احمد زیدآبادی

بادبان‌ها را بکشید

بادبان‌ها را بکشید



بزرگنمایی مشکلات و مقصردانستن سیاست‌های پیشین ناامیدی مردم نسبت به ساختار را به‌همراه دارد و جلوگیری از شکل‌گرفتن این حس میان مردم کار چندان راحتی نیست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مواجهه رسانه‌های اصلاح‌طلب نسبت به ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان با مضامینی مثل روبه‌رویی او با بحران و مطالبات متنوع و مشکلات در راه همراه است.

در این رویکرد رسانه‌ها و افراد هوادار و نزدیک به رئیس‌جمهور از این عبارات به‌عنوان مانع و توجیهی برای به بن‌بست‌خوردن‌های «احتمالی» این دولت استفاده می‌کنند. این موضوع اما تبعاتی دارد که «کاهش سطح مطالبات» یکی از آنهاست.

اینکه مشکلات کشور را در ذهن مردم بزرگ و بزرگ‌تر کنیم، انتظارات و حتی کنش‌های مدنی آنها را در سطوح پایین و میانی محدود می‌کند.

بهتر است این موضوع هم در نظر گرفته شود که در سال‌های اخیر کشور همواره با مشکلات مختلفی به‌خصوص در حوزه‌های اقتصادی روبه‌رو بوده و تعرفه‌های رای مردم دقیقا به دلیل رفع این مشکلات به صندوق ریخته می‌شود.

بنابراین این حجم از بزرگ‌نمایی مشکلات توسط برخی از رسانه‌ها و افراد نه‌تنها گره‌ای از آنها باز نمی‌کند بلکه پیامدهای منفی قابل‌توجهی نیز به همراه دارد.

از مشکلات در راه نترسید

در دنیای «هواداری» افراد از موضوع مورد علاقه خودشان حمایت و درصورت لزوم از او برابر هجمه‌ها دفاع می‌کنند. این کنشی طبیعی است اما این روند جایی از حالت طبیعی خود خارج می‌شود که سطوح هواداری از مسیر عقلانی خود منحرف شده و کارویژه اصلی خود یعنی «حمایتگری» را جایگزین کنش‌های فرعی می‌کند.

همزمان با انتخاب مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور منتخب مردم، فعالیت‌های حمایتی از او شدت گرفته و مردم فارغ از اینکه روز ۱۵ تیر تعرفه مرقوم به نام او را در صندوق‌های قرمزرنگ انداخته‌اند یا نه، سعی می‌کنند در مسیر حکمرانی کشور او را همراهی کنند.

در مسیر هموارسازی اما برخی با بحرانی ‌جلوه دادن وضعیت کشور سطح انتظارات از چهاردهمین تیم دولت را کاهش می‌دهند.

«مشکلاتی که در راهند» تیتر صفحه اول روزنامه «اعتماد»، یک روز پس از اعلام نتایج انتخابات بود. این روزنامه اصلاح‌طلب مهم‌ترین اولویت‌های پزشکیان را مورد بررسی قرار داده و با این تیتر که مشکلاتی که در راهند، به استقبال کارگزاران جدید رفته است.

محمدعلی ابطحی فعال اصلاح‌طلب با اشاره به اینکه مطالبات غیرواقعی و حداکثری از دولت آینده کشور را با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌کند؛ نوشت: «باید باور کنیم که رقبا به‌صورت منسجم در حال فعالیت هستند. از رقبای پزشکیان هم باید دعوت کرد که با دولت همکاری کنند.» احمد زیدآبادی از دیگر فعالان اصلاح‌طلب هم تاکید کرده است: «کوه مشکلاتی که بر سر راه دولت مسعودپزشکیان قد علم کرده است بر هیچ فرد آگاهی پوشیده نیست.» عباس عبدی هم وعده‌های دولت رئیسی برای حل این مشکلات را شکست‌خورده دانسته است و نوشت: «تورم به جای نصف و تک‌رقمی شدن افزایش یافته، حتی رکورد ۸۰ ساله تورم شکسته شده است. اکنون افق روشنی برای رشد اقتصادی پایدار وجود ندارد، ساخت مسکن و تولید شغل با وعده‌های داده‌شده فاصله بسیاری دارد، همچنانکه چشم‌اندازی از رفع تحریم‌ها وجود ندارد. مجموعه این موارد موجب ناترازی‌های شدیدی در انرژی، بودجه دولت، محیط‌زیست و… شده که برای کشور و آینده آن خطرناک است.» یکی از وب‌سایت‌های اصلاح‌طلب هم چالش‌های پیش روی پزشکیان در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بررسی کرده و راه‌حل تمام چالش‌های موجود در کشور اعم از مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در گرو تندروهای جریان مقابل دانسته شده. روزنامه دیگری در این باره نوشت: «فشارهای اقتصادی به‌وجودآمده ناشی از ناکارآمدی تصمیمات اقتصادی دولت در کنار مشکلات ناشی از خروج آمریکا از برجام و افزایش قابل‌توجه ارزش کالاها، خدمات و ارزاق عمومی موجبات ایجاد انتظارات فزاینده بهبود وضعیت اقتصادی در آحاد جامعه بالاخص پس از تاکید بر لزوم بازگشت به میز مذاکرات از سوی ساکن بعدی خیابان پاستور در مناظرات انتخاباتی فراهم آورده است.»

