اتحاد جماهیر شوروی

زنده شدن خاطرات «شیطان شوروی» برای آمریکا با آزمایش جدید روسیه/ جزییات تست سنگین‌ترین موشک قاره‌پیمای جهان +عکس و فیلم

زنده شدن خاطرات «شیطان شوروی» برای آمریکا با آزمایش جدید روسیه/ جزییات تست سنگین‌ترین موشک قاره‌پیمای جهان +عکس و فیلم



روسیه با آزمایش موشک قاره پیمای جدید خود به نام “سارمات”، یک گام مهم در جهت نوسازی ناوگان موشک های بالستیک قاره پیمای خود برداشت که این مسئله نشان دهنده تداوم اهمیت موشکهای بالستیک در دنیای امروز است.

به گزارش مجاهدت از سرویس دفاع و امنیت مشرق، طی روزهای گذشته و در خلال جنگ روسیه و اوکراین که بخش زیادی از جهان غرب را درگیر خود کرده است، یگان استراتژیک موشکی روسیه سامانه موشک قاره پیمای “سارمات” که در این کشور با کد RS-۲۸ شناخته می شود را مورد تست عملیاتی قرار داد. در این آزمایش، موشک مورد نظر از شمال غربی روسیه پرتاب و به اهدافی در شرق دور روسیه اصابت کرد. با توجه به اینکه این موشک قرار است در آینده به عنوان یکی از اصلی ترین سلاح های بالستیک برد بلند در جهان فعالیت کند و در عین حال جایگزین یک موشک معروف و ترسناک از دوره شوروی سابق شود، لازم است توضیحات دقیق تری در خصوص این سامانه و تاثیرات آن، برای علاقمندان بیان شود. قبل از پرداخت به سارمات، باید قدری در تاریخ به عقب برویم.

بیشتر بخوانید:

جاسوسان پرنده ارتش آمریکا به تماشای آنلاین رزمایش سپاه نشستند/ هواپیمای ویژه ایالات متحده به دنبال جزییات لانچرهای جدید ایران +عکس

جاسوس‌های پرنده آمریکا با کدام تجهیزات ویژه به مرزهای ایران آمدند؟ / تکرار افتضاح «Hainan» پس از ۱۵ سال +عکس

قدرت نمایی روسیه با آزمایش موشک قاره پیمای سارمات/ صنایع فولاد آزوفستال؛ دژ زیرزمینی بندر ماریوپل/ پوتین دستور محاصره کامل کارخانه فولاد را صادر کرد +نقشه و تصاویر

در دوره شوروی سابق، توجه و اهمیت زیادی برای موشک های بالستیک قاره پیما برای ماموریت حمل تسلیحات اتمی لحاظ شده بود. یکی از مهم ترین تسلیحات توسعه یافته در آن دوره که حقیقتا باعث نگران آمریکا و ناتو بود، موشکی موسوم به R۳۶ است که این موشک در مدل اولیه توسط پیمان ناتو با کد SS-۹ در مدل R ۳۶M با کد SS-۱۸ ملقب به “شیطان” شناخته می شد. این موشک ها بیش از ۳۰ متر طول و در حدود ۳ متر قطر داشته و در زمان پرتاب وزن کلی موشک به حدود ۲۱۰ تن می رسیده است.

زنده شدن خاطرات «شیطان شوروی» برای آمریکا با آزمایش جدید روسیه/ جزییات تست سنگین‌ترین موشک قاره‌پیمای جهان +عکس و فیلم

موشک قاره پیمای SS-۱۸ ساخت شوروی سابق

نگاهی به مشخصات محموله رزمی این موشک خصوصا در مدل M نشان می دهد که چرا این موشک همچنین لقبی را از ناتو دریافت کرد. این موشک توانایی حمل ۱۰ سرجنگی اتمی مستقل هر کدام به قدرت ۵۵۰ تا ۷۵۰ کیلوتن را داشته و یا در سناریوی حمل یک سرجنگی امکان حمل محموله ای با قدرت تخریبی ۲۰ مگاتن را داشت. این توانایی در کنار بردی در حدود ۱۶ هزار کیلومتر را داشت. این توانایی حمل قابل توجه این موشک را بدل به سنگین ترین موشک بالستیک قاره پیما در جهان کرد. مدل های دیگری هم بر اساس این خانواده توسعه پیدا کردند که در آنها بحث هایی مثل افزایش دقت مورد توجه قرار گرفته و بر اساس میزان سر جنگی قابل حمل بردی در حدود ۱۱ هزار کیلومتر نیز دارند. سیستم پیشران این موشک ها موتورهای سوخت مایع دو مرحله ای RD ۲۵۰ بوده و نحوه پرتاب آنها نیز از سیلوهای زیر زمینی بوده است.

روسها عمده موشک های سری R۳۶ خود را از خدمت خارج کرده و برخی از آنها نیز در نقش حامل های فضایی با قابلیت حمل محموله هایی به وزن بیش از ۴ تن تغییر کاربری داده شدند. اما جایگزین اصلی این موشک بزرگ در خدمت روسها، “سارمات” است که در حال ورود به خدمت در روسیه است.

سارمات؛ یک سلاح ویژه برای حمل هایپرسونیک های اتمی

درباره موشک بالستیک قاره پیمای جدید روسها شاید اولین مسئله قابل توجه، حداقل برای مخاطبان ایرانی لقب این موشک یعنی عبارت سارمات باشد. این عبارت برگرفته از اقوام سَرمَت است که در سده های ۴ و ۵ قبل از میلاد مسیح در مناطق جنوبی روسیه و اوکراین امروزی و در اروپا زندگی می کردند و تبار ایرانی داشتند. این اقوام دارای نزدیکی زیادی به اقوام ماد، پارس و پارتی ها داشته و زبان آنها نیز دارای شباهت های زیادی به زبان اوستایی بوده است.

اولین آزمایش عملیاتی موشک سارمات از پایگاه پلستسک

اما به سراغ مشخصات کلی این موشک برویم. سارمات یک موشک بالستیک قاره پیما با وزنی در حدود ۲۰۸ تن، طول ۳۵ متر و قطر ۳ متر است. این موشک بالستیک سنگین وزن، برای رسیدن به برد نهایی خود یعنی ۱۸ هزار کیلومتر از سیستم سوخت مایع بهره برده و موتورهای مرحله اول آن از مدل RD ۲۷۴ برگفته شده است. امور طراحی این موشک قاره پیما توسط دفتر دفتر طراحی موشکی Makeyev در روسیه انجام شده است. نکته جالب این که سازمان ناتو به این موشک لقب “شیطان ۲ ” داده است. این موشک با این مشخصات بعد از عملیاتی شدن، سنگین ترین موشک بالستیک قاره پیمای عملیاتی جهان خواهد بود.

زنده شدن خاطرات «شیطان شوروی» برای آمریکا با آزمایش جدید روسیه/ جزییات تست سنگین‌ترین موشک قاره‌پیمای جهان +عکس و فیلم

موشک سارمات در جریان آزمایش های اولیه مربوط به پرتاب گر زیر زمینی

این موشک ها از سیستم هدایت ترکیبی شامل سیستم اینرسیایی و سامانه مکان یابی ماهواره ای گلوناس بهره می برند. در حوزه محموله رزمی باید گفت که این موشک توانایی حمل ۱۰ سر جنگی جدا شونده سنگین و یا ۱۵ سر جنگی سبک در وزن های مختلف از نوع اتمی را دارد. در عین حال گفته شده است که موشک سارمات توانایی حمل تعداد نامشخصی از حامل های هایپرسونیک سری آوانگارد را دارد. موشک های این سری به مانند خانواده R۳۶ از سیلوهای زیر زمینی پرتاب می شوند.

