ارتش بعث عراق

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث عراق


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: پیروزی‌های رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر هشت» و فتح شهر «فاو» در سال ۱۳۶۴، موجب شد تا ارتش بعث عراق از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و راهبرد «دفاع متحرک» را در پیش گیرد. به عبارت دیگر؛ وقوع عملیات والفجر هشت، همه ذهنیت و توان دشمن بعثی را به خود مشغول کرد؛ بنابراین آن‌چه برای دشمن اهمیت و ارزش حیاتی داشت، بازپس‌گیری فاو یا پوشاندن هرچند موقت شکست‌های ناشی از این عملیات بود. از این رو، دشمن بعثی در چهارچوب دفاع متحرک، دست به تعرض‌هایی زد و عملیات‌های نسبتاً محدودی در منطقه عملیاتی والفجر ۹ (۱۶ اسفند سال ۱۳۶۴)، ارتفاعات دربندیخان (۱۵ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات سومار (۲۲ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات منطقه لولان (۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵)، منطقه فکه (۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) و ارتفاعات حاج‌عمران (۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) انجام داد تا شاید به ارتش خود که آسیب‌های عمده‌ای را متحمل شده بود، جانی دوباره بخشد و فضای مناسبی برای حفظ روحیه ارتش و رژیم بعث فراهم کند.

راهبرد «دفاع متحرک» عراق

بعد از این عملیات‌ها که با شکست روبه‌رو شد، فرماندهان ارشد ارتش بعث عراق تشکیل جلسه داده و طرح اشغال شهر «مهران» را مورد تصویب قرار دادند و در این رابطه یک فرماندهی عملیاتی مشترک با شرکت سرلشکر «ضیاء توفیق ابراهیم» فرمانده سپاه دوم، سرلشکر «ثابت احمد سلمان» فرمانده سپاه چهارم و سپهبد «طالع خلیل الدوری» فرمانده سپاه پنجم در منطقه میانی عملیات تشکیل شد؛ بر این اساس، سپاه دوم عراق در منطقه مهران وارد عمل شده و لشکر ۱۷ عراق با سه تیپ زرهی به همراه حدود پنج تیپ پیاده و از چند محور عمل کرد.

همچنین ارتش بعث عراق با به‌کارگیری ۲۶ گردان مختلط با پشتیبانی چندین اسکادران از هواپیما‌های پایگاه هوایی «واسط» عراق در حالی که به شدت از سوی یگان‌های آتشبار زمینی حمایت می‌شدند، توانست هجوم خود را با تصرف ارتفاعات ۳۰۷ تپه رحمان و پاسگاه آبزیادی آغاز کرده و سپس موفق به قطع جاده دهلران – مهران شود و بدین‌وسیله شهر مهران در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ اشغال کند؛ این درحالی است که بعثی‌ها چندروز قبل از آن یعنی ۲۴ اردیبهشت نیز یک حمله شیمیایی را به شهر مهران صورت داده بودند.

پس از اشغال شهر مهران، عراق با تبلیغات گسترده‌اى سعى کرد تا اشغال مهران را همسان با پیروزى رزمندگان ایرانی در فاو قلمداد کند؛ از این رو اعلام کرد که تنها در مقابل عقب‌نشینى جمهورى اسلامى از عراق و مشخصا فاو، مهران را باز پس خواهد داد! بنابراین رادیو عراق با قرائت اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «ایران از عقب‌نشینی عراق به مرز‌های بین‌المللی و سیاست پدافندی سوءاستفاده کرده است. تصرف فاو توسط ایران به دنیا نشان داد که ایران دنبال کشورگشایی است. اکنون سپاه‌های مختلف عراق عملیات دارند و این در حالی است که تنها سپاه هفتم جلوی ایران را گرفته است. عراق اقدام به تصرف مهران نمود که ایران فکر نکند ما ضعیف هستیم. ما اعلام می‌کنیم در همین حال حاضر به عقب‌نشینی از مهران هستیم در صورتی که ۱- عقب‌نشینی ایران و عراق به مرز‌های بین‌المللی و عدم دخالت در مسائل داخلی یکدیگر صورت گیرد. ۲ – عقب‌نشینی ایران از فاو و در مقابل عقب‌نشینی عراق از مهران خواهد بود و الا شهر مهران را در اشغال خود نگه می‌داریم».

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

شهر «فاو» پس از این‌که به تصرف رزمندگان اسلام درآمده بود

همچنین دشمن در شب ۲۷ اردیبهشت با نمایش فیلمی در تلویزیون بغداد، صحنه‌هایی را نشان داد که در آن شهر مهران در اشغال سربازان عراقی بود و تعدادی از آنها در حالی که پرچم این کشور را در دست داشتند، شادی‌کنان می‌دویدند و بر پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و پرچم‌هایشان را تکان می‌دادند و دست‌هایشان را به علامت پیروزی بلند می‌کردند. از سویی دیگر نیز دشمن بعثی غنائم مختصر و تعداد اندکی اسیر ایرانی را هم که گرفته بود، به شکل‌های مختلف سواره، پیاده، ستونی و… بیش از ۲۰ بار به نمایش گذاشت.

