اربیل

کابوس هشت ساله نیروی هوایی ارتش ایران برای بعثی‌ها


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انقلاب اسلامی، نخستین انقلاب پیروز و به ثمر رسیده تاریخ شیعیان گذشته است و این فراز مهم تاریخ اسلام در پنجمین دهه خود قرار گرفته. انقلابی که در عمر خود فراز و نشیب‌هایی داشته و از گردنه‌های بس خوفناک گذشته و توفان‌ها و سیلاب‌هایی را پشت سر نهاده و به کوری چشم بدخواهان، جوانی را گذرانده و در آستانه میانسالی است.

سرگذشت انقلاب اسلامی ایران که هر روز آن به اندازه عمر یک ملت گذشته، دستخوش جریان‌ها، اتفاقات و رویداد‌هایی بوده که هرکدام به اندازه مثنوی هفتاد من کاغد سخن در کنه ذات خود دارند. داستان‌هایی که هر کدام جای بسی تحلیل دارند و تبیین‌شان به کرسی‌های اختصاصی در کالج‌ها نیازمند است. آنچه که در ادامه پیشکش می‌شود، خلاصه نقل داستان‌های این انقلاب است. داستان‌هایی خواندنی که تجدید خاطره‌ای است برای گذشتگان، بازخوانی است برای نسل حاضر و میراثی است برای آیندگان.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

فرماندهان نیروی هوایی پیش از شروع جنگ طرحی را موسوم به «طرح البرز» برای مقابله با تجاوز‌های ارتش بعث تدوین کرده بودند. ۲۷ تیر ۱۳۵۹ یعنی تنها ۹ روز پس از شکست «کودتای نقاب»، «طرح نبرد هوایی البرز» بر اساس طرح‌های عملیاتی سهند و سبلان که از زمان اختلافات مرزی با عراق در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب در نیروی هوایی موجود بودند به وسیله سرهنگ خلبان «محمود قیدیان» معاون عملیاتی نیروی هوایی و سایت افسران عملیات آن معاونت تهیه شد و به تصویب مقامات مسئول رسید.

در طرح آمده بود «از آنجا که جو سیاسی حاکم بر کشور اجازه پیش‌دستی را به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نمی‌دهد، لذا هنگام بروز مخاصمات میان دو کشور ایران و عراق، نیروی هوایی عملیات خود را بر مبنای عملکرد انتقامی در برابر دشمن طرح ریزی می‌نماید.» به دلیل ویژگی‌های خاص فرمانده وقت کل قوا، ابوالحسن بنی‌صدر و اختلافاتش با نیرو‌های انقلاب و نیز جدی گرفته نشدن تهدید‌های صدام از سوی وی، «طرح البرز» آن قدر روی زمین ماند تا این که صدام با لغو یک‌جانبه قرارداد حُسن همجواری در سال ۱۹۷۵ میلادی، الجزایر بین ایران و عراق، ساعت ۱۴ و ۲۰ دقیقه روز ۳۱ شهریور سال ۵۹، تعداد ۱۵ فرودگاه و پایگاه شکاری کشور را بمباران کرد.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

گرچه در پاسخ به حملات میگ‌ها و توپولوف‌های بعثی، خلبانان نیروی هوایی به فاصله دو ساعت با دو دسته پروازی البرز» و «رد آلفا» از پایگاه هوایی بوشهر و پایگاه هوایی شهید نوژه همدان به پرواز درآمدند و دو خلبان به نام‌های سروان محمد صالحی ستوان یکم خالد حیدری به شهادت رسیدند، اما این طرح برای برگرداندن ورق جنگ، کند کردن ماشین جنگی دشمن و نیز جاری و ساری کردن امید میان مردم مسلمان ایران کافی نبود. از این رو به دستور فرمانده نیروی هوایی سرتیپ «جواد فکوری» طرح البرز مجددا روی میز گذاشته شد تا به عنوان یک شاهکار نظامی به اجرا درآید. برای نامگذاری این طرح از دو مولفه استفاده کردند که یکی تعداد صفحات طرح البرز یعنی ۹۹ بود و دیگری کمان آرش، قهرمان اسطوره‌ای ایران.

در نهایت، بامداد اول مهر سال ۱۳۵۹ تعداد ۲۰۰ فروند جنگنده بمب‌افکن از پایگاه‌های هوایی سراسر کشور برخاستند که ۱۴۰ فروند آن‌ها وارد آسمان عراق شدند. آن‌ها بنا بود صدها بمب «ام.کا۸۲»، «ام.کا۸۳» و «ام.کا ۸۴» بمب‌های خوشه‌ای و نیز موشک‌های ماوریک، حرارتی و راداری را بر منطقه‌ای حد فاصل مدار ۳۰ درجه شمالی یعنی جنوبی‌ترین مدار در خاک عراق تا شمالی‌ترین مدار آن در ۳۷ درجه شمالی ریخته و تاسیسات نظامی و اقتصادی، ستون‌های نظامی و همچنین محور‌های مواصلاتی نیرو‌های پیاده دشمن بعثی را هدف قرار دهند.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

