ادبیات پایداری

ادبیات دفاع مقدس باید چه مضامینی داشته باشد

ادبیات دفاع مقدس باید چه مضامینی داشته باشد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، هشتمین نشست «ادبیات پایداری، ادبیات انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و عناصر هویت‌بخش» با سخنرانی احمد شاکری و با حضور محمدرضا سنگری، جواد کامور بخشایش برگزار شد.
 
محمدرضا سنگری در ابتدای نشست ضمن معرفی احمد شاکری به عنوان سخنران این جلسه، به عناصر و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: یکی از عواملی که سبب پیروزی انقلاب اسلامی شد، امام خمینی و ایمان ایشان به مردم بود؛ مردم باوری امام از جمله ویژگی‌های موثر در اینده انقلاب بوده است.
 
احمد شاکری نویسنده، پژوهشگر ادبیات داستانی دفاع مقدس و مدرس ادبیات با اشاره به درگذشت جهانگیر خسروشاهی، سعید تشکری و علیرضا سجادپور و طلب مغفرت برای آنها، درباره حلقه اندیشکده ادبیات پایداری اظهار کرد:حضور چهره‌هایی در ادبیات پایداری فارغ از خود افراد، بسیار سعادت بزرگی است. هفت جلسه‌ قبلی که برگزار شده بود، مخاطب آنها بودم و به صورت مجازی دنبال کرده‌ام.
 
وی با اشاره به اینکه انتظار از اندیشکده ادبیات پایداری بسیار زیاد است، اظهار داشت: انتظار از اندیشکده ادبیات پایداری فراتر از مجموعه‌های دیگر که کار نقد ادبی می‌کنند، است. تصور من از آن، پرسشگری و تضارب آرا در این اندیشکده است و آن را محلی برای توسعه موضوعات و مسائل، تفسیر کلان مسایل و خرده مسائل و کانونی برای رسیدن به پاسخ مسائل است. انتطاری که می‌رود این است که در یک منظرگاهی به سراغ موضوعات برویم.
 
شاکری به پنج اصل درباره مسائل اشاره کرد و گفت: اصل اول این است که مسائل در حوزه ادبیات پایداری، مسائل پرشماری هستند و از این جهت بی‌نهایت مساله به لحاظ طول زمانی‌ داریم. یعنی زمانی نخواهد بود که مساله‌ای وجود نداشته باشد.
 
اصل دوم این است؛ مسائلی که با آنها مواجهیم، می‌دانیم هستند اما از آنها آگاه نیستیم یعنی پرشماری مطرح است و به همه آنها اشراف نداریم و باید بدانیم علم اجمالی که ما را به سمت تفسیر می‌برد، چیست. اصل سوم این است که بدانیم بین مسائل چه رتبه‌هایی وجود دارد و بدانیم که به صورت تقدمی و تاخری، مسائلی وجود دارد، مثل مسائلی که مبنا هستند و غیرمبنایی. در واقع، بین مسائل نظامی وجود دارد که هم می‌تواند زمانی باشد و رتبه‌ای. در اصل چهارم، هر مساله‌ای نیازمند روش‌شناسی خاص خودش است. اصل پنجم این است که مسائل نیاز به تفسیر و تفریع دارند.
 
این پژوهشگر ادبیات تصریح کرد: اگر می‌خواهیم به مقصد برسیم نیازمند نقشه علمی هستیم که آنها را درک کنیم. باید بدانیم تبار هر مسأله چیست. اگر این نقشه را نداشته باشیم، نه نقطه آغاز را درک می‌کنیم نه تفکیک بین پرسش و مسائل را، که می‌تواند مشکل‌ساز باشد. بنابراین پیشنهاد می‌کنم در اندیشکده ادبیات پایداری به دنبال این نقشه برویم تا مشخص باشد کدام نقطه را می‌خواهیم بگشاییم.
 
وی با تاکید بر اینکه باید عوامل اصلی توسعه‌بخشی لحاظ شوند، بیان کرد: آنچه که با آن مواجه هستیم دفاع عناصر هویت‌بخش هستند. معتقدم این موضوع هنوز تبدیل به مسأله نشده است و اگر قرار است ادبیات دفاع مقدس را بکاویم، به یقین صدها مساله از دل آن قابل استخراج است. به این معنی که مسأله به میزانی که پاسخ بارور شود، می‌تواند محل بحث قرار گیرد. نکته دیگر، دیرینه شناسی و نسب‌شناسی مسأله است که خود هویت‌بخشی هم قابل سوال است.
 
