قتل عام بی رحمانه عراقی ها در بزرگراه مرگ +فیلم
قتل عام بی رحمانه عراقی ها در بزرگراه مرگ +فیلم بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، همایش سراسری مدیران بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس امروز با حضور سرلشکر باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، سردار اشتری فرمانده نیروی انتظامی، حجتالاسلام مصلحی، سردار کارگر رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و جمعی از مسئولان لشکری صبح امروز در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد.
سرلشکر محمد باقری از سخنرانان این مراسم بود که ضمن تسلیت به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله، بیان داشت: امیدواریم بتوانیم منشور و مسیر آن بزرگوار را ادامه دهیم.
وی ضمن پاسداشت شهدای امنیت، به ویژه شهید گرانقدر حاج قاسم سلیمانی که از فرماندهان ارزشمند و سختکوش دفاع مقدس بودند و مشی دفاع را تا لحظه شهادت ادامه دادند و سلاح را لحظهای به زمین گذاشتند و مکتب سلیمانی را که ادامه مکتب دفاع مقدس هست را به یادگار گذاشتند که باید به درستی استخراج شود.
بیشتر بخوانید:
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: انتخاب اهداف رزمایش پیامبر اعظم (ص) ۱۵ در عمق ۱۸۰۰ کیلومتری اقیانوس هند معنادار است
سردار باقری بیان داشت: در ایام عملیات کربلای ۵ به سر میبریم. عملیات کربلای ۵ که با فاصله خیلی کوتاه از عملیات کربلای ۴ آغاز شد، بسیار مهم بود و بیش از سه ماه فعالیت شبانه روزی این نبرد طول کشید و با کربلای ۸ در فروردین سال ۶۶ خاتمه پیدا کرد که پاتکهای کربلای ۸ هم تا آخر فروردین طول کشید و چیزی حدود ۱۰۰ روز جنگی جانانه انجام شد.
رییس ستاد کل نیروهای مسلح بیان داشت: انواع عملیاتهای سال ۶۵ باعث شد، این مقطع به سال عملیاتهای آفندی دفاع مقدس تبدیل شود که هم ارتش عراق و انهدام بینظیری در آن سال متحمل شد و اما بیشترین شهید را در دفاع مقدس در این سال تقدیم کردیم.
وی افزود: آثار بسیار بالایی در این عملیات نهفته است و باید بگویم عملیات کربلای ۴ هم عملیات ارزشمندی و فوق العاده سنگینی در آن عملیات به انجام رسید تجربه عملیات والفجر ۸ را داشتیم و جزر و مد رودخانه اروند را تجربه کرده بودیم باید از آن کنم برآیند حرکت آب در این عملیات خیلی پیچیده تر از منطقه عملیاتی انتهای اروند رود بود که دشمن با بستن نهرهای فرعی اروند کار را سختتر کرده بود و بالاخره توانست ادامه عملیات را متوقف کند.
رییس ستاد کل نیروهای مسلح بیان داشت: عملیات کربلای ۴ به عنوان یک عملیات نسبتاً ناموفق در تاریخ باقی ماند و من باید تاکید کنم قرار نیست ما صرفاً عملیات به ظاهر موفق را تبلیغ کنیم و به نمایش بگذاریم. در آن عملیات ناموفق هم اسرار فراوانی وجود دارد که با درس گرفتن از آن عملیات موفق بعدی میتواند اتفاق بیفتد.
وی ادامه داد: اگر از عملیات کربلای ۴ درس نمیگرفتیم عملیات موفق کربلایی ۵ اتفاق نمیافتاد. قرار نیست بخشی از جنگ را ندیده بگیریم و آن را کنار بگذاریم، صحنههایی که به ظاهر موفق بودیم و صحنههایی که به ظاهر ناموفق بودیم هر دو قابل تشریح است.
باقری افزود: نیروهای ما بعد از عملیات کربلای ۴ به فاصله دو هفته توانستند عملیات کربلای ۵ را اجرا کنند. عملیاتی که بسیار موفق بود؛ به این معنا که در انهدام ارتش عراق تقریباً سابقه ندارد و ارتش عراق حقیقتاً اگر عملیات ادامه پیدا میکرد، در اوایل سال ۶۶ جنگ با پیروزی قاطع جمهوری اسلامی خاتمه پیدا میکرد، اما ما به لحاظ امکانات دچار نقصان شدیم و نتوانستیم بیشتر آن را ادامه دهیم.
وی گفت: بعد از کربلای ۵، جهان به نتیجه رسید که اگر جنگ ادامه پیدا کند، مجبور به تحمل و پذیرش شکست هستند و آن گاه جمهوری اسلامی قابل کنترل نخواهد بود، لذا قطعنامه ۵۹۸ را پیشنهاد کردند که نسبت به قطعنامههای پیشین تغییر اساسی و ماهوی کامل دارد و امتیازات قابل توجهی به جمهوری اسلامی داده شد.