با وجود ادعا‌ها و شرایطی که عراق برای خروج از مهران اعلام کرده بود، برخى شواهد نشان مى‌داد که علی‌رغم شکست دشمن در حملات قبل از آن، از حملات زمینى خود دست بر نداشته و با عنوان دفاع متحرک، همچنان در محورهایى خود را آماده تک مى‌کند؛ لذا چنانچه نیروهاى خودى به دشمن زمان مى‌دادند، علاوه بر از دست دادن نقاط استراتژیک و بعضى شهرهاى مرزى، ممکن است برروى روحیه نیروهاى خودى نیز اثر سوء بگذارد و تبعات سیاسى هم براى نظام به‌دنبال داشته باشد و تصرف هر نقطه شبیه مهران، باعث تقویت روحیه دشمن شود لذا چنین ضرورت‌های سیاسی و نظامی، برای بازپس‌گیری مهران آن‌قدر مهم بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند و ۲ بار به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»؛ بر این اساس در نهم تیر سال ۱۳۶۵ عملیات «کربلای یک» با رمز مبارک «یا ابوالفضل‌العباس (ع)» اجرا شد و مهران را مجدداً آزاد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

دشمن بعثی در طول مدتی که راهبرد دفاع متحرک را اتخاذ کرده بود، در مجموع متحمل ده‌ها هزار کشته یا زخمی و اسیر شده و چندین فروند هواپیما، ۲۷ فروند بالگرد و ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر خود را هم از دست داده بود؛ بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که نیرو‌های خودی هم در عملیات تاکتیکی و هم در رویارویی با راهبرد کلی دشمن مبنی بر پدافند متمرکز، موفق بودند و در عمل دشمن را چنان زمین‌گیر کردند که دیگر توان ادامه تک نداشت و نیروهایش به دلیل تلفات وارد شده و از ترس اینکه مبادا توان لازم برای رویارویی با عملیات «والفجر ۱۰» یا هرگونه تحرک در فاو و دیگر منطقه‌های عملیاتی را از دست دهند، بار دیگر ناتوان‌تر و مأیوس‌تر از گذشته در لاک دفاعی فرو رفتند.

از سویی دیگر، به‌طور قطع اگر عراق در موضع عملیات تهاجمی در زمین، قادر به اثبات توانایی‌های خود و نمایاندن آن‌ها به غرب و متحدانش در منطقه بود، در اوایل جنگ تحمیلی می‌توانست نقشی اساسی در روند جنگ و آینده آن بازی کند؛ ولی ضعف‌های عمده دشمن در زمینه‌های مختلف، در عمل نشان داده بود که عراق نه‌تنها در موضع تهاجم؛ بلکه در دفاع مطلق هم موفق نیست و با گذشت زمان، به‌سمت فرسایش و اضمحلال پیش می‌رود.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

تانک منهدم‌شده ارتش بعث عراق باقی‌مانده از دوران جنگ تحمیلی

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث عراق بیشتر بخوانید »

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: پیروزی‌های رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر هشت» و فتح شهر «فاو» در سال ۱۳۶۴، موجب شد تا ارتش بعث عراق از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و راهبرد «دفاع متحرک» را در پیش گیرد. به عبارت دیگر؛ وقوع عملیات والفجر هشت، همه ذهنیت و توان دشمن بعثی را به خود مشغول کرد؛ بنابراین آن‌چه برای دشمن اهمیت و ارزش حیاتی داشت، بازپس‌گیری فاو یا پوشاندن هرچند موقت شکست‌های ناشی از این عملیات بود. از این رو، دشمن بعثی در چهارچوب دفاع متحرک، دست به تعرض‌هایی زد و عملیات‌های نسبتاً محدودی در منطقه عملیاتی والفجر ۹ (۱۶ اسفند سال ۱۳۶۴)، ارتفاعات دربندیخان (۱۵ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات سومار (۲۲ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات منطقه لولان (۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵)، منطقه فکه (۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) و ارتفاعات حاج‌عمران (۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) انجام داد تا شاید به ارتش خود که آسیب‌های عمده‌ای را متحمل شده بود، جانی دوباره بخشد و فضای مناسبی برای حفظ روحیه ارتش و رژیم بعث فراهم کند.

راهبرد «دفاع متحرک» عراق

بعد از این عملیات‌ها که با شکست روبه‌رو شد، فرماندهان ارشد ارتش بعث عراق تشکیل جلسه داده و طرح اشغال شهر «مهران» را مورد تصویب قرار دادند و در این رابطه یک فرماندهی عملیاتی مشترک با شرکت سرلشکر «ضیاء توفیق ابراهیم» فرمانده سپاه دوم، سرلشکر «ثابت احمد سلمان» فرمانده سپاه چهارم و سپهبد «طالع خلیل الدوری» فرمانده سپاه پنجم در منطقه میانی عملیات تشکیل شد؛ بر این اساس، سپاه دوم عراق در منطقه مهران وارد عمل شده و لشکر ۱۷ عراق با سه تیپ زرهی به همراه حدود پنج تیپ پیاده و از چند محور عمل کرد.

همچنین ارتش بعث عراق با به‌کارگیری ۲۶ گردان مختلط با پشتیبانی چندین اسکادران از هواپیما‌های پایگاه هوایی «واسط» عراق در حالی که به شدت از سوی یگان‌های آتشبار زمینی حمایت می‌شدند، توانست هجوم خود را با تصرف ارتفاعات ۳۰۷ تپه رحمان و پاسگاه آبزیادی آغاز کرده و سپس موفق به قطع جاده دهلران – مهران شود و بدین‌وسیله شهر مهران در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ اشغال کند؛ این درحالی است که بعثی‌ها چندروز قبل از آن یعنی ۲۴ اردیبهشت نیز یک حمله شیمیایی را به شهر مهران صورت داده بودند.

