احمدرضا درویش

سینمای دفاع مقدس؛ فرصتی برای جهانی شدن


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ «سینما» یکی از مهمترین مولفه‌های تمدنی فرهنگ هر کشوری هست که نبود آن می‌تواند تعجب آور باشد. با نگاهی به کشور‌های صاحب نام که در مناسبات سیاسی، نظامی، علمی و … حرفی برای گفتن دارد قطعا رد پای پررنگی از سینما نیز در آن خواهیم دید. سینما می‌تواند بیش از هر پدیده‌ای نگاه مردم جهان را به خود معطوف و حتی افکار عمومی جهان را با خود همراه کند. 

دفاع مقدس؛ فرصتی برای جهانی شدن” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/6/20/2598164_442.jpg” alt=”سینمای دفاع مقدس؛ فرصتی برای جهانی شدن” width=”600″ height=”400″ align=”middle”>

نمونه آشکار و واضح آن را می‌توان در سینمای هالیوود مشاهده کرد که با تولید صد‌ها فیلم در سال نه تنها بخش قابل توجهی از چرخه اقتصاد را در دست بگیرد که در جایگاه صدور فرهنگ آمریکایی نقش مهمی ایفا کند. القای سیاست «رویای آمریکایی» در جهان بیش از آنکه مرهون قدرت سیاسی و نظامی آمریکا باشد به قدرت سینمای آمریکا وابسته هست در واقع فرهنگ امروز جهان به واسطه سینما در حال زایش و بازتولید هست.

ایران از همان سال‌هایی صاحب سینما شد که اروپا و آمریکا صاحب سینما شدند، تقریبا عمر سینما در هیچ کشوری همپای سینما ایران نیست. بخش زیادی از شناخت مردم جهان از ایران بواسطه فیلم‌هایی هست که در سطح جهان اکران شده هست. اغلب جشنواره‌های دنیا نیز میزبان سینماگرانی از ایران هستند و گویا بخشی از اعتبار خود را از این طریق کسب می‌کنند. بواسطه همین موضوع مهم هست که روز ۲۱ شهریور در ایران به نام روز سینما نام‌گذاری شده تا پاسداشتی باشد برای همه آنهایی که در اعتلای این سینما نقش آفرین بودند.

سینمای ایران قبل از انقلاب اسلامی روز‌های پر فراز و نشیبی را از سرگذراند و آثار شاخص و مهمی پدید آورد که به مرور بخش مهمی از هویت سینمایی ما را شکل داد. اما اتفاق مهم در سینما بعد از انقلاب اسلامی ایران پدید آمد. همزمان با آغاز جنگ تحمیلی نخستین قدم‌ها برای شکل‌گیری بومی‌ترین گونه سینمای ایران یعنی سینمای دفاع مقدس برداشته شد و با ورود کارگردانانی، چون «مرتضی آوینی»، «رسول ملاقلی‌پور»، «ابراهیم حاتمی‌کیا»، «احمدرضا درویش»، «کمال تبریزی»، «عزیزالله حمیدنژاد» و … ماهیت سینمای دفاع مقدس شکل گرفت و در طول این سال‌ها قوام یافت. در این میان تاثیر شهید آوینی چه در حوزه نظریه پردازی و چه در حوزه ساخت مستند دفاع مقدس بسیار مهم و اثرگذار هست. 

سینمای دفاع مقدس از آن جایی که ریشه عمیقی در باور‌های مردم دارد و به بیان دیگر مردم خود را در آیینه سینمای دفاع مقدس می‌بینند به شدت پویا و واجد ارزش‌های هنری و معنایی فراوانی هست. سینمای دفاع مقدس حتی در قیاس با گونه مشابه خود در جهان یعنی سینمای جنگ تفاوت‌های ماهیتی فراوانی دارد و به همین دلیل موجه استعداد ذاتی بالقوه و بالفعلی برای جهانی شدن دارد. موضوعی که هنوز به درستی محقق نشده هست. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سینمای دفاع مقدس؛ فرصتی برای جهانی شدن بیشتر بخوانید »

احمدرضا درویش طلسم فتح خرمشهر را می‌شکند؟

احمدرضا درویش طلسم فتح خرمشهر را می‌شکند؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، سال ۸۴ همزمان با سال‌روز آزادسازی خرمشهر اعلام شد که «شکوه پیروزی» به کارگردانی احمدرضا درویش به‌عنوان پروژه ملی سینمای ایران، کلید می‌خورد.

