اخبار داغ

ماجرای عملیات‌های هوایی ارتش علیه داعش در سوریه و عراق/ یک لیست ۱۷ نفره از نخبگان ارتش را به حاج قاسم دادم

ماجرای عملیات‌های هوایی ارتش علیه داعش در سوریه و عراق/ یک لیست ۱۷ نفره از نخبگان ارتش را به حاج قاسم دادم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی در گفتگویی تفصیلی با پایگاه اطلاع رسانی ارتش به تحلیل شخصیت شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی در اولین سالگرد شهادت ایشان به دست ارتش تروریستی آمریکا پرداخت که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:

** حاصل بذری که حاج قاسم در منطقه پاشید نابودی نظام سلطه و رژیم صهیونیستی است

* با تشکر از شما امیر که این وقت را در اختیار ما قرار دادید و قبول زحمت کردید که در خدمتتان باشیم. با توجه به اینکه  در ایام سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هستیم، اگر اجازه بفرمایید از اینجا شروع کنیم که آشنایی شما با حاج قاسم سلیمانی از چه زمانی شروع شد؟ باتوجه به اینکه هردو عزیز از فرماندهان باسابقه نیروهای مسلح هستید.

بسم‌الله الرحمن الرحیم. یک سری آشنایی‌هایی که در دوران دفاع مقدس ایجاد شده سرجای خودش هست و بیشتر مسئولانی که اکنون در نیروهای مسلح هستند یک بار همدیگر را در دوران جنگ و برنامه‌های آن زمان دیده‌اند، اما شناخت رسمی و نزدیک ما مربوط به حدوداً سال 84 می‌شد و دورانی که من رئیس ستاد مشترک ارتش شدم و ایشان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران بودند و در شوراهای فرماندهی و جلساتی که فرماندهان در ستادکل داشتند، همدیگر را می‌دیدیم و باهم تبادل نظر و صحبت‌های معمول نظامی می‌کردیم.

* یکی از موضوعاتی که درباره عملکرد سردار سلیمانی در دوران فرماندهی نیروی قدس مطرح می‌شود، این بود که اهمیت و عمق استراتژیک ایران بیشتر شد و اگر زمانی در مرزهای خودمان می‌جنگیدیم اما الان دور از مرزها این کار را می‌کنیم و یک اقدام عاقلانه در نیروهای مسلح این است که تهدید را دور کنند.  نقش ایشان را در این مسئله چطور می‌بینید؟

اینکه شما فرمودید، یک بخشی از نقش سردار سلیمانی در منطقه است. شهید سلیمانی با یک درک درست و عمیق از اهداف انقلاب اسلامی و تدابیر فرمانده معظم کل قوا، میدان اقدام را روبه‌روی خودش می‌دید و برای عمل در این میدان اقدام، طراحی کرد و وارد صحنه شد و طرح‌ها را عملیاتی کرد.

سردار سلیمانی یک بذری را در منطقه کاشت و همه انسان‌هایی که از ظلم نظام سلطه و شرارت رژیم صهیونیستی به تنگ آمده بودند دور یک پرچم جمع کرد، بدون آنکه آنها را به ارتش یک کشور وابسته کند و پرچمداری را هم به دست خودشان داد. او این بذر را در منطقه پاشید و آبیاری کرد و امروز آن بذر به یک درخت تنومند تبدیل شده که حاصل  آن قطعا فروپاشی نظام سلطه و اضمحلال رژیم صهیونیستی خواهد بود.

شکست‌های سنگین راهبردی که نظام سلطه به سرکردگی آمریکا از عملکرد سردار سلیمانی خورده، موید این ادعاست که ایشان یک تغییر راهبردی بر کل منطقه صورت دادند که بعدها آثار آن معلوم می‌شود.

** رژیم صهیونیستی در سرازیری اضمحلال است

نکته مهم این بود که ایشان با توکل به‌خدا موفق شد پیچیده‌ترین ترفندهای رژیم‌های شیطانی را نقش بر آب کند و آنها را شکست دهد. یک مقداری اگر در نحوه طراحی و سازماندهی به میدان آوردن و مدیریت و سازماندهی داعش مطالعه کنیم، بنظر می‌رسد که نه تنها در تاریخ معاصر، بلکه در تاریخ ما گروهی به این پیچیدگی نداریم که همه صاحبان قدرت، سیاست و زرادخانه‌های بین المللی با بکارگیری حتی بخش‌های فرهنگی برای چیزی که ضد ارزش و ضد فرهنگ است، به میدان بیایند و بخواهند تمام ترتیبات فرهنگی، سیاسی، اعتقادی منطقه را بهم بریزند و منطقه را آنطور کنند که مورد نظر خودشان است.

اما یک نفر مثل سردار سلیمانی حرکت کرد و با کمک و استفاده از همان گروه‌ها که گفتم، به میدان آمد و این ترفند پیچیده را شکست داد. شکست‌هایی که نظام سلطه به سرکردگی آمریکا و رژیم صهیونیستی خورده اصلا قابل جبران نیست و دیگر نمی‌توانند به مواضعی که از آن عقب رفتند، دوباره برگردند. برگشتن آمریکا به ده سال و بیست سال پیش اصلا امکان ندارد و مسیر اضمحلال رژیم صهیونیستی در سرازیری است و نمی‌تواند دوباره وارد سربالایی شود. این کار بزرگ را شهید سلیمانی انجام داد.

یک انقلابی با یک رهبرانی مثل حضرت امام و حضرت آقا و یک کشوری مثل ایران و ملتی مثل ملت ما و دانشگاهی مانند دانشگاه دفاع مقدس می‌توانست انسانی در تراز جهانی برای چنین ماموریت بزرگی معرفی کند. بنابراین ایشان یک شخصیت ارزنده‌ی تربیت‌شده‌ی دفاع مقدس بود.

آمریکایی‌ها اشتباه خیلی بزرگی کردند و در روزهای اول بعد از شهادت ایشان هم، این مضمون را زیاد شنیدیم که «شهید سلیمانی» هراسش برای آمریکایی‌ها از «سردار سلیمانی» بیشتر است. این حرف، حرف درستی است. آنها با این کار غیرعاقلانه آیینه‌ای را شکستند و خودشان مقدمه تکثیر هزاران آئینه‌ را فراهم کردند که همه آنها ضد رژیم نامشروع صهیونیستی خواهند بود.

** هدف داعش، ایران بود

* شما در صحبت‌هایتان به داعش اشاره کردید.  یکی از هداف داعش تهدید امنیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی بود و حتی به نزدیک مرزهای ما هم آمدند. شما بعنوان یک فرد نظامی باتجربه، چقدر این پدیده را برای جمهوری اسلامی و منطقه خطرناک می‌دانید؟

در زمان حضور نحس آنها، مردم به اندازه لازم خطرشان را احساس کردند که چگونه موجوداتی هستند و با چه روش‌هایی اهداف خود را پیش می‌بردند و بغضی که نسبت به ایرانی‌ها داشتند را فهمیدند.

در این ماجرا -اگرچه شروعش از سوریه و عراق بود، اما- مثل بسیاری از توطئه‌ها، هدفشان ایران و ایرانی بود. این غیرت ایرانی و این ایستادگی ایرانی و ایستادگی الهام بخشی که ملت ایران دارد، برایشان خطرناک است. یک ملتی که روی پای خود و با تکیه بر توانایی‌های خودش از زندان نظام سلطه بیرون آمده و بزرگترین دشمن نظام سلطه شده است، اگر به اهدافش برسد، نتیجه آن، پایان کار نظام سلطه خواهد بود، پس هدف از تولید داعش، جمهوری اسلامی بود.

تاکید دین ما و همچنین آئین‌نامه‌های نظامی ما می‌گوید که اگر بگذاریم دشمن تا آستانه خانه بیاید، طبق مبانی دینی، قطعا ذلیل خواهیم شد. اگر قبل از ورود به حریم خانه جلویش را گرفتیم خیلی راحت‌تر است تا اینکه درون خانه با او بجنگیم. فارغ از مسائل راهبردی که جنبه‌های سیاسی، اعتقادی و نظامی داشت، این عاقلانه‌ترین و دقیق‌ترین کار بود که این پدیده در نقطه شروع خود سرکوب شود تا به مرزهای ما نزدیک نشوند. البته یکی دوبار تا حدود 20، 30 کیلومتری مرزهای ما نزدیک شدند اما با شدت برخورد شد و دور شدند اما کار دقیق، درست و عاقلانه این بود که در دورترین نقطه با آنها درگیر شویم.