رییس ستاد کل نیروهای مسلح بیان داشت: موضوع این جلسه، مسئله دفاع مقدس است. هر چه ما به آن واقعه با این فاصله زمانی نگاه میکنیم و حرفهای امامین انقلاب اسلامی را مرور میکنیم، نکات جدیدتری میآموزیم. خواندن مداوم آن نکات شاید تکرار باشد اما باید دائم مرور کنیم.
وی ادامه داد:در فرمایشات امام و مقام معظم رهبری که مرور کنید، تعابیری از این دست فراوان است که دفاع مقدس و صدور مفاهیم بلند آن اتفاق افتاده است. فهم ضرورت اتکای به خود در کشور به ظاهر جهان سومی را شاهد هستیم، نهادینه شدن فرهنگ ایثار در ملت ایران برای همه نسلها، معرفی الگوی استعمار ستیزی در جهان و اگر امروز مردم یمن با دست خالی مقابل استکبار میایستند، برگرفته از همین الگو است.
باقری اظهار داشت: موشکی که امروز با این صلابت با برد هزارها کیلومتر به صورت نقطه ای و انبوه، اهدافش را هدف میگیرد از نتیجه دفاع مقدس است. یاد شهید طهرانی مقدم و دیگر شهدای این عرصه گرامی باد.
باقری گفت: حضور مدافعان حرم و سر و دست شکستن برای اعزام از اثرات همین دفاع مقدس است. جنگ با همه خساراتی که داشت از الطاف خفیه الهی بود.
وی افزود: ما درس هوشیاری و ولایتمداری را از دفاع مقدس گرفتیم. درک ارزش تبعیت از ولایت فقیه فرا گرفتیم. درس اخلاص و روحیه بخشی. اینکه روحیه ما در سختیها شکسته نشود. بن بست در این مسیر وجود ندارد و بارها و بارها مددهای خداوند را دیدیم.
رییس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: ما با پدیده بی نظیری به نام دفاع مقدس مواجه هستیم. بنیاد حفظ آثار، مسئولیت سنگین پرداختن به این گنج را دارد؛ چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت. اگر کسی در مورد دفاع مقدس کار میکند، اما منشش با دفاع مقدس فرق دارد هیچ برکتی نخواهد داشت.
وی افزود: بنیاد حفظ آثار همواره رو به رشد بوده و در مقابل مطالبه حضرت آقا مبنی بر افزایش ۱۰۰ درصدی در تولید محتوا، فعالیتهای چشمگیری داشته است، اما همچنان عزیزان باید نویسندگان دلسوز را جذب کنند.
باقری گفت: اگر میخواهیم تحریم را خنثی کنیم، راهش قوی شدن ملت ایران در همه ابعاد است و باید مشخص و بابرنامه عمل کنیم. کسی اگر فکر میکند آمریکا و اسرائیل و دشمنان این ملت مسیرشان تغییر میکند کاملاً بیهوده و خطا فکر میکند و اگر هم خدای نکرده این را میدانند و دوباره روش نامناسبی را برای فریب خوردن مجدد در پیش میگیرند که هیهات. حتی اگر نادانسته فکر میکنند باید بدانند دشمن تغییرپذیر نیست. اینکه سر یک میز بنشینند یک فنجان قهوه ای در دست بگیرند و لبخندی به هم بزنند چیزی عوض نخواهد شد.
وی ادامه داد: ما در نیروهای مسلح تا وقتی به دفاع از کشور خللی ایجاد نشود به سایر بخشهای کشور هم کمک میکنیم ولی حق نداریم آنقدر در حوزههای دیگر ورود کنیم که وظیفه اصلی ما که دفاع است، لطمه ببیند.
رییس ستاد کل نیروهای مسلح بیان داشت: وقتی فرمانده کل قوا تصمیم گرفت نیروهای مسلح در اوج آمادگی باشد، رزمایشهایی در ۲۰ روز انجام شد که البته میتوانستیم در سه روز هم این رزمایشها را انجام دهیم اما برای انعکاس بیشتر به مردم عزیزمان و آسوده کردن خیالشان ۲۰ روزه شد.
وی ادامه داد: آنها که میخواستند جمهوری اسلامی ۴۰ سالگی انقلاب خود را نبیند ساختمان کنگرهشان تحت تصرف قرار گرفته است. مسئولانش گفتند جلوی چشم دنیا آبروی ما دارد میرود. برای برگزاری مراسم تحلیف رییس جمهور جدیدش نیروهای نظامی آمریکا در جامعه آمادهباش است.
باقری اظهار داشت: ما امروز در قله هستیم و دشمنان ما رو به زوال و حضیضاند. البته مسئولانی که برای امور اجرایی به میدان میآیند خود گذشته درخشان ملت ایران را مرور کنند. این همه آدم برای کاندیداتوری میآیند و دست و پا میزنند، کارشان واقعا تعجب آور است.
کسانی که میگفتند جمهوری اسلامی ۴۰ سالگیاش را نمیبیند، کنگرهشان در تصرف است بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۱۹ دیماه سال ۱۳۶۵ عملیاتی آغاز شد که چشم امید برخی از مسئولان جنگ به نتیجه آن بود. نتیجهای که اگر به پیروزی ختم میشد میتوانست مقدمه تصمیمگیری برای پایان جنگ باشد.
