ابوالفضل‌العباس‌

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس



عزاداران حسینی سراسر ایران زمین را به خیمه بزرگ عاشقان سالار شهیدان تبدیل کرده اند. آداب و رسوم خاص عزاداری در مناطق مختلف کشورمان آمیخته با فرهنگ و جغرافیای خاص آن محیط است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ایرانیان از دیرباز حب و ارادت خود را به اهل‌بیت‌(ع) ثابت کرده‌اند و در هر شرایط و اوضاع و احوالی پرچمدار عزای امام حسین(ع) در محرم و صفر بوده و هستند.

مراسم سوگواری و عزاداری سیدالشهدا(ع) در سراسراین سرزمین در قالب آیین‌های مختلف باشکوه، جذاب و معنوی برگزار می‌شود که هرکدام از آنها با بیان وقایع تاسوعا و عاشورا، بازسازی مصائب شهادت امام حسین(ع) و اسارت اهل‌بیتش مخاطبان زیادی را متوجه خود می‌کنند که این مهم تابع آداب ورسوم خاصی است که از گذشته‌های دور بر جا مانده است.

با فرارسیدن تاسوعا و عاشورایی که تمام آسمان و زمین را داغدار می‌کند، مراسم ویژه‌ای در مناطق مختلف ایران برگزار می‌شود که نهایتا همه آنها به یک حقیقت، آن هم پیروزی خون بر شمشیر ختم می‌شود.

از چهل منبری تا بانگ چمریانه در لرستان

سنت عزاداری ایام ماه محرم در لرستان از قدمت خاصی برخوردار است که ورای گونه گونی و تنوع این رسومات در مناطق مختلف و شهرهای لرستان برخی از این آداب و رسوم در فرهنگ مردم لرستان شاخص محسوب شده و حتی در سطح ملی نیز با جنبه ای متمایز به نام مردم این استان مطرح شده اند.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

از آیین خره مالی یا گل اندودی در روز عاشورا تا آیین چهل منبری گرفته تا بانگ چمریانه در عزای حسینی و سبک خاص سینه زنی و نوحه خوانی لری و لکی و دها رسم و سنت دیگر ویژگی های سنن و رسومات کهن قوم لر در عزاداری سالار شهیدان و یاران باوفایش را نشان می دهد.

در خرم‌آباد تکایای محلی، محل خاصی برای عزاداری جوانان این شهر است، قدیمی‌ترین تکایا که به استناد کتیبه آن دارای بیش ۱۵۰ سال قدمت است، در محله درب دلاکان قرار دارد، با آغاز ماه محرم جوانان با تهیه پارچه‌های سیاه و داربست‌های فلزی به شیوه سنتی تکیه‌های عزاداری را در سطح محلات مختلف دایر می‌کنند و افراد مسن‌تر نیز با آماده کردن ابزار عزاداری همچون زنجیززنی، چهل چراغ، علم عزاداری و بلندگو و طبل‌ها خود را آماده می‌کنند.

شروع مراسم عزاداری مردم خرم‌آباد با صدای ساز و دهل که آهنگ حزن‌انگیز (چمرونه) را می‌نوازد آغاز می‌شود، پس از نواخته شدن این آهنگ، عزادارن حسینی و دسته‌های عزادار که شامل سینه زنان و زنجیرزنان حسینی هستند، در خیابان ها حرکت می کنند و در مقابل تکیه ها به عزاداری می پردازند.

سینه زنان خرم‌آبادی به شیوه‌ای خاص که ویژه مردم این شهر است سینه زنی می‌کنند، در این شیوه ابتدا سینه زنان نشسته و سینه می زنند بعد وقتی که نوحه خوان فریاد می‌زند(ای وا شهیدا به دشت کربلا) همگی سرپا می ایستند و ضمن جواب دادن به نوحه خوان با دودست به سینه می زنند.

سینه‌زن‌ها و دسته‌های زنجیرزنی دسته دسته گردهم می‌آیند و با کامل شدن هیات‌ با تشکیل ۲ ستون به عزاداری می‌پردازند و با توجه به اینکه مردم استان لرستان اعتقاد خاصی به حضرت ابوالفضل(ع) دارند، در بین نوحه خوانی بسیار ذکر یا ابوالفضل می گویند.

تعزیه سیار اراک

تعزیه سیار اراک یکی از آیین‌های نمایشی سوگواری است که درطول ۱۱ روز اول ماه محرم در بازار سرپوشیده اراک اجرا می‌شده و قدمت این آیین به زمان تأسیس این شهر یعنی بیش از ۲۰۰ سال قبل برمی‌گردد.

