم «آیت‌الله محمدی ری‌شهری» به عنوان کسی که زمان برخورد امام با آقای منتظری و همچنین در برهه ارتحال امام و انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری نظام، «وزیر اطلاعات» بوده است، مرجع قابل اعتماد و محکمی به شمار می‌رود.

مرحوم آیت‌الله محمدی ری‌شهری که در پرونده‌های مرتبط با آقای منتظری از نزدیک با امام (ره) در ارتباط بوده و همچنین اشراف قابل توجهی به موضوعات سیاسی و اطلاعاتی در تحولات آن برهه داشت در گفتگویی با پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMEMNEI.IR ضمن بیان روایتی دست اول در رابطه با علت عزل آقای منتظری توسط امام (ره)، گفت: «آقای منتظری در ۲۲ بهمن ۶۷ دستاوردهای انقلاب اسلامی به‌ویژه جنگ تحمیلی را به‌شدت زیر سوال برد. هم رسانه‌ها گفتند و نوشتند و هم در آخرین دیدارهایی که بنده با امام (ره) داشتم همین صحبت‌ها شد…»

وی بیان کرد: «یک خاطره تاریخی هم بگویم؛ به امام عرض کردم که آقا این حرف‌ها چیست که آقای منتظری می‌زند و در همه‌ی رسانه‌ها و تلویزیون و رادیو هم پخش می‌شود!؟ ایشان خیلی ناراحت شدند. حاج احمدآقا هم نشسته بود. آنجا امام فرمودند که دیگر صحبت‌های آقای منتظری رسانه‌ای نشود. حاج احمدآقا به بنده رو کردند و گفتند آقا من حرفی به شما نگفتم که اینها را به امام بگو! گفتم بله؛ من الان دارم خودم می‌گویم و از این حرف‌های آقای منتظری تعجب می‌کنم.»

فقط امام (ره)، نبوغ سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای را شناخت

آیت‌الله ری‌شهری (ره) تصریح کرد: امام به این جمع‌بندی رسیدند که مشکل بیش از آن است که آقایان تصور می‌کردند و بیش از آن است که منتقل می‌شد؛ «کسی که شمّ سیاسی داشته باشد و از نزدیک با امام (ه) رفت‌و آمد داشته باشد، می‌داند که امام یک نابغه‌ی سیاسی بودند. نه اینکه ایشان هوش سیاسی داشت، نابغه‌ی سیاسی بودند. امام شناخته نشدند. به غیر از مقامات عرفانی، فقهی، اصولی و به غیر از مقامات معنوی که باب دیگری هستند، امام یک نابغه‌ی سیاسی بودند که شناخته نشدند. و رهبر فعلی هم شناخته نشده‌اند. فقط امام رحمه‌الله ایشان را شناختند. و امام رحمه‌الله فهمیدند که ایشان بعد از خودشان به درد رهبری می‌خورند.»

چرا امام راضی شد نامه ۶ فروردین خطاب به منتظری منتشر نشود؟

وی خاطرنشان کرد: «امام (ره) می‌دانست اگر بعد از ایشان، آقای منتظری زمام امور را به دست گیرد همه چیز عوض می‌شود. این مطلب را یکی از نزدیکان آقای منتظری خصوصی قبل از مطرح شدن مسئله‌ی مهدی هاشمی و قبل از اینکه این حرف‌ها پیش بیاید، به من گفت. این شخص به من گفت که انقلاب باید از ریشه عوض بشود! این عین حرفش بود.»

رهبریِ آقای منتظری برای نظام خطرناک بود

«امام (ره) به این مسئله رسید که همه چیز با رهبری آقای منتظری خراب می‌شود و اگر اینجا اقدام جدی نکند، همه چیز عوض و خراب می‌شود، این نهال نوپایی که غرس کرده می‌خشکد و رهبری آقای منتظری برای نظام خطرناک است.»

