گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، تاریخ شفاهی بخشی از ادبیات پایداری و از حوزههای تخصصی از ادبیات است که به ویژه در سالهای پس از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به اوج خود رسید و با بروز مدافعان حرم شکل جدیدتری به خود گرفت. آنچه تاریخ شفاهی را در ادبیات به ویژه شاخه ادبیات پایداری را مهم کرده است پرداختن به جزئیات و ثبت در تاریخ مقطعی است که میتواند گرههای بزرگی را در بحث پژوهشی باز کند.
در ادامه نشستهای اهمیت پژوهش در ادبیات دفاع مقدس که با همکاری مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و خبرگزاری دفاع مقدس برگزار شد پای صحبتهای کامور بخشایش از نویسندگان و پژوهشگران دوران دفاع مقدس نشستیم تا به بررسی میزان تأثیرگذاری داستان و رمان در تبیین فرهنگ مدافعان بپردازیم.
ماحصل این نشست را در ادامه میخوانید.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: خاطره چه جایگاهی در ادبیات به ویژه ادبیات دفاع مقدس دارد؟
بخشایش: به نظرم میرسد که بحث خاطرهنگاری و یا ادبیات مدافعان حرم، یک سبک تازه و نویی در ادبیات پایداری است. از ابتدای پیدایش بشری در پی نبردها و در دفاعها از مبانی مختلف از جمله مبانی سرزمینی که دفاع در برابر تجاوزها و ظلمها را شامل میشد ادبیات پایداری هم شکل گرفت. منتها در هر دوره و هر برههای با توجه به شرایط زمانی و مکانی، نوع آن عوض شد و شاخههای جدیدی از این ادبیات را شکل داد.
ادبیات مدافعان حرم هم در واقع تداوم و ادامه ادبیات پایداری است که در دورههای بعدتر شکل گرفت. ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات دفاع مقدس، ادبیات اسارت. در تداوم این ادبیات با توجه به ماهیت مقاومت نیروهای دینی در برابر ظلمها، تجاوزها و ستمها، ادبیات جدیدی را شاهد هستیم به عنوان ادبیات مدافعان حرم و ادبیات مدافعان حریم.
این جنس، جنس تازهای است و با عناصر و سازههای متفاوتتری در آن روبرو هستیم که این عناصر و سازهها نیازمند کندوکاو است. زیرساختهای این ادبیات در حال شکل گیری است و سرعت رشد خوبی دارد که امید است به سرعت و با تولید آثار فاخر بتواند بازتاباننده تمامی آن رشادتها، شجاعتها، عدالتخواهیها و ایثارهای کسانی باشد که در حوزه ایثار و شهادت فراتر از مرزها جنگیدند و فراتر از مرزها به دفاع از حرم و حریم پرداختند.
گیر و بستهای تاریخ نگاری خاطره نگاری را پیشگام کرده است
هدف از نوشتن اینگونه خاطرات، چه خاطرات مدافعان حرم و چه خاطرات مربوط به دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، میتواند دو محور اصلی داشته باشد. محور اول، تلاش برای ثبت و ضبط حوادث و وقایع تاریخی که میدانیم تاریخنگاری شرایط خاص خودش را دارد و مربوط به منابع مکتوب، منابع اسنادی، و نگاه تاریخنگاران بر آن است. از آنجا که اگر قرار باشد در مورد حادثهای تاریخی کتابی نوشته شود، باید ۳۰ سال از آن حادثه بگذرد تا پس از انتشار اسناد و مدارک ابعاد و زوایای حادثه کندوکاو شود، خاطره نگاری پیشگام شده است.
حادثه و واقعه تا اتفاق میافتد بلافاصله روایت خاطرهنگاری و روایت شفاهی از آن در حال شکلگرفتن است و باعث میشود جزئیات بیشتری از یک حادثة تاریخی ثبت شود.
بنابر این هدف اصلی از خاطرهنگاری، ثبت و ضبط وقایع تاریخی است و زوایای مختلف به عنوان یک پازل وقتی کنار هم قرار میگیرند تاریخ را کامل ترسیم میکنند که حالا این تاریخ میتواند تاریخ یک عملیات جنگی باشد و یا تاریخ دیگری مثل آزادسازی خرمشهر، تاریخ شکلگیری یک تشکّل باشد یا تاریخ ایجاد یک مسجد.
