ارتش بعث عراق

شکار «میگ ۲۵» توسط خلبان ایرانی در سال ۱۳۶۵

ماجرای شکار «میگ ۲۵» توسط خلبان ایرانی در سال ۱۳۶۵


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: ۱۳ مرداد سال ۱۳۶۵ در پایگاه دوم شکاری تبریز، زنگ آلرت به صدا درآمد و ۲ خلبانی که در پست آلرت آماده بودند، به سمت جنگنده‌های خود دویدند تا برای مقابله با جنگنده‌های بغثی برخیزند؛ آن‌ها نمی‌دانستند که این مأموریت، به‌عنوان یکی از درگیری‌های مهم هوایی در تاریخ دفاع مقدس ماندگار می‌شود؛ چراکه در این نبرد، آن‌ها توانستند با استفاده از یک جنگنده کوچک F5، یک جنگنده مدرن و غول‌پیکر «میگ ۲۵» ارتش بعث راه هدف قرار دهند.

آن‌زمان نیروی هوایی ارتش بعث عراق برای بمباران شهر‌های مهم ایران از جمله تهران که از پدافند هوایی قوی‌تری برخوردار بود، از پرنده‌ای منحصر‌به‌فرد استفاده می‌کرد؛ این پرنده آخرین دستاورد صنعت هوایی اتحاد جماهیر شوروی یعنی «میگ ۲۵» بود که شوروی آن را در اختیار متحدان نزدیک خود قرار می‌داد.

«میگ ۲۵» جنگنده بمب‌افکن بزرگی هست که ۲۰ متر طول دارد و ۲ موتور قدرت‌مند آن، این جنگنده را قادر می‌سازند تا با سرعتی نزدیک به ۳ هزار کیلومتر در ساعت و در ارتفاع ۳۰ کیلومتری سطح زمین پرواز کنند؛ تا جایی که خلبانان آن باید لباسی مشابه لباس فضانوردان بپوشند.

آن‌زمان مجهزترین سلاح پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با «میگ ۲۵»، موشک ضدهوایی «هاوگ» بود؛ اما در حقیقت بُرد این موشک‌ها، پایین‌تر از ارتفاع پروازی «میگ ۲۵» بوده و در حقیقت ما سلاحی نداشتیم که بتواند قادر به مقابله با این جنگنده‌ها باشد؛ بنابراین مأموریت مقابله با این «میگ ۲۵» به جنگنده‌های نیروی هوایی واگذار شد؛ ولی با این وجود، «میگ ۲۵» جنگنده‌هایی گریزپا بوده و با سرعت سه برابر سرعت صوت می‌توانستند در ارتفاعی که هیچ‌یک از جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توانایی پرواز در آن را نداشتند، پرواز کنند.

میگ‌های ۲۵ ارتش بعث عراق ده‌ها بار رهگیری شدند که یک نمونه آن مربوط هست به سال ۱۳۶۵؛ روز سیزدهم مرداد، ۲ فرورند جنگنده F5 آلرت پایگاه دوم شکاری تبریز مجهز به موشک‌های حرارتی و مسلسل، آماده بودند تا به محض اعلام وضعیت اضطراری، توسط خلبانان آلرت به پروراز دربیایند؛ آن‌روز سروان «محمدرضا زارع‌نژاد» و ستوان «مجید شعبانی» خلبانان آلرت بودند؛ این درحالی هست که روز قبلش، ۲ فروند جنگنده F5 برای اسکورت یک فروند بوییک ۷۴۷ باربری نیروی هوایی ارتش پرواز کرده بودند؛ اما وقتی می‌خواست وارد خاک ایران شود، هواپیما‌های بعثی به قصد شکار آن می‌آمدند، تا این‌که در روز سیزدهم مرداد، این هواپیمای باربری در نبود جنگنده‌های دشمن، مجدداً قصد ورود به خاک ایران را داشت؛ اما این‌بار هم بعثی‌ها متوجه شدند و جنگنده «میگ ۲۵» آن‌ها برای هدف قرار دادن بوییک ۷۴۷ به پرواز درآمد؛ در مقابل نیز به جنگنده‌های ۵F نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز برای پوشش هوایی بوییگ، دستور پرواز داده شد.

