إلی بیت‌المقدس

قابلیت‌های نظامی ایران برای ادامه جنگ بعد از خرمشهر

قابلیت‌های نظامی ایران برای ادامه جنگ بعد از خرمشهر


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در تبیین و بررسی چرایی تداوم جنگ بعد از پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات «إلی بیت‌المقدس» و آزادسازی خرمشهر، در پاسخ به این سوال که «آیا بررسی قابلیت‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران برای ادامه جنگ مبتنی بر ارزیابی‌های درستی بود؟ ما با اتکا به چه توان نظامی به جنگ ادامه دادیم؟»، اعلام کرد: 

«چه حقیقتی آشکارتر از این‌که ایران در مدت ۲۰ ماه توانست طی عملیات‌های بزرگی همچون «ثامن‌الائمه»، «فتح‌المبین» و «بیت‌المقدس» ۸۰۵۰ کیلومترمربع از سرزمین‌های اشغال شده را آزاد کند و بیش از ۳۵ هزار و ۸۰۰ تن از نیرو‌های دشمن را به اسارت درآورد و ۱۸ هزار تن از آن‌ها را نیز به هلاکت رسانده یا زخمی کند. آیا این‌ها حاکی از قابلیت‌های نظامی و توانایی رزمی ایران نبود؟

در حقیقت تجربه ۲۰ ماه مقاومت و دستاورد‌های آن نشان داد که ما توان کافی برای تداوم جنگ تا حصول نتیجه لازم را داریم تا بتوانیم حقوق خود را مطالبه کنیم و یک صلح پایدار در منطقه مستقر سازیم».

منبع: درویشی، فرهاد، جنگ ایران و عراق پرسش‌ها و پاسخ‌ها، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، ۱۳۸۵، ص ۸۴

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قابلیت‌های نظامی ایران برای ادامه جنگ بعد از خرمشهر بیشتر بخوانید »

راه‌اندازی ۱۰ روزه بیمارستان انرژی اتمی دارخوین برای عملیات «بیت‌المقدس»

راه‌اندازی ۱۰ روزه بیمارستان انرژی اتمی دارخوین برای عملیات «إلی بیت‌المقدس»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، رزمندگان بهداری‌رزمی در دوران هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان مظلوم و گمنامی هستند که زیر آتش دشمن، به نجات جان مجروحان می‌پرداختند؛ از پزشکان و پرستاران مستقر در بیمارستان‌های صحرایی گرفته تا امدادگران و راننده‌های آمبولانس مستقر در خطوط مقدم. رزمندگانی که گاهاً خود زیر باران گلوله‌ها و آتش دشمن در خطوط مقدم و یا بر اثر حمله ناجوانمردانه به مراکز درمانی به شهادت می‌رسیدند که بر اساس آمارها، بیش از سه‌هزار شهید بهداری‌رزمی در دفاع مقدس وجود دارد و از این میان، ۹۰ درصد آن‌ها امدادگران و راننده‌های آمبولانس‌ها هستند.

این رزمندگان به‌دلیل این‌که بتوانند هنگام عملیات‌ها در خطوط مقدم، قدم‌به‌قدم در کنار دیگر رزمندگان حضور داشتند و جان مجروحان را نجات دهند و در صورت لزوم آنها را به بیمارستان‌های صحرایی منتقل کنند، بایستی همانند دیگر واحد‌های نقش آفرین در عملیات‌ها، همه امکانات و نیرو‌های خود را از قبل آماده و بسیج می‌کردند که در ادامه، روایت «حسین وحدتی» از رزمندگان بهداری‌رزمی دفاع مقدس درباره آماده‌سازی ۱۰ روزه بیمارستان انرژی اتمی دارخوین برای عملیات إلی بیت‌المقدس را می‌خوانید.

اسفند سال ۱۳۶۰ یک تلگراف از اهواز آمد که من و یکی دیگر از برادران بهداری «الیگودرز» به اهواز برویم. من به‌همراه آقای پالیزبان به اهواز رفتیم. آقای عزیز داریوشی که مسئول بهداری محور‌ها بود. گفت: شما که به دارخوین آشنا هستی، برای آنجا کسی را نداریم. شما بیا و سرپرستی بهداری محور دارخوین را برعهده بگیر؛ بنابراین از همان اسفند، به‌مدت چهار ماه طول تا پایان عملیات بیت‌المقدس آن‌جا به‌عنوان مسئول بهداری محور و راه‌انداز بیمارستان انرژی اتمی (دارخوین) بودم.