سردار سلیمانی ضمن نجات مردم عراق و ملت سوریه از شر داعش، شرّ این خطر را از سر مردم ایران کم کرد. اگر آنها پایشان را به کشور ما می‌گذاشتند، وحشی‌گری‌هایشان به مراتب بیشتر از آنی بود که در کشورهای دیگر انجام دادند.

** جاذبه حاج قاسم در حداکثر ممکن و دافعه او در حداقل لازم بود

* شما در ابتدای مصاحبه به شخصیت مدیریتی حاج قاسم اشاره کردید. افکار عمومی بیشتر ابعاد حماسی و نظامی ایشان را دیده است اما این سوال مهمی است که ایشان چطور عرصه را مدیریت کرد و در جبهه مقاومت از کشورهای مختلف، آدم‌ها را دور هم جمع کرد؟ چراکه این کار نیازمند شناخت فرهنگ‌های مختلف است.

این نمونه فقط از ایران و دانشگاه دفاع مقدس برمی‌آید. ما شخصیت‌های بزرگ نظامی و سیاسی در طول تاریخ داریم که خیلی‌هایشان قابل احترام هم بودند و ملت‌هایشان هم به آنها افتخار می‌کنند، اما کسی که مجموع این خصوصیات را داشته باشد کمتر سراغ داریم. یک فردی که با آن اشراف راهبردی و اشراف اطلاعاتی  دقیق و با آن نیرویی که در دست دارد، این قدرت عظیم را در دست داشته باشد که می تواند معادلات یک منطقه  و بلکه بعضی معادلات فرامنطقه ای را جابجا کند، اما بعد شما می‌بینید این آدم در مقابل یک بچه شهید آن طور متواضع و خاکی و پایین می‌آید که به راحتی آن بچه دو یا سه ساله با او ارتباط بر قرار می‌کند.

جاذبه در حداکثر ممکن و دافعه در حداقل لازم؛ شما این را در شخصیت شهید سلیمانی می‌دیدید. درمباحث سیاسی که بعضی وقت‌ها پیش می‌آمد واقعا ایشان یک آدم فراملی بود.

با عالی‌ترین مقامات کشورهایی که برای خودشان در نظام بین‌الملل دارای جایگاهی هستند نیز به راحتی ارتباط برقرار می‌کرد و به همین ترتیب با یک رزمنده حشد شعبی و یک نیروی داوطلب مردمی در سوریه و یا یک جهادگری که در خوزستان به سیل زده‌ها کمک می‌کرد.

شرح صدر فوق‌العاده‌ای داشت. یک کار بزرگ در این  حد که او مسئولیتش را داشت، با محدودیت‌ها و ملاحظات و چالش‌های زیادی همراه است، موافق و مخالف زیاد دارد، انواع و اقسام ایده ها مطرح می شود.

* بخصوص محدودیت های امکاناتی

حالا محدودیت‌ها یک طرف، ایده‌های مختلف هم یک طرف. اینکه کسی پیدا شود که بتواند همه اینها را گوش کند و هیچ کسی را تخطئه نکند و بیرون نیندازد، خدای نکرده -البته ما این رفتار را ندیدیم و برای تقریب به ذهن عرض می‌کنم- مانند برخی که اگر بخواهد حرفی را رد کند، لبخند معناداری بزند یا یک پوزخندی بزند، اصلا اینطور نبود. در کمال احترام حرف‌های دیگران را ولو مخالف باشد گوش می‌کرد و بعد در عین حالی که همه عوامل دخیل در مسئله دارد به او به عنوان علمدار میدان فشار می‌آورد، با سعه صدر کار را پیش می‌برد.

وقتی شما در طول دو روز سه بار بین چند کشور رفت و آمد کنید و در این میان کارهای پر چالش میدانی و جلسات متعدد با سیاسیون و جلسات کارشناسی داشته باشید، معلوم است که بالاخره بی‌خوابی و گرسنگی و فشارهای عصبی روی آدم تاثیر می‌گذارد اما آنچه که از او می‌دیدیم و در کلام و تدبیرش، آن خستگی هرگز دریافت نمی‌شد.

** ماجرای معرفی نفرات زبده نیروی زمینی ارتش به حاج قاسم

* در سال‌های اخیر بعد از اینکه موضوع مقابله با گروهک‌های تکفیری در کشورهای اطراف ایران شکل گرفت، فرهنگ و واژگان جدیدی به  ادبیات مردم ما اضافه شد به عنوان مدافعان حرم. ما الان می‌بینیم که از ارتش جمهوری اسلامی ایران هم رزمندگانی داشتیم که در آن عرصه رفتند و حضور داشتند و بعضا به شهادت رسیدند؛ چیزی که ممکن است برای افکار عمومی جدید باشد. بفرمایید این موضوع  از کجا شکل گرفت و چطور شد که در این زمینه ارتش و سپاه به یکدیگر رسیدند و ما از ارتش شهدایی داریم که در حوزه‌های مختلف حضور داشتند و کار کردند. این ارتباط چطور برقرار شد؟

اگر کس دیگری به غیر از شهید سلیمانی بود شاید این ارتباط به  این صورت شکل نمی‌گرفت.اولاً اینکه ما به صورت علنی نیرو بفرستیم را خیلی‌ها شاید به صلاح نمی‌دانستند.

به خاطر دارم یکبار یک لیست 17 نفره نوشتم و به حاج قاسم دادم. گفتم این 17 نفر کسانی هستند که در کردستان، در شرق کشور، در درگیری با طالبان و در درگیری با منافقین و در جنگ تحمیلی حضور داشتند. آدم‌های بسیار با تجربه‌ای هستند و می‌توانند در حوزه مدیریت، فرماندهی و مشاوره مثمرثمر باشند. آن موقع ظهور داعش یک پدیده جدید و ناشناخته‌ای بود و مقابله با آنها مثل هیچکدام از جنگ های گذشته نبود.

* خود شهید سلیمانی هم در یکی از سخنرانی‌هایشان اشاره می‌کنند که تفاوت این جنگ با هشت سال دفاع مقدس چه بوده است.

بله. من به ایشان عرض کردم که این افراد هستند. لیست را از من گرفت و یک نگاهی کرد و گفت باید رویش فکر کنیم. آن موقع مقام رسمی که در این ماجرا مذاکره کند، فرمانده سابق ارتش بودند و من دوستانه با شهید سلیمانی در این مورد صحبت کرده بودم.

مدتی گذشت و بعد از این یک مدت، اولین همکاری‌ها شکل گرفت البته نه به عنوان اینکه ما آنجا برویم و کار عملیاتی انجام دهیم، بلکه برویم و ضمن مشاوره از آن صحنه تجربیاتی بیاندوزیم. گروه کوچکی به آنجا رفتند و برگشتند و بعد گروه دیگری رفتند و برگشتند و بعد از اینکه آمدند و گزارش‌ها را آوردند، این شد مقدمه اینکه پس ما می‌توانیم کمک کنیم و خیلی هم می‌توانیم کمک کنیم.

بعد از آن، برای اینکه نیروها به چه شکل اعزام شوند، مذاکراتی کردیم و کار شروع شد و تعدادی از عناصر داوطلب نیروی زمینی ارتش برای کمک در حوزه های مختلف وارد شدند.

** نقش مهم نیروهوایی ارتش در دفاع از حرم

اما بخش مهمتر آن مربوط به نیروی هوایی بود. خوب نیروی هوایی یک امکان بالقوه و موثری برای این کار بود. آن هم با شرایطی که کشور سوریه داشت. بالاخره رفتن در چنین فضایی که صحنه آن معلوم نیست، از دست یک عده خلبان جان برکف که برای یک همچین فضایی تربیت شدند برمی‌آمد که شاید ما مشابه آنها  را در ارتش‌های دیگر هم نداریم که بتوانند کارهای این چنینی انجام دهند.