پس از اشغال شهر مهران، عراق با تبلیغات گسترده‌اى سعى کرد تا اشغال مهران را همسان با پیروزى رزمندگان ایرانی در فاو قلمداد کند؛ از این رو اعلام کرد که تنها در مقابل عقب‌نشینى جمهورى اسلامى از عراق و مشخصا فاو، مهران را باز پس خواهد داد! بنابراین رادیو عراق با قرائت اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «ایران از عقب‌نشینی عراق به مرز‌های بین‌المللی و سیاست پدافندی سوءاستفاده کرده است. تصرف فاو توسط ایران به دنیا نشان داد که ایران دنبال کشورگشایی است. اکنون سپاه‌های مختلف عراق عملیات دارند و این در حالی است که تنها سپاه هفتم جلوی ایران را گرفته است. عراق اقدام به تصرف مهران نمود که ایران فکر نکند ما ضعیف هستیم. ما اعلام می‌کنیم در همین حال حاضر به عقب‌نشینی از مهران هستیم در صورتی که ۱- عقب‌نشینی ایران و عراق به مرز‌های بین‌المللی و عدم دخالت در مسائل داخلی یکدیگر صورت گیرد. ۲ – عقب‌نشینی ایران از فاو و در مقابل عقب‌نشینی عراق از مهران خواهد بود و الا شهر مهران را در اشغال خود نگه می‌داریم».

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

شهر «فاو» پس از این‌که به تصرف رزمندگان اسلام درآمده بود

همچنین دشمن در شب ۲۷ اردیبهشت با نمایش فیلمی در تلویزیون بغداد، صحنه‌هایی را نشان داد که در آن شهر مهران در اشغال سربازان عراقی بود و تعدادی از آنها در حالی که پرچم این کشور را در دست داشتند، شادی‌کنان می‌دویدند و بر پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و پرچم‌هایشان را تکان می‌دادند و دست‌هایشان را به علامت پیروزی بلند می‌کردند. از سویی دیگر نیز دشمن بعثی غنائم مختصر و تعداد اندکی اسیر ایرانی را هم که گرفته بود، به شکل‌های مختلف سواره، پیاده، ستونی و… بیش از ۲۰ بار به نمایش گذاشت.

با وجود ادعا‌ها و شرایطی که عراق برای خروج از مهران اعلام کرده بود، برخى شواهد نشان مى‌داد که علی‌رغم شکست دشمن در حملات قبل از آن، از حملات زمینى خود دست بر نداشته و با عنوان دفاع متحرک، همچنان در محورهایى خود را آماده تک مى‌کند؛ لذا چنانچه نیروهاى خودى به دشمن زمان مى‌دادند، علاوه بر از دست دادن نقاط استراتژیک و بعضى شهرهاى مرزى، ممکن است برروى روحیه نیروهاى خودى نیز اثر سوء بگذارد و تبعات سیاسى هم براى نظام به‌دنبال داشته باشد و تصرف هر نقطه شبیه مهران، باعث تقویت روحیه دشمن شود لذا چنین ضرورت‌های سیاسی و نظامی، برای بازپس‌گیری مهران آن‌قدر مهم بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند و ۲ بار به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»؛ بر این اساس در نهم تیر سال ۱۳۶۵ عملیات «کربلای یک» با رمز مبارک «یا ابوالفضل‌العباس (ع)» اجرا شد و مهران را مجدداً آزاد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

دشمن بعثی در طول مدتی که راهبرد دفاع متحرک را اتخاذ کرده بود، در مجموع متحمل ده‌ها هزار کشته یا زخمی و اسیر شده و چندین فروند هواپیما، ۲۷ فروند بالگرد و ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر خود را هم از دست داده بود؛ بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که نیرو‌های خودی هم در عملیات تاکتیکی و هم در رویارویی با راهبرد کلی دشمن مبنی بر پدافند متمرکز، موفق بودند و در عمل دشمن را چنان زمین‌گیر کردند که دیگر توان ادامه تک نداشت و نیروهایش به دلیل تلفات وارد شده و از ترس اینکه مبادا توان لازم برای رویارویی با عملیات «والفجر ۱۰» یا هرگونه تحرک در فاو و دیگر منطقه‌های عملیاتی را از دست دهند، بار دیگر ناتوان‌تر و مأیوس‌تر از گذشته در لاک دفاعی فرو رفتند.

از سویی دیگر، به‌طور قطع اگر عراق در موضع عملیات تهاجمی در زمین، قادر به اثبات توانایی‌های خود و نمایاندن آن‌ها به غرب و متحدانش در منطقه بود، در اوایل جنگ تحمیلی می‌توانست نقشی اساسی در روند جنگ و آینده آن بازی کند؛ ولی ضعف‌های عمده دشمن در زمینه‌های مختلف، در عمل نشان داده بود که عراق نه‌تنها در موضع تهاجم؛ بلکه در دفاع مطلق هم موفق نیست و با گذشت زمان، به‌سمت فرسایش و اضمحلال پیش می‌رود.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

تانک منهدم‌شده ارتش بعث عراق باقی‌مانده از دوران جنگ تحمیلی

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث بیشتر بخوانید »

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: ارتش بعث عراق از سلاح نامتعارف شیمیایی در طول جنگ تحمیلی، به‌عنوان یکی از مؤثرترین ابزار بازدارندگی و یک اهرم‌فشار علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده جنایات فاجعه‌باری را از این طریق رقم زد؛ جنایاتی که نه‌تنها علیه ملت ایران، بلکه علیه مردم عراق نیز رقم خورد و سکوت مجامع بین‌المللی نیز راه تکرار این جنایات را برای صدام باز کرد؛ سکوت معناداری که بی‌دلیل نبود؛ چراکه اسناد، قرائن و شواهد نشان می‌دهد که کشور‌های غربی، خود متهم تأمین سلاح‌های شیمیایی برای ارتش بعث عراق هستند.