زنده شدن خاطرات «شیطان شوروی» برای آمریکا با آزمایش جدید روسیه/ جزییات تست سنگین‌ترین موشک قاره‌پیمای جهان +عکس و فیلم

نمایی از لحظات اولیه فعال شدن موتور موشک سارمات در آزمایش اخیر

موشک سارمات از سال ۲۰۰۹ میلادی در حال توسعه است و برای اولین بار در سال ۲۰۱۸ میلادی رییس جمهور روسیه، از این سلاح در کنار ۵ سلاح دیگر به عنوان ۶ سامانه رزمی جدید و استراتژیک این کشور نام برد. این موشک چندین مرحله آزمایش مربوط به سیستم های پیشران خود را پشت سر گذاشته و آزمایشی که چند روز قبل انجام شد اولین شلیک آزمایشی کامل این موشک بوده است.

آزمایش موشکی روس‌ها و حضور جاسوس معروف آمریکایی برای رصد سارمات

آزمایش موشکی اخیر روس‌ها از یک سایت پرتاب موشکی و آزمایش های فضایی به نام پلستسک در استان آرخانگلسک در شمالغربی روسیه انجام شده و موشک و سرهای جنگی آن به اهداف در شبه جزیره کامچاتکا در شرق دور روسیه اصابت کردند. معمولا موشک های روسی در این فاز پروازی از غرب به شرق این کشور پرتاب شده و در بسیاری از موارد برد نهایی مورد آزمایش قرار نمی گیرد.

اما نکته جالب در خصوص آزمایش روسها حضور دو فروند از جاسوس های پرنده آمریکایی از هواپیماهای سری RC-۱۳۵S Cobra Ball در نزدیکی مرزهای شرق روسیه است. این هواپیماها به صورت تخصصی برای رصد آزمایش های موشکی توسعه پیدا کرده اند و در خدمت نیروی هوایی آمریکا تنها ۳ فروند از آنها حضور دارد. این هواپیمای آمریکایی البته سابقه حضور گسترده در اطراف مرزهای کره شمالی و همچنین کشور ما را برای رصد فعالیت های موشکی را داشته است.

زنده شدن خاطرات «شیطان شوروی» برای آمریکا با آزمایش جدید روسیه/ جزییات تست سنگین‌ترین موشک قاره‌پیمای جهان +عکس و فیلم

دو فروند هواپیمای جاسوسی آمریکا در حال بازگشت به پایگاه بعد از رصد آزمایش موشکی روسیه

این دو فروند هواپیما از پایگاه نیروی هوایی آمریکا در آلاسکا به پرواز درآمده و در زمان برخورد سرهای جنگی موشک مورد نظر در منطقه هدف به جمع آوری اطلاعات پرداختند. حضور همزمان دو فروند از آنها در نزدیکی روسیه در زمان این آزمایش موشکی نشان دهنده اهمیت بالای این آزمایش برای آمریکایی ها بوده است. برخی منابع مطلع اعتقاد دارند که تا به امروز هرگز سابقه نداشته که ایالات متحده آمریکا در یک ماموریت به صورت همزمان دو فروند از این هواپیما ها را مورد استفاده قرار بدهد. در نهایت باید گفت که منابع روسی اعلام کردند که شلیک های آزمایشی برای این موشک در طول سال جاری ادامه پیدا خواهد کرد و در طی دهه جاری مجهز شدن یگان های عملیاتی این کشور به این موشک آغاز می شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زنده شدن خاطرات «شیطان شوروی» برای آمریکا با آزمایش جدید روسیه/ جزییات تست سنگین‌ترین موشک قاره‌پیمای جهان +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

روابط نوین و استراتژیک ایران و روسیه

روابط نوین و استراتژیک ایران و روسیه



اگر روسیه در تعاملات با غرب از برگ روابط با ایران استفاده کرده، چیز عجیب و غریبی نبوده، و ایران هم متقابلاً از برگ روابط با روسیه، بارها برای منافع و امنیت کشور، تا آنجا که توانسته، استفاده کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «مجتبی سلطانی»، پژوهشگر علوم سیاسی و نویسنده‌ی کتاب «خط سازش» یادداشتی درباره روابط ایران و روسیه نوشته است.

در ادامه این یادداشت را می‌خوانیم:

اخیراً متن مفصلی به دستم رسید تحت عنوان “پوتین کیست و چه کرد؟” که در شبکه‌های اجتماعی، زیاد بازنشر شده است. به درخواست یکی از دوستان، نکاتی را ارتجالاً و نه‌چندان مختصر در نقد این متن نوشتم. چون مدتیست که شبیه این مطالب در رسانه‌های مختلف منتشر می‌شود، طرح و یادآوری برخی نکات ذیل، شاید مفید باشد: 

بدون اغراق یا افتادن در توهم توطئه، بنا به دلایل و شواهد مستند، این نوع تبلیغات، بخشی از جنگ روانی صهیونیستها علیه روابط استراتژیک و بعضاً پنهان ایران و روسیه است، که معمولاً رطب و یابس را در هم آمیخته، و دروغ‌های فراوان در آنها وجود دارد. مکرراً هم به اینکه ملت ایران مرگ بر آمریکا می‌گوید، اشاره و اعتراض شده و علت اصلی مشکلات معرفی می‌شود. حتی بر فرض محال، اگر همه‌ی اینگونه دعاوی هم راست و درست باشد، تازه به گمان اینان اثبات می‌شود که روسیه، همدست آمریکا و اسرائیل بوده، که در اینصورت، کماکان باید مرگ بر آمریکا و اسرائیل گفت، و برای دفع بهانه‌های بنی‌اسرائیلی، مرگ بر روسیه نیز اضافه شود.

گیریم که چنین توهماتی درست باشد، و روسیه در کنار آمریکا و اسرائیل دشمن بالفعل ایران محسوب شود، عقل می‌گوید در مقابله با دشمنان، باید اولویت‌بندی کرد. پس طبق دعاوی متن مزبور و اذعان ناخواسته، باز هم این آمریکا “شیطان بزرگ” و همدستش اسرائیل(دشمنان اصلی ملت ایران) مقصر هستند که از روسیه علیه ما استفاده کرده و می‌کنند. البته ذهنیت تاریخی ایرانیان نسبت به روسیه به شدت منفی بوده و هست. خاطرات تلخ جنگ‌های ایران و روسیه‌ی تزاری و معاهده‌های تحمیلی و ننگین ترکمانچای و گلستان و تجزیه‌ی بخش‌های مهمی از سرزمین ایران و الحاق به روسیه در زمان قاجار، هرگز از یاد مردم ایران نرفته است. نقش روسیه‌ی تزاری در نقض استقلال ایران به عنوان رقیب و شریک انگلیس در آن دوران، و حمایت از استبداد صغیر محمدعلی‌شاه قاجار علیه نهضت ناکام مشروطیت، نیز فراموش‌ناشدنی است. اشغال ایران در جنگ جهانی دوم در کنار انگلیس و آمریکا، و تلاش برای تجزیه‌ی کردستان و آذربایجان بعد از جنگ مزبور در دوران پهلوی، زخم دیگری بود که شوروی کمونیستی بر پیکر ایران زد. تداوم دخالت‌ها و سوءاستفاده‌های اقتصادی و سیاسی آن کشور، و ترویج کمونیسم و حمایت از حزب توده و همراهی با کودتای آمریکایی-انگلیسی ۲۸مرداد، لکه‌ی ماندگاری بر نقش سیاه آن کشور در ایران افزود.