شاکری با طرح این سوال که آیا صرف مساله‌مندی و توجه، معنا مهم است یا اینکه مصادر این مساله‌مندی چیست؟ گفت: نکته‌ای که وجود دارد، اصل مسأله‌مندی موضوع است. چیزی که موضوع است در قالب یک مسأله نمی‌گنجد و باید عواملی که تفریع می‌کند، بشناسیم. باید بدانیم در چه ساحت‌هایی می‌توانیم موارد را استخراج کنیم. در حقیقت، صورت‌های مفروض در نسبت‌هایی با سه گونه ادبیات، پایداری، انقلاب و دفاع مقدس است. در واقع ادبیات هم حاکی از هویت متعلق خودش است، هم ادبیات خودش محصولی هویت‌زاد است یعنی خودش واحد هویت است و از این منظر هویت ادبیات مظروف ادبیات داستانی قرار می‌گیرد لذا می‌بینید هویت‌بخشی در قالب رمان و قالب‌های متعدد، بروز می‌کند.
 
وی افزود: از این جهت ادبیات عرصه انتخاب است و هویت‌ها از ظرف به مظروف سرایت می‌کند، همانطور که از مظروف به ظرف سرایت می‌کند که در همه موارد، زمان هویت‌بخشی آن مهم است و باید دید وقتی آنها به هم مندمج می‌شوند چه اتفاقی می‌افتد.
 
این نویسنده در ادامه نکاتی در مورد ادبیات را برشمرد و تشریح کرد: ادبیات در تسری خودش انتخاب‌هایی را انجام می‌دهد و ظرفیت‌های هویت‌بخشی از خودش فعال می‌کند. نکته دیگر، مراتب و مدارج هویت‌یافتگی است؛ ظهور و بروز ادبیات مراحل و مراتبی دارد و واجد شدت و ضعف و قلت و کثرت است. نکته دیگر اینکه نه موضوعات بی‌نهایت هستند نه قالب‌ها بی‌نهایت. اگر فقط قید عناصر هویتی را در قالب مشخص مثل داستان و مرتبه مشخصی مثل پیرنگ لحاظ شوند، قابل استخراج است. نکته دیگر مطالعات پسین و پیشین است که بر فرم و محتوا تاثیرگذار است. یافته‌های ما مربوط به مطالعات پیشین است، چراکه صورت کامل نیست و قبلا محقق شده‌اند. نکته دیگر این است که در تعبیر ادبیات، مراد ما از ادبیات چیست؟ محصول ادبی یا اثر ادبی خلاق است. وقتی می‌گوییم ادبیات، به لحاظ گونه‌بندی و شکل، یکسان نیستند و شکل و صورت و مراتب عناصر هویت‌بخش در آنها متفاوت است. ادبیات ساحت مشخصی دارد که مشتمل بر ارکان نظام‌یافته‌ای است.
 
وی تأکید کرد: چیزی که الان از ادبیات موجود است و عناصر هویت‌بخش را می‌بینیم، نتیجه نظام تبلیغی و جشنواره‌ای و فرآیند اقتباس است که به آن هویت می‌دهد. کنش‌گر هویت‌بخش به ادبیات بسیار زیاد است که تحت نظام ارزشی قرار می‌گیرند.
 
شاکری بیان کرد: یکی از عناصر درونی هویت‌بخش و برون‌ساحتی، فرم است که هویت می‌دهند اما نقد نمی‌کنند، مثل رخدادهای سیاسی و شرایط فرهنگی که به ادبیات هویت می‌دهند، توسعه و مجال دادند و نسل جدیدی را وارد میدان کردند.
 
وی عنوان کرد: نکته بعدی این است که ما درباره چه ساحت‌هایی از هویت صحبت می‌کنیم، قطعا هویت ملی فراتر و موثق‌تر از هویت شخصی و جریانی است.
 
