ابوالحسن داوودی

مقصر دستمزد نجومی سلبریتی‌ها، پلتفرم‌ها هستند؟

مقصر دستمزد نجومی سلبریتی‌ها، پلتفرم‌ها هستند؟



سحر دولتشاهی، مهرداد صدیقیان، پوریا رحیمی‌سام، مهدی حسینی‌نیا، سمیرا حسن‌پور، ترلان پروانه و مهران مدیری. این افراد که برخی از آن‌ها، همکاری‌هایشان تنها به یک پلتفرم محدود می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تصویر یک کارخانه «ورشکسته» را به ذهنتان بیاورید. فن کارخانه قژقژ می‌کند، کارگری در کارخانه نیست، روی دستگاه‌ها خاک نشسته و صاحب کارخانه‌ای مقابل حجمی از چک‌های برگشتی منتظر است تا بانک همه زندگی‌اش را توقیف کند، انگار تمام زندگی صاحب کارخانه به «غارت» رفته.

اجازه دهید روی این واژه یعنی «غارت» بایستیم و به سراغ یک نقل قول برویم، نقل قولی از ابوالحسن داوودی، سازنده «هزارپا و رخ دیوانه»: «جریانی که پلتفرم‌ها را شکل داد، خشت اول را بنیان گذاشت. سرمایه‌های آن‌ها مشکوک و مبهم بود و الان ما با مجموعه‌ای روبه‌رو هستیم که نه‌تنها کمک‌حال سینما نیستند بلکه سینما را «غارت» می‌کنند.»

مقصر دستمزد نجومی سلبریتی‌ها، پلتفرم‌ها هستند؟

غارتگر یا ورشکسته؟

برای درک بهتر صحبت‌های داوودی بهتر است نگاهی به بیلبوردهای‌ تبلیغاتی سطح شهر تهران بیندازیم. با چرخاندن ۴۵ درجه سر در یکی از خیابان‌های اصلی تهران، پوستر چند اثر نمایش خانگی دیده می‌شود و سهم فیلم‌های سینما (غیر کمدی) از تبلیغات شهری تقریباً صفر است. البته صحبت‌های داوودی درباره وضعیت کنونی نمایش خانگی به این اینجا خلاصه نمی‌شود: «من بعد از ٧ سال نمی‌توانم فیلم بسازم. بازیگران توسط پلتفرم‌ها آنگاژه شده‌اند و در انحصارند. شما وقتی حساب و کتاب می‌کنی می‌بینی که اینها (پلتفرم‌ها) حتی به پول خودشان هم نمی‌رسند، پس این یک صنعت «ورشکسته» است.» با کنار هم قرار دادن دو کلمه غارت و ورشکسته، همان تصویر ابتدایی که شرحش دادیم، مصداق پیدا می‌کند، مصداقی که به راحتی می‌تواند از طرف صاحبان پلتفرم‌ها، محکوم به سیاه‌نمایی شود، برای همین باید آنچه را داوودی بیان کرده مورد راستی‌آزمایی قرار دهیم.
از آنجایی که پلتفرم‌های نمایش خانگی علاقه و تمایلی به شفافیت ندارد، نمی‌توان عدد واضحی از چرخه این پلتفرم‌ها و یا بنا بر گفته داوودی، این صنعت ورشکسته درآورد، با این حال گمانه‌زنی‌های اطراف پلتفرم‌ها، حرف‌های داوودی را چندان هم دور از ذهن نمی‌دانند.

مقصر دستمزد نجومی سلبریتی‌ها، پلتفرم‌ها هستند؟

هزینه ساخت بالا، دستمزدها بالاتر

حدود سه سال قبل، یکی از مدیران سینمایی حداقل مبلغ دستمزد سال ۱۴۰۰ را افشا کرد و گفت: «برخلاف آثار سینمایی که هر بازیگری می‌تواند رقمی را به تهیه‌کننده پیشنهاد کند، در شبکه نمایش خانگی، تقریباً نمودار منظمی برای دستمزد بازیگران وجود دارد. به این ترتیب که بازیگران خیلی چهره و موردعلاقه مردم که تعدادشان به عدد انگشتان دست هم نمی‌رسد، هر ماه ۳۵۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان می‌گیرند.»

