جمهوری چک، از متحدان شرقی ناتو قصد دارد بیست و چهار فروند جنگنده نسل پنجم «اف-۳۵» از آمریکا خریداری کند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، جمهوری چک تصمیم گرفته تا مذاکراتی را با ایالات متحده برای خرید ۲۴ فروند جنگنده «اف-۳۵ لایتنینگ۲» برای نیروی هوایی خود آغاز کند.
به نوشته وبگاه «دیفنس نیوز» این جنگندهها قرار است جایگزین جنگندههای «ساب گریپن» شود. با این اقدام جمهوری چک به دومین متحد اروپای شرقی ناتو پس از لهستان تبدیل میشود که این جنگندههای ساخت شرکت لاکهید مارتین را سفارش میدهد.
وزیر دفاع چک در بیانیهای گفت: «من تیم مذاکره کننده بین وزارتی تشکیل میدهم و مذاکراتی را با دولت ایالات متحده برای خرید ۲۴ فروند جنگنده چند منظوره اف-۳۵ برای تجهیز دو اسکادران آغاز کنم.»
وزیر دفاع جمهوری چک گفت: «تصمیم ما برای انتخاب این گزینه بر اساس تجزیه و تحلیل نیروهای مسلح چک است که به وضوح بیان میکند که تنها پیشرفتهترین جنگندههای نسل پنجم میتوانند شرایط ماموریت را در میدانهای نبرد آینده برآورده کنند.»
به نوشته این منبع خبری، ارزش این قرارداد احتمالی توسط وزارت چک فاش نشده است.
در ژانویه ۲۰۲۰، وزیر دفاع لهستان، قراردادی به ارزش ۴.۶ میلیارد دلار امضا کرد که بر اساس آن نیروی هوایی لهستان ۳۲ فروند جنگنده اف-۳۵ را به همراه یک بسته آموزشی و لجستیکی خریداری میکند. ورشو قصد دارد جنگندههای «سوخو-۲۲» و «میگ-۲۹» را که ساخت شوروی سابق طراحی شده است، با جتهای نسل پنجم جایگزین کند. قرار است تحویل در سال ۲۰۲۴ آغاز شود.
رئیس جمهور رومانی، دیگر متحد ناتو نیز در روزهای گذشته در پیامی به مناسبت «روز هوانوردی» از نوین سازی نیروی هوایی این کشور با خرید شماری جنگنده نسل چهارم «اف-۱۶» و جنگنده نسل پنجم «اف-۳۵» خبر داد.
«کلاوس لوهانیس» رئیس جمهور رومانی در پیام تبریکی به مناسبت روز هوانوردی از تداوم نوین سازی نیروی هوایی این کشور با خرید دهها جنگنده نسل چهار و پنج خبر داد. رئیس جمهور رومانی در این باره اظهار داشت، برنامههایی برای افزایش کارایی در عملیاتهای نظامی در حال انجام است و نوسازی نیروی هوایی با دستیابی به شمار بیشتری جنگنده اف-۱۶ و سپس کسب جنگنده نسل پنجم اف-۳۵ ادامه مییابد که قابلیت عملیات هوایی رومانی را افزایش میدهد.
آمریکا مدتهاست با بهانه مقابله با روسیه و کمک به ناتو به رومانی،کشور واقع در شرق اروپا کمک نظامی میکند.
نیروی هوایی آمریکا چندی قبل در بحبوحه درگیری روسیه و اوکراین، بمب افکن راهبردی خود را بر فراز حریم هوایی رومانی به پرواز درآورد. ارتش آمریکا سپس اعلام کرد که جنگندههای اف-۱۶ خود را با هدف تقویت امنیت منطقهای در بحبوحه تنشهای روسیه با اوکراین، از آلمان به رومانی منتقل میکند.
این جنگندهها که تعداد آنها مشخص نشد، وارد پایگاه هوایی رومانی در فاصله ۱۰۰ کیلومتری دریای سیاه شدند.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اسناد افشاشده نشان میدهد که آمریکا در کنار سایر روشها برای اداره جنگهای نیابتی خود در خاورمیانه و سراسر جهان، از یک برنامه سری و محرمانه ویژه استفاده میکند.
سرویس جهان مشرق _ اخیرا اطلاعاتی درباره برنامه محرمانه پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) تحت عنوان ۱۲۷ E منتشر شده که مربوط به جنگهای نیابتی ایالات متحده در کشورهای خاورمیانه و آسیای شرقی و شمال آفریقاست. بر اساس این گزارش تعداد محدودی از نیروهای عملیات ویژه ارتش آمریکا در جنگهای نیابتی در خاورمیانه و شمال آفریقا فعال هستند و از سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰، ۲۳ عملیات در این کشورها اجرا کردهاند. البته این نیروها ماموریت آموزش و تسلیح عناصر محلی در کشورهای مدنظر را بر عهده دارند و عملیاتهای نظامی توسط نیروهایی که به دست آمریکاییها آموزش دیدهاند اجرا میگردد.
برنامه ۱۲۷ E چیست؟
برنامه ۱۲۷ E بخشی از تاکتیکها و ابزارهای آمریکا در جنگهای نیابتی بوده و یک دکترین نظامی است که در دولت های متعدد آمریکا اجرا میشد. نیروهای ویژه ارتش آمریکا با استفاده از مجوز برنامه ۱۲۷ E اقدام به آموزش نیروهای محلی در کشورهای مختلف میکنند تا به بهانه مبارزه با تروریسم جنگهای نیابتی به راه بیندازند و همچنین جان نبروهای آمریکایی نیز به خطر نیفتد. با وجود ادعای پنتاگون مبنی بر تلاش آمریکا جهت نابودی تروریسم در کشورهای مختلف از خلال برنامه مذکور، اما شمار زیادی از غیرنظامیان قربانی این سیاست ایالات متحده در جنگهای نیابتی میشوند.
طبق مجوز ۱۲۷ E وزیر دفاع آمریکا میتواند سالانه مبلغی حدود ۱۰۰ میلیون دلار برای حمایت از نیروهای خارجی به بهانه مبارزه با تروریسم اختصاص دهد. این مجوز از جمله طرحهای عجیب کنگره آمریکاست که از ۲۰ سال قبل به پنتاگون داده شده است تا نیروهای آمریکایی بدون به خطر انداختن جان خود بتوانند بر روند جنگهای نیابتی ایالات متحده در سراسر جهان نظارت کنند. طرفهای مربوطه آمریکا که از این برنامه دفاع میکنند مدعی هستند که از خلال طرح مذکور تاکنون هزاران تروریست کشته شدهاند. این درحالی است که هیچ اطلاعی از هویت یا شمار تروریستهایی که از خلال این برنامه کشته شدهاند وجود ندارد و صحت ادعای واشنگتن در زمینه مبارزه با تروریسم نیز زیر سوال میرود.
حمایت آمریکا از ناقضان حقوق بشر با پوشش۱۲۷ E
از طرف دیگر این برنامه از عناصر و شبه نظامیان غیررسمی در کشورهای مختلف حمایت میکند که قوانین بینالمللی را زیرپا میگذارند و رویکرد آنها به رسمیت شناخته نشده است. این نیروها در عملیاتهای مختلفی که توسط آمریکا برنامهریزی شده مشارکت میکنند و درواقع علیه طرفهایی میجنگند که ایالات متحده آنها را تعیین کرده و دشمن خود میداند. گزارشهایی نیز از شکنجه غیرنظامیان توسط این نیروها منتشر شده است. مقامات سابق پنتاگون میگویند که با این برنامه جان نیروهای آمریکایی در عملیاتهای این کشور به خطر نمیافتد.