** مشکل ما تعداد زیاد داوطلبان برای اعزام به سوریه بود

* فیلم‌هایی هم در فضای غیررسمی منتشر شد که هواپیمای پشتیبانی در چه منطقه خطرناکی و در اوج خطر حضور داشتند و من یکجا از قول یکی از فرماندهان ارتش خواندم که این کار داوطلبان خیلی زیادی هم داشت و اینطور نبوده که به یک عده دستور بدهند که شما باید بروید و خیلی بیشتر از آن چیزی که نیاز بود، دواطلب این کار شدند.

تمام کسانی که از ارتش جمهوری اسلامی چه در نیروی هوایی و چه زمینی رفتند از بین داوطلبان بودند و بسیاری از داوطلبان هم فرصت رفتن پیدا نکردند. ما آن روزها وقتی به واحدها و یگان‌های مختلف می‌رفتیم، یکی از مشکلاتمان همین درخواست زیاد داوطلبان بود.

من در این دوران خاطره‌ای برایم تداعی شد. در زمان دفاع مقدس در دشت عباس یک بالگرد شینوک آمد و فردی پیاده شد و گفت تعدادی نیروی می‌خواهیم برای یک ماموریت خاص. بالاخره آن فرماندهی که آنجا بود 20 نفر را برد که سوار بالگرد کند اما بقیه به او حمله کردند که تو چرا پارتی‌بازی کردی و بعضی به او حتی بد و بیراه هم می‌گفتند و اجازه نمی‌دادند بالگرد بلند شود. فرمانده مجبور شد به آنها بگوید که این گروه اول است و شما باید 30 نفر 30 نفر آماده باشید تا بیایم و شما را هم ببریم. یعنی وعده ناصحیح داد تا بتواند آنها را آرام کند.

ما هم چنین وضعیتی داشتیم. در هر واحدی از ارتش که می‌رفتیم، یکی از موضوعات ما همیشه همین بود و افراد متعددی مراجعه می‌کردند که ما باید به  سوریه برویم. از بین دواطلبان این ماموریت یک تعدادی اعزام شدند، یک تعدادی به شهادت رسیدند و یک تعدادی هم برگشتند و برخی هم مجروح  شدند.

** جنگنده های ارتش وارد صحنه شدند

پشتیبانی هوایی کار خیلی مشکلی است. شما باید گاهی بدون اتکا به سامانه‌های مرسوم ناوبری در شب تاریک با چراغ  خاموش در باندی که دو طرف آن در اختیار داعش است و به شما تیراندازی می‌کنند بنشینید. بسیاری از این هواپیماهای ما با تفنگ به سمت آنها تیراندازی شده است. این‌ها کارهای خیلی بزرگی بود که آنجا انجام شد و در زمان خود، فداکاری های آنان گفته خواهد شد.

علاوه بر این، وقتی داعشی‌ها داشتند به مرزهای ما نزدیک می‌شدند، سردار سلیمانی به این نتیجه رسیده بود که جنگنده‌های ارتش باید وارد شوند و کار کار اینهاست که قضیه را فیصله دهند.

این که یک کسی با این  روحیه، ارتش را هم شریک کند، یکی از نقاط عطف بود که از شهید سلیمانی برمی‌آمد و برای ارتش هم تجربه بسیار بزرگی بود که توان و نقش ما را در این ماجرا روشن کرد.

** دلیل حضور نیروهای ایرانی در عراق و سوریه

* ما در مواجه با این موضوع یعنی نقش ایران در کمک به کشورهایی نظیر سوریه و عراق، مشاهده می‌کنیم که برخی سعی دارند این حضور ایران را یک نوع دخالت در کشورهای دیگر جلوه دهند اما وقتی نگاه  می‌کنیم، تفاوت‌هایی بین این حضور و مثلا حضور آمریکایی‌ها در کشورهای دیگر وجود دارد مثلا اینکه حضور ایران به دعوت دولت‌های رسمی آن کشورها بوده است. لطفاً یک مقدار درباره این تفاوت حضور توضیح بفرمایید.

عمده تفاوت همین است که آن کشورها هم دولت و هم مردمشان رسما وعلنی از ما دعوت کردند. همین الان هم برای اینکه  یک وقت با دستکاری در حرف‌های ما برای آن ملت‌ها سوء برداشت ایجاد نکنند، خیلی نمی‌توانیم این را برملا کنیم که نیروی قدس در نجات این کشورها چه کرد اما خودشان می‌گویند که کشور ما را اینها نجات دادند.

آنها درخواست کردند و روابطشان با سردار سلیمانی و الان با سردار قاآنی نسبت به روابط معمول سیاسی با سایر کشورها متفاوت است.

یعنی یک عده تروریست وحشی بی‌سابقه که مشابه آن را شاید کمتر در تاریخ ببینیم، در یک کشوری ریختند و به ناموس و بچه و اموال و افکار و اعتقادات مردم رحم نکردند و یک موجی از وحشت و ترور در یک کشور راه انداختند. این طرف، یک عده هم آمدند و بدون هیچ چشم‌داشتی در مقابل تروریست‌هایی که آنگونه با مردم برخورد می‌کردند، جنگیدند و ایستادند. هیچ ادعایی هم نداشتند. این‌ها با آن آمریکایی‌هایی که آمدند و مداخله کردند، زمین تا آسمان تفاوت دارند. آن‌ها نیامده شرط گذاشتند که فلانی و فلانی برود و این افراد باشند.  نتیجه‌اش هم این شد که بر اساس اسناد و مدارک، با تمام قدرت به تروریست‌ها کمک ‌کردند.

* خودشان هم اعلام کردند که در پشتیبانی از تروریست‌ها نقش داشتند.

بله. تا یک مدت به روی خود نمی‌آوردند، تایید و تکذیب هم نمی‌کردند. اما پس از مدتی تایید کردند. از این رو رفتار آمریکا کاملا متفاوت با آن کشوری است که آمده و در برابر تروریست‌های وحشی، از مردم مظلوم و بی‌پناه دفاع می‌کند. آنها آمدند تا یک حکومت را با هر قصد و هدفی به هم بریزند و ذخایر آن را هم تحت تسلط بگیرند. البته هنوز در بخش‌هایی به دزدی‌های خود ادامه می‌دهند.

کشورهایی که خودشان بزرگترین تروریست‌ها، دزدها و سرگردنه بگیرهای عالم هستند، برای کسب منافع‌شان به سوریه رفتند و هر کدام به دنبال غنیمتی در آنجا گشتند. این‌ها با ایران تفاوت اساسی دارند که ابتدا اقدام به سازماندهی مردم آن کشور کرد. هرجایی که خلاء وجود داشت و هنوز آن بخش کامل نشده بود، از عزیزان خود استفاده کرد.

شهید همدانی، عزیز ما و مورد علاقه همه ما بود. ما برای چه این عزیز را تقدیم کردیم؟ در مجموعه ارتش نیز شهدای عزیزی همچون ذوالفقارنسب، قوطاسلو، همتی، شیبک، جودی ثانی، یداللهی، زرهرن و شهید مرادی تقدیم کردیم. این‌ها برای ما و کشور ما عزیز هستند، اما آنجایی که دیدیم خلایی وجود دارد، آن خلاء را با وجود این عزیزان پر کردیم.

البته سردار سلیمانی به دنبال این بود که از میان خود آن‌ها افرادی پیدا کند تا جایگزین این افراد شوند و خودشان مسئولیت‌شان را برعهده بگیرند. به مرور زمان نیز آن‌ها نقش و حضور بیشتری پیدا کردند، به مرور کار به جایی رسید که نیروهای ما تنها مسئولیت مستشاری برعهده داشتند.

ما به سوریه نرفته بودیم که کشورگشایی کنیم و از غنایم آن کشور استفاده کنیم. ما به آنجا نرفته بودیم تا حکومت را تغییر بدهیم و علیه مردم آنجا عمل کنیم. ما به دعوت رسمی و خواست مردم آن کشور و برای دفاع از مردم‌ مظلوم سوریه در مقابل یک عده تروریست وحشی به آنجا رفتیم.