عملیات کربلای ۵ که در منطقه شلمچه آغاز شد، موفقیت چشمگیری در همان آغاز عملیات پیدا کرد، عراق که پس از عملیات کربلای ۴ فکر میکرد ایران به دلیل نتیجهای که به دست آورده است، فعلاً دست به عملیاتی نمیزند برای همین با انجام این حمله به شدت غافلگیر شد و همین غافلگیری موجب شد، ارتش بعث عراق متحمل شکست سنگین شود.
اما اگر چه روزهای اول عملیات کربلای ۵ با پیشروی قوای اسلام همراه بود، لشکرهای عمل کننده با سختیها و مشکلات نفس گیری مواجه شدند. به همین علت نقش ارتش جمهوری اسلامی که قرار بود در منطقه سومار وارد عمل شود و از حجم آتشها در جنوب بکاهد بسیار مهم بود.
در راستای حمله ارتشیها، چهار روز پس از آغاز عملیات کربلای ۵، عملیات دیگری به نام کربلای ۶ در منطقه سومار آغاز شد. هدف اصلی از این حمله، همانطور که اشاره شد جلوگیری از پیشروی نیروهای عراقی در منطقه جنوب بود تا بدین وسیله، به رزمندگانی که در حال انجام عملیات کربلای ۵ هستند، کمک شود. کربلای ۶ در واقع عملیاتی کوچک در دل یک عملیات بزرگ بود.
بعد از عملیات بدر در زمستان سال ۱۳۶۳ تصمیم گرفته شده بود، عملیاتهای مختلف یا توسط نیروهای سپاه انجام شود یا ارتش زیرا تجربهای که پیش از آن به دست آمده بود و این دو نیرو توأمان وارد حمله میشدند، تجربه موفقی به نظر نمیآمد. به همین علت بود که سپاه و ارتش در دو منطقه مجزا دست به حمله زدند.
از آنجا که پیشبینی میشد پیشروی رزمندگان بسیج و سپاه به سوی بصره، به علت استراتژیک بودن این پیروزی، با واکنش شدید ارتش عراق مواجه شود، محسن رضایی فرمانده کل سپاه از هنگام شروع این عملیات در تماسهای تلفنی خود با هاشمی رفسنجانی که در اهواز مستقر بود، بارها خواست تا عملیات ارتش در منطقه سومار هر چه سریعتر انجام شود. اما با وجود اینکه سنگینترین درگیریها در منطقه شلمچه در حال انجام بود و نیروهای بسیج و سپاه مقاومت شدیدی میکردند، عملیات ارتش دو روز به تأخیر افتاد. هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطرات روز ۲۰ دی سال ۶۵ خود آورده است: «با سرهنگ جمالی جانشین فرمانده نیروی زمینی برای ساعت (س) روز عملیات ارتش مذاکره کردیم سه روز مهلت خواست، با مهلت دو روزه موافقت و ابلاغ گردید. بعضیها معتقدند آنها میخواهند با تغییر یا از حمله معاف شوند، و یا در صورت تداوم پیروزی کامل عمل جراحی جبهه مقابل آنها خلوت شود.»
هاشمی رفسنجانی نیز در قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در ارتفاعات مشترک در منطقه عملیاتی حضور یافته بود. لشکرهای پیاده ۲۱ حمزه، ۷۷ خراسان، ۸۴ خرم آباد و لشکر زرهی ۸۸ زاهدان در منطقه حدفاصل رودخانه کنگاکوش تا ارتفاع ۴۰۲ که در حوزه استحفاظی استفاده دائم عراق بود به صورت تک جلسهای وارد عمل شدند و با تصرف ارتفاعات مهم منطقه عمومی سومار پیش رفتند.
تحلیلگران رادیو اسرائیل و رادیو بیبیسی احتمال سقوط بصره را میدادند و در برنامههای خود پیامدهای آن را بررسی میکردند. رادیو اسرائیل در یکی از این برنامههای خود با اشاره به سرنوشتساز خواندن سال جاری توسط مقامات ایران، گفت: معلوم نیست عملیات کربلای ۵ حمله نهایی یا به قول سران تهران هجوم سرنوشتساز باشد.
رادیو بیبیسی در همان ایام در برنامهای اعلام کرد: اگر بصره به تصرف نیروهای ایران در آید این مهمترین تحول جنگ از زمان آغاز آن خواهد بود. برخی ناظران عقیده دارند چنین واقعهای ممکن است باعث شود ارتش عراق روحیه خود را کاملا از دست بدهد. آنها میگویند فتح بصره همچنین ممکن است موجب اقدامی برای سرنگونی صدام حسین شود، به این امید که شاید به این وسیله بالاخره بتوان جنگ را پایان داد. در حالی که برخی ناظران میگویند حتی اگر بصره سقوط کند ممکن است این واقعه باعث افزایش حمایتهای کشورهای دیگر از عراق شود زیرا بیم از پیروزی قاطع ایران در جنگ ظاهرا عاملی است که قدرتهای غربی، شوروی و کشورهای عربی محافظه کار را با هم متحد میکند.