همچنانکه نقش مخرب شوروی در اغتشاشات و تجزیه‌طلبی‌های ایران پساانقلاب، و حمایت از تجاوز ارتش بعثی صدام در همراهی با آمریکا و انگلیس و ناتو، یک واقعیت تاریخی روشن است. تا پیش از فروپاشی شوروی کمونیستی، مردم ایران در شعارهای خود، بعد از مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی می‌گفتند. بنابراین با این بستر تاریخی، رسانه‌های غربی و غربگرایان داخلی و ناسیونالیست‌های سکولار و حتی مذهبی، هم‌اکنون در تبلیغات انبوه و مستمر خود مدعی‌اند که همان مناسبات استعماری دوران قاجار و پهلوی، مجدداً توسط روسیه‌ی پوتین در حال بازتولید و تکرار و تداوم است. کما اینکه نوسانات روابط فیمابین دو کشور در دودهه‌ی اخیر مانند بدعهدی و تاخیرها در ساخت نیروگاه بوشهر و تحویل اس‌سیصد و نظایر آن، و همراهی با آمریکا و غرب در تحریم ایران، به معنای آنست که به روسیه نمی‌توان اعتماد کرد، و پوتین غالباً بیشتر به طرف آمریکا و اسرائیل و ناتو، غش کرده و مراتب مودت و همکاری دوستانه را رعایت نکرده است. گویی تاریخ متوقف شده؛ روسیه‌ی پوتین همان روسیه‌ی تزاری و شوروی کمونیستی است، و جمهوری اسلامی ایران هم همان ایران مفلوک و استعمارزده‌ی قاجار و پهلوی‌ست.

اما واقعیت، چیز دیگریست. روابط نوین و استراتژیک ایران و روسیه با نامه‌ی امام به گورباچف آغاز شد و در اولین سفر هاشمی رفسنجانی به شوروی زمان گورباچف، بنیان آن پی‌ریزی شد. به گونه‌ای که کاغذ سفید امضای رهبران شوروی را به هاشمی دادند و گفتند ایران هر تقاضایی داشته باشد، می‌پذیرند. پس از فروپاشی شوروی و روی کار آمدن جناح‌های غربگرا در روسیه، روابط مزبور تضعیف شد ولی از زمان پوتین، مجدداً سیر صعودی پیدا کرد، که بخش مهم آن، تبلیغاتی نشده است. بلکه بالعکس هم ایران و هم روسیه در تبلیغات آشکار، بعضاً روابط ضعیف و شکننده را نمایش می‌دادند تا توسط آمریکا و اروپا و صهیونیست‌ها تخریب نشود و حساسیت غربی‌ها را تشدید نکند. البته هم ایران و هم روسیه، در این روابط همواره منافع خود را دنبال می‌کنند، اختلافاتی هم دارند، ولی منافع مشترک استراتژیک بین دو کشور به‌قدری زیاد و مهم هستند که به رغم مشکلات فراوان و نوسانات اجتناب‌ناپذیر، همواره این روابط رو به پیشرفت و تعمیق بوده است.

پوتین با وجود تمام فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب، نیروگاه هسته‌ای بوشهر را تکمیل کرد. اس‌سیصد را به رغم مشکلات و نوسانات شرایط و روابط فیمابین بالاخره به ایران تحویل داد، در شورای امنیت هم، بعد از یک دوره همراهی با غرب، بالاخره به نفع ایران از حق وتو استفاده کرد، از عضویت کامل ایران در پیمان شانگهای حمایت کرد و… طبیعی هم هست که مواردی مانند بوشهر و اس‌سیصد برای آن کشور منافع اقتصادی زیادی نیز داشته، ولی اهل فن می‌دانند که در قبال هزینه‌ای که روسها مجبور شدند به خاطر این همکاری‌های استراتژیک بپردازند، و تاوان سنگینی به غرب دهند، منافع اقتصادی حاصله، کم‌اهمیت می‌شود. در حالی که آلمان و فرانسه و آمریکا و غربی‌ها حاضر نبودند و نیستند که در ازای چند برابر پولی که ایران به روس‌ها داد، حتی بخشی از نیروگاه بوشهر را تکمیل و راه‌اندازی کنند. الآن هم که فازهای بعدی بوشهر با کمک روس‌ها در حال انجام است، غرب  نه‌تنها حاضر نیست به هیچ قیمتی در مورد تکنولوژی هسته‌ای، و اصولاً فناوری‌های پیشرفته(های‌تک) هیچ نوع همکاری با ایران بکند، بلکه از هر طریق ممکن در این زمینه‌ها مانع‌تراشی می‌کند. در چهار دهه‌ی گذشته، آمریکا و اسرائیل و غربی‌ها به شکل سیستماتیک و هوشمند و مستمر، در حال تضعیف توان اقتصادی و تکنولوژیک ایران بوده‌اند، و طبیعی بوده که ایران برای تامین نیازمندی‌های خود در کنار اتکا به تقویت توان داخلی، جایگزین‌های مختلف از جمله چین و روسیه را انتخاب کرده است. که این امر، قهراً منافع اقتصادی و فرصت‌های بهره‌گیری برای آنان نیز به وجود آورده است. هرچند که در ایران، غربگرایان دولت‌های گذشته همواره کوشیده‌اند که بیشترین منافع اقتصادی و حتی سیاسی را عاید غربی‌ها کنند.

این حرف عوامانه‌ای است که تقصیر مشکلات اقتصادی کنونی ایران را متوجه روسیه‌ای کنیم که بنا به آمارها، هیچگاه در سالیان گذشته، غالباً مبادلات اقتصادی گسترده در سطح و اندازه‌ی اروپا و ژاپن و حتی آمریکا، با ایران نداشته است. بنا به علل و دلایل مختلف، از جمله؛ ساختار غربگرای اقتصادی و اداری باقیمانده از رژیم شاه و تقویت‌شده توسط خائنین و جاهلین موجود در بین دولتمردان و مسئولین اجرایی، و وجود مخالفان و معارضان ذینفوذ و قدرتمند تعمیق روابط در ساختار قدرت هر دو کشور. 

اگر روسیه در تعاملات با غرب از برگ روابط با ایران استفاده کرده، چیز عجیب و غریبی نبوده، و ایران هم متقابلاً از برگ روابط با روسیه، بارها برای منافع و امنیت کشور، تا آنجا که توانسته، استفاده کرده است. 

مگر قرار بوده پوتین به ایران و ایرانی “خدمت” کند یا امتیاز مفت بدهد، که در متن مزبور و مشابه آن، از وی طلبکاری می‌شود. روابط بین‌الملل، مبتنی بر قدرت و پیگیری منافع ملی و مشترک است، و بازار بده و بستان. 

از سوی دیگر، ملت و رهبران ایران برای مقابله با دشمنی و سلطه‌گری آمریکا، و دفاع از هویت و استقلال و امنیت ملی خود، مرگ بر آمریکا گفته‌اند، از قبل از پیروزی انقلاب، از سال ۱۳۴۲ تا کنون. وجود و تداوم این شعار و رویکرد استراتژیک و دیرپا چه ربطی به پوتین دارد؟ البته اقرار متن فوق به تاثیر قدرتمند این اقدام، تا آنجا که مدعیست کمکی به منویات و خواسته‌های پوتین نیز بوده، خودش هم نکته‌ایست. ولی چه اشکالی دارد که پوتین به دلایل تاریخی و سیاسی و منافع ملی کشور خود، در این زمینه، بعضاً اشتراک یا هم‌سویی با ملت ایران پیدا کرده باشد. 