این آیین با شرکت ۲۵ گروه تعزیه‌خوان در مجموعه تاریخی بازار اراک با شور فراوان و به‌صورت خودجوش با همت مردم و پیشکسوتان هیأت‌های مذهبی اجرا می‌شود.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

حرکت کاروان غم و شبیه‌خوانی با حضور هیأت‌های قدیمی اراک از برنامه‌های این آیین سنتی به‌شمار می‌رود که در گذشته‌های دور توسط هیأت‌ها و گروه‌های تعزیه دو محله بزرگ اراک یعنی قلعه و حصار اجرا می‌شد. تعزیه سیار اراک همراه با یک آیین عاشورایی دیگر در فهرست آثار ملی کشور تحت عنوان میراث معنوی استان مرکزی به ثبت رسیده است.

در این آیین دو گروه تعزیه‌خوان از دو بافت جمعیتی مجزا در محله‌های اصلی شهر وارد بازار می‌شدند و برای آن‌که صدای گروه اول مزاحم گروه بعدی نشود فاصله بین مراسم با چندین پرچم و چلچراغ مجزا می‌شد.

تعزیه سیار تا سال ۱۳۴۲ خورشیدی به‌طور جدی در اراک برگزار می‌شد اما پس از آن به علت جلوگیری از عزاداری‌های محرم و شرایط سیاسی وقت حاکم بر کشور، اجرای آن متوقف و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ دوباره از سر گرفته شد اما باز متوقف شد و در سال‌های اخیر هم تلاش‌هایی برای اجرای آن صورت گرفته است.

در اجرای تعزیه سیار، نخست نقاره‌زنان و شترها وارد بازار می‌شوند، پس ازآن گروه سینه‌زنان ودرادامه هم شبیه‌خوانان می‌آیند و طول بازار را طی می‌کنند.

منبرکشی؛ رسمی عاشورایی

مراسم منبرکشی از جمله مراسم ایام محرم است که در محله‌های قدیمی شهرستان ساری اجرا می‌شود و کسانی که خادمان منبر هستند و نسل به نسل منبر را نگهداری می‌کنند، چند روز قبل از اجرای مراسم، منبر را بیرون آورده و یک پارچه سبز روی آن می‌اندازند و در روز تاسوعا از اذان صبح خادمان منبر مشغول پخت برنج نذری می‌شوند که این برنج به‌عنوان تبرک به عزاداران داده می‌شود.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

در مراسم منبرکشی گروه زنان به پای منبرها رفته و با ذکر صلوات از زیر منبر رد می‌شوند و پارچه سبزی به‌عنوان دخیل برای ادای نذرشان به منبر گره می‌زنند و شمع را داخل تشت پر از گل که روی منبر قرار دارد روشن می‌کنند، آنگاه اگر نذری داشته باشند که شامل خرما، شربت یا مبلغی پول می‌شود، به خادم منبر می‌دهند تا حاجت آنها برآورده شود.

شمسعلی ترک از پیرغلامان حسینی با اشاره به سنت دیرینه مراسم منبرکشی می‌گوید: این مراسم تا پاسی از نیمه‌شب ادامه دارد و اهالی معتقدند زیارت منبر و عبور از زیر آن یک‌سال سلامتی خانواده را تأمین می‌کند و در گذشته برخی افراد برای گرفتن حاجت پابرهنه برای روشن کردن شمع به پای منبر می‌رفتند و عده‌ای نیز سر یا شانه خود را گل مالی می‌کردند و در ساری رسم بر این بود که شمع بلندی را به پای منبر آورده و روشن می‌کردند اما امروزه این رسم از بین رفته است.

چلچلا، ارادت تکیه‌ها

شهرستان مجن در نزدیکی شاهرود واقع در استان سمنان به‌عنوان برگزارکننده برخی مراسم ویژه عاشورایی مطرح است. برگزاری آیین قدیمی چلچلا در این شهرستان از شب سوم ماه محرم و همزمان با غروب آفتاب، در دو تکیه‌ بزرگ مجن آغاز می‌شود و تا شب دهم محرم ادامه می‌یابد.

آیینی که در فهرست میراث معنوی کشور نیز ثبت شده است.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

دم‌دمای غروب، در تکیه‌ پایین، ابتدا فراشان تکیه را آب و جارو می‌کنند و پس از آن فضای تکیه را با جاجیم و چادر شب فرش کرده و چهل پایه چراغ شمعدان را برای برگزاری مراسم در محل می‌چینند.

خادمان در تکیه‌ مقابل و رو به جمعیت حاضر می‌ایستند و متولی تکیه یا به اصطلاح محلی‌ها بابای تکیه، با لحنی دلنشین دعا می‌خواند. زنان و دختران روی پشت‌بام‌های پلکانی اطراف تکیه، مراسم را تماشا می‌کنند.