آلمان بر اساس اسناد موجود و همچنین اعترافات مطبوعات و رسانه‌های غربی، یکی از تأمین‌کنندگان سلاح‌های شیمیایی برای ارتش بعث عراق است؛ این موضوع را «اودو اوولف کوته» که ۱۷ سال روزنامه آلمانی «اف. آ. زد» کار کرده نیز در مصاحبه‌ای با تلویزیون اینترنتی کن. اف. ام اعتراف کرده است.

«اودو اوولف کوته» که سال ۱۹۸۶ کار خود را به‌عنوان خبرنگار برای روزنامه اف. آ. زد آغاز کرده بود، اوایل جولای سال ۱۹۸۸ به بغداد فرستاده شده و از آن‌جا به خط مقدم جبهه جنوب رفت تا در آن‌جا یکی از معدود شاهدان عینی جنایات دولت‌مردان آمریکایی، آلمانی و بعثی علیه مردم ایران باشد و این‌که بعثی‌ها چگونه تحت نظارت آمریکایی‌ها، نیرو‌های ایران را با بمب‌های شیمیایی حاوی گاز خردل آلمانی بمباران می‌کنند.

این خبرنگار آلمانی در مصاحبه خود تأکید می‌کند که چندین دهه بعد از پایان جنگ جهانی دوم عراق با نظارت آمریکایی‌ها و بمب‌های شیمیایی آلمانی که مستقیماً تحت عنوان آفت‌کش از آلمان فرستاده شده بودند، ایرانی‌ها را بمباران کردند؛ این درحالی است که او از این صحنه‌ها عکس گرفته و شخصاً نیز مقدار زیادی از این گاز‌های سمی تنفس کرده و بعد‌ها مبتلا به سرطان شده  است.

وی در ادامه، از اوج وقاحت دپیلمات‌ها و نمایندگان شرکت‌های آمریکایی، آلمانی و عراقی در هتلی واقع در بغداد و جشن آنها به‌خاطر کشتار شیمیایی سخن گفته و تأکید کرده است: تمام لابی هتل پر بود از آمریکایی‌ها، آلمانی‌ها و عراقی‌هایی که من آنها را بعضاٌ از طریق سفارت آلمان می‌شناختم. آنها از این‌که ایرانی‌ها در جبهه‌های متعدد قادر به جنگ نبودند (به‌دلیل این‌که حملات شیمیایی در جبهه‌های متعددی انجام شده بود) خوشحال بودند و این «موفقیت شیمیایی» را جشن گرفته بودند.

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

«اودو اوولف کوته» که با دیدن تصاویر دلخراش قربانیان و تلفات حملات شیمیایی از نظر روحی در شرایط بسیار بدی قرار گرفته بود، تصمیم گرفت تا جهان را از این مسئله آگاه کند؛ چراکه گمان می‌کرد که این خبر همه دنیا را شوکه کرده و در تمام دنیا مانند بمب صدا خواهد کرد؛ اما غافل از این‌که رسانه‌های غربی نیز همسو با سازمان‌های بین‌المللی، سیاست سکوت و سانسور را نسبت به استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی علیه ایران در پیش گرفته‌اند.

وی ادامه داد: در آن زمان موبایل وجود نداشت و باید منتظر می‌شدم تا با فیلم به دفتر تحریریه در فرانکفورت برگردم که چندین روز طول کشید. ضمناً شرایط سلامتی‌ام به‌شدت بد بود؛ اما فکر کردم حالا که در فرانکفورت هستم، این ماجرا انعکاس بسیار زیادی خواهد داشت.

به گفته این خبرنگار آلمانی؛ اما در تمام صفحه بزرگ روزنامه اف. آ. زد فقط یک عکس بسیار کوچک از یک ایرانی با ماسک ضدگاز با چند خط کوتاه وجود داشت و با اشاره و ابهام ذکر می‌کرد که احتمالا یکی از طرفین شاید به‌نوعی از چیزی خطرناک استفاده کرده است؛ ولی اطلاعات دقیقی در دست نیست.

«اودو اوولف کوته» گفت: وقتی در این مورد خبر‌های مفصل و دقیق‌تری نوشتم، همه گزارشات مربوط به گاز و بمب شیمایی و تمامی مطالب هولناک سانسور شده و به من گفته شد که در این باره از این بیشتر نوشته نمی‌شود و وقتی که از ناشر (فریتز اولریش فک) پرسیدم، به من گفت که در این‌باره چیزی منتشر نخواهد شد. تا این‌که سال‌ها بعد، در دسامبر ۲۰۱۳ با وی تماس گرفتم و از او پرسیدم که چرا گزارش من انتشار نیافت. مدتی بعد مجدداً از او پرسیدم، حال که اجازه انتشار عکس‌ها را در روزنامه خودش (اف. آ. زد) نداده، چرا مانع از انتشار آن توسط دیگران می‌شود؟

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد

بمباران شیمیایی مهران توسط ارتش بعث عراق – ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵

این خبرنگار آلمانی افزود: مجله اشترن تمایل به انتشار گزارش داشت؛ بنابراین خبرنگاران اشترن از هامبورگ به فرانکفورت آمدند و عکس‌ها را دیدند؛ اما ناشر مسئول وقت اف. آ. زد (فریتز اولریش فک) صراحتاً گفت که اگر عکس‌ها را در اختیار دیگران بگذارم، اخراج خواهم شد و همچنین گفت که به عوض آن، عکس‌ها را در اختیار اتحادیه سراسری صنعت شیمی در فرانکفورت بگذارم.