آیت‌الله ری‌شهری تاکید کرد: «کسی که قرار بود سکان‌دار نظام بعد از ایشان بشود، به جای اینکه در دهمین سالگرد پیروزی انقلاب مردم را به آینده امیدوار و دشمنان را ناامید کند، عکس آن عمل می‌کند. یعنی آقای منتظری این‌قدر بینش سیاسی نداشت و فاقد بینش سیاسی بود که تلاش‌های هشت سال دفاع مقدس را زیر سوال برد و دشمنان را شاد و دوستان را مأیوس کرد.»

وی با بیان اینکه تبیین ویژگی‌های «مجتهد جامع» در فضای سیاسی آن روزها، اشاره به این داشته که آقای منتظری مجتهد جامع نبوده و شرایط رهبری نداشته است، در رابطه با نامه امام برای عزل آقای منتظری، گفت: «امام دوم فروردین ۶۸ ضمن پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی، بدون ذکر نام آقای منتظری گفتار و رفتار وی را به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهند. این اقدام امام چهار روز مانده به عزل آقای منتظری است که به آنهایی که اهل فهم بودند، فهماند که آقای منتظری دیگر به درد این نظام نمی‌خورد.»

ماجرای ارسال نامه امام به قم

روز هفتم فروردین ماه عبدالله نوری نامه امام خمینی (ره) را به قم برد و تحویل آیت الله منتظری داد. آن گونه که در خاطرات آیت الله منتظری آمده، حدود یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که عبدالله نوری وارد منزل آیت الله منتظری شد و ضمن اظهار ناراحتی زیاد، به او گفت: «قرار بوده این نامه را در رادیو و تلویزیون بخوانند و اگر نامه پخش شود چه می‌شود؛ خیلی بد شده و امام خیلی ناراحت هستند و شما باید چیزی بنویسید که ایشان قانع شوند.».

آقای منتظری می‌گوید: «آقای نوری با حالت گریه متنی را از جیب‌شان درآورده و گفتند من در ماشین این متن را نوشته‌ام که شما این مضمون را به امام بنویسید.».

امام (ره) هم زمان دستور داده بودند کلیه عکس‌ها و پوسترهای مربوط به آیت الله منتظری از ادارات جمع آوری شود که میرحسین موسوی نخست وزیر وقت طیّ بخشنامه‌ای این دستور امام را ابلاغ کرد. کار تقریباً تمام شده بود.

نهایتاً آیت الله منتظری در پاسخ به نامه ۱۳۶۸/۱/۶ امام، نامه‌ای برای ایشان ارسال کرد.

آیت‌الله منتظری در این نامه عملاً از رهبری آینده کنار کشید و از امام خمینی (ره) اجازه خواست که در حوزه علمیّه به فعالیّت علمی اشتغال داشته باشد. این نامه، باعث شد حضرت امام (قدّس سرّه) از انتشار عمومی نامه ۱/۶ منصرف شده و نامه دیگری را برای انتشار عمومی، خطاب به آیت‌الله منتظری بنویسند:

متن این نامه بدین شرح بود:

بسم الله‌ الرحمن الرحیم

جناب حجت‌الاسلام‌‬ والمسلمین آقای منتظری (دامت افاضاته)

با سلام و آرزوی موفّقیّت برای شما، همان‌طور که نوشته‌اید رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیّت سنگین و خطیری است که تحمّلی بیش از طاقت شما می‌خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم؛ و در این زمینه هر دو مثل هم فکر می‌کردیم؛ ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند، و من هم نمی‌خواستم در محدوده‌ی قانونی آنها دخالت کنم؛ از اینکه عدم آمادگی خود را برای پست قائم‌مقامی رهبری اعلام کرده‌اید، پس از قبول، صمیمانه از شما تشکّر می‌نمایم.

همه می‌دانند که شما حاصل عمر من بوده‌اید؛ و من به شما شدیداً علاقه‌مندم. برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمائید؛ و از رفت‌وآمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند، جدّاً جلوگیری کنید.

من این تذکّر را در قضیّه‌ی «مهدی هاشمی» هم به شما دادم. من صلاح شما و انقلاب را در این می‌بینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند.