این پژوهشگر و مدرس ادبیات با طرح چند سوال، بیان کرد: چرا برخی از آثار شاخص ما را به هویت جریانی نمی‌رسانند و چرا به ما هویت ملی نمی‌دهند و برخی آثاری که شاخص نیستند برای ما هویت می‌سازند. ادبیات دفاع مقدس باید چه مضامینی داشته باشد که کافی باشد؟ آیا پرداختن به عناصر ضدهویتی متقدم بر عناصر هویتی است؟
پرداخت به ضد، ما را در مقام تعریف به ضد هویتی می‌کشاند و در پاره‌ای موارد اولویت دارد. در واقع، هویت‌بخشی دوسویه است و از دل اینها مولودی به وجود می‌آید با عنوان هویت اندماجی و ترکیبی.
 
وی گفت: نگاه‌های غیر حاکم باعث شده است که حتی به زندگی شخصی نویسنده‌ها توجه کنیم، در صورتی که چرا باید درباره مشکلات شخصی زندگی آنها بدانیم و جزییات زندگی آنها مشخص شود؟ این موارد از غیرسازی‌ها برانگیخته شده که از متن ادبیات برنمی‌انگیزد. در واقع ما تلاش داریم بگوییم نویسنده انقلابی با غیرانقلابی هم فرق دارد!
می‌توان عناصر وحدت‌بخش متعددی را می‌توان لحاظ کرد که تلاشش رساندن به وحدت است. عناصر وحدت‌بخش متعدد است و موضوع بیشتر دیده می‌شود و نقطه جمع شدن مضامین است.
 
پرسش و پاسخ‌های حاضران پایان بخش نشست «ادبیات پایداری، ادبیات انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و عناصر هویت‌بخش» بود.
 
انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ادبیات دفاع مقدس باید چه مضامینی داشته باشد بیشتر بخوانید »

۴۵ اثر با موضوع شهدا و رزمندگان قم نوشته می‌شود

۴۵ اثر با موضوع شهدا و رزمندگان قم نوشته می‌شود


۴۵ اثر با موضوع شهدا و رزمندگان قم نوشته می‌شودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، به همت دفتر ادبیات پایداری و مقاومت کتاب جمکران و با همکاری دبیرخانه کنگره شش هزار شهید استان قم، ۴۵ اثر با محوریت شهدا و رزمندگان قم در حال تدوین و نگارش است.

انتشارات کتاب جمکران وابسته به مسجد مقدس جمکران، ناشر برگزیده سال ۹۶، در راستای ترویج فرهنگ جهاد و شهادت و با حمایت و همراهی کنگره شهدا استان قم، نگارش و تدوین ۴۵ اثر با محوریت شهدا و رزمندگان قم را مدتی پیش آغاز کرد.

این آثار با محوریت شهدایی است که محل تولد یا مزار آنان در استان قم بوده. دعوت از نویسندگان با سابقه در کنار استفاده از استعداد‌های نوقلم و همچنین برگزاری جلسات متعدد، ارائه سوژه توسط رزمندگان برای نویسندگان از ویژگی‌های آغاز به کار تالیف این آثار است.

رمان، زندگی نامه، داستان کودک، مجموعه خاطره، مجموعه طنز و کمیک استریپ از جمله قالب‌هایی هستند که توسط کتاب جمکران و نویسندگان قمی در حال نگارش هستند.

یکی از شاخصه‌های رزمندگان قمی در هشت سال دفاع مقدس، پمپاژ روحیه در لحظات سخت و جانفرسا همراه با طنازی و شوخ طبعی بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دفتر ادبیات مقاومت و پایداری کتاب جمکران ثبت و ضبط خاطرات طنز را در دستور کار قرار داده و با حضور رزمندگان و نویسندگان، ۲۳ جلسه با محوریت طنز رزمندگان قمی برگزار کرده است که ماحصل آن به زودی در آثارمکتوب طنز منتشر می‌شود.