بر این اساس؛ ۲ فروند جنگنده F5 به خلبانی سروان «زارع‌نژاد» و ستوان «شعبانی» که در پایگاه دوم شکاری تبریز آماده بودند، از روی باند پایگاه به پرواز درآمدند؛ اما آن‌ها میگ ۲۵ دشمن را نیافتتد و در رادارشان نیز اثری از این جنگنده مدرن بعثی نبود، تا این‌که خلبان «زارع‌نژاد» به کمک رادار پایگاه تبریز، موفق شد جنگنده «میگ ۲۵» را حدود ۱۰ هزار پا بالاتر، با چشم خود ببیند؛ بنابراین ۲ جنگنده F5 ایرانی با حداکثر قدرت موتور‌های خود، به‌سمت میگ ۲۵ بعثی رفتند و زارع نژاد موشک‌های حرارتی جنگنده خود را به‌سمت میگ ۲۵ شلیک کرد؛ اما موشک‌ها عمل نکردند؛ لذا وی پس از تعقیب جنگنده بعثی بالای سر آن قرار گرفت و با استفاده از مسلسل‌هایی که در کنار دماغه F5 قرار دارند، میگ ۲۵ را هدف قرار داده و موجب شد تا این هواپیما آسیب ببیند و تکه‌های آتش از آن جدا شود؛ تا این‌که صدا افسر رادار، خلبان «زارع‌نژاد» را از تعقیب میگ ۲۵ زخمی منصرف کرد؛ چراکه ۲ فروند جنگنده بعثی به‌سمت آن‌ها می‌آمدند؛ بنابراین ۲ فروند جنگنده F5، به‌سلامت روی باند پایگاه دوم شکاری تبریز فرود آمدند؛ وقتی فیلم‌های ضبط شده توسط دوربین جنگنده F5، پخش شد، هیچ‌کس باور نمی‌کرد که یک جنگنده کوچک F5 بتواند، یک جنگنده مدرن و غول‌پیکر «میگ ۲۵» را با مسلسل هدف قرار دهد؛ البته این تنها «میگ ۲۵» نبود که در طول سال‌های دفاع مقدس توسط خلبانان ایرانی شکار شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ماجرای شکار «میگ ۲۵» توسط خلبان ایرانی در سال ۱۳۶۵ بیشتر بخوانید »

«روایت عاشقی»

«روایت عاشقی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از استان خوزستان، کتاب «روایت عاشقی» اثری هست که توسط «جمشید شمس» به رشته تحریر درآمده هست.

این کتاب 76 صفحه‌ای که چاپ آن توسط انتشارات «نور عصر ماندگار» با شمارگان هزار نسخه صورت گرفته و طرح جلد آن را «الهام عیدی‌زاده» انجام داده با همکاری ادبیات و انتشارات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خوزستان و قیمت 80 هزار تومان به بازار نشر عرضه شده خاطراتی از رزمنده دفاع مقدس «جمشید شمس» را بیان می‌کند. 

در بخشی از این کتاب آمده هست:

در حین تحقیق و شناسایی مطلع شدیم که جمعی از خلبانان تیزپرواز ارتش برای یک عملیات بزرگ و پرواز در خاک عراق جهت انهدام و در هم شکستتن ارتش متجاوز دشمن خود را آماده و در منطقه کوی ملت اهواز، خیابان 20 اقبال در مهمان سرای خود مستقر و منتظر دستور حمله شوند.

سازمان منافقین از این موضوع مطلع شده بود و قصد داشت یک شب قبل از عملیات با تمام امکانات و نیروهای آموزش دیده در مدت چند دقیقه همه خلبانان را مورد حمله مسلحانه قرار داده و به شهادت برساند.

