به گزارش مجاهدت از مشرق، موضوع حقوق بشر نه تنها زاده عصر جدید نبوده، بلکه با پیدایش انسان در روی زمین حقوق بشر نیز شکل گرفته است، لذا حقوق بشر جز لاینفک تاریخ بشر بوده و از آن جدا نمیباشد. از نظر شریعت اسلامی نیز حقوق بشر از جانب خداوند متعال مشخص گردیده است و فرضیه ملزم انسانی به شمار میرود، به این مفهوم که میان عام و خاص هیچ فرقی وجود ندارد و همگان در برخورداری از حقوق و آزادیها یکسان هستند.
لیکن در تفکر غربی حقوق بشر، شمولیت و انسان گرایی این حقوق تنزل پیدا نموده و میان حقوق شهروندان و مهاجرین، زنان و مردان، اقلیتها و رنگین پوستان تفاوت قائل شده است و کشورهای غربی در موارد متعددی حقوق بشر را صرفاً به عنوان ابزار سرکوب و مداخله در امور داخلی دیگر کشورها استفاده کرده و خود را به عنوان مدعیان حقوق بشر معرفی نمودهاند.
این کشورها با وجود آمار بالای موارد نقض حقوق بشر در رابطه با زنان، دختران و کودکان که مستندات آن نیز موجود است به عنوان داعیه دار حقوق بشر، و با استفاده از ابزارهایی همچون نقش اسطورهای غرب، نقش گفتمان غرب محور در نظام جهانی و همچنین گفتمان غرب باور، پروپاگاندای وسیع رسانههای غربی و بزرگنمایی تبلیغاتی که غرب همواره علیه کشورهای مخالف خود اعمال مینماید، اصولاً با هدف مخفی نمودن نقضهای فاحش حقوق بشر در کشورهای خود و بزرگ نمایی آن در دیگر کشورها عمل مینمایند.
نمونههای نقض حقوق بشر توسط کشورهای غربی و در رأس آن کشور آمریکا به حدی فراوان است که در این مقال نمیگنجد. اما نویسنده به سبب رسالت روشنگری به تعداد معدودی از موارد نقض حقوق بشر علیه زنان و دختران در کشور آمریکا به عنوان سردمدار اصلی کشورهای غربی ناقض حقوق بشر، خواهد پرداخت:
بی توجهی نظام عدالت کیفری آمریکا نسبت به برقراری عدالت برای قربانیان خشونت جنسی
براساس بررسیهای انجام شده، آمریکا به لحاظ فراوانی تجاوز جنسی در میان کشورهای جهان در رده سوم قرار دارد. از هر سه زن آمریکایی، یک زن در طول زندگی خود آزار جنسی را تجربه میکند.
این در حالی است که ۶۸ درصد خشونتهای جنسی به پلیس آمریکا گزارش نمیشود و ۹۸ درصد متجاوزان حتی یک روز هم در زندان نمیمانند. رسی تیلور (Taylor Recy) ،آفریقایی- آمریکایی، وکیل قربانیان تجاوزات جنسی به ویژه مهاجران و پناهجویان است.
وی که خود قربانی تجاوز جنسی است، قربانیان را به افشاگری و صحبت پیرامون نقض حیثیت و شرافت انسانی خود تشویق میکند. او میگوید رئیس جمهور و کمیته قضائی سنا تنها افراد و نهادهای قدرتمندی نیستند که تحقیقات را محدود میکنند و حتی به شکایات قربانیان تجاوزات جنسی توجه نمیکنند، بلکه حتی پلیس و مراکز تحقیق جرم در آمریکا نیز به قربانیان خشونت جنسی اهمیت نمیدهند.
افزایش تعداد و شدت تجاوزات جنسی در یگانهای ارتش به منزله بحران مدیریت نظامی
بر اساس گزارش وزارت دفاع آمریکا، گزارشهای تجاوز جنسی در آکادمیهای نظامی ایالات متحده در سال تحصیلی گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
گزارش سالانه آزار و اذیت جنسی و خشونت در آکادمیهای خدمات نظامی (MSA) سال تحصیلی ۲۰۲۰ – ۲۰۲۱ که حاوی تعداد زیادی از موارد گزارش شده از آزار و اذیت جنسی و تجاوز جنسی است، نشان داد که این ارقام در طول این دوره تحصیلی و بعد از شیوع کرونا افزایش یافته است. عواقب آن برای بازماندگان و نیروهای مسلح به طور کلی وخیم است، و ترس و نگرانی از وقوع تجاوز جنسی، کارایی و آمادگی نظامی و توانایی نیروهای مسلح را تضعیف میکند.
تقریباً از هر چهار زن نظامی یک نفر در طول دوران شغلی خود در ارتش ایالات متحده مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.
استثمار کودکان در مشاغل سخت
استثمار کودکان در مشاغل سخت و بی توجهی به قوانین منصفانه کار و وضعیت سالمت کودکان مورد توجه ماده ۳۲ کنوانسیون جهانی حقوق کودک در خصوص اشتغال بوده است و بر این اساس، دولت را موظف به تعیین استانداردهای شرایط حاکم بر هر شغل از حیث میزان آسیبی که به فرد میزند، کرده است.
سایت اطلاع رسانی telesurenglish در تاریخ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۲ در یادداشتی اعلام میکند دادههای وزارت کار ایالات متحده نشان میدهد که احتمال مرگ کودکان ۱۵ تا ۱۷ ساله در مزارع چهار برابر بیشتر از سایر اماکن کار است.
بر اساس آمار رسمی ایالت متحده، تنها در سال ۲۰۱۹ حدود ۸۵۸ مورد کودک کار برخلاف قانون استانداردهای کار منصفانه شناسایی شدند، ضمن اینکه اعلام شده ۵۴۴ کودک زیر سن قانونی در مکانهای خطرناک مشغول به کار بودند.
گزارشهای برخی انجمنهای صنعتی ایالات متحده نیز حاکی از وجود حدود ۵۰۰۰۰۰ کارگر کودک در مزارع این کشور است. کمتر از یک پنجم کارگران در مزارع کاکائو و تنباکو در آمریکا را نیروی کار کودکان تشکیل میدهند.
مشکل کار کودکان مانند لکهای در کارنامه حقوق بشر ایالات متحده است که ادعای به اصطلاح «فانوس دموکراسی» و رویکرد استانداردهای دوگانه آن در مورد حقوق بشر را به جهان یادآوری میکند.
بنابراین همانطور که مشاهده مینمایید امروزه انحراف مباحث حقوق بشری از حوزه انسانی و تبدیل آن به ابزار قدرت و اعمال فشار در عرصه مناسبات میان دولتها، یکی از جدیترین تهدیداتی است که حقوق بشر با آن مواجه است و ممکن است این پدیده انسانی را از مسیر طبیعی و نهادینه شده معمول خود خارج نماید. زیرا در عمل مدعیان اصلی حقوق بشر را باید در وهله اول به عنوان ناقضان این حقوق شناسایی نمود. لیکن برخورداری از قدرت نظامی و مالی توان پاسخگو نمودن آنان را فراهم نخواهد ساخت.