اما در سال‌های بعد، احمدرضا درویش مشغول پیش‌تولید فیلم «روز رستاخیز» درباره‌ قیام امام حسین (ع) شد و در همان مقطع درباره‌ی پروژه‌ «شکوه پیروزی» به ایسنا، گفته بود: «شکوه پیروزی» و «روز رستاخیز» از ایده‌های بود که از ده سال قبل در ذهنم بوده و قصد داشتم آن‌ها را بسازم، اما فعلا «روز رستاخیز» در اولویت اول قرار گرفته است.

درویش با تاکید بر اهمیت موضوع آزادسازی خرمشهر توضیح داده بود: گروهی مجرب مشغول انجام کار تحقیقاتی و تشکیل بانک اطلاعاتی و گردآوری مجموعه‌ی کامل از منابع تحقیقاتی درباره‌ی پروژه‌ی «شکوه پیروزی» هستند. هر کارگردانی که درباره‌ی خرمشهر فیلم می‌سازد، حتما به اطلاعات کافی در این زمینه نیازمند است، مواردی نظیر مردم‌شناسی، فرهنگ، تاریخ، رویداد‌های سیاسی، بررسی علت‌های بروز جنگ و تجاوز دشمن به‌خاک ایران ابعاد نظامی، عملیاتی و تحولات بین‌المللی در آن دوره از تاریخ و علل پشتیبانی ده‌ها کشور از تجاوز دشمن به ایران ازجمله مواردی است که ضروری است به آن توجه ویژه شود.

این سینماگر گفته بود: آنچه درباره‌ی جغرافیای زمانی و مکانی این پروژه در نظر است، فیلم «شکوه پیروزی» در منطقه‌ی خوزستان و خرمشهر متمرکز است و داستان از شروع جنگ مقاومت سرسختانه‌ی نیرو‌های ایرانی در خرمشهر، سقوط خرمشهر، احیا و سامان‌دهی قوای ایرانی و درنهایت فتح خرمشهر بستر زمانی و مکانی فیلم‌نامه را تشکیل می‌دهد.

ده‌هاهزار زن و مرد در خرمشهر، آن روز‌ها را دیده‌اند و هرکدام از آن‌ها درباره‌ی آن‌روز خاطره دارند، بنابراین هر کسی ـ که از فتح خرمشهر فیلم می‌سازد ـ در مقابل این گروه که در حافظه‌شان ثبت شده، مسوول است. از آنجا که حافظه‌ی ملت ایران مشحون از خاطره‌ی این رویداد عظیم در دوران دفاع‌مقدس است، بنابراین فیلمی با موضوع فتح خرمشهر می‌بایست، منعکس‌کننده‌ی خاطره‌ی همه‌ی اقشار در آن رویداد باشد.

این سینماگر همچنین در سال ۹۸ در مراسمی که در موزه سینما برگزار شد، گفت که فیلمنامه «درخشش» را با موضوع فتح خرمشهر نوشته و در آرزوی ساخت آن است، فیلم‌نامه‌ای که شامگاه گذشته ۲ خرداد ماه در مراسمی در صداوسیما رونمایی شده است و طبق پیگیری‌های ایسنا قرار است ساخت این فیلم سینمایی جدی شود، فیلم‌نامه‌ای که احتمالا با نام قبلی «شکوه پیروزی» بوده است.