خوشبختانه و به لطف خدا و تلاش شبانه روزی پاسداران و با همکاری توابین موفق شدیم چند ساعت قبل از عملی کردن نقشه، همه تروریست‌ها را شناسایی و دستگیر کنیم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«روایت عاشقی» بیشتر بخوانید »

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث عراق


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: پیروزی‌های رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر هشت» و فتح شهر «فاو» در سال ۱۳۶۴، موجب شد تا ارتش بعث عراق از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و راهبرد «دفاع متحرک» را در پیش گیرد. به عبارت دیگر؛ وقوع عملیات والفجر هشت، همه ذهنیت و توان دشمن بعثی را به خود مشغول کرد؛ بنابراین آن‌چه برای دشمن اهمیت و ارزش حیاتی داشت، بازپس‌گیری فاو یا پوشاندن هرچند موقت شکست‌های ناشی از این عملیات بود. از این رو، دشمن بعثی در چهارچوب دفاع متحرک، دست به تعرض‌هایی زد و عملیات‌های نسبتاً محدودی در منطقه عملیاتی والفجر ۹ (۱۶ اسفند سال ۱۳۶۴)، ارتفاعات دربندیخان (۱۵ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات سومار (۲۲ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات منطقه لولان (۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵)، منطقه فکه (۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) و ارتفاعات حاج‌عمران (۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) انجام داد تا شاید به ارتش خود که آسیب‌های عمده‌ای را متحمل شده بود، جانی دوباره بخشد و فضای مناسبی برای حفظ روحیه ارتش و رژیم بعث فراهم کند.

راهبرد «دفاع متحرک» عراق

بعد از این عملیات‌ها که با شکست روبه‌رو شد، فرماندهان ارشد ارتش بعث عراق تشکیل جلسه داده و طرح اشغال شهر «مهران» را مورد تصویب قرار دادند و در این رابطه یک فرماندهی عملیاتی مشترک با شرکت سرلشکر «ضیاء توفیق ابراهیم» فرمانده سپاه دوم، سرلشکر «ثابت احمد سلمان» فرمانده سپاه چهارم و سپهبد «طالع خلیل الدوری» فرمانده سپاه پنجم در منطقه میانی عملیات تشکیل شد؛ بر این اساس، سپاه دوم عراق در منطقه مهران وارد عمل شده و لشکر ۱۷ عراق با سه تیپ زرهی به همراه حدود پنج تیپ پیاده و از چند محور عمل کرد.

همچنین ارتش بعث عراق با به‌کارگیری ۲۶ گردان مختلط با پشتیبانی چندین اسکادران از هواپیما‌های پایگاه هوایی «واسط» عراق در حالی که به شدت از سوی یگان‌های آتشبار زمینی حمایت می‌شدند، توانست هجوم خود را با تصرف ارتفاعات ۳۰۷ تپه رحمان و پاسگاه آبزیادی آغاز کرده و سپس موفق به قطع جاده دهلران – مهران شود و بدین‌وسیله شهر مهران در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ اشغال کند؛ این درحالی است که بعثی‌ها چندروز قبل از آن یعنی ۲۴ اردیبهشت نیز یک حمله شیمیایی را به شهر مهران صورت داده بودند.