در این آیین پس از ذکر صلوات، بخش‌هایی از زیارت عاشورا خوانده می‌شود و سپس برای سلامت و فرج امام زمان(عج) دعا می‌کنند و حضار با «آمین» پاسخ می‌گویند.

در حین اجرای مراسم، مردم نذورات خود را روی سفره‌های کرباسی قرار می‌دهند و برای تبرک از خادمان بسته‌ کوچکی از نبات می‌گیرند. در پایان مراسم، بعد از دعا برای شفای بیماران و ذکر فاتحه، چراغ‌ها را دست‌به‌دست می‌کنند، می‌بوسند و می‌چرخانند و سپس نماز مغرب را اقامه می‌کنند.

چک چکو، سنگ‌زنی فارسی‌ها

چک‌چکو در استهبان فارس و بعضی شهرهای دیگر استان و حتی سایر مناطق ایران برگزار می‌شود. مردم استهبان در میدان اصلی شهر حلقه می‌زنند و با حرکاتی هماهنگ به‌صورت دوار حرکت می‌کنند و دو قطعه سنگ یا چوب را با ریتمی مشخص به یکدیگر می‌کوبند. در همین حین مرثیه‌خوان هم نوحه‌خوانی می‌کند.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

پیشینه‌ آیین چک‌چکو به بعد از حادثه‌ عاشورا بازمی‌گردد که پس از شهادت امام حسین(ع) لشکریان یزید با اسب‌هایشان بر جنازه‌ شهدای کربلا تاختند و این آیین واکنشی به سم‌کوبی اسبان اشقیا بر پیکر شهدای کربلاست.

هنگام مرثیه‌خوانی و با اشاره‌ نوحه‌خوان، عزاداران به جای سینه‌زدن، سنگ‌ها را در دودست بالا می‌برند و در بالای سر، آنها را به‌هم می‌زنند و همزمان با ریتم نوحه، خم شده و دوباره سنگ‌ها را به یکدیگر می‌زنند، سپس به صورت هماهنگ یک گام به جلو و یک گام به عقب برمی‌دارند و دم یا بیت اول نوحه را تکرار می‌کنند. این آیین که قدمتی ۲۰۰ساله دارد در فهرست میراث معنوی یونسکو ثبت شده است.

حسن‌ حسین گویان گالیکش

اهالی فارسیان گالیکش در استان گلستان هرساله در روزهای پایانی دهه اول محرم بعد از برگزاری مراسم علم‌گردانی و زنجیرزنی در سطح روستا و میدان الغدیر شهر گالیکش، آیین سنتی و کهن معروف به «حسن، حسین» که از پدرانشان به یادگار مانده را اجرا می‌کنند و از پیر تا جوان با تشکیل دسته‌ای دایره‌ای‌شکل دور علمی با نماد دست حضرت ابوالفضل(ع) بر سر آن و پوشیده با پارچه سیاه و روسری‌های رنگارنگ به سینه‌زنی و نوحه‌خوانی می‌پردازند.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

مردم این روستا در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی آخرین برنامه مراسم عزاداری خود را به اجرای آیین «حسن، حسین» اختصاص می‌دهند و با تشکیل جمعی دایره‌ای شکل دست‌های چپ به کمر یکدیگر و دست‌های راست به بالا دور علم امام‌حسین(ع) با حرکت دادن همزمان پاهای خود سینه‌زنی می‌کنند و یک نفر صحنه‌گردان می‌گوید «حسن» و بقیه ندای «حسین» سرمی‌دهند. مداحی که به‌عنوان میدان‌دار در کنار علم ایستاده شعرهایی با مضمون «حسین آقام وای- یا امام‌حسین آقام وای، حسن حسین ما چه شد، در شهر کوفه کشته شد» را در کنار سایر اشعار فریاد می‌زند و عزاداران مدام تکرار می‌کنند و به مرور روند سینه‌زنی و مداحی تندتر می‌شود و مراسم شور حسینی بیشتری پیدا می‌کند.

کرمانی‌ها و «چهل منبرو»

مردم استان کرمان با دارا بودن پیشینه مذهبی از گذشته‌های دور با فرا رسیدن ماه محرم به‌ویژه روزهای تاسوعا و عاشورا با آداب و رسوم خاصی خاطره سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفایش را زنده می‌کردند.