اصلاح‌طلبی علیه اصلاح‌طلبی

قرار دادن دولت جدید در هزارتوی مشکلات و توجیه ناکارآمدی در حل آنها چندان عمل موثری نیست. شاید این موضوع در نگاه اولیه و کوتاه‌مدت کارآمد باشد و حتی آورده‌های مثبتی هم داشته باشد اما در طول زمان تبدیل به یک بافتار سیاسی و اجتماعی فرسوده‌ای می‌شود که گذر از آن راحت نخواهد بود. در شرایط کنونی از مشکلات موجود می‌توان به‌عنوان فرصت و انگیزه‌ای مناسب برای حل آنها استفاده کرد.

بادبان‌ها را بکشید

دولت جدید ممکن است ‌انگیزه و فرصت مناسبی برای اجرای اصلاحات و تغییرات داشته باشد که دولت‌های قبلی نتوانسته‌اند به آنها بپردازند. در عین حال بزرگنمایی این مشکلات منجر به ناامیدی و نتیجه عکس می‌شود.

از وجود مشکلات می‌توان برای مشارکت فعال و حمایتگر مردم در حل آن استفاده کرد. مردم اعم از طرفداران دولت جدید و حتی ۴۵ درصدی که به آن رای نداده‌اند، ممکن است درصورت آگاهی از تلاش تیم دولت برای حل مشکلات از آنها حمایت کنند با این امید که مشکلات موجود حل شوند. حمایت‌های مردمی فزاینده می‌تواند به دولت جدید قدرت و مشروعیت بیشتری برای اقداماتش بدهد.

ورود فرد یا تیم‌های جدید به حوزه‌های مختلف، نشانگر ‌انگیزه، نوآوری و روحیه کاری بیشتر نسبت به رفع چالش‌های موجود است بنابراین باید برای کمک به این موضوع از بزرگ‌نمایی مشکلات جلوگیری شود تا دولت جدید به سردرگمی دچار نشود. همان‌طور که اشاره شد رجوع به مشکلات گذشته در دولت‌ها امری مرسوم است. این موضوع جواب هم می‌دهد، اما در کوتاه‌مدت.

بزرگنمایی مشکلات و مقصردانستن سیاست‌های پیشین ناامیدی مردم نسبت به ساختار را به‌همراه دارد و جلوگیری از شکل‌گرفتن این حس میان مردم کار چندان راحتی نیست.

علاوه‌بر این، تعریف بحرانی از شرایط موجود نه‌تنها انتظارات را کاهش نمی‌دهد که موجب تولید تقاضاهای اساسی از دولت شده و با توجه به اینکه دولت جدید تجربه و منابع کافی برای مدیریت آنها ندارد، مسیر کارآمدی‌اش با این انتظارات متنوع، پیچیده و اولویت‌بندی‌نشده مختل می‌شود. درنهایت دولت مسعود پزشکیان که سبد رای متنوعی داشته، اگر نتواند با چالش‌های بازنمایی‌شده توسط طرفداران و حلقه‌های نزدیک به خودش به‌درستی تعامل کند، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را از دست می‌دهد.

به‌طور کلی اینکه دولت جدید در شرایط بحرانی روی کار آمده هم می‌تواند فرصت‌هایی برای اصلاحات و بهبود ایجاد کند و هم چالش‌ها و مشکلاتی را به همراه داشته باشد. موفقیت دولت جدید بستگی به توانایی آن در مدیریت بحران، ایجاد اعتماد عمومی و اجرای سیاست‌های موثر دارد.

به گذشته برگردیم یا آینده را ببینیم؟

خروج از این برساخت ذهنی ناپایدار از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور امری ضروری است و در عین‌حال راه‌حل‌هایی برای آن تعریف شده:

۱. درک علل و ریشه مشکلات: بررسی عملکرد دولت‌های گذشته و تحلیل علل مشکلات می‌تواند به درک بهتری از وضعیت فعلی منجر شود و از تکرار اشتباهات جلوگیری کند.

۲. مسئولیت‌پذیری و شفافیت: توجه به نقش دولت‌های گذشته در ایجاد مشکلات و البته رفع آنها می‌تواند به مسئولیت‌پذیری و شفافیت بیشتر در سیستم حکمرانی کشور کمک کند. این موضوع باعث می‌شود تا دولت جدید و دولت‌ها در آینده نسبت به تصمیمات و عملکرد خود دقت بیشتری داشته باشند.

در دیدگاه دیگر، توجه به گذشته کنار گذاشته شده و نگاه به آینده مدنظر قرار گرفته است:

۱. تمرکز بر راه‌حل‌ها: همان‌طور که پیش‌تر ذیل تبعات بزرگ‌نمایی مشکلات اشاره شد شایسته است که به‌جای این این امر بر راه‌حل مشکلات تمرکز شود. نگاه به آینده و تمرکز بر راه‌حل‌های عملی برای مشکلات موجود می‌تواند به پیشرفت و توسعه کشور کمک کند. تمرکز بر آینده به معنای حرکت به سوی بهبود و استفاده از فرصت‌ها برای ایجاد تغییرات مثبت است. اگر جای این رویکردها عوض شود جامعه از حرکت متوقف می‌شود.

۲. انرژی و ‌انگیزه برای بهبود: تمرکز بر آینده و حل مشکلات می‌تواند ‌انگیزه و انرژی مثبتی برای دولت و جامعه ایجاد کند. این ‌انگیزه می‌تواند به تحرک و پیشرفت بیشتر منجر شود. همچنین منجر به تقویت امر ملی و سرمایه اجتماعی که از فرصت‌های امروز کشور ماست می‌شود.