اما کارشناسان آمریکایی با انتقاد از این برنامه معتقدند که نظارت لازم روی آن وجود ندارد و اطلاعاتی که از نقض حقوق بشر توسط نیروهای نیابتی آمریکا از خلال برنامه مذکور منتشر شده میتواند پیامدهای منفی برای این کشور داشته باشد.
اخیرا اسنادی افشا شده که نشان میدهد آمریکا چگونه از یک برنامه مخفی برای راه اندازی جنگهای نیابتی در مالی، مصر، تونس، لیبی و لبنان استفاده کرده است. همچنین اطلاعات حاکی از آن است که نیروهای آمریکایی تحت برنامه۱۲۷ E با برخی از گروههای شبه نظامی بدنام در چندین کشور آفریقایی از جمله بورکینافاسو، کامرون، چاد، کنگو، کنیا، لیبی، سومالی، سودان جنوبی و تونس همکاری کردهاند.
«ژوزف ووتل» ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا که فرماندهی نیروهای عملیات ویژه و نیز فرماندهی مرکزی ایالات متحده در خاورمیانه را برعهده داشت اعتراف میکند که برنامه آمریکا تحت عنوان ۱۲۷ E به بهانه مبارزه با تروریسم در کشورهای سوریه و لبنان و یمن و مصر اجرا شده است.
جنگهای نیابتی آمریکا در خاورمیانه از خلال برنامه ۱۲۷ E
یک مقام سابق وزارت دفاع آمریکا که خواست نامش فاش نشود وجود نسخهای از برنامه ۱۲۷ E در عراق و یمن را تایید کرد. همچنین اسناد به دست آمده نشان میدهد نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۱۷ در تونس عناصر محلی این کشور را برای انجام عملیاتهای نظامی آموزش میدادند.
همچنین سند دیگری اخیرا فاش شده که به ویژگیهای این برنامه محرمانه اشاره میکند و نشان میدهد که آمریکا نیروهای نیابتی و آموزشدیده خود را به مناطق غیرقابل دسترس در سراسر جهان میفرستد. اطلاعات این سند که توسط وبسایت آمریکایی اینترست منتشر شده به شکل زیر است:
-تخصیص یک بودجه مبهم به برنامه محرمانه ۱۲۷ E که به کماندوهای ایالات اجازه میدهد تا به بهانه مبارزه با تروریسم نیروهای خارجی یا نیروهای متحد آمریکا در سراسر جهان را برای انجام عملیاتهای نظامی مطابق اهداف آمریکا آموزش دهند. البته اطلاعات زیادی از ماموریتها و مکانهای حضور و اهداف این نیروهای آمریکایی و نیز نیروهای خارجی که با آنها همکاری میکنند وجود ندارد و محرمانه بودن این برنامه تا حدی است که اطلاعات مربوط به آن حتی در اختیار مقامات وزارت خارجه یا اعضای کمیتههای اصلی کنگره نیز قرار نمیگیرد.
– آمریکاییها در این برنامه محرمانه وظیفه تامین بودجه مالی و تسلیح و آموزش نیروهای خارجی در کشورهای مورد نظر خود را دارند اما برخلاف رویههای لجستیکی معمول، این نیروها برای تحقق اهداف آمریکا و به ماموریتهای آمریکایی اعزام میشوند. یک مقام سابق پنتاگون در این زمینه میگوید: مشارکت کنندگان در برنامه ۱۲۷ E برای پرکردن شکاف و جای خالی آمریکاییها در عملیاتهای مورد نظر این کشور حاضر میشوند.
– این برنامه در زبان نظامی به «۱۲۷-echo» معروف است تا بدون اینکه جان نظامیان آمریکایی را به خطر بیندازد اهداف این کشور در جنگهای نیابتی را محقق میسازد.
-هزینه این برنامه و عملیاتهای آن از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ بالغ بر ۳۱۰ میلیون دلار بوده است که بخش کوچکی از بودجه هزینههای دفاعی آمریکا طی این سالهاست.
ژنرال ووتل میگوید، من فکر میکنم این برنامه برای آمریکا بسیار ارزشمند است و امکانات لازم را برای تحقق اهداف مورد نظر ایالات متحده با استفاده از گروههای محلی در کشورهای مختلف فراهم میسازد. این برنامه برای نخستین بار در سال ۲۰۱۷ و زمانی که تروریستها ۴ سرباز آمریکایی را در نیجریه کشتند مورد بررسی قرار گرفت و در آن زمان سناتورها ادعا کردند که از عملیات نظامی ایالات متحده در نیجریه بیاطلاع بودند.
پیش از این نیز اسنادی از عملیات ۱۲۷ E در کامرون منتشر شده بود. کاخ سفید از ۵ سال گذشته تاکنون از بحث درباره این برنامه و عملیاتهای آن در خارج از مناطق جنگی سکوت کرده بود و زمانی که یکی از اعضای شورای امنیت ملی ایالات متحده درباره سودمند بودن برنامه ۱۲۷ E سوال کرد، سخنگوی این شورا پاسخ داد که برنامه مذکور مربوط به وزارت دفاع است. البته پنتاگون از هرگونه اظهار نظر در این زمینه خودداری و اعلام کرد که اطلاعات درباره برنامه ۱۲۷ E محرمانه بوده و نمیتوان آن را فاش کرد.
برنامه ۱۲۷ E و جنگ آمریکا در افغانستان
اسناد فاششده نشان میدهد که ریشه برنامه ۱۲۷ E به جنگ آمریکا در افغانستان برمیگردد؛ جایی که مقامات کاخ سفید و سرویس سیا تلاش کردند راهکارهایی برای حمایت از ائتلاف شمال افغانستان علیه طالبان پیدا کنند. در آن زمان فرماندهی نیروهای عملیات ویژه آمریکا متوجه شد که توان کافی برای حمایت از نیروهای نیابتی آمریکا در افغانستان را نداشته و مجبور است برای تامین بودجه مالی آن به سیا متوسل شود. همین مسئله موجب شد فرماندهی نیروهای عملیات ویژه ایالات متحده به فکر یک برنامه جامع برای حمایت از نیروهای نیابتی خود بیفتد.
به گفته مقامات سابق دفاعی آمریکا این برنامه در ابتدا تحت عنوان شاخه ۱۲۰۸ شناخته میشد و در عراق فعال بود سپس توانست اختیارات بیسابقهای از جانب پنتاگون به دست بیاورد که به نیروهای آمریکایی اجازه میدهد در حاشیه درگیریها در مناطق مختلف از جمله خاورمیانه، جنگهایی برای اهداف ایالات متحده به راه بیاندازند و بهانه آنها برای آغاز این جنگها مبارزه با تروریسم است.
به گفته سخنگوی نیروهای عملیات ویژه آمریکا، آماری درباره تعداد کشتهها یا ماهیت شبکههای متلاشی شده در این برنامه محرمانه ارائه نمیشود و شمار نیروهای شرکتکننده و نیز غیرنظامیانی که در جریان عملیاتها کشته میشوند نیز مشخص نیست.
تحرکات مشکوک آمریکاییها در ارتشهای مصر و لبنان
طبق اسناد افشاشده در این زمینه، یک همکاری محرمانه بین آمریکا و ارتش لبنان در این برنامه وجود دارد و ایالات متحده از یک یگان زبده در این ارتش برای انجام عملیاتهایی تحت عنوان مبارزه با داعش و القاعده استفاده میکند. ژنرال ژوزف ووتل میگوید که برنامه ۱۲۷ E در لبنان نام «لئون هنتر» یا «شکارچی شیر» را دارد.