در برخی از شهرها و مناطق استان کرمان مانند بم در گذشته‌ای نه‌چندان دور مردم در عصر تاسوعا پای برهنه از امامزاده‌ای به امامزاده دیگر و از زیارتگاهی به زیارتگاه دیگر می‌رفتند و در آنجا شمع روشن می‌کردند. این عمل را به اصطلاح «چهل منبرو» می‌گفتند. روز دهم محرم که مصادف با روز عاشوراست غالبا مداحان هیأت‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی سعی می‌کنند نوحه‌ای در وصف این روز تهیه و ارائه کنند.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

در برخی از روستاها و بخش‌های کرمان از جمله زنگی‌آباد، چترود و جوپار در روز عاشورا اقدام به شبیه‌گردانی می‌کنند. در این روز تعدادی از جوان‌های فعال با ملبس‌شدن به لباس‌های مشابه لباس‌های خاندان اهل بیت(ع) و لباس‌های سربازان ابن‌سعد و نامگذاری بعضی از افراد به‌عنوان شمربن ذی‌الجوشن، ابن‌سعد، حرمله، حربن ریاحی، علی‌اکبر، قاسم‌بن‌الحسن، ابوالفضل‌العباس، امام‌حسین و سایر کسانی که درواقعه کربلا نقش‌هایی داشته‌اند وتدارک وسایل از قبیل خیمه وخرگاه واسب سپاه، گهواره علی‌اصغر و اسب زخمی منظره‌ای از واقعه وحوادث کربلا رامجسم می‌سازند تا بدین وسیله افکار نظاره‌گران رامتوجه آن ایام سخت ودشوار کنند.

“هیا مظلوم” و دمام زنی در بوشهر

مردم بوشهر با شروع ماه محرم با برپا کردن خیمه‌ها و سیاه‌پوش کردن تکیه‌ها، مساجد و حسینیه‌ها و نصب پرچم‌های عزا بر سر درب منازل و معابر، خود را برای عزاداری و سوگواری سالار شهیدان آماده می‌کنند. سینه‌زنی به همراه نوای غم انگیز نوحه‌خوانان از ویژگی‌های مراسم عزاداری بوشهر است.

سینه‌زنی، نوحه‌خوانی و نوازندگی سنج و دمام بوشهری‌ها از ویژگی‌های مراسم عزاداری در این استان است. این نوع مراسم عزاداری به سبب سبک ویژه و خاص برگزاری و همچنین قدمت زیادی که دارد در فهرست آثار معنوی کشور به ثبت رسیده است.

سینه زنی بوشهری بدین شکل است که نوحه‌خوان در وسط می‌ایستد و بین ۵ تا ۲۰ حلقه انسانی، دور او تشکیل می‌شود. سینه‌زن‌ها به صورت دایره‌ای می‌چرخند و حرکت پای آنان با نوای نوحه‌خوان هماهنگی دارد.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

جالب است بدانید از ۴۳ آثار معنوی استان بوشهر که در ثبت آثار ملی به ثبت رسیده، بیش از نیمی از این آثار آئین و مراسم سوگواری مردم این استان است که دارای ویژگی‌هایی خاصی هست. عزاداری استان بوشهر نه تنها به عنوان یکی از منحصربه‌فردترین عزاداری‌ها شناخته می‌شود، بلکه عزاداری این منطقه از تنوع بی‌نظیری برخوردار است. سینه‌زنی، نوحه‌خوانی، سنج و دمام‌زنی، پامنبری، هیامظلوم، یزله و مقتلک علی اصغر (علیه‌السلام) از آئین‌های مراسم ماه محرم در استان بوشهر است.

شکل صحیح هیا مظلوم بدین گونه است که اصولاً تعداد هفت تا ۹ نفر به اصطلاح سر (جلو) می‌ایستند و باقی افراد به شکل معمولاً برابر، تقسیم و پشت سر آخرین نفر در سمت راست و آخرین نفر در سمت چپ قرار گرفته و همانند قطار یک ردیف را تشکیل می‌دهند، دست‌های‌شان را به صورت کشیده پشت کمر یکدیگر زنجیروار می‌گذارند و مسافت را طی می‌کنند.

نوحه پامنبری یکی دیگر از آئین‌های زیبای عزاداری سنتی مردم استان بوشهر است که در ایام محرم قبل از سخنرانی مذهبی کنار منبر به صورت جمعی و با سبکی خاص اجرا می‌شود.

در مراسم سینه زنی، سوگواران با حلقه بین مداح سینه‌زنی می‌کنند که مداح با نواح‌خوانی و پاسخ سینه‌زنان جلوه خاصی از عزاداری نشان می‌دهند. سینه‌زنی در بوشهر و سایر شهرهای استان با شکوه خاصی برگزار می‌شود و در نوع خود گونه‌ای از اتحاد و همبستگی است. مراسم سینه‌زنی سنتی بوشهر هم‌صدایی و هم‌نوایی جمعیت یک‌رنگی، یک‌دلی جمع را بازگو می‌کند و این همه نشان‌دهنده ارادت، عشق و علاقه مردم استان بوشهر به ائمه اطهار (علیه‌السلام) نشان می‌دهد.