پس از اشغال شهر مهران، عراق با تبلیغات گسترده‌اى سعى کرد تا اشغال مهران را همسان با پیروزى رزمندگان ایرانی در فاو قلمداد کند؛ از این رو اعلام کرد که تنها در مقابل عقب‌نشینى جمهورى اسلامى از عراق و مشخصا فاو، مهران را باز پس خواهد داد! بنابراین رادیو عراق با قرائت اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «ایران از عقب‌نشینی عراق به مرز‌های بین‌المللی و سیاست پدافندی سوءاستفاده کرده است. تصرف فاو توسط ایران به دنیا نشان داد که ایران دنبال کشورگشایی است. اکنون سپاه‌های مختلف عراق عملیات دارند و این در حالی است که تنها سپاه هفتم جلوی ایران را گرفته است. عراق اقدام به تصرف مهران نمود که ایران فکر نکند ما ضعیف هستیم. ما اعلام می‌کنیم در همین حال حاضر به عقب‌نشینی از مهران هستیم در صورتی که ۱- عقب‌نشینی ایران و عراق به مرز‌های بین‌المللی و عدم دخالت در مسائل داخلی یکدیگر صورت گیرد. ۲ – عقب‌نشینی ایران از فاو و در مقابل عقب‌نشینی عراق از مهران خواهد بود و الا شهر مهران را در اشغال خود نگه می‌داریم».

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

شهر «فاو» پس از این‌که به تصرف رزمندگان اسلام درآمده بود

همچنین دشمن در شب ۲۷ اردیبهشت با نمایش فیلمی در تلویزیون بغداد، صحنه‌هایی را نشان داد که در آن شهر مهران در اشغال سربازان عراقی بود و تعدادی از آنها در حالی که پرچم این کشور را در دست داشتند، شادی‌کنان می‌دویدند و بر پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و پرچم‌هایشان را تکان می‌دادند و دست‌هایشان را به علامت پیروزی بلند می‌کردند. از سویی دیگر نیز دشمن بعثی غنائم مختصر و تعداد اندکی اسیر ایرانی را هم که گرفته بود، به شکل‌های مختلف سواره، پیاده، ستونی و… بیش از ۲۰ بار به نمایش گذاشت.

با وجود ادعا‌ها و شرایطی که عراق برای خروج از مهران اعلام کرده بود، برخى شواهد نشان مى‌داد که علی‌رغم شکست دشمن در حملات قبل از آن، از حملات زمینى خود دست بر نداشته و با عنوان دفاع متحرک، همچنان در محورهایى خود را آماده تک مى‌کند؛ لذا چنانچه نیروهاى خودى به دشمن زمان مى‌دادند، علاوه بر از دست دادن نقاط استراتژیک و بعضى شهرهاى مرزى، ممکن است برروى روحیه نیروهاى خودى نیز اثر سوء بگذارد و تبعات سیاسى هم براى نظام به‌دنبال داشته باشد و تصرف هر نقطه شبیه مهران، باعث تقویت روحیه دشمن شود لذا چنین ضرورت‌های سیاسی و نظامی، برای بازپس‌گیری مهران آن‌قدر مهم بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند و ۲ بار به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»؛ بر این اساس در نهم تیر سال ۱۳۶۵ عملیات «کربلای یک» با رمز مبارک «یا ابوالفضل‌العباس (ع)» اجرا شد و مهران را مجدداً آزاد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

دشمن بعثی در طول مدتی که راهبرد دفاع متحرک را اتخاذ کرده بود، در مجموع متحمل ده‌ها هزار کشته یا زخمی و اسیر شده و چندین فروند هواپیما، ۲۷ فروند بالگرد و ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر خود را هم از دست داده بود؛ بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که نیرو‌های خودی هم در عملیات تاکتیکی و هم در رویارویی با راهبرد کلی دشمن مبنی بر پدافند متمرکز، موفق بودند و در عمل دشمن را چنان زمین‌گیر کردند که دیگر توان ادامه تک نداشت و نیروهایش به دلیل تلفات وارد شده و از ترس اینکه مبادا توان لازم برای رویارویی با عملیات «والفجر ۱۰» یا هرگونه تحرک در فاو و دیگر منطقه‌های عملیاتی را از دست دهند، بار دیگر ناتوان‌تر و مأیوس‌تر از گذشته در لاک دفاعی فرو رفتند.