رقم نهایت ۵۰۰ میلیون تومان در سال ۱۴۰۰، به تناسب افزایش قیمت‌های ساخت سریال بالا رفت و اوایل امسال خبری منتشر شد مبنی بر اینکه بخش مهمی از بازیگران نمایش خانگی، رقم‌های قرارداد خود را به دلیل طولانی شدن پروژه‌ها و تغییر قیمت ارز در طول سال به دلار می‌بستند. رقم تقریبی ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان در سال اخیر برای تولید یک اثر عملاً به رقمی معمولی برای تولید یک اثر درآمده است. این درحالی است که پیش از همه‌گیر شدن پلتفرم‌های نمایش خانگی در دوران کرونا، این پلتفرم‌ها کمتر یا هم‌اندازه سینما مبالغی را پرداخت می‌کردند. البته به غیر از چند اثر معدود که داوودی هم آن‌ها را آثاری با منابع مالی مشکوک می‌داد. اما پس از سال ۱۴۰۰ ناگهان رقم قراردادها سر به فلک کشید.

در یک مورد از این قرار دادهای پلتفرم‌ها، رقم ۵ میلیارد برای هر قسمت ثبت شده که یعنی اگر آن اثر حدود ۱۲ قسمت به طول بینجامد، آن بازیگر مطرح حدود ۶۰ درصد از نمایش خانگی درآمد کسب کرده است. با این حال مسئله اصلی در پلتفرم‌های نمایش خانگی که داد فرهنگ را در آورده، موضوع میزان قراردادها نیست. بلکه مسئله اصلی اثری است که این قراردادها رو سینما می‌گذارد و به نوعی آن را غارت می‌کند. امیرعباس ربیعی، کارگردان فیلم «ضد» و «لباس شخصی» در گفت‌وگویی از انحصاری می‌گوید که دستمزدهای نجومی پلتفرم‌ها آن را پدید آورده: «وقتی حداکثر ۴۰ تا ۵۰ بازیگر در سینمای ایران داریم که در تمام فیلم‌هایی که تولید می‌شوند، حضور دارند، وقتی رقابتی نباشد تا بازیگر برای رسیدن به نقش زحمتی متحمل شود، وقتی دستمزد آنقدر بالا و خلاف عرف است، این روند باعث متضرر شدن سینما می‌شود. از این جهت است که می‌گویم انحصار فساد می‌آورد. ما باید درها را باز کنیم تا سالانه چند بازیگر با استعداد و خوب وارد سینما شوند.»

با نگاهی به آثار چند وقت اخیر این پلتفرم‌ها، انحصار به وضوح دیده می‌شود. البته حضور تکراری افراد در شبکه‌های نمایش خانگی موضوع تازه‌ای نیست و در سال‌های اخیر این موضوع مکرراً تکرار شده است. در آثاری که امسال در نمایش خانگی پخش شده، این بازیگران هم به‌عنوان بازیگران چند اثره دیده می‌شوند،

افرادی همچون سحر دولتشاهی، مهرداد صدیقیان، پوریا رحیمی‌سام، مهدی حسینی‌نیا، سمیرا حسن‌پور، ترلان پروانه و مهران مدیری. این افراد که برخی از آن‌ها، همکاری‌هایشان تنها به یک پلتفرم محدود می‌شود و اثری با دیگر پلتفرم‌ها نمی‌سازد. این موضوع را برخی به حق انحصاری برخی پلتفرم‌ها با بازیگرانی خاص دارد. انحصار ایجاد شده در این پلتفرم‌ها باعث شده تا بازیگران محدودی بتوانند در چرخه سینما و پلتفرم‌ها قرار بگیرند. اتفاقی که حاصل آن شده بیرون افتادن بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده بازیگری از صحنه هنر کشور. البته مسأله انحصار تنها به افراد محصور نمی‌شود و پایش به باقی زمینه‌ها هم کشیده شده است.

یکی از بارزترین نمونه‌های این انحصارها مسئله انحصار در محتواست. اصولاً وقتی پول‌های کلان پشت آثار فرهنگی قرار می‌گیرند، منطق بازار را هم با خود وارد می‌کنند. منطقی که می‌گوید، آنچه باید تولید شود که بیشتر ظرفیت دیده شدن و یا به‌اصطلاح وایرال شدن را داشته باشد. به همین دلیل در چند وقت اخیر، میل به آثار جنایی و یا کمدی اصل بازار نمایش خانگی را در دست گرفته است. دامنه این انحصار به سینما هم کشیده شده با این تفاوت که ردپای جنایی‌ها در آثار سینمایی دیده نمی‌شود. با این حال هنوز اصلی‌ترین مشکل نمایش خانگی مسئله انحصار در بازیگران و ژانر نیست، بلکه باید اصل ماجرا را در جای دیگری پیدا کرد.