عراق که از پیشروی ایرانیها به شدت ترسیده بود، دست به بمباران هوایی در شهرهای مختلف غرب، از جمله باختران و بروجرد زد. اما وضعیت به گونهای شده بود که صدام حسین سردرگم شده و کارهای متناقضی انجام میداد. او از یک طرف به ورود نیروهای ایران به سرزمین عراق برای آزادی عراق اعتراف و اقرار میکرد و از طرف دیگر پشت سر هم شروع به مدال دادن به فرماندهانش کرده بود. همان مدالهایی که بعد از آزادی خرمشهر یا به تعبیر خودشان عقبنشینی پیروزمندانه، به فرماندهانش داد.
تصویری از کودکان دبستان استثنائی فیاضبخش و مدرسه راهنمایی امام حسین (ع) بروجرد که به عنوان عکس سال انتخاب شد و خبرنگار یونانی زیر آن نوشت: این کودکان قبل از آنکه بتوانند چشم باز کنند، شراب مرگ را نوشیدند.
دبیرکل سازمان ملل که وضعیت را علیه عراق میدید و ایران را در شرف پیروزی، بیش از پیش فعال شد و خواستار راه حل برای جلوگیری از جنگ ایران و عراق شد. سازمان ملل پیشنهاد کرد شورای امنیت به منظور دست یافتن به راه حلی برای جنگ ایران و عراق در سطح وزیران خارجه کشورهای عضو این شورا، تشکیل جلسه دهد.
خاویار پرز دکوئیار پیشنهاد کرد: کار بزرگ باید انجام شود در غیر این صورت ما میتوانیم باز هم همچنان شاهد کشتاری واقعی در خاورمیانه با امکان گسترش این جنگ باشیم. با تشدید فعلی این جنگ آنچه مورد نیاز است جلسه مغزها! در بالاترین سطح سیاسی توسط ۱۵ دولت عضو شورای امنیت از جمله آمریکا و شوروی است.
حرکت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در عملیات کربلای ۶ در ساعات پایانی روز ۲۳ دی آغاز شد و توانست به برخی اهداف خود دست پیدا کند اما اهداف اصلی همچنان ناکام ماند.
هاشمی رفسنجانی در یادداشت خود پیرامون این اتفاق، آورده است: «نزدیک صبح از نتیجه عملیات اطلاعات گرفتم، گفتند در دو محور راست و چپ موفق بودند ولی در دو محور اصلی عملیات، پیشرفتی نداشتند. آقای روحانی رئیس ستاد قرارگاه خاتمالانبیا، صبح از قرارگاه جلو آمد و شرح کار را داد … به ادامه کار خوشبین نیست … عصر فرماندهان ارتش آمدند جمعبندی عملیات را گفتند. قرار شد عملیات را ادامه دهند. نیاز به کمپرسی داشتند. به آقای فروزنده فرمانده قرارگاه مهندسی رزمی خاتمالانبیا گفتم تامین کنند. با اتومبیل به سوی تهران حرکت کردیم.»
در واقع این حمله، یعنی عملیات کربلای ۶ نتوانست پشتیبانی موردنظر از عملیات کربلای ۵ را انجام دهد و علی رغم به دست آوردن فتوحاتی، به نوعی به پیروزی هم دست نیافت. اما این موضوع نتوانست خللی در فتح بزرگ عملیات کربلای ۵ ایجاد کند و قوای اسلام را در پیشروی خود، علی رغم نبرد نفسگیری که در حال انجام بود، متوقف کند.
عملیاتی که پایان جنگ را کلید زد بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شبکه خبری العهد مستندی را درباره شهادت فرماندهان مقاومت شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس به نام «الرحله الاخیره» (آخرین سفر) پخش کرد.
در این مستند گزارشگر به جزئیات شرایط منطقه اشاره کرد و گفت: از شرق افغانستان تا غرب شام (سوریه) و از شمال کشورهای خلیج (فارس) تا جنوب یمن و از منطقه خاورمیانه تا قاره آمریکای جنوبی و شمالی فرماندهان شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس جبهههای محور مقاومت را تاسیس و ساماندهی میکردند و بر اجرای عملیات نظامی نظارت داشتند که اهداف و توطئههای شیطان بزرگ را با شکست مواجه میکند و هر منطقهای که جای پای آمریکا در آن دیده میشود تهدید میکند. از سوریه گرفته تا بغداد و یمن و سایر کشورها، فعالیتهای این دو مرد بزرگ به دور از چشم دولتهای آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی نبود. دولت آمریکا از ترس هرگونه درگیری نظامی لیستی را تهیه کرد و آن را لیست سیاه نامید. در این فهرست هر کس که از دستورات دولت آمریکا سرپیچی کند قرار داده میشود. شهید ابومهدی المهندس و شهید قاسم سلیمانی را که در لیست سیاه قرار گرفته بودند پس از مدتی به عنوان اشخاصی که مهمترین افراد تحت تعقیب قرار دارند معرفی شدند. دولت آمریکا این دو شهید را تروریست نامید. در مرحله اشغال عراق توسط آمریکا، واشنگتن تلاش کرد عملیات تروری را ضد این دو مرد بزرگ به اجرا درآورد، اما با شکست مواجه شد.