از پخش دروغ‌های رادیو بیگانه متأثّر نباشید. مردم ما شما را خوب می‌شناسند، و حیله‌های دشمن را هم خوب درک کرده‌اند که با نسبتِ هر چیزی به مقامات ایران کینه‌ی خود را به اسلام نشان می‌دهند.

طلّاب عزیز، ائمّه‌ی محترم جمعه و جماعات، روزنامه‌ها، و رادیو تلویزیون، باید برای مردم این قضیّه‌ی ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلی است که مقدّم بر هر چیز است، و همه باید تابع آن باشیم. جنابعالی ان‌شاءالله‌ با درس و بحث خود حوزه و نظام را گرمی می‌بخشید.

والسّلام علیکم

۶۸/۱/۸

روح‌الله‌ الموسوی الخمینی

رنج‌نامه «حاج احمد آقا» سندی بر خطاهای منتظری

یک ماه پس از این نامه هم یعنی در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ متن مبسوطی از سوی حجّت الاسلام سیّداحمد خمینی با عنوان «رنج‌نامه» خطاب به آقای منتظری منتشر شد. در این نامه آمده بود: «ازآنجاکه در متن وقایع انقلاب خصوصاً در جزء جزء ماجرای حضرتعالی و برخورد گرم و صمیمانه حضرت امام با شما و تلاش معظّمٌ لّه برای نجات‌تان از چنگال توطئه گران و نفوذی‌ها بودم، فکر کردم اگر حقایق را بازگو نکنم به اسلام و انقلاب و امام و مردم خیانت کرده‌ام.»

به هرحال، رنج‌نامه حاج «احمد آقا» بازخوانی مستند بخش قابل توجّهی از خطاهای رفتاری آیت الله منتظری است که باعث شد امام خمینی (ره) او را از قائم مقامی رهبری عزل کند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا امام راضی شد نامه ۶ فروردین خطاب به منتظری منتشر نشود؟ بیشتر بخوانید »

سلیمی‌نمین به نامه محسن هاشمی پاسخ داد/ «خاطرتان هست که با اکراه پذیرفتید عکس آقای هاشمی را از بالای سرش بردارید»

سلیمی‌نمین به نامه محسن هاشمی پاسخ داد/ «خاطرتان هست که با اکراه پذیرفتید عکس آقای هاشمی را از بالای سرش بردارید»


عباس سلیمی‌نمین روزنامه‌نگار و محقق تاریخی در نامه‌ای به اعتراض اخیر محسن هاشمی نسبت به یک برنامه تلویزیونی واکنش نشان داد. او همچنین نامه سال گذشته‌اش به محسن هاشمی را این بار به صورت علنی منتشر کرد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، عباس سلیمی‌نمین اخیراً با حضور در برنامه دست‌خط شبکه ۵ سیما ضمن بیان تحلیل‌ها و خاطراتی درباره گذشته سیاست در کشور، به خاطره‌ای از تذکر خصوصی خود از طریق محسن هاشمی رفسنجانی به مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد.

پیرو این اشاره -که در ادامه‌ی این گزارش محتوای آن روشن خواهد شد- آقای محسن هاشمی رفسنجانی نامه‌ای به صداوسیما نوشت و ضمن اعتراض به اظهارات آقای سلیمی‌نمین آن را توهین‌آمیز خواند. آقای محسن هاشمی نگفته بود که کدام بخش این اظهارات توهین‌آمیز است اما از صداوسیما خواسته بود که چنین رویکردی را کنار بگذارد.  

پس از این اعتراض آقای محسن هاشمی، آقای عباس سلیمی‌نمین نیز نامه‌ای به محسن هاشمی نوشته و ضمن تشریح مجدد ماجرا، از او خواسته است که بیان کند دقیقاً کجای حرف او توهین‌آمیز بوده. سلیمی‌نمین همچنین از گفتگو در این باره در صداوسیما استقبال کرده و البته در توضیح بیشتر مطالبش در دست‌خط، نامه‌ی محرمانه‌ای که سال گذشته به محسن هاشمی نوشته بود را هم یادآوری و متن آن را منتشر کرده است. متن پاسخ عباس سلیمی‌نمین به نامه اخیر محسن هاشمی را در ادامه می‌خوانید. پس از پایان متن اخیر، نامه‌ی سال گذشته‌ی آقای سلیمی‌نمین به آقای محسن هاشمی نیز درج شده است.