نکتة بعدی در خصوص هدف از خاطرهنگاری اینگونه آثار، شناخت انسان تراز و انسان معیار دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است. به هرحال با نگارش اینگونه خاطرات است که ما به کنه وجودی شخصیتهای مختلف، قهرمانان، الگوها و اسوههای مختلف دست پیدا کرده، با آنها زندگی میکنیم و الگوها را برای نسل جدیدمان هم معرفی میکنیم. این انسان تراز باید ویژگیهایی داشته باشد و ما براساس این ویژگیها کتابهای خاطره را ترسیم میکنیم. یعنی با ورود به درونیات ذهنی، فکر و عمل افراد، آنها را برای نسل آینده معرفی و شناسا میکنیم. به عنوان سبکهای زندگی، نوع زندگی این افراد را به نسلهای بعد میشناسانیم.
خاطره نگاری بن مایه آثار فاخر ادبی است
خاطرهنگاری یکی از مبناییترین و اصلیترین بنمایههای ایجاد آثار فاخر در حوزة ادبیات و هنر است. زمانی که یک اثر هنری، یک اثر ادبی بخواهد تولید شود، کتابهای خاطره خیلی به آن اثر فاخر ادبی کمک میکند. در عین حال که گذشت زمان، نسیان و فراموشی در ذهن و ضمیر آدمها ایجاد میکند و باعث میشود یک حادثه و رویداد در رجوع خاطرهنگاران به افراد مختلفی که در آن صحنه حضور داشتهاند ابعاد مختلفی را نمایان کند. در واقع بُعد پنهان یک حادثه و رویداد با بررسی از زوایای مختلف، کشف میشود و این کشف باعث میشود از یک مجهولی به معلومی برسیم و همة اینها برای ثبت در تاریخ کشور ارزشمند و لازم است.
تاریخ شفاهی روایت تاریخی سنتی را کنار زد/ نیازمند ساز و کار درست تری نسبت به تاریخ شفاهی مدافعان حرم هستیم
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: ما امروز تاریخ شفاهی را در کنار تاریخ نگاری داری، این دو چه تفاوتهایی باهم دارند؟
بخشایش: خاطرهنگاری ادبیات مدافعان حرم هم در همین مسیر است که بعد عبور از ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات دفاع مقدس امروزه شاهد شکل و روند جدیدی به عنوان ادبیات مدافعین حریم هستیم.
حُسن بزرگ تاریخنگاری و یا تاریخ شفاهی این است که به جزئیات خیلی بیشتر از تاریخنگاری سنتی توجه دارد. برای مثال اگر حادثهای در گذشته اتفاق افتاده و زندانیان سیاسی مورد شکنجه قرار گرفتهاند، تاریخنگاری سنتی با چند جملة رسمی و سنتی از این حادثه عبور میکند، اما تاریخ شفاهی ۷۰۰ – ۸۰۰ صفحه مطلب و روایت از چگونگی گذراندن روزهای سخت در فضای تنگ وتاریک و چگونگی شکنجهشدنها روایت میکند.
با توجه به سرعت تحولات، رخدادها و رویدادها در سالهای بعد از انقلاب، یک چنین روشی باید پیش میآمد تا به کمک تاریخنگاری وقایع تاریخی را خیلی زودتر از آن چیزی که زمان برایش تعیین شده است ثبت کند.
درباره شهدای مدافع حرم هم همین طور است، ما باید بلافاصله بعد از حضور مدافعان حرم شاهد تولید ادبیاتی به اسم ادبیات مدافعان حرم بودیم که عمده شاخه ادبی تولید شده درباره شهدای مدافعان حرم، حوزه خاطرهنویسی و خاطرهنگاری است که به نظر درست هست، منتها باید ساز و کارهای درستتری را در زمینه نگارش آن انتخاب کنیم باعث دلزدگی جامعه نشود.
ادامه دارد…
انتهای پیام/ ۱۴۱