«جواد عبادی» به‌عنوان مسول بهداری منطقه هشت بعد از عملیات سوسنگرد رفت و دکتر وکیلی جای او آمد و من ارتباط نزدیکی با ایشان داشتم. تا پایان عملیات بیت‌المقدس دکتر وکیلی بود و بعد از او دکتر اعلایی به بهداری منطقه آمد. ۳۱ فروردین یا اول اردیبهشت، دکتر وکیلی پیغام داد که بیا کارت دارم؛ بنابراین به اهواز رفتم و ایشان گفت که فلانی آن‌جا (دارخوین) مأموریتی برای شما مشخص کردیم. بیمارستان انرژی اتمی با حداکثر ظرفیت باید فعال شود. این بیمارستان مدت‌ها خالی بود.

راه‌اندازی ۱۰ روزه بیمارستان انرژی اتمی دارخوین برای عملیات «بیت‌المقدس»

من سئوال کردم که خب چه قدر فرصت داریم. ایشان گفتند ۱۰ روز فرصت داریم. هنوز هیچ خبری از عملیات نیست؛ ولی این ۱۰ روز را من جدی گرفتم؛ یعنی برای ۱۰ روز حساب شده عمل کردم. گفتم باشد اشکال ندارد، اگر که می‌خواهید کار در این ۱۰ روز انجام شود، یک تکنسین اتاق عمل باید به من معرفی کنید که همان‌جا یک نفر به اسم (مرحوم) پیغمبری از بیمارستان نجمیه را معرفی کردند.  

شهیدان شریفی‌پور و آسمانی، اینها هر دو، دارویی را وارد بودند و کار‌های دارویی آن‌جا را انجام می‌دادند؛ بنابراین از اینها هم خواستم که برآوردهای‌شان را انجام دهند. اطلاعات اورژانس را خودم داشتم. لیست‌ها را تنظیم می‌کردیم. رابط دارویی هم نداشتیم، بیشتر خودم رفت و آمد داشتم. در این ۱۰ روز، کمتر لحظه‌ای بود که من در اتاق استراحت کرده باشم. استراحت و خوراک و خواب من در ماشین بود. من به جای این‌که استراحت کنم، راننده عوض می‌کردم.

دکتر رجایی مسئول دارو تجهیزات پزشکی سه‌راه گلستان – اهواز هم کم نگذاشت. در این ۱۰ روز کار ما به این شکل بود، رفت و آمد بین انرژی اتمی و دارو و تجهیزات و همین‌طور هماهنگی برای نیروی انسانی. یکی از بحث‌های اصلی آن‌جا، تأسیسات بیمارستان بود. تأسیساتی که می‌بایست آب و برق آن‌جا را تضمین می‌کرد.

راه‌اندازی ۱۰ روزه بیمارستان انرژی اتمی دارخوین برای عملیات «بیت‌المقدس»

رزمندگان اسلام در منطقه انرژی اتمی واقع در دارخوین

سایت بیمارستان انرژی اتمی توسط فرانسوی‌ها در دو قسمت ساخته شده بود، یک قسمت عملیاتی بود و یک قسمتی از سایت هم استراحتگاهی و شهرک‌شان بود که این بیمارستان در این قسمت شهرک ساخته شده بود. سازمانی بیمارستان هم که ساختمانی پیش‌ساخته بود؛ یعنی برای همه‌چیز خوب و مفید بود غیر از جنگ و از نظر تمیزی و شیکی این بیمارستان نظیر نداشت. نیروی انسانی هم همین‌طور به‌مرور می‌آمد و مستقر می‌شد. با توجه به گستردگی عملیاتی که به ما گفته بودند، من دیدم این سایت اصلی بیمارستان برای این کاری که در پیش است خیلی کم است؛ بنابراین با افزایش اطاق عمل‌های سیار و نقاهتگاه، ظرفیت آن را افزایش دادیم.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راه‌اندازی ۱۰ روزه بیمارستان انرژی اتمی دارخوین برای عملیات «إلی بیت‌المقدس» بیشتر بخوانید »

تضعیف روحیه بعثی‌ها توسط شهید خرازی در خرمشهر

تضعیف روحیه بعثی‌ها توسط شهید خرازی در خرمشهر


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس به نقل از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهره‌گیری از انگیزه‌های دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی‌شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیت‌المقدس را نسبت به سایر نبرد‌های دوران هشت سال دفاع مقدس متمایز می‌کنند و باعث می‌شود که نبرد بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر قله افتخارات این دوران محسوب شود.

حاج رمضان الله وکیل؛ مسئول تدارکات تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (ع) در دوران دفاع مقدس، در بخشی از کتاب خاطرات خود با عنوان «موقعیت الله وکیل»، به بیان اقدامات ارزشمند پشتیبانی و تدارکات در عملیات بیت‌المقدس پرداخته است:

به نظر من از تدابیر صحیحی که از همان اولین روز‌های شروع جنگ اندیشیده شد، فعال شدن پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی بود که در عملیات بیت‌المقدس نیرو‌های آن آشکارتر وارد صحنه نبرد شدند و گام‌به‌گام با نیرو‌ها از هر محور برای احداث دپو، سنگر، کانال و… بر اساس نیاز‌های یگان‌های خودی اقدام می‌کردند.

سپاه هم از این عملیات به بعد، به فکر تقویت و تأمین تجهیزات مهندسی و ارتقای توانایی‌های این واحد افتاد. زمانی که نیرو‌های تیپ ما (۲۵ کربلا) در مرحله اول عملیات بیت‌المقدس به جاده اهواز-خرمشهر رسیدند، نیرو‌های جهاد و مهندسی سپاه، دپوی عظیمی به ارتفاع بیش از سه متر در امتداد جاده اهواز-خرمشهر از بعد از سه‌راهی پادگان حمید تا میدان ورودی شهر احداث کردند و درحالی‌که در دید مستقیم دشمن بودند، موفق شدند تا این فاصله ۱۰۰ کیلومتری را در کمتر از یک هفته دپو کشی کنند تا تردد برای نیرو‌های خودی در جاده اهواز-خرمشهر با امنیت بیشتری امکان‌پذیر شود. امکاناتی هم که جهاد در این زمینه به کار گرفت، از طریق مردم، سازمان‌ها و نهاد‌ها تأمین‌شده بود. مثلاً فلان وزارتخانه یا اداره پنج دستگاه لودر داشت که یکی از آن‌ها را به جهاد اهدا کرده بود تا در جبهه به کار گرفته شود.

ما در هر سه مرحله عملیات بیت‌المقدس در نقش تدارکات و پشتیبانی تیپ ۲۵ کربلا، به سهم خود برای آزادی خرمشهر و تثبیت و استقرار رزمندگان، با توجه به گستردگی منطقه عملیاتی و اینکه دائم نیرو‌ها در حال پیشروی بودند، بسیار فعال بودیم و فشار زیادی را متحمل شدیم؛ گاهی در محور و خطی اعلام نیاز به مهمات می‌شد؛ اما وقتی ماشین حاوی مهمات به محل اعزام می‌شد، نیرو‌ها پیشروی کرده بودند و با شدت آتش دشمن، هر لحظه احتمال برخورد ترکش یا تیر به ماشین حمل مهمات و انفجار آن وجود داشت که اگر چنین اتفاقی می‌افتاد، ماشین به همراه راننده و نیرو‌های همراهش در یک‌لحظه با انفجار وحشتناکی دود می‌شد و به هوا می‌رفت.

اولویت ما تأمین وسایل جان‌پناه و تجهیزات و مهمات رزمندگان بود. کار رساندن مواد غذایی و آب هم با مشکلات خاص خودش روبه‌رو بود. گاهی در بین راه، تانکر آب هدف قرار می‌گرفت و با هدر رفتن آب، کار با تأخیر مواجه می‌شد و برای جایگزینی سریع، با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شدیم. در کنار همه این مشکلات، جابه‌جایی نیرو‌ها و رساندن آن‌ها تا خط مقدم، اولین وظیفه ما بود. از طرفی تعداد کافی خودرو نیز در اختیار ما نبود که همه را هم‌زمان سرویس دهیم. به همین دلیل به‌ناچار در دو یا چند مرحله این کار را سامان می‌دادیم و گاهی هم به همه واحد‌ها اعلام می‌کردیم که رأس ساعت فلان همه خودرو‌های واحدتان در خدمت تدارکات باشد تا کار انتقال نیرو‌ها به محل شروع عملیات یا خطوط محل درگیری به‌خوبی انجام گیرد.

جلوگیری از غرق شدن تجهیزات نظامی

به خاطر دارم در آب‌های ساحلی خرمشهر، لنجی نزدیک اسکله خرمشهر در حال غرق شدن بود که با دو سه نفر از نیرو‌ها داخل آن شدیم و بیش از چند هزار قبضه سلاح سبک را که عراقی‌ها برای نیرو‌های خودشان در خرمشهر فرستاده بودند، کشف و تخلیه کردیم.

از همه یگان‌های عملیاتی که وارد خرمشهر شده بودند، هر یک، یکی دو ماشین از این سلاح‌ها را تحویل گرفتند و بردند. ما هم بیش از سه وانت به‌عنوان هدیه به تیپ امام حسین (ع) فرستادیم. بیشتر اسلحه‌ها کلاشینکف بود و دوقبضه تیربار و چندین قبضه آرپی‌جی ۷ هم در بین سلاح‌ها وجود داشت که نصیب تیپ ما شد.

اگر این عملیات به‌سرعت اجرا نمی‌شد و مدت‌زمان بیشتری صرف آن می‌شد، از نظر پشتیبانی در بخش ملزومات شخصی و تأمین تجهیزات و مهمات هم به مشکل برمی‌خوردیم.

ناباوری فرماندهان از خبر فتح خرمشهر

روزی که خرمشهر به محاصره نیرو‌های ما درآمد، شهید حسین خرازی که وضعیت دشمن را دیده بود، به‌منظور تضعیف روحیه آن‌ها و تقویت روحیه رزمندگان، با خودرو از خاکریز خودی عبور و به سمت مرکز شهر خرمشهر حرکت کرد. خرازی هیچ ترسی از دشمن نداشت و در حین عملیات دائم می‌گفت این قسمت را پر کنید؛ فلان جا را آتش بریزید.

به خاطر دارم وقتی شهیدان احمد کاظمی و حسین خرازی به قرارگاه مرکزی عملیات اعلام کردند که ما الآن داخل خرمشهریم، در آن‌سوی بی‌سیم باورش برای فرماندهان قرارگاه مشکل بود و آن‌ها چندین‌بار تکرار کردند که ما داخل خرمشهریم و ۶ هزار نفر عراقی به شکل تظاهرات، خودشان را تسلیم کرده‌اند تا باورپذیر شد.

دیگر اینکه آن دسته از نیرو‌های عراقی که خودشان را به آب‌زده بودند که فرار کنند، اکثرشان غرق شدند یا هدف گلوله قرار گرفتند و جنازه‌های آن‌ها در کنار ساحل در دو طرف رودخانه به چشم می‌خورد.

چشیدن طعم پیروزی در خرمشهر

به‌هرحال استعداد و نبوغی که آن زمان فرماندهان و طراحان اصلی در قرارگاه مرکزی عملیات به خرج دادند؛ با حول و قوه الهی و تلاش واحد پشتیبانی و تدارکات، یگان‌های رزمی شرکت‌کننده در عملیات بزرگ بیت‌المقدس، همه اهداف پیش‌بینی‌شده و موردنظر محقق شد و ما طعم بسیار شیرین پیروزی را در آزادی خرمشهر چشیدیم و با شنیدن پیام امام خمینی (ره) از رادیو و بلندگو‌های واحد تبلیغات در جبهه، همه خستگی‌هایمان در رفت.

قبل از این عملیات، صدام اعلام کرده بود هر نیروی نظامی ایرانی که بتواند خرمشهر را فتح کند، کلید بصره را به او خواهم داد. طبق گزارش‌های نیرو‌های اطلاعات-عملیات، نیرو‌های عراقی تا نزدیک بصره فرار کرده بودند که اگر از قبل پیش‌بینی‌های لازم در خصوص تأمین امکانات و نیروی رزمنده شده بود، می‌توانستیم با تعقیب آن‌ها ضربات بیشتری به ارتش عراق وارد کنیم.

منبع:

فضل‌الله صابری، رضا اعظمیان جری، موقعیت الله وکیل، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، حوزه هنری استان اصفهان، تهران ۱۴۰۱، صص ۵۵، ۵۶، ۵۷، ۵۸

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تضعیف روحیه بعثی‌ها توسط شهید خرازی در خرمشهر بیشتر بخوانید »