مستند بودن روایات و حتی رمان‌ها با واقعیت‌های جنگ در این آثار مورد تاکید بوده است؛ در همین راستا با همراهی دبیرخانه کنگره شهدای قم، زمینه‌ای فراهم گردید تا ارتباط بسیار خوبی بین نویسندگان و خانواده شهدا، جانبازان و رزمندگان شکل گیرد. بازدید میدانی از لشکر زرهی، آشنایی با انواع سلاح‌های سبک و سنگین، بازدید از پایگاه یکم شکاری، جلسه با خلبانان و فرماندهان ارتش و… از دیگر برنامه‌هایی بود که به منظور آشنایی نویسندگان جوان با مباحث و ادوات جنگی برگزار و با استقبال خوب نویسندگان مواجه شد.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

۴۵ اثر با موضوع شهدا و رزمندگان قم نوشته می‌شود بیشتر بخوانید »

مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند

مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند



گم شدن سوژه‌ها و زوایای متفاوت جنگ در نگاه نویسندگان/ مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شاید کمتر فرد کتابخوان و کتاب دوستی باشد که نام رمان جنگ و صلح به گوشش نخورده باشد. وقتی از آثار شاهکار ادبیات جنگ جهان صحبت می‌کنیم، این کتاب نمونه اثر خوبی‌ست که با ظرافت، رمان را به مثابه تاریخ به کار برده‌است. شاهکاری سراسر شگفتی که شکست را برای طرف شکست خورده جنگ، آنچنان به تصویر می‌کشد که مایه غرور و سربلندی ملت است. این اثر ادبی جهانی چیزی فراتر از روایت یک جنگ است، و نگاه فیلسوفانه تولستوی به عشق و زندگی و بیشتر عقیده او که می‌گوید رمان وسیله‌ای برای آموزش روح و روان است، در سراسر آن جاریست. به طوری که درباره آن می‌گویند: «جنگ و صلح مجموعه‌ای از تجربیات انسانی است. عشق، نفرت، دوستی، خیانت، کار، جنگ، جاه طلبی، سرخوردگی و تمام احساساتی که یک انسان در طول زندگی‌اش تجربه می‌کند، احساساتی متناقض درست مثل جنگ و صلح.».

اما وقتی به آثار ایرانی درباره جنگ و دفاع مقدس برمی‌گردیم، اثری که قابل قیاس با چنین شاهکارهایی باشد را نمی‌بینیم و البته در کنار آن اقبال عمومی به زاویه پرداخت‌های جدید در این مقوله نیز، بسیار کم‌رنگ است. بر همین اساس در بخش دوم گفتگو با حامد صلاحی، مدرس دانشگاه سوره و دبیر خبرگزاری کتاب ایران، از این زاویه چالش‌ها و کاستی‌هایی را که پیش روی ادبیات دفاع مقدس ایران وجود دارد بررسی کردیم.

گم شدن سوژه‌ها و زوایای متفاوت جنگ در نگاه نویسندگان/ مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند
آثار ادبیات جنگ جهان از لحاظ فرم، نحوه پرداخت و نگارش چه ویژگی‌ای دارند که به آثار خواندنی جهانی تبدیل شده‌اند؟ و آثار ایرانی در مقایسه با ادبیات جهانی چه کاستی‌هایی دارند؟

صلاحی: در ادبیات جهان چهره‌هایی داریم که مسئله جنگ را به عنوان یک مقوله اجتماعی در نظر گرفته‌اند. آثاری همچون جنگ و صلح از لئو تولستوی، در جبهه غرب خبری نیست از اریش ماریا رمارک، صلیب بدون عشق از هاینریش بل، وداع با اسلحه از ارنست همینگوی، سلاخ‌خانه شماره پنج از کورت ونه‌گات یا بسیاری دیگر.

در این باب چند نکته مطرح است:

۱. چنین نویسندگانی این کتاب‌ها را بر مبنای خلاقیت فردی و بدون مداخله بیرونی نوشته‌اند؛ یعنی هیچ‌گونه حمایت حاکمیتی پشت آن نبوده‌است. وقتی یک اثر صرفاً از منظر نویسنده و به عنوان یک اثر ادبی خودخواسته خلق می‌شود، جایگاهش بالاتر و والاتر است.
تمایز میان آثار داستانی جهان با کتاب‌های ما در این است که در آثار جهانی، پرداختن به جنگ با یک اندیشه جهانی همراه است.


۲. ما وقتی از نویسندگانی مانند تولستوی و همینگوی صحبت می‌کنیم، از نوادر ادبیات جهان یاد کرده‌ایم. اگر می‌خواهیم نویسندگان خودمان را بسنجیم، باید با نویسندگان میان‌مایه ادبیات جهان مقایسه کنیم؛ اما آن‌ها را برابر آفرینندگان شاهکارهای جهانی قرار می‌دهیم. باید ببینیم آثار ادبی متوسط جهان در قیاس با گنجینه ادبیات جنگ و دفاع مقدس چه جایگاهی دارند. در چنین حالتی ممکن است مقایسه نزدیک‌تری صورت گیرد؛ هرچند دردمندانه باید گفت که حتی در این سنجه نیز گامی یا گام‌هایی فاصله داریم.