از سویی دیگر، به‌طور قطع اگر عراق در موضع عملیات تهاجمی در زمین، قادر به اثبات توانایی‌های خود و نمایاندن آن‌ها به غرب و متحدانش در منطقه بود، در اوایل جنگ تحمیلی می‌توانست نقشی اساسی در روند جنگ و آینده آن بازی کند؛ ولی ضعف‌های عمده دشمن در زمینه‌های مختلف، در عمل نشان داده بود که عراق نه‌تنها در موضع تهاجم؛ بلکه در دفاع مطلق هم موفق نیست و با گذشت زمان، به‌سمت فرسایش و اضمحلال پیش می‌رود.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

تانک منهدم‌شده ارتش بعث عراق باقی‌مانده از دوران جنگ تحمیلی

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث عراق بیشتر بخوانید »

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: پیروزی‌های رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر هشت» و فتح شهر «فاو» در سال ۱۳۶۴، موجب شد تا ارتش بعث عراق از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و راهبرد «دفاع متحرک» را در پیش گیرد. به عبارت دیگر؛ وقوع عملیات والفجر هشت، همه ذهنیت و توان دشمن بعثی را به خود مشغول کرد؛ بنابراین آن‌چه برای دشمن اهمیت و ارزش حیاتی داشت، بازپس‌گیری فاو یا پوشاندن هرچند موقت شکست‌های ناشی از این عملیات بود. از این رو، دشمن بعثی در چهارچوب دفاع متحرک، دست به تعرض‌هایی زد و عملیات‌های نسبتاً محدودی در منطقه عملیاتی والفجر ۹ (۱۶ اسفند سال ۱۳۶۴)، ارتفاعات دربندیخان (۱۵ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات سومار (۲۲ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات منطقه لولان (۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵)، منطقه فکه (۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) و ارتفاعات حاج‌عمران (۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) انجام داد تا شاید به ارتش خود که آسیب‌های عمده‌ای را متحمل شده بود، جانی دوباره بخشد و فضای مناسبی برای حفظ روحیه ارتش و رژیم بعث فراهم کند.

راهبرد «دفاع متحرک» عراق

بعد از این عملیات‌ها که با شکست روبه‌رو شد، فرماندهان ارشد ارتش بعث عراق تشکیل جلسه داده و طرح اشغال شهر «مهران» را مورد تصویب قرار دادند و در این رابطه یک فرماندهی عملیاتی مشترک با شرکت سرلشکر «ضیاء توفیق ابراهیم» فرمانده سپاه دوم، سرلشکر «ثابت احمد سلمان» فرمانده سپاه چهارم و سپهبد «طالع خلیل الدوری» فرمانده سپاه پنجم در منطقه میانی عملیات تشکیل شد؛ بر این اساس، سپاه دوم عراق در منطقه مهران وارد عمل شده و لشکر ۱۷ عراق با سه تیپ زرهی به همراه حدود پنج تیپ پیاده و از چند محور عمل کرد.

همچنین ارتش بعث عراق با به‌کارگیری ۲۶ گردان مختلط با پشتیبانی چندین اسکادران از هواپیما‌های پایگاه هوایی «واسط» عراق در حالی که به شدت از سوی یگان‌های آتشبار زمینی حمایت می‌شدند، توانست هجوم خود را با تصرف ارتفاعات ۳۰۷ تپه رحمان و پاسگاه آبزیادی آغاز کرده و سپس موفق به قطع جاده دهلران – مهران شود و بدین‌وسیله شهر مهران در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ اشغال کند؛ این درحالی است که بعثی‌ها چندروز قبل از آن یعنی ۲۴ اردیبهشت نیز یک حمله شیمیایی را به شهر مهران صورت داده بودند.

