ارتش عراق

سردار نقدی: فرار آمریکا از افغانستان درس عبرت برای همه جهانیان بود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار سرتیپ پاسدار محمد رضا نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه با اشاره به تحولات و رخدادهای اخیر  در این کشور، گفت: این اتفاق‌ها و شکست و فرار آمریکا چندان نیازمند تجزیه و تحلیل پیچیده‌ای نیست، زیرا در گذشته نیز شاهد شکست امپراتوری بریتانیا و شوروی در افغانستان بودیم که سرآغازی برای فروپاشی این دو قدرت بود.

وی با بیان اینکه این دو اتفاق بار دیگر در افغانستان رخ داده است و شاهد تکرار تاریخ هستیم گفت: این رخداد مهم، درس بزرگی برای همه مردم دنیاست که ببینند چطور مردم یکی از فقیرترین کشورهای دنیا با ثروتمندترین کشور دنیا با آن همه ساز و برگ و نظامی درگیر شدند و سرانجام این درگیری به شکست کشور ثروتمند و مستکبر منجر شد.

سردار نقدی با تاکید بر اینکه همه  ملت ها با درک درست  صحنه امروز افغانستان  متوجه می‌شوند که ایستادگی در مقابل قدرت‌های بزرگ  نتیجه اش پیروزی و در مقابل  شکست اشغالگران است،   اضافه کرد: وقایع افغانستان  نشان داد که پیروزی و شکست به دارایی و امکانات و سلاح نیست بلکه به اراده‌های محکم حاضر در میدان است.

وی فرار و شکست‌امریکا از افغانستان را حاوی درس های بزرگ برای ملت‌های ستمدیده بر شمرد و گفت: برغم  داستان سرایی‌های آمریکایی‌ها، این اتفاق بار دیگر ثابت کرد  اگر ملت‌های مظلوم از مواجهه با مستکبرین نترسند، می‌توانند با دست خالی بر دشمن غلبه و اخراج آن‌ها از سرزمینشان را رقم زنند.

معاون هماهنگ کننده سپاه، اظهارات اخیر  رئیس جمهور آمریکا را که مدعی شده بود برای دستگیری چند تروریست به افغانستان حمله کرده است را چیزی  شبیه طنز دانست  و خطاب به آمریکایی ها اظهار کرد : واقعا شما با هزینه دو هزار میلیارد دلار از مالیات مردم خودتان  و با کشتن هزاران زن و مرد و کودک و ویرانی افغانستان در پی دستگیری تروریست ها بودید؟

سردار نقدی همچنین اتفاق رخ داده برای ارتش افغانستان را درس عبرت برای کشورهایی خواند که تربیت نیرو و سازماندهی ارتش خود را به آمریکا سپرده اند و اضافه کرد: نتیجه اینکه کسی ارتش خودش را بدست آمریکا بسپارد چیزی بیش از یک ارتش ناکارآمد و ضعیف نخواهد بود، هرچند پیش از این نیز نمونه‌های دیگرآن را در ارتش عراق و قبل‌تر آن در ارتش کویت دیده بودیم که در مقابل متجاوزان کمترین مقاومتی نداشتند.

وی با بیان اینکه واقعیت ارتش‌هایی که آمریکا سازماندهی می‌کند همین سرنوشت ارتش افغانستان و نیز هیمنه پوشالی ارتش آمریکا است، افزود: بارها شاهد بودیم نظام‌هایی که تکیه گاه مقامات سیاسی آن آمریکاست در بحران‌های سیاسی به سادگی پشتشان خالی و رها شده اند.

سردار نقدی به ضعف آشکار آمریکا مقابل اراده ملت‌ها اشاره کرد وخطاب به کسانی که از آمریکا می‌ هراسند، گفت: ببینیدچقدر امریکا ضعیف، ذلیل و ناتوان است که در مقابل نیرویی اندک، توان مقاومت نداشت و با این افتضاح و عجله نیروهایش را از افغانستان خارج کرد و مزدوران آن‌ها نیز از هواپیما آویزان شدند.

