براساس گزارش شبکه ایمنی هوانوردی ایران، بابک گوهری خلبان نخست هواپیمای سی ۱۳۰ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی پس از هشت دقیقه از زمان پرواز متوجه نابسامانی در عقربه موتور شماره چهارم هواپیما شد، به گونه ای که در مدت زمان کوتاهی، تمامی عقربه های مربوط به این موتور، شرایط از کار افتادگی آن را نشان داد، در همین هنگام افسر مهندس پرواز، دستور خاموش کردن موتور را صادر کرد و به دنبال آن، خلبان پس از کنترل و تنظیم هواپیما، با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تماس گرفت و شرایط اضطراری را اعلام کرد و یادآور شد که به دلیل ایجاد مشکل فنی در هواپیما به این فرودگاه باز می گردد.
خاموش شدن یکی از موتورهای هواپیما امری عادی در پرواز محسوب می شود و خلبانان همواره در پروازهای آموزشی به هنگام بروز این مشکل، این حرکت را تمرین می کنند، پس این موضوع، مشکلی نبود که خطر جانی در پی داشته باشد با این وجود خلبان با مشاهده چنین شرایطی بهترین تصمیم را بازگشت به پایگاه اصلی دانست. خلبان با حفظ ارتفاع به طرف مهرآباد تغییر مسیر داد و به آرامی ارتفاع خود را کم کرد، هنگام عبور از بالای منطقه کهریزک، کمک خلبان چرخ ها را باز کرد و پیش از رسیدن به منطقه قلعه مرغی مقداری زودتر از زمان تعیین شده، به طرف چپ پیچید.
مسئولان برج مراقبت در این هنگام متوجه شدند که هواپیما از مسیر اصلی خود منحرف شده است. آنها کوشیدند تا با فرکانس ارتباطی، این موضوع را به اطلاع کاپیتان نخست هواپیما برسانند، اما این امر بسیار دیر صورت گرفت و فرود اضطراری در فضای خالی میان ساختمان های شهرک توحید در نزدیکی محله آذری تهران سبب شد تا بال راست هواپیما به یکی از ساختمان ها برخورد کند و منفجر شود. در این حادثه بیش از ۱۰۰ نفر از سرنشینان و خدمه پرواز جان خود را از دست دادند که ۴۲ تن از آنها خبرنگاران، عکاسان و تصویربرداران رسانههای کشور بودند.
رسول یک نگین بود یک ناگهان
برادر شهید کاظمنژاد گفت: رسول یک نگین بود، یک ناگهان، یعنی گوهر نایابی بود که ناگهان از بین ما رفت، روح او آنقدر بزرگ بود که جسمش گنجایش آن را نداشت.
محمد کاظمنژاد در گفت وگو با خبرنگار ایرنا به شخصیت اخلاقی برادر شهیدش اشاره کرد و گفت: برادرم بسیار اخلاقمدار و مهربان بود و میگفت که اگر میخواهید عاقب بخیر شوید به پدر و مادر احترام بگذارید، رسول شیفته اهل بیت و ائمه اطهار (ع) بود و هر سال شب تاسوعا در حسینیه مادرم غذای نذری می داد.
وی ادامه داد: مادرم سادات است و بیش از ۷۰ سال بخشی از خانه را به حسینیه برای برپایی مراسم های مذهبی و اعیاد تبدیل کرده است، برادرم همیشه قبل از رفتن به ماموریت برای دیدن مادر به خانه می آمد و پس از خواندن ۲ رکعت نماز در آن حسینیه با مادر وداع می کرد.
برادر شهید کاظمنژاد با بیان اینکه برادرم در روزنامه کیهان به عنوان عکاس مشغول به کار بود، گفت: رسول سال ۱۳۹۴ به مناسبت روز جهانی معلولان یک نمایشگاه عکس از نابینایان و کم بینایان در فرهنگسرای نیاوران برپا کرده بود که ۲ روز بعد از سوی محل کارش برای شرکت در رزمایش آبی- خاکی عاشقان ولایت به چابهار اعزام شد.