شرکت‌های عضو اتحادیه سراسری صنعت شیمی، مواد گاز خردل را به خاک عراق صادر کرده بودند. من کپی عکس‌ها را به اتحادیه فرستادم و اصل آنها را نگه داشتم؛ البته چندی پیش من عکس‌ها را در اختیار ایران و روسیه قرار دادم؛ چون به نظر من این خیلی هولناک است که سال‌ها بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ما آلمان‌ها کمک کردیم تا انسان‌ها با گاز سمی از بین بروند.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استفاده صدام از بمب‌های شیمیایی آلمانی تحت نظارت آمریکایی‌ها/ برگزاری جشن «موفقیت شیمیایی» در بغداد بیشتر بخوانید »

اشتباه راهبردی بعثی‌ها موجب تسریع در آزادسازی خرمشهر شد

اشتباه راهبردی بعثی‌ها موجب تسریع در آزادسازی خرمشهر شد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: ۹ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در حالی که با تلاوت آیاتی از سوره مبارکه «فتح» عقربه‌های ساعت ۳۰ دقیقه بامداد را نشان می‌داد، قرارگاه «کربلا» که با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش، هدایت عملیات بیت‌المقدس را با سه قرارگاه اصلی «قدس»، «فتح» و «نصر» و یک قرارگاه پشتیبان بر عهده داشت، با قرائت رمز عملیات، فرمان آغاز یورش قرارگاه‌ها را صادر کرد: «بسم‌الله الرحمن الرحیم؛ بسم‌الله القاسم الجبارین؛ یا علی بن ابی طالب (ع)»

رزمندگان که از ساعت‌ها پیش در انتظار فرمان حمله بودند، در تمام محور‌های عملیاتی حرکت سرنوشت‌ساز خود را آغاز کردند. نخستین خبر درگیری در ساعت ۵۵ دقیقه بامداد از محور «فتح ۴» و قرارگاه کربلا رسید؛ تقریباً سه ساعت پس از آغاز عملیات، تمام یگان‌ها با دشمن درگیر شدند؛ اما شبکه ارتباطی بی‌سیم دشمن، همچنان جریان عادی داشت و هیچ‌گونه آماده‌باش اعلام نکرده بود؛ گزارش‌ها و شواهد نشان‌دهنده غافلگیری دشمن بود که در محور قرارگاه «فتح»، نمود بیشتری داشت.

پس از ابلاغ فرمان حمله، چراغ‌های سالن عملیات قرارگاه کربلا خاموش و مراسم دعای کمیل برپا شد؛ هدایت عملیات به‌همراه طنین ملکوتی دعا، معنویت خاصی را بر قرارگاه کربلا حاکم کرده بود و آیت‌الله صدوقی و آیت‌الله مشکینی نیز جداگانه به‌وسیله بی‌سیم، پیام‌هایی برای رزمندگان قرائت می‌کردند.

بر اساس طرح قرارگاه «کربلا»، عملیات در محور قرارگاه «قدس» به‌گونه‌ای طراحی شده بود که این قرارگاه بتواند متناسب با وضعیت کلی عملیات، در همه محور‌های قرارگاه «کربلا» نقشی تاثیرگذار در روند کلی نبرد ایفا کند؛ به عبارتی دیگر، در این محور شکلی از عملیات تظاهر به تک، اما با شیوه‌های برنامه‌ریزی شده و سازمانی اجرا می‌شد که نشان‌دهنده عملیاتی واقعی بود؛ بنا به نظر فرماندهان، این تاکتیک می‌توانست مانع از حساسیت دشمن نسبت به محور اصلی نبرد (محور‌های «نصر» و «فتح») شود.

در سوی دیگر یعنی در محور «نصر» و «فتح» باید با عبور رزمندگان از رودخانه کارون، اوضاع به‌گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. در این سو در حالی که پیش‌بینی شده بود که توجه دشمن به محور قرارگاه قدس مشغول خواهد شد و در اشتباه راهبردی خود مبتنی بر عدم استقرار در ساحل غربی کارون باقی خواهد ماند، باید یگان‌های زیر امر قرارگاه‌های «فتح» و «نصر»، در این محور‌ها غافلگیرانه و به سرعت به جاده اهواز – خرمشهر دست می‌یافتند.

در چارچوب این طرح، تیپ‌ها و لشکر‌های زیر امر قرارگاه‌های سه‌گانه، با دریافت دستور از قرارگاه مرکزی «کربلا»، حمله به مواضع دشمن را در جبهه عملیاتی جنوب کرخه کور و کارون غربی آغاز کردند. با پای کار رفتن یگان‌ها، نشان عقربه‌های ساعت روی ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت بود که رمز «یا علی بن ابی طالب (ع)» برای شروع عملیات اعلام شد.