از شووی‌خوانی تا سینه زنی شُنَسُتَکا در سیستان

از سنت‌های برجسته محرم در سیستان، شووی خوانی (تعزیه‌خوانی) بوده که یکی از سنت‌های ماندنی در این منطقه است. هر ساله مراسم عزاداری امام حسین (علیه‌السلام) با شووی آغاز می‌شود که از جمله آن‌ها می‌توان به روستاهای قلعه‌نو، سه‌کوهه و دولت‌آباد و بنجار شهرستان زابل اشاره کرد.

سینه زنی به صورت نشسته که در سیستان به «سینه شُنَسُتَکا یا سینه سه ضرب معروف» است و قدمتی دیرینه دارد. سینه‌‎زنی شُنَسُتَکا بدین صورت است که عزاداران در صف‌های منظم نشسته و مداح با خواندن اشعار و مراثی معروف به بحرطویل که حاوی مضامین حماسی و مذهبی است انجام می‌شود و در زمان دم نوحه، سینه زنانی که رو به روی هم بر روی زانو نشسته‌اند، بر زانو می‌زنند و با این حرکت شدت افسوس و حسرت خود از شهادت سالار شهیدان و یاران با وفایش را نشان می‌دهند.

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس

چه‌وشی یا چاوشی یکی دیگر از سنت‌های مردم سیستان در ماه محرم است. بدین گونه که تنی چند از بزرگان و پیر غلامان خوش صدا پس از اذان مغرب و عشا با صدای حزن‌انگیز و زیبا و با حرکت در کوچه‌ها و معابر روستا، بام منازل، حسینیه و مساجد رفته و با خواندن اشعار و مراثی مردم را برای تجمع در حسینیه و مسجد دعوت می‌کنند و در واقع نوعی فراخوان برای شروع عزاداری است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از «شووی خوانی» سیستان تا «چک چکو» فارس/ ایران مهیای برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا +عکس بیشتر بخوانید »

حالا نوبت کره جنوبی است!

حسین(ع) روی سخن با که داشت ؟



… حسین ما، ‌اما می‌دانست که «عصر خمینی» در راه است و ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان می‌پیچد و در «عصر خمینی» به گوش کربلایی‌هایی می‌رسد که آن روز به کربلا نرسیده بودند».

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- وقتی به آن صحرای داغ و تب‌دار رسید، عنان کشید، و اسب هم از حرکت ایستاد و قدم از قدم برنداشت. این بخش از صحرا با بخش‌های دیگر آن که تاکنون پیموده بود، تفاوتی نداشت. همه جا پوشیده از ریگ‌های داغ و آفتاب خورده بود و آسمانی که از شدت گرما، رنگ دود گرفته بود.

سوار، اما انگار چیز دیگری می‌دید که عنان می‌کشید! دست را سایبان چشم‌ها کرده و به افق نگریست. پیرمردی به کنار ایستاده بود. سوار روی به او کرد و پرسید؛ نام این سرزمین چیست؟ نام آن « غاضریّه» است. نام دیگری ندارد؟

این سرزمین را «‌نینوا» و «‌شاطی الفرات- شرق فراط‌» هم می‌نامند. همه آن نشانه‌ها که او می‌دید و دیگران نمی‌دیدند، نشانه‌های همان سرزمینی بود که به او خبر داده بودند … نامش اما، آن نبود. باز پرسید؛ نام دیگری ندارد؟ پیرمرد گفت: این سرزمین را «‌کربلا» هم می‌نامند.

سوار آهی از ژرفای دل کشید و زیر لب زمزمه کرد: «أَرْضُ کَرْبٍ وَ بَلاَءٍ … سرزمین ‌اندوه و بلا» … همان صحرایی بود که نام آن را از جدش رسول خدا(ص) شنیده بود و پدرش امیر مومنان‌(ع) در میانه سفر صفین در آنجا درنگ کرده، خاکش را بوئیده و بوسیده وگریسته بود، «‌ای خاک! چقدر خوش بویی! از تو مردمانی برمی‌خیزند که بی‌حساب به بهشت می‌روند. این‌جا قربانگاه عاشقان شهیدی است که هیچیک از گذشتگان و آیندگان به مقام و منزلت آنها نمی‌رسند» … این‌جا همان جا بود که به او وعده داده بودند … کاروان «‌خوش به نشان‌» آمده بود. این‌جا همان جاییست که قرار است بزرگ‌ترین و سرنوشت‌سازترین واقعه تاریخ بشر، بعد از بعثت رسول خدا(ص) رقم بخورد.