وی همچنین وقایع و رخدادهای  افغانستان را  عبرت بزرگی  برای اروپایی‌ها دانست و افزود: آن‌ها نیز بدانند که دنباله روی از آمریکا، ارمغانی جز ذلت و خفت نخواهد داشت.

سردار نقدی عاقبت دنباله روی از آمریکا را همانند عاقبت صدام، قذافی، حسنی مبارک و شاه معدوم ایران توصیف کرد و گفت: هر کس به این‌ها تکیه کند هیچ عاقبتی روشن‌تر از این‌ها نداشته و  ندارد و این در حالی است که خود آمریکا نیز امروز  ذلیلانه و ناتوان در داخل خودش، دچار شدیدترین بحران ها است و این واقعیات که برای  دنیا هم ثابت شده نشان می دهد دوره ابرقدرتی و یکه تازی آمریکا، تمام شده است.

وی فرار مفتضحانه آمریکا را نقطه آغاز فرار آمریکا از کل منطقه بر شمرد و گفت: به فضل الهی، بزودی شاهد خواهیم بود پایگاه‌های آمریکا در منطقه به سرنوشت پایگاه‌های او در افغانستان دچار می‌شود و به همین علت است که همه باید حساب و راه خودشان را در منطقه از آمریکا جدا کنند.

منبع: سپاه نیوز



منبع خبر

سردار نقدی: فرار آمریکا از افغانستان درس عبرت برای همه جهانیان بود بیشتر بخوانید »

خنثی سازی نقشه تروریستی یک داعشی در شرق فلوجه

خنثی سازی نقشه تروریستی یک داعشی در شرق فلوجه


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از المعلومه، اتاق عملیات ارتش عراق در الانبار شامگاه جمعه از بازداشت یک عنصر تروریستی برجسته گروهک داعش در نزدیکی ورودی مناطق شرقی شهر فلوجه در این استان خبر داد.

منابع امنیتی در این باره گفته‌اند که عنصر تروریستی مذکور در تلاش برای پشت سر گذاشتن موانع امنیتی شرق فلوجه برای ورود به شهرستان الکرمه بوده است که توسط نیروهای امنیتی ارتش عراق بازداشت می‌شود.

هدف از ورود این عضو مهم گروهک داعش به الانبار اجرای عملیات‌های تروریستی علیه غیرنظامیان و نظامیان عراقی بوده است.

به گفته یک مقام اطلاعاتی که خواسته است نامش فاش نشود، داعشی بازداشت شده قبل تر و در هنگام سیطره تروریست‌ها بر تمامی مناطق استان الانبار در کشتار و ارتکاب شکنجه علیه مردم عراق نقش ایفا کرده بود.

تروریست بازداشت شده برای تخلیه اطلاعاتی و طی مراحل دیگر بازجویی به یکی از مراکز امنیتی فلوجه منتقل شده است.

منبع: مهر

اتاق عملیات ارتش عراق در الانبار از بازداشت یک عنصر داعش در نزدیکی ورودی مناطق شرقی شهر فلوجه خبر داد.



منبع خبر

خنثی سازی نقشه تروریستی یک داعشی در شرق فلوجه بیشتر بخوانید »

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد


عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها دادبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یکی از تدابیر مهم ایران در جنگ را می‌توان تصمیم برای ورود به خاک عراق دانست. تصمیمی که با توجه به واکنش مجامع بین‌المللی و بی‌توجهی به حقوق ضایع‌شده ایران [۱] و همچنین تلاش برای دور کردن خطر حملات عراق از شهر‌های جنوب غرب کشور در عملیاتی با نام «رمضان» طراحی و اجرا شد.