سالها گذشت تا اینکه سال ۲۰۲۰ فرا رسید. این سال روزهای نحس و ریختن خون این شهید را شاهد بود. در نزدیکی فرودگاه بغداد عملیات تروریستی انجام شد و دستان پاک این شهدا بریده شد و بدنهای این دو مجاهد قطعه قطعه شدند. تاکنون تحقیقات درباره اطلاعات درزیافته و در نهایت ترور آنها ادامه دارد در آینده کسانی که در این عملیات تروریستی دخالت داشتند مشخص خواهند شد.
تیم خبری شبکه العهد بر این اساس مستندی را تهیه و تنظیم کرده است تا گزارشی درباره این تحقیقات تهیه کند.
احمد الاسدی رئیس فراکسیون السند در پارلمان عراق در این زمینه گفت: حاج ابومهدی المهندس در لیست سیاه آمریکا بود و از دهه هشتاد قرن گذشته در فهرست شخصیتهای تحت تعقیب قرار داشت. وی در آن زمان متهم شد که عملیات انفجار سفارت آمریکا در کویت و برخی عملیات دیگر در کویت را به اجرا درآورده بود. از اواسط دهه هشتاد جایزهای به ارزش ۵ یا ۱۰ میلیون دلار برای کسی که اطلاعاتی که به بازداشت یا قتل شهید ابومهدی المهندس منجر شود تعیین شده بود.
نوری المالکی نخست وزیر اسبق عراق نیز گفت: نه تنها شهید ابومهدی المهندس در راس کسانی که میخواستند هدف قرار بدهند قرار داشت بلکه به این شهید به عنوان یک چالش نگاه میکردند و مسئولیت حملاتی که به سفارتهای آمریکا در کویت یا لبنان اتفاق افتاد به عهده وی میدانستند آنها وی را در لیست سیاه قرار دادند و منتظر ورود وی به عراق بودند. ما اصرار داشتیم که ورود ابومهدی المهندس به عراق به دور از چشمان آمریکایی باشد، زیرا نیروهای آمریکا حاضر بودند و امنیت در دست آنها بود او زمانی که نظامیان آمریکایی امنیت را در دست داشتند وارد عراق نشد.
امیر عبداللهیان نماینده شهید سلیمانی در وزارت امور خارجه ایران نیز در این زمینه گفت: پس از اینکه عراق به اشغال آمریکا درآمد جمهوری اسلامی ایران از دوستان خود در طرح ساخت دولت جدید در عراق حمایت کرد. تعداد زیادی از شیعیان و کردهایی که مخالف رژیم بعث عراق بودند در زمان نظام صدام جنایتکار در ایران اقامت داشتند این اشخاص به ویژه در زمان مبارزه با تروریسم از ما کمک خواستند. در این دوره شهید قاسم سلیمانی در معرض توطئههای زیادی برای ترور قرار گرفت. توطئههایی که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و دیگر کشورهای خارجی ایجاد کرده بودند. این توطئهها رسوا و خنثی شد این بدان معناست که آمریکاییها چندین بار تلاش کردند شهید سلیمانی و دیگر شخصیتهای انقلابی عراق را ترور کنند این در حالی است که وی در خاک عراق با دعوت رسمی دولت این کشور فعالیت میکرد.
گزارشگر العهد در ادامه گزارش گفت: اشغال عراق توسط آمریکا در منطقه، پرهیاهو بود، زیرا بزرگترین اقتصادهای کشورهای خاورمیانه سقوط میکرد. سقوط نظام عراق به ایجاد گروههای تروریستی منجر شد آخرین گروه تروریستی، داعش بود. داعش توطئهای بود که دولت وقت آمریکا به ریاست جمهوری باراک اوباما برای تقسیم عراق و سوریه و از بین بردن محور مقاومت ایجاد کرده بود. چرا که محور مقاومت برنامهها و اهداف شیطان بزرگ را در منطقه خاورمیانه به چالش میکشید. ایران اولین کشوری بود که متعهد شد کمکهای لازم را به عراق ارائه دهد. در اوایل ژوئن سال ۲۰۱۴ یعنی پس از حمله گروههای تروریستی به شمال عراق شهید قاسم سلیمانی و همرزم وی شهید ابومهدی المهندس نقش بسیار مهمی را در رویارویی با خطر تروریسم ایفا کردند.
در حالی جنگ ضد گروههای تروریستی آغاز شد که نیروهای امنیتی و ارتش عراق و یگان مبارزه با تروریسم و نیروهای پیشمرگ در برابر تروریستها قرار گرفته بودند. در این زمان بود که فتوای جهاد توسط آیت الله سید علی سیستانی مرجع عالیقدر شیعیان عراق صادر شد تا مرهمی بر زخمهایی باشد که ورود داعش به عراق در پیکر عراق ایجاد کرده بود.