سرنوشت‌سازترین رخداد بعد از بعثت پیامبر اسلام که اولین بود و قبل از قیام قائم آل محمد (ارواحنا له الفداء) که سومین است. قافله‌سالار، فرمان فرود داد، بارها را بگشایید و خیمه‌ها را برپا کنید، حسین‌(ع) می‌دانست که مقصد همین جاست و آن واقعه عظیم که خبر داده بودند، قرار است در همین وادی واقع ‌شود… ۸روز بعد، دهم محرم (عاشورای‌) سال ۶۱ هجری آن واقعه بزرگ اتفاق افتاد و …

۲ – بخشی از بیانات حضرت آقاست که می‌فرمودند « لُب و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسین بن علی‌(ع) برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ، هیچ کس به او کمک نکرد! حتی دوستان آن بزرگوار، یعنی کسانی که هر یک می‌توانستند جمعیتی را به این میدان و به مبارزه با یزید بکشانند، هر کدام با عذری، از میدان خارج شدند وگریختند! …ابن عباس یک طور، عبدالله بن جعفر یک طور، عبدالله بن زبیر یک طور، بزرگان باقیمانده از صحابه و تابعین یک طور… شخصیت‌های معروف و نام و نشاندار و کسانی که می‌توانستند تاثیری بگذارند و میدان مبارزه را گرم کنند، هر کدام یک طور از میدان خارج شدند.

این، در حالی بود که هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام می‌گفتند. اما وقتی نوبت عمل رسید و دیدند که دستگاه یزید، دستگاه خشنی است رحم نمی‌کند و تصمیم بر شدت عمل دارد، هرکدام از گوشه‌ای فرار کردند و امام حسین‌(ع) را در صحنه تنها گذاشتند. حتی برای اینکه کار خودشان را توجیه کنند، خدمت حسین بن علی‌(ع) آمدند و به آن بزرگوار اصرار کردند که «‌آقا، شما هم قیام نکنید! به جنگ با یزید نروید» … چرا این‌گونه شد؟! بخوانید!

۳- بازهم به قول رهبر معظم انقلاب «‌مهم‌تر از درس‌های عاشورا عبرت‌های عاشوراست‌». درس گرفتن از عاشورا، دقت در گفتار و رفتار و سلوک عاشورائیان است … از سیدالشهدا(ع) گرفته تا امام سجاد و ابوالفضل العباس و  علی‌اکبر و قاسم بن حسن و ظهیر بن قین و حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و حرّ و وهب و جون و … تا زینب کبری -علیهم‌السلام‌- و… گفتار و رفتار آنان در مواجهه با آن رخداد عظیم، می‌تواند و باید برای همه شیعیان و مخصوصاً همه کربلایی‌هایی که آن روز به کربلا نرسیدند و زمزمه «‌یا لیتنی کنت معکم‌» بر دل و زبان دارند، الگو و «‌درس‌» آموز باشد. 

۴- « عبرت » اما حساب دیگری دارد. عبرت از ریشه عبور است. یعنی از ظاهر یک رخداد عبور کردن و به باطن آن رسیدن. تعبیر خواب از همین مقوله است و … «‌عبرت‌» گرفتن از قیام عاشورا، یعنی عبور از ظاهر آن واقعه عظیم و کشف چرایی وقوع آن. در جامعه اسلامی آن روزها چه تغییراتی پدید آمده بود که در فاصله کوتاهی (۵۰ سال‌) بعد از رحلت رسول خدا – سال ۱۱ هجری-‌ فرزند آن بزرگوار را – سال ۶۱ هجری- به آن طرز وحشیانه و فجیع به قتل رسانند؟! چرا مردم آن زمان ساکت بودند؟! چرا خواص آن دوران که از حقانیت حسین بن علی‌(ع) با خبر بودند، نه فقط به یاری او نرفتند، بلکه صدایی نیز به اعتراض بلند نکردند؟!… و چرا هزار و چند صد سال بعد، مردم ایران با الگو گرفتن از عاشورا و با دست خالی، علیه حکومت تا دندان مسلح و تحت حمایت تمامی قدرت‌های ریز و درشت دنیا به پا خاستند، بساط ظلم را برانداختند و پس از آن تا به امروز در مقابل توطئه یکپارچه همه قدرت‌های جهانی ایستاده و قد برافراشته‌اند؟!

۵- خواص آلوده به چرب و شیرین دنیا و فاصله گرفته با آموزه‌های اصیل اسلام، در پیدایش واقعه عاشورا نقش برجسته‌ای داشته‌اند. خواص، یعنی کسانی که موضوع را می‌شناسند و می‌دانند چه می‌کنند.

اما، خواص آلوده در صدر اسلام با برخی از خواص آلوده در دوران انقلاب اسلامی چه تفاوت‌هایی داشتند؟ در صدر اسلام و دوران منجر به شهادت حضرت ابا عبدالله علیه‌السلام، آموزه‌های اسلام مانند دوران ما فراگیر نبود و نگاه مردم برای کسب تکلیف و آگاهی از دستورات اسلامی به دهان خواص بود.