احمدرضا درویش در همان مراسمی که به بهانه نمایش دوئل در موزه سینما برگزار شد، در پاسخ به این سؤال که شنیده می‌شود قصد دارید فیلمی درباره فتح خرمشهر بسازید، گفته بود: سینمای ما یک تصویری از بیرون دارد، اما داخل خانواده سینما اتفاقات دیگری موج می‌زند که خیلی باید به آن‌ها توجه کنیم. فیلم «دوئل» یک حلقه‌ای از زنجیره سینمای ایران است و آنچه از قبل در سینمای ما بود مانند دو امدادی در دوئل به دست ما رسید و ما نیز باید آنرا به آیندگان بدهیم. من دو، سه روز در جریان دفاع مقدس و روز‌های ابتدایی جنگ در زمانیکه خرمشهر در محاصره بود، جهان آرا را دیده بودم و همیشه دوست داشتم در فیلم‌هایی که درباره جنگ می‌سازم یک اشاره و امضایی از او در فیلم هایم باشد، زیرا جهان آرا نماد و اسوه مقاومت در روز‌های ابتدایی جنگ بود.

وی یادآور شده بود: از ۲۰ سال پیش دو آرزو در فیلمسازی داشتم، یکی اینکه حتما فیلمی درباره حادثه عاشورا و دیگر اینکه فیلمی درباره فتح خرمشهر بسازم. فیلم «رستاخیز» به عنوان آرزوی اولم ساخته شد و حدود ۱۵ سال از پیش تولید آن تا امروز که وضعیت نمایش آن مشخص نیست، وقت من را به خود اختصاص داد. (فیلمی که بعد‌ها محدود و سرانجام آنلاین در یک پلتفرم خارجی به نمایش درآمد.) در این مدت چند فیلمنامه نوشتم که یکی از آن‌ها فیلمنامه «درخشش» است که مربوط به آرزوی دومم است که درباره فتح و آزادسازی خرمشهر است. این فیلمنامه هم اکنون کامل شده است، اما فکر می‌کنم ساخت آن نیز ۱۵ سال طول بکشد و امیدوارم عمرم به ساخت این فیلم کفاف بدهد.

احمدرضا درویش در سال ۸۷ در یک نشست اظهار امیدواری کرده بود که بزرگان سینما در عرصه سینمای دفاع مقدس تجربه کنند و تاکید کرد بر اینکه سینمای دفاع مقدس به یک قشر و جناح محدود نیست. سفره‌ای است که به همه روزی می‌رساند و غذا می‌دهد و هرکسی که تشنه و اشتهای سیرشدن داشته باشد از این سفره به اندازه‌ی کافی بهره‌مند می‌شود.

او همچنین اظهار امیدواری کرده بود: روزی بزرگان سینما در عرصه سینمای دفاع مقدس وارد شوند و در این زمینه فیلمی را تولید کنند و در عین حال به آن‌ها ایرادی هم گرفته نشود که حتما باید جنگ را تجربه کرده باشند؛ بنابراین در این راستا نامداران سینمای کشور در کارنامه‌ خودشان اثری هم در خصوص جنگ با نگاه و گرایش خاص خود خواهند داشت و سرانجام این فیلم‌ها به سرمایه‌ ملی که در مجموعه‌ی آثار آن‌ها خواهد درخشید، تبدیل می‌شود.

کارگردان «دوئل» از واقعه خرمشهر به عنوان مهم‌ترین حادثه تاریخ معاصر ایران سخن گفته بود.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

احمدرضا درویش طلسم فتح خرمشهر را می‌شکند؟ بیشتر بخوانید »

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟



حماسه‌ها و شهرهای حماسه‌ساز همواره سهمی مهم در آثار ماندگار سینمای جهان داشته‌اند؛ در ویترین سینمای ایران سهم حماسه آزادسازی خرمشهر چه اندازه بوده است؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، سوم خرداد ۱۴۰۱ همزمان می‌شود با چهلمین سالگرد آزادسازی خرمشهر، شهری که به عنوان اولین هدف صدام حسین برای بدست آوردن شهرهای بزرگ دیگر در جنوب کشورمان اشغال شد. شهری که به زعم صدام قرار بود به راحتی در اختیار نظامیان عراقی قرار گیرد تا سرعت نفوذشان به خاک ایران افزایش پیدا کند. شهری که با دستان خالی مردانش در برابر تهاجم نیروهای عراقی، ۳۴ روز مقاومت کرد تا جان دهد اما خاک نه.