در دور یکم، در طول ۷ روز نبرد مستمر و موفق، قرارگاه‌های «فتح» و «نصر» توانستند منطقه غرب کارون تا جاده اهواز – خرمشهر را تأمین کنند، راه مهم تدارکاتی – مواصلاتی ارتش عراق را ببندند و ارتباط شمال و جنوب جبهه دشمن را با مشکل اساسی روبه‌رو کنند؛ همچنین آزادسازی منطقه‌ای به وسعت ۸۰۰ کیلومتر مربع (کیلومتر ۶۸ تا ۱۰۳ جاده اهواز – خرمشهر)، به اسارت درآوردن بیش از ۴ هزار نفر عراقی که در میان آنها ۱۲۲ افسر نیز وجود داشت، کشته یا زخمی شدن بیش از ۷ هزار نفر و انهدام یا به غنیمت گرفتن ده‌ها خودرو، تانک و نفربر و سرنگونی چندین فروند هواپیمای دشمن، از نتایج دور یکم عملیات بیت‌المقدس بود.

در دور دوم نبرد، بار دیگر قرارگاه «کربلا» قرارگاه‌های سه‌گانه «قدس»، «فتح» و «نصر» را با یکدیگر برای اجرای عملیات سازماندهی کرد؛ تدبیر کلی برای اجرا، همانند دوره اول مبتنی بر تصمیم‌گیری برای ۲ منطقه متفاوت، اما به هم پیوسته جنوب کرخه کور و کارون غربی بود.

تدبیر قرارگاه «کربلا» برای منطقه کرخه کور، مانند دوره قبل، درگیر نگه داشتن دشمن بود تا پیشروی در غرب کارون با دشواری‌های کمتری روبه‌رو شود؛ از سویی دیگر نیز در تدبیر برای چگونگی نبرد در کارون غربی، ۲ رویکرد وجود داشت؛ در رویکرد اول آزادسازی خرمشهر، گام ابتدایی و تأمین مرز هدف بعدی محسوب می‌شد؛ اما در رویکرد دوم، گام اول تأمین مرز و هدف بعدی رهایی خرمشهر شناخته شد.

رویکرد اول منطبق با طرح اولیه بود؛ در طرح‌ریزی اولیه پیش‌بینی شده بود که در دور دوم، قرارگاه «فتح» از شرق به غرب به‌سوی مرز پیشروی کند و قرارگاه «نصر» نیز از شمال به جنوب در امتداد جاده اهواز – خرمشهر به سمت جنوب تک کرده و خرمشهر را آزاد کند؛ اما بررسی شناسایی‌های انجام شده، مطالعه عکس‌های هوایی و بررسی رده‌های پدافندی هفت‌گانه ارتش عراق در شمال غربی خرمشهر و موانع آبی ایجاد شده به دست دشمن در مدخل شهر، نشان می‌داد که پیشروی به سمت شهر با مشکلات بسیاری روبه‌رو است؛ همچنین اجرای یک حمله آزمایشی در این محور نیز نشان داد که پیشروی در این مسیر کند و همراه با تلفات زیاد خواهد بود؛ بنابراین مأموریت قرارگاه «نصر» در رویکرد اول به کنار گذاشته شد.

از سویی دیگر، آرایش یگان‌های عراقی مستقر در غرب جاده خرمشهر، به سوی شمال بود و خطوط دفاعی‌شان که شمال غربی خرمشهر را پوشش می‌داد، از شمال تا حد فاصل ایستگاه گرمدشت – پاسگاه بوبیان گسترده بود؛ بدین ترتیب منطقه عملیاتی که از شرق به جاده خرمشهر و از غرب به مرز بین‌المللی محدود بود، از جناح شمالی با تهدید جدی روبه‌رو بود نبود؛ بر این اساس رویکرد دوم در دستور قرار گرفت.

در رویکرد دوم جهت حرکت ۲ قرارگاه «فتح» و «نصر» از شرق به غرب و در محدوده عرضی جنوب ایستگاه حسینیه تا ایستگاه گرمدشت و به عمق جاده اهواز – خرمشهر تا مرز تعیین شد.

اجرا نشدن طرح پیش‌بینی شده، خود زمینه فریب دشمن را فراهم کرد و هجوم به دشمن در شب میلاد حضرت علی (ع) از ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه روز ۱۶ اردیبهشت با رمز «یا علی بن ابی‌طالب (ع)» آغاز شد.

قرارگاه «قدس» با توجه به ماموریتی که دریافت کرده بود، نبردش را در ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه شروع کرد و در طول چند روز به بیش از آن‌چه در تعیین هدف‌ها پیش‌بینی شده بود، دست یافت. قرارگاه «فتح» نیز در آخرین ساعات شامگاه ۱۶ اردیبهشت نبرد خود را آغاز کرد و همه یگان‌هایش تا ۹ بامداد ۱۷ اردیبهشت به خط مرزی دست یافتند. همچنین یگان‌های قرارگاه «نصر» هم تا پیش از ساعت ۴ بامداد روز ۱۷ اردیبهشت، دژ مرزی را که به موازات مرز ایران و عراق احداث شده بود، به تصرف درآوردند. ۲ قرارگاه «فتح» و «نصر» در حالی که از روبه‌رو و پهلو تهدید می‌شدند، در طول ۶ روز نبرد، موقعیت به دست آمده را حفظ کردند.

در دور دوم نبرد که از ۱۶ اردیبهشت آغاز شد و تا ۱۹ اردیبهشت به طول انجامید، رزمندگان با پیشروی ۱۲ کیلومتری در عمق، حدفاصل جاده اهواز – خرمشهر تا مرز را آزاد کردند و به دژ مرزی دست یافتند؛ با این پیروزی ۱۷ کیلومتر از مرز بین‌المللی از محل تقاطع جاده حسینیه با مرز به سمت شلمچه آزاد شد؛ در این درگیری‌ها تعداد زیادی از تانک‌ها و نفربر‌های دشمن منهدم شد یا به غنیمت درآمد و رزمندگان نیز توانستند همچون یک پیکان از قلب منطقه دشمن عبور کنند و خود را به مرز برسانند که نوک پیکان آنها برای دشمن حرکت به سمت «بصره» را تداعی می‌کرد؛ با این تصور در ۱۸ اردیبهشت، لشکر‌های ۵ مکانیزه و ۶ زرهی ارتش عراق برای تمرکز در دفاع از بصره، تا پشت مرز عقب‌نشینی کردند؛ بدین ترتیب پادگان حمید، هویزه، سه راهی جفیر تا دژ مرزی کوشک و طلاییه آزاد و الحاق بین قرارگاه «فتح» و «قدس» برقرار شد.