از این روی، وقتی یک یا چند تن از آنها با خط اصیل اسلام فاصله می‌گرفتند و می‌لغزیدند، جمع نسبتاً فراوانی را با خود به لغزشگاه می‌کشاندند. اما، در دوران وقوع انقلاب اسلامی، تلاش جانفرسا و منجر به شهادت ائمه اطهار علیهم‌السلام برای آگاهی‌بخشی به  امت و روشنگری درباره بایدها و نبایدها و مخصوصاً زنده نگاه داشتن یاد و خاطره عاشورا، نتیجه داده بود و مردم «نقشه» راه را می‌شناختند و آنجا که با ابهامی روبه‌رو می‌شدند به عالمان وارسته و مشهور به تقوی مراجعه می‌کردند.

این‌گونه بود که در دوران ما اگر برخی از خواص، به هر علت (آلودگی به چرب و شیرین دنیا، قدرت‌طلبی، حسادت و …) می‌لغزیدند به جای آنکه توده‌های مردم را به انحراف بکشند و بلغزانند، [‌به قول حکیمانه حضرت آقا]، خود سقوط کرده و رفوزه می‌شدند. به عنوان نمونه (و فقط یک نمونه‌)، فتنه آمریکایی – اسرائیلی ۸۸ را برخی از خواص آلوده به چرب و شیرین دنیا و دلبسته به دشمنان تابلودار بیرونی پدید آوردند ولی در انحراف مردم موفق نبودند و خود به رسوایی و سقوط کشیده شدند و…

۶- آیا امروزه می‌توان از توطئه دشمنان و از جمله، فتنه خواص غافل بود؟! پاسخ بدون کمترین تردیدی منفی است. اما، خواص آلوده را چگونه می‌توان شناخت؟! در این باره گفتنی‌هایی هست که بیرون از محدوده یادداشت پیش روی است و از آن میان، تنها به این نکته اشاره می‌کنیم که وظیفه این نوع از نفوذی‌ها، انفجار و ترور نیست.

ماموریت این نوع از نفوذی‌ها، نفوذ به مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز و تغییر محاسبات مسئولان در این مراکز است. بنابراین، دیدگاه‌ها و نظرات انحرافی خود را بر زبان و قلم می‌آورند و مقایسه دیدگاه‌های آنان با خط اصیل اسلام و انقلاب قابل شناسایی خواهند بود. به قول حضرت امیر علیه‌السلام «ما اضمر احد شیئا الاّ ظهر فی فلتات لسانه و صَفَحَاتِ وجهه… هیچ‌کس چیزی را در دل پنهان نمی‌کند مگر آنکه در گفته‌هایش آشکار می‌شود». 

۷- و بالاخره نوشته پیش روی را با اشاره به نکته‌ای که قبلاً در یکی از یادداشت‌های کیهان آورده بودیم به پایان می‌بریم:« بعد از ظهر آن روز غمزده، ساعتی قبل از آن که مولای مظلوم ما «سر» بدهد، ندای «هل من ناصر» سر داده بود و شیطان انگشت حیرت به دندان گزیده بود که فرزند رسول‌خدا(ص) را چه می‌شود؟ چه کسی را به یاری می‌طلبد؟ در این سو که یارانش همه به خون غلتیده‌اند و در آن سوی، دشمنانش با شمشیرهای آخته به ریختن خونش ایستاده‌اند!

پس حسین روی سخن با که دارد؟ و در این صحرای داغ و تب‌دار، کدام لبیک را انتظار می‌کشد؟ و کدام جماعت را به یاری می‌طلبد؟ این‌جا که کسی نیست!… شیطان نمی‌دانست- و حرامیان نیز- که کربلا سرزمینی است به پهنای همه سرزمین‌ها و عاشورا، روزی است به درازای همه روزها… نمی‌دانست که کربلا آغاز راه است و عاشورا، شروع ماجرا… حسین ما، ‌اما می‌دانست که «عصر خمینی» در راه است و ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان می‌پیچد و در «عصر خمینی» به گوش کربلایی‌هایی می‌رسد که آن روز به کربلا نرسیده بودند».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حسین(ع) روی سخن با که داشت ؟ بیشتر بخوانید »

یاران این‌زمانی ابوالفضل‌العباس(ع)

یاران این‌زمانی ابوالفضل‌العباس(ع)



یاران این‌زمانی ابوالفضل‌العباس و پیروان پاکباخته خمینی و خامنه‌ای نه فقط ‌اندک و کم‌شمار نیستند، بلکه سراسر ایران اسلامی را با رایحه روح‌بخش حضور خود معطر کرده‌اند. مشکل آن است که…