هدف از این عملیات، حضور نیرو‌ها در پشت رودخانه دجله و اروندرود و تسلط بر معابر وصولی بصره [۲] بود تا از این طریق، موقعیت مناسبی برای وادار کردن دشمن به صلح واقعی، صورت گیرد اما مجموعه عواملی پیش از انجام عملیات و در حین اجرای آن، دست‌ به‌ دست هم داد تا مجموعه اهداف از پیش تعیین‌شده، محقق نشود. در این زمینه می‌توان به مواردی ازجمله؛ اطلاعات ناقص، عجله در طرح‌ریزی عملیات، کاستی‌های مهندسی، تصور نادرست ایران از وضعیت ارتش عراق [۳] و کمک‌های اطلاعاتی آمریکا از آمادگی و مواضع نیرو‌های ایرانی اشاره کرد. البته ایجاد وقفه ۵۰ روزه پس از عملیات بیت‌المقدس و پرداختن جدی ایران به موضوع حمله اسرائیل به لبنان، فرصت کافی را به عراق داد تا تغییرات بسیار زیادی را در زمین منطقه ایجاد کند.

صدام با پمپاژ آب در کانالی به طول ۳۰ کیلومتر و عرض یک کیلومتر که به کانال پرورش ماهی معروف بود و احداث موانع، کمین و سنگر‌های تیربار در حاشیه‌اش، از پیشروی نیرو‌های ایرانی جلوگیری کرد.

اجرای این عملیات علاوه بر مقدمات آن، در حین انجام نیز با مشکلاتی همراه بود. به‌طوری‌که در طی ۱۷ روز از تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۶۱ تا هفتم مرداد ۱۳۶۱ در پنج مرحله مختلف، آنچه پیش‌بینی‌شده بود، محقق نشد. برای مثال مرحله اول در سه محور شمالی، جنوبی و میانی صورت گرفت و به‌جز رزمندگان سپاهی و ارتشی محور جنوبی (جنوب پاسگاه زید) که توانسته بودند از مواضع نیرو‌های دشمن عبور کنند و خودشان را به نهر کتیبان در شرق اروند و کانال ماهی برسانند و به‌قدری به بصره نزدیک شده بودند که به‌راحتی چراغ‌های شهر را می‌دیدند  اما دو محور شمالی و میانی در دست‌یابی به اهداف مدنظر، ناکام بودند و جناح راست نیرو‌های محور جنوبی به علت سازه‌های متعدد مهندسی عراق و میدان‌های مین، تأمین نشد.

مراحل دوم و سوم بیشتر در محور میانی و به‌منظور تأمین منطقه عملیات و انهدام تجهیزات زرهی دشمن صورت گرفت و علاوه بر موفقیت در نابودسازی تجهیزات دشمن و با توجه به میدان‌های مین که در فاصله مراحل عملیات ایجاد شده بود، تلاش نیرو‌ها به سرانجام مطلوبی نرسید. همچنین در مرحله چهارم با توجه به تلاش توأمان نیرو‌های ارتش و سپاه، اما به دلیل هوشیاری دشمن و موانع و استحکامات متعدد، عبور از خط ممکن نشد. در نهایت در مرحله پنجم نیز تلاش‌ها معطوف به محور شمالی بود و علاوه بر موفقیت‌های به‌دست‌آمده و اینکه عملیات تا آستانه تثبیت پیش رفته بود، با بررسی‌های انجام‌شده، دستور عقب‌نشینی نیرو‌ها داده شد. [۴]

مسئله کمبود نیرو که اکثر یگان‌ها به آن دچار بودند [۵] و افزایش استحکامات دشمن باعث می‌شد نیرو‌ها در رزم شبانه، وقت و توان خود را صرف درگیری با آن‌ها کنند و تا طلوع صبح نتوانند به میزان مدنظر پیشروی مناسبی داشته باشند. گرمای طاقت‌فرسای هوا، نامناسب بودن زمین و موقعیت منطقه، آمادگی ارتش عراق و عدم غافلگیری، بروز پاره‌ای از مشکلات در پشتیبانی ادوات مهندسی و عدم هماهنگی مواردی هستند که سلسله عوامل این عدم موفقیت را تکمیل کردند.