مقصر دستمزد نجومی سلبریتی‌ها، پلتفرم‌ها هستند؟

دخلشان چیست که به خرجشان نمی‌خورد؟

برای بررسی دقیق‌تر وضعیت مالی پلتفرم‌ها باید به سه راه به درآمدزایی این پلتفرم‌ها اشاره کنیم؛ اولین طریق درآمدزایی پلتفرم‌ها از راه تبلیغات است. تبلیغاتی که با قانون و بی‌قانون، قبل، بعد، حین و حتی در میانه اثر جا می‌گیرند.

دومین درآمدزایی از محل اشتراک است، اشتراک‌هایی که هر سال و حتی هر شش ماه یک‌بار افزایش پیدا می‌کنند. مورد جالب این افزایش درآمدها در بلیت‌های اکران آنلاین پلتفرم‌ها اتفاق افتاد، زمانی که تنها گمانه‌زنی‌هایی پیرامون افزایش قیمت بلیت در سینما رواج پیدا کرده بود، پلتفرم‌های نمایش خانگی، پیش‌قدم شدند و قیمت اکران آنلاین را به یکباره افزایش دادند، اتفاقی که باعث شد در اتفاقی عجیب بلیت اکران آنلاین از قیمت بلیت سینما گران‌تر شود.

سومین راه درآمد پلتفرم‌ها از محل ترافیک اینترنتی است که به‌نظر می‌رسد دربرابر درآمد حاصل از مورد اول چندان به چشم نمی‌آید. تبلیغات در پخش رئالیتی‌شوها یا سریال‌ها باعث می‌شود که درآمد قابل توجهی برای پلتفرم ایجاد شود. تبلیغاتی که بی‌توجه به مدل‌های مشابه خارجی و قواعد بالادستی، به شکلی بی‌قاعده تبلیغ پخش می‌کند. این مسئله به موضوعی تکراری تبدیل شده است که تمام کشورهای صاحب پلتفرم در جهان هنگامی که اشتراکی به فروش می‌رسانند دیگر در میانه اثر تبلیغ پخش نمی‌کنند، با این حال پلتفرم‌های نمایش خانگی ایرانی خود را تافته جدا بافته می‌دانند و در هر جایی از اثر تبلیغ پخش می‌کنند.

چپاندن تبلیغ نشان از بی‌پولی ماست

همین مسئله یعنی قرار دادن تبلیغ به هر شکل ممکن در اثر، مخاطب را به گزاره داوودی نزدیک می‌کند، گزاره‌ای می‌گفت پلتفرم‌ها ورشکسته هستند و یا با نگاهی همراه با اغماض یا نزدیک به ورشکستگی. جدای از مدل تبلیغات، عدم هزینه برای آثار خلاقانه و تکرار مؤلفه‌های حساب پس داده شده، در ژانر و باقی موضوعات نشان از وضع بد این پلتفرم‌ها دارد. پلتفرم‌هایی که خود را در یک چرخه معیوب انداخته‌اند. چرخه‌ای که از یک سو نیاز سیری‌ناپذیری به بازیگران شناخته‌شده دارند و از طرف دیگر برای نگه داشتن آن‌ها باید خرج‌های میلیاردی کنند و درنهایت نمی‌توانند سرمایه هزینه‌شده را برگردانند.

یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث می‌شود این پلتفرم‌ها در چنین چرخه معیوبی بمانند، خرج نکردن بر اساس دخلشان است. دخلی که در همه جای جهان بر اساس میزان درآمد حاصل از فروش اشتراک پر می‌شود، اما در ایران تنها پاشنه آن روی حضور چهره‌ها و تبلیغات بی‌حصر می‌چرخد. پاشنه‌ای که معلوم نیست تا کی پشت عدم شفافیت پنهان بماند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مقصر دستمزد نجومی سلبریتی‌ها، پلتفرم‌ها هستند؟ بیشتر بخوانید »

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد



شمار فراوانی از امضاء کنندگان دومین بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» سینماگر نیستند و اغلب فعالان (حوزه مستند و کوتاه) یا عوامل پشت صحنه مثل تدارکات هستند.