در مورد سوریه، مگر قرار بوده پوتین به خاطر ایران، روابط قدیمی کشورش با اسرائیل را به هم بزند و موضعش کاملاً مانند ایران شود؟ همینکه با تدبیر ایران، جرات و امکان یافت در سوریه حضور پیدا کند و در خنثی‌سازی طرح اسرائیل و آمریکا و ناتو علیه دولت سوریه و محور مقاومت، با ایران همکاری کرد، بزرگترین ضربه را در جایگاه خود به منافع استراتژیک اسرائیل زده است. قبل از ورود روسیه به سوریه هم، اسرائیل مستقیم و غیر مستقیم به نیروهای مقاومت هم‌پیمان ایران و یا بعضاً نیروهای ایرانی، حمله می‌کرده و البته واکنش متناسب مستقیم یا غیرمستقیم ایران را هم دریافت می‌کرد. بعد از حضور روسیه، اتفاق جدیدی رخ نداده و اساساً قرار نبوده که روس‌ها از ایران و یارانش در قبال آنگونه حملات محافظت و حمایت کنند. البته، ایران نیز درخواست و نیازی به چنین حمایتی از روسیه نداشته که حال، بتوان آن کشور را متهم به بی‌وفایی نمود. روسیه در چارچوب خاص متناسب با منافع استراتژیکش، توسط ایران به حضور در سوریه، تشویق و ترغیب شد. و البته در آن چارچوب، قابلیت‌ها و  محدودیت‌های ایفای نقش این کشور، از پیش آشکار بود. هم برای دولت سوریه و هم محور مقاومت، این محدودیت‌ها قابل درک بوده است. روسیه در حدود و ثغور پیمان نوشته و نانوشته با محور مقاومت در سوریه، خیانت نکرده، ولی تبلیغات صهیونیستی رسانه‌های غربی و عربی هم‌پیمان اسرائیل به چنان توهماتی دامن می‌زنند.

و دائماً اخبار جعلی و تحریک‌کننده منتشر می‌کنند که با اجازه و چراغ سبز روسیه، اسرائیل به نیروهای ایران در سوریه حملاتی انجام داده است. روسیه ولو بعنوان یک ابرقدرت نظامی، در سوریه تنها یک ضلع از چهار اضلاع مربع دولت سوریه، محور مقاومت، ایران و روسیه است. برآیند اقتضائات و مصالح و مقدورات و منافع مشترک همه‌ی اضلاع مزبور، در وقایع سوریه تاثیر دارد. شرایط، به آن سادگی و ابتذالی نیست که رسانه‌های معاند غربی و عبری و عربی نشان می‌دهند. چه در مورد روسیه، چه در مورد ایران. 

“مسائل داخلی” روسیه هم ربطی به مسلمان‌بودن و یا نبودن، و مسئولیت حمایت از مسلمین ندارد. مگر ارتش بعثی‌ عراق که هشت‌سال با ایران می‌جنگید، ظاهراً مسلمان نبود؟ همانگونه که منافقین تروریست و داعشی‌ها و مزدوران سعودی و اعراب هم‌پیمان اسرائیل و…، ظاهراً مسلمان، ولی در خدمت آمریکا و صهیونیسم هستند. بنابراین اگر مسلمانانی در روسیه یا چین یا هرجای دیگر دنیا، خواسته یا ناخواسته، ابزار وهابیت و صهیونیسم بشوند و جنگ‌افروزی کنند، دلیل نمی‌شود که ایران برای آنان دل بسوزاند و از آنان حمایت کند. بسیاری از جلادان و قاتلان وحشی داعش که به سلّاخی شیعیان و سایر مسلمانان پرداختند، از اقوام‌ چچن روسیه و یا اویغور چین بوده و هستند. هرچند که در بین آن اقوام، انسان‌های شریف و مظلوم هم بسیارند که در آتش فتنه وهابی‌ها و دواعش و سازمان سیا، قربانی شده‌اند. اشتعال فتنه به نام مسلمانان، در چچن و قفقاز و شرق روسیه و غرب چین، به طراحی و سرمایه‌گذاری و هدایت وهابی‌های سعودی و دولت‌های انگلیس و آمریکا توسط سیا و موساد و ام‌آی‌سیکس و… انجام شده و می‌شود، پس چرا ایران باید به اسم دفاع از مسلمانان در دام صهیونیست‌ها بیفتد. 

در مورد دریای خزر هم، تبلیغات سیاه غربی‌ها و برخی خائنین و جاهلین داخلی از چیزی حرف می‌زنند که وجود خارجی ندارد. ایران در رژیم شاه که همسایه‌ی اتحاد جماهیر شوروی بود، عملاً هیچ حق و سهمی در دریای خزر نداشت. اما از انقلاب به بعد، پیش و پس از فروپاشی شوروی، حقوق قانونی ایران، رها نشده، و در مقاطع مختلف، بنا به اقتضائات و قابلیت‌ها و توانایی‌های ایران، حضور اقتصادی و گاه نظامی ایران در دریای خزر، با مشکل و مانع لاینحل، مواجه نبوده است. هیچ قراردادی هم‌ امضا و تصویب و اجرا نشده که حقوق ایران را تضییع کند. اما وضعیت سواحل کشورهای مجاور دریای خزر، و پیچیدگی‌های جغرافیایی و اقلیمی و استراتژیک و حقوقی و سیاسی، تاکنون مانع حصول به یک توافق جامع قطعی، شده است. پس نه چیزی به داره و نه چیزی به بار، اتفاق خاصی نیفتاده، و فعلاً هر کشوری در محدوده ساحلی خود و قسمت‌های مشترک به اندازه‌ی توان تکنولوژیک خود، حضور دارد که مانند همه‌ی موارد مشابه در جهان، اختلافات تعیین دقیق حدود هر کشور برای حقوق اقتصادی سطح و کف دریا، وجود دارد و محل مناقشه است. 

در مورد نقش روسیه در مسدود سازی راه مذاکره‌ی ایران با قدرت‌های غربی و منطقه‌ای، مگر پوتین، ارباب آنها بوده که راه را مسدود کرده باشد. ایران هم، بنا به امنیت و منافع خود در این زمینه، فراز و نشیب داشته، ولی هر وقت که خواسته، از زمان مذاکرات الجزایر و مک‌فارلین در دوران امام تاکنون، پنهان و آشکار با آمریکا و قدرت‌های غربی و همسایگان منطقه‌ای مذاکره داشته، و هیچ عامل‌خارجی نیز قادر نبوده راه آن را مسدود سازد. 

در مورد نفت و انرژی هم، مطالب متن مزبور، غالباً چیزی جز اغراق‌ها و جعلیات و داستان‌سرایی رسانه‌ای صهیونیستی، نیست. تاکنون ایران، هرجا که امکان داشته و صلاح دانسته و زیرساخت‌هایش مناسب بوده، در بازار انرژی جهان حضور داشته، و محدودیت‌های کنونی ربطی به روسیه ندارد. اگر روزی ایران لازم بداند و بخواهد در بازار انرژی اروپا حضور داشته باشد و شرایط سیاسی و فنی هم مناسب باشد، هیچکس نمی‌تواند جلوی ایران را بگیرد. بلکه در صحنه‌ی رقابت، معادلات سیاسی و اقتصادی پیچیده و به‌هم‌پیوسته، تعیین‌کننده‌ی مزیت و موفقیت کشوری مانند روسیه یا ایران می‌شود. اشکالی هم ندارد که احیاناً دو دولت شریک و دوست، در مواردی ناگزیر با هم رقابت دوستانه نیز بکنند.

فعلاً در واقعیت، چنین رقابتی وجود ندارد، و ایران به هر میزانی که تحریم‌ها خنثی می‌شوند و حضورش در بازار جهانی انرژی را افزایش می‌دهد، مشکلی ندارد و به قدر کافی مشتری و فضای مانور دارد تا در حال حاضر، عملاً  نیاز فوری به رقابت با روسیه نداشته باشد.

در مورد بقیه‌ی ادعاهای عوامانه‌ی متن مزبور، به همین سیاق روشن است که اساساً بر مفروضات و دعاوی دروغ و نادرست قرار دارد.