همچنین شهید صیاد شیرازی از فرماندهان جنگ در بیان علت روانی عدم موفقیت در این عملیات را احساس غرور از موفقیت در عملیات گذشته معرفی کرده است. [۶] در این عملیات حدود ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک ایران آزاد شد و ۴۰ کیلومترمربع از خاک عراق نیز به تصرف ایران درآمد. [۷] اگرچه این میزان از مناطق دشمن برای دست‌یابی به اهداف سیاسی و یک صلح پایدار، کافی نبود، اما چند مسئله حائز اهمیت در این عملیات به چشم می‌خورد. ازجمله اینکه به میزان قابل‌توجهی تجهیزات و ادوات دشمن نابود شد و انجام این عملیات و تغییر زمین جنگ به دشمنان فهماند که ایران علاوه بر اخراج متجاوزین، آمادگی حضور در آن سوی مرز‌ها و رسیدن به پیروزی نهایی و تعقیب و تنبیه متجاوز را دارد [۸] و بر این کار خود مصمم است.

پس از پایان این عملیات نیز، تجربیات ناشی از آن در طرح‌های عملیاتی برای مناطق کوهستانی در میانه جبهۀ به ترتیب در عملیات مسلم بن عقیل در تاریخ نهم مهر ۱۳۶۱ در منطقۀ سومار و عملیات محرم در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ در ارتفاعات حمرین استفاده شد [۹] و مهم‌تر از همه از نتایج سیاسی مستقیم و زودهنگام انجام این عملیات در عرصه بین‌المللی، منجر به از دست دادن میزبانی هفتمین کنفرانس کشور‌های غیرمتعهد توسط عراق شد که صدام از این طریق می‌توانست شرایط خود را برای صلح بر ایران تحمیل کند.

منابع

[۱]- برای بررسی این موضوع می‌توان به قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد اشاره کرد.

[۲]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، چ ۳، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران ۱۳۹۱، ص ۲۱.

[۳]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، علایی، حسین. ج ۱، مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۳۹-۵۴۳

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، لطف‌الله زادگان، علی‌رضا، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۲۸-۳۰.

[۵]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، ص ۲۴

[۶]- بختیاری و معین وزیری، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، نبرد‌های غرب دزفول، ج ۶، ص ۱۱۲.

[۷]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ص ۵۴۷.

[۸]- بررسی مسائل اساسی جنگ (در آثار منتشرشده ارتش و سپاه)، درودیان، محمد، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۶، ص ۵۶۳.

[۹]- ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ج ۶، ص ۱۱۸.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد بیشتر بخوانید »

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد


عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها دادبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یکی از تدابیر مهم ایران در جنگ را می‌توان تصمیم برای ورود به خاک عراق دانست. تصمیمی که با توجه به واکنش مجامع بین‌المللی و بی‌توجهی به حقوق ضایع‌شده ایران [۱] و همچنین تلاش برای دور کردن خطر حملات عراق از شهر‌های جنوب غرب کشور در عملیاتی با نام «رمضان» طراحی و اجرا شد.

هدف از این عملیات، حضور نیرو‌ها در پشت رودخانه دجله و اروندرود و تسلط بر معابر وصولی بصره [۲] بود تا از این طریق، موقعیت مناسبی برای وادار کردن دشمن به صلح واقعی، صورت گیرد اما مجموعه عواملی پیش از انجام عملیات و در حین اجرای آن، دست‌ به‌ دست هم داد تا مجموعه اهداف از پیش تعیین‌شده، محقق نشود. در این زمینه می‌توان به مواردی ازجمله؛ اطلاعات ناقص، عجله در طرح‌ریزی عملیات، کاستی‌های مهندسی، تصور نادرست ایران از وضعیت ارتش عراق [۳] و کمک‌های اطلاعاتی آمریکا از آمادگی و مواضع نیرو‌های ایرانی اشاره کرد. البته ایجاد وقفه ۵۰ روزه پس از عملیات بیت‌المقدس و پرداختن جدی ایران به موضوع حمله اسرائیل به لبنان، فرصت کافی را به عراق داد تا تغییرات بسیار زیادی را در زمین منطقه ایجاد کند.