نامه‌ی اخیر آقای سلیمی‌نمین به محسن هاشمی:

جناب آقای محسن هاشمی

با سلام

روایت نامه گلایه آمیزتان به ریاست جدید رسانه ملی برایم تأسف برانگیز بود. زیرا اظهارات مرا نمونه‌ای از مصداق توهین و تخریب در دور جدید مدیریت صداوسیما ذکر نموده و نوشته‌اید: «در آغاز مسئولیت جنابعالی نیز در برخی برنامه‌های رسانه ملی این روند تداوم یافته است که به طور نمونه می‌توان به برنامه «دست خط» شبکه پنجم سیما در مورخ ۱۴ آبان اشاره کرد که عبارت‌های توهین آمیز و مطالب خلاف واقع به آیت الله هاشمی رفسنجانی نسبت داده شد. “

جناب آقای محسن هاشمی! ای کاش فرازهای توهین تلقی شده که ضرورت یافته نامه‌ای به ریاست رسانه ملی مرقوم دارید را مشخص می‌ساختید تا افکار عمومی نسبت به میزان سعه صدر خانواده آقای هاشمی و چگونگی مبادی آداب بودن لحن و قلم بنده به قضاوت بنشینند. قبل از طرح موضوع و فراخواندن اهل نظر به داوری یادآور می‌شوم از سال ۶۰ که نگارش حرفه‌ای را آغاز کردم تاکنون هزاران مکتوب در قالب سرمقاله، یادداشت، مقاله تحقیقی، نقد، مناظره قلمی، کتاب و … با امضای بنده ثبت و ضبط شده است، هرگز به نیروهای عدم پایبند به مصالح ملی نیز توهینی روا نداشته‌ام تا چه رسد به مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی که احترام به او را برخود فرضی می‌دانم.

در برنامه مورد اشاره در پاسخ به پرسشی در مورد نحوه کار مطبوعاتی‌ام، عنوان کردم که در ۲ دهه مدیریت رسانه همواره به دنبال اصلاح بودم؛ به همین دلیل اگر یک ناهنجاری‌ با تذکر خصوصی حل می‌شد هرگز آن را منتشر نمی‌ساختم. چون این روش متداول نیست می‌بایست مصادیقی عرضه می‌داشتم؛ لذا از موردی سخن گفتم که تذکر مکتوبم مفید واقع شده بود. همانگونه که کاملاً واقفید در برنامه ضیافت افطار ابوی گرامی برای مدیران رسانه‌ها درسال ۱۳۷۵ تصویر ایشان بالای جایگاه جلوس رئیس جمهور نصب شده بود. اینجانب عکس تهیه شده توسط عکاس موسسه را طی نامه محرمانه‌ای خدمت شما(به عنوان ریاست دفتر) ارسال داشتم. در گفت‌وگوی تلفنی در نهایت با اکراه پذیرفتید که عکس را بردارید، بنده هم خبر را منتشر نساختم. این روایت حاوی چه توهینی است؟ البته غرض از نقل این خاطر یادآوری این نکته خدمت روزنامه‌نگاران جوان بود که بیشتر هدف خود را اصلاح قرار دهند تا رقابت سیاسی.