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- هوا داغ و تب دار بود، ریگ‌های صحرا زیر تابش مستقیم آفتاب به گلوله‌های آتش شبیه شده بودند. حرامیان آب را بر اردوگاه حسین‌(ع) بسته بودند تشنگی امان از مردان و زنان و کودکان ربوده بود، طاقت‌ها طاق شده بود. ابوالفضل‌العباس‌(ع)، سپهسالار سپاه امام حسین‌(ع)، رفته بود تا محاصره فرات را بشکند و با آبی که می‌آورد تشنگان را سیراب کند. عباس که هماوردی در سپاه شرک نداشت، صف محاصره‌کنندگان فرات را شکافت و بر کرانه آن نشست تا مَشک‌ها را پُر کند. فرزند علی‌(ع) که خود از تشنگی می‌سوخت، مشتی از آب برگرفته و به دهان مبارک نزدیک کرد اما، عباس را چه می‌شود؟ چرا آب را نمی‌نوشد؟ به چه می‌اندیشد؟ … بجنب عباس! چرا معطلی؟ فرصتی نیست، حرامیان هجوم آورده‌اند و خیلی زود دیر می‌شود!…

عباس اما، مشت آبی را که به دهان مبارک نزدیک کرده بود، فرو ریخت. مَشک‌ها را پر از آب کرد و راهی اردوگاه حسین شد. چرا چنین کرد؟‌ … عقل و شرع و منطق، همه یکصدا حکم به نوشیدن می‌دادند. به یاد حسین و یاران و کودکان تشنه‌اش افتاده بود؟‌!… ولی یک مشت آب در مقایسه با شط موّاج و خروشان فرات، مثل قطره‌ای از دریا بود، یعنی هیچ نبود. ابوالفضل العباس سپهسالار سپاه بود و سیراب شدنش بر توان و قدرتش می‌افزود … اما چرا از نوشیدن چشم پوشید؟ …

۲- زمستان سال ۱۳۵۷ بود. دو یا سه ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی. کارکنان شرکت نفت در حمایت از انقلاب و برای پیشگیری از صدور و غارت نفت، در اعتصاب بودند.

نفت به اصلی‌ترین کالای مورد نیاز مردم تبدیل شده بود و به سختی به دست می‌آمد. حضرت امام در نوفل لوشاتوی پاریس اقامت داشتند و اروپا در آن سال با زمستان سختی روبه‌رو بود. امام به اطرافیان دستور دادند بخاری محل اقامتشان را خاموش کنند! پرسیده بودند چرا؟! در پاسخ فرموده بود؛ وقتی مردم ایران با کمبود نفت روبه‌رو هستند و این سختی را به خاطر اسلام و انقلاب تحمل می‌کنند، نمی‌توانم از محل گرم و دور از سرما برخوردار باشم. ولی شما رهبر مردم هستید و سلامت شما خواسته همه ملت است. باید به سلامت باشید تا قافله انقلاب به سلامت بماند … امام، اما نپذیرفته بود.

۳- وقتی ظرف غذا را برای حضرت آقا آورده و نزد ایشان گذاردند، نگاهی به آن کرده و خطاب به میزبان فرمودند که آن ظرف را از جلوی ایشان بردارد. میزبان به تصور اینکه در ظرف غذا چیز نامطلوبی مثلاً مو و… وجود دارد، با ابراز تعجب، علت را جویا شده بود و حضرت آقا فرموده بودند؛ در این غذا گوشت هست و توضیح داده بودند، این روزها قیمت هر کیلو گوشت ۱۰۰ هزار تومان است و بسیاری از مردم توان خرید آن را ندارند و من نمی‌توانم از غذایی که حاوی گوشت کیلویی ۱۰۰ هزارتومانی است استفاده کنم. چرا؟!

۴- و بالاخره، این کلام نورانی از امام راحلمان – رضوان‌الله تعالی علیه- است: «آنهایی که در خانه‌های مجلل، راحت و بی‌درد آرمیده‌اند و فارغ از همه رنج‌ها و مصیبت‌های جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنه‌های محروم، تنها ناظر حوادث بوده‌اند و حتی از دور هم دستی برآتش نگرفته‌اند نباید به مسئولیت کلیدی تکیه کنند که اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت ایران را برباد دهند».

۵- و امروزه، یاران این‌زمانی ابوالفضل‌العباس و پیروان پاکباخته خمینی و خامنه‌ای نه فقط ‌اندک و کم‌شمار نیستند، بلکه سراسر ایران اسلامی را با رایحه روح‌بخش حضور خود معطر کرده‌اند. مشکل آن است که در برخی از مدیریت‌های حساس و گره‌گشا حضور ندارند، اگرچه هرجا به کار گرفته شده‌اند به وضوح نشان داده‌اند که مدیران لایقی هستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یاران این‌زمانی ابوالفضل‌العباس(ع) بیشتر بخوانید »