ارتش جمهوری اسلامی ایران

دیدار فرماندهان منطقه یکم نیروهای دریایی سپاه و ارتش ‌+عکس

دیدار فرماندهان منطقه یکم نیروهای دریایی سپاه و ارتش ‌+عکس


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ناخدا یکم تذکر فرمانده منطقه یکم نداجا به همراه ناخدا حسینی جانشین حفاظت اطلاعات ناوگان جنوب و حجت‌الاسلام بهارلو مسئول عقیدتی سیاسی منطقه یکم نداجا با فرمانده منطقه یکم ندسا دیدار کردند. 

این دیدار صمیمانه به منظور گرامیداشت و تبریک روز نیروی دریایی سپاه از جانب فرمانده منطقه یکم امامت نداجا صورت گرفت. 

بیشتر بخوانید:

صفر شدن دزدی دریایی با همت نیروی دریایی ارتش و سپاه

ناخدا تذکر فرمانده منطقه یکم نیروی دریایی ارتش ضمن تبریک این روز به فرمانده و کارکنان منطقه یکم ندسا، روز نیروی دریایی سپاه را از روزهای به‌یادماندنی تاریخ دفاع مقدس برشمرد. 

وی افزود: این رشادت‌ها و دلاورمردی‌های کم نظیر در خلیج فارس سرنوشت جنگ را به گونه‌ای دیگر رقم زد.

در ادامه ناخدا تذکر به تعامل و همکاری‌های دو جانبه بین دو نیرو در تمامی سطوح تأکید کرد. 

سردار عباس غلامشاهی فرمانده منطقه یکم ندسا نیز ضمن تسلیت ایام اربعین اظهار داشت: باید ما این ایام و روزهای فراموش نشدنی را به نسل‌های جدید با عناوین مختلف فیلم، عکس، پوستر و مراسم یادآوری کنیم.

 فرمانده منطقه یکم ندسا نیز تعامل و همکاری بیش از پیش بین دو نیرو را خواستار شد و افزود: ما آماده هرگونه تعامل و همکاری جهت تأمین امنیت در تنگه هرمز و خلیج فارس با نیروی مقتدر و انقلابی ارتش هستیم. 

در پایان فرمانده منطقه یکم نیروی دریایی ارتش لوح یادبودی به مناسبت روز نیروی دریایی سپاه به نمایندگی از تمامی دریادلان ارتش به سردار غلامشاهی فرمانده منطقه یکم ندسا اهداء کرد.

منبع: تسنیم



منبع خبر

دیدار فرماندهان منطقه یکم نیروهای دریایی سپاه و ارتش ‌+عکس بیشتر بخوانید »

هم‌پوشانی رادارهای سپاه و ارتش دستاوردی بزرگ است/ جزو ۱۰ کشور اول رادارساز جهان هستیم

هم‌پوشانی رادارهای سپاه و ارتش دستاوردی بزرگ است/ جزو ۱۰ کشور اول رادارساز جهان هستیم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار سرتیپ پاسدار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه در حاشیه  الحاق سامانه راداری قدیر به سامانه‌های راداری شبکه پدافند هوایی کشور که در استان یزد انجام شد،کم بودن استهلاک و هزینه ساخت را از جمله ویژگی های ممتاز دوسامانه راداری هوافضای سپاه دانست و گفت:  این رادارها قادرند تا برد ۳۵۰ کیلومتر پرنده‌های پنهان کار را شناسایی و با توجه به ارتفاع هدف برای پرنده‌ها و سایر اهداف تا برد بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر را کشف و رهگیری کنند و امروز در استان‌های یزد و کرمان راه‌اندازی شدند.

بیشتر بخوانید:

الحاق دو سامانه راداری «قدیر» هوافضای سپاه به شبکه پدافند هوایی کشور

سردار حاجی زاده  هم پوشانی رادارهای نیروی هوافضای سپاه با رادارهای ارتش جمهوری اسلامی ایران را از دستاوردهای بزرگ نظامی کشور دانست و گفت: اگر در دنیا ۲۰ کشور ساخت رادار وجود دارد، حتما ایران اسلامی جزو ۱۰ کشور اول است.

وی با اشاره به ظرفیت علمی و اجرایی نیروهای نخبه هوافضای سپاه، تصریح کرد: نیروهای نخبه جوان ما قادرند رادارهای مورد نیاز نیروهای عملیاتی را ساخته و در اختیار آنان قرار دهند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه در پایان، خاطرنشان کرد: طی سه ماه آینده رادار بعدی در چابهار راه‌اندازی می‌شود و با این افتتاح، تعداد رادارهای کشور در این کلاس به  هشت مورد افزایش می‌یابد.

منبع: فارس



منبع خبر

هم‌پوشانی رادارهای سپاه و ارتش دستاوردی بزرگ است/ جزو ۱۰ کشور اول رادارساز جهان هستیم بیشتر بخوانید »

یک سرباز ارتش: فراتر از توان‌مان جنگیدیم

یک سرباز ارتش: فراتر از توان‌مان جنگیدیم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، اکنون که سال‌ها از دفاع‌مقدس می‌گذرد، هر کدام از یادگاران آن دوران بخشی از گنجینه خاطراتشان را بر سینه دارند که وظیفه ما اهالی رسانه، نشستن پای صحبت‌های این یادگاران جنگ و ثبت خاطرات‌شان برای ماندگاری در تاریخ است. متن زیر ماحصل گفت‌وگوی ما با جانباز مهدی شکوری است که اکنون ۵۳ سال دارد و در سال ۶۴ به‌عنوان سرباز به جبهه‌های جنگ رفته است.