خرمشهر، ۵۷۶ روز در اشغال ارتش صدام حسین بود تا در نهایت در سوم خردادماه سال ۱۳۶۱ طی عملیات «بیت المقدس» آزاد شد. بی‌شک خبر آزادسازی خرمشهر خونی تازه به رگ‌های رزمندگان ایرانی تزریق کرد تا با جان و دل از خاک خود دفاع کنند، هرچند این جنگ ناجوانمردانه تا سال‌ها ادامه داشت اما بی شک آزادسازی خرمشهر نقطه عطف پیروزی بزرگ مردان ایران در برابر مهاجمان عراقی بود. شاید بتوان خرمشهر و روایت‌های حقیقی که نسبت به جان بر کفی مردم این شهر که در کنار نظامیان باقی ماندند تا دوشادوش هم در برابر هیولای مهاجم بایستند وجود دارد را یکی از بهترین سوژه‌های سینمای جنگ در کشورمان دانست، شهری که می‌توان از دل آن هزاران داستان روایت کرد که هیچیک با دیگری شباهتی ندارد، شهری که هرکدام از مردان و زنان آن می‌توانند قهرمان یک فیلم سینمایی باشند.

بی شک جنگ و سوژه‌هایی که از دل آن تبدیل به سینما می‌شوند، یکی از پرطرفدارترین سوژه‌ها در سینمای جهان است، این نوع از سینما نه تنها مخاطبان خاص خود را دارد بلکه به نوعی یادآور تاریخ نبردها و رشادت‌هایی است که مردم هر کشور در طول جنگی که با آن مواجه بودند، از خود نشان دادند. سینمای ایران نیز جدا از این موج در هنر هفتم نیست، کما اینکه در همان سال‌های جنگ و البته تنها چند سالی بعد از پایان جنگ تحمیلی شاهد ساخت فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی با موضوع دفاع مقدس بودیم، هرچند این روزها سینمای جنگ که در ایران با نام سینمای «دفاع مقدس» شناخته می‌شود، شکل و شمایل خود را تغییر داده و بیشتر به سمت عواقب و تاثیرات جنگ بعد از سال‌ها در جامعه ایرانی رفته است، اما باز هم شاهد تولید آثاری با موضوع دفاع مقدس در سینمای ایران هستیم.

اما خرمشهر، شهر خون، با تمام رشادت‌ها و از جان گذشتگی‌هایی که برای آزادسازی آن انجام شد، تا چه اندازه از سینمای دفاع مقدس سهم داشته است؟ تا چه اندازه کارگردانان سینمای ایران در زمینه تولید آثاری با موضوع خرمشهر و دفاع و مبارزه برای آزادسازی آن موفق بوده‌اند؟

طی چهل سال از آزادسازی خرمشهر، فیلم‌هایی در سینمای ایران تولید شده که به نوعی تصویرگر اتفاقاتی است که در طول اشغال و البته در طول ۸ سال دفاع مقدس، در این شهر رخ داده است. فیلم‌هایی که گاه اشاره‌ای کوچک به این شهر کرده و گاه نیز داستان فیلم در این شهر رخ داده است. در این گزارش اشاره‌ای داریم به فیلم‌هایی که به صورت خاص خرمشهر را در طول دفاع مقدس به تصویر کشیده است.

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟

زنده یاد رسول ملاقلی پور را همه سینما دوستان می‌شناسند، کارگردانی که خود میدان نبرد را تجربه کرده و با روحیه سرکشی که داشت، آثار متفاوتی را در سینمای ایران به تصویر کشید. این کارگردان را می‌توان جزو اولین کارگردانانی دانست که برای اولین بار در سینمای ایران خرمشهر را به تصویر کشیده و با هدف قراردادن این شهر قهرمانان خود را برای نجات و آزادسازی آن روانه خرمشهر می‌کند.

ملاقلی پور در سال ۱۳۶۴، فیلم سینمایی «بلمی به سوی ساحل» را می‌سازد که داستان تکاورانی است که با شنیدن خبر خطر سقوط خرمشهر به سمت این شهر عزیمت کرده تا سهمی در نجات این شهر داشته باشند. فیلمی که قهرمانان آن برای رسیدن به خرمشهر با مشکلات بسیاری مواجه می‌شوند و در نهایت در این شهر نیز به شهادت می رسند.