جناب آقای محسن هاشمی! شما بهتر از هر کسی می‌دانید که چه موضوعاتی را در دوران ریاست جمهوری ابوی گرامیتان (چه مربوط به لغزش‌های خانواده و چه مربوط به اطرافیان) به صورت نامه خصوصی مطرح کردم. حتی سال گذشته درحالی که نامه محرمانه من در مورد تحصیل یکی از معاونان رئیس جمهوری درسال ۱۳۷۳ در روزانه نگاری‌های هاشمی به بدترین وجه ممکن انعکاس یافته بود به هیچ وجه نخواستم آن را رسانه‌ای کنم. مرحوم ابوی در ذیل رخدادهای روز ۱۷ آبان این سال مرا از قول آقای میرزاده(معاون اجرایی وقت رئیس جمهوری) «کج فهم» خوانده بودند. البته با آقای میرازده تماس گرفتم به صراحت چنین توهینی را که به نقل از ایشان آورده شده تکذیب کرد. بنده نوار اظهارات آقای میرزاده را منتشر نساختم. فقط از شما خواستم در چاپ‌های بعدی این توهین را اصلاح کنید. اما اکنون که مرا غیرمنصفانه، تند رو و توهین کننده می‌خوانید و خط قرمزی بر تلاش چند دهه‌ام که به جز اصلاح هدفی نداشتم، می‌کشید، ضمن انتشار نامه سال گذشته به ضمیمه (برای قضاوت اهل نظر) آمادگی خود را برای آنچه نقد مستدل از طریق چندصدایی خوانده‌اید اعلام می‌دارم؛ به این امید که انتقادهای صادقانه را برتابیم و درمسیر اصلاح گام‌های موثرتری برداریم.  

عباس سلیمی نمین

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران

****************

نامه‌ی سال گذشته آقای سلیمی‌نمین به آقای محسن هاشمی:

جناب آقای محسن هاشمی
مدیر محترم دفتر نشر معارف انقلاب
با سلام، روزانه‌نگاری ابوی گرامی مربوط به سال ۱۳۷۳ تحت عنوان «صبر و پیروزی» نکته‌ای را در مورد این‌جانب در خود دارد که انگیزه نگارش این نامه به شماست. در این اثر ذیل روز ۱۷ آبان این‌گونه می‌خوانیم: «تلفنی با رهبری برای کسب اجازه جابجا کردن ارقام بودجه در سقف مصوب مجلس صحبت کردم. دیشب و امروز هم باران داشتیم. آقای میرزاده [معاون اجرایی رئیس جمهور] آمد از کج فهمی آقای [عباس] سلیمی رئیس کیهان هوایی گله داشت، آقای [محمد] اشرفی اصفهانی آمد. برای مجمع فرهنگی کرمانشاه که به کمک من، فاز اول آن تکمیل شده است، کمک خواست. آقای [اسماعیل] فردوسی‌پور [رئیس دیوان عدالت اداری] آمد برای دیوان عدالت اداری و برای مجمع فرهنگی فردوس کمک خواست و در باره حکم نادرست دیوان علیه رئیس سازمان نظام پزشکی، آقای دکتر [ایرج] فاضل و لغو حکم توسط دیوان عمومی توضیح داد.»(صص ۴۹۷ و ۴۹۹)

چنان‌که واقفید بزرگان عرصه سیاست‌ورزی عمدتاً بر اساس مبانی شناخته شده به مبهم‌نویسی و نیمه‌نگاری در ثبت و ضبط خاطرات خود بسیار مقیدند، مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی نیز از این قاعده مستثنی نیست، اما در جمله مورد اشاره قضاوتی تحقیرآمیز در مورد اینجانب صورت گرفته است. این مسئله با روش مبهم‌نویسی‌- که همواره تفسیر موضوع یا رخداد در انحصار ناقل است- از اساس تفاوت دارد؛ حتی اگر این عزیز را مجاز به تحقیر مدیر یک رسانه بدانیم، آیا نباید خوانندگان در جریان قرار گیرند که چه فعلی مرا مستحق چنین توهینی ساخته است؟

به منظور ثبت در تاریخ ناگزیر از ارائه توضیحاتی هستم و امیدوارم با دادن فرصت نشر به آن میزان پای‌بندی خود به حقوق اساسی دیگران را روشن فرمایید. جناب آقای میرزاده در دوران تصدی معاونت ریاست جمهوری بدون اطلاع عمومی دوره دکتری ترددی را در استرالیا سپری می‌ساختند. اینجانب توسط دانشجویان ایرانی مقیم این کشور از این امر مطلع شدم؛ با وجودی که نشریه داخلی دانشگاه که در آن تصویر آقای میرزاده درج شده بود و… و. را در اختیار داشتم نامه محرمانه‌ای به ایشان نگاشتم و عواقب شوم چنین رویکردی را در نظام یادآور شدم.

