به گزارش مجاهدت از مشرق، مأموران پلیس پایتخت اعضای باندی را بازداشت کردند که گاوصندوق مغازهها را در ۱۷ثانیه باز و اموال داخل آن را سرقت میکردند. سردسته این باند، پسر ۲۸ سالهای است که قبل از این هفت بار به اتهام سرقت دستگیر و روانه زندان شده است و به گفته خودش باز کردن گاوصندوق برای او ۱۷ ثانیه زمان میبرد.
چندی قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید سارقانی به مغازهای در شرق تهران دستبرد زدهاند و مقدار زیادی پول و اموال باارزش را از گاوصندوق آنجا سرقت کرده و به سرعت از محل گریختهاند.
وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند، صاحب آن در توضیح ماجرا گفت: «چند سالی است در این محل مغازه املاکی دارم. ساعتی قبل مغازهام را بستم و برای ناهار به خانه رفتم. از آنجایی که محل کارم به خانهام نزدیک است، معمولاً کرکره مغازه را پایین نمیکشم. در این چند سال هیچ اتفاقی برای مغازهام رخ نداده بود، اما لحظاتی قبل وقتی از خانه برگشتم، در مغازه باز بود و متوجه شدم سارق یا سارقانی به املاکیام دستبرد زدهاند. بلافاصله به سراغ گاوصندوقم که زیر میز قرار داشت، رفتم و دیدم در گاوصندوق باز است و سارقان ۱۰۰ میلیون تومان پول امانتی را که از صاحبخانه پیش من بود همراه پولهای خودم و تعدادی وسایل گرانقیمت سرقت کردهاند.»
با شکایت مرد میانسال، تیمی از کارآگاهان زبده اداره هفدهم پلیس آگاهی پایتخت برای شناسایی و دستگیری سارقان وارد عمل شدند.
مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته دریافتند سارقان سه مرد جوان نقابدار هستند که دستبرد به مغازه را در کمتر از یک دقیقه رقم زده و از محل فرار کردهاند. دوربینها نشان میداد یک نفر از سارقان در نزدیکی مغازه کشیک میداده و دو نفر از آنها نیز با پیچگوشتی در مغازه و در گاوصندوق را باز میکنند و پس از سرقت به سرعت متواری میشوند.
درحالیکه تحقیقات برای شناسایی سارقان حرفهای ادامه داشت، مأموران با چند شکایت مشابه دیگر هم روبهرو شدند. شکایتها حکایت از آن داشت سارقان همان سه سارق حرفهای هستند که در مغازهها را که بیشتر املاکی هستند با پیچگوشتی باز و پس از سرقت از گاوصندوق به سرعت از آنجا فرار میکنند.
مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته محلهای حادثه، چهره سارقان را که نقاب به صورت داشتند به دست نیاوردند، اما این فرضیه برای آنها قوت پیدا کرد که به احتمال زیاد اعضای این باند سارقان حرفهای و سابقهدار هستند که در کمتر از یک دقیقه سرقتهای خود را انجام میدهند.
مأموران به سراغ پرونده مجرمان سابقهدار رفتند کسانی که در سرقتهای قبلی خود از پیچگوشتی استفاده میکردند و در نهایت به ردپای سارق حرفهای به نام شروین رسیدند. بررسی پرونده او نشان میداد به تازگی از زندان ارومیه آزاد شده است. شروین، سارق سابقهداری بود که به صورت حرفهای با پیچگوشتی قفل در مغازهها و در گاوصندوقها را باز میکرد. همچنین مشخص شد شروین پس از آزادی از زندان ارومیه راهی تهران شده و همراه دو نفر از دوستانش سرقتهای سریالی را از مغازههای املاکی رقم زده است.
بدین ترتیب مأموران سارق سابقهدار را تحت تعقیب قرار دادند و او را همراه یکی از همدستانش در اقدامی غافلگیرانه بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. تلاش برای دستگیری همدست سارقان ادامه دارد.
صبح دیروز دو متهم به پلیس آگاهی تهران منتقل شدند و مقابل خبرنگاران و عکاسان ماجرای سرقتهای سریالی خود را توضیح دادند. شروین، سردسته باند ۲۸ سال سن دارد، اما خلافکار حرفهای است که در پروندهاش تعداد زیادی سابقه درگیری و سرقت ثبت شده است.