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟

زمانی که نام سینمای «دفاع مقدس» به گوش می‌رسد، بعد از به خاطر آوردن نام کارگردانان شناخته شده این نوع از سینما، کمتر کسی نام احمدرضا درویش را به عنوان کارگردان سینمای جنگ در کنار نام دیگر کارگردانان این حوزه به خاطر می‌آورد. اما احمدرضا درویش یکی از کارگردانانی است که با ساخت سه گانه خود با موضوع دفاع مقدس و البته خرمشهر، توانست سه اثر همیشه ماندگار را در سینمای ایران خلق کند.

این کارگردان در سال ۱۳۷۳ اولین اثر از سه گانه خود را با نام «کیمیا» را جلوی دوربین برد. فیلمی که هنوز نام آن و بازی‌های درخشانی که هنرمندانی چون زنده یاد خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، رضا کیانیان، نادر رجب پور و زهرا اویسی در این فیلم داشته‌اند، در ذهن‌ها باقی مانده است. داستان این فیلم زمانی رخ می‌دهد که عراق به خرمشهر حمله کرده و همسر شخصیت اصلی داستان یعنی رضا با بازی خسرو شکیبایی، در بیمارستان شهر بعد از به دنیا آمدن فرزند خود، می میرد. رضا نیز به دست عراقی‌ها اسیر می‌شود. حالا رضا بعد از گذشت سال‌ها و رهایی از اسارت به دنبال دختر خود است که توسط پزشک معالج همسرش به فرزندی پذیرفته شده است.

این فیلم سینمایی توانست در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر چهار سیمرغ بلورین در جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند که از آن جمله می‌توان به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد اشاره کرد.

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟

«دوئل» دیگر اثری است که این کارگردان درباره خرمشهر و در سال ۸۱ روانه پرده سینماها می‌کند. جدا از داستان متفاوت فیلم که در جریان اشغال خرمشهر رخ می‌دهد، درویش با بهره گیری از صدای دالبی و بروز ترین تکنیک‌های سینمایی تصویری متفاوت و تکان دهنده از حمله ارتش عراق به خرمشهر به تصویر کشد. فیلمی که همان سال با توجه به استفاده از تکنیک‌های روز سینمای جهان توانست توجه منتقدان و سینما دوستان را به خود را جلب کند.

درویش این بار، داستان خود را حول محور یک گاو صندوق روایت می‌کند که عده‌ای به دنبال خروج آن از کشور هستند و عده‌ای نیز مانع خروج آن می‌شوند. در این فیلم بازیگران شناخته شده‌ای چون سعید راد، پژمان بازغی، پریوش نظریه، پرویز پرستویی، کامبیز دیرباز و هدیه تهران حضور دارند.

لازم به یادآوری است که «سرزمین خورشید» نیز یکی از دیگر از فیلم‌های سه گانه احمدرضا درویش است اما با توجه به اینکه داستان آن در آبادان رخ می‌دهد، در این گزارش به آن اشاره‌ای نمی‌کنیم. هرچند این فیلم نیز یکی از به یادماندنی ترین آثار در حوزه دفاع مقدس است.

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟

حمید فرخ نژاد در ذهن سینما دوستان به عنوان بازیگر شناخته شده است، اما این هنرمند در سال ۱۳۷۹ فیلم سینمایی با موضوع خرمشهر جلوی دوربین می‌برد که نام آن را «سفر سرخ» می‌گذارد. داستان این فیلم در روز سقوط خرمشهر رخ می‌دهد که تعدادی از نیروی‌های مردمی به همراه دو مجروح و دو پرستار و گروهی از مردم به قصد خروج از شهر به پلی می‌رسند که به دست نیروهای ارتش عراق افتاده است. گروه تصمیم می‌گیرد برای نجات غیرنظامیان، جدا از آنها طی مسیر کند و در گذر از مسیرهای مختلف با ماجراهایی از جنگ درگیر می‌شوند.

در این فیلم سینمایی نیز بازیگرانی چون حبیب دهقان نسب، صادق صفایی، برزو ارجمند، غزل صارمی و احمد کاوری حضور داشتند. البته فرخ نژاد هیچگاه موفق به اکران این اثر سینمایی نشد.