۳. همبستگی و همکاری: نگاه به آینده و حل مشکلات نیازمند همکاری و همبستگی میان دولت، مجلس و قوه‌قضائیه است. همچنین حضور فعال نهادهای مختلف و مردم نقش بسزایی در این مسیر دارد. این همکاری می‌تواند به ایجاد جو اعتماد و تعامل مثبت منجر شود.

به نظر تعادل و ترکیب این دو رویکرد می‌تواند مسیر بهتری برای پاسخ به چالش‌ها ترسیم کند:

۱. یادگیری از گذشته و حرکت به سوی آینده: بهترین رویکرد می‌تواند ترکیبی از هر دو باشد؛ به این معنی که از گذشته یاد بگیریم و درس‌هایی که می‌توانیم از آن بگیریم را مد نظر قرار دهیم، اما تمرکز اصلی را بر حل مشکلات و پیشرفت به سوی آینده قرار دهیم.

۲. انتقاد سازنده و پیشنهادها: اینکه صرفا دولت‌های گذشته نقد شوند و عملکرد دوره ریاست‌جمهوری محدود به این کار شود نه‌تنها مسائل را حل نمی‌کند که باعث از کار افتادن چرخ‌های توسعه و پیشرفت می‌شود. انتقاد از عملکرد دولت‌های گذشته باید سازنده و با پیشنهادهای عملی برای بهبود وضعیت همراه باشد.

این رویکرد می‌تواند به بهبود و اصلاح عملکرد دولت کمک کند. درنهایت، توجه به گذشته برای یادگیری و جلوگیری از تکرار اشتباهات ضروری است اما تمرکز اصلی باید بر آینده و تلاش برای حل مشکلات موجود باشد. این تعادل می‌تواند به دستیابی به نتایج مثبت و پیشرفت کشور کمک کند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بادبان‌ها را بکشید بیشتر بخوانید »

این هم از شانس ما!

این هم از شانس ما!



اینکه شعارهای اغتشاشات به مذاق اصلاح‌طلبان خوش نیامده است، تنها بخش سطحی از ابتذال، سقوط اخلاقی و آشفتگی فرهنگی براندازان است!

به گزارش مجاهدت از مشرق؛  احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در واکنش به رفتارهای بدوی و داعشی مسلک از سوی براندازان در خارج کشور در یادداشتی نوشته است:

همیشه تصورم این بود که جامعۀ ایرانیان خارج از کشور سرمایۀ بزرگی برای سرزمین ما هستند، زیرا علاوه بر تخصص و داشتن سرمایه، سالیان درازی را هم در محیط‌های اجتماعی و سیاسی مداراجویانه و دمکراتیک زندگی کرده‌اند و حامل آن فرهنگ شده‌اند. از همین رو بازگشت آنان به کشور را گشایشی عمده در داخل می‌دانستم.

زید آبادی در ادامه گفته است: آن عده از آنان که در برخی از شهرهای کانادا و اروپا و آمریکا به نشانۀ حمایت از اعتراض‌های داخلی گردهم آمدند و به جای شعارهای مدنی و اصیل و کارگشا! شعار (…) سر دادند، از هر جهت نومیدکننده ظاهر شدند.

چه کار کنیم؟ این هم شانس ماست! مذهبی‌های ما که به فرنگ می‌روند جز سطحی از برهنگی و رواج مشروبات الکلی، چیز دیگری در آنجا نمی‌بینند! سیاسی‌های غیرمذهبی ما هم که در آنجا اقامت می‌کنند، گویی در همان حال و هوا نفس می‌کشند و بهره‌ای از فرهنگ  مدارا  احترام و دمکراسی نمی‌برند! یعنی این هموطنان خشمگین ما حالا از هر دسته و گروهی که بودند، از خودشان خجالت نکشیدند که شعار (…) سر دادند؟

سخنان این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب درباره تیپولوژی فرهنگی و اجتماعی براندازان در خارج از کشور قابل توجه است! سال ۱۳۸۸ و پس از پایان فتنه تعدادی از اعضای گروهک ملی- مذهبی با فرار از کشور راهی فرانسه شدند؛ اندک زمانی بعد از حضور در پاریس میان این افراد انشقاق شدید افتاد، یکی از دلایل آن بود که برخی از اعضای این گروهک با وجود ادعای پایبندی به ارزش‌های اسلامی و مذهبی شب‌ها در کاباره‌های شهر مشروبات الکی خورده و در خیابان گشت می‌زدند. در آن زمان طی یک جلسه یکی از اعضای این گروهک گفته بود که حداقل برای حفظ ظاهر هم که شده در خیابان شراب نخورید؛ تا مردم شما را نبینند! فرد متهم به این ماجرا گفته بود که این حرف‌ها برای ایران است و اینجا ما می‌خواهیم آزاد باشیم!