 سرویس فرهنگ و هنر مشرق – جنبش هدفمند مشارکت سیاسی  سینماگران و فعالیت‌های سیاسی آنان در قالب بیانیه سازی از آبان ۹۸ تبدیل به کارزاری سیستماتیک برای تحریک افکار عمومی بدل شد.

انتشار «بیانیه‌ تفنگت را زمین بگذار ۱» که همزمان با حادثه متروپل منتشر شد، با تمام بیانیه‌های سال‌های اخیر سینماگران تفاوت داشت. با توجه به رخدادهای امروز، نویسندگان متن و بخشی از امضاء کنندگان به صورت مشخص با اهداف از پیش تعیین شده‌ای به نیروهای امنیتی خلع سلاح را پیشنهاد دادند.

 این پیشنهاد خلع سلاح با اینکه چهار ماقبل منتشر شد اما در شرایط کنونی معنای دیگری دارد. با توجه به هجوم شبانه اغتشاشگران به خیابان‌ها به نظر می‌رسد این بیانیه (انتشار در هشتم خرداد ۱۴۰۰) با نگاهی آینده‌نگرانه در پیامد «فتنه اخیر» طراحی شده است.

در متن بیانیه «تفنگت را زمین بگذار(۱)» که در نوبه نخست منتشر شد، هدفگذاری صرفا زمینه‌ای پیشنهادی برای خلع سلاح نیروهای انتظامی و امنیتی نبود، بلکه مضمون وجوه اعتراضی بر این مبنا بود که اگر سلاحتان را بر زمین نگذارید، ممکن است عواقب بدی در انتظار نیروهای امنیتی باشد. حملات وحشیانه اغتشاشگران پیامد این بیانیه و رفتارهای جمعی سلبریتی‌هاست.

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد
مصطفی آل احمد و محمد رسول‌اف بانیان نخستین بیانیه تفنگت را زمین بگذار 

در متن کامل این بیانیه آمده است:

“فوج خروشان مردم ستم‌دیده‌ از جای‌جای ایران، فریاد همراهی و همدلی با مردم دردمند آبادان سرداده‌اند. اکنون که خشم عمومی از فساد، دزدی، ناکارآمدی، سرکوب و خفقان، امواج هم‌بسته‌ای از اعتراضات مردمی را به دنبال داشته است، از همه‌ی افرادی که در یگان‌های نظامی تبدیل به عامل سرکوب مردم شده‌اند، می‌خواهیم، سلاح‌های خود را زمین گذاشته و به آغوش ملت بازگردند. “

در زمان فروریختن برج متروپل و ناآرامی‌ها پس از این رخداد، این بیانیه تقریبا شبیه یک طنزسیاسی – سینمایی به نظر می‌رسید، اما استفاده از تک‌تک عبارات این بیانیه نشان می‌دهد متن به نگارش درآمده توسط تیم رسول‌اف و آل احمد با نوعی آینده‌نگری خاص به نگارش درآمد.

در تماس نویسندگان با بسیاری از امضاء کنندگان، این بیانیه  به قصد هم‌دردی با مردم آبادان امضاء شد، اما امضاء آنان دریک بیانیه ضدامنیتی مورد سوء استفاده قرار گرفته است.

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد

بسیاری از سینماگران که متوجه این ترفند ضد امنیتی شدند امضای خود را پس گرفتند و حتی قرار شد عده‌ای بدون آنکه اعلام کنند  انصراف پنهانی خود را با مدیران میانی سازمان سینمایی درمیان بگذارند. رسول‌اف زمانی که با این ترفند نرم مواجه شد با انتشار متنی در اینستاگرامش خبر داد که پس از انتشار بیانیه معروف به تفنگت را زمین بگذار، تماس‌های گسترده و پرشماری از سوی نهادهای مختلف با سینماگران امضاکننده این بیانیه گرفته شده و از آنها خواسته شده امضایشان را پس بگیرند یا با خبرگزاری‌ها برای «بی‌اعتبار کردن» این بیانیه گفت‌وگو کنند.

رسول‌اف در صفحه اینستاگرام خود نوشت: برخی از امضاکنندگان را از دستگیری ترسانده‌اند یا به برخی گفته‌اند دیگر نمی‌تواند کار کنند و با نظامی‌گری صدای سینماگران علیه خشونت را ساکت کنند.