در نتیجه این فتوا اتاق فرماندهی مهمی در عراق تشکیل شد که شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس را نیز شامل میشد نوری المالکی نخست وزیر اسبق نیز در این فرماندهی شرکت داشت.
نوری المالکی در بخش دیگری از اظهارات خود افزود: در حقیقت چالشهای ما در عراق همان چالشهای ایران بود و اگر عراق سقوط میکرد ایران در تنگنای شدید قرار میگرفت بنابراین موضع جمهوری اسلامی ایران در حمایت و تایید ما اولا دفاع از ایران و دفاع از واقعیت اسلام و عراق و دفاع از منطقه بود. اگر عراق در آن زمان سقوط میکرد سرتاسر منطقه سرنگون میشد لبنان، سوریه، اردن و هیچ کشور دیگری باقی نمیماند و به دست تروریسم و افراط گرایان سقوط میکرد؛ تروریسمی که از حمایتهای منطقهای و بین المللی برخوردار بود. از اینرو اقدام سریع جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت و فرماندهی آن به دست حاج قاسم سلیمانی و معاون و پشتیبانش حاج ابومهدی المهندس بود که خداوند آنها را بیامرزد. من شاید اولین بار این مطلب را میگویم که من و این دو فرمانده، فرماندهی مهمی را در عملیات و رویارویی با چالشها تشکیل میدادیم. همواره در منزل من دور هم، نشست داشتیم و نقشهها و گزارشهای جبهههای نبرد و نیازهای مورد نظر را بررسی میکردیم و سلاح را به طور مستقیم از ایران خریداری میکردیم. ما سلاح نیاز داشتیم و میخواستیم از برخی کشورها سلاح بخریم، اما این کشورها شش ماه بعد یا یک سال بعد سلاح به ما میدادند این در حالی است که ایران سلاح خود را از انبارهای خود به ما میدادند. اگر امروز توافق میکردیم که سلاح خریداری کنیم روز بعد سلاح به دستمان میرسید؛ و صادقانه میگویم که این مسائل بود که عراق را نجات داد.
گزارشگر افزود: ابومهدی المهندس فرماندهی بسیج مردمی عراق را در دست گرفت پس از آن جانشین رئیس بسیج مردمی شد المهندس در زمان تحولات پیچیده نامهای طولانی به آیت الله سید علی سیستانی فرستاد و در آن نقش الحشد الشعبی را شرح داد و اهمال دولت را که نیروهای بسیج مردمی عراق از آن رنج میبردند به اطلاع این مرجع عالیقدر رساند.
احمد الاسدی همچنین گفت: به یاد داریم یکی از نامهها را با هم از شب تا صبح نوشتیم که سه صفحه بود که دست نوشته حاج ابومهدی المهندس بود و من آن را به نجف اشرف بردم و به یکی از برادران دادم تا ایشان به دست آیت الله سیستانی برساند.
در این نامه ابومهدی المهندس فشارهای زیادی که بسیج مردمی عراق از سوی دولت متحمل میشد به ویژه درباره سلاح و تجهیزات همچنین اعزام نیروها به میدانهای نبرد بدون حمایت دولت و اینکه برخلاف اعزام سایر نیروهای مسلح به جنگ است، شرح داده بود. آنچه در این نامه به وضوح دیده میشد بیعت مطلق و اطاعت از مرجعیت دینی بود. من به یاد دارم برخی از این عبارتها مثلا «همه ما سراپا گوشیم تا هر آنچه مرجعیت دستور دهد به اجرا درآوریم» در این نامه بود.
گزارشگر افزود: همه این تحولات و وظایف ابومهدی المهندس باعث نشد که واشنگتن از قصد ترور وی عقب نشینی کند.
یکی از خبرنگاران، از هیدر نویرت سخنگوی وزات امور خارجه آمریکا پرسید: وزارت دارایی آمریکا ابومهدی المهندس موسس گردانهای تروریست حزب الله در عراق را بر اساس گزارش ۲۰۰۹ در لیست تروریستی قرار داد. قرار دادن وی در لیست تروریستی پس از حملاتی است که مرکز سازماندهی نیروهای عراقی در کرکوک را هدف قرار داد آیا درباره این گزارش نظری دارید؟ وی پاسخ داد: من میدانستم که او تروریست نامیده شده است، اما نمیتوانم این گزارش را تاکید کنم امیدواریم تلاشهای وی با شکست مواجه شود.
خبرنگار بار دیگر پرسید: او هم اکنون عضو بسیج مردمی عراق است و از نظر فنی با دولت عراق در ارتباط است. وی پاسخ داد: دولت عراق باید تدابیری را ضد ابومهدی المهندس اتخاذ نماید، زیرا او تروریست است.
