اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس

تصاویر/ بازدید رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی آذربایجان غربی از موزه دفاع مقدس استان

تصاویر/ بازدید رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی آذربایجان غربی از موزه دفاع مقدس استان


این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ بازدید رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی آذربایجان غربی از موزه دفاع مقدس استان بیشتر بخوانید »

«امدادگر»

«امدادگر»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمانشاه، کتاب «امدادگر» روایت‌گر تاریخ شفاهی امدادگر و پیشکسوت دفاع مقدس «عبدالحسین مساحی»، با مصاحبه و تدوین «نسرین مومنی‌فر» به نگارش درآمده است.

این کتاب در سال ۱۴۰۰ در ۲۰۱ صفحه با حمایت استانداری و اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کرمانشاه و انتشارات «صریر» به چاپ رسیده است.

بخشی از متن کتاب:

با اشغال و بمباران شهر‌های مرزی استان کرمانشاه مثل «قصرشیرین»، «سرپل‌ذهاب» و سایر مناطق، ساکنین آن‌جا به شهر‌های همجوار مهاجرت کرده و نیازمند جا و مکان بودند. هلال‌احمر مسئولیت اسکان آن‌ها را بر عهده داشت. در سطح شهر کرمانشاه چند اردوگاه برای مهاجرین احداث کردیم که از جمله اردوگاه سراب نیلوفر، شهرک آناهیتا و مسکن جزو آن‌ها بودند. در بخش‌های مختلفی از جمله آموزش، تغذیه، پوشاک، بهداشت و سایر مسائل به وضعیت پناهندگان رسیدگی می‌کردیم. اویل، هلال‌احمر نیاز‌های اولیه آن‌ها را تامین می‌کرد و بعد‌ها وزارت کشور مسولیت اداره امور آن‌ها را بر عهده گرفت.

علاوه بر امور مهاجرین جنگی، اسکان پناهندگان عراقی هم جزو مسائلی بود که باید به آن رسیدگی می‌کردیم. آن زمان چیزی حدود ۱۲ هزار نفر از عراقی‌ها که قریب به اتفاق کُرد زبان بودند، در ایران پناهنده شده بودند. بیشتر پناهندگان عراقی در جریان بمباران شیمیایی حلبچه به ایران پناه آورده بودند. با توجه به این که جمهوری اسلامی ایران عطوفت اسلامی را در دستور کار خویش قرار داده، به همه کسانی که به کشور پناه می‌آوردند، اسکان می‌داد. مجروحین را به نقاهتگاهی در ورزشگاه آزادی انتقال دادیم و سایرین را بعد از اسکان اولیه در اطراف شهر کرمانشاه، در اردوگاه‌هایی نظیر اردوگاه قدس هرسین، اردوگاه فش کنگاور و اردوگاه سفید چقا در صحنه اسکان دادیم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«امدادگر» بیشتر بخوانید »

پنج مرکز آموزش سواد رسانه‌ای در شیراز رونمایی می‌شود

پنج مرکز آموزش سواد رسانه‌ای در شیراز رونمایی می‌شود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از فارس، تالار همایش‌های شورای شهر شیراز واقع در خیابان بین‌الحرمین ساعت 15 فردا چهارشنبه ۲۱‌ اردیبهشت‌ برای افتتاح «مراکز آموزش سواد» میزبان سردار سرتیپ پاسدار «غلامرضا سلیمانی»، رییس بسیج مستضعفین کشور است.

در این مراسم پس از سخنرانی رییس سازمان بسیج مستضعفین کشور از پنج مرکز آموزش سواد رسانه‌ای که اخیرا و پیرو منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص ضرورت آمادگی در جهاد تبیین تشکیل شده‌اند رونمایی می‌شود.

مفهوم سواد رسانه‌ای پس از مطرح شدن بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و ضرورت آمادگی جهت جهاد تبیین و لزوم ارتقای سواد رسانه‌ای جهت روشنگری و تبیین وجوه مختلف انقلاب اسلامی ایران مطرح شد.

 سردار غلامرضا سلیمانی رئیس بسیج مستضعفین کشور صبح فردا جهت سخنرانی در نخستین کنگره ملی شهدای دانش آموزی و فرهنگیان عشایر کشور به شیراز سفر می‌کند.

علاوه بر سخنرانی در کنگره ملی شهدای دانش آموزی و فرهنگیان عشایر کشور، افتتاح «مراکز آموزش سواد» و بازدید از مراسم رزمایش جهادگران فاطمی از مهمترین برنامه‌های این مقام مسوول است.