صدام با پمپاژ آب در کانالی به طول ۳۰ کیلومتر و عرض یک کیلومتر که به کانال پرورش ماهی معروف بود و احداث موانع، کمین و سنگر‌های تیربار در حاشیه‌اش، از پیشروی نیرو‌های ایرانی جلوگیری کرد.

اجرای این عملیات علاوه بر مقدمات آن، در حین انجام نیز با مشکلاتی همراه بود. به‌طوری‌که در طی ۱۷ روز از تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۶۱ تا هفتم مرداد ۱۳۶۱ در پنج مرحله مختلف، آنچه پیش‌بینی‌شده بود، محقق نشد. برای مثال مرحله اول در سه محور شمالی، جنوبی و میانی صورت گرفت و به‌جز رزمندگان سپاهی و ارتشی محور جنوبی (جنوب پاسگاه زید) که توانسته بودند از مواضع نیرو‌های دشمن عبور کنند و خودشان را به نهر کتیبان در شرق اروند و کانال ماهی برسانند و به‌قدری به بصره نزدیک شده بودند که به‌راحتی چراغ‌های شهر را می‌دیدند  اما دو محور شمالی و میانی در دست‌یابی به اهداف مدنظر، ناکام بودند و جناح راست نیرو‌های محور جنوبی به علت سازه‌های متعدد مهندسی عراق و میدان‌های مین، تأمین نشد.

مراحل دوم و سوم بیشتر در محور میانی و به‌منظور تأمین منطقه عملیات و انهدام تجهیزات زرهی دشمن صورت گرفت و علاوه بر موفقیت در نابودسازی تجهیزات دشمن و با توجه به میدان‌های مین که در فاصله مراحل عملیات ایجاد شده بود، تلاش نیرو‌ها به سرانجام مطلوبی نرسید. همچنین در مرحله چهارم با توجه به تلاش توأمان نیرو‌های ارتش و سپاه، اما به دلیل هوشیاری دشمن و موانع و استحکامات متعدد، عبور از خط ممکن نشد. در نهایت در مرحله پنجم نیز تلاش‌ها معطوف به محور شمالی بود و علاوه بر موفقیت‌های به‌دست‌آمده و اینکه عملیات تا آستانه تثبیت پیش رفته بود، با بررسی‌های انجام‌شده، دستور عقب‌نشینی نیرو‌ها داده شد. [۴]

مسئله کمبود نیرو که اکثر یگان‌ها به آن دچار بودند [۵] و افزایش استحکامات دشمن باعث می‌شد نیرو‌ها در رزم شبانه، وقت و توان خود را صرف درگیری با آن‌ها کنند و تا طلوع صبح نتوانند به میزان مدنظر پیشروی مناسبی داشته باشند. گرمای طاقت‌فرسای هوا، نامناسب بودن زمین و موقعیت منطقه، آمادگی ارتش عراق و عدم غافلگیری، بروز پاره‌ای از مشکلات در پشتیبانی ادوات مهندسی و عدم هماهنگی مواردی هستند که سلسله عوامل این عدم موفقیت را تکمیل کردند.

همچنین شهید صیاد شیرازی از فرماندهان جنگ در بیان علت روانی عدم موفقیت در این عملیات را احساس غرور از موفقیت در عملیات گذشته معرفی کرده است. [۶] در این عملیات حدود ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک ایران آزاد شد و ۴۰ کیلومترمربع از خاک عراق نیز به تصرف ایران درآمد. [۷] اگرچه این میزان از مناطق دشمن برای دست‌یابی به اهداف سیاسی و یک صلح پایدار، کافی نبود، اما چند مسئله حائز اهمیت در این عملیات به چشم می‌خورد. ازجمله اینکه به میزان قابل‌توجهی تجهیزات و ادوات دشمن نابود شد و انجام این عملیات و تغییر زمین جنگ به دشمنان فهماند که ایران علاوه بر اخراج متجاوزین، آمادگی حضور در آن سوی مرز‌ها و رسیدن به پیروزی نهایی و تعقیب و تنبیه متجاوز را دارد [۸] و بر این کار خود مصمم است.