سطوح مختلف روابط اقتصادی و سیاسی و نظامی ایران و روسیه، تاکنون افت‌ و خیزهای زیاد و مشکلات فراوان داشته و دارد، ولی در هر حال، مبتنی بر تامین منافع متقابل بوده است. همانگونه که جریان‌های غربگرای داخل ایران بارها در روابط ایران و روسیه مشکل‌آفرینی و سنگ‌اندازی کرده‌اند، محافل قدرتمند غربگرا و صهیونیست داخل روسیه هم بارها کوشیده‌اند، دوستی بین روسیه و ایران را به خصومت مبدّل سازند و موجب بدعهدی‌ها و تضعیف توافق‌ها و روابط فیمابین شوند، و حتی گاه این روابط را تا آستانه‌ی انهدام پیش ببرند. تا آنجا که در مقاطعی روابط حسنه‌ی فیمابین به سکته‌های دیپلماتیک و تبلیغاتی نیز دچار می‌شد. در هرحال و در هر شرایطی، اما کاملاً روشن بوده است که در نظام جمهوری اسلامی، هرگز ایران از موضع ضعف و تسلیم با روسیه مواجه نشده و نمی‌شود. 

داستان برجام و روابط پوتین و ترامپ و خبرهای ساختگی رسانه‌های غربی، موضوعی است که بحث مستقل و مفصل می‌طلبد. اما اجمالاً اینکه به رغم کوتاهی‌ها و ضعف‌ها و نفوذهای صورت‌گرفته در دولت پیشین ایران، ایفای نقش روسیه در مجموع، مغایر با روابط دوستانه و منافع مشترک و انتظارات کلان حاکمیت ایران، نبوده است. البته که روسیه عاشق چشم و ابروی ایرانی‌ها نبوده، ولی چون منافع استراتژیک این کشور در مواردی با منافع ملی ایران هم‌پوشانی و هم‌زیستی پیدا کرده، در ماجرای برجام غالباً همکاری مطلوبی داشته است. هرچند که غربگرایان و عاملان جنگ روانی صهیونیستها مدعی‌اند که روسیه در برجام به ایران خیانت کرده، حال آنکه مشکل اصلی ایران در برجام، از اساس و همواره با آمریکا و هم‌پیمانانش بوده، و نقش روسیه و چین، فرعی و جنبی بوده که آن‌هم چندان مغایر با انتظارات حقیقی و پنهان حاکمیت ایران، نبوده است. 

در موضوع نفت و گاز، ایران اگر تحریم هم نمی‌شد، رقابت زیانبار و مزاحمت خاصی برای درآمد نفتی روسیه نداشته و ندارد. اساساً فلسفه‌ی وجود اوپک و اوپک‌پلاس، تامین و تقارب منافع همه‌ی تولیدکنندگان اصلی نفت است. که در مورد گاز هم با تشکیل مجمع کشورهای صادرکننده‌ی گاز رخ داد. پس این حرف‌ها عوامانه است که علت ایجاد مشکلات برای یک یا چند کشور در صادرات انرژی، مثلاً کشوری مانند روسیه است که منافع بقیه را تصاحب کند. در دوسه دهه‌ی اخیر، ایران، لیبی، ونزوئلا و عراق به علل مختلف، مشکلاتی در تولید و صدور نفت خود داشته‌اند و سایر رقبا، نه فقط روسیه، بلکه عربستان و کویت و امارات خیلی بیش از روسیه، فرصت سودجویی از غیبت دیگران، پیدا کردند. 

ایران‌، علاوه بر مشکلات سیاسی بین‌المللی، در عرصه‌ی زیرساخت‌های لازم برای توسعه‌ی صادرات نفتی و غیر نفتی، مشکلات جدی دارد، و نخریدن گوجه و تربچه توسط بازرگانان روسی، و یا اتفاقاتی از این‌ قبیل با سایر همسایگان، ذره‌ی کوچکی از این ماجراست. اما خصومت و عداوت آمریکا و غربی‌ها علیه منافع ملت ایران از گذشته تاکنون، نقش مهمی را در ایجاد چنین وضعیتی داشته، که نمی‌توان روسیه‌ی پوتین را در آن متهم و مقصر جلوه داد.

سخن بر سر دفاع از روسیه یا پوتین نیست، بلکه توصیف و توضیح این واقعیت است که ایران در تعامل با روسیه، از موضع منافع و امنیت ملی خویش با تدبیر و اقتدار رفتار کرده، و اینگونه نبوده و نیست که به زعم تبلیغات سیاه صهیونیستها، روسیه دست برتر و حتی نقش ارباب در قبال ایران داشته است. 

بلکه بالعکس، روسیه‌ در دوران پوتین برای نوزایی قدرت و هویت و جایگاه کشور خود در مقابل برتری‌طلبی آمریکا و غرب، پنهان و آشکار، نیازمند و مرهون و مدیون و ممنون ایران، بوده است. ایران مقتدری که فقط یک چشمه در دوران‌ سخت و تنهایی جنگ علیه رژیم صدام و حامیان جهانی‌اش، با حمایت از ملت افغانستان، نقش اساسی در شکست و فروپاشی شوروی ایفا کرد، بیش از چهاردهه آمریکا و صهیونیسم جهانی را به‌ ستوه آورده، و به مثابه‌ی یک قدرت منطقه‌ای، عملاً به رسمیت شناخته شده، خیلی بزرگتر و قدرتمندتر از آن است که روسیه و یا چین، بتوانند طمع و توهّم سلطه‌گری در باره‌ی آن داشته باشند. 

واقعیت آنست که اکنون ایران به‌عنوان تنها قدرت اصلی و مستقل خاورمیانه، در حال تثبیت جایگاه خود در “شراکت راهبردی” با روسیه و چین است. این واقعیت و عواقب آن، خیلی برای صهیونیستها گران آمده، و به هراس و وحشت شدید افتاده‌اند، پس توپخانه‌ی تبلیغاتی آنان، روسیه‌ستیزی و روسیه‌هراسی را تبلیغ می‌کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روابط نوین و استراتژیک ایران و روسیه بیشتر بخوانید »

رتبه‌بندی جهانی قدرت نظامی روسیه و اوکراین

بحران اوکراین و موضع ثابت ایران



آمریکا و ناتو با نزدیک‌شدن به مرزهای روسیه از طریق اوکراین برنامه‌هایی را در سر داشتند که این اقدامات موجب تحریک روسیه و نارضایتی مردم اوکراین از دولت غرب‌گرای زلنسکی شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به‌مناسبت عید مبعث (۱۴۰۰/۱۲/۱۰)، درباره بحراین اوکراین فرمودند: «علاج هر بحرانی صرفاً در صورتی ممکن است که ریشه‌ بحران شناخته بشود. ریشه‌ بحران در اوکراین سیاست‌های آمریکا و غربی‌هاست؛ این‌ها ریشه‌ بحران است؛ این‌ها را باید شناخت و بر اساس این‌ها قضاوت و داوری کرد و اگر اهل اقدام بودیم، اقدام کرد.»

بیشتر بخوانید:

محور بیانات رهبر انقلاب درباره جنگ اوکراین و روسیه

بر همین اساس پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب ( KHAMENEI.IR) در یادداشتی از محسن پاک‌آیین دیپلمات سابق جمهوری اسلامی ایران به بررسی ریشه‌های بحران اوکراین پرداخته است.