کاظمنژاد توضیح داد: آن روز آقا رسول مانند قبل به خانه آمد، منتظر شد تا جلسه قرآن که در حسینیه برپا بود به اتمام برسد، پس از ملاقات با مادر به حسینیه رفت و بعد از خواندن نماز شروع به راز و نیاز با خدا کرد بعد او را با ماشین خودش به فرودگاه بردم، هر وقت ما با هم روبرو می شدیم قبل از خداحافظی، شوخی می کردیم اما آن روز این اتفاق نیفتاد. ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه صبح با من تماس گرفت و گفت هواپیما دچار نقص فنی شده منتظر هستیم تا رفع شود، از من خواست فرزندان او را به خانه پدربزرگشان ببرم.
شنیدم خبر سقوط هواپیما از مرد مسافر
برادر شهید کاظمنژاد خاطرنشان کرد: فرزندان برادرم را به خانه پدر بزرگشان بردم در راه بازگشت مردی چمدان به دست که عازم مشهد بود را سوار ماشین کردم تا او را به راه آهن ببرم، در مسیر گفت: آقا خبر دارید چه اتفاقی افتاده، هواپیمای حامل نیروهای ارتش سقوط کرده، بعد گفت: تعدادی خبرنگار هم در این پرواز بودند با شنیدن این خبر یاد رسول افتادم و شوکه شدم.
وی گفت: بعد از شنیدن خبر هر چقدر با محل کار وی تماس میگرفتیم کسی پاسخگو نبود بعد با «غدیر چین جو» از همکاران و دوستان صمیمی آقا رسول تماس گرفتم چون می دانست من با برادرم بسیار صمیمی هستم گفت: به علت نقص فنی به سفر نرفته و در حال بازگشت به اداره است باز هم با یکی از اقوام نزدیک که جزو مدیران فرودگاه مهرآباد بود تماس گرفتم او بعد از چک کردن لیست پرواز گفت که نام وی در لیست مسافران است با این حال باز امیدوار بودیم چون برخی از خبرنگاران به دلیل تاخیر پرواز از رفتن به سفر پشیمان و بازگشته بودند، تا اینکه شب از تلویزیون خبر سقوط هواپیما به همراه عکس چند نفر از شهدا پخش شد و عکس رسول هم در بین شهدا بود از این طریق مطمئن شدیم، وی به شهادت رسیده است.
کاظم نژاد افزود: فردای روز حادثه برای شناسایی اجساد به پزشکی قانونی کهریزک رفتیم به دلیل ازدحام جمعیت از هر خانواده یک تا دو نفر را برای شناسایی پیکر شهدا راه میدادند، دقایق زیادی به دنبال پیکر رسول گشتیم بسیاری از پیکرها به دلیل شدت جراحات و سوختگی قابل شناسایی نبود، تنها چند پیکر به دلیل سوختگی و جراحت کمتر قابل شناسایی بودند که برادرم جزو آنها بود، بعد از بازکردن کاور دیدم پیکر وی با وجود جراحات بسیار سوختی ندارد، خدا را بابت اینکه او نسوخته شکر کردم چراکه مادر ترس از این داشت که مبادا پیکر رسول سوخته و غیرقابل شناسایی باشد، با مادرم تماس گرفتم و گفتم پیکر سالم است او گفت: من همیشه شما را به خدا و حضرت ابوالفضل(ع) می سپارم و میدانستم او هرگز خاندان اهل بیت را ناامید نمی کند که من با خاکستر فرزندم روبرو شوم.
وی تصریح کرد: بعد از شهادت رسول نمایشگاه عکس او تمدید شد و به گفته امین الله مانی دبیر وقت فدراسیون نابینایان به دلیل اینکه خالق آثار برای توضیح عکس ها حضور نداشت عکس وی را در آخر مجموعه عکس های وی اضافه کردند.
برادر شهید کاظمنژاد با بیان اینکه رسول همیشه بر سر مزار شهدا می رفت، گفت: او یک کتابچه دعا در جیب خود داشت، چند بار او را در خلوت دیدم که زیارت عاشورا می خواند علاقه بسیار او به زیارت عاشورا باعث شد من هم به خواندن این زیارت ترغیب شوم.