گزارشگر العهد ادامه داد: در مرزهای شرقی خاک عراق، تهران سلاح و مشاوران خود را به عراق ارسال کرد و اقدامات فرماندهان عراقی نیز در پایان درگیری سهم داشت. این مسائل با درخواست رسمی دولت عراق بود، اما در این تحولات شخصی که معاون شهید سلیمانی بود حسین پورجعفری بود؛ او در سال ۱۹۶۷ میلادی در شهر کرمان جنوب شرق ایران به دنیا آمد. پور جعفری در سالهای متمادی در کنار شهید سلیمانی بود حتی برخیها وی را به جعبه سیاه ژنرال ایرانی نامیدند.
محمد علی فرزند شهید حسین پورجعفری نیز در مصاحبه با العهد گفت: روابط پدرم با حاج قاسم همانند دو برادر یا دو دوست شفیق بود و من نمیتوانم این روابط را توصیف کنم. هر کدام از آنها رازهای دیگری را در سینه نگه میداشت. همواره با هم به محیط کار خود میرفتند وقتی که پس از یک روز تلاش سخت در کنار هم مینشستند حاج قاسم به پدرم میگفت از تو میخواهم که دعا کنید تا شهید بشوم.
گزارشگر افزود: پورجعفری، شهید قاسم سلیمانی را در بسیاری از عملیاتها همراهی میکرد و در اواسط سال ۲۰۱۶ در عملیات آزادسازی مناطق صلاح الدین و مرزهای کردستان شهید سلیمانی و تیم مشورتی وی تنها در یک روز در معرض چهار طرح ترور قرار گرفتند. تیم خبری شبکه العهد توانست اطلاعات کاملی را از حوادث این ترورها در مصاحبهای با محمد رضا حسینی، شاهد این عملیات ترور به دست آورد.
محمد رضا حسینی همرزم شهید سلیمانی گفت: یکی از روزها شهید پورجعفری به من گفت در یک منطقه کردی در کردستان عراق حضور داشتند و ما در عملیات شناسایی بودیم چهار بار هدف ترور قرار گرفتیم. اولین عملیات ترور زمانی بود که حاج قاسم سلیمانی در یکی از منازل خالی کُردی وارد شد تا صبحانه تناول کند. پس از آن همه وارد شدند. برای شناسایی وارد منطقه شدیم بر فراز بام رفتیم، اما حاج قاسم دوربینی را در دست گرفت تا منطقه را ببیند من یک قطعه سیمانی دیدم تا بر تاقچه بگذارم و دیواری بسازم تا حاج قاسم پشت آن سنگر بگیرد و از آنجا منطقه را ببیند و در معرض شلیک تک تیراندازها قرار نگیرد وقتی این قطعه سیمانی را گذاشتم تک تیرانداز شلیک کرد به طوری که گلوله به قطعه سیمانی اصابت کرد و قطعه سیمانی خرد شد و بخشهایی از آن به سر من و حاج قاسم ریخت.
عملیات دوم تروریستی زمانی بود که به بام ساختمان دیگری رفتیم تا شناسایی کنیم. از حاج قاسم خواستم در کنار دیوار راه برود تا از آنجا منطقه را شناسایی کند از طریق دستگاه بی سیم از ما پرسیدند شما کجا هستید یکی از برادران گفت: بر فراز بام یک منزل که دو تانکر آب دارد تک تیرانداز شلیک کرد گلوله از کنار گوش حاج قاسم رد شد و به دیوار سیمانی برخورد کرد. حاج قاسم به من دستور داد پایین بروم به دنبال سرویسهای بهداشتی باشم تا وضو بگیرد پایین آمدم دیدم سرویسهای بهداشتی تمیز نبود به حاج قاسم گفتم ما در کجا هستیم اجازه بده در بغداد نماز بخوانیم شهید سلیمانی گفت: ۱۸۰ کیلومتر تا بغداد فاصله است بیا دوباره به منزلی برویم که در آن صبحانه خوردیم وقتی برگشتیم نشستیم تا وضو بگیرد. خطاب به من سه بار گفت: «آقای پورجعفری!» من نگران شدم به دنبال حاج قاسم رفتم دیدم در یکی از دستانش جوراب و در دستان دیگرش کتش بود به او گفتم برویم؟ گفت: امروز شما را چه شده است؟ گفتم برویم برویم!
گفت: اجازه بده جورابم را بپوشم گفتم در خودرو آن را بپوش او را سوار ماشین کردم و در را بستم تنها صد متر از منزل فاصله گرفته بودیم که ساختمان به طور کامل منفجر شد که احتمال داشت حمله انتحاری بود یا بمبی کار گذاشته شده یا حمله موشکی بود. همه ساختمان فروریخت. سومین خطر ترور نیز زمانی آغاز شد که یکی از برادرانی که به ماشین مان دقت کرده بود گفت بایستید بایستید! ما هم ایستادیم و از خودرو پیاده شدیم دیدیم دو بمب در کنار جاده کار گذاشته بودند که با یک سیمی به یکدیگر وصل بود از ماشین پیاده شدیم و برادران این بمبها را از زمین خارج کردند اگر بیست سانتیمتر دیگر جلوتر رفته بودیم خودرو منفجر میشد.