وی همچنین اعتراف کرد برنامههای مشابهی نیز توسط آمریکا در یمن و مصر وجود دارد و نیروهای ویژه آمریکا برای مبارزه با داعش در صحرای سینا با ارتش مصر همکاری کردند.
بر اساس این گزارش، آمریکا سابقه طولانی در همکاری با ارتش مصر و لبنان دارد اما کارشناسان متعجبند که آمریکا چگونه ارتش این کشورها را به نیروهای نیابتی خود تبدیل کرده است. «نیروی ضربتی G۲»، یگان مخفی و مهم در ارتش لبنان بوده که رویکردی جدا از سایر یگانهای این ارتش دارد و همکاری آن با آمریکاییها عجیب نیست.
اما وضعیت برنامه ۱۲۷ E در مصر جنجال برانگیزتر از لبنان بود و گزارشها نشان میدهد که نیروهای ویژه ایالات متحده به بهانه مبارزه با تروریسم در کنار ارتش مصر جنایتهای متعددی از جمله شکنجه و آدم ربایی و کشتار و … علیه غیرنظامیان مرتکب میشدند.
نهادهای مربوطه برای پیگیری اطلاعات درباره رویکرد و عملیاتهای برنامه E۱۲۷ تلاش کردند با وزات دفاعهای تونس و عراق و لبنان و یمن تماس بگیرند اما هیچیک پاسخگو نبودند و تاکنون اطلاعات زیادی از کم و کیف برنامه مذکور آمریکا به دست نیامده است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
قرن بیست و یک آنطور که جوزپ بورل هم اشاره کرد قرن آسیایی است و البته همانطور که سارکوزی گفت چالش اصلی غرب عدم تسلط بر این جهان جدید است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
مسلما تاریخ یکی از تماشاییترین مقاطع خود را در این سالها سپری میکند. تضادها و تقابلها که تا پیش از این سعی میشد با مدیریت منافع و روابط پوشانده شوند، از عمق به سطح آمده و روز به روز عیانتر میشود.
بر این اساس ائتلافهای قدیمی در حال بازسازی خود و یا شکلدهی به ائتلافی جدید بر مبنای اقتضائات روز هستند. ما ناظران جهانی هستیم که در آن هندسه قدرت به شکلی سریع اما کاملا باورپذیر در حال تغییر و دگرگونی است.
۲۵ می۲۰۲۰ «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پیام تصویری خود به کنفرانس سفیران آلمان گفت: «تحلیلگران مدتهاست درباره پایان سیستم تحت رهبری آمریکا و ورود به عصر آسیا صحبت میکنند. این اکنون در مقابل چشمان ما اتفاق میافتد… ما در دنیایی بدون رهبری زندگی میکنیم که در آن آسیا بهطور فزاینده از نظر اقتصادی، امنیتی و فنآوری اهمیت پیدا خواهد کرد.»
او دو سال پیش و در اوج همهگیری بیماری کرونا این سخنان را میگفت و از نظر او همهگیری کرونا نقشی اساسی در این فرآیند داشت: «اگر قرن بیست و یکم، به یک قرن آسیایی چرخش پیدا کند، همانطور که قرن بیستم آمریکایی بود، ممکن است از این بیماری همهگیر بهعنوان نقطه عطف این روند یاد شود.»
همان ایام «نیکلا سارکوزی» رئیس جمهور اسبق فرانسه نیز گفت: «محوریت جهان در حال گذار از غرب دیروز به شرق امروز یعنی آسیا است. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما در حال حاضر به هیچ وجه مسلط نیستیم.» اما هنوز ویروس کرونا در جهان کاملا مهار نشده بود که رویداد دیگری رخ داد: «جنگ اوکراین».
واقعهای که به تحولات جهانی سرعت بیشتری بخشید. حالا دیگر بورل بهجای حدس و گمان درباره چرخش آهسته نظم جهانی، از «حمله به نظم جهانی» سخن میگفت و از جهان آینده خبر میداد: «آنچه در حال رخ دادن است، جهان را در سالهای آینده شکل خواهد داد.» جنگ اوکراین مقطعی حساس در آستانه قرن آسیایی است. جنگی که اگرچه با عملیات ویژه نیروهای روسیه به وقوع پیوست اما توسط ایالات متحده با هدف بازآفرینی رهبری دیروز خود در دنیای فردا زمینهسازی شد.
۲آوریل ۲۰۰۸ (۱۴ فروردین ۱۳۸۷) وقتی مسئولان ناتو طی نشست سالانه این ائتلاف در بخارست از پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو در آینده خبر دادند؛ «ویلیام برنز» سفیر وقت آمریکا در روسیه طی گزارشی برای «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه وقت آمریکا نوشت: «عضویت اوکراین در ناتو مشخصترین خط قرمز برای همه نخبگان روسیه (نه فقط شخص ولادیمیر پوتین) است… طی صحبتهایی که در بیش از دو سال و نیم با بازیگران کلیدی روسیه داشتهام- از آدمهای ناشی در گوشهکنارهای کرملین گرفته تا هوشمندترین منتقدان لیبرال پوتین- هنوز کسی را پیدا نکردهام که عضویت اوکراین در ناتو را چیزی غیر از چالش مستقیم برای منافع روسیه ببیند.»
او ۱۴ سال پیش نسبت به تصمیم خطرآفرین آمریکا در مقدمهسازی برای جنگ اوکراین هشدار داد. با این حال آمریکا و متحدانش علاوهبر روی کار آوردن دولتی غربگرا در اوکراین، آموزش نظامی به ارتش این کشور را در قالب برنامههای ناتو آغاز کردند؛ آنها به ارسال تسلیحات برای اوکراین پرداختند و این کشور را در رزمایشهای نظامی ناتو مشارکت دادند و در نهایت از عضویت حتمی اوکراین در ناتو گفتند.
به نظر میرسید دولتمردان آمریکا ناچار به پیشبرد راهبرد خود برای تسلط بر شرق و بیتفاوتی به هشدارها درباره جنگ احتمالی اوکراین بودند. سرنوشت اوکراین و مردمانش برای آنها اهمیتی نداشت، آنچه مهم بود استقرار در نزدیکترین سنگر به محور شرق در مرزهای روسیه بود. «جان مرشایمر» نظریهپرداز آمریکایی در انتهای مقالهای که برای «نشنالاینترست» در تحلیل جنگ اوکراین نوشت به همین جنبه اشاره کرد: «واشنگتن نقشی محوری در هدایت اوکراین به قعر ویرانی بازی کرد. تاریخ قضاوت سختی درباره ایالات متحده و متحدانش بابت سیاست احمقانهای که در قبال اوکراین در پیش گرفتند انجام خواهند داد.»
۲۹ ژوئن ۲۰۲۲ (۸ تیر ۱۴۰۱) این بار اعضای ناتو در مادرید گردهم آمدند تا جدیدترین سند راهبردی خود برای ده سال آینده را منتشر کنند. سندی که علاوهبر روسیه در رویکردی بیسابقه برای اولین بار چین را نیز چالشی برای منافع، ارزشها و امنیت اعضای ناتو شناسایی کرد.
دغدغه آمریکا و متحدانش در ناتو همان دغدغه همیشگی بود: «تضعیف و براندازی نظم جهانی». نظمی غربی که در حال تغییر و فروپاشی بود و آنها نگران دست پایین خود در این تغییرات آسیا محور بودند. اجلاس ناتو در مادرید مشارکتکنندگان ویژهای نیز داشت: ژاپن، کرهجنوبی، استرالیا و نیوزلند. حالا ناتو علاوهبر اوکراین در همسایگی غرب آسیا، در شرق آسیا نیز سنگربندی میکرد. در واقع آمریکا برای پیشبرد منافعش، با افزایش تنش در جهان، کشورهای به ظاهر بیطرف را مجبور به تقابل با رقبایش میکرد، کاری که با اوکراین نیز انجام داد.