همچنین قرار شد ۶۰ فروند باقی‌مانده نیز بخشی از نیرو‌های عراقی را که وارد خاک ما شده بودند بمباران کنند. سحرگاه، هواپیما‌های اف ۱۴ ایران فضای مرز هوایی ایران را از ارومیه تا جزیره خارک پوشش می‌دادند تا دقایقی بعد هواپیما‌های شکاری اف ۴ و اف ۵ پرواز کنند. آن‌ها به پرواز درآمدند و اهدافشان را در خاک عراق به آتش کشیدند. دل‌حامد، زنجانی و بربری خلبانانی بودند که تاسیسات نفتی اربیل، موصل و کرکوک را بمباران کردند. چند خلبان دیگر نیز روانه ناوچه‌ها و تاسیسات دشمن بعثی در خلیج فارس شدند. بسیاری از خلبانان نیز آسمان بغداد و بصره را ناامن کردند. آن‌ها آن قدر روی باند فرودگاه بغداد و بخش نظامی‌اش بمب ریختند که تا چند روز هر مسافر خارجی که می‌خواست به بغداد بیاید به ناچار باید در فرودگاه امان پایتخت اردن فرود می‌آمد و از آن جا با خودرو روانه بغداد می‌شد. یک روز پیش از آن، رادیو و تلویزیون بغداد برای مردم عراق با آب و تاب نقل می‌کرد که جوانان شما تمام هواپیما‌های دشمن مجوس را منهدم کرده‌اند و حالا دیگر ایرانیان پرنده‌ای برای پرواز ندارند، اما روز اول مهر ایرانیان ثابت کردند که «دزدی آمده و سنگی انداخته و فرار کرده.»*

ساعت ۶:۳۰ به وقت بغداد، مردم با صدای پدافند‌ها سراسیمه از خواب بیدار شدند. آن روز صبح، پدافندها قبل از آن که آژیر خطری مردم را متوجه حمله هوایی کند، خبر دادند که جنگ برای مردم بغداد نیز آغاز شده است. خلبانان ایرانی در بامداد دومین روز جنگ، بغداد را به لرزه درآوردند و خواب را از چشم دشمن ربودند. آن‌ها مثل باران روی فرودگاه‌های نظامی و مراکز نفتی و اقتصادی بمب ریختند و همین کافی بود تا سرعت دشمن گرفته شود. با این که ایرانیان هیچگاه مناطق مسکونی مردم عراق را بمباران نکردند، اما حمله هوایی از سوی کشوری که صدام در تبلیغاتش آن را از پیش شکست‌خورده اعلام کرده بود، زندگی بغدادی‌ها را از حالت عادی خارج کرد.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

آن روز و آن شب و همه شب و روز‌های جنگ، بغدادی‌ها همیشه گوش به رادیو بودند؛ گوش به مارش نظامی و به بیانیه‌های ارتش، شب هنگام هم تمرین آژیر سه بار متوالی در شهر بغداد انجام شد تا مردم با این آژیر‌ها آشنا شوند. در جریان عملیات «کمان ۹۹» بیش از ۶۰۰ هزار پوند بمب بر سر دشمن متجاوز ریخته شد و صدام از آن روز به بعد دیگر خیال فتح سه روزه خوزستان و رویای رژه ششم مهر در میدان آزادی تهران را در سر نمی‌پروراند.

در این عملیات، تعداد شش فروند از هواپیما‌های اف ۵ و چهار فروند از هواپیما‌های اف ۴ نیروی هوایی خودی سقوط کردند و ۹ نفر از خلبانان شجاع نیروی هوایی به نام‌های سرلشکر خلبان منصور ناظریان، همایون شوقی (جاویدالاثر)، غفار رامین‌فر (جاویدالاثر)، ذبیح‌الله دین‌محمدی (جاویدالاثر)، غلامحسین عروجی (جاویدالاثر)، بهرام عشقی‌پور، عباس اسلامی‌نیا، تورج یوسف و علی‌مراد جهانشاه‌لو به شهادت رسیدند و دو نفر از خلبانان نیز اسیر شدند.‌

* پیام امام خمینی در روز اول جنگ.

انتهای پیام/ ۱۱۲



منبع خبر

کابوس هشت ساله نیروی هوایی ارتش ایران برای بعثی‌ها بیشتر بخوانید »

ماجرای عکس تاریخی از کردستان عراق/ وقتی عکاس مشهور اشتباه می‌کند + تصاویر

ماجرای عکس تاریخی از کردستان عراق/ وقتی عکاس مشهور اشتباه می‌کند + تصاویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار تجسمی خبرگزاری فارس، آژانس عکس مگنوم اخیراً برخی تصاویرش را برای چاپ در تعداد محدود به قیمت ۱۰۰ دلار عرضه کرده است. برخی از این عکس‌ها، داستان‌های جالبی دارند.

 

 

به عنوان نمونه، یکی از آن‌ها عکسی از «دان مک‌کالین» عکاس انگلیسی است که ۳۰ سال قبل در اربیل کردستان ثبت شده.