پس از پایان این عملیات نیز، تجربیات ناشی از آن در طرح‌های عملیاتی برای مناطق کوهستانی در میانه جبهۀ به ترتیب در عملیات مسلم بن عقیل در تاریخ نهم مهر ۱۳۶۱ در منطقۀ سومار و عملیات محرم در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ در ارتفاعات حمرین استفاده شد [۹] و مهم‌تر از همه از نتایج سیاسی مستقیم و زودهنگام انجام این عملیات در عرصه بین‌المللی، منجر به از دست دادن میزبانی هفتمین کنفرانس کشور‌های غیرمتعهد توسط عراق شد که صدام از این طریق می‌توانست شرایط خود را برای صلح بر ایران تحمیل کند.

منابع

[۱]- برای بررسی این موضوع می‌توان به قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد اشاره کرد.

[۲]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، چ ۳، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران ۱۳۹۱، ص ۲۱.

[۳]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، علایی، حسین. ج ۱، مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۳۹-۵۴۳

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، لطف‌الله زادگان، علی‌رضا، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۲۸-۳۰.

[۵]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، ص ۲۴

[۶]- بختیاری و معین وزیری، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، نبرد‌های غرب دزفول، ج ۶، ص ۱۱۲.

[۷]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ص ۵۴۷.

[۸]- بررسی مسائل اساسی جنگ (در آثار منتشرشده ارتش و سپاه)، درودیان، محمد، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۶، ص ۵۶۳.

[۹]- ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ج ۶، ص ۱۱۸.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد بیشتر بخوانید »

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ



دفاع مقدس نمایه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پیش‌نویس قطعنامه ۵۹۸ در شرایطی تدوین شد که ایران پیروز میدان جنگ بود و از نظر نظامی دست بالا را داشت. فاو، جزایر مجنون، حلبچه، حاج عمران و بخش‌های عمده‌ای از نوار مرزی در اختیار ایران بود.

هر جنگی روزی به پایان می‌رسد، باید توجه داشت که معدودی از جنگ‌ها با نابودی نیروهای نظامی دشمن پایان یافته‌اند. معمولاً جنگ‌ها هنگامی پایان می‌یابند که ترکیبی از عوامل سیاسی، نظامی و اجتماعی باعث فرسودگی یا متلاشی شدن توان طرف یا طرفین برای ادامه جنگ شوند.

مهم‌ترین موضوع برای آغازگر جنگ و همچنین قربانی تجاوز این است که چه راهبرد و برنامه‌ای برای پایان دادن به جنگ دارند.

از زمانی که عراق جنگ با ایران را آغاز کرد، جمهوری اسلامی ایران به دنبال دفع تجاوز و پایان جنگ بود. عراق هم در پی تحمیل آتش‌بس به ایران و خاتمه دادن به جنگ با حفظ بخشی از سرزمین‌های ایران بود.

پس از فتح خرمشهر، موضوع پایان دادن به جنگ برای هردو کشور جدی‌تر شد. عراق سعی کرد با اعلام آتش‌بس، ایران را وادار کند تا به خواسته‌هایش تن دهد و معاهده ۱۹۷۵ را بی‌اعتبار بشمرد. همچنین با مذاکره، پیمان مرزی جدیدی با ایران منعقد کند.