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟

یکی دیگر از بیاد ماندنی‌ترین آثار سینمایی در حوزه دفاع مقدس، فیلم سینمایی «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی است که در سال ۱۳۸۵ تولید شد. فیلمی که بی شک ترس و دلهره را همراه مخاطب خود می‌کند و لحظه به لحظه مخاطب خود را نگران شخصیت‌های اصلی فیلم می‌کند.

داستان این فیلم در آخرین روزهای مقاومت در خرمشهر را نشان می‌دهد و روایت خواهر و برادر خرمشهری است که در کنار دیگر مردم در شهر باق مانده‌اند تا از خاک خود دفاع کنند، در این میان پاهای خواهر شکسته و با تنگ شدن حلقه محاصره، امکان فرار ندارد. برادر تصمیم می‌گیرد تا برای اینکه خواهرش به دست عراقی‌ها نیوفتد، او را در شرایطی خاص خاک کرده تا شبانه برای نجات او بازگردد. در این فیلم بازیگرانی چون باران کوثری، پوریا پورسرخ، حامد بهداد، برزو ارجمند، مهدی صابری، شهرام قائدی و … حضور داشتند.

این اثر سینمایی همچنان جزء محبوب ترین آثار در بین علاقه مندان به سینمای جنگ است.

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟

اما سینمای کودک و نوجوان نیز از «دفاع مقدس» بی بهره نبوده، هرچند کم اما فیلم‌هایی با قهرمان‌های کودک و نوجوان از حماسه خرمشهر جلوی دوربین رفته است. در این میان می‌توان به فیلم سینمایی «کودک و فرشته» ساخته مسعود نقاش‌زاده اشاره کرد که محصول سال ۱۳۸۷ است. داستان این فیلم در همان روزهای اول حمله به خرمشهر می‌گذرد و در آن شاهد تلاش نوجوانانی هستیم که برای دفاع از شهر خود در تکاپو هستند.

در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون افشین هاشمی، سیما خضرآبادی، سودابه بیضایی، قاسم زارع، شبنم مقدمی و … حضور دارند.

«بزرگمرد کوچک» به کارگردانی صادق صادق دقیقی نیز از دیگر فیلم‌های دفاع مقدس است که قهرمان آن یک پسر نوجوان است، این فیلم در سال ۱۳۹۰ تولید شده و اولین تجربه سینمایی این کارگردان به شمار می‌رود.

این فیلم داستان نوجوانی است که هنگام سقوط خرمشهر، توسط نیروهای عراقی اسیر شده اما با جلب اعتماد آنها، مواد غذایی، مهمات و گرای دشمن را به رزمندگان ایرانی می‌رساند. در این فیلم نیز بازیگرانی چون شبنم قلی‌خانی، پویا امینی و سوگل طهماسبی حضور دارند.

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟

آنچه مشخص است، این است که پروژه‌های بزرگ سینمای دفاع مقدس در کشور معمولاً توسط کارگردانان مرد ساخته شده که قهرمانان آن نیز مرد بودند. اما سال گذشته منیر قیدی کارگردان زن سینمای ایران که پیش از این تجربه ساخت فیلم‌هایی با موضوع دفاع مقدس داشته است، به سراغ قهرمانان زن در روزهای دفاع از خرمشهر می‌رود. این کارگردان سال گذشته «دسته دختران» را به جلوی دوربین برد و تمام تلاش خود را کرد تا نقش کلیدی زنان قهرمان خرمشهر را در دفاع از این شهر در کنار مردان به تصویر کشد.

زنانی که هر کدام با اهداف و البته مشکلاتی که دارند با هم همراه شده تا به نوعی سهم خود را در دفاع از خرمشهر ایفا کنند. در این فیلم بازیگرانی نیکی کریمی، پانته‌آ پناهی، فرشته حسینی، هدی زین‌العابدین، صدف عسکری، یاسین مسعودی، حسین سلیمانی و مهدی حسینی نیا بازی کرده‌اند.