وی افزود: مادر از رسول نقل می کند که همیشه می گفت هر چه از خدا می خواستم به من داد به جز یک چیز. مادر گفته بود نکند فرزند پسر میخواهی گفته بود، فقط می خواهم شما از من راضی باشید و به شهادت که آرزوی دیرینه من است برسم مادر پاسخ داده بود دعا می کنم عاقبت بخیر شوی اما از من نخواه برای شهادت دعا کنم شاید تاب و تحمل این فراق را نداشته باشم و شرمنده جدم حضرت زهرا (ص) شوم.
آخرین دیدار با برادر
برادر شهید کاظمنژاد بیان کرد: آقا رسول بسیار ماخوذ به حیا بود و فقط گاهی اوقات او را سر نماز یا عید نوروز می بوسیدم پس از تقریبا دو روز که پیکر او را دیدم سرتا پای او را بوسیدم، بوسیدن برادرم شیرین ترین و رفتن او از میان ما تلخ ترین خاطره من است.
وی افزود: زمانی که می خواستیم پیکر رسول را به خاک بسپاریم از حسین شریعتمداری مدیر مسئول موسسه کیهان خواهش کردیم تلقین را بخواند وی نیز این کار را انجام داد.
کاظمنژاد اذعان داشت: آقا رسول این بیت شعر، «هر آنکه کشته شمشیر عشق شد گو غم مخور که ملک ابد خون بهای اوست»؛ را بسیار دوست داشت به همین دلیل این شعر را بعد از شهادت زیر عکسش نوشتیم.
وی گفت: از برادرم دو فرزند به نام های نگار و نگین به یادگار باقیمانده است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز در این رویداد ۲ تن از خبرنگاران توانمند خود به نامهای سپهدار ساجدی رییسی خبرنگار و سید مهدی میرافضلی عکاس را از دست داد.
برشی از زندگی شهید ساجدی خبرنگار ایرنا
شهید سپهدار ساجدی سال ۱۳۴۷ در روستای رییس کلای منطقه لفور شهرستان سوادکوه در استان مازندران دیده به جهان گشود و پس از گذراندن تحصیلات تا دوره راهنمایی در زادگاه و دوران دبیرستان در شهر بابل برای ادامه تحصیل پس از قبولی در کنکور سراسری در رشته تاریخ وارد دانشگاه تهران شد. وی بعد از فراغت از تحصیل جذب ایرنا شد و کارش را آغاز کرد.
ساجدی سه سال در گروه بولتن خبر ایرنا کار کرد و پس از آن به عنوان مسئول دفتر خبرگزاری در آستارا، گیلان، دماوند و بعد به عنوان خبرنگار ایرنا در دفتر ریاض در عربستان سعودی فعالیت کرد. گرایش به انعکاس موضوع های اجتماعی و پیگیری جدی مسائل جامعه از ویژگی های این خبرنگار و گزارشگر ایرنا بود به همین دلیل در بیشتر دوران خدمت صادقانه اش، در عرصه اطلاع رسانی در بخش اجتماعی فعالیت داشت وی در بین همکاران خود به فردی مهربان، دلسوز، آگاه، فهیم و توانمند در کار شناخته می شد و هرگز برای یاری دیگران از هیچ کوششی دریغ نمیکرد.
ساجدی علاوه بر انجام کارهای طاقت فرسا در حوزه خبری، به افراد دیگر نیز کمک می کرد و تا توان داشت به اطرافیان خدمت می کرد. احترام به مردم و تکریم والدین از خصوصیات اخلاقی این شهید بود و همواره تلاش میکرد روزهای تعطیل به ویژه پنجشنبه و جمعه هر هفته، مسافت طولانی تهران تا زادگاه خود را طی کند تا به دیدار پدر و مادرش برود.
برشی از زندگی شهید افضلی
سید مهدی میرافضلی شهید دیگر این سانحه هوایی نیز یکی از خوش ذوق ترین عکاسان خبری ایرنا بود در سال ۱۳۴۷در منطقه کویری یزد متولد شده و آرامش خاص مردان کویر را همواره به همراه داشت وی در سال ۱۳۶۸پس از پایان تحصیلات متوسطه، به استخدام خبرگزاری جمهوری اسلامی در آمد و از همان ابتدا در امور هنری و گرافیکی و در روابط عمومی سازمان به کار مشغول شد.