** ترور حاج قاسم ناشی از بی‌خردی و بن‌بست در حاکمیت آمریکا بود

* شما در سخنان‌تان عنوان کردید که آمریکایی‌ها با این اقدام تروریستی که انجام دادند، مرتکب اشتباه شدند. بسیار کم‌سابقه است که یک کشور دست به ترور رسمی بزند، آن هم یک مقام رسمی را که به صورت رسمی به یک کشور ثالث سفر کرده است، ترور کند و عالی‌ترین مقام آن کشور یعنی رئیس‌جمهورش هم اعلام کند آن‌ها این کار را انجام داده‌اند. بفرمایید که شما با چه تحلیلی عنوان می‌کنید که اقدام آمریکایی‌ها بی‌خردانه بود؟ این اقدام چه تبعاتی برای آمریکا خواهد داشت؟ و به نظر شما آمریکا با این اقدام چه منافعی را دنبال می‌کرد؟

اگرچه ممکن است برخی با ملاحظاتی که دارند یا ترسی که دارند، اعلام نکنند، اما همه مجامع بین‌المللی، همه انسان‌ها و همه کشورها این کار را مردود و بی‌خردانه و غیر انسانی می‌دانند.

اینکه یک کشور با ارتشش، میهمان یک کشور دیگر را ترور کند، هیچگاه مورد تایید نیست. این نهایت عجز، درماندگی، بی‌تدبیری و به بن‌بست رسیدن راهکارهای عاقلانه در نظام آمریکاست و به عبارت دیگر این یک علامت بزرگ از شروع سقوط نظام آمریکاست.

کار آمریکا به جایی رسیده است که رئیس‌جمهور آن، فرماندهی انجام یک امر ناپسند را بر عهده می‌گیرد و اعلام هم می‌کند. این سقوط تمامی ارزش‌های مورد تایید جامعه بین‌المللی، مردم آگاه، حقوق‌دانان، دانشمندان و صاحب‌نظران در آمریکاست. هیچ کس این را تایید نمی‌کند. برخی ممکن است از روی ترس یا ملاحظات دیگر این را بیان نکنند، اما همه می‌دانند این کار غلط، احمقانه و ناشی از بی‌خردی مطلق و به بن‌بست رسیدن کامل آمریکایی‌هاست.

آمریکایی‌ها اگر این توانایی را داشتند که یک کار عاقلانه و با حساب و کتاب انجام بدهند، قطعاً انجام می‌دادند. ترور سردار سلیمانی را نه آن روزی که این کار را کردند، کسی تایید کرد، نه بعد از آن تا به امروز کسی تایید کرده است و نه در آینده کسی این را تایید خواهد کرد. این تنها نشانه به بن‌بست رسیدن، بی‌خردی و بی‌تدبیری سردمداران نظام آمریکاست.

سردار سلیمانی در زمان حیاتشان، ثمرات بسیاری داشتند و خیلی موثر بودند. ایشان نقش تعیین‌کننده و اصلی در رابطه با پا گرفتن شجره طیبه مقاومت در منطقه داشتند. با شهادتشان، رفتار و مدرسه‌ای شکل گرفته که رهبر انقلاب از آن به عنوان مکتب یاد کردند. این مکتب تازه تربیت کردن انسان‌ها را آغاز کرده‌ است.

تا پیش از شهادت سردار سلیمانی، شما به یاد دارید یکی از شخصیت‌هایی که مورد علاقه همه بود و به هر روستایی که می‌رفتید و حتی با بچه مدرسه‌ای‌های آن صحبت می‌کردید، او را دوست داشتند، شهید صیادشیرازی بود. مردم نسبت به او علاقه نشان می‌دادند، هرچند الگوی شهید صیاد شاید کمتر به بیرون از ایران سرایت پیدا کرده باشد، اما الگوی شهید سلیمانی به تمامی کشورهای منطقه و حتی خارج از منطقه و کشورهایی صادر شد که ممکن است از نظر مذهبی هم‌مسلک ما هم نباشند، اما از نظر دفاع از حق و مقابله با باطل، دفاع از مظلوم، ایستادگی در برابر ظالم و نظام سلطه‌ای که همه را برده و بنده‌ی خود می‌داند، هم عقیده هستند و معتقدند که باید ایستاد و از شخصیت، شان، آقایی، انسانیت و ملت خود دفاع کرد. اکنون که دیدند یک نفر از ایران سر بلند کرده است، جان گرفتند. با ترور سردار سلیمانی آن‌هایی که او را نمی‌شناختند هم ایشان را شناختند.

جنس شهادت سردار سلیمانی عاشورایی است. یزیدی‌ها به خیال خودشان همه را شهید و حذف کردند. یکی از اهدافی که سپاهیان عمر سعد دنبال می‌کردند و با اسب بر روی جنازه‌های مطهر شهدای کربلا تاختند، این بود که می‌خواستند هیچ آثاری از آنان باقی نماند، اما اینگونه نشد و ندای کربلا نه تنها به همه عالم که به همه تاریخ رسید.

تا قیامت راه امام حسین (ع) و عاشورا برای آن‌هایی که ایده‌هایی همچون سردار سلیمانی در سر دارند، روشن است. یک دست‌پرورده مکتب عاشورا و مکتب امام حسین (ع) به نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، خودش یک مکتب می‌شود. از قدیم چنین ایده‌هایی در درون جوامع و در درون ملل و اقوام وجود داشته است، اما چون نمی‌دانستند چه باید بکنند، سرکوب شدند و از بین رفت. اما امروز یک نفر آمد، قد علم کرد و اثبات کرد که می‌شود با توکل بر خدا و با اعتماد به نفس به آنجایی که مدنظر است، رسید. این سنت تاریخ است.

تصور این بود که با به آتش انداختن ابراهیم(ع)، ابراهیم پایان خواهد یافت، اما او پایان نداشت و آن نمرود بود که پایان یافت. فرعون بود که پایان یافت. آن کس که فکر می‌کرد، در منطقه‌ای که هیچ شهری در اطرافش نیست و در یک بیابان برهوت و در یک نیم روز نام اباعبدالله الحسین (ع) را می‌تواند خاموش ‌کند و از بین ‌ببرد، خودش، دودمانش و فکرش از بین رفت.

دشمن فکر کرد که با زدن سردار سلیمانی، کلید اصلی مقاومت خاموش خواهد شد. اما اینگونه نشد و در هر جایی، یک سلیمانی سر بر آورد. مانند اینکه یک دیوانه یک آینه قدی را با سنگ بزند تا آن آینه شعاع خورشید را منعکس نکند، در حالی که هر تکه از آن آینه که بر زمین افتاده است، خود یک آینه دیگر است و شعاع خورشید را منعکس می‌کند.

آمریکایی‌ها در کمال بی‌خردی مسیر اضمحلال خود را طی می‌کنند. سرعت خود را برای زوال تسریع بخشیده‌اند. آن‌ها به جز خودشان نباید کسی را سرزنش کنند.

** ترش از انتقام، آمریکایی‌ها را رها نخواهد کرد

* امیر بفرمایید که این ترور چه تبعاتی برای آمریکایی‌ها خواهد داشت. به هر حال از یک سال پیش ترسی در بین آمریکایی‌ها و متحدانشان به وجود آمده است، اینکه انتقام سخت چه خواهد بود و چه خواهد شد؟ و سوال دیگر این است که خود این ترس چه تبعاتی برای آمریکایی‌ها خواهد داشت؟

ترس از انتقام، آمریکایی‌ها، صهیونیست‌ها و آن‌هایی که این‌ها را همراهی کردند و عمله آن‌ها شدند، رها نخواهد کرد.

شما در این یک سال گذشته هم می‌بینید که از این دست، شمشیر و پتکی که بالا رفته در وحشت هستند. آنها می‌دانند که جمهوری اسلامی ایران  و مقام معظم رهبری در حرفی که می‌زنند جدی هستند و به وعده‌ای که دادند عمل می‌کنند. تاریخ چهل ساله ما و رفتاری که امام در رابطه با جنگ تحمیلی و بیرون کردن شاه داشتند این را نشان داده است؛ به همین خاطر این هراس برای آنها وجود دارد و یک سال است که منتظرند که ضربه انتقام شهید سلیمانی کجا دامن آنها را خواهد گرفت و مغز کدامشان با ضربه انتقام پریشان خواهد شد.

البته همانطور که بزرگان ما هم گفتند، اصلا هیچ کس در آمریکا و در رژیم صهیونیستی وجود ندارد که بگوییم مثلا زدن او جبران خون شهید سلیمانی خواهد شد. اصلا خاک پای نه سردار سلیمانی ما، بلکه خاک پای مدافعان حرم هم نمی‌شوند و اصلا ارزش ندارند.