با الحاق ۲ قرارگاه‌های «فتح» و «قدس»، ۷۰ درصد از مناطق پیش‌بینی شده در طرح عملیات «بیت‌المقدس» آزاد شد و تنها نقاطی در حد فاصل دژ مرزی تا مرز و خرمشهر و حومه آن و سرزمین‌های شمال غربی آن در اشغال دشمن باقی ماند؛ همچنین آزادسازی بیش از ۱۰۰ کیلومتر از جاده ۱۳۰ کیلومتری و راهبردی اهواز – خرمشهر دستاورد بزرگی در این مرحله محسوب می‌شد. آزادسازی این جاده منجر به سهولت و سرعت جابه‌جایی نیرو‌ها و تجهیزات می‌شد و جبهه را به عقبه اصلی‌اش یعنی شهر اهواز پیوند می‌داد.

بدین ترتیب در ۲ دور نبرد «بیت‌المقدس»، ۴ هزار و ۲۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های کشورمان از اشغال نیرو‌های عراقی آزاد شد؛ همچنین تنها در دور دوم عملیات، بیش از ۲۰۰۰ نفر کشته یا مجروح و نزدیک به ۵۰۰ نفر از نظامیان عراقی اسیر شدند.

در این مرحله، سرتیپ «یونس محمد رشید» فرمانده تیپ ۲۴ کشته شد و علاوه بر این، تیپ‌های ۶، ۸ و ۱۲ از لشکر ۳ زرهی، تیپ ۲۴ از لشکر ۱۰ و تیپ‌های ۱۰، ۱۷ و ۳۰ زرهی، ۳۳ نیروی ویژه، تیپ ۹۰ پیاده و لشکر‌های ۴ و ۸ پیاده منهدم، ۶ فروند هواپیما و بالگرد عراقی سرنگون و تعداد زیادی تانک، نفربر و خودرو منهدم شدند.

با دستاورد‌های این مرحله و دسترسی به عقبه‌های دشمن و تهدید «بصره»، بسیاری از مسئولان کشور در فضای پیروزی قرار گرفتند.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اشتباه راهبردی بعثی‌ها موجب تسریع در آزادسازی خرمشهر شد بیشتر بخوانید »

شگفتی اسرای عراقی از برخورد انسان‌دوستانه رزمندگان اسلام+ سند

شگفتی اسرای عراقی از برخورد انسان‌دوستانه رزمندگان اسلام+ سند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار ساجد دفاع‌پرس، رزمندگان اسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس به تأسی از آموزه‌های اسلامی، رفتار انسان‌دوستانه‌ای را با اسرای عراقی داشتند؛ تا جایی که آن‌ها پس از اسارت، از این‌که در پناه رزمندگان اسلام قرار گرفته و از شر صدام رهایی یافته‌اند، ابراز خوشحالی می‌کردند.

نیرو‌های عراقی پس از اسارت به‌دست رزمندگان اسلام، از رفتاری که با آن‌ها می‌شد و همچنین تفاوت تبلیغات منفی که توسط ارتش بعث عراق نسبت به نیرو‌های ایرانی می‌شد، با واقعیتی که وجود داشت، ابراز شگفتی می‌کردند.

روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۱ فروردین سال ۱۳۶۵ مطلبی را به‌چاپ رسانده که گویای وضعیت نیرو‌های عراقی پس از اسارت به‌دست رزمندگان اسلام است. بر اساس این گزارش؛ علی‌رغم شبهه‌های این‌روز‌ها مطرح می‌شود، مردم عراق در جنگ تحمیلی یا با زور حکومت بعث و یا بر اثر تبلیغات دروغین صدامیان به جنگ آورده می‌شدند؛ بنابراین پس از اسارت به‌دست رزمندگان اسلام، وقتی از واقعیت خبردار می‌شدند، خود را در پناه اسلام و رهایی‌یافته از حکومت دیکتاتوری بعثی می‌دیدند و حتی بسیاری از آن‌ها در کنار نیرو‌های عراقی به مصاف صدامیان می‌رفتند.

روزنامه جمهوری اسلامی در این گزارش آورده است:

«علی‌رغم تبلیغات کذب رژیم بعثی صهیونیستی عراق مبنی بر نحوه برخورد نیرو‌های اسلام با اسرای عراقی و این‌که این اسرا در جمهوری اسلامی ایران مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. رزمندگان اسلام در دو عملیات والفجر ۸ و ۹ همچون گذشته با رفتاری الهام‌گرفته از دین مبین اسلام، باعث گردیدند که نیرو‌های ارتش شکست‌خورده عراق به آغوش اسلام پناه آورده و ضربه سخت دیگری بر پیکر پوسیده رژیم کافر بعث عراق وارد آوردند.