پاک‌آیین در این یادداشت نوشته است: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در سخنرانی خود در خجسته سالروز عید سعید مبعث با اشاره به بحران اوکراین به ریشه اصلی این بحران و عبرت‌های آن پرداخته و مواضع اصولی ایران را در این زمینه بیان کردند. ایشان در بخش شناخت ریشه‌های قضایای اوکراین، «بحران‌سازی» را از ویژگی‌های اصلی شبکه‌های مافیای سیاسی، اقتصادی و اسلحه‌سازی آمریکا که از گسترش بحران‌ها تغذیه و ارتزاق می‌کنند، دانستند و بحران اوکراین را نیز نتیجه سیاست‌های آمریکا خواندند. رهبر انقلاب با اشاره به دخالت آمریکا در مسائل داخلی اوکراین، کمک آمریکا به ایجاد کودتای مخملی و رنگی و جابه‌جاکردن دولت‌ها را نمونه‌ای آشکار از سیاست بحران‌سازی ایالات متحده برشمردند.

بیشتر بخوانید:

رسانه‌های عربی کدام بخش از سخنان رهبر انقلاب را برجسته کردند

انقلاب‌های رنگین پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با دخالت آمریکا در جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته رخ داد و نشانگر اراده کاخ سفید برای کنترل مناطق تحت نفوذ شوروی سابق بود. این انقلاب‌ها که معمولاً در دوره برگزاری انتخابات و با دخالت سفرای آمریکا و سازمان‌های به‌اصطلاح دموکراتیک غربی صورت می‌گرفت، دارای قالب و اتفاقات کم‌وبیش مشابه بود و با زیرسؤال‌بردن نتیجه انتخابات، مردم را به مخالفت با افراد یا دولت‌های منتخب فرامی‌خواند. این تحولات در یوگسلاوی، موجب سقوط میلوشویچ، در گرجستان، موجب عزل شواردنادزه، در قرقیزستان، موجب سقوط عسکر آقایف و در اوکراین باعث شکست ویکتور یانوکویچ شد. در سال ۲۰۰۴، مخالفان یانوکویچ با تحریک آمریکا با لباس و پرچم‌های نارنجی دست به اعتراض زدند و با ابطال انتخابات، ویکتور یوشچنکو که عنصر غرب‌گرا بود، به‌عنوان رئیس‌جمهور اوکراین به قدرت رسید. از آن پس، سیاست‌های بحران‌آفرین آمریکا و غرب برای ترغیب اوکراین به عضویت در ناتو و ایجاد پایگاه‌های نظامی در این کشور دنبال شد.

بیشتر بخوانید:

مردی که جواب حرف‌های یک هفته‌ کل دنیا را می‌دهد

آمریکا و ناتو تمایل داشتند با نزدیک‌شدن به مرزهای روسیه از طریق اوکراین در شرق اروپا و گرجستان در قفقاز و حتی کشورهای پیرامون ایران، مرحله دوم فروپاشی شوروی سابق را رقم بزنند. این اقدامات موجب تحریک روسیه و نارضایتی مردم اوکراین از دولت غرب‌گرای زلنسکی شد و به بحران فعلی اوکراین منجر شد.

بشنوید:

صوت کامل سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت عید مبعث

نکته کلیدی بیانات رهبر انقلاب شناخت ریشه‌های واقعی بحران است. ایشان بحران اوکراین را نتیجه سیاست‌های آمریکا خواندند و تأکید کردند: «ما در اوکراین طرف‌دار توقف جنگیم، ما می‌خواهیم آنجا جنگ تمام بشود؛ منتها علاج هر بحرانی صرفاً در صورتی ممکن است که ریشه‌ بحران شناخته بشود.» در واقع، بدون توجه به ریشه‌های اصلی وقایع و بحران‌ها، تببین دقیق و صحیح آن‌ها با مشکل مواجه خواهد شد.

اعلام موضع ثابت جمهوری اسلامی ایران که برگرفته از آموزه‌های اسلامی و انقلابی و رویکرد انسان‌دوستانه است، بخش مهم دیگری از بیانات رهبر انقلاب بود. ایشان خاطرنشان کردند: «ما با جنگ و تخریب در هر جای دنیا مخالفیم؛ این حرف ثابت ماست. ما با کشته‌شدن مردم، با تخریب زیربناهای ملت‌ها مخالفیم.» ایشان با تأکید بر اینکه ما در اوکراین طرف‌دار توقف و خاتمه جنگ هستیم، در تبیین موضع ثابت ایران در بخش دیگری از بیانات خود افزودند: «ما مثل غربی‌ها نیستیم که اگر چنانچه بمبی را روی سر کاروان عروسی در افغانستان بریزند و عروسی‌شان را تبدیل به عزا بکنند، [بگوییم که] این مبارزه‌ با تروریسم است؛ این جنایت نیست. آن‌ها منطقشان این‌جوری است.»

جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک سیاست ثابت و اصولی، همان‌گونه که با دزدیدن نفت سوریه و ثروت ملی مردم افغانستان و جنایات شبانه‌روزی صهیونیست‌ها و تداوم تجاوز علیه مردم یمن مخالف است، با جنگ و تجاوز و تخریب در دیگر کشورها نیز مخالفت است؛ اما از ریشه‌های وقوع حوادث نباید غافل شد. رهبر انقلاب اسلامی به عبرت‌های مهم قضایای اوکراین هم پرداختند و با استناد به اعترافات رئیس‌جمهور سابق افغانستان و رئیس‌جمهور اوکراین خاطرنشان کردند: «پشتیبانی قدرت‌های غربی از کشورها و دولت‌هایی که دست‌نشانده‌ آن‌ها هستند، یک سراب است، واقعیت ندارد؛ این را همه دولت‌ها بدانند. آن دولت‌هایی که پشت‌گرمی‌شان به آمریکا و به اروپا است، ببینند وضع امروز اوکراین و دیروز افغانستان را.»

بحران اوکراین بار دیگر نشان داد که غربی‌ها در مواقع حساس، پشت متحدان خود را خالی می‌کنند. رهبرانی که از طریق کودتا و انتخابات شبه‌دموکراتیک غربی روی کار می‌آیند، باید بدانند که وقتی تاریخ‌مصرف آن‌ها گذشت غرب آن‌ها را تنها می‌گذارد.

این واقعیت در ایران و زمان سقوط رژیم شاه، در مصر به‌هنگام شکست حسنی مبارک، در تونس زمان فرار بن‌علی روشن شد و اخیراً نیز افغانستان و اوکراین، دو نمونه عینی برای دولت‌های متکی به آمریکا و اروپا هستند. آمریکا و ناتو بیست سال در افغانستان بحران آفریدند و چیزی جز جنایت و خون‌ریزی حاصل مردم این کشور مظلوم نشد و در آخر هم از این کشور فرار کردند.

رئیس‌جمهور غرب‌گرای فعلی اوکراین هم تصور می‌کرد که در زمان جنگ، غربی‌ها از او حمایت می‌کنند، اما نهایتاً اذعان کرد که غرب او را در بحران اوکراین تنها گذاشته است. مردم اوکراین نیز او را تنها گذاشته و از شهرها و سرزمین خود گریختند. رهبر انقلاب نیز به همین دلیل در بیان عبرت دوم، «مردم» را مهم‌ترین پشتوانه دولت‌ها خواندند و افزودند: «عبرت دوم اینکه مردم، مهم‌ترین پشتوانه دولت‌ها هستند. اگر مردم در اوکراین وارد میدان می‌شدند، وضع دولت و مردم اوکراین این‌جوری نمی‌شد. مردم وارد میدان نبودند، چون دولت را قبول نداشتند؛ عیناً مثل آن وقتی که آمریکا به عراقِ دورانِ صدام حمله کرد، مردم دفاع نکردند، کنار رفتند، آمریکا مسلط شد؛ امّا در همین عراق، وقتی که داعش حمله کرد، مردم وارد میدان شدند، توانستند داعش را که خطر بسیار بزرگی بود به عقب برانند، توانستند سرکوب بکنند. عامل اصلی استقلال کشورها مردم‌اند.»