او درباره این عکس نوشته است: «در سال ۱۹۹۱ (۱۳۶۹ شمسی) در اربیل کردستان بودم و جنگ خلیج فارس را گزارش می‌کردم. یک روز در خیابان قدم می‌زدم که صداهایی شنیدم. وقتی به بالا نگاه کردم، از دیدن کودکانی که روی کتاب محمد رسول‌الله نشسته‌اند، متعجب شدم! سال‌ها بعد فهمیدم که این مجسمه مربوط به پیامبر اسلام نیست. مجسمه مورخ و شاعر «ابن مستوفی» است که تاریخ اربیل را نوشت و در قرن سیزدهم وزیر شهر بود. واقعیت و داستان؛ اشتباه گرفتن آنها بسیار آسان است!»

 

مجسمه ابن مستوفی در مجاورت ارگ اربیل قرار گرفته است. این ارگ باستانی، روی تپه‌ای در مرکز شهر اربیل قرار دارد و قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می‌رسد. ارگ اربیل در سال ۲۰۱۴ به عنوان میراث جهانی در یونسکو به ثبت رسیده است.

اما ابن مستوفی کیست؟

«شرف‌الدین ابوالبرکات مبارک‌بن احمد‌بن مبارک‌بن موهوب لخمی اربلی» معروف به ابن مستوفی (۵۶۴-۶۳۷ق)، ادیب، شاعر و مورخ مشهور اربل (شهر اربیل کنونی در کردستان عراق) در اواخر دوره عباسی است. او مستوفی و متولی امور دیوانی حاکم اربل (ملک المظفّر کوکبوری، متوفی ۶۳۰ق) بود و این منصب را از پدرش و او نیز از برادر و پدر خود به ارث برده بود.

 

 

ابن مستوفی پس از تصرف اربل به دست مغولان، به موصل مهاجرت کرد و سال‌های پایانی عمر خود را در این شهر سپری کرد. او دارای دیوان شعر بود؛ او قصیده‌ای در مدح اهل بیت(ع) دارد که در آن، به برخی از فضیل امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره کرده و به ذمّ معاویه پرداخته است. با این وجود، ابن مستوفی بیشتر شهرتش را وامدار تألیف تاریخ اربل است؛ شهری که در قرن‌های ششم و هفتم، میزبان شخصیت‌هایی همچون «بهاءالدین علی بن عیسی اربلی» و «یوسف بن نفیس اربلی» بوده.

«دان مک‌کالین» کیست؟

«دان مک کالین» عکاس انگلیسی ژانر مستند است که به دلیل چهره زشتی که از فقر و جنگ به نمایش گذاشته، وجهه جهانی یافته است. در طول زندگی‌ حرفه‌ای‌اش جنگ‌های بسیاری را از دریچه دوربین عکاسی ثبت کرده است؛ از قبرس و کامبوج و جنگ ویتنام تا جنگ لبنان و خلیج فارس.

 

 

او اگرچه لقب «سِر» دریافت کرده، اما گاهی مورد بی‌محلی دولت بریتانیا هم قرار گرفته است، به عنوان نمونه دولت مارگارت تاچر (نخستین نخست‌وزیر زن تاریخ بریتانیا) او را از همراهی سربازان انگلیسی در جنگ ۱۹۸۲ میلادی جزایر فالکلند منع کرد.

مک کالین درباره چگونگی عکاسی‌اش گفته است: من فقط از دوربین طوری استفاده می‌کنم که انگار از خمیر دندان استفاده می‌کنم؛ دوربین کارش را انجام می‌دهد. عکاسی برای من نگریستن نیست، احساس کردن است. اگر حس نمی‌کنید چرا به آن نگاه می‌کنید، پس شما هرگز نخواهید فهمید که دیگران چه احساسی دارند، وقتی به عکس شما نگاه می‌کنند.

 

 

«دان مک کالین» اکنون ۸۵ سال دارد و در سامرست انگلستان زندگی‌ می‌کند. او بیشتر وقت خود را به عکاسی از مناظر شمال انگلیس می‌گذراند تا برای مدتی‌ هم که شده، لحاظات وحشتناکی‌ را که مشاهده کرده است فراموش کند.

 


فلسطینی‌ها در خیابان‌های جنگ‌زده بیروت

 

او بارها گفته غصه می‌خورد که چرا به جای کمک مجبور بوده عکس بگیرد. خودش گفته در منطقه‌ای فقیرنشین به دنیا آمده ـ و یکی دلایلش توجهش به فقر در آفریقا همین موضوع است ـ اما اکنون در بهترین نقطه انگلستان زندگی می‌کند ولی هر شب که می‌خوابد با یاد لبنان و ویتنام سر بر بالین می‌گذارد.

 


تفنگدار شوکه شده نیروی دریایی آمریکا در جنگ ویتنام، سال ۱۹۶۸. این عکس مشهورترین اثر مک‌کالین است.

 

انتهای پیام/





منبع خبر

ماجرای عکس تاریخی از کردستان عراق/ وقتی عکاس مشهور اشتباه می‌کند + تصاویر بیشتر بخوانید »