بله قبل از این هفت بار دستگیر شده و به زندان افتادهام.
چطور با ۲۸ سال سن این همه سابقه داری؟
من از سال ۹۲ شروع به سرقت کردم و در این مدت هفت بار به جرم سرقت و درگیری دستگیر شدم.
چه شد که وارد جرگه خلافکاران شدی؟
وضع مالیام خوب نبود و به پیشنهاد یکی از دوستانم تصمیم به سرقت گرفتم.
نه، شاگرد مکانیک بودم و خانوادهام وضع مالیشان خوب نبود و امیدوار بودند من مکانیک شوم و به آنها کمک کنم، اما شاگردی درآمدی نداشت تا اینکه سال ۹۲ یکی از دوستانم که سارق سابقهدار و حرفهای بود به من پیشنهاد داد از مغازهها سرقت کنیم. او وضع مالیاش خوب بود و فهمیدم از راه سرقت پولدار شده و من هم قبول کردم. دوستم با پیچگوشتی سرقت میکرد و به من هم آموزش داد. من شاگرد خوبی برای او بودم و الان تخصصم سرقت با پیچگوشتی است.
آخرین بار به چه جرمی در ارومیه دستگیر شدی؟
چند سال قبل به خاطر تخلف رانندگی با یک مأمور پلیس در ارومیه درگیر و بازداشت شدم و به زندان افتادم. در زندان یکی از همسلولیهایم وقتی فهمیدم من در باز کردن در گاوصندوق حرفهای هستم، قرار گذاشت وقتی آزاد شدیم با هم از صرافی که در ارومیه سیستم ایمنی قوی نداشت، سرقت کنیم. او زودتر از من آزاد شد و من سال ۹۸ آزاد شدم و به سراغش رفتم و چند روز بعد از آزادیام به صرافی دستبرد زدیم و حدود ۶ میلیارد تومان سرقت کردیم، اما خیلی زود دستگیر و دوباره راهی زندان شدیم. اوایل امسال از زندان ارومیه آزاد شدم و به تهران آمدم و اینبار تصمیم گرفتم همراه دو نفر از دوستانم که یکی از آنها از اتباع است، گاوصندوق مغازههای املاکی را خالی کنیم.
چرا در روز روشن سرقت میکردید؟
به نظر ما بهترین فرصت بود که هیچ کسی به ما شک نمیکرد. معمولاً ساعت یک تا چهار بعدازظهر سرقت میکردیم. کافی بود فقط مغازه کرکرهاش پایین نباشد و ما در کمتر از یک دقیقه در مغازه و در گاوصندوق را باز و اموال داخل گاوصندوق را سرقت میکردیم.
باز کردن در گاوصندوق چقدر زمان میبرد؟
گفتم که من در باز کردن در گاوصندوق حرفهای هستم. بههرحال ۱۱ سال است که سرقت میکنم و معمولاً از ۱۷ ثانیه و نهایت یک دقیقه زمان میبرد که در گاوصندوق را باز کنم.
سرقتهای شما فقط در تهران بود؟
اینبار بله فقط در تهران سرقت میکردیم، اما قبلاً در شهرهای دیگری مثل کرج، ساوه و ارومیه هم سرقت میکردم که از سرقتهای شهرستان خاطره خوشی ندارم، به همین دلیل تصمیم گرفتم اینبار فقط در تهران سرقت کنم.
در یکی از سرقتها یکی از دوستانم را از دست دادم.
یکی از دوستانم سال ۹۰ به خاطر کریخوانی در درگیری مرتکب قتل شد، اما پس از چند سال زندانی از اولیای دم با پرداخت دیه رضایت گرفت. وقتی از زندان آزاد شد. بدهی زیادی به خاطر پرداخت دیه داشت، به همین خاطر تصمیم گرفت سرقت کند. او در یکی از سرقتها در تعقیب و گریز مأموران کشته شد و این بدترین خاطره زندگیام بود.
این حادثه برایت عبرت نشد؟
من سابقهدارم و کسی به سارق سابقهدار کار نمیدهد و معمولاً وقتی آزاد میشوم به خاطر پول دوباره شروع به سرقت میکنم.
پشیمان هستم و تصمیم گرفتم اینبار پس از آزادی دور خلاف را خط بکشم و راه درست را در پیش بگیرم.