دلیل مهم در این زمینه این است که داستان نویسان ما به طور کلی دو قسم‌اند:

• یک وقت داستان‌نویسی داریم مانند احمد محمود که شاهکاری، چون همسایه‌ها را نوشته است و داستان‌نویس بزرگی‌ست؛ نویسنده‌ای که قبل از انقلاب آثار داستانی پرشماری منتشر کرده‌است. او در فضای پس از انقلاب، هم رمان برجسته و پیشگام زمین سوخته را نوشته و هم داستان کوتاه «کجا می‌ری ننه اَمرو؟» را که سرگذشت پیرزنی مستأصل است در جست‌جوی پسر گم‌شده‌اش. نمونه‌های دیگری هم داریم همانند نادر ابراهیمی، سیدمحمود گلابدره‌ای و نظایر ایشان. البته انگشت‌شمارند کسانی که پیش از انقلاب نویسنده بوده و پس از انقلاب هم اثری شاخص درباره جنگ خلق کرده باشند.
گم شدن سوژه‌ها و زوایای متفاوت جنگ در نگاه نویسندگان/ مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند

• دسته دوم نویسندگانی هستند که در کوره انقلاب و یا در آوردگاه جنگ، بنا به رسالت‌شان نویسنده شده و دغدغه‌شان را پیاده کرده‌اند. طبعاً این افراد در وهله اول نویسنده نبوده‌اند؛ بلکه پاسخ به یک رسالت اجتماعی باعث شده‌است که به نوشتن روی بیاورند؛ و در ادامه راه آثارشان پخته‌تر شده‌است.
از همین رو مستبعد نیست که در سپهر ادبیات دفاع مقدس ما نگاه جهانی وجود نداشته باشد.

۳. در اینجا مقوله پرداختن به جنگ نیز مهم است و زاویه نگاه و نوع پرداخت هنری هم می‌تواند بسیار مؤثر باشد. تمایز میان آثار داستانی جهان با کتاب‌های ما در این است که در آثار جهانی، پرداختن به جنگ با یک اندیشه جهانی همراه است. مثلا همینگوی در وداع با اسلحه، جنگ را به مثابه یک امر انسانی دیده‌است. در برخی آثار، این نگاه انسانی پررنگ‌تر است؛ و یا فراتر از آن نگاه جهان‌شمولی به این مقوله دارند و یک نظام فکری‌- فلسفی پشت آثار وجود دارد؛ چیزی که در اغلب آثار ما اتفاق نمی‌افتد. درواقع منظومه فکری ما در مقایسه با ادبیات جهان آن‌قدر پردامنه نیست که توقع آفرینش آثار جهانی داشته باشیم.

مطلب مهم دیگر در این زمینه اینکه گاهی اوقات در بعضی از آثار مهم ادبیات دنیا، ما سوژه‌ای را در دل جنگ می‌بینیم که این سوژه الزاماً در آثار ما وجود ندارد. مثلا در وداع با اسلحه، جدای از قوت قلم و قدرت داستان‌پردازی همینگوی، سوژه دلکشی، چون عشق در دل ماجرا قرار دارد. این سوژه‌ها در آثار ما کم‌رنگند؛ و آثار عاشقانه‌ای همانند اشکانه ابراهیم حسن‌بیگی، کم‌تر پدید می‌آید.

از این هم فراتر، نوع نگاه و زاویه دید رمان‌های خارجی است. مثلا در رمان درخشان گربه بلیتیس (اثر رابرت وستال با برگردان مسعود امیرخانی)، جنگ جهانی را از نگاه یک گربه می‌بینیم؛ اما آیا این امتیاز را در آثار خودمان هم داریم؟

۴. بخش مهمی از آثار جهانی، آثاری هستند که نویسنده آن، تجربه ملموس از جنگ داشته‌است؛ چیزی که شاید در آثار داستانی ما چندان چشم‌گیر نباشد. مثلاً همینگوی فضای جنگ‌های داخلی اسپانیا و جنگ‌هایی از این قبیل را تجربه کرده‌است. همچنین کم نیستند نویسندگانی که خودشان سرباز بوده و صحنه نبرد را آزموده‌اند.