از جمله مسائلی که در این مورد می‌توان ذکر نمود، رفتار برادرانه نیرو‌های اسلام با مجروحین عراقی است و همین رفتار‌ها باعث گردیده است که خبرگزاری‌ها و دستگاه‌های تبلیغاتی جهان این برخورد‌های انسان‌دوستانه را تحسین کنند.

آنچه که ذیلاً از نظر خوانندگان عزیز می‌گذرد، مشاهدات خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی از برخورد نیرو‌های اسلام با اسرای عراقی در منطقه عملیاتی والفجر ۸ است:

زمانی که یکی از نیرو‌های عراقی به‌دست رزمندگان اسلام اسیر شد، از برخورد انسان‌دوستانه سپاهیان اسلام به شگفت آمد و در حالی‌که به‌جان امام خمینی و رزمندگان دعا می‌کرد، می‌گفت: اگر من می‌دانستم که این‌گونه با من رفتار می‌شود، خود را زودتر تسلیم نیرو‌های اسلام می‌کردم. فرماندهان ارتش بعث به ما گفته بودند سعی کنید اسیر نیرو‌های ایرانی نشوید و هرگاه احساس خطر کردید، خودکشی کنید یا در جایی مخفی شوید تا شاید بعد از پاتک‌هایی که بعد از عملیات انجام می‌دهیم، دوباره به نیرو‌های خودی ملحق شوید.

این اسیر عراقی در پیامی به ارتشیان عراقی گفت: هرچه زودتر تسلیم نیرو‌های اسلام شوید تا از شر این صدام دیوانه مفلقی که به هیچ‌کس رحم نمی‌کند، رهایی یابید.

یکی دیگر از اسرای عراقی به خبرنگار ما در منطقه عملیاتی والفجر ۸ خطاب به نظامیان عراقی گفت: شما تا کی می‌خواهید اسیر دست این جلاد بی‌رحم باشید، صدامی که حتی به شهر‌ها و مردم خود رحم نمی‌کند و همان‌طور که خودتان دیدید، جانیان عفلقی چگونه شهر فاو و دیگر مناطقی که می‌دانند به‌دست توانمند رزمندگان اسلام آزاد می‌شود، به ویرانه‌ای تبدیل می‌کنند.

وی می‌گفت: فرماندهان عراقی به ما می‌گفتند اگر در جبهه نبرد با نیرو‌های ایرانی فرار کنید، کشته خواهید شد.

این اسیر عراقی که در حین خوردن غذا از رزمندگان اسلام تشکر می‌کرد، مرتب دست‌هایش را بالا برده و شکر خدا به‌جای می‌آورد که مانند دیگر نیرو‌های عراقی کشته نشده؛ چراکه اکنون برای اسلام خدمت خواهد کرد.

یک اسیر دیگر به خبرنگار ما می‌گفت: نیرو‌های اسلام در دنیا نظیر ندارند. من در اولین ساعت اسارت خود، یکی از فرماندهان اسلام را دیدم که مرا در آغوش می‌کشید و می‌گفت خدا را شکر که لشکریان اسلام افزایش پیدا می‌کنند؛ چون ما می‌خواهیم با همیاری شما برای رهائی قدس عزیز و آزادی ملت فلسطین از یوغ صهیونیسم غاصب آماده شویم. این اسیر عراقی می‌گفت: اگر بلندگو دارید به دیگر نیرو‌های عراقی پیام دهید که خود را تسلیم کنند؛ چون آن‌ها به‌زور به جبهه آورده شده‌اند. وی از همه مسئولین رزمندگان و به‌خصوص پزشکان ایرانی که در مداوای اسرای عراقی بی‌وقفه تلاش می‌کنند، قدردانی کرد و آرزو کرد که رزمندگان اسلام هرچه زودتر رژیم بعث عراق را نابود سازند.

خبرنگار ما ادامه می‌دهد: گروهی از نیرو‌های عراقی که در عملیات والفجر ۸ در بیابان‌ها و باتلاق‌های اطراف شهر فاو سرگردان بودند و بر اثر حملات شیمیائی رژیم بعثی عراق در منطقه مجروح شده بودند، توسط امدادگران و رزمندگان اسلام از باتلاق بیرون آورده شده و پس از مداوا به پشت جبهه انتقال داده شدند.

یکی از اسرای عراقی بعد از ۲۰ روز که در باتلاق‌های اطراف فاو مخفی شده بود، خود را تسلیم نیرو‌های اسلام کرد و در حالی‌که دست و پای رزمندگان اسلام را می‌بوسید، می‌گفت: من مسلمان هستم و می‌خواهم در کنار شما باشم.

وقتی به او گفته شد تو برادر ما هستی و می‌توانی در پناه اسلام زندگی را براحتی ادامه دهی، گفت: من خودم مشاهده کردم که نیرو‌های عراقی در جبهه‌ها مجروحین ایرانی را می‌کشند و به همین خاطر گفتم شاید به گوش شما هم رسیده باشد و بخواهید انتقام بگیرید که یکی از نیرو‌های اسلام گفت ما مسلمان و پیرو قرآن هستیم و با اسیر همان رفتاری را داریم که اسلام دستور داده است؛ اما رژیم بعث عراق، چون از مسلمانی بوئی نبرده، اقدام به چنین کاری می‌کند و شما مطمئن باشید که در ایران و نظام جمهوری اسلامی در امان خواهید بود.

این اسیر عراقی که از پذیرائی نیرو‌های اسلام متحیر شده بود، خدای را شکر می‌کرد که به اسارت رزمندگان اسلام درآمده است».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شگفتی اسرای عراقی از برخورد انسان‌دوستانه رزمندگان اسلام+ سند بیشتر بخوانید »