همین باعث شد که «هرووه جوین» عضو کمیته فرعی امنیت و دفاع پارلمان اروپا درباره اقدامات اخیر ناتو که در خدمت منافع آمریکا و انگلیس انجام میشود بگوید: «ناتو تهدید شماره یک صلح در کل جهان است.» علاوهبر ناتو ایالات متحده در قالبهای دیگر نیز به آرایش متحدان خود در شرق و جنوب شرق آسیا پرداخته است. پیمان آکوس با استرالیا و انگلیس برای حضور در اقیانوس آرام و ائتلاف کواد با ژاپن، هند و استرالیا با رویکردی امنیتی که تمرینهای نظامی مشترک را نیز به همراه داشت.
۲۴ ژوئن ۲۰۲۲ (۳ تیر ۱۴۰۱) شبکه آمریکایی CNBC گزیدهای از مصاحبه خود با «ملک عبدالله» را پخش کرد. پادشاه اردن در این مصاحبه گفت از ایده تشکیل «ناتوی خاورمیانه» حمایت میکند. یک روز بعد نشریه «والاستریتژورنال» از نشستی محرمانه با موضوع ایران در شرمالشیخ مصر خبر داد. نشستی که در ماه مارس با حضور افسران عالیرتبه عرب و رژیم صهیونیستی زیر نظر ارتش آمریکا برگزار شده بود. عربستان، قطر، مصر، اردن، امارات و بحرین کشورهای عربی بودند که طبق گزارش والاستریتژورنال نمایندگان خود را به این نشست اعزام کرده بودند اگرچه هیچ یک از کشورها رسما برگزاری و حضور در چنین نشستی را تأیید نکردند.
موضوع این نشست نیز راههای مقابله با تواناییهای موشکی و پهپادی روبهرشد ایران اعلام شد. آمریکا این بار مشغول راهاندازی ائتلافی در جنوب غربی آسیا برای مهار ایران بود. ائتلافی که اگرچه ایده آن تازه نبود و رؤسای جمهور گذشته آمریکا در عمل هرگز موفق به شکلدهی آن نشدند اما به نظر میرسید ایالات متحده با طرح یک لایحه دوحزبی و دومجلسی در کنگره این کشور قصد حمایت جدیتری از آن دارد و قسمت مهمی از دستورکار سفر بایدن به غرب آسیاست. آمریکا با آگاهی از نقش آسیا در نظم آینده جهانی مشغول ساخت ائتلافهای جدید برای مهار رقبای خود در مناطق مختلف آسیاست، رقبایی که بعضا نه تنها در آسیا که حتی در نقشآفرینی جهانی برای ایالات متحده چالشی جدی ایجاد کردهاند.
اما تحرکات آمریکا و متحدانش در آسیا به همین جا ختم نمیشود. ۲۷ ژوئن ۲۰۲۲ (۶ تیر ۱۴۰۱) اعضای گروه هفت (G۷) در نشست پایانی خود در آلمان از توافق بر سر طرحی ۶۰۰ میلیارد دلاری موسوم به «همکاری برای زیرساخت و توسعه جهانی» خبر دادند. طرحی که آمریکا با تأمین ۲۰۰ میلیارد دلار از هزینه آن، نقشی اساسی در پیشبردش داشت. این طرح در همان ابتدای کار از سوی رسانههای دولتی اروپا پاتک غرب به برنامه راهبردی چین تحت عنوان «کمربند و جاده» خوانده شد.
«کمربند وجاده» برنامهای با محوریت حملونقل بینالمللی است که در قسمت خشکی با احیای مسیر تاریخی جاده ابریشم میتواند منافع مشترک اقتصادی و ارتباطات پایدار سیاسی میان کشورهای آسیایی برقرار کند و منطقه آسیای مرکزی در آن نقش برجستهای دارد. توسعه کشورهای آسیایی و تحکیم روابط اقتصادی در شرق خارج از اراده آمریکا بازهم یک دغدغه تکراری برای واشنگتن به همراه داشت: «تضعیف نظم جهانی». سرمایهگذاری «بانک توسعه آسیایی» بر روی پروژه راه لاجورد به عنوان طرحی بدیل برای کمربند ابریشم در اتصال آسیای مرکزی به اروپا با هدف رفع همین دغدغه انجام شد.
بانکی که اکثریت سهام آن در اختیار آمریکا بود. موضوع وقتی کاملا عیان شد که پنجمین اجلاس سالانه راهگذر «ترانس-خزر» نه در کشورهای محور لاجورد که با میزبانی مرکز آمریکایی «سیاستگذاری خزر» و مشارکت «مرکز همکاریهای بینالمللی آمریکا»(USAID)، «شورای امنیت» و «وزارت خارجه» آمریکا در واشنگتن برگزار شد.
با این حساب تقریبا مشخص است که بخشی از هزینه ٦٠٠ میلیارد دلاری آمریکا و متحدانش در G۷ صرف پروژههای راهگذر «ترنس-خزر» از جمله احیای راه لاجورد خواهد شد. ایالات متحده اما برای پیشبرد اهدافش در آسیای مرکزی علاوهبر رقبای جدی، مانعی جدیتر نیز دارد: «دوری از فرهنگ و ارزشهای مردمان این منطقه». برنامه راهبردی ۶ ساله آمریکا(۲۰۱۹-۲۰۲۵) برای آسیای میانه به همین منظور طراحی شد. برنامهای که بخش عمده منابع مالی آن صرف ترویج فرهنگ غرب و پرورش نخبگان و رسانههای غربگرا در این مناطق میشود.
در این برنامه «دانشگاه آمریکایی بیشکک» نقشی مهم برای تربیت نسلی از مدیران مطلوب ایالات متحده دارد، علاوهبر این آمریکا بودجهای اختصاصی برای بازدید دانشآموزان، متخصصان و مدیران این منطقه از آمریکا و تجربه فرهنگ آمریکایی در قالب طرح تبادل نخبگان در نظر گرفته است. همچنین سفارتهای آمریکا در آسیای مرکزی برنامههای مهارتآموزی و گسترش شبکههای لازم برای خبرنگاران را در پوشش تقویت جامعه مدنی ارائه میدهند.
اینکه گاهی دولتمردان واشنگتن نگران وضعیت جمعیت «ایغورها» در مرکز آسیا میشوند نه از سر تمایلات انساندوستانه و یا علاقه به حقوق مسلمانان که بخشی از پیشبرد برنامهشان برای گسترش عوامل وابسته به خود در مرکز آسیاست. آشوب این روزهای منطقه قرهقالپاقستان در ازبکستان نیز از همین جنس است. آشوبهایی که به نظر میرسد روند رو به رشدی در کشورهای این منطقه طی سالهای آینده داشته باشد. آمریکا علاوهبر شرق، غرب و جنوب آسیا دنبال جای پایی در قلب آسیا برای مهار نظم نوپدید شرق است.
قرن بیست و یک آنطور که جوزپ بورل هم اشاره کرد قرن آسیایی است و البته همانطور که سارکوزی گفت چالش اصلی غرب عدم تسلط بر این جهان جدید است. آمریکا و متحدانش تلاش زیادی برای تمدید سلطه و احیای جایگاه از دست رفته خود میکنند اما میتوان یادداشتی مجزا و به همین تفصیل نیز برای نشان دادن دلایل ناکامی تلاشهای آمریکا برای تغییر نظم آینده جهان نوشت. آنچه قطعی است ما در آغاز یک نزاع تاریخساز به سر میبریم. نزاعی که از دل آن جهانی جدید متولد خواهد شد؛ جهانی مستقل از اراده آمریکا و متحدانش.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پرینس سالها قبل از عملیات تروریستی فرودگاه بغداد، دولت آمریکا را به ترور شهید سلیمانی تشویق کرده و گفته بود: «این که افرادی مانند سلیمانی پیشاپیش کشته نشدهاند، یک ننگ ملی برای آمریکاست.»
سرویس جهان مشرق – «اریک پرینس» نظامی سابق آمریکایی و بنیانگذار شرکت نظامی خصوصی «بلکواتر» (که امروزه «آکادمی» نامیده میشود)، یکی از بازیگران برجسته در شکلگیری سیاستهای خصمانهی دولت آمریکا در قبال ایران و به طور خاص، ترور شهید سلیمانی است. در گزارش پیش رو بیشتر با پرینس آشنا خواهید شد.
◄ اطلاعات شخصی:
تولد: ۶ ژوئن ۱۹۶۹ (میشیگان، آمریکا)
والدین: «ادگار پرینس» و «السا پرینس»
همسر اول: «جوان نیکول» (۲۰۰۳-۱۹۹۱)
همسر دوم: «جوانا هاک» (رابطه پیش از مرگ همسر اول) (۲۰۱۲-۲۰۰۴)
همسر سوم: «استیسی دیلوک» (سخنگوی بلکواتر) (۲۰۱۲ تا کنون)
تعداد فرزندان: ۷
تحصیلات: کارشناسی اقتصاد از کالج «هیلزدیل»
تخمین دارایی: ۲/۵ میلیارد دلار
◄ سوابق:
افسر یگان ویژهی نیروی دریایی آمریکا (۱۹۹۵-۱۹۹۲)
تأسیس شرکت نظامی خصوصی بلکواتر، ۱۹۹۷
کارآموز کاخ سفید
کارآموز «دینا روراباکر» نمایندهی کنگره و حامی تجزیه و حملهی نظامی به ایران
◄ مسئولیتها:
بنیانگذار دو مؤسسهی دینی و کاتولیک محافظهکار
مدیرعامل و یکی از مؤسسان بلکواتر (۲۰۰۹-۱۹۹۷)
افسر آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیآیای)
مسئول آموزش و تجهیز ارتش نیروهای خارجی امارات (۲۰۱۱-۲۰۱۰)
مشاور امارات در امور نظامی غرب آسیا و آفریقا
ریاست شرکت ترابری-امنیتی گروه «فرانتیر سرویسز» هنگکنگ
◄ شهرت:
تأسیس بزرگترین ارتش خصوصی جهان و حمایت از جلب مزدور برای جنگ
حمایت از کارزار انتخاباتی ترامپ و تقلب برای پیروزی او
طرح نظریهی ترور شخصیتها با پهپاد
معرفی اجمالی
اغلب شهرت «اریک پرینس[۱]» به خاطر تأسیس شرکت نظامی خصوصی «بلکواتر[۲]» است که اکنون با تغییر نام به «آکادمی[۳]»، بزرگترین ارتش خصوصی جهان است. این شرکت مخوف جنایتهای کلانی در سرتاسر دنیا انجام داده و مسئولیت مستقیم آنها به عهدهی اریک پرینس، بنیانگذار و مدیرعامل سابق آن، است. این عملیاتها در سودان، یمن، عراق، لیبی، افغانستان و دیگر نقاط دنیا انجام شده است. گزارشها حاکی از آن است در دورهی ریاست پرینس فقط ۱/۶ میلیارد دلار بودجه از سوی دولت آمریکا در قالب قراردادهای غیرمحرمانه به حساب این شرکت واریز شده است. درباره قراردادهای محرمانه، اطلاعاتی در دست نیست، اما بخشی از این قراردادها توسط آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا، سیآیای، منعقد شده است.
«اریک پرینس» در دفتر کارش در ایالت ویرجینیا در آمریکا. شرکت پرینس فقط در دورهی ریاستجمهوری جورج بوش پسر، بیش از یک میلیارد دلار قرارداد با دولت آمریکا بست. (+)
اگرچه عملیاتهای امنیتی و نظامی بلکواتر اغلب مرگبار هستند، اما کشتار مردم عراق در میدان «نسور» (سپتامبر ۲۰۰۷) به دست نیروهای بلکواتر بیشتر از بقیهی عملیاتهای این شرکت، رسانهای شد[۴]. در این عملیات حداقل ۱۷ غیرنظامی کشته و ۲۰ نفر زخمی شدند. چند نفر از اعضای این شرکت به خاطر این کشتار به قتل عمد یا غیرعمد محکوم شدند، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، آنها را مورد عفو قرار داد. در روزهای انتهایی سال ۲۰۰۶، «انرو مونن» یکی از نیروهای بلکواتر، در حالی که مست بود، یکی از محافظین نخستوزیر عراق را به قتل رساند. با این وجود، مونن در فاصلهی کوتاهی در نقش دیگری در کشور کویت مشغول به کار شد و اکنون در واشینگتن و در کاخ سفید مشغول فعالیت است. به طور کلی، بلکواتر در دادگاههای مختلف و به دلایل متفاوت، متهم و محکوم به فساد مالی، ترور اشخاص نظامی و غیرنظامی، و تخطی از قوانین ملی و بینالمللی شده است.
اریک پرینس، سال ۲۰۱۰، و بعد از رسواییهای فراوان، بلکواتر را ترک کرد، اما پس از جدایی باز هم اقدامات و علایق نظامی او فروکش نکرد. تنها در یک مورد، سال ۲۰۱۹، سازمان ملل گزارش مفصلی دربارهی اقدامات نظامی او در کشور لیبی برای ترور، کودتا یا نقض احکام بینالمللی منتشر کرد[۵]. در این گزارش فهرست بلندی از اهداف ترور، ارسال تسلیحات غیرقانونی به لیبی و انتقال کاربری هواپیماهای غیرنظامی به نظامی به قیمت صوری ۱۰ دلار ارائه، و گفته شده ارزش این عملیات حداقل ۸۰ میلیون دلار بوده است. البته این تنها مورد اتهام او در سازمان ملل نیست. پیشتر نیز در سال ۲۰۱۱ تحرکات نظامی پرینس در سومالی و اریتره مورد توجه سازمان ملل قرار گفت، ولی به تحریم یا توبیخ او منجر نشد.
نمایی از میدان «نسور» بغداد، جایی که نیروهای امنیتی «بلکواتر»، سال ۲۰۰۷، در حال اسکورت یک کاروان وابسته به سفارت آمریکا، اقدام به قتلعام عراقیها کردند. در این حادثه، ۱۷ غیرنظامی عراقی کشته و ۲۰ نفر دیگر زخمی شدند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› کدام کمپانیهای آمریکایی دولت آمریکا را تیغ میزنند؟
در گزارشی که سال ۲۰۱۰ در رسانهها منتشر شد، مشخص شد اریک پرینس پیشتر در سیآیای مأمور مخفی بوده و مسئولیت او عملیاتهای ترور شخصیتها بوده است. این گزارش که به تأیید رسانههای معتبری چون نیویورکتایمز، واشینگتنپست و «ونیتیفیر» رسید حاکی از آن بود که سیآیای پرینس را مأمور ترور کرده بوده است. پرینس در پاسخ به این گزارشها، بدون تکذیب ماجرا، اظهار تأسف کرد و گفت: «من متوجه نمیشوم چهطور برنامهای با این حساسیت فاش میشود… و من در رأس آن قرار میگیرم[۶].»
یک فروند هواپیمای متعلق به «بلکواتر» در مسیر ارسال تدارکات برای نیروهای ویژهی آمریکا در افغانستان، در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۹ (+)
روز بعد، رسانهها گامی به جلو برداشتند و ادعا کردند شرکت بلکواتر مسئول ترور سران القاعده و طالبان بوده و در این کار از پهپاد استفاده کرده است[۷]. اگرچه طبق قانون مصوب سال ۱۹۷۶ دولت آمریکا اقدام به ترور، جرمانگاری شده است، اما پس از حادثهی یازدهم سپتامبر، جورج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، ترور و دستگیری بسیاری از افراد را در دستورکار نیروهای دولتی و خصوصی آمریکا قرار داد. فهرست ترورهای دولت آمریکا و شرکت بلکواتر فراتر از نیروهای القاعده رفت و حتی افرادی مانند «مامون دارکازنلی» متهم به حمایت مالی از تروریسم، و «عبدالقدیر خان» فیزیکدان هستهای اهل پاکستان، در این فهرست قرار گرفتند.
«اریک پرینس» (چپ) در جلسهی شهادت مقابل کمیتهی نظارت و اصلاحات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا در سال ۲۰۰۷ دربارهی کشته شدن ۱۷ غیرنظامی عراقی در میدان «نسور» بغداد به دست نیروهای پیمانکاری شرکت «بلکواتر» (+)
متأسفانه، شرارتهای پرینس در غرب آسیا، شرق آسیا و آفریقا همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال، هر بار که آمریکا قصد کاهش نیروهای خود در عراق، سوریه و افغانستان را دارد، پرینس پیشنهاد جایگزینی این نیروها را با مزدوران خود میدهد. در برخی موارد نیز این پیشنهادها مورد تأیید کاخ سفید و سیآیای قرار گرفته است. به طور ویژه، در دورهی ریاستجمهوری ترامپ فعالیتهای پرینس گسترش یافت. برخی رسانهها فاش کردند که چون ترامپ و «مایک پمپئو» (رئیس سیآیای بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، و سپس وزیر خارجهی آمریکا بین سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱) به تیم اطلاعات آمریکا اطمینان ندارند، درصدد هستند تیمی خصوصی از جاسوسان را اجیر کنند تا مستقیماً به پمپئو گزارش دهد. پرینس گزینهی اول ادارهی این جاسوسان خصوصی بود[۸].
علاوه بر این، چندی پیش شرکت جدید پرینس در هنگکنگ، فرانتیر سرویسز، که تحت پوشش حملونقل فعالیت میکرد، متهم به حمایت مالی و اطلاعاتی از نسلکشی اویغورها در چین شد. در گزارشی مورخ سال ۲۰۱۹ مشخص شد، فرانتیر سرویسز رسماً به عنوان شرکت امنیتی نیز فعالیت میکند و به طور عمده در غرب چین فعال است. به ادعای این گزارشها، نیروهای فرانتیر سرویسز بیش از یک میلیون مسلمان ترکتبار را در اردوگاههای بازآموزی نگه میدارند[۹] و اخیراً با چراغ سبز پکن به سوی لائوس، کامبوج و میانمار روانه شدهاند.
«اریک پرینس» در نشست سال ۲۰۰۷ کمیتهی نظارت و اصلاحات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا در حال دفاع از عملکرد نیروهای «بلکواتر» پس از کشتار ۱۷ غیرنظامی عراقی در میدان «نسور» بغداد، به تصویری از بقایای یک خودروی بمبگذاریشده اشاره میکند. پرینس اگرچه شخصاً از عبارت «مزدور» متنفر است، اما در حقیقت، مزدوری است که برای پول حاضر است با هر کسی معامله کند و دست به هر جنایتی بزند. (+)
پیشنهاد و حمایت از ترور سردار سلیمانی
اریک پرینس طی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ حامی جدی ریاستجمهوری دونالد ترامپ بود. او کمکهای مالی بسیاری به کارزار تبلیغاتی ترامپ کرد و با برگزاری جلسات متعدد با مسئولین انتخاباتی ترامپ، در شکلدهی به سیاستهای خارجی و نظامی آمریکا مشارکت داشت. سال ۲۰۱۸، پس از تحقیق و تفحصی که دربارهی دخالت روسیه در نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا انجام شد، اطلاعات زیادی درباره لابی پرینس فاش شد که برخی از آنها مربوط به ایران و ترور سردار قاسم سلیمانی بود. این گزارش، اگرچه با حفظ مراتب امنیتی، به دست رسانهها رسید و سروصدای زیادی به پا کرد. با این وجود، سال ۲۰۱۸، کسی به تأثیر پرینس در ترور شهید سلیمانی توجه نکرد؛ تا بامداد سوم ژانویهی ۲۰۲۰، وقتی این اتفاق به انجام رسید.
مستند «جنگ سایه» دربارهی نقش حاج قاسم در پیروزیهای منطقهای ایران مقابل آمریکا [دانلود ~ ۲۰۰ مگابایت]
در همینباره بخوانید:
››کارشناس استرالیایی: «شهید سلیمانی» جاودانهتر از «قاسم سلیمانی» خواهد بود
››روایت مستند آمریکایی از نقش حاج قاسم در «جنگ سایه» ایران با آمریکا
یکی از اسناد فاش شده، ایمیل اریک پرینس به «استیو بنون» مدیر وقت وبسایت محافظهکار و تندروی «بریتبارت»، بود که پرینس در آن، سردار سلیمانی و سپاه قدس را عاملان خشونت منطقه و مانع تحقق منافع آمریکا خوانده و خواستار ترور شهید سلیمانی شده بود. این یادداشت از طریق بنون به دست «کوری لواندوسکی» مدیر کارزار تبلیغاتی ترامپ، رسید و بعدها تقدیم «دونالد ترامپ جونیور» (پسرِ ترامپ) و «مایکل فلین» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا شد[۱۰].
در این یادداشت، پرینس قاسم سلیمانی را «هاینریش هیملرِ[۱۱] حکومت ایران» میخواند و معتقد است او «بازوی» رهبر ایران است. همچنین مینویسد: «اینکه سلیمانی و آدمهایی مثل او پیشاپیش کشته نشدهاند، یک ننگِ ملی برای آمریکاست.» پرینس همچنین دربارهی ملت ایران مینویسد: «آنها آدمهایی هستند که در یک اینچ مربع فرش ایرانی هزار گره میزنند. همین آدمها روی تسلط منطقهای تمرکز کردهاند و موفق هم بودهاند.» او در عین حال، کشور ایران و سپاه پاسداران را با دیکتاتوری نازیها مقایسه میکند و معتقد است باید هرچه سریعتر جلوی اقدامات ایرانیها را گرفت.
بخشی از ایمیل سال ۲۰۱۵ «اریک پرینس» به «استیو بنون» مدیر وقت پایگاه خبری-تحلیلی محافظهکار «بریتبارت» و از حامیان انتخاباتی دونالد ترامپ، که پرینس در آن قاسم سلیمانی را مسئول خشونت در منطقه و محقق نشدنِ منافع آمریکا دانسته و زنده بودن «افرادی مانند سلیمانی» را «ننگ ملی برای آمریکا» توصیف کرده است. (+)
در همینباره بخوانید:
››اعتراف مقام سابق سیآیای: آمریکا باید از راهبرد خاورمیانهای قاسم سلیمانی درس بگیرد
جالب است که توجیه اریک پرینس برای ترور سلیمانی همان است که بعداً توسط ترامپ و اطرافیانش به عنوان توجیه ترور ارائه شد. در واقع، به نظر میرسد پرینس به عنوان مشاور نظامی دولت ترامپ توصیههایی داشته که بعدها مورد توجه دولت ترامپ قرار گرفته است. سیاست خشونت آنها از این قرار است که آنها فهرستی از اقدامات نظامی منطقه را به ایران منتسب میکنند و در این میان، روی امنیت سفارتخانههای آمریکا در کشورهای منطقه و امنیت جانی پرسنل خود تأکید میکنند، تا شاید بتوانند ترور سلیمانی را موجه جلوه دهند. بعد از ترور سلیمانی نیز رسانههای بینالمللی بهدرستی به این نکته اشاره کردند که همهی این مطالب در حد یک ادعا باقی میماند و دولت آمریکا هیچ سند یا شاهدی برای اثبات آنها و سپس توجیه ترور سلیمانی در دست ندارد.
نظر «نبیل خوری» دیپلمات آمریکایی، دربارهی ترور شهید سلیمانی توسط دولت ترامپ [دانلود]
۱۲ ژانویهی ۲۰۲۰، چند روز پس از ترور سردار سلیمانی، وقتی این توصیههای خشونتطلبانه علنی شد، پرینس در مصاحبه با سیانان بر توصیهی خود تأکید کرد و گفت: «توصیهی من دربارهی سلیمانی در سال ۲۰۱۵ صحیح بود، همانطور که توصیهام دربارهی عقلانیسازی شرایط [جنگ] در افغانستان صحیح بود[۱۲].» این سخنان حاکی از آن است که پرینس نهتنها به عنوان طراح نظریهی ترور شهید سلیمانی، چهرهی برجستهای دارد، بلکه در تشویق و ترغیب آن پس از وقوع نیز نقش داشته است. با توجه به نفوذ نظامی پرینس در عراق و روحیهی خشونتطلب او بعید نیست چنین شخصیتی در اجرای عملیاتیِ نقشهی ترور شهید سلیمانی نیز نقشی عملی ایفا کرده باشد.
«اریک پرینس» (مرکز تصویر)، نهتنها در ارائهی پیشنهاد و تشویق دولت آمریکا به ترور شهید سلیمانی دست داشت، بلکه با توجه به سابقهای که دارد، بعید نیست شخصاً در عملیات تروریستی فرودگاه بغداد نیز ایفای نقش کرده باشد. (+)
در همینباره بخوانید:
››مأمور سابق سیآیای درباره جذبه حاج قاسم چه گفت؟
البته در اینکه این توصیهی خصمانه مستقیماً و بلافاصله به دست ترامپ رسیده باشد، تردید وجود دارد، اما چنانکه گفته شد، این توصیه به دست مشاوران ارشد، تصمیمسازان و نزدیکان ترامپ رسیده است. همچنین در اسناد فاش شده آمده است که اریک پرینس به همراه «جورج نادر» و «جوئل زامل» ماه آگوست سال ۲۰۱۶ به برج ترامپ رفتند و دربارهی «سیاستهای آمریکا در قبال ایران» مذاکره کردند.
«نادر» تاجر، لابیگر و سیاستمدار آمریکایی-لبنانی است که جرم اثباتشدهی جنسی تنها یکی از بندهای کارنامهی سیاه اوست. او با مسئولین امارات و عربستان رابطهی نزدیک و رسمی دارد و از طرفی به عنوان لابیگر شرکت بلکواتر با پرینس رابطهای نزدیک داشت. وی همچنین بارها در اندیشکدهها و رسانهها علیه ایران سخن گفته است. از سوی دیگر، زامل، تاجر، کارشناس رسانه و سیاستمدار اسرائیلی است که در حوزهی نظامی تخصص دارد. رابطهی پرینس، نادر و زامل حداقل طی ۱۰ سال اخیر سرشار از پولشویی، دروغ، تقلب و ترور است که این امر برای دولت آمریکا و رسانههای جهان نیز پوشیده نیست. هر سه نفر مواضع تندی علیه ایران دارند.
«اریک پرینس» (راست)، اواخر ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، برای شهادت مقابل کمیتهی اطلاعات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا وارد محل این نشست غیرعلنی میشود. (+)
حداقل در یک مورد، که مکالمهی خصوصی پرینس در سال ۲۰۱۰ فاش شد، وی گفته بود دولت آمریکا باید برای جلوگیری از نفوذ ایران در کشورهای نیجریه، یمن، سومالی و عربستان از مزدوران شرکتهای خصوصی استفاده کند تا با «تروریسم» مقابله کنند[۱۳]. او در همین مکالمه گفت: «ایران برای رسیدن به سلطنت بر خاورمیانه و خلیج فارس، نظیر آنچه داریوش هزار سال پیش از میلاد مسیح داشت، میخواهد به سلاح هستهای دست یابد.» و در ادامه گفته بود: «ایرانیها نقشههای شومی دارند… برای حل این مشکل نمیتوان از سربازهای عادی استفاده کرد.»
پایگاه «بلکواتر» در افغانستان، در نزدیکی مرز پاکستان، که از آن برای آموزش نیروهای افغان استفاده میشد. بلکواتر، که اکنون «آکادمی» نام دارد، بزرگترین شرکت نظامی خصوصی جهان است. (+)
در همینباره بخوانید:
››نقش شهید سلیمانی در وحدت ایران و عراق
››دیپلمات آمریکایی: سلیمانی برای مردم خاورمیانه مقدس بود
جمعبندی
آنچه دربارهی اریک پرینس گفته شد، تنها بخشی از کارنامهی عیان اوست. برنامههای محرمانهی او با دولت آمریکا و جنایتهای با واسطه یا بیواسطهی او در عراق، یمن، افغانستان، سودان، لیبی و ایران بسیار زیاد است. نشریهی بلومبرگ از او به عنوان «جلودار مزدوران آمریکا[۱۴]» نام میبرد، چراکه او حاضر است برای پول با هر کسی معامله کند، دست به هر جنایتی بزند و به هر سو برود. خبرها حاکی از آن است که در میانهی سال ۲۰۲۱، وقتی طالبان حکومت را به دست گرفت، پرینس هر یک قطعه بلیط پرواز چارتر برای خروج از افغانستان را به قیمت ۶۵۰۰ دلار (معادل پروازهای لوکس بینالمللی) به مردم این کشور میفروخت.
«اریک پرینس» (راست) در فرودگاه قندهار افغانستان. گزارشها حاکی از آن است که پرینس، سال ۲۰۲۱، همزمان با خروج آمریکا از افغانستان و زمانی که طالبان بهسرعت در حال پیشروی و تسلط بر این کشور بود، هر یک قطعه بلیت پرواز خروجی از افغانستان را به قیمت ۶۵۰۰ دلار میفروخته است. (+)
لحظات هولناک در فرودگاه کابل؛ همکاران سابق نیروهای آمریکایی، مستأصل برای فرار از افغانستان، به هواپیماهای آمریکایی آویزان میشوند و بعد، از آسمان سقوط میکنند (حاوی تصاویر دلخراش) [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››خروج «ترامپیِ» بایدن از بگرام و فرار آمریکا از بازی تاجوتخت افغانستان
›› سرنوشت تلخ افغانهایی که به آمریکا کمک کردند
ارتش خصوصی او در زمان تصدی شرکت بلکواتر و اقدامات نظامی او پس از آن، باعث کشتار هزاران غیرنظامی در غرب آسیا شده است. با این وجود، در خصوص پروندهی ترور سردار سلیمانی، چهرهی اریک پرینس به عنوان یکی از تصمیمسازان و حامیان این عملیات برجسته است. او سال ۲۰۱۵ طی نامهای به مسئولین کارزار انتخاباتی ترامپ چنین پیشنهادی را ارائه کرد و سپس با حضور در برج ترامپ در خصوص سیاستهای ضدایرانی با او صحبت کرد. پس از ترور سردار سلیمانی نیز او از پیشنهاد خود حمایت کرد.
[۱] اریک پرینس لینک
[۲]Blackwater (company) Link
[۳]Academi
[۴] کشتار میدان نسور لینک
[۵]Erik Prince, Trump Ally, Violated Libya Arms Embargo, U.N. Report Says Link
[۶]Tycoon, Contractor, Soldier, Spy Link
[۷]C.I.A. Said to Use Outsiders to Put Bombs on Drones Link
[۸]Trump White House Weighing Plans for Private Spies to Counter “Deep State” Enemies Link
[۹]Blackwater founder’s Hong Kong firm signs Xinjiang training camp deal Link
[۱۰]۲۰۱۵ memo from Erik Prince to Trump campaign: ‘National disgrace’ that Soleimani ‘not already DEAD’ Link
[۱۱] هیملر نظامی و سیاستمدار برجستهی دوران نازی در آلمان بود که یکی از قدرتمندترین افراد در حکومت هیتلر محسوب میشد و او را مهمترین بازوی نظامی هیتلر و یکی از طراحان اصلی هولوکاست میدانند.
[۱۲] منظور پرینس از پیشنهاد عقلانیسازی شرایط جنگ در افغانستان، جایگزینی نیروهای مزدور شرکتهای خصوصی به جای نیروهای ارتش آمریکا در افغانستان است.
[۱۳]Secret Erik Prince Tape Exposed Link
[۱۴]Blackwater Mercenary Prince Has New $۱ Trillion Chinese Boss Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نشست تبیینی با نقد موضوع عملکرد چندگانه و متناقض آمریکا نسبت به حقوق زنان و کودکان به مناسبت هفته حقوق بشر آمریکایی صبح امروز در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار شد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر سیدهاشم میرلوحی نویسنده و استاد دانشگاه گفت: من اگر صدها هزار جلد کتاب نه فقط کتابهایی که خودم درباره آمریکا نوشته ام را درباره آمریکا در عرض سه ثانیه برایتان بگویم؛ می گویم: میخواهند برای شیطان قربانیتان کنند مواظب باشید. متاسفانه در تاریخ این گونه بوده است که بخش قابل توجهی از مردم به خاطر عدم آگاهی از ماهیت دشمنان بشر و بشریت در دام آمریکا افتادند و برای شیطان قربانیشدهاند. خداوند حضرت آدم را آفرید و فرمود که بر آدم سجده کند و شیطان تمرد کرد. خدا میگوید شیطان دشمن آشکار شماست اما شیطان میگوید من خیرخواه شما هستم یک وجه مشترکی که اینجا بین آمریکا و شیطان وجود دارد همین ادعای دروغین خیرخواهی است.
آمریکا با ادعای خیرخواهی جز شر نمیخواهد
وی با اشاره به سخنان امام خمینی درباره آمریکا اضافه کرد: من دیروز اتفاقی به یکی از سخنان امام در سال ۱۳۶۴ برخورد کردم که میخواهم برایتان بخوانم: «من گمان میکنم که دنیا تاکنون مثل دوره ای که ما درآن زندگی میکنیم شیطان نداشته باشد. دنیا پیشرفت کرده است شیطانها هم در کارهای شیطانی شان پیشرفت کردهاند اصطلاح تمدن به ترقی و پیشرفت است و امروز عصر شیطان هاست آنها باعث اسم صلح و دوستی جنگافروز اول جهان هستند. آنها با اسم حقوق بشر بالاترین کسانی هستند که حقوق بشر را پایمال می کنند آنها در عین ادعای خیرخواهی آنچه را که برای دیگران میخواهند جز شر نیست. برای خودشان هرچه هست میخواهند ولی حقوق دیگران را پایمال میکند.»
همه ادعای دموکراسی آمریکا کذب است
دکتر میرلوحی در ادامه بحث حقوق بشر آمریکایی افزود: «شما هیچ کشوری را جز اسرائیل نمیتوانید نام ببرید که آمریکا به آن خدمت کرده باشد. شما هیچ جنایتی را پیدا نمیکنید که آمریکا در آن دست نداشته باشد. و هر جنایتی را که فکرش را بکنید آمریکا آن را مرتکب شدهاست و همه این جنایات در کتابهای خودشان موجود است ولی متاسفانه بخش زیادی از مردم ایران و دنیا نسبت به آمریکا در خواب به سر میبرند. آمریکاییها هر ادعایی که یک دموکراسی میگویند همگی کذب است. چون خود آمریکا هیچ وقت نه دموکراسی داشته و آزادی.
سربازان آمریکایی تجاوز میکردند و میگفتند این هم آزادی!
وی در اشاره به جنایات آمریکاییها در کشورهای تحت سلطه گفت: «آمریکاییها در خانه عراقیها را میزدند و میگفتند برایتان دموکراسی آوردهایم. اما وقتی در آن خانه را باز میکردند به زنان تجاوز میکردند و میگفتند این آزادیست. واقعا اگر بخواهیم بعضی حرفها را بزنیم خواب را از چشم میگیرد. جان کری در کتابی تجاوز به زنان یک روش عملیاتی استاندارد است. وقتی به زن یا دختری تجاوز میکردند بیدرنگ گلوی او را میبریدند و میشکافتند. اینها را جان کری میگوید. اینها چیزهایی نیست که ما بگوییم بلکه خودشان نوشتهاند که به کرات ضرباتی را با چاقو و سرنیزه به قربانیان خود وارد میساختند و یا در مواردی سر آنها را جدا میکردند و زبان آنها را میبریدند و گلوی آنها را میشکافتند و یا پوستشان را میکندند. این بلایی است که آمریکاییها سر ویتنامیها آوردند. بلاهایی که داعشیها بر سر مردم آوردند جلوی این جنایاتی که اربابان آمریکاییشان انجام دادند. هیچ است.
اسم جنایتکاران آمریکایی روی خیابانهای تهران بود!
وی درباره نفوذ آمریکا در کشورهای مختلف گفت: متاسفانه میبینیم که نام جنایتکاران به خصوص آمریکایی سالها روی خیابانهای کشورمان بودهاست. خیابان آزادی پیش از انقلاب به نام «آیزنهاور» رئیس جمهور جنایتکار آمریکایی بودهاست. کسی که آلمانیهای زیادی را کشت. میگفت من از آلمانیها متنفرم. کسی که دستور کودتای ۲۸ مرداد را در ایران داد و در ارتباط با کنگو که در بدبختی و فلاکت به سر می برد و بیش از ۱۰ میلیون نفر از مردم کنگو را کشتند. بعد همین آقای آیزنهاور رو به رو به سازمان تروریستی سیا میگوید او مثل یک سگ وحشی است از دست این خلاص شوید و همین باعث شد پاتریس لومومبا را بکشند و بعد گفتند ما شهید نمی خواهیم و جنازه پاتریس لومومبا را از قبل درآوردند و داخل اسید گذاشتند تا از بین بروند. همین خیابان بلوار کشاورز تهران سالها بهنام ملکه الیزابت دوم بود.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است