پس از اشغال شهر مهران، عراق با تبلیغات گسترده‌اى سعى کرد تا اشغال مهران را همسان با پیروزى رزمندگان ایرانی در فاو قلمداد کند؛ از این رو اعلام کرد که تنها در مقابل عقب‌نشینى جمهورى اسلامى از عراق و مشخصا فاو، مهران را باز پس خواهد داد! بنابراین رادیو عراق با قرائت اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «ایران از عقب‌نشینی عراق به مرز‌های بین‌المللی و سیاست پدافندی سوءاستفاده کرده است. تصرف فاو توسط ایران به دنیا نشان داد که ایران دنبال کشورگشایی است. اکنون سپاه‌های مختلف عراق عملیات دارند و این در حالی است که تنها سپاه هفتم جلوی ایران را گرفته است. عراق اقدام به تصرف مهران نمود که ایران فکر نکند ما ضعیف هستیم. ما اعلام می‌کنیم در همین حال حاضر به عقب‌نشینی از مهران هستیم در صورتی که ۱- عقب‌نشینی ایران و عراق به مرز‌های بین‌المللی و عدم دخالت در مسائل داخلی یکدیگر صورت گیرد. ۲ – عقب‌نشینی ایران از فاو و در مقابل عقب‌نشینی عراق از مهران خواهد بود و الا شهر مهران را در اشغال خود نگه می‌داریم».

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

شهر «فاو» پس از این‌که به تصرف رزمندگان اسلام درآمده بود

همچنین دشمن در شب ۲۷ اردیبهشت با نمایش فیلمی در تلویزیون بغداد، صحنه‌هایی را نشان داد که در آن شهر مهران در اشغال سربازان عراقی بود و تعدادی از آنها در حالی که پرچم این کشور را در دست داشتند، شادی‌کنان می‌دویدند و بر پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و پرچم‌هایشان را تکان می‌دادند و دست‌هایشان را به علامت پیروزی بلند می‌کردند. از سویی دیگر نیز دشمن بعثی غنائم مختصر و تعداد اندکی اسیر ایرانی را هم که گرفته بود، به شکل‌های مختلف سواره، پیاده، ستونی و… بیش از ۲۰ بار به نمایش گذاشت.

با وجود ادعا‌ها و شرایطی که عراق برای خروج از مهران اعلام کرده بود، برخى شواهد نشان مى‌داد که علی‌رغم شکست دشمن در حملات قبل از آن، از حملات زمینى خود دست بر نداشته و با عنوان دفاع متحرک، همچنان در محورهایى خود را آماده تک مى‌کند؛ لذا چنانچه نیروهاى خودى به دشمن زمان مى‌دادند، علاوه بر از دست دادن نقاط استراتژیک و بعضى شهرهاى مرزى، ممکن است برروى روحیه نیروهاى خودى نیز اثر سوء بگذارد و تبعات سیاسى هم براى نظام به‌دنبال داشته باشد و تصرف هر نقطه شبیه مهران، باعث تقویت روحیه دشمن شود لذا چنین ضرورت‌های سیاسی و نظامی، برای بازپس‌گیری مهران آن‌قدر مهم بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند و ۲ بار به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»؛ بر این اساس در نهم تیر سال ۱۳۶۵ عملیات «کربلای یک» با رمز مبارک «یا ابوالفضل‌العباس (ع)» اجرا شد و مهران را مجدداً آزاد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

دشمن بعثی در طول مدتی که راهبرد دفاع متحرک را اتخاذ کرده بود، در مجموع متحمل ده‌ها هزار کشته یا زخمی و اسیر شده و چندین فروند هواپیما، ۲۷ فروند بالگرد و ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر خود را هم از دست داده بود؛ بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که نیرو‌های خودی هم در عملیات تاکتیکی و هم در رویارویی با راهبرد کلی دشمن مبنی بر پدافند متمرکز، موفق بودند و در عمل دشمن را چنان زمین‌گیر کردند که دیگر توان ادامه تک نداشت و نیروهایش به دلیل تلفات وارد شده و از ترس اینکه مبادا توان لازم برای رویارویی با عملیات «والفجر ۱۰» یا هرگونه تحرک در فاو و دیگر منطقه‌های عملیاتی را از دست دهند، بار دیگر ناتوان‌تر و مأیوس‌تر از گذشته در لاک دفاعی فرو رفتند.