جمهوری اسلامی هم به دنبال آن بود تا با مبنا قرار دادن معاهده الجزایر، متجاوز را مشخص و خسارات جنگ را دریافت کند. همچنین با تنبیه متجاوز، امکان حمله مجدد به ایران در آینده را منتفی سازد.»[۱]

وقتی‌که ایران به‌عنوان طرف پیروز در جنگ، تحقق خواسته‌های مشروع خود را امکان‌پذیر نمی‌دید، چاره‌ای جز ادامه جنگ و اشغال بخشی از خاک عراق و اعمال فشار به رژیم بعثی به‌منظور دست‌یابی به حقوق مسلم خود نمی‌دید و این مسئله‌ای بود که متحدین منطقه‌ای و بین‌المللی صدام و بیش از همه آمریکایی‌ها را که به‌هیچ‌عنوان برهم خوردن توازن قدرت در منطقه به نفع جمهوری اسلامی را به منفعت خود نمی‌دانستند، نگران می‌کرد.

«ویلیام کوانت مشاور امور خاورمیانه‌ای شورای امنیت ملی آمریکا، تغییر در موازنه قوا و جلوگیری از پیروزی ایران را ازجمله اهداف تلاش‌های دو قدرت بزرگ جهانی (آمریکا و شوروی) اعلام کرد. وی گفت: کاملاً واضح است که دو ابرقدرت علی‌رغم مبارزه‌ای که (با یکدیگر در قالب جنگ سرد) انجام می‌دهند، برای یک تغییرات کلی در مورد توازن قوا در این منطقه، توافق دارند و به‌عبارت‌دیگر آن‌ها نمی‌خواهند شاهد پیروزی عظیم ایران باشند.»[۲]

«قدرت‌های بزرگ پس‌ازآنکه دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ را به‌عنوان تحول مهم ایران در صحنه نظامی جنگ ارزیابی کردند، دریافتند ایران می‌تواند پیروز جنگ باشد. پس از تصرف فاو، ارتش عراق نشان داد، توان و قدرت دفاعی سابق خود را ندارد و ایران توانائی اجرای عملیات‌های بزرگ‌تری را دارد و ممکن است، کنترل عملیاتی جنگ از دست قدرت‌های بزرگ خارج شود.

شدت گرفتن جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج‌فارس، یک نوع نگرانی بین‌المللی در مورد تأثیر عوارض جنگ بر مسئله تأمین انرژی جهانی به وجود آورد. تشدید جنگ در دریا و اقدامات مقابله‌به‌مثل ایران، موجب شروع بحث در شورای امنیت سازمان ملل جهت ایجاد مقدماتی برای صدور قطعنامه‌ای برای پایان دادن به جنگ شد.

کار تدوین پیش‌نویس قطعنامه ۵۹۸ از پائیز سال ۱۳۶۵ آغاز شد. این پیش‌نویس در شرایطی تدوین شد که ایران پیروز میدان جنگ بود و از نظر نظامی دست بالا را داشت. فاو، جزایر مجنون، حلبچه، حاج عمران و بخش‌های عمده‌ای از نوار مرزی در اختیار ایران بود.

قدرت‌های بزرگ جهانی که تدوین‌کنندگان قطعنامه بودند، در پی آن بودند تا دل طرف پیروز جنگ را تا حدودی به دست آورند، به‌گونه‌ای که ایران این قطعنامه را بپذیرد. این قطعنامه حاصل کار ۹ ماه دیپلماسی کشورهای آمریکا، شوروی، عراق، عربستان، فرانسه، انگلیس، آلمان و چند کشور دیگر بود.

در تصویب قطعنامه ۵۹۸، با جمهوری اسلامی ایران که طرف اصلی قضیه بود، به‌هیچ‌وجه مشورتی نشد. این اقدام بیانگر نگرانی جامعه بین‌المللی نسبت به ادامه جنگ از سوی ایران بود.»[۳]

برخی از بندهای مهم این قطعنامه که در ۲۹ تیرماه سال ۱۳۶۶ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسید؛ عبارت بودند از:

«بند ۱- خواستار آن است که به‌عنوان اولین گام جهت حل‌وفصل مناقشه از راه مذاکره، ایران و عراق به آتش‌بس فوری تن داده و به‌تمامی عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه دهند و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین‌المللی بازگردانند.