گم شدن سوژه‌ها و زوایای متفاوت جنگ در نگاه نویسندگان/ مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند


آیا غلبه نگاه ایدئولوژیک بر معیارهای زیبایی‌شناختی به آثار دفاع مقدس آسیب زده است؟ و آیا تناسبی میان فرم و محتوا وجود دارد؟


صلاحی: نکته مهمی که وجود دارد این است که یک اثر ادبیات دفاع مقدس، در وهله اول ادبی است و بعد مقدس. وقتی می‌گوییم ادبیات دفاع مقدس یعنی نخست، ادبیّت آن را پذیرفته‌ایم و سپس وجه تقدس‌آمیزش را. بسیاری از آثاری که تحت عنوان ادبیات دفاع مقدس نوشته می‌شوند، ادبیّت نازلی دارند و سویه اعتقادی‌شان غلبه پیدا کرده‌است. از سوی دیگر نویسنده نیز وقتی به مقوله‌ای می‌پردازد، در وهله اول نویسنده است و در وهله بعد، یک انسان باورمند.
خیلی از مخاطبان ما پیش و بیش از آنکه در پی ادبیّت مسئله باشند، دنبال این هستند که به لحاظ حسی از اثر جواب بگیرند؛ و کتابی را می‌خوانند که ذائقه آنان را پاسخگو باشد.


هراندازه یک اثر از ادبیّتش فاصله بگیرد، به همان نسبت نه‌ تنها ابزار ترویج فرهنگی نیست؛ بلکه تبدیل به ضدتبلیغ می‌شود. ما اگر می‌خواهیم یک مقوله مقدس و حتی یک دفاع مردمی -که مقوله محترمی است- را ترویج کنیم، باید حتماً با ادبیات خوبی آن را بازتاب دهیم. طبعاً وقتی این ادبیات -آن‌قدر که لازم است- ادبیات نباشد، به سمت شعارزدگی سوق پیدا می‌کند. به نظر من، شهسواری سخن در مقوله شعر و داستان دفاع مقدس اولویت دارد؛ و وجه دفاع مقدسی آن در مرتبه پسین است.


به نظر شما عرضه خام‌دستانه و بی‌واسطه پیام‌ها مسبب شعارزدگی و قابل پیش‌بینی بودن فرم و داستان است؟


صلاحی: وقتی نگاه، یک نگاهِ قالبی باشد، به همین نسبت فضا هم فضای پیش‌بینی‌پذیری می‌شود. در این صورت، سرچشمه‌های خلاقیت محدود می‌شوند و پایان‌بندی‌ها و پیرنگ‌ها تکراری و حدس‌پذیر می‌شوند. هم‌اینک اغلب آثار ادبی دفاع مقدس ما به‌رغم تغایر در حوادث فرعی‌شان، در سیر داستانی، نسبتاً هم‌سو و هم‌سانند. وقتی یک اتفاق، قالبی است، فضای اثر هم به همان نسبت قالبی می‌شود.

کلیشه‌گرایی باعث دوری از واقع‌گرایی و یا حتی تحریف واقعیات در آثار دفاع مقدس ما شده است؟ آیا جدیداً آثاری داریم که بی‌طرفانه درباره جنگ نوشته شده باشند؟


صلاحی: وقتی که آثار بر مبنای کلیشه نوشته شده‌اند، نمی‌توان گفت الزاماً تحریف شده‌اند. بلکه بخشی از واقعیت بیان شده که هرچند غلط نیست؛ ولی ناقص است. در کلیشه‌گرایی بخشی از واقعیت رسمی بیان می‌شود؛ اما در جنبه‌های غیررسمی جنگ هم نکاتی وجود دارد که هم نکات مهمی هستند و هم جذاب برای مخاطبان گوناگون.
گم شدن سوژه‌ها و زوایای متفاوت جنگ در نگاه نویسندگان/ مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند

ناگفته پیداست که اکثر قریب به اتفاق آثار نگارش‌یافته، آثاری هستند که نگاهشان، نگاه رسمی به جنگ بوده‌است؛ و این نکته، لزوماً خواسته مستقیم حاکمیت نیست. به این معنا هم نیست که آثار دیگری در این فضا خلق نشده‌اند. هر سال ده‌ها اثر خلق می‌شود که بعضاً نگاه‌های متفاوت به جنگ دارند. مثلاً گور سفید از مجید قیصری عزیز. این گونه آثار، فضاهایی کم‌گفته و گاه، ناگفته از جنگ را روایت کرده‌اند.