جبران این کار آنها همین اتفاقی است که بعضی سرچشمه‌هایش پیدا شده و یک نمونه اینکه اینها از عراق و منطقه بیرون بروند. این ظاهر کار است در واقع باطنش این است که دست و پای سلطه را جمع کنید و آنها بدانند که دوران سلطه‌گری و سلطه‌پذیری به پایان رسیده و این بخشی از آن انتقامی است که ما داریم درباره آن صحبت می کنیم.

انتقام از آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی، به ثمر رساندن هدف سردار سلیمانی است. هدف ایشان این بود که نظام سلطه را از جهان برچیند و اضمحلال رژیم صهیونیستی را تسریع کند.

من لازم است در این خصوص یک توضیحی بدهم؛ اگرچه ممکن است هرکس در کش و قوس‌های نظامی‌گری ضربه‌ای بخورد و یا به طرف مقابل ضربه‌ای بزند، اما آنچه ما می‌گوییم، سنت تاریخ است که رژیمی مثل رژیم صهیونیستی را به اضمحلال نزدیک می‌کند. آنها خودشان این مسیر را دنبال می‌کنند و مسیری که انتخاب کردند، ناگزیر آنها را به قعر سقوط می‌برد و سردار سلیمانی هم دلش می‌خواست این مسئله تسریع شود. اگر یک روز  زودتر هم این سایه شوم برداشته شود به نفع ملت‌هاست. همین دستپاچگی و به بن بست رسیدن آمریکایی‌ها و اینکه می‌گویند چه کنیم، مثل همان نفرین قدیمی است که می‌گویند خدا طرف را به چه کنم چه کنم انداخته است. الان آمریکایی‌ها هم به همچین بلایی دچار شدند و همین آنها را دچار سردرگمی کرده. این خودش یکی از تبعات انتقام است.

همه اینها به همراه قدرت گرفتن و اقتدار روز افزونی است که به کوری چشم دشمنان جمهوری اسلامی ایران علی رغم هر آن چیزی که در عرصه‌های علمی، فناوری، فرهنگی یا رشد جوانان و رویش‌های انقلاب می‌خواستند از پیشرفتش جلوگیری کنند بیش از آنچه خودمان انتظارش را داشتیم دارد اتفاق می افتد. البته ما در یک جنگی هستیم که در این جنگ وقت‌هایی لطمه می‌خوریم یا در سختی زندگی می‌کنیم. ملت ما به خاطر شرایط اقتصادی در شرایط سختی هستند اما این شرایطی نیست که پایداری طولانی داشته باشد و حتما با همان روحیه و توانی که تاکنون ملت از آن عبور کرده از این شرایط هم عبور خواهد کرد و روزهای بهتری خواهیم داشت. آمریکایی ها نیز به دست خودشان و ملت های منطقه آن چیزی که سردار سلیمانی دنبال می کرد که فروپاشی نظام سلطه بود، دچارش خواهند شد و به احتمال زیاد خیلی دیر نخواهد بود.

* به عنوان سوال آخر، شما چطور از شهادت سردار سلیمانی مطلع شدید و چه احساسی با شنیدن این خبر داشتید؟

معمولا ساعت به ساعت آخرین فعل و انفعالات اطلاعاتی را به ما می‌دهند. همان شب شاید نیم ساعت بعد بود که من این خبر را متوجه شدم.

هر زمانی که کسی لباس بسیجی و نظامی‌گری به تن می‌کند بدون تعارف نسبت به اکثرشان این حالت را داریم که آماده‌ایم تا هر روز خبر شهادت هرکدامشان را بشنویم. وقتی کسی این لباس را پوشید، یعنی لباس شهادت را پوشیده و در صف ایستاده است.

بعد از خبر شهادت هرکدام از دوستانمان آنچه که فوراً به ذهن ما خطور می‌کند این است که او هم به هدفش رسید و حالا نفر بعدی چه کسی خواهد بود؟ اما طبیعتا وقتی خبر شهادت‌ها را می‌شنویم یک احساس فقدان و احساس از دست دادن برادر، گاهی احساس از دست دادن پشتوانه، دوست و امید به قلب آدم نیز خطور می‌کند. پذیرش این موضوع برای ما سخت نیست اما دردناک است. شنیدن این اخبار برایمان غیر منتظره نیست اما واقعا دردناک است و از جهات مختلف غصه می‌خوریم.

خاطرم هست وقتی خبر شهادت شهید شوشتری را شنیدم به محض شنیدن خبر گفتم: «ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون، او به مقصدها رسید و  ما هنوز آواره ایم». به هر حال ما می‌دانیم که پاداش این افرا به جز شهادت هیچ چیزی نیست و چیزی نمی‌تواند پاداش به خاتمه کار آنها باشد.

یادم هست وقتی که خبر شهادت شهید صیاد را شنیدم، اول به ما گفتند حادثه‌ای برای ایشان پیش آمده است. من گفتم محال است که ایشان در یک حادثه کشته شده باشند، بعد از آن اعلام کردند که ایشان ترور شده‌اند. یعنی در نهایت، مهری که در کارنامه این افراد صادق و خالص در لباس بسیجی، نظامی و پاسداری باید باشد، مهر شهادت است.

البته ما دلمان می‌خواهد آنها هشتاد سال تا صد سال باشند و از حضورشان استفاده کنیم. دوست داریم آنها سالیان بیشتری این علم را نگه دارند و افراد بیشتری را هدایت کنند اما خداوند بهتر از همه ما می‌داند که چطور باید این جهان را اداره کند و ما هم به مقدرات خداوند راضی هستیم و چاره‌ای هم نداریم که صبوری کنیم و باید برای ادامه هدف آنها تلاش کنیم.

منبع: تسنیم



منبع خبر

ماجرای عملیات‌های هوایی ارتش علیه داعش در سوریه و عراق/ یک لیست ۱۷ نفره از نخبگان ارتش را به حاج قاسم دادم بیشتر بخوانید »

اسناد ترور سردار سلیمانی تحویل دادستانی شد

اسناد ترور سردار سلیمانی تحویل دادستانی شد



سخت‌ترین روز حاج‌قاسم در نبرد با داعش/ چرا سردار سلیمانی رئیس‌جمهور نشد؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار محمد حجازی جانشین فرمانده سپاه قدس در جلسه پیگیری حقوقی و قضایی پرونده ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با ارائه گزارشی در خصوص اقدامات انجام شده از سوی این مجموعه برای پیگیری پرونده ترور شهید سلیمانی، اظهار کرد: بعد از جمع آوری اسناد و مدارک، سه تیم تخصصی در عراق و سوریه و لبنان برای تحقیات و بررسی‌های اولیه تشکیل شد.

وی افزود: با پیگیری‌های صورت گرفته، ۴ هزار برگ مدرک و سند درباره ترور و عوامل آن تحویل دادستانی شد و در عراق نیز یک شورای سیاست گذاری و کارگروه اجرایی با تمرکز بر پرونده ترور شهید ابومهدی المهندس تشکیل شد که ۳۴ برنامه اجرایی تصویب شد و در دستور قرار گرفت که با این اقدامات و پیگیری ها، پرونده در عراق در آستانه صدور قرار است.

جانشین فرمانده سپاه قدس با اشاره به ملاقات مقامات ارشد سپاه قدس با مسئولان عراقی از جمله نخست وزیر و رئیس شورای عالی قضایی این کشور گفت که پس از طرح شکایت در دادستانی تهران و برگزاری جلسات متعدد در این زمینه، ۲ شکایت کیفری دیگر نیز از طرف سپاه و خانواده شهدا مطرح شده است.

سردار حجازی همچنین خاطرنشان کرد: یک دادخواست حقوقی ۲۶۰ صفحه‌ای به پیوست ۱۰۰۰ صفحه سند و مدرک برای دریافت خسارت معنوی ناشی از ترور و شهادت حاج قاسم سلیمانی به وکالت از خانواده شهدای مدافع حرم مطرح شده است.