این روزها براندازانی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند وضعیت مبتذلی دارند، برخی برای مقداری دلار آمریکایی تا کمر در برابر اجنبی‌ها خم شده و حاضر به هر نوع مزدوری هستند، برخی دیگر نیز پا را فرارتر گذاشته و خواهان تحریم سخت علیه مردم ایران شده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این هم از شانس ما! بیشتر بخوانید »

چرا جامعه نسبت به زندانی شدن ما حساس نیست؟!/ وقتی تاجزاده حرف براندازان را می‌زد

چرا جامعه نسبت به زندانی شدن ما حساس نیست؟!/ وقتی تاجزاده حرف براندازان را می‌زد



احمد زیدآبادی در واکنش به دستگیری مصطفی تاجزاده مرتکب یک تناقض جالب شد. او در حالی پیرامون نتایج این اقدام هشدار می‌دهد که 2 هفته قبل گفته بود جامعه نسبت به زندانی شدن اصلاح‌طلبان حساس نیست.

سرویس سیاست مشرق _ “احمد زیدآبادی”، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً در یک رشته توییت پیرامون دستگیری “مصطفی تاجزاده” با حکم قوه قضاییه؛ این اقدام را از روی عصبانیت توصیف کرد و نوشت: متأسفانه در مورد پیامدهای آن در این شرایط دشوار کشور یا اصلاً فکر نشده و یا به دلیل همان عصبانیت، درست فکر نشده است.

او در ادامه به برخورد نظام با فتنه‌گران اصلاح‌طلب در فتنه 88 نیز اشاره و تصریح می‌کند: این شدت‌عمل اما نتیجۀ عکس به بار آورد. هرچند که اصلاح‌طلبان در آن ماجرا تقریباً تمام امکانات سیاسی و تشکیلاتی خود را از دست دادند، نیروهای انسانی آنها در زندان‌ها دچار فرسایش شدند و رهبران آنها تحتِ حصر و یا محدودیت قرار گرفتند،اما جناح مسلط هم در افکار عمومی ضربه‌ای اساسی خورد و به دلیل به کارگیری خشونت علیه معترضان، اعتبارش حتی در بین قشر مذهبی جامعه نیز به سختی آسیب دید. این موضوع بویژه کینه و نقاری را بین دو جناح دامن زد که عوارضش پس از گذشت بیش از یک دهه، به رغم برخی از تلاش‌های حاشیه‌ای برای رفع آن، همچنان پابرجاست.

زیدآبادی می‌افزاید: این کینه و نقار بدون تردید در تضعیف پایه‌های قدرت سیاسی نظام اثرگذار بوده و زمینه را برای عبور طیف بزرگی از نیروها از آن فراهم کرده است.

***

*اظهارات این فعال چپ اما در حالی است که او همین چند روز قبل در مصاحبه با یک نشریه اصلاح‌طلب پیرامون وضعیت رجال چپ در جامعه و اثر احتمالی برخورد با آنها گفته بود:

“در شرایط فعلی، درگیر شدن اصلاح‌طلبان با سیستم حاصلی ندارد؛ چون، اولا اصلاح‌طلبان آن اعتبار و سرمایه اجتماعی قبلی را ندارند که جامعه نسبت به برخورد یا زندانی شدن آنان حساس شود (شاید برخی گروه‌ها خوشحال هم بشوند).”

زیدآبادی تصریح می‌کرد: ثانیا، درگیر شدن اصلاح‌طلبان، فضا و بهانه را برای فعال شدن بیشتر آن طیف تندرو اصولگرا فراهم می‌کند که به ضرر حل مسایل است و خود اصلاح‌طلبان هم در این‌میان، بی‌دلیل قربانی می‌شوند. اصلاح‌طلبان باید به طرف مقابل با زبانی مدنی بگویند شما قدرت گرفتید تا مسایل را حل کنید؛ حالا بگویید چه‌چیز را حل کردید؟ و بعد از این‌منظر، شروع کنند به نقد جدی و عالمانۀ عملکرد جریان حاکم. فعالیت مردمی در قالب خیریه‌ها کار دیگری است که می‌توان انجام داد. مثلا من به دکتر رضا خاتمی و دکتر شکوری‌راد پیشنهاد کردم یک روز به مناطق حاشیه شهر بروند و مریض‌ها را رایگان ویزیت کنند. خیلی‌ها به این پیشنهاد من خندیدند؛ درحالیکه اگر به آنجا بروند با آدم‌های زیادی آشنا می‌شوند، عمق مشکلات و مناسبات را می‌توانند درک کنند، مردم به آنها اعتماد می‌کنند و آنان را دلسوز خود می‌شناسند. چرا این کارها را نمی‌کنند؟ با مدام در جمع محدود خود نشستن و توییت زدن که سرمایه اجتماعی احیا نمی‌شود.[1]

تناقضات مطروحه در اظهارات زیدآبادی پیرامون اثر برخورد امنیتی با متهمان امنیتی، آنهم فقط در چند روز بیان کننده این حقیقت است دستگیری تاجزاده بر خلاف آنچه که چپ‌ها اصرار دارند یک رفتار کاملا عقلانی است که چه بسا خیلی زودتر از این باید انجام می‌گرفت.

چه اینکه فضای سیاسی و مردم ایران با کسی طرف بودند که چند سال قبل گفته بود حرف ما و براندازان یکیست و تنها در راه و روش (و نه در هدف!) تفاوت داریم.[2]

تاجزاده‌ای که نوید تکرار آبان 98 در سطحی وسیع‌تر و خشن‌تر را داده بود[3]و همان فردی که دست به رفتار “تحریم انتخابات 1400” زد.