بند ۳- مصرانه می‌خواهد اسیران جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مورخ ۱۲ اوت ۱۹۴۴، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.

بند ۶- از دبیر کل درخواست می‌نماید که با مشورت ایران و عراق، مسئله تفویض اختیار به یک هیئت بی‌طرف جهت تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده، در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.

بند ۷- ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاش‌های بازسازی با کمک‌های مناسب بین‌المللی پس از خاتمه درگیری، تصدیق می‌گردد و در این خصوص از دبیر کل درخواست می‌کند که یک هیئت کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نماید.»[۴]

«این قطعنامه که برای نخستین بار در چهارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد صادر شد و اجرای آن برای هر دو کشور الزام‌آور بود، همچون قطعنامه‌های گذشته اشاره‌ای به کشور متجاوز و آغازکننده جنگ نداشت. موضوع خسارات و غرامت جنگ هم به‌روشنی در آن نیامده بود. ظاهراً بعضی امتیازات در این قطعنامه در راستای خواسته‌های جمهوری اسلامی قرار داشت، اما دو کشور عملاً به یک میزان درباره جنگ مقصر قلمداد شده بودند.

مثلاً در موضوع تأسیس صندوقی برای دریافت کمک کشورهای دیگر به‌منظور تأمین خسارات وارده، مقرر شده بود که دو کشور به یک‌میزان از کمک‌های این صندوق برخوردار باشند و از نظر حقوقی، تفاوتی بین متجاوز و قربانی تجاوز قائل نشده بودند.»[۵]

«روزنامه پاکستانی مسلم در تحلیل خود از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، اقدامات شورا را در این زمان سؤال‌برانگیز خوانده و به سکوت این شورا در برابر تجاوز عراق به ایران در سال ۱۳۵۹ اشاره می‌کند. این روزنامه می‌نویسد: چگونه شورای امنیت در بیانیه‌ای که در هنگام تجاوز عراق به ایران انتشار داد، خواستار خروج نیروهای عراقی از ایران نگردید، ولی امروز که نیروهای ایرانی مناطقی از خاک عراق را آزاد ساخته‌اند، خواستار خروج نیروهای ایرانی از عراق شده است؟ این نشریه سپس نتیجه‌گیری می‌کند که شورای امنیت سازمان ملل بی‌طرف نیست و از عراق حمایت می‌کند.»[۶]

دیپلماسی منفعلانه ایران در خصوص قطعنامه

«در هنگام تنظیم و تصویب قطعنامه ۵۹۸، دبیر کل سازمان ملل از دو کشور ایران و عراق خواست نظراتشان را درباره مفاد اولیه آن اعلام کنند.

در آن مقطع زمانی، در وزارت خارجه ایران، فضائی برای بررسی قطعنامه، اعلام نظر و فعالیت‌های دیپلماتیک وجود نداشت. ایران به‌طور فعال در مذاکرات مربوط به آن شرکت نکرد، شاید اگر ایران برخورد فعال‌تری با شورای امنیت سازمان ملل داشت، می‌توانست نقش پررنگ‌تری در تصویب قطعنامه ایفا کند و این قطعنامه را بهتر از آن چیزی که تصویب شد، به نتیجه برساند.

بنابراین پیش‌نویس قطعنامه در غیاب ایران و البته با حضور و مشارکت فعال دولت عراق و به نفع آن کشور تنظیم شد و به تصویب رسید. در اوج قدرت نظامی ایران، محتوای قطعنامه تأمین‌کننده منافع عراق بود.

پس از صدور قطعنامه، عراق آن را پذیرفت و از شورای امنیت تشکر کرد، ولی وزارت امور خارجه ایران طی بیانیه‌ای در ۳۰ تیر ۱۳۶۶، ضمن ناعادلانه خواندن قطعنامه به تناقض بندهای آن و خودداری از معرفی آغازگر جنگ اشاره کرد.

باوجوداین، ایران این قطعنامه را بهترین نوع قطعنامه‌های سازمان ملل از ابتدای جنