ارتش عراق

بیت‌المقدس ۶ آخرین عملیات ایران در جبهه شمال

«بیت‌المقدس ۶»؛ آخرین عملیات ایران در جبهه شمال


بیت‌المقدس ۶ آخرین عملیات ایران در جبهه شمالبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات بیت‌المقدس ۶ در تاریخ ۲۶ اردیبهشت سال ۱۳۶۷ با رمز یا امیرالمؤمنین (ع) در جبهه شمالی و منطقه عمومی ماووت سلیمانیه با هدف تصرف ارتفاعات غرب ماووت به‌منظور خارج کردن عقبه خودی از دید دشمن آغاز شد و یک روز به طول انجامید.

ارتش عراق حملات گسترده‌ای را در ماه‌های پایانی جنگ با بازپس‌گیری فاو در ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ آغاز کرد. هم زمان با این حملات گسترده، حملات موشکی و هوایی خود را هم به مناطق مسکونی و زیرساخت‌های کشورمان شدت داد.

فرماندهان عالی‌رتبه سپاه که قبل از حملات گسترده ارتش عراق طی سال ۱۳۶۶ با تغییر در منطقه نبرد از جنوب به شمال عراق، ابتکار عمل و برتری نظامی را در دست داشتند و با اجرای عملیات‌های منظم و نامنظم، ارتش عراق را به انفعال کشیده بودند، با موج جدید حملات گسترده و با توجه به شرایط سیاسی و نظامی حاکم بر جنگ، پیش‌بینی کردند؛ وضعیت به نفع عراق تغییر نماید، بدین‌جهت تنها پس از چند روز از سقوط فاو، برای جلوگیری از شرایط نامطلوب سیاسی و نظامی، به‌سرعت اجرای عملیات بیت‌المقدس ۶ را در منطقه عمومی ماووت در دستور کار قرار دادند.

موقعیت جغرافیایی منطقه عملیات

استان سلیمانیه از استان‌های شمالی و کوهستانی عراق به شمار می‌آید. منطقه عمومی عملیات بیت‌المقدس ۶، در حدود ۱۵ کیلومتری شمال غرب شهر ماووت از استان سلیمانیه، روی ارتفاعات مهم شیخ محمد ۱، استروگ ۲ و آسوس ۳ در خاک عراق قرار داشت.

سابقه منطقه عملیاتی

استان‌های سلیمانیه و کرکوک در شمال عراق جزو اهداف مهم راهبرد نظامی ایران در سال‌های پایانی جنگ محسوب می‌شدند.

قوای نظامی ایران پس از تغییر منطقه جغرافیایی نبرد از جنوب به شمال عراق در سال ۱۳۶۶، عملیات نظامی را برای دستیابی به استان سلیمانیه از دو محور شمالی و جنوبی آغاز کردند.

منطقه عمومی ماووت، اولین هدف محور شمالی به شمار می‌رفت. قوای خودی برای تصرف و عبور از منطقه عملیاتی ماووت چندین عملیات را طی ۱۵ ماه، از آغاز سال ۱۳۶۶ طراحی و اجرا کرد که آخرین آن‌ها عملیات بیت‌المقدس ۶ بود.

دلایل انتخاب منطقه عملیات

قوای خودی با اجرای عملیات‌های نصر ۸ (۲۹ آبان ۱۳۶۶) و بیت‌المقدس ۲ (۲۵ دی‌ماه ۱۳۶۶) توانسته بودند بخش مهم ارتفاعات گرده رش، شاخ بالوسه، قمیش، شیخ محمد و استروگ در غرب رودخانه قلعه چولان را به تصرف درآورند و ارتباطات نیرو‌های اطلاعاتی و نامنظم را برای اجرای عملیات‌های نامنظم در عمق خاک عراق به‌ویژه مرکز استان (سلیمانیه) فراهم نمایند.

قوای عراقی در اوایل بهار (۱۳۶۷) با بهبود نسبی هوا و آب شدن برف‌ها در ارتفاعات، با پشتیبانی حملات وحشیانه شیمیایی و آتش شدید توپ‌ها، موفق شده بودند نیرو‌های زیادی را بر ارتفاعات هلی برن کنند و اندک نیروی خودی را که به‌صورت پایگاهی بر آن استقرار داشتند، وادار به عقب‌نشینی کنند.

قوای خودی با از دست دادن ارتفاعات مهم شیخ محمد، گسترش و توسعه دشمن را در منطقه عمومی ماووت-که طی چندین عملیات آزاد شده بود- تهدیدی جدی تلقی کردند و برای خنثی کردن اقدامات دشمن، منطقه عملیاتی ارتفاعات شیخ محمد را برای طراحی و اجرای عملیات بیت‌المقدس ۶ انتخاب کردند، چراکه موقعیت جغرافیایی شیخ محمد، آسوس، استروگ به‌گونه‌ای بود که ازآنجا بر تمامی مناطق غرب و شرق منطقه ماووت تسلط و امکان دید و تیر وجود داشت؛ لذا با استقرار کامل دشمن بر ارتفاعات، عقبه قوای خودی زیر دید و تیر کامل دشمن قرار می‌گرفت.

عوامل مؤثر در موفقیت عملیات

فرماندهان برخی از عوامل مهم در موفقیت عملیات بیت‌المقدس ۶ را چنین برمی‌شمارند:

رعایت اصل وحدت فرماندهی، به‌طوری‌که در این عملیات، فرماندهی قرارگاه نیروی زمینی و خاتم هیچ‌گونه دخالتی در اجرای عملیات نداشتند و سردار شهید «نورعلی شوشتری» به‌عنوان فرمانده قرارگاه نجف، به‌طور مستقیم عملیات را طراحی و اجرا کرد .
رعایت اصل غافلگیری؛ قوای خودی چند روز قبل از عملیات به‌منظور فریب دشم، به یگان‌های مستقر در منطقه شرق ماووت دستور داده بودند، ورود و خروج و نقل و انتقالات از منطقه ماووت انجام شود. یگان‌های رزم از جمله لشکر ۵ نصر، لشکر ۷ ولیعصر (عج)، تیپ ۴۸ فتح، لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)، لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) و لشکر ۳۲ انصار الحسین (ع)، با اجرای این دستور، توجه اصلی دشمن را به منطقه جنوب شرقی ماووت جلب کردند.

مضاف بر تحرکات قوای خودی در جنوب شرقی ماووت، رعایت پوشش و اختفا در طراحی عملیات و انتقال نیرو‌ها تا آغاز عملیات، کمک بزرگی به غافل‌گیری دشمن کرد. به‌طوری‌که اسرای عراقی در عملیات، در بازجویی‌ها دراین‌باره بیان می‌کردند: چهار روز پیش به ما گفته بودند ایرانی‌ها روز عید فطر قصد عملیات را دارند، اما به دلیل اینکه تحرکاتی را در منطقه مشاهده نمی‌کردیم، آماده‌باش را جدی نمی‌گرفتیم.

نقش فعال هوانیروز؛ خلبانان شجاع هوانیروز توانستند نیرو‌های پیاده را به لحاظ تدارکاتی و تسلیحاتی به‌خوبی پشتیبانی کنند. همچنین هلی برد نیرو‌های لشکر ۱۰ نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در موفقیت عملیات داشت.
تشخیص محور پاتک دشمن در منطقه عملیات و اجرای بسیار مناسب آتش توپ‌ها بر قوای دشمن.
توان بالای فرمانده گردان‌ها به‌ویژه فرمانده گردان‌های لشکر ۱۰ که در هدایت نیرو‌ها و تأمین اهداف بسیار خوب عمل کردند. ۲

منابع

{۱}اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبرد‌های زمینی)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم، ۱۳۹۹، صفحه ۱۰۱

{۲}فصلنامه نگین ایران، شماره ۴۰، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهار ۱۳۹۱، صفحات ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰، ۱۳۱

پاورقی

{۱}ارتفاعات شیخ محمد که بلندترین قله آن ۲۲۴۹ متر ارتفاع دارد، بلندترین ارتفاعات منطقه غربی ماووت محسوب می‌شود.

{۲}ارتفاعات استروگ به‌موازات ارتفاعات شیخ محمد، از شمال غرب به جنوب شرق امتداد دارد.

{۳}ارتفاعات آسوس به طول ۲۵ کیلومتر، از انتهای ارتفاعات استروگ آغاز می‌شود و تا شهر قلعه دیزه امتداد دارد.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

«بیت‌المقدس ۶»؛ آخرین عملیات ایران در جبهه شمال بیشتر بخوانید »

فرمان امام را از دل‌وجان پذیرا شوید

فرمان امام را از دل‌ و جان پذیرا شوید


فرمان امام را از دل‌وجان پذیرا شویدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس به نقل از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، با گذشت چند ماه از آغاز هجوم سراسری ارتش عراق به خاک ایران، دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که آن زمان از ارکان شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب می‌شد؛ بخشی به نام تاریخ جنگ تأسیس کرد و اقدام به جذب و آموزش افرادی برای تاریخ‌نگاری و ثبت وقایع جنگ کرد .

چندی بعد این افراد که راوی نامیده می‌شدند، به جبهه‌ها اعزام شدند. راویان به‌جای جنگیدن، می‌بایست با دفترچه و ضبط‌صوت و خودکار، فقط به تاریخ‌نگاری می‌پرداختند و از طریق مصاحبه به تکمیل اطلاعات جمع‌آوری‌شده مبادرت می‌ورزیدند، اگرچه که گاهی اوقات برخی از آنان طاقت نیاورده و قلم را زمین گذاشته و اسلحه به دست می‌گرفتند و نهایتاً به شهادت می‌رسیدند.

آن زمان به راویان، «سیاسی» می‌گفتند. پس از عملیات بدر، بخش تاریخ جنگ از دفتر سیاسی نمایندگی ولی فقیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مجزا شد و برای ادامه این مأموریت مهم، تشکیلاتی مستقل به نام مرکز «مطالعات و تحقیقات جنگ» در حوزه فرماندهی کل سپاه شکل گرفت.

از سال ۱۳۶۴ به بعد، حضور راویان مرکز در جنگ شکلی ثابت و دائمی یافت و راویان عضوی جدایی‌ناپذیر از سیستم فرماندهی جنگ شدند.

پس از هشت سال جنگ و دفاع از انقلاب اسلامی در جبهه‌های نبرد، راویان گنجینه ارزشمندی از دفاع مقدس را به یادگار گذاشتند.

مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ که به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تغییر نام داده بود، در طول جنگ توانسته بود در کوران حوادث، وقایع بی‌شمار صحنه‌های نبرد را ثبت و ضبط کند که بخش مهمی از آن را مدیون جان‌نثاری‌ها و ایثارگری‌های راویان خود می‌باشد که برخی از آنان در این راه مقدس شربت شهادت نوشیدند.

یکی از این شهدای راوی، شهید نادر صباغیان هاتف است که با توجه به سالروز شهادت این شهید بزرگوار، زندگی‌نامه ایشان را موردبررسی قرار می‌دهیم.

زندگی‌نامه شهید صباغیان

شهید نادر صباغیان هاتف در دهم شهریور ۱۳۴۲ در شهر تهران، در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. نادر به دلیل علاقه شدید به قرآن و مفاهیم آن، در نوجوانی عضو گروه پیش‌آهنگان قرآن در مسجد انصار‌الحسین (ع) محله پیروزی تهران شد و به یادگیری و انس با قرآن پرداخت.

پس از پیروزی انقلاب در مسجد محل، در تعلیم و تربیت جوانان محله اهتمام فراوان داشت. برگزاری کلاس‌های علمی-آموزشی، همچنین نظامی، از فعالیت‌های سیاسی او در مسجد محل بود.

در اوایل سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه درآمد و در همان ابتدای عضویتش، عازم جبهه غرب در منطقه گیلانغرب شد. پس از مدتی حضور در جبهه‌ها، بر اثر اصابت ترکش مجروح شد.

نادر صباغیان پس از بازگشت از مناطق عملیاتی، در اواسط سال ۱۳۶۰ به عضویت دفتر سیاسی سپاه درآمد و با تشکیل دفتر جنگ، از اولین راویان اعزامی به صحنه‌های نبرد بود.

صباغیان در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس به‌عنوان راوی در قرارگاه کربلا و تیپ عاشورا به ثبت و ضبط وقایع جنگ پرداخت که حاصل آن ۱۵۲ نوار صوتی و چهار دفترچه گزارش راوی است.

نادر صباغیان در تاریخ ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۶۱، ابتدای مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس، هنگام تردد از جاده اهواز – خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره دعوت حق را لبیک گفت و به شهادت رسید.

محل دفن ایشان قطعه ۲۶ بهشت‌زهرا (س) تهران است.

فرازی از وصیت‌نامه شهید

«شما امت حزب‌الله، از ولایت‌فقیه پشتیبانی کنید. به یاد آورید که در زمان طاغوت گرفتار چه وضعی بودیم. در شهر ما بویی از اسلام نبود. جوانان در ورطه‌های هولناک افتاده بودند. به مردم ظلم بسیاری می‌رفت. ولی اکنون به قدرت اسلام و به برکت خون شهدا و به برکت رهبری پیامبرگونه حضرت امام، از آن جهنم خلاص شدیم، بنابراین بر شماست که فرمانش را که فرمان خدا و پیامبر است، از دل‌وجان پذیرا شوید.»

انتهای پیام/ 221



منبع خبر

فرمان امام را از دل‌ و جان پذیرا شوید بیشتر بخوانید »

آغاز عملیات ارتش و حشد شعبی در اطراف کرکوک

آغاز عملیات ارتش و حشد شعبی در اطراف کرکوک



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حشد شعبی، نیروهای ارتش و حشد شعبی عملیات امنیتی در جنوب غربی کرکوک را آغاز کردند.

در بیانیه حشد شعبی آمده است نیروهای تیپ ۱۶ حشد شعبی و ارتش عراق عملیات امنیتی در جنوب غربی استان کرکوک را با هدف پیگرد بازماندگان گروه تروریستی داعش آغاز کردند.

در این بیانیه آمده است در این عملیات که روستای الرمله در ناحیه الملتقی را هم در برگرفت، مقادیری تجهزات و یک تونل حفر شده از سوی تروریستهای داعشی کشف شد.

منبع: تسنیم



منبع خبر

آغاز عملیات ارتش و حشد شعبی در اطراف کرکوک بیشتر بخوانید »

سرلشکر باقری: صیادشیرازی از پرچمداران وحدت و هم‌افزایی ارتش و سپاه بود

پیام تسلیت سرلشکر باقری برای همتای عراقی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پیامی به ژنرال سپهبد «عبدالامیر رشید یارالله» رئیس ستاد ارتش جمهوری عراق جان‌باختن و جراحت ده‌ها نفر از شهروندان عراقی و مدافعان سلامت در انفجار بیمارستان خطیب بغداد را تسلیت گفت.

پیام سرلشکر باقری بدین شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

جناب ژنرال سپهبد عبدالامیر رشید یارالله

رئیس محترم ستاد ارتش جمهوری عراق

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

خبر جان‌باختن و جراحت ده‌ها نفر از شهروندان عراقی و مدافعان سلامت در انفجار بیمارستان خطیب بغداد موجب تأسف و تالّم فراوان گردید.

اینجانب، این حادثه غم‌انگیز را به جنابعالی، نیروهای مسلح، بسیج مردمی (حشدالشعبی)، دولت و ملت مسلمان و غیور عراق تسلیت از نموده و ضمن ابراز همدردی عمیق با خانواده‌های داغدیده، از درگاه ایزد منان برای درگذشتگان این حادثه علو درجات و رحمت واسعه الهی و برای مجروحین شفای عاجل و برای خانواده‌های مکرم این عزیزان صبر و اجر مسئلت می‌کنم.

سرلشکر محمد باقری

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران

منبع: مهر



منبع خبر

پیام تسلیت سرلشکر باقری برای همتای عراقی بیشتر بخوانید »

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حسن از بچه‌های ساده و بی‌سر و صدای تبریزی بود اما در سرش فکرهای بزرگی بود. او از روزهای ابتدای جنگ به جبهه آمده بود و دیدن وضعیت تسلیحاتی رزمندگان ایرانی در مقابل ارتش بعث همواره او را در فکر فرو می‌برد که چطور می‌شود کاری کرد؟ روش جنگیدن تنها با اسلحه‌های انفرادی مثل ژ-۳ که برای صد سال پیش بود در چنین جنگی نمی‌توانست کاری از پیش ببرد.

تا اینکه عملیات ثامن‌الائمه (ع) انجام شد و طی حصر آبادان شکست. علاوه بر شکستن محاصره این شهر غنائمی به دست آمد که بسیار می‌توانست برای رزمندگان ما گره‌گشایی کند. یکی از این غنیمت ها آتش‌بار توپخانه ۱۵۵ م. م کششی بود در شمال آبادان بین دارخوین و پل مارد توسط دشمن مستقر شده بود. گرفتن چنین غنیمتی در دل افرادی مثل حسن که قدر توپ را در آن شرایط بهتر از هر کسی درک می‌کردند، نور امیدی روشن کرد. آنها بلافاصله قسمت‌های آسیب دیده این آتش‌بار توپخانه را تعمیر کردند و از غنایم به دست آمده علیه دشمن بعثی به کار گرفتند.

تازه شیرینی این اتفاق در دهان رزمندگان مزه کرده بود که درست سه ماه بعد در عملیات فتح بستان نیز مجدداً یک گردان توپخانه ۱۳۰ م. م و یک آتش‌بار ۱۰۵ م. م پرتغالی از ارتش عراق، از سوی رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان به غنیمت گرفته شد.

این دو اتفاق فرماندهان سپه را بر آن داشت تا واحد توپخانه سپاه را راه‌اندازی کرده و با به دست آوردن چنین غنایمی برنامه‌ریزی درست در جهت بهتر استفاده شدن آنها صورت گیرد. البته راه‌اندازی چنین واحدی کار آسانی نبود و باید کسانی انتخاب می‌شدند که از تبحر و تخصص خاصی بهره می‌بردند.

شهید حسن شفیع زاده(نفر اول از سمت راست تصویر) و شهید مهدی باکری در کنار چند رزمنده

در همان ایام بود که با پایان یافتن عملیات فتح المبین، علاوه بر پانزده هزار اسیر و سایر غنائم، ۱۶۵  عراده، انواع توپ‌های مدرن و دوربرد و متوسط به همراه همه تجهیزات لازم و توپکش و مهمات‌بر و … و حتی خدمه و متخصصان آن‌ها به دست رزمندگان اسلام به غنیمت گرفته شد. حالا توپ و توپچی و توپخانه دشمن یکجا به دست رزمندگان افتاده بود.

حسن طهرانی مقدم که از همان روزها استفاده از کوچکترین فرصت را از دست نمی‌داد با مشورت افرادی چون حسن شفیع‌زاده تصمیم گرفتند هر چه سریع‌تر واحد توپخانه را راه‌اندازی کنند. طهرانی مقدم می‌دانست حسن بهتر از خیلی‌های دیگر قدر چنین غنایمی را می‌داند زیرا از روزهای اول جنگ با یک خمپاره‌انداز و روزی سه گلوله سهمیه و در شرایط بسیار سخت و فشارهای دشمن در جبهه آبادان با عراقی‌ها جنگیده بود و می‌دانست توپخانه چه دُر گران‌بهایی محسوب می‌شود.

«حسن خاطره حضور در آبادان کنار شهید باکری را فراموش نکرده بود. آنجا که در جبهه فیاضیه، مهدی شده بود خمپاره‌انداز و او دیده‌بانی می‌کرد و گرا می‌داد. همان روزهایی که آبادان محاصره بود و روزی سه تا گلوله‌ خمپاره‌ صدوبیست هم بیشتر سهمیه نداشتند تا از مواضع خود دفاع کنند! برای همین به ناچار این قدر می‌رفتند جلو تا مطمئن شوند گلوله‌هایشان به هدف می‌خورد. در همان روزها بود یک بار شفیع‌زاده با بی‌سیم به مهدی گفته بوده یه هدف خوب دارم. گلوله بده اما مهدی گفته بود: سه تامون رو زدیم. سهمیه امروزمون تمومه!»

با دادن طرح تشکیل توپخانه، رحیم صفوی که فرمانده عملیات سپاه بود بلافاصله موافقت کرد و شهید طهرانی‌مقدم شد مأمور انجام آن. طهرانی مقدم حسن را صدا زد و ماجرا را با او درمیان گذاشت و آنها پا به پای هم دویدند تا این توپخانه تاسیس شود. وقتی خبر این اتفاق به گوش دشمن رسید، تجسم آنچه به گوششان خورده بود غیرقابل‌ تصور بود. نکته مهم‌تر اینکه ۹۰ درصد توپ‌های غنیمتی سالم و حتی بسیاری از آن‌ها آغشته به گریس کارخانه سازنده بودند.

سال ۶۲ وقتی به حسن طهرانی مقدم ماموریت داده شد تا یگان موشکی را در سپاه راه اندازی کند او حسن شفیع زاده را به فرماندهی توپاخنه سپاه منصوب کرد. همه این اقدامات مهم در حالی بود که کسی این جوانان را حتی به اسم نمی‌شناخت.

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد

شهید حسن شفیع زاده(نفر اول از سمت راست تصویر) در کنار شهید حسن طهرانی مقدم و سردار حاجی زاده

حسن کسی بود که به قول سردار حاجی زاده اگر قرار بود مسیری را دو ساعته برود با یک ماشین معمولی می‌آمد و ۴ ساعت طول می‌کشید تا برسد زیرا در راه هر بسیجی را که می‌دید سوار می‌کرد و می‌رساند بدون اینکه حتی یک نفر آنها بدانند کسی که رانندگی می‌کند فرمانده توپخانه سپاه است. حسن گمنامی و  بی سر و صدا کار کردن را دوست داشت.

سردار چارباغی از شاگردان حسن شفیع‌زاده که خود اکنون فرماندهی توپخانه سپاه را بر عهده دارد خاطره‌ای از تبحر فرمانده خود را اینگونه روایت می‌کند: «فرمانده وقت سپاه به او گفته بود که بسیجیان در دو سه روز اول عملیات باید پشت آتش توپخانه سنگر بگیرند چون ما آنجا خاکریز نداریم و باید با آتش توپخانه برایشان خاکریز ایجاد کنی تا بچه‌ها امن باشند تا بعد برویم و خاکریز بزنیم و شفیع‌زاده به خوبی این کار را کرد.

اینکه زیر دید آواکس آمریکا، ستون پنجم و هواپیمای دشمن این همه توپ را به منطقه ببری، طوری که دشمن متوجه نشود، هنر بزرگ شفیع‌زاده بود.

با لباس محلی، با تراکتور و نیسان و در قالب کارشناس سازمان آب برای شناسایی به منطق می‌رفتند و وقتی عملیات آغاز شد، مراکز مهندسی در حال ایجاد مواضع توپخانه بودند و توپ‌ها هم همزمان شروع به شلیک کردند و در کنار این، مقادیر زیادی از مهمات را بدون اینکه دشمن متوجه شود، به مناطق می‌بردند.»

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد

شهید حسن شفیع زاده(نفر اول از سمت چپ تصویر)

این‌ها همه در حالی بود که حسن شفیع‌زاده علی رغم اینکه پاسدار بود اما هیچ‌گاه لباس بسیجی را از تن در نمی‌آورد و هر کجا کار سخت‌تری بود، شفیع‌زاده جزو اولین کسانی بود که خود را می‌رساند و کارش که تمام می‌شد آرام بر می‌گشت.

حاج قاسم سلیمانی که خود یکی از اسطوره‌های بی بدیل دفاع مقدس و از پاسداران بلند مرتبه است، با افتخار به دوستی با شهید حسن شفیع‌زاده، خاطره‌ای از او یک ساعت پیش از شهادتش روایت می‌کند: «در مورد برخورد شهید شفیع‌ زاده با من در جلسات عرض کنم، من با شهید شفیع‌زاده خیلی رفیق بودم و رفاقتی که با شهید شفیع‌زاده داشتم از بچه‌های دیگر بیشتر بود، ما معمولاً در جلسات کنار هم می‌نشستیم و با هم دیگر بیشتر شوخی می‌کردیم.

یادم است، در کربلای ۱۰ به همراه برادر عزیزمان سردار اسدی رفته بودیم برای تثبیت خط. چون شب گذشته عملیات بود، رفتیم به بچه‌ها سر بزنیم، یکی از بچه‌های بسیجی موجی شده بود، به حالت تعرضی به ما گفت که اینجا شاخ بز هم پیدا نمی‌شود، با آقای اسدی آمدیم برای خودمان یک سناریو درست کردیم، رفتیم پیش آقای شمخانی بعد پیش آقای شفیع‌ زاده. بین رزمنده‌ها ما همیشه من باب شوخی چیزهایی داشتیم، ایشان هم منتظر این نکته‌ها بود و جواب می‌ داد، شروع کردم به صحبت و شوخی کردن.

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد

شهید حسن شفیع زاده در کنار شهید حسن طهرانی مقدم و سردار محمد باقری

تقریباً عملیات را در قالب یک فیلم آوردیم، وقتی که رسیدیم به موزیک، معمولاً در فیلم به ترتیب گفته می‌شود کارگردان چه کسی است، بازیگران و… بازیگران را خودمان معرفی کردیم، وقتی که رسیدیم به موزیک متن، گفتیم موزیک متن شفیع‌زاده. خدا رحمت کند، ۱۰ دقیقه حسن می‌خندید و می‌گفت بار دیگر بگو و شاید کمتر از یک ساعت قبل از شهادتش بود.

بعد ایشان از همان جا بلند شد و برای سر زدن به منطقه عملیاتی رفت پیش آقای محتاج که در ارتفاع قرارگاه تاکتیکی بود که همان جا توسط اصابت گلوله توپ به خودرویش شهید شد.»

سرانجام در ۸ اردیبهشت سال ۶۶ خودرو حسن شفیع‌زاده در منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ در شمال‌غرب (منطقه عمومی ماووت) مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید عزیز در گلزار شهدای تبریز به خاک سپرده شد.

منبع: فارس



منبع خبر

شوخی «حاج قاسم» با فرماندهی که یک ساعت بعد شهید شد بیشتر بخوانید »