۴۵ روز آموزشی

سال ۶۴ وقتی تصمیم گرفتم به جبهه بروم، ۱۸ ساله بودم. آن زمان اعزام‌ها نظم و نسخ خاصی گرفته بود و هر رزمنده دوره‌ای را به‌عنوان آموزشی سپری می‌کرد. من هم پس از ۴۵روز آموزشی راهی مناطق عملیاتی شدم. اولین جایی که اعزام شدیم قصرشیرین بود. در آنجا اغلب عملیات‌ها محدود و ایذایی انجام می‌گرفت. تعداد این عملیات‌ها در طول سال نسبت به عملیات بزرگ جنوب بسیار بیشتر بود. در یکی از همین عملیات‌ها ما ساعت دو نصفه شب وارد عملیات شدیم. نمی‌دانم دشمن چطور از عملیات ما باخبر شده بود که یک دفعه شروع به تیراندازی به طرف‌مان کرد. ما در پایین بلندی قرار داشتیم و دشمن روی ارتفاعات بود. منور می‌زدند و منطقه را مثل روز روشن کرده بودند.

دو نارنجک

در اثنای درگیری فرمانده‌مان برادری به نام آقای حسینی بود. ایشان رو به من گفت شکوری اگر همین طور بمانیم تا صبح یا همه‌مان شهید می‌شویم یا اسیر، فقط همینقدر می‌دانم که کسی سالم نمی‌ماند. من گفتم اگر هوایم را داشته باشید، شاید بتوانم کاری انجام بدهم. حسینی پرسید می‌خواهی چه کار کنی. گفتم اگر قرار باشد همه ما شهید بشویم، پس بهتر است یک نفر کشته بشود و باقی نجات پیدا کنند. پیش خودم تصمیم گرفته بودم تا به قیمت جانم هم که شده کاری انجام بدهم. بلند شدم و دو نارنجک به طرف سنگر کمین دشمن که یک نفس به سمت‌مان تیراندازی می‌کرد، انداختم. تیربارچی دشمن که انگار جا خورده بود کمی مکث کرد. شاید انتظار نداشت ما تا این حد به آن‌ها نزدیک شده باشیم. بعد از پرتاب نارنجک دوباره سرجایم دراز کشیدم. بچه‌ها که از مکث تیربارچی دشمن کمی به خودشان آمده بودند، الله‌اکبر گفتند و همگی از جا بلند شدند و به طرف سنگرهای دشمن تیراندازی کردند.

نصرت الهی

خدا در قرآن می‌فرماید اگر مؤمنان برای من قدم بردارند و بجنگند، من هم آن‌ها را یاری می‌دهم. همین‌طور هم شد. ما ساعت دو به کمین دشمن خورده بودیم و تا ساعت چهار صبح یعنی دو ساعت جنگیدیم و قبل از اینکه هوا روشن بشود، خدا ترس به دل دشمن انداخت و آن‌ها سنگرهای‌شان را یا رها کردند یا اینکه همگی کشته شدند و ما توانستیم به خط دشمن نفوذ کنیم. فرمانده‌مان گفته بود اگر به همان حالت بمانیم، همگی‌مان اسیر می‌شویم، ولی با نصرت الهی ما بر دشمن پیروز شدیم و توانستیم چیزی در حدود ۲۰ الی ۲۵ اسیر بگیریم.

فراتر از انتظار

اینکه می‌گویند دفاع‌مقدس میدان بروز استعدادها بود، واقعاً درست است. من در آن عملیات به‌عنوان تک‌تیرانداز حضور داشتم، ولی وقتی که کار به نبرد با تانک‌های دشمن رسید، خیلی از ما سربازها اسلحه‌های خودمان را کنار گذاشتیم و با آرپی‌جی به مصاف تانک‌های دشمن رفتیم. عراقی‌ها شیوه کارشان اینطور بود که اگر خطی را از دست می‌دادند، با روشنایی هوا با تانک‌های‌شان پاتک می‌زدند. آنجا هم چند تانک عراقی سعی کردند دوباره خط سقوط کرده‌شان را پس بگیرند، اما به یاری خدا و با همراهی رزمنده‌ها، آنقدر مقابل تانک‌های‌شان مقاومت کردیم و چند تایی از آن‌ها را زدیم، تا اینکه تانک‌ها هم کاری از پیش نبردند و عقب‌نشینی کردند.

در همین عملیات من مجروح شدم. می‌خواستم یک تانک دشمن را بزنم که ناگهان دیدم روی زمین ولو شده‌ام! نگو تانک زودتر از من شلیک کرده بود. از تمام سر و صورت و دست‌هایم خون می‌آمد. بچه‌ها من را به خط عقب منتقل کردند، اما، چون پاتک‌های دشمن ادامه داشت، دوباره به منطقه عملیاتی برگشتم و به همراه دیگر همرزمانم چندین روز پاتک‌های دشمن را پس زدیم. جنگ ما یک دفاع‌مقدس بود و این تقدسش هم به نفس گرم انسان‌هایی بود که سعی می‌کردند با اعتقادات‌شان بجنگند و به‌عنوان یک رزمنده مکتبی، از ارزش‌ها دفاع کنند. همین انگیزه‌های معنوی بود که باعث می‌شد هر رزمنده‌ای فراتر از قدرت جسمی‌اش بجنگد و دشمن را به تعجب و تحسین وابدارد.
*
جوان آنلاین



منبع خبر

یک سرباز ارتش: فراتر از توان‌مان جنگیدیم بیشتر بخوانید »