منبع خبر

اسناد ترور سردار سلیمانی تحویل دادستانی شد بیشتر بخوانید »

عمردهی انقلابی به «سوخو ۲۴» سرعت گرفت/ نسل جدید شمشیر بازهای مشهور ارتش آماده ورود به میدان شدند +فیلم

عمردهی انقلابی به «سوخو ۲۴» سرعت گرفت/ نسل جدید شمشیربازهای مشهور ارتش آماده ورود به میدان شدند +فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از سرویس دفاع و امنیت مشرق، اورهال یا تعمیر اساسی و سنگین وسایل پرنده، چه هواپیماهای سرنشین دار یا بدون سرنشین و چه بالگردها، یکی از علوم و توانی های فنی سطح بالاست که برای زنده نگاه داشتن ناوگان پروازی یک کشور امری حیاتی به حساب می آید. در پروسه خرید و عمر عملیاتی یک پرنده، یکی از مباحث مهم، دوره های تعمیراتی و بازبینی های نوبه ای است که در سطوح مختلف انجام شده و در نهایت به دوره تعمیر اساسی یا همان “اورهال” خواهیم رسید. کشوری که توانایی انجام این مرحله از تعمیرات را داشته باشد تقریبا به طور کامل به بحث تعمیرات وسیله پرنده مورد نظر تسلط پیدا کرده است. دهه هاست جمهوری اسلامی ایران از جمله دارندگان این توانایی به حساب آمده و می توان بحث توان اورهال را یکی از مهم ترین نقاط قوت در بخش صنایع هوایی کشور ما اعلام کرد؛ هرچند در میان افکار عمومی و رسانه ها این موضوع زیاد جا نیفتاده است.

بیشتر بخوانید:

سرعت بالای نصب «سلاح‌های دورایستا» روی جنگنده‌های سپاه و ارتش/ اشباح نهاجا هم مجهز به بمب هدایت ماهواره‌ای ایرانی شدند+عکس

یک کابوس دیگر یوزی رابین در خصوص برنامه موشکی ایران به حقیقت پیوست/ ایران چهارمین کشور دنیا با «موشک هواپرتاب ۱۰۰۰ کیلومتری» +عکس

یکی از دلایل توسعه و پیشرفت بحث توانایی تعمیر و نگهداری سنگین در کشور ما تحریم ها بوده است. در بسیاری از کشورهای دنیا در حال حاضر برخی از چک های اولیه قبل و پس از پرواز در داخل کشور انجام می شود ولی در نهایت برای تعمیر سنگین نهایی کشور دارنده مجبور به ارسال پرنده مذکور به کشور سازنده برای این پروسه است. پروسه ای زمان بر و گران قیمت که سوای بحث هزینه های آن در مدتی مشخص دارایی مورد نظر را از کشور هدف خارج می کند. این مسئله در صورت بروز شرایط اضطراری می تواند برای کشور دارنده مشکلاتی را ایجاد کند.  

گزارش مربوط به سال ۱۳۹۳ از اورهال و آماده سازی بومی سوخو ۲۴ برای اولین بار در کشور

عملیات اورهال در پایگاه هوایی شهید دوران شیراز مربوط به سال ۱۳۹۹

در مورد کشور ما مسئله تعمیر و نگهداری در کنار نهضت قطعه سازی از جمله مواردی است که از همان روزهای ابتدای بروز جنگ تحمیلی ذهن مسئولین امر را به خود معطوف کرد. در دوران دفاع مقدس و به دلیل بسته شدن مسیر خرید سلاح و قطعات یدکی، فشار سنگینی به نیروی هوایی ارتش به صورت خاص وارد شد و متخصصان کشور مجبور بودند در بسیاری از موارد با باز کردن قطعات از روی جنگنده های مختلف، تعدادی هواپیما را به صورت عملیاتی حفظ کنند. بعد از پایان جنگ تحمیلی و بحث فروپاشی شوروی سابق و انجام یک خرید سنگین تسلیحاتی از روسیه نیز بحث فشار آمریکا و توافق دو کشور باعث شد تا حد زیادی پشتیبانی روسیه از پرنده هایی مثل میگ ۲۹ و سوخو ۲۴ نهاجا، به صورت علنی و رسمی قطع شود.

بازدید فرمانده کل قوا از میگ ۲۹ تازه وارد شده به کشور

در سالهای بعد از جنگ و با توجه به افزوده شدن برخی جنگنده های شرقی به سازمان رزم نیروهای مسلح و البته قطع شدن پشتیبانی رسمی در این بخش، لازم بود تا یک برنامه ریزی طولانی مدت برای بحث تعمیر و نگهداری این پرنده ها انجام شود. در بحث خاص پرنده ای مثل سوخو ۲۴ که تمرکز عمده این گزارش روی آن است وجود سامانه هایی مثل رادار تعقیب عوارض زمینی و بالهای متغیر، کار را برای نهاجا که بیشتر داشته های فنی اش، مربوط به هواپیماهای غربی بود بسیار مشکل تر کرد.

چرا سوخو ۲۴ مهم است؟

بمب افکن ضربتی سوخو ۲۴ که در کشور ما ناوگان آن متشکل از نمونه هایی با منشأهای مختلف بوده، پرنده ای است که بر اساس تفکر دوران جنگ سرد و در پاسخ به اف ۱۱۱ آمریکایی توسعه پیدا کرد. توان پرواز در ارتفاع بسیار پایین و انجام حملات دقیق در شب یا روز از جمله توانایی های مهم و اصلی مد نظر این پرنده است. البته وجود سلاح هایی مثل موشک ضد رادار KH-۵۸ و بمب سنگر شکن KAB-۱۵۰۰ اهمیت این پرنده را برای نیروی هوایی ارتش دو چندان کرده است. امروزه در دنیا هم این پرنده با انجام ارتقاء های مختلف همچنان در خط اول خدمت رزمی در کشورهای بسیاری حضور دارد و به عنوان یک پرنده تهاجمی کار بلد روی آن حساب های خاصی باز شده است.

سوخو ۲۴ نهاجا و تسلیحات مورد استفاده در پایگاه هوایی شیراز

پایگاه هوایی شیراز میزبان اصلی و پایگاه مادر بمب افکن های سوخو ۲۴ ایران است که یکی از اولین خبرها در خصوص اورهال کامل سوخو ۲۴ در کشور مربوط به سال ۱۳۹۳ باز می گردد. یکی از نکات جالب و قابل توجه به نوعی سرریز دانش و تخصص در خصوص اورهال سوخو ۲۴، در بحث فعال کردن ناوگان سوخو ۲۲ برای نیروی هوافضای سپاه قابل مشاهده است چراکه هر دو هواپیمای سوخو ۲۴ و سوخو ۲۲ از موتور توربوجت AL-۲۱ بهره می برند و هر دو پرنده نیز از مکانیزم بال متغیر استفاده می کنند. ایجاد توانایی در بحث تعمیر و نگهداری سوخو ۲۴، در حقیقت کمک شایانی کرد تا یکی دیگر از پرنده های مهم برای نیروهای مسلح مجددا فعال شده و در نیرویی متفاوت وارد خدمت شود.

حداقل دو فروند سوخو ۲۴ در پایگاه هوایی شیراز در حال طی کردن مراحل مختلف اورهال

طی ماههای اخیر نیز شاهد ۲ مورد تحویل سوخو ۲۴ اورهال شده هستیم. مورد اول مربوط به شهریور ماه امسال مورد جدیدتر نیز مربوط به هفته گذشته است. نکته جالب این که در تصاویر مربوط به اورهال و تحویل سوخو ۲۴ جدید در پایگاه شیراز حداقل دو فروند سوخو ۲۴ در حال تعمیر هستند و یک فروند سوخو ۲۴ نیز به یگان عملیاتی تحویل داده شده است. می توان گفت با این وضعیت و حداقل توان اورهال ۳ یا ۴ فروند سوخو ۲۴ به صورت سالانه در این پایگاه وجود دارد. نکته مهم و قابل توجه در این خصوص این است که در مبحث اورهال، وضعیت کلی هواپیما نیز مد نظر است. ممکن است برخی از پرنده های مورد نظر به دلیل بروز برخی حوادث دچار مشکلاتی شده باشند یا به دلایل مختلفی برای مدت طولانی در وضعیت غیر عملیاتی نگهداری شده باشند که مشخصا در این شرایط زمان و هزینه های اورهال افزایش پیدا خواهد کرد.