توصیه خردمندانه به آقای زیدآبادی و دوستان ایشان است که در وهله اول به راهی که تاجزاده رفت، نروند و در گام بعد هم بپذیرند که نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بر مسیر “عقلانیت” حرکت می‌کند و همین عقلانیت هم اجازه عبور نظام از فتنه خطرناک سال 88 را داد. بدیهیست که تاجزاده و امثال او نیز با رؤیت همین عقلانیت فهمیدند که استقرار نظام یک امر تمام شده است و از همین رو در انتخابات 1400 راه خود را از دموکراسی و جمهوری جدا کردند و در اقدامی آشکار صندوق رأی را زیر پا گذاشتند.

رفتارهای فاحش ضد امنیتی در ستاد هسته سخن جریان اصلاحات را نباید لاپوشانی کرد…

***

1_ http://mjrahbord.blogfa.com/post/72

2_mshrgh.ir/905078

3_mshrgh.ir/1018114

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا جامعه نسبت به زندانی شدن ما حساس نیست؟!/ وقتی تاجزاده حرف براندازان را می‌زد بیشتر بخوانید »

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه



جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت:«اکنون با گذشت ۹ ماه از تحویل دولت و ۸ ماه از استقرار دولت جدید، این قبیل سخن گفتن و گناه مشکلات را به گردن قبلی‌ها انداختن، نه با شعارهای قبل از انتخابات ۱۴۰۰ خود حضرات تناسبی دارد و نه با آنچه مردم از واقعیت‌های موجود می‌دانند منطبق است. شما اگر هنری داشتید، لااقل مانع بالارفتن قیمت‌ها می‌شدید، کاهش قیمت و ارزانی پیشکش! وضعیت گرانی‌ها و فشار زندگی بر مردم اکنون بگونه‌ایست که حتی همان مردمی که در روزهای قبل از انتخابات ۱۴۰۰ منتظر پایان یافتن دولت حسن روحانی بودند، حالا می‌گویند صد رحمت به روحانی!»

در ادامه این مطلب آمده است:«نکته بسیار مهم اینست که دولت اول روحانی توانسته بود اقتصاد را آرام کند و تورم را تک‌رقمی نماید ولی دولت دوم او بر اثر کارشکنی‌ها نتوانست به آنچه در نظر داشت برسد…  توده مردم با ترفندهائی از قبیل سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی‌ها توسط مسئولین و شگردهای انتخاباتی آنان آشنائی کامل دارند و می‌دانند که بعضی از آنان از هم‌اکنون برای انتخابات بعدی و رسیدن به کرسی ریاست‌ جمهوری خیز برداشته‌اند و این تلاش‌ها برای تحقق آن آرزوست. معلوم نیست اگر ماه مبارک رمضان نتواند با معنویت خود، مسئولین ما را به صداقت در گفتار و رفتار وادار کند، آنها چه وقت این گوهر گرانبها را به دست خواهند آورد؟ ایکاش مسئولان به این واقعیت پی ببرند که در شرایط امروز جامعه که مردم از همه چیز باخبر هستند، حنای فرافکنی رنگ ندارد

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

در ماههای پایانی دولت قبل، معاون اول رئیس جمهور در واکنش به گرانی ها گفته بود «برای کاهش قیمت ها دعا کنید»! این قبیل اظهارنظرها در دولت قبل به وفور بیان شده بود. در آن مقطع هیچکدام از رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب فریاد وامصیبتا سر نداده و به این قبیل اظهارات اعتراض نمی کردند.

میراث دولت روحانی آنقدر تأسف برانگیز بود که حتی صدای برخی حامیان دولت قبل را نیز درآورده بود. برای نمونه روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار در مطلبی نوشته بود:«قیمت مسکن طی دولت‌های گذشته بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد رشد داشت اما دولت روحانی در این بخش رکوردی بی‌سابقه ثبت کرد و بازار شاهد رشد ۶۹۰ درصدی قیمت در هشت سال اخیر بود. افزایش ۶۹۰ درصدی قیمت مسکن در کنار رشد سرسام‌آور قیمت اجاره‌بها، تنها قسمتی از مشکلاتی است که طی سال‌های اخیر گریبان بازار و خانوارها را گرفته و تا کنون راهکارهای ارائه شده نیز نتوانست گره‌ای از مشکلات به وجود آمده را باز کند.»

دولت روحانی بخش زیادی از منابع مورد نیاز برای اداره کشور را با استقراض از صندوق توسعه ملی،بانک مرکزی و همچنین انتشار اوراق مالی تامین کرد. همین استراتژی دولت روحانی موجب شد تا بخش قابل توجهی از هزینه اداره کشور به دولت بعدی منتقل شود بر همین اساس دولت رئیسی در ابتدای شروع فعالیتش بدهی سرسام آوری داشت؛ اتفاقی که در سه دهه اخیر بی سابقه بوده است.

بر همین اساس مسئولان ارشد دولت سیزدهم اعلام کردند که ماهیانه حدود ۱۰ هزارمیلیارد تومان صرف پرداخت بدهی های دولت قبل می شود.

در حال حاضر مردم هنوز قطع مکرر برق و صف های عریض و طویل خرید مرغ و نحوه اجرای طرح سهمیه بندی بنزین و مدیریت بحران در سیل و زلزله و تعلل در خرید واکسن کرونا و دلار ۴۲۰۰ تومانی و…در دولت روحانی را فراموش نکرده اند.

در ۸ ماه اخیر دولت رئیسی علیرغم میراث شوم دولت قبل، اقدامات قابل توجهی انجام داده است. با اینحال اصلاح طلبان با انکار میراث دولت قبل و سانسور اقدامات مثبت دولت سیزدهم، همصدا با دشمن مشغول ناامیدسازی مردم و القای بن بست در آینده نزدیک هستند.

** پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«شرایط حاکم بر جنگ، فرصت را برای نهایی‌کردن توافق هسته‌ای فراهم کرده است. آمریکا با هدف مهار هسته‌ای و عدم اشاعه خواستار توافق با ایران است. به نظر می‌رسد در ایران نیز تصمیمِ سیاسی برای توافق اتخاذ شده است. هر دو کشور با موانع داخلی روبه‌رو هستند. در آمریکا انتخابات میان‌دوره‌ای و خطر ازدست‌دادن کرسی‌های دو مجلس توسط دموکرات‌ها بایدن را تحت فشار قرار داده و ریسک‌پذیری او را کاهش می‌دهد

در ادامه این مطلب آمده است:«در ایران هم تندروهای مخالف توافق بر این باورند که با توجه به مشغولیت و تمرکز آمریکا (و غرب) بر بحران اوکراین، می‌توان امتیازات بیشتری گرفت که به نظر می‌رسد تصور صحیحی نیست. موانع موجود و ازجمله موضوع سپاه که ظاهرا موضوع اصلی توافق است، در صورت برخورداری از اراده سیاسی حل‌شدنی است.»

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

یکی از پروژه های دشمن در مقابله با ملت ایران، ایجاد دوگانه دروغین «میدان-دیپلماسی» و همچنین دوگانه دروغین «سپاه- معیشت» است.

مقام های دولت آمریکا اینگونه القاء می کنند که صرفا بر سر مسئله سپاه، مذاکرات به بن بست کشیده شده و اگر این مسئله نبود، برجام احیا شده و منافع آن شامل حال مردم ایران می شد.

نکته قابل تأمل اینجاست که طیف تندرو اصلاح طلب نیز در این پروژه در پازل دشمن بازی کرده و به این دوگانه های دروغین رسمیت داده و به آن ضریب می دهد.

این در حالی است که مسئله اصلی در مذاکرات وین، بی عملی آمریکا و سرپیچی از اجرای تعهدات خود است. آمریکا و اروپا به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده و دنبال اجرای یکطرفه تعهدات از سوی طرف ایرانی هستند.

«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت خارجه- ۲۹ فروردین- در نشست خبری در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه رفع تحریم‌های سپاه تنها موضوع باقی مانده در مذاکرات است، گفت: «موضوعات باقی‌مانده میان ایران و ایالات متحده بیش از یک موضوع است.»

خطیب زاده در ادامه درباره انتفاع ایران از برجام گفت:«برجام سال‌هاست که برای ما کار نمی‌کند و منافع اقتصادی ملت ایران نادیده گرفته شده است و ادامه دادن این وضعیت، سوال اساسی درباره اینکه انتفاع اقتصادی مردم ایران از برجام چیست؟ را بیشتر می‌کند.»

دموکرات ها و جمهوری خواهان در آمریکا در هر مسئله ای با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در دشمنی با ملت ایران با یکدیگر اشتراک نظر دارند. این دو شاید در روش های مقابله با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند اما هدف هر دو یکی است و صرفا در راههای رسیدن به این هدف مشترک، اختلاف سلیقه دارند.

تجربه ثابت کرده است که اتفاقا دموکرات ها در دشمنی با ملت ایران از جمهوری خواهان گستاخ تر هستند.

**نسخه پیچی بانیان تورم ۴۳ درصدی و عاملان ۲ برابر شدن تحریم ها برای اداره کشور!

روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم «احمد زیدآبادی» از محکومین فتنه ۸۸ نوشت:«با همسو شدن نهادهای حاکم در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته، اکنون روشن شده است که آنچه حاکمیتِ اصولگرایان را تهدید می‌کند نه اصلاح‌طلبان، نه معترضان، نه براندازان، نه قدرت‌های خارجی، بلکه بخش مهمی از پایگاه اجتماعی خودِ آنان است

در ادامه این مطلب آمده است:«با ایدئولوژی ضد اصلاحی اصولگرایان قاعدتا یک خانواده را هم نمی‌توان اداره کرد، چراکه اداره یک خانواده نیز نیاز به مدارا، مهربانی، گفت‌وگو، متقاعدسازی، توازن دخل و خرج و غیره دارد، حال چه رسد به مملکتی به وسعت و جمعیت ایران که مشکلات پیچیده آن در عرصه‌های گوناگون روی هم انباشت شده و نیازمند تصمیمات واقع‌بینانه و سریع و دردناک است.بنابراین، مسوولان قوا به ناچار باید از ایدئولوژی منجمدِ موردِ نظر هوادارانِ اصولگرایی عدول یا به نحوی آن را تاویل و بازتعریف کنند تا راهی برای تصمیم‌گیری در جهت گذر از مشکلات گشوده شود

این فعال تندرو اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در واقع، آنچه هواداران اصولگرایی بنا به ایدئولوژی بسته و منجمد خود به عنوان راه‌حل مشکلات کشور مطرح می‌کنند، هیچ ردپایی در واقعیت ندارد و توهم محض است. آنها می‌کوشند این توهمات را به قوای حاکم نیز تحمیل کنند

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه

«پر رویی نجومی» خصلت جدایی ناپذیر در رفتار بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب است. این جریان سیاسی در ۸ سال گذشته در سیاست داخلی تورم ۴۳ درصدی را به مردم تحمیل کرد و در سیاست خارجی نیز با رویکرد بسیار غلط، ۲ برابر شدن تحریم ها را رقم زد.

حالا همین طیف با پررویی و توهین به مردم مدعی است که جریان مقابل توانایی اداره کشور را ندارد. رئیس جمهور در روزهای گذشته در دیدار با اصحاب رسانه گفته بود: «در مرداد ماه ۱۴۰۰ که دولت تغییر کرده بود ولی وزرا هنوز رای اعتماد نگرفته بودند و با وزرای دولت قبل کار می‌کردم، آنها می‌گفتند که حتی توان پرداخت حقوق مرداد را هم نداریم. اما دولت از این وضعیت به شرایطی رسیده که حتی یک بار هم در پرداخت حقوق‌ها تاخیر نشد، آن هم بدون استقراض. امروز دیگر شرایط کاملا متفاوت شده و دولت اجرای برنامه‌های خود برای رفع مشکلات بزرگ‌تر را آغاز کرده است.»

 واقعیت آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

متاسفانه بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مردم می‌گویند صد رحمت به روحانی!/ پروژه مشترک افراطیون اصلاح طلب و آمریکا درباره سپاه بیشتر بخوانید »

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه



دولت قبل رکورددار تورم و گرانی بود و حالا حامیان و بانیان وضعیت اقتصادی در دولت قبل، مدعی هستند که اگر برجام به سرعت احیا نشود، وضعیتی که پس از حمله مغول در ایران رخ داد، مجدد به وقوع خواهد پیوست.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «این فرصت اندک را دریابید» به قلم «احمد زیدآبادی» از فعالین تندرو اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نوشت: «هنگامی که سید ابراهیم رییسی به ساختمان پاستور راه پیدا کرد، به وی تاکید کردم که در حوزه اقتصاد، امکان شق‌القمر یا معجزه‌ای سریع نیست، اما می‌توان با ابتکاراتی خارج از حوزه اقتصاد، زمینه جلب اعتماد عمومی و امید به آینده را فراهم کرد تا در پرتو آن تاب‌آوری اجتماعی، فرصت لازم را برای بهبود تدریجی وضع اقتصادی کشور ایجاد کند. بنابراین توصیه‌هایم به وی عمدتا به گشایش فوری در فضای اجتماعی و فرهنگی، کاهش فشار علیه ناراضیان سیاسی و بهبود روابط خارجی کشور به عنوان پیش‌شرط‌های کنترل تدریجی بحران اقتصادی منحصر می‌شد

در ادامه این مطلب آمده است: «به هر حال، دولت رییسی فرصت چندانی در اختیار ندارد. بدبختانه در پشتِ ناکامی و شکست او فرصتی برای دیگران هم نهفته نیست. از این‌رو، سوگمندانه باید گفت که دولت او آخرین فرصت برای همه است حتی همه آنان که آرزوی ناکامی و شکست آن را دارند! بعید می‌دانم تاریخ ایران چنین تراژدی هول‌انگیز و سوگناکی را تجربه کرده باشد! درست به همین دلیل، تمام قدرت اجتماعی باید در جهت هدایت دولت به سمت درست به کار افتد. احیای سریع برجام نقطه آغازین و نمادین دولت برای حرکت در جهت درست است. جز این شود، روزگاری را تجربه خواهیم کرد که نیاکان‌مان در عهد مغول هم تجربه نکردند! »

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

معیشت مردم و اقتصاد کشور برای افراطیون اصلاح طلب صرفا ابزاری برای پیش بردن پروژه های قبیله ای و حزبی و باندی است. برای همین است که نویسنده یادداشت مذکور، بهبود اوضاع کشور را به کاهش فشار علیه ناراضیان سیاسی منوط کرده است.

دولت قبل که به دولتِ اصلاح طلبان و به عبارتی به دولتِ سوم خاتمی مشهور شد، کارنامه اسف باری در حوزه اقتصاد برجای گذاشت.

در دولت قبل ادعا شده بود که اگر با آمریکا توافق هسته ای امضا شود، آنچنان رونقی شکل خواهد گرفت که دیگر هیچکس به پول یارانه نیازی نخواهد داشت و هم چرخ کارخانه ها خواهد چرخید و هم چرخ سانتریفیوژها.

اما در همان دولت و علیرغم امضای برجام، شاهد وضعیت غیرقابل قبول در حوزه اقتصاد بودیم. در دولت روحانی گرانی مسکن رکورد زده و شاهد صف های عریض و طویل برای خرید اقلام خوراکی و از جمله خرید مرغ بودیم.

دولت قبل رکورددار تورم و گرانی بود و حالا حامیان و بانیان وضعیت اقتصادی در دولت قبل، مدعی هستند که اگر برجام به سرعت احیا نشود، وضعیتی که پس از حمله مغول در ایران رخ داد، مجدد به وقوع خواهد پیوست.

این حجم بی صداقتی با مردم و دشمنی با ملت ایران فقط از عهده افراطیون اصلاح طلب برمی آید.

** تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «آمار و ارقام تورم، بی‌کاری، هزینه‌های معیشتی و فقر و فلاکت مردم افسانه نیست و جملگی آثار شوم تحریم‌هایی است که همچون اختاپوس اقتصاد کشور را در خود گرفته است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «در شرایطی که جنگ در اوکراین فرصت دیگری برای ورود عزتمندانه به بازار نفت و ایفای نقش در بازار گاز مورد نیاز اروپا را فراهم کرده، کشور درگیر حل بحران! کنترل قیمت مرغ و تخم‌مرغ و گوجه‌فرنگی و پیامدهای ارز ترجیحی در تأمین داروی بیماران نیازمندی است که کمبودها برایشان در حکم حیات و ممات است... آمریکا خواهان احیای برجام و توافق با ایران است هرچند عنصر زمان در آن مؤثر است. ظرافت دیپلماسی در استفاده از فرصت‌هایی است که به دلیل شرایط متغیر هستند.»

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

در حال حاضر جنگ اوکراین، آمریکا و اروپا را با بحران در حوزه نفت و انرژی مواجه کرده است. به دلایل مختلف آمریکا و همچنین اعضای اروپایی برجام شدیدا نیازمند احیای برجام هستند.

سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که آیا اکنون بهترین زمان برای احیای برجام برای طرف ایرانی نیست!؟ پاسخ منفی است؛ چرا!؟ به این دلیل که یکی از موارد مهم در هر توافقی، طرفین در آن توافق است.

طرف غربی در برجام و به خصوص طرف آمریکایی، به «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» مشهور است. بر همین اساس وقتی خرِ آمریکا از پل بگذرد، به ریش طرف مقابل خندیده و همه تعهدات خود را زیر پا می گذارد.

پس چه باید کرد؛ باید مذاکرات را تعطیل کرد!؟ پاسخ قطعا منفی است. روش منطقی این است که مذاکره را پی گرفت اما با این قید که به هیچ عنوان همه تخم مرغ ها در سبد برجام چیده نشود. همچنین باید به صورت قاطع بر ۳ شرط اساسی مبنی بر لغو دائمی تمامی تحریم ها، ارائه تضمین معتبر و راستی آزمایی تاکید کرد.

این را نیز نباید فراموش کرد که مذاکره تنها یک روش برای کنارزدن تحریم های غیرقانونی و ظالمانه آمریکاست. رویکرد بسیار مهم خنثی سازی تحریم ها، مکمل این روش و در ضمن یک ابزار قدرت و چانه زنی در مواجهه با طرف مقابل است.

با اینحال نکته قابل تأمل اینجاست که جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این طیف با وارونه نمایی مسئله، جای طرفین را عوض کرده و اینگونه القاء می کند که ایران شدیدا نیازمند به توافق است و اگر توافق حاصل شود، امتیاز ویژه ای است که توسط آمریکا به ایران اعطا شده است.

** حامیان «وزارت امور برجام» از دیپلماسی منطقه ای می گویند

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: «مسئولان کشورمان علاوه بر اینکه نتوانسته‌اند مانع فرسایشی شدن مذاکرات برجامی و پایان دادن به تحریم‌ها شوند، اکنون با اینهمه تهدید در مرزهای مختلف نیز مواجهند.»

در ادامه این مطلب آمده است: «مقابله با این تهدیدها نیازمند اقتدار سیاسی است، چیزی که در عملکرد دولتمردان نمی‌توان سراغی از آن گرفت. حلقه محاصره ایران هر روز تنگ‌تر می‌شود و در عین حال، هیچ تغییری در سیاست زنگ‌زده منطقه‌ای مسئولان ما مشاهده نمی‌شود! این حلقه محاصره باید با تدبیر شکسته شود

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه

دولت قبل در حوزه دیپلماسی، دارای نقاط ضعف جدی و عمیق بود. در دولت روحانی دیپلماسی منطقه ای با بی اعتنایی مواجه شده و دولت چنان همه امور را به برجام گره زده بود که کارشناسان و صاحبنظران از «وزارت امور خارجه» با عنوان «وزارت امور برجام» نام می بردند.

در دولت قبل واردات واکسن، پیوستن به سازمان اقتصادی شانگهای، فروش نفت دریافت درآمد آن، صادرات غیرنفتی، دیپلماسی فعال منطقه ای و بسیاری موارد دیگر همگی به برجام و FATF منوط شده بود. این در حالی است که در دولت رئیسی، موارد مذکور بدون احیای برجام و بدون پیوستن به FATF به وقوع پیوست.

در دولت قبل در حوزه منطقه شاهد اتفاقاتی همچون فاجعه تلخ منا بودیم. در فاجعه تلخ حج خونین ۹۴، به دلیل قصور و تقصیر رژیم آل سعود حدود ۶۰۰ زائر ایرانی به شهادت رسیدند.  پیش از آن نیز سقوط جرثقیل در صحن مسجدالحرام به شهادت بیش از ۱۰۰ نفر از حجاج انجامید. «محمدجواد ظریف» وزیر سابق امور خارجه-بهمن ۹۴ به فاصله کوتاهی از فاجعه منا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه وقت آل‌سعود)  با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید۵۰۰ زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم»!

وزیر خارجه سابق در همان مقطع در اقدامی تأمل برانگیز در مقابل امیر کویت زانو زد. حالا حامیان دیپلماسی ضعیف دولت قبل، با نادیده گرفتن اقدامات مثبت دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی و به ویژه در دیپلماسی منطقه ای، برای سیاست خارجی نسخه تجویز می کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اگر برجام احیا نشود، وضع از حمله مغول هم بدتر می شود/ تکاپوی اصلاح طلبان برای نجات آمریکا از مخمصه بیشتر بخوانید »