در نهایت یادآور می‌شویم، دفاع مقدس نقطه عطف تاریخ ایران همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی است و به تصویر کشیدن قهرمانان و رشادت‌های هشت سال جنگ تحمیلی هرچه قدر هم از تاریخ آن فاصله بگیریم از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید با استفاده از رسانه‌ای تاثیرگذار مانند سینما، نه تنها این رشادت‌ها را در قاب سینما ماندگار کنیم بلکه از طریق آن تمام از خودگذشتگی های این سال‌ها را به گوش نسل‌های بعدی خود برسانیم.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خاطرات نقره‌ای از «شهر خون»/ سینما از «خرمشهر» چه گفته است؟ بیشتر بخوانید »

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»



ظاهرا خانم کارگردان بسیار مطمئن بوده که سکانس‌های مهیب انفجار خمپاره و جنازه‌های خونین(به ویژه جنازه کودکان) به قدری نفس تماشاگر را بند می آورد که متوجه ضعف پیرنگ نخواهد شد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- علی‌الاصول قابل انتظار نبود که موقع تماشای یکی از موردانتظارترین فیلم‌های جشنواره چهلم، اثر جدید کارگردان «ویلایی‌ها»، هنوز زمان فیلم از نیمه نگذشته، برای تمام شدنش بی‌تاب شوی و تازه این وسوسه ذهنت را قلقلک دهد که در پایان فیلم خطاب به بغل‌دستی با طعنه بگویی «تموم شد؟ خیلی تاثیرگذار بود!»

اما متاسفانه «دسته دختران» سرد، کشدار و کسالت‌بار از کار در آمده و ارزش افزوده‌ی سینمایی خاصی ندارد.

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»

منیر قیدی که گویی بعد از ویلایی‌ها دچار وسوسه‌ی نسخه‌ی وطنی دیگری از «نجات سرباز رایان» شده بود، دقیقا از نقطه‌ای ضربه می خورد که «دوئل» احمدرضا درویش و «تنگه‌ی ابوقریب» بهرام توکلی ضربه خوردند: داستان

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»
تنگه ابوقریب

اگر الگوی محبوب احمدرضا درویش، بهرام توکلی و منیر قیدی، یعنی «نجات سرباز رایان»، در سکانس پیاده شدن نیروها در ساحل نرماندی، همین آشوب و آشفتگی و انفجار و خون و اعضای قطع شده  را به نمایش می‌گذارد، اما در بطن قضیه یک ماموریت مشخص در آن سکانس (انهدام سنگر تیربار آلمانی‌ها) و یک ماموریت مشخص در کل فیلم (پیدا کردن فرزند چهارم خانواده رایان و بازگرداندن او به پشت جبهه) مانند نخ تسبیح در دل آشوب هدفمند و هوشمند آن صحنه، فیلم را منسجم نگه می دارد. اما آن نخ تسبیح در نمونه‌های ایرانی که سعی کردند همان تکنیک‌ها و شگردها را برای تاثیرگذاری و مرعوب کردن تماشاگر به کار بگیرند، دیده نمی‌شود.

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»
نجات سرباز رایان

از سوی دیگر، «دسته دختران» ثابت کرد که یک اشتباه فنی بزرگ در انتخاب بازیگر نقش اصلی، که هیچ سنخیتی با کاراکتر مورد انتظار ندارد، کل فیلم را تحت‌الشعاع قرار می دهد و اصولا دیگر نمی توان فیلم را جدی گرفت. نیکی کریمی با آن صورت و هیات ظریف و شکننده، و صدایی که وقتی از یک سطح بالاتر می رود، به جیغ شبیه می شود، چه سنخیتی با نقش یک زن خوزستانی مصیبت دیده و اسلحه به دست در روزهای منتهی به سقوط خرمشهر دارد؟

وقتی یک بازیگر حتی به اندازه ۲۰ درصد مطابقت با کاراکتر ندارد، هر اندازه هم تلاش کند و خود را به آب و اتش بزند، نقش در نمی آید (که البته تلاش آن‌چنانی هم از سوی خانم کریمی برای نزدیک شدن به این کاراکتر روی پرده نمی بینیم).  لهجه‌ی من درآوردی کاراکترها که کاملا بین لهجه تهرانی و جنوبی سرگردان است و البته جنوبی بودن آن هم چیزی به سبک ترانه‌های بندری لس آنجلسی است که فتحه فعل را به ضمه تبدیل می کنند، کاملا موقعیت را ابزورد می کند.