انچه از تصاویر منتشره می توان به دست آورد این موضوع مهم است که برخی جنگنده های سوخو در حال اورهال یا آماده پرواز، به شدت آسیب دیده و دچار مشکلات فراوان ظاهری و فنی بوده اند اما تخصص علمی و امکانات فنی نیروی هوایی ارتش به اندازه ای در اورهال و ارتقاء این جنگنده ها رشد کرده که نه فقط امکان بازآماد بلکه ارتقاء و به روزرسانی چنین پرنده هایی نیز برای نیروهای مسلح کشورمان فراهم شده؛ موضوعی که جایگاه و ویژگی های این بخش را در میان ارتش های مهم دنیا، کم نظیر می کند.

کار روی ترابری ها ادامه دارد

بحث دیگر در خصوص پایگاه هوایی شیراز تعمیر و نگهداری دو پرنده ترابری کشور یعنی سی ۱۳۰ و ایلوشین ۷۶ است. این دو پرنده بخش مهمی از توان ترابری هوایی کشور ما را تشکیل داده اند و خصوصا در حدود یک دهه اخیر فشار بسیار زیادی را در بحث حمایت لجستیکی از جبهه مقاومت متحمل شده اند. نکته جالب و قابل توجه که در گزارش تهیه شده در خصوص تعمیر هواپیمای ایلوشین ۷۶ بوده اشاره به آسیب به یک قطعه داخلی در یکی از موتورهای این هواپیما و سپس ساخت نمونه در داخل و جایگزینی آن است. نکته دیگر در این گزارش اشاره به تولید قطعات مربوط به نگاه دارنده مخازن سوخت در هواپیمای هرکولس است که با موفقیت در کشور طراحی و ساخته شده.

موضوع پایانی که باید در انتهای این گزارش به آن اشاره کرد، این است که امروز و حدود ۴۲ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی حجم قابل توجهی از تجربیات و تخصص در حوزه تعمیر و نگهداری در کشور ما در بخش هوایی ایجاد شده که طیف بسیار گسترده ای از هواگردهای شرقی و غربی، نظامی و غیر نظامی را شامل می شود که می تواند خصوصا در فضای پس از تحریم تسلیحاتی یک منبع درآمد و ایجاد اشتغال مناسب برای کشور ما باشد. فراموش نکنیم که بحث اورهال صرفا عده ای متخصص و کارگر اطراف پرنده نبوده و بخش قطعه سازی نیز در کنار این بخش می تواند به درآمد و اشتغال زایی مناسبی برسد.



منبع خبر

عمردهی انقلابی به «سوخو ۲۴» سرعت گرفت/ نسل جدید شمشیربازهای مشهور ارتش آماده ورود به میدان شدند +فیلم بیشتر بخوانید »

عمردهی انقلابی به «سوخو ۲۴» سرعت گرفت/ نسل جدید شمشیر بازهای مشهور ارتش آماده ورود به میدان شدند +فیلم

عمردهی انقلابی به «سوخو ۲۴» سرعت گرفت/ نسل جدید شمشیر بازهای مشهور ارتش آماده ورود به میدان شدند +فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از سرویس دفاع و امنیت مشرق، اورهال یا تعمیر اساسی و سنگین وسایل پرنده، چه هواپیماهای سرنشین دار یا بدون سرنشین و چه بالگردها، یکی از علوم و توانی های فنی سطح بالاست که برای زنده نگاه داشتن ناوگان پروازی یک کشور امری حیاتی به حساب می آید. در پروسه خرید و عمر عملیاتی یک پرنده، یکی از مباحث مهم، دوره های تعمیراتی و بازبینی های نوبه ای است که در سطوح مختلف انجام شده و در نهایت به دوره تعمیر اساسی یا همان “اورهال” خواهیم رسید. کشوری که توانایی انجام این مرحله از تعمیرات را داشته باشد تقریبا به طور کامل به بحث تعمیرات وسیله پرنده مورد نظر تسلط پیدا کرده است. دهه هاست جمهوری اسلامی ایران از جمله دارندگان این توانایی به حساب آمده و می توان بحث توان اورهال را یکی از مهم ترین نقاط قوت در بخش صنایع هوایی کشور ما اعلام کرد؛ هرچند در میان افکار عمومی و رسانه ها این موضوع زیاد جا نیفتاده است.

بیشتر بخوانید:

سرعت بالای نصب «سلاح‌های دورایستا» روی جنگنده‌های سپاه و ارتش/ اشباح نهاجا هم مجهز به بمب هدایت ماهواره‌ای ایرانی شدند+عکس

یک کابوس دیگر یوزی رابین در خصوص برنامه موشکی ایران به حقیقت پیوست/ ایران چهارمین کشور دنیا با «موشک هواپرتاب ۱۰۰۰ کیلومتری» +عکس

یکی از دلایل توسعه و پیشرفت بحث توانایی تعمیر و نگهداری سنگین در کشور ما تحریم ها بوده است. در بسیاری از کشورهای دنیا در حال حاضر برخی از چک های اولیه قبل و پس از پرواز در داخل کشور انجام می شود ولی در نهایت برای تعمیر سنگین نهایی کشور دارنده مجبور به ارسال پرنده مذکور به کشور سازنده برای این پروسه است. پروسه ای زمان بر و گران قیمت که سوای بحث هزینه های آن در مدتی مشخص دارایی مورد نظر را از کشور هدف خارج می کند. این مسئله در صورت بروز شرایط اضطراری می تواند برای کشور دارنده مشکلاتی را ایجاد کند.  

گزارش مربوط به سال ۱۳۹۳ از اورهال و آماده سازی بومی سوخو ۲۴ برای اولین بار در کشور

عملیات اورهال در پایگاه هوایی شهید دوران شیراز مربوط به سال ۱۳۹۹

در مورد کشور ما مسئله تعمیر و نگهداری در کنار نهضت قطعه سازی از جمله مواردی است که از همان روزهای ابتدای بروز جنگ تحمیلی ذهن مسئولین امر را به خود معطوف کرد. در دوران دفاع مقدس و به دلیل بسته شدن مسیر خرید سلاح و قطعات یدکی، فشار سنگینی به نیروی هوایی ارتش به صورت خاص وارد شد و متخصصان کشور مجبور بودند در بسیاری از موارد با باز کردن قطعات از روی جنگنده های مختلف، تعدادی هواپیما را به صورت عملیاتی حفظ کنند. بعد از پایان جنگ تحمیلی و بحث فروپاشی شوروی سابق و انجام یک خرید سنگین تسلیحاتی از روسیه نیز بحث فشار آمریکا و توافق دو کشور باعث شد تا حد زیادی پشتیبانی روسیه از پرنده هایی مثل میگ ۲۹ و سوخو ۲۴ نهاجا، به صورت علنی و رسمی قطع شود.

بازدید فرمانده کل قوا از میگ ۲۹ تازه وارد شده به کشور

در سالهای بعد از جنگ و با توجه به افزوده شدن برخی جنگنده های شرقی به سازمان رزم نیروهای مسلح و البته قطع شدن پشتیبانی رسمی در این بخش، لازم بود تا یک برنامه ریزی طولانی مدت برای بحث تعمیر و نگهداری این پرنده ها انجام شود. در بحث خاص پرنده ای مثل سوخو ۲۴ که تمرکز عمده این گزارش روی آن است وجود سامانه هایی مثل رادار تعقیب عوارض زمینی و بالهای متغیر، کار را برای نهاجا که بیشتر داشته های فنی اش، مربوط به هواپیماهای غربی بود بسیار مشکل تر کرد.

چرا سوخو ۲۴ مهم است؟

بمب افکن ضربتی سوخو ۲۴ که در کشور ما ناوگان آن متشکل از نمونه هایی با منشأهای مختلف بوده، پرنده ای است که بر اساس تفکر دوران جنگ سرد و در پاسخ به اف ۱۱۱ آمریکایی توسعه پیدا کرد. توان پرواز در ارتفاع بسیار پایین و انجام حملات دقیق در شب یا روز از جمله توانایی های مهم و اصلی مد نظر این پرنده است. البته وجود سلاح هایی مثل موشک ضد رادار KH-۵۸ و بمب سنگر شکن KAB-۱۵۰۰ اهمیت این پرنده را برای نیروی هوایی ارتش دو چندان کرده است. امروزه در دنیا هم این پرنده با انجام ارتقاء های مختلف همچنان در خط اول خدمت رزمی در کشورهای بسیاری حضور دارد و به عنوان یک پرنده تهاجمی کار بلد روی آن حساب های خاصی باز شده است.