حتی در حوزه مباحث مدافعان حرم هم آثاری با نگره نقد تفکر سلَفی خلق می‌شوند؛ اما چنین کتبی، روایتی از فضای رسمی ماجرا نیستند. روایتی غیررسمی و در عین حال، درست دارند که در نهایت به زیان جریان سلَفی تمام می‌شود. البته این نگاه، یک نگاه عمومی به این مسئله است که کاملاً با نگاه متعارف حاکمیتی تفاوت دارد.


چرا آثاری با زاویه دید جدید، آن‌چنان که باید محل توجه و ترویج قرار نمی‌گیرند؟


صلاحی: طبیعتاً روایت غیررسمی و نامتعارف از مسئله خیلی محل توجه و ترویج نیست. نکته مهم بعدی به مخاطبان آثار فرهنگی دفاع مقدس برمی‌گردد. مخاطبان این آثار، افرادی هستند که به مقوله دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم نگاه اعتقادی دارند و طبعاً به مناسبت نگاه اعتقادی، باوری چارچوب‌مند دارند.

خیلی از مخاطبان ما پیش و بیش از آنکه در پی ادبیّت مسئله باشند، دنبال این هستند که به لحاظ حسی از اثر جواب بگیرند؛ و کتابی را می‌خوانند که ذائقه آنان را پاسخگو باشد. مثلاً اگر اثری درباره شهید ابراهیم هادی نوشته می‌شود -که در جای خود بسیار ارزشمند است- در وهله اول برای مخاطب، شناخت این شهید سعید مهم است. البته اگر اثر فاخری باشد، بیشتر لذت می‌برد؛ اما اگر چنین هم نباشد، غرض اصلی یعنی برقراری ارتباط حسی با شهید و حظ معنوی از مفاهیم مقدس برآورده می‌شود.

مخاطب کتابخوانی با این زاویه دید، هیچ موقع سراغ کتابی نمی‌رود که راوی سویه‌ای انسانی همانند ظلم داعش به زنان است و رویکردی اعتقادی نسبت به شهادت در راه دفاع از حریم اهل بیت ندارد. غالب داستان‌ها نگاهی را ترویج می‌دهند که در آن جوانانی از دالان دفاع مقدس عبور نکرده؛ لکن در میانه دایره سلحشوری و شهادت‌طلبی قرار گرفته‌اند. کسانی که روایت ادبیات دفاع مقدس را دنبال می‌کنند، مخاطب ادبیات مدافعان حرم هم می‌شوند. این دو مقوله، هم‌راهند و یکی، امتداد دیگری است؛ راهی تا فراسوی آسمان؛ اما در زمین و زمینه فرهنگ و ادب پایداری.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شاید کمتر فرد کتابخوان و کتاب دوستی باشد که نام رمان جنگ و صلح به گوشش نخورده باشد. وقتی از آثار شاهکار ادبیات جنگ جهان صحبت می‌کنیم، این کتاب نمونه اثر خوبی‌ست که با ظرافت، رمان را به مثابه تاریخ به کار برده‌است. شاهکاری سراسر شگفتی که شکست را برای طرف شکست خورده جنگ، آنچنان به تصویر می‌کشد که مایه غرور و سربلندی ملت است. این اثر ادبی جهانی چیزی فراتر از روایت یک جنگ است، و نگاه فیلسوفانه تولستوی به عشق و زندگی و بیشتر عقیده او که می‌گوید رمان وسیله‌ای برای آموزش روح و روان است، در سراسر آن جاریست. به طوری که درباره آن می‌گویند: «جنگ و صلح مجموعه‌ای از تجربیات انسانی است. عشق، نفرت، دوستی، خیانت، کار، جنگ، جاه طلبی، سرخوردگی و تمام احساساتی که یک انسان در طول زندگی‌اش تجربه می‌کند، احساساتی متناقض درست مثل جنگ و صلح.».



منبع خبر

مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند بیشتر بخوانید »