کاش بازیگران از همان ابتدا با همان لهجه خودشان حرف می زدند تا این چنین بلاتکلیف نمی شدند و البته پذیرش آنان راحت‌تر هم بود. انتخاب حسین سلیمانی که انگار به صورت ذاتی یک نیشخند شیطنت‌آمیز گوشه لب دارد و نقش را ناخواسته کمیک می کند، چه سنخیتی با حال و هوای فیلم دارد؟

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»

شخصیت‌ها عمدتا بدون عمق و تخت طراحی شده‌اند و از همین رو، سرنوشت آن‌ها خیلی برای مخاطب اهمیت پیدا نمی کند. قابل پذیرش‌ترین شخصیت، «وجیهه» است که بیش از آن که محصول طراحی شخصیت در فیلمنامه باشد، محصول طراحی شخصی خود بازیگر برای نجات دادن نقش است. با این حال، حتی وجیهه هم چندان انگیزه‌های روشنی از حضور در دسته دختران نشان نمی دهد و ماجرای «شهناز» بودنش و احتمالا تحول عقیدتی‌اش بسیار مبهم و سربسته مطرح می شود.

درباره کاراکتر «فرشته»(هدی زین‌العابدین) یا دختر نوجوان(صدف عسگری) و حتی خود «یگانه»(نیکی کریمی) به عنوان سردسته، هم ابعاد شخصیتی و هم انگیزه کنش‌گری بسیار گنگ است. به نظر می رسد که «دسته دختران» بیشتر به دنبال اثبات توان برابر خود با مردان هستند تا این که قصد آنان دفاع از شهر باشد. این موضوع درباره «سیمین»(فرشته حسینی) عملا طغیان در برابر پدر خانواده است و اصولا سر و شکل و کله طاس شده او و لباس چریکی او با آن اورکت آمریکایی، بیشتر به دانشجویان چپ‌گرای عشق چه گوارا در دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۰ می خورد تا دختر اهل خرمشهر در ۱۳۵۹.

تا جایی که حافظه‌ی نگارنده یاری می کند، مشهورترین شهیده‌ی مقاومت خرمشهر، شهیده «شهناز حاجی‌شاه» بود که زمانی که برای رساندن آذوقه به مدافعان شهر، همراه دوست صمیمی خود، خانم شهناز محمدی بود، در چهارراه گلفروشی خرمشهر با اصابت ترکش خمپاره، در کنار هم به شهادت رسیدند. دو برادر خانم حاجی‌شاه، یعنی محمد حسین و ناصر هم جزو شهدای جنگ هستند و اکنون خواهر در کنار دو برادر خود خفته است.

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»
شهیده شهناز حاجی شاه

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»

از قضا شهیده حاجی‌شاه در همان اوایل پیروزی انقلاب برای مقابله با قاچاق مواد مخدر دوره آموزش نظامی دیده بود و این دوره در «حسینیه اصفهانی‌ها»ی خرمشهر تکمیل شده بود. از این جهت، او می توانست سوژه اصلی فیلم خانم قیدی باشد، چرا که شاید دیگر هیچ‌گاه این فرصت، این بودجه و این امکانات فراهم نشود که درباره یک قهرمان زن واقعی با هویت حقیقی در مقاومت خرمشهر و درباره دوستان و همرزمانش فیلمی ساخته شود. راستی چرا خانم قیدی این شخصیت حقیقی و دیگر همرزمان خانم او را رها کرد تا درباره یک دسته تخیلی دختران فیلم بسازد؟

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان»

 آیا روایت سینمایی دختری جوان و زیبا و در عین حال متشرع، که دوشادوش برادرانش از خرمشهر دفاع کرد و عاقبت هم در کنار برادرانش در خاک آرام گرفت، به اندازه کافی فمینیستی نبود؟

** سهیل صفاری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«دسته دختران»: شکستی دیگر در ساخت نسخه وطنی «نجات سرباز رایان» بیشتر بخوانید »