سوخو ۲۴ نهاجا و تسلیحات مورد استفاده در پایگاه هوایی شیراز

پایگاه هوایی شیراز میزبان اصلی و پایگاه مادر بمب افکن های سوخو ۲۴ ایران است که یکی از اولین خبرها در خصوص اورهال کامل سوخو ۲۴ در کشور مربوط به سال ۱۳۹۳ باز می گردد. یکی از نکات جالب و قابل توجه به نوعی سرریز دانش و تخصص در خصوص اورهال سوخو ۲۴، در بحث فعال کردن ناوگان سوخو ۲۲ برای نیروی هوافضای سپاه قابل مشاهده است چراکه هر دو هواپیمای سوخو ۲۴ و سوخو ۲۲ از موتور توربوجت AL-۲۱ بهره می برند و هر دو پرنده نیز از مکانیزم بال متغیر استفاده می کنند. ایجاد توانایی در بحث تعمیر و نگهداری سوخو ۲۴، در حقیقت کمک شایانی کرد تا یکی دیگر از پرنده های مهم برای نیروهای مسلح مجددا فعال شده و در نیرویی متفاوت وارد خدمت شود.

حداقل دو فروند سوخو ۲۴ در پایگاه هوایی شیراز در حال طی کردن مراحل مختلف اورهال

طی ماههای اخیر نیز شاهد ۲ مورد تحویل سوخو ۲۴ اورهال شده هستیم. مورد اول مربوط به شهریور ماه امسال مورد جدیدتر نیز مربوط به هفته گذشته است. نکته جالب این که در تصاویر مربوط به اورهال و تحویل سوخو ۲۴ جدید در پایگاه شیراز حداقل دو فروند سوخو ۲۴ در حال تعمیر هستند و یک فروند سوخو ۲۴ نیز به یگان عملیاتی تحویل داده شده است. می توان گفت با این وضعیت و حداقل توان اورهال ۳ یا ۴ فروند سوخو ۲۴ به صورت سالانه در این پایگاه وجود دارد. نکته مهم و قابل توجه در این خصوص این است که در مبحث اورهال، وضعیت کلی هواپیما نیز مد نظر است. ممکن است برخی از پرنده های مورد نظر به دلیل بروز برخی حوادث دچار مشکلاتی شده باشند یا به دلایل مختلفی برای مدت طولانی در وضعیت غیر عملیاتی نگهداری شده باشند که مشخصا در این شرایط زمان و هزینه های اورهال افزایش پیدا خواهد کرد.

انچه از تصاویر منتشره می توان به دست آورد این موضوع مهم است که برخی جنگنده های سوخو در حال اورهال یا آماده پرواز، به شدت آسیب دیده و دچار مشکلات فراوان ظاهری و فنی بوده اند اما تخصص علمی و امکانات فنی نیروی هوایی ارتش به اندازه ای در اورهال و ارتقاء این جنگنده ها رشد کرده که نه فقط امکان بازآماد بلکه ارتقاء و به روزرسانی چنین پرنده هایی نیز برای نیروهای مسلح کشورمان فراهم شده؛ موضوعی که جایگاه و ویژگی های این بخش را در میان ارتش های مهم دنیا، کم نظیر می کند.

کار روی ترابری ها ادامه دارد

بحث دیگر در خصوص پایگاه هوایی شیراز تعمیر و نگهداری دو پرنده ترابری کشور یعنی سی ۱۳۰ و ایلوشین ۷۶ است. این دو پرنده بخش مهمی از توان ترابری هوایی کشور ما را تشکیل داده اند و خصوصا در حدود یک دهه اخیر فشار بسیار زیادی را در بحث حمایت لجستیکی از جبهه مقاومت متحمل شده اند. نکته جالب و قابل توجه که در گزارش تهیه شده در خصوص تعمیر هواپیمای ایلوشین ۷۶ بوده اشاره به آسیب به یک قطعه داخلی در یکی از موتورهای این هواپیما و سپس ساخت نمونه در داخل و جایگزینی آن است. نکته دیگر در این گزارش اشاره به تولید قطعات مربوط به نگاه دارنده مخازن سوخت در هواپیمای هرکولس است که با موفقیت در کشور طراحی و ساخته شده.

موضوع پایانی که باید در انتهای این گزارش به آن اشاره کرد، این است که امروز و حدود ۴۲ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی حجم قابل توجهی از تجربیات و تخصص در حوزه تعمیر و نگهداری در کشور ما در بخش هوایی ایجاد شده که طیف بسیار گسترده ای از هواگردهای شرقی و غربی، نظامی و غیر نظامی را شامل می شود که می تواند خصوصا در فضای پس از تحریم تسلیحاتی یک منبع درآمد و ایجاد اشتغال مناسب برای کشور ما باشد. فراموش نکنیم که بحث اورهال صرفا عده ای متخصص و کارگر اطراف پرنده نبوده و بخش قطعه سازی نیز در کنار این بخش می تواند به درآمد و اشتغال زایی مناسبی برسد.



منبع خبر

عمردهی انقلابی به «سوخو ۲۴» سرعت گرفت/ نسل جدید شمشیر بازهای مشهور ارتش آماده ورود به میدان شدند +فیلم بیشتر بخوانید »

رونمایی از پهپاد انتحاری رزمندگان فلسطینی +تصاویر

رونمایی از پهپاد انتحاری رزمندگان فلسطینی +تصاویر


سرویس جهان مشرق _ رزمایش مشترک گروه‌های مقاومت فلسطینی در نوار غزه که از صبح امروز آغاز شد بازتاب فراوانی در رسانه‌های منطقه‌ای داشته و تصاویر متعددی از نیروهای مقاومت و تسلیحات به کار رفته در این رزمایش منتشر شده است.

اما یکی از تصاویری که نسبتا خاص بوده و بیشتر جلب توجه میکند رونمایی از پهپاد انتحاری جدید رزمندگان فلسطینی است.

این پهپاد بسیار ساده، کوچک و ابتکاری که در ساخت آن احتمالا از چوب و فوم استفاده شده است و حاوی یک موتور کوچک و حدود ۵ کیلوگرم مواد منفجره بوده در نگاه اول شاید چندان مهم و کاربردی به نظر نمیرسد.

اما استفاده از این چنین تسلیحات ساده و ارزان قیمتی بیشتر به منظور تحمیل هزینه سنگین به دشمن صهیونیستی به منظور مقابله با این تسلیحات به وسیله موشک‌های بسیار گران قیمت خواهد بود.

در واقع ساخت و استفاده عملیاتی از چنین پهپادی و یا حتی برخی نمونه‌های راکت‌های القسام حتی شاید کمتر از ۱۰۰ دلار برای نیروهای فلسطینی هزینه در بر داشته باشد اما در صورتی که به سمت مناطق اشغالی شلیک شود پدافند هوایی رژیم صهیونیستی ناچار به استفاده از موشک‌های گرانقیمت سامانه گنبد آهنین برای رهگیری آنها خواهد بود و در گذشته نیز شاهد این بوده ایم که برخی پرتابه‌ها از سد دفاعی این سامانه پدافندی نیز عبور کرده و در صورت شلیک پر تعداد و چند ده تایی این راکت و پهپادها، سامانه پدافندی دشمن اصطلاحا Out Number شده و دیگر موشکی برای مقابله با تهدیدات نخواهد داشت.

در خصوص منشا اولیه طراحی این پهپاد ابتکاری نیز نظرات متفاوتی توسط کاربران شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

برخی ساخت این پهپاد را مرتبط با دسترسی گروه‌های فلسطینی به پهپادهای شناسایی مدل Skylark ساخت رژیم صهیونیستی میدانند که چند فروند از آنها به شکل نسبتا سالمی در نوار غزه سقوط کردند.

برخی کارشناسان نیز معتقدند این پهپاد با طرح skylark تفاوت ساختاری دارد و بیشتر شبیه به پرنده‌های بدون سرنشین مدل FQM-۱۵۱ pointer ساخت شرکت امریکایی AeroVironment هستند.



منبع خبر

رونمایی از پهپاد انتحاری رزمندگان فلسطینی +تصاویر بیشتر بخوانید »