انتهای پیام/ س

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پنج مرکز آموزش سواد رسانه‌ای در شیراز رونمایی می‌شود بیشتر بخوانید »

مسابقه کتابخوانی با موضوع «بعد از تو باران بند نیامد»

مسابقه کتابخوانی با موضوع «بعد از تو باران بند نیامد»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ارومیه، به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر، مسابقه کتابخوانی با موضوع کتاب «بعد از تو باران بند نیامد» داستانهایی از خاطرات شهید «جواد امعلی سبزی» در استان آذربایجان غربی برگزار می شود.

این مسابقه با مشارکت اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی آذربایجان غربی و اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان برگزار می‌شود.

علاقه‌مندان می‌توانند از 1 تا 31 خرداد، با مراجعه به سایت به نشانی ww.SAMAKPL.IR، در بخش مسابقات کتابخوانی در این مسابقه شرکت کنند.

این مسابقه در سطح استانی و ویژه بزرگسالان است و به برگزیدگان جوایز نقدی اهدا خواهد شد.‌‍

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسابقه کتابخوانی با موضوع «بعد از تو باران بند نیامد» بیشتر بخوانید »

تشییع جنازه‌ام را بدون تشکیلات خاصی برگزار کنید

باید اسلحه زمین افتاده برادرمان را برداریم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از فارس، «محمدجواد صادقی» نیمه شهریور ۱۳۴۵ در روستای جوشقان از توابع آباده دیده به جهان گشود و پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی تا راهنمایی با آغاز تجاوز عراق به مرز‌های سرزمینی‌مان عازم جبهه‌های نبرد شد و سرانجام ۴ دی ۱۳۶۵ در شلمچه در عملیات کربلای ۴ با سمت معاون اطلاعات و عملیات گردان مستقل زرهی ۲۸ صفر شهد شهادت را نوشید.

فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمدجواد صادقی»:

«من المومنین رجال صدقوما جاهدو الله علیه ومنهم من قضى بحبه و منهم من ینظرویدلو تبریلا. قرآن کریم؛» شکر خدایا که باز هم بر من مرحمت عطا کردى و بار دیگر مرا توفیق شرکت در جهاد با دشمنان خدا نصیب ساختى. با سلام و درود به امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینى (ره) و رزمندگان کفرستیز جبهه اسلام و به معلولین و مجروحین جنگ تحمیلى و اسرا و روان پاک شهداى اسلام.

بار خدایا در حالى این وصیت نامه را مى نویسم که تمام بدنم به لرزه افتاده و بر آنم که خداى ناکرده این هم مورد قبول رضاى خدا واقع نشود و نه براى من مشکلى را حل نکند بلکه بارى به گناهانم و لکه‌اى به رو سیاهیم بیفزاید و آن دنیا با شرم و خجلت رویا روى کسانى که این وصیت نامه را به عنوان وصیت نامه یک شهید خوانده اند قرارگیرم.

اگر ان‌شاءالله جنازه من نیامد زهى سعادت که به آرزوى خود رسیده ام ولى اگر جنازه‌ام آمد آن را هر کجا که پدر و مادر صلاح دانست خاک سپارید و از بکاربردن تحولات و تشکیلات بطور کلى جلوگیرى شود.

خاطره‌ای از شهید محمدجواد صادقی

همچنین در خصوص این شهید گرانقدر از همسر ایشان نقل شده است: سال ۶۳ بود که با محمد جواد ازدواج کردم، اما ازدواج و بعد هم پدر شدن مانع او برای حضور مستمرش در جبهه نشد. به خصوص بعد از شهادت برادرش محمدجعفر و مجروحیت شدید خودش، خیلی به او اصرار داشتیم که دیگر بس است و نرو، چون تو جانباز شده‌ای و برادرت هم شهید شده و دیگر دینت را به اسلام و انقلاب ادا کرده‌ای. با وقار خاصی جواب داد: من باید اسلحه زمین افتاده برادرم را بردارم، زیرا ما هنوز برای انقلاب و دین خود کاری نکردیم.

اواسط سال ۶۵ بود که به اتفاق پدرش، میرزاعلی صادقی به حج مشرف شد. پدرش میرزاعلی صادقی تعریف می‌کرد که در سفر حج روزی روبروی کعبه ایستاده بودیم که محمد جواد گفت: پدرجان من از خدا حاجتی دارم و شما از صمیم قلب آمین بگوئید. پس محمدجواد دست‌هایش را به سوی خانه کعبه بالا برد و گفت: اللهم الرزقنی توفیق شهاده فی سبیل و من به عنوان پدرش بلند گفتم آمین! چند ماه بعد از بازگشت از سفر حج بود که حاجت روا شد و به شهادت رسید.

 انتهای پیام/ 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

باید اسلحه زمین افتاده برادرمان را برداریم بیشتر بخوانید »