آقای میرزاده تلفنی با بنده تماس گرفت و توضیحات مفصلی ارائه داد؛ از جمله این‌که هرگز از وقت اداری برای تحصیل صرف نکرده و… ضمن این‌که از تزشان دفاع کرده و دیگر کارش نزدیک به پایان است؛ لذا خواست خبر در نشریه کیهان هوایی درج نشود. البته متقابلاً گفته شد که صرفاً این، مسئله ایشان نیست و باب شدن این فکر که تصدی پست‌های مهم برای «ارتقای موقعیت خود» فرصت مناسبی است آفت جبران ناپذیری را متوجه نظام مدیریتی کشور خواهد کرد. معاون محترم رئیس جمهور ضمن پذیرش استدلال مدیر یک رسانه قول داد تمهیداتی بیندیشد که این رویکرد باب نشود؛ زیرا معلوم نیست دیگران زمانی را که باید به انجام وظایف خود در قبال مردم اختصاص دهند به آبادی دنیایشان! نپردازند. از آن‌جا که از یک سو چنین قولی را دریافت کردیم و از سوی دیگر انتشار خبر دکتری گرفتن ضمن خدمت!! معاون رئیس جمهور، می‌توانست دیگران را نیز به این وادی سوق دهد، با وجود داشتن مستندات و اذعان خود آقای میرزاده کیهان هوایی خبر را منتشر نساخت؛ البته متأسفانه بعدها روشن شد که حضرات به وعده خود چندان عمل نکرده‌اند و نه تنها با مدیران سوءاستفاده کننده از موقعیت ویژه مدیریتی برخورد لازم صورت نگرفت. بلکه برخی دیگر از به‌اصطلاح «مردان هاشمی» به همین شیوه دکتری گرفتند.

آیا شرط انصاف و مروت است که مدیر رسانه‌ای که در آن ایام چنین حساسیت به‌جایی داشته است را «کج فهم» بخوانیم!؟ امروز در تجزیه و تحلیل ضعف‌های مدیریتی یکی از آفات بنیان برکن را رویکرد برخی مدیران به مسائل شخصی‌شان- و نه امورات مردم- می‌یابیم. آقایان از کارکرد رسانه‌ای که نه به دنبال معامله‌گری بود و نه به دنبال تخریب، راضی نبودند و به آن بر چسب ناشایست می‌زنند؛ زیرا حتی تحمل انتقاد خصوصی را نداشتند. در ایام ریاست جمهوری مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی، کیهان هوایی ناهنجاری‌های بسیاری را به صورت نامه محرمانه به ایشان منعکس می‌کرد. اگر بناست این حساسیت‌ها به سخره گرفته شوند دست‌کم اجازه دهید موضوع مورد قضاوت قرار گرفته، نیز در معرض داوری خوانندگان قرار گیرد. در تماس تلفنی که بعد از مشاهده این اثر با آقای میرزاده داشتم ایشان گفت به یاد ندارم که چنین قضاوتی کرده باشم، اما قطعاً آقای هاشمی هم خلاف نمی‌گفتند!؟

جناب آقای محسن هاشمی! آن ‌چه مرا بیشتر از توهین می‌آزارد توجیه محدویت‌هایی است که آن زمان برای روزنامه‌نگارانی چون من به وجود آوردند و در نهایت از صحنه خارج ساختند. امیدوارم با چاپ این توضیح در چاپ‌های بعدی این اثر، مخاطبان را به قضاوت در مورد بر چسب «کج فهم» بودن اینجانب فرا خوانید. پیشاپیش از عنایت شما سپاسگزارم
عباس سلیمی نمین

منبع: تسنیم



منبع

سلیمی‌نمین به نامه محسن هاشمی پاسخ داد/ «خاطرتان هست که با اکراه پذیرفتید عکس آقای هاشمی را از بالای سرش بردارید» بیشتر بخوانید »