این شهید همزمان موفق به کسب مدرک فوق دیپلم عکاسی از دانشکده خبر و فیلم برداری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. روی گشاده سید مهدی افضلی، از وی تصویری دوستی خوب و یاری همراه در خبرگزاری در ذهن همکاران حک کرد.
میرافضلی، همواره به دنبال شکار لحظه ها بود و دوربین خود را همانطور که در آخرین لحظات زندگی در کنار داشت، هرگز از خود دور نکرد. بسیاری از همکاران ایرنا، آثار اجتماعی با خمیرمایه انسانی را در عکسهای سید مهدی به وضوح می دیدند. او در عین حال، در بسیاری از نمایشگاههای عکس شرکت می کرد و با پشتکار فراوان، درد و رنج مردمی را که در گوشه های فراموش شده اجتماع به تصویر کشیده بود، در معرض دید وجدانها قرار می داد. شهید میرافضلی آثار ارزشمندی در زمینه های مختلف فرهنگی و هنری از خود برجای گذاشته است.
اسامی شهدای رسانه سانحه C۱۳۰
علیرضا افشار از شبکه خبر، جواد فراهانی، محمود ایل بیگی از باشگاه خبرنگاران، رسول کاظمنژاد از روزنامه کیهان، صادق نیلی و علیرضا برادران نجار از خبرگزاری فارس، اسماعیل عمرانی، حسن قریب از ایسنا، کربلائی احمد از روزنامه همشهری، مسعود جان نثاری و امیر صحرائی از صدای جمهوری اسلامی ایران، داریوش شاهینی، محمود توران پشتی، مجید عسگری، ابراهیم بقائی، سید یحیی مهدوی از کارکنان واحد مرکزی خبر، محمدرضا شادروح، حمیدرضا خیرخواه، علیزاده، حسن نجفی، رمامی، تاجیک، سید هادی حسینی، جلیل حیدریزاده از گروه اجتماعی شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، بابک غیاثوند، میرزائی و فریسآبادی از مرکز مستندسازی معاونت سیما، نصراللهزاده، رحیمی، استوار سجاد اسعدی و غلامرضا بیات، حسین عرب احمدی، مهدی اناری، حسن حیدری، محمدرضا احمدی، حبیب اسدی، منصور محمودی، مهدی یونسی، حسین باباپورف حسین خسروآبادی، سپهدار مهاجری و مکی آبادی، خداعفو عبدیانی، سیدحسن شیرازی از عوامل فنی واحد سیار در این سانحه هوایی به فیض شهادت نائل شدند.
خبرنگاران برای قدم زدن در سرزمین زیبای آرمان ها و اطلاع رسانی همچون سیمرغ در آسمان ها آخرین خبر را با خون خود نوشتند و سوخته بال به سوی معبود پرکشیدند
اسامی شهدای رسانه و کارکنان ارتش
همچنین محمدعلی بخشی، ناوگان یکم علیرضا ارسطوئیان، ناوبان دوم مهدی صادقی، ناوگان دوم محمدباقر بابارشانی، مقصودی، روحالله احمدوند، ناو استوار وظیفه علی علیزاده، قمصری، علیرضا خدادادی، مهناو یکم حسین آزموده، ارمان نسب، ستوان بابایی، صفری، محمدیان، صوری، مهدی ابراهیمی، حسین مشکین، ناوسروان علیاصغر سلیمانی، ستوان یکم قاسم محمدی، محمدرضا سلیمانی، حجتالاسلام محدث، سرتیپ دوم عباس واعظی، خلبان کاپیتان بابک گوهری و کمک خلبان حسین جعفری از اعضای رسانهای و کارکنان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در این پرواز حضور داشتند که بر اثر سقوط هواپیما به شهادت رسیدند.
در حادثه سقوط هواپیمای سی ۱۳۰، ۱۲۸ نفر کشته و ۱۳۲ تن زخمی شدند که ۴۲ تن از فوت شدگان خبرنگاران، عکاسان و تصویربرداران رسانه های کشور بودند. درد و رنج ناشی از این حادثه و مرگ بزرگان عرصه خبر، رسانه و کارکنان رسانه ای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی سبب شد تا مجامع بین المللی این رخداد را بدترین حادثه سال لقب دهند.