مجید برزگر، جعفر پناهی، لیلا حاتمی، پوران درخشنده، رضا درمیشیان، مهدی کرم‌پور، ابوالحسن داوودی، محمد رسول‌اف، کتایون ریاحی، مصطفی آل‌احمد، سامان سالور، علیرضا رئیسیان، بهتاش صناعی‌ها، مریم مقدم، علی مصفا و تهمینه میلانی از جمله امضاکنندگان بیانیه بودند.

اما پس از این واکنش رسول‌اف بیش از ۷۰ سینماگر دیگر همچون مسعود کیمیایی، پگاه آهنگرانی، نگین امین‌زاده، پریسا پروین‌نیا، هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، نازنین فراهانی، مرضیه وفامهر، امین جعفری، مانی حقیقی، سیامک‌ کاشف‌آذر، مسعود کرامتی، پوریا نوری، کیارش اسدی‌زاده، مجید پیل‌افکن، رشته صدر عرفایی، سامان سالور، علی مصفا، مجتبی میرتهماسب، تهمینه میلانی، حسن برزیده جعفر پناهی، پوران درخشنده، مجید برزگر، رضا درمیشیان، محمد رسول‌اف و کتایون ریاحی هم به امضا کنندگان این بیانیه پیوسته‌اند.
 

اما این کارزار سخت که برخاسته از گروه‌های مجازی رسول‌اف، مصطفی آل‌احمد و جعفر پناهی کلید خورد، تبدیل به رویه خطرناکی شد، در روزهای اخیر با توجه به پایین آمدن آستانه افکار عمومی به بهانه اغتشاشات اخیرهسته‌های بیانیه‌ نویس فعالیت خود را از سر گرفته‌اند و  درخواست مکرر از نیروهای انتظامی برای تهییج شورشیان از سوی طیف دیگری از سینماگران همچنان دنبال می‌شود.

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد

دومین بیانیه تقریبا با همان ادبیات بیانیه اول به نگارش درآمده اما یک تفاوت ساختارشکنانه در آن موج می‌زند. در بخشی از ساختارشکن‌ترین متن این بیانیه آمده است: ایستاده‌ایم، در کنار جوانانی از جان گذشته و خردمند که رهبران و پیشروان حقیقی جنبش هستند. جنبشی که شکوهمندانه هیچ نوع استبداد، ولایت و دیکتاتوری منقضی را نمی‌پذیرد.

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد

اغلب امضاء کنندگان این بیانیه به غیر از بازیگر فیلم عنکبوت زهرا امیرابراهیمی، شبنم طلوعی (بازیگر و مبلغ بهاییت)، عبدالرضا کاهانی (مبلغ مذهبی سابق بنیاد سینمایی فارابی و فیلمساز ساکن کانادا) علی عباسی (کارگردان فیلم عنکبوت)، نام منیژه حکمت و دخترش که در ریاست ابراهیم رئیسی در قوه قضائیه با عفو مواجه شد توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند. سایر امضاء کنندگان اغلب روزنامه‌نگاران و نویسندگان سینمایی متوسطی  هستند که همچنان با شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی در داخل کشور همکاری دارند و چهره‌های سرشناسی نیستند.

شمار فراوانی از این اسامی سینماگر نیستند و اغلب فیلمسازانی هستند که تلاش می‌کنند با این عنوان شناخته یا دستگیر شوند. اما در درگاه‌های خبری معارض به عنوان فیلمساز شناخته می‌شوند.

اما بیانیه دوم با چهره‌های به شدت  متوسط به این دلیل منتشر شده تا سطح تنش‌های اغتشاشاگران با نیروی انتظامی گسترش پیدا کند و از سویی دیگری مطالبه خلع سلاح در میان طیف‌های دیگری از سلبریتی‌ها در حوزه‌های مختلف گسترش پیدا کند.

ضرورت دارد با دیگر مسئولان صدا و سیما، حوزه‌های مرتبط با ساترا و وزارت ارشاد بازنگری جدی درباره فعالیت‌های امضاء کنندگان این بیانیه داشته باشند و در این پیچ تاریخی نهادهای مذکور قاطعیت بیشتری از خود نشان دهند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد بیشتر بخوانید »