به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس به نقل از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهرهگیری از انگیزههای دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامهریزیشده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقهای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیتالمقدس را نسبت به سایر نبردهای دوران هشت سال دفاع مقدس متمایز میکنند و باعث میشود که نبرد بیتالمقدس و آزادی خرمشهر قله افتخارات این دوران محسوب شود.
حاج رمضان الله وکیل؛ مسئول تدارکات تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) در دوران دفاع مقدس، در بخشی از کتاب خاطرات خود با عنوان «موقعیت الله وکیل»، به بیان اقدامات ارزشمند پشتیبانی و تدارکات در عملیات بیتالمقدس پرداخته است:
به نظر من از تدابیر صحیحی که از همان اولین روزهای شروع جنگ اندیشیده شد، فعال شدن پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی بود که در عملیات بیتالمقدس نیروهای آن آشکارتر وارد صحنه نبرد شدند و گامبهگام با نیروها از هر محور برای احداث دپو، سنگر، کانال و… بر اساس نیازهای یگانهای خودی اقدام میکردند.
سپاه هم از این عملیات به بعد، به فکر تقویت و تأمین تجهیزات مهندسی و ارتقای تواناییهای این واحد افتاد. زمانی که نیروهای تیپ ما (۲۵ کربلا) در مرحله اول عملیات بیتالمقدس به جاده اهواز-خرمشهر رسیدند، نیروهای جهاد و مهندسی سپاه، دپوی عظیمی به ارتفاع بیش از سه متر در امتداد جاده اهواز-خرمشهر از بعد از سهراهی پادگان حمید تا میدان ورودی شهر احداث کردند و درحالیکه در دید مستقیم دشمن بودند، موفق شدند تا این فاصله ۱۰۰ کیلومتری را در کمتر از یک هفته دپو کشی کنند تا تردد برای نیروهای خودی در جاده اهواز-خرمشهر با امنیت بیشتری امکانپذیر شود. امکاناتی هم که جهاد در این زمینه به کار گرفت، از طریق مردم، سازمانها و نهادها تأمینشده بود. مثلاً فلان وزارتخانه یا اداره پنج دستگاه لودر داشت که یکی از آنها را به جهاد اهدا کرده بود تا در جبهه به کار گرفته شود.
ما در هر سه مرحله عملیات بیتالمقدس در نقش تدارکات و پشتیبانی تیپ ۲۵ کربلا، به سهم خود برای آزادی خرمشهر و تثبیت و استقرار رزمندگان، با توجه به گستردگی منطقه عملیاتی و اینکه دائم نیروها در حال پیشروی بودند، بسیار فعال بودیم و فشار زیادی را متحمل شدیم؛ گاهی در محور و خطی اعلام نیاز به مهمات میشد؛ اما وقتی ماشین حاوی مهمات به محل اعزام میشد، نیروها پیشروی کرده بودند و با شدت آتش دشمن، هر لحظه احتمال برخورد ترکش یا تیر به ماشین حمل مهمات و انفجار آن وجود داشت که اگر چنین اتفاقی میافتاد، ماشین به همراه راننده و نیروهای همراهش در یکلحظه با انفجار وحشتناکی دود میشد و به هوا میرفت.
اولویت ما تأمین وسایل جانپناه و تجهیزات و مهمات رزمندگان بود. کار رساندن مواد غذایی و آب هم با مشکلات خاص خودش روبهرو بود. گاهی در بین راه، تانکر آب هدف قرار میگرفت و با هدر رفتن آب، کار با تأخیر مواجه میشد و برای جایگزینی سریع، با مشکلات عدیدهای مواجه میشدیم. در کنار همه این مشکلات، جابهجایی نیروها و رساندن آنها تا خط مقدم، اولین وظیفه ما بود. از طرفی تعداد کافی خودرو نیز در اختیار ما نبود که همه را همزمان سرویس دهیم. به همین دلیل بهناچار در دو یا چند مرحله این کار را سامان میدادیم و گاهی هم به همه واحدها اعلام میکردیم که رأس ساعت فلان همه خودروهای واحدتان در خدمت تدارکات باشد تا کار انتقال نیروها به محل شروع عملیات یا خطوط محل درگیری بهخوبی انجام گیرد.
جلوگیری از غرق شدن تجهیزات نظامی
به خاطر دارم در آبهای ساحلی خرمشهر، لنجی نزدیک اسکله خرمشهر در حال غرق شدن بود که با دو سه نفر از نیروها داخل آن شدیم و بیش از چند هزار قبضه سلاح سبک را که عراقیها برای نیروهای خودشان در خرمشهر فرستاده بودند، کشف و تخلیه کردیم.
از همه یگانهای عملیاتی که وارد خرمشهر شده بودند، هر یک، یکی دو ماشین از این سلاحها را تحویل گرفتند و بردند. ما هم بیش از سه وانت بهعنوان هدیه به تیپ امام حسین (ع) فرستادیم. بیشتر اسلحهها کلاشینکف بود و دوقبضه تیربار و چندین قبضه آرپیجی ۷ هم در بین سلاحها وجود داشت که نصیب تیپ ما شد.
اگر این عملیات بهسرعت اجرا نمیشد و مدتزمان بیشتری صرف آن میشد، از نظر پشتیبانی در بخش ملزومات شخصی و تأمین تجهیزات و مهمات هم به مشکل برمیخوردیم.
ناباوری فرماندهان از خبر فتح خرمشهر
روزی که خرمشهر به محاصره نیروهای ما درآمد، شهید حسین خرازی که وضعیت دشمن را دیده بود، بهمنظور تضعیف روحیه آنها و تقویت روحیه رزمندگان، با خودرو از خاکریز خودی عبور و به سمت مرکز شهر خرمشهر حرکت کرد. خرازی هیچ ترسی از دشمن نداشت و در حین عملیات دائم میگفت این قسمت را پر کنید؛ فلان جا را آتش بریزید.
به خاطر دارم وقتی شهیدان احمد کاظمی و حسین خرازی به قرارگاه مرکزی عملیات اعلام کردند که ما الآن داخل خرمشهریم، در آنسوی بیسیم باورش برای فرماندهان قرارگاه مشکل بود و آنها چندینبار تکرار کردند که ما داخل خرمشهریم و ۶ هزار نفر عراقی به شکل تظاهرات، خودشان را تسلیم کردهاند تا باورپذیر شد.
دیگر اینکه آن دسته از نیروهای عراقی که خودشان را به آبزده بودند که فرار کنند، اکثرشان غرق شدند یا هدف گلوله قرار گرفتند و جنازههای آنها در کنار ساحل در دو طرف رودخانه به چشم میخورد.
چشیدن طعم پیروزی در خرمشهر
بههرحال استعداد و نبوغی که آن زمان فرماندهان و طراحان اصلی در قرارگاه مرکزی عملیات به خرج دادند؛ با حول و قوه الهی و تلاش واحد پشتیبانی و تدارکات، یگانهای رزمی شرکتکننده در عملیات بزرگ بیتالمقدس، همه اهداف پیشبینیشده و موردنظر محقق شد و ما طعم بسیار شیرین پیروزی را در آزادی خرمشهر چشیدیم و با شنیدن پیام امام خمینی (ره) از رادیو و بلندگوهای واحد تبلیغات در جبهه، همه خستگیهایمان در رفت.
قبل از این عملیات، صدام اعلام کرده بود هر نیروی نظامی ایرانی که بتواند خرمشهر را فتح کند، کلید بصره را به او خواهم داد. طبق گزارشهای نیروهای اطلاعات-عملیات، نیروهای عراقی تا نزدیک بصره فرار کرده بودند که اگر از قبل پیشبینیهای لازم در خصوص تأمین امکانات و نیروی رزمنده شده بود، میتوانستیم با تعقیب آنها ضربات بیشتری به ارتش عراق وارد کنیم.
منبع:
فضلالله صابری، رضا اعظمیان جری، موقعیت الله وکیل، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، حوزه هنری استان اصفهان، تهران ۱۴۰۱، صص ۵۵، ۵۶، ۵۷، ۵۸
انتهای پیام/ 113