گزارشگر افزود: پس از گذشت چند ماه از نجات شهید سلیمانی و همرزمانش از عملیات ترور در سال ۲۰۱۶، حسین پورجعفری پس از سفری بزرگ جهادی، بازنشسته شد در آن زمان قاسم سلیمانی بین سوریه و عراق منتقل میشد. این ژنرال بزرگ احساس کرد که در کنارش معاون و جعبه سیاهش وجود ندارد در آن زمان نامهای به فرمانده بازنشسته فرستاد. پورجعفری به محض خواندن آخرین کلمات نامه تصمیم گرفت دوباره به سردار ملحق شود.
فرزند شهید حسین پور جعفری همچنین گفت: بله پدرم چندین بار میخواست بازنشسته شود، اما به او اجازه داده نمیشد و شنیدم که در بار آخر با شهید قاسم سلیمانی شوخی میکرد و میگفت خسته شدم و باید بازنشسته شوم تا نیازهای خانواده ام و همسر بیمارم را برآورده سازم شهید سلیمانی موافقت کرد و نامه موافقت خود را به ایشان داد. پس از گذشت تنها یک هفته که پدرم در تهران مراحل بازنشستگی را میگذراند به مشهد سفر کرد حاج قاسم با او تماس گرفت و از او خواست پس از یک هفته استراحت به ایشان ملحق شود. پس از آن حاج قاسم بدون پدرم به دمشق سفر کرد و چند روز در آنجا بود و بین دمشق و حلب همواره در رفت و آمد بود در آنجا بود که نامهای به پدرم نوشت پدرم به محض خواندن نامه تصمیم گرفت بار دیگر به حاج قاسم در جبهههای نبرد ملحق شود.
گزارشگر افزود: در این مستند شبکه العهد نامه منحصر به فردی را که قاسم سلیمانی به وی فرستاده بود به دست آورد مضمون این نامه ترسیم برادری و دوستی و روحیه جهادی بود.
در این نامه آمده است: حبیب من و برادرم حسین! پس از سی سال به ویژه بیست سال اخیر که نفسهای تو را همواره استشمام میکردم این اولین باری است که بدون تو سفر میکنم در سفری که بارها همانطور که عادت کرده بودم در هواپیما و ماشین با تو صحبت میکردم به طوری که همه تعجب کردند بارها نگاه میکردم و میدیدم که جای تو خالی است در آن وقت فهمیدم که چقدر تو را دوست دارم. عزیزم حسین! بین من و تو ارتباطی بود که بین تو و فرزندانت هم چنین ارتباطی برقرار نبود و بین من و فرزندانم هم چنین ارتباطی نیست تو نه تنها به سلامت جسمم اهمیت قائل بودی بلکه به فکر روح من هم بودی تو اصرار میکردی تا من راحت باشم و غذا و خواب من کافی باشد اهتمام تو به من بیش از اهتمام پدر به فرزندش بود. در بیست سال اخیر تو همواره به فکر من بودی تا وقت خود را به طور تمام و کمال برای اسلام و جهاد قرار بدهم؛ و اجازه نمیدادی وقت من بیهوده تلف شود. حسین عزیز! من بسیار خوشحالم که از کنار من رفتی به رغم اینکه بسیار از منظر روحی دلتنگت هستم، اما از دوری ات خوشحالم، زیرا توانایی آن را ندارم که تو را از دست بدهم. من همه دوستان خود را از دست داده ام و تا ابد برای آنها اندوهگین باقی خواهم بود. من خوشحالم که از کنار من دور شدی حداقل مصیبت تو را نخواهم دید تو زنده از کنار من رفتی و خدا را شکر میکنم. حبیب من حسین! گواهی میدهم که تو سی سال از عمر خود را با اخلاص و پاکی و سلامت برای اسلام صرف کردی تو در وفاداری و صدق و اخلاص و پنهان کردن اسرار، بی نظیر هستی. حسین پسرم! عزیزم! دوستم! خداحافظ دوست پاک و عزیز من و رفیق وفادار و دلسوز و صادق بیش از سی سال!
گزارشگر العهد افزود: با پیوستن پورجعفری به شهید قاسم سلیمانی سالها گذشت و پیروزی بر داعش در عراق و سوریه رسانهای شد این موضوع نه تنها برای گروههای تروریستی گران تمام شد بلکه شکستی برای محور آمریکا و هم پیمانانش در منطقه بود. با بازگشت مشاوران ایرانی به کشورشان پس از اعلام پیروزی بر داعش شهید سلیمانی به یک فرضیه فکر میکرد و نگران بود که دولت آمریکا او را در ایران هدف قرار بدهد عملا نیز آنچه که تصور میکرد محقق شد در سال ۲۰۱۹ سپاه انقلاب اسلامی ایران عملیات تروریستی ضد شهید قاسم سلیمانی را خنثی کرد. بر اساس این عملیات تروریستی میخواستند از طریق حفر تونلی زیر حسینیه متعلق به پدر قاسم سلیمانی در شهر کرمان وی را به شهادت برسانند.
مستند «آخرین سفر» درباره چگونگی شهادت حاج قاسم سلیمانی بیشتر بخوانید »