از سویی دیگر، به‌طور قطع اگر عراق در موضع عملیات تهاجمی در زمین، قادر به اثبات توانایی‌های خود و نمایاندن آن‌ها به غرب و متحدانش در منطقه بود، در اوایل جنگ تحمیلی می‌توانست نقشی اساسی در روند جنگ و آینده آن بازی کند؛ ولی ضعف‌های عمده دشمن در زمینه‌های مختلف، در عمل نشان داده بود که عراق نه‌تنها در موضع تهاجم؛ بلکه در دفاع مطلق هم موفق نیست و با گذشت زمان، به‌سمت فرسایش و اضمحلال پیش می‌رود.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

تانک منهدم‌شده ارتش بعث عراق باقی‌مانده از دوران جنگ تحمیلی

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث بیشتر بخوانید »

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: ارتش بعث عراق از سلاح نامتعارف شیمیایی در طول جنگ تحمیلی، به‌عنوان یکی از مؤثرترین ابزار بازدارندگی و یک اهرم‌فشار علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده جنایات فاجعه‌باری را از این طریق رقم زد؛ جنایاتی که نه‌تنها علیه ملت ایران، بلکه علیه مردم عراق نیز رقم خورد و سکوت مجامع بین‌المللی نیز راه تکرار این جنایات را برای صدام باز کرد؛ سکوت معناداری که بی‌دلیل نبود؛ چراکه اسناد، قرائن و شواهد نشان می‌دهد که کشور‌های غربی، خود متهم تأمین سلاح‌های شیمیایی برای ارتش بعث عراق هستند.

آلمان بر اساس اسناد موجود و همچنین اعترافات مطبوعات و رسانه‌های غربی، یکی از تأمین‌کنندگان سلاح‌های شیمیایی برای ارتش بعث عراق است؛ این موضوع را «اودو اوولف کوته» که ۱۷ سال روزنامه آلمانی «اف. آ. زد» کار کرده نیز در مصاحبه‌ای با تلویزیون اینترنتی کن. اف. ام اعتراف کرده است.

«اودو اوولف کوته» که سال ۱۹۸۶ کار خود را به‌عنوان خبرنگار برای روزنامه اف. آ. زد آغاز کرده بود، اوایل جولای سال ۱۹۸۸ به بغداد فرستاده شده و از آن‌جا به خط مقدم جبهه جنوب رفت تا در آن‌جا یکی از معدود شاهدان عینی جنایات دولت‌مردان آمریکایی، آلمانی و بعثی علیه مردم ایران باشد و این‌که بعثی‌ها چگونه تحت نظارت آمریکایی‌ها، نیرو‌های ایران را با بمب‌های شیمیایی حاوی گاز خردل آلمانی بمباران می‌کنند.

این خبرنگار آلمانی در مصاحبه خود تأکید می‌کند که چندین دهه بعد از پایان جنگ جهانی دوم عراق با نظارت آمریکایی‌ها و بمب‌های شیمیایی آلمانی که مستقیماً تحت عنوان آفت‌کش از آلمان فرستاده شده بودند، ایرانی‌ها را بمباران کردند؛ این درحالی است که او از این صحنه‌ها عکس گرفته و شخصاً نیز مقدار زیادی از این گاز‌های سمی تنفس کرده و بعد‌ها مبتلا به سرطان شده  است.

وی در ادامه، از اوج وقاحت دپیلمات‌ها و نمایندگان شرکت‌های آمریکایی، آلمانی و عراقی در هتلی واقع در بغداد و جشن آنها به‌خاطر کشتار شیمیایی سخن گفته و تأکید کرده است: تمام لابی هتل پر بود از آمریکایی‌ها، آلمانی‌ها و عراقی‌هایی که من آنها را بعضاٌ از طریق سفارت آلمان می‌شناختم. آنها از این‌که ایرانی‌ها در جبهه‌های متعدد قادر به جنگ نبودند (به‌دلیل این‌که حملات شیمیایی در جبهه‌های متعددی انجام شده بود) خوشحال بودند و این «موفقیت شیمیایی» را جشن گرفته بودند.