بیانات رهبر انقلاب تبیین دقیق و واقع‌بینانه‌ای از ریشه‌های بحران و همچنین اعلام موضع ثابت ایران در زمینه قضایای اوکراین بود؛ مواردی که باید به‌عنوان فصل‌الخطاب مورد توجه مسئولان رسمی، صاحبان‌نظران، تحلیلگران و رسانه‌ها قرار گیرد تا «گوش‌هایمان را باز کنیم، درست بیندیشیم، درست فکر کنیم، درست عمل بکنیم و بتوانیم از این عبرت‌های بزرگ بهره ببریم.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بحران اوکراین و موضع ثابت ایران بیشتر بخوانید »

لاوروف: غرب همدست رژیم اوکراین در بحران فعلی است

لاوروف: غرب همدست رژیم اوکراین در بحران فعلی است



وزیر خارجه روسیه با انتقاد شدید از طرف های غربی، استانداردهای دوگانه و روسیه هراسانه آنها و همچنین جنایاتی که مرتکب شده اند، گفت: حمایت آنها از رژیم اوکراین مسبب بروز بحران کنونی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از ریانووستی، «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که وضعیت کنونی در اوکراین نتیجه ارتباط کشورهای غربی با رژیم جنایتکاری است که پس از سال ۲۰۱۴ شکل گرفت.

وی در این باره گفت: فاجعه اوکراین نتیجه همدستی حامیان غربی با رژیم جنایتکاری است که پس از کودتای خونین ضد قانون اساسی در فوریه ۲۰۱۴ در آنجا شکل گرفت و برخلاف ضمانت‌های آلمان، لهستان و فرانسه بر اساس توافقنامه حل و فصل بحران درون اوکراینی، انجام شد.

بیشتر بخوانید:

گفتگوی لاوروف– چاووش اوغلو درباره مذاکرات روسیه-اوکراین

لاوروف در ادامه و با اشاره به اینکه مقامات کی یف دست به انجام بازی‌های خطرناکی زده اند، گفت: امروز، خطراتی که رژیم زلنسکی (رئیس جمهور اوکراین) برای کشورهای همسایه و به طور کلی امنیت بین‌المللی ایجاد می‌کند، پس از شروع بازی‌های خطرناک توسط مقامات مستقر در کی یف در رابطه با برنامه‌های دستیابی به تسلیحات هسته‌ای خود، افزایش چشمگیری یافته است.

بیشتر بخوانید:

وزیرخارجه روسیه نمی تواند در نشست سازمان ملل شرکت کند

وزیر خارجه روسیه افزود که مسکو همه اقدامات لازم را برای جلوگیری از ظهور سلاح‌های هسته‌ای در اوکراین انجام می‌دهد.

وی با اشاره به اینکه اظهارات غیرمسئولانه کی یف در مورد تسلیحات اتمی توخالی نیست و اوکراین هنوز از فناوری هسته‌ای شوروی و ابزارهای ساخت چنین سلاح‌هایی برخوردار است، گفت: من می‌توانم به شما اطمینان دهم که روسیه به عنوان یک عضو مسئول جامعه بین المللی که به تعهدات خود در خصوص عدم اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی متعهد است، تمام اقدامات لازم را برای جلوگیری از ظهور سلاح‌های هسته‌ای و فناوری‌های مرتبط در اوکراین انجام می‌دهد. امیدواریم همه از ضرورت حل این مشکل آگاه باشند.

بیشتر بخوانید:

لاوروف سفر خود به سازمان ملل در ژنو را لغو کرد

لاوروف در بخش دیگری از سخنان خود گفت که اتحادیه اروپا به جای گفتگو با روسیه، راه تحریم‌ها و محدودیت‌های غیرقاونی را انتخاب کرده است.

وی گفت: کشورهای اتحادیه اروپا با انتخاب مسیر تحریم‌های غیرقانونی یکجانبه، سعی می‌کنند از گفتگوی صادقانه رو در رو، از تماس‌های مستقیمی که برای کمک به یافتن راه حل های سیاسی برای مشکلات حاد بین‌المللی طراحی شده است، فاصله بگیرند.

بیشتر بخوانید:

لاوروف: امیدواریم که مذاکرات وین موفقیت آمیز باشد

وزیر خارجه روسیه همچنین گفت: پیشتر، اتحادیه اروپا، در یک جنون روسیه هراسانه، تصمیم گرفت تا سلاح‌های مرگبار را به کی یف برساند. برای ما، ارزش زندگی هر روس یا اوکراینی، ساکن دونتسک یا لوهانسک کمتر از زندگی یک اروپایی یا آمریکایی نیست.

وی همچنین با اشاره به این مسئله که غرب نباید امنیت خود را به هزینه دیگران به دست بیاورد، گفت: کشورهای غربی باید از ایجاد تأسیسات نظامی در قلمرو کشورهایی که قبلاً بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند و عضو اتحاد (ناتو) نیستند، از جمله استفاده از زیرساخت‌های آنها برای انجام هرگونه فعالیت نظامی، خودداری کنند.

لاوروف افزود که برای مسکو غیرقابل قبول است که تسلیحات هسته‌ای آمریکا در اروپا باشد و زمان آن فرا رسیده است که آنها را به خانه بازگردانیم.

وی افزود که روسیه از ایالات متحده و متحدانش می‌خواهد که استقرار موشک‌های میان‌برد و کوتاه‌برد در اروپا را متوقف سازند.

وزیر خارجه روسیه با اشاره به استانداردهای دوگانه آمریکا و متحدانش در قبال عملیان روسیه در اوکراین، گفت: ایالات متحده و متحدانش که خود مسئول مستقیم نقض حقوق بشر و قوانین بین المللی بشردوستانه و مجرم جنایاتی هستند که طی آن صدها هزار نفر از مردم عادی را در یوگسلاوی، عراق، لیبی و افغانستان کشته اند، بار دیگر استانداردهای دوگانه نشان می‌دهند.

لاوروف در پایان گفت که روسیه همیشه پذیرای یک گفتگوی برابر و محترمانه متقابل در مورد هر موضوعی است و آماده است تا توازن عادلانه منافع ایجاد کند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لاوروف: غرب همدست رژیم اوکراین در بحران فعلی است بیشتر بخوانید »

تبعات اقتصادی حمله روسیه به اوکراین بر منطقه اوراسیا

تبعات اقتصادی حمله روسیه به اوکراین بر منطقه اوراسیا



در پی حمله تمام‌عیار روسیه به اوکراین، بسیاری از کشورهای جهان تحریم‌های جدیدی را علیه مسکو اعمال کردند که بنظر می‌رسد این مساله علاوه بر روسیه بر اقتصاد منطقه اوراسیا نیز تاثیر قابل توجه داشته باشد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهوری روسیه دوشنبه (۲۱ فوریه/۲ اسفندماه) با انتقاد از بی‌توجهی غرب به نگرانی‌های امنیتی مسکو اعلام کرد که کشورش استقلال جمهوری‌های خلق «دونتسک» و» لوگانتسک» را به رسمیت می‌شناسد و در کاخ کرملین قراردادهای همکاری و دوستی را با سران این جمهوری‌ها امضا کرد.  

به دنبال حمله بامداد روز پنجشنبه (پنجم اسفند) نیروهای روسیه به اوکراین، این جنگ اکنون وارد پنجمین روز خود شده و همزمان با تداوم روند آتش جنگ، سیل واکنش های جهانی به این رویداد همچنان ادامه دارد و فشارهای دیپلماتیک و تهدیدها و تحریم‌های بین المللی علیه روسیه درحال افزایش است.

اقدام اخیر پوتین مبنی بر انجام عملیات نظامی در اوکراین واکنش های بین المللی فراوانی را به دنبال داشت و شماری از کشورهای غربی تحریم هایی را علیه روسیه اعمال کردند.

وزارت خزانه‌داری آمریکا در واکنش به اقدام اخیر مسکو بامداد شنبه ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری، «سرگئی لاوروف» وزیرخارجه و «سرگئی شویگو» وزیر دفاع  و «والری گراسیموف» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه را تحریم کرد.

«جوسپ بورل» نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی هم جمعه شب (۶ اسفند ماه) گفت: اتحادیه اروپا پوتین و لاوروف را به فهرست تحریم‌های خود اضافه کرده است.

«جاستین ترودو» نخست وزیر کانادا نیز اعلام کرد که مجموعه‌ای از تحریم‌ها علیه روسیه را وضع می‌کند که مقامات ارشد این کشور از جمله پوتین، لاوروف و رئیس ستاد مشترک را در بر می گیرد.

نظر به در هم تنیدگی اقتصاد روسیه و منطقه اوراسیا، اکنون سوال اینجاست اعمال تحریم های جدید غرب علیه رهبران ارشد روس تا چه حد می تواند بر اقتصاد منطقه اوراسیا نیز تاثیرگذار باشد؟

تبعات اقتصادی حمله روسیه به اوکراین بر منطقه اوراسیا

آیا تحریم های غرب علیه روسیه کارساز است؟

به باور شماری از تحلیلگران اعمال تحریم های جدید غرب علیه روسیه، تاثیر چندانی بر اقتصاد این کشور ندارد.

بر اساس گزارش های خبری، دولت روسیه با تغییر بخش زیادی از ذخایر ارزی خود از دلار به طلا و فروش ۹۶ درصد اوراق قرضه آمریکایی در سه سال اخیر، به شدت در برابر تحریم‌ها مقاوم شده است.

روسیه از سال ۲۰۱۵ ذخایر ارزی خود را با تمرکز بر طلا به شدت رشد و وابستگی به دلار را کاهش داده است. این کشور تا سال ۲۰۱۷ بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا را داشت اما ظرف ۳ سال ۹۶ درصد آن ها را واگذار کرد.

در تیرماه سال جاری، وزارت دارایی روسیه در بیانیه ای اعلام کرد: دلار آمریکا بطور کامل از ساختار صندوق رفاه ملی روسیه حذف، سهم لیره استرلینگ در آن تا ۵ درصد کاهش یافته و سهم یورو و یوآن چین به ترتیب به ۳۹.۷ درصد و ۳۰.۴ درصد افزایش یافته است.

سهم ین ژاپن در صندوق رفاه ملی روسیه ۴.۷ درصد بوده و ۲۰.۲ درصد آن را نیز طلا تشکیل می دهد.  

صندوق رفاه ملی روسیه یا «اف. ان. ب» صندوقی است که برای ذخایر بخشی از دارایی های روسیه تاسیس شده و در آن درآمدهای اضافی حاصل از فروش نفت و گاز نگهداری می شود و در صورت احساس نیاز دولت، از موجودی آن برداشت می شود.  

در زمان حاضر موجودی این صندوق روسیه ۱۸۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار است.

آنتون سیلوانف وزیر دارایی روسیه پیشتر گفته بود که این کشور سهم دلار در صندوق رفاه ملی خود را به صفر خواهد رساند.

کاهش وابستگی به دلار در پرداخت های بین المللی یکی از اقدامات تلافی جویانه روس ها برابر آمریکا بوده است و توافقاتی که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ در این خصوص میان روسیه و دیگر کشورها منعقد شد یکی از دلایل موفقیت اجرای این رویکرد بوده است.

براساس گزارش منتشر شده از سوی اکسپرتیزا، در این مدت سهم دلار از مبادلات تجاری روسیه ۳۸۸ میلیارد کاهش یافته است و در مقابل سهم یورو با ۲۱.۹ درصد افزایش معادل ۱۵۱ میلیارد دلار رشد کرده است.

تغییرات قابل توجه در ساختار پرداخت ارز خارجی در صادرات روسیه باعث شده است که سهم دلار در این بخش نیز ۱۵.۵ درصد کاهش یابد و در مقابل سهم یورو با ۹۰ درصد افزایش به ۱۷.۳ درصد (۷۷ میلیارد دلار) برسد.

سهم روبل در پرداخت های روسیه با ۳۳.۳ درصد رشد در مقایسه با سال ۲۰۱۳ به معادل ۶۰ میلیارد دلار رسیده است.

تبعات اقتصادی حمله روسیه به اوکراین بر منطقه اوراسیا

تاثیر تحریم های جدید غرب بر اقتصاد اوراسیا

اگرچه برخی از کارشناسان تاثیر تحریم های غرب علیه روسیه را بر اقتصاد این کشور بی تاثیر می دانند، اما تحلیلگرانی هم هستند که اثرپذیری اقتصاد روسیه را کم نمی دانند و معتقدند این تاثیر منفی به طریق اولی بر کشورهای حوزه اتحاد جماهیر شوروی (سابق) یا اورآسیا فعلی نیز کم نخواهد بود.

یعنی برخی از کارشناسان بر این باورند که یکی از مناطقی که بیشترین آسیب را در نتیجه اعمال تحریم های غرب علیه روسیه متحمل می شود، منطقه اوراسیا است.

به استناد آمارها، روسیه در میان شرکای اصلی در اوراسیا، همچنان بالاترین سهم مبادلات را به خود اختصاص داده است و ۱۳۵ میلیون دلار از کل صادرات این اتحادیه برای روسیه است و پس از آن ارمنستان با ۶۰، قزاقستان با ۳۸، قرقیزستان با ۱۸ و بلاروس با پنج میلیون دلار قرار دارند. پنج کشور روسیه، قزاقستان، بلاروس، ارمنستان و قرقیزستان اعضای اتحادیه اوراسیا را تشکیل می دهند.

نگاهی به تاریخ نشان می‌دهد که هسته اولیه شکل‌گیری اتحادیه اقتصادی اورآسیا به رویکرد روس‌ها برای حفظ نفوذ نسبی خود در جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی (سابق) در دهه ۱۹۹۰ باز می‌گردد. در این دوره زمانی مسکو می کوشید با ایجاد مکانیزم‌هایی روندها و فرایندهای پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (سابق) را بار دیگر به گونه ای تغییر دهد تا جایگاه خود همچنان در این منطقه حفظ کند.

بنابراین چنانچه تحریم‌های جدیدی علیه روسیه اعمال شود، این تحریم ها به طور غیرمستقیم بر حجم مبادلات تجاری و اقتصاد کشورهای اتحاد جماهیر سابق شوروی، اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا و حتی اتحادیه اروپا نیز تاثیر می گذارد.

در پایان می توان گفت، با ادامه یافتن عملیات نظامی روسیه و شدت گرفتن تنش‌ها در شرق اوکراین، توصیه می شود رهبران دو کشور بر سر ضرورت یافتن راه حلی دیپلماتیک برای دستیابی به آتش بس در شرق اوکراین به توافق برسند و در راستای کاهش تنش ها راه دیپلماسی را انتخاب کنند.  

گفتنی است اتحادیه اروپا یکی از مهم‌ترین شرکای تجاری- اقتصادی اتحادیه اقتصادی اوراسیا به شمار می آید. به عبارت دیگر اقتصادهای کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا و اتحادیه اروپا از لحاظ تاریخی مکمل یکدیگر هستند. صادرات فناوری‌های عالی از اتحادیه اروپا برای اتحادیه اقتصادی اوراسیا و صدور ثابت منابع انرژی از کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا برای اتحادیه اروپا مهم است.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تبعات اقتصادی حمله روسیه به اوکراین بر منطقه اوراسیا بیشتر بخوانید »