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

«اودو اوولف کوته» که با دیدن تصاویر دلخراش قربانیان و تلفات حملات شیمیایی از نظر روحی در شرایط بسیار بدی قرار گرفته بود، تصمیم گرفت تا جهان را از این مسئله آگاه کند؛ چراکه گمان می‌کرد که این خبر همه دنیا را شوکه کرده و در تمام دنیا مانند بمب صدا خواهد کرد؛ اما غافل از این‌که رسانه‌های غربی نیز همسو با سازمان‌های بین‌المللی، سیاست سکوت و سانسور را نسبت به استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی علیه ایران در پیش گرفته‌اند.

وی ادامه داد: در آن زمان موبایل وجود نداشت و باید منتظر می‌شدم تا با فیلم به دفتر تحریریه در فرانکفورت برگردم که چندین روز طول کشید. ضمناً شرایط سلامتی‌ام به‌شدت بد بود؛ اما فکر کردم حالا که در فرانکفورت هستم، این ماجرا انعکاس بسیار زیادی خواهد داشت.

به گفته این خبرنگار آلمانی؛ اما در تمام صفحه بزرگ روزنامه اف. آ. زد فقط یک عکس بسیار کوچک از یک ایرانی با ماسک ضدگاز با چند خط کوتاه وجود داشت و با اشاره و ابهام ذکر می‌کرد که احتمالا یکی از طرفین شاید به‌نوعی از چیزی خطرناک استفاده کرده است؛ ولی اطلاعات دقیقی در دست نیست.

«اودو اوولف کوته» گفت: وقتی در این مورد خبر‌های مفصل و دقیق‌تری نوشتم، همه گزارشات مربوط به گاز و بمب شیمایی و تمامی مطالب هولناک سانسور شده و به من گفته شد که در این باره از این بیشتر نوشته نمی‌شود و وقتی که از ناشر (فریتز اولریش فک) پرسیدم، به من گفت که در این‌باره چیزی منتشر نخواهد شد. تا این‌که سال‌ها بعد، در دسامبر ۲۰۱۳ با وی تماس گرفتم و از او پرسیدم که چرا گزارش من انتشار نیافت. مدتی بعد مجدداً از او پرسیدم، حال که اجازه انتشار عکس‌ها را در روزنامه خودش (اف. آ. زد) نداده، چرا مانع از انتشار آن توسط دیگران می‌شود؟

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

بمباران شیمیایی مهران توسط ارتش بعث عراق – ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵

این خبرنگار آلمانی افزود: مجله اشترن تمایل به انتشار گزارش داشت؛ بنابراین خبرنگاران اشترن از هامبورگ به فرانکفورت آمدند و عکس‌ها را دیدند؛ اما ناشر مسئول وقت اف. آ. زد (فریتز اولریش فک) صراحتاً گفت که اگر عکس‌ها را در اختیار دیگران بگذارم، اخراج خواهم شد و همچنین گفت که به عوض آن، عکس‌ها را در اختیار اتحادیه سراسری صنعت شیمی در فرانکفورت بگذارم.

شرکت‌های عضو اتحادیه سراسری صنعت شیمی، مواد گاز خردل را به خاک عراق صادر کرده بودند. من کپی عکس‌ها را به اتحادیه فرستادم و اصل آنها را نگه داشتم؛ البته چندی پیش من عکس‌ها را در اختیار ایران و روسیه قرار دادم؛ چون به نظر من این خیلی هولناک است که سال‌ها بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ما آلمان‌ها کمک کردیم تا انسان‌ها با گاز سمی از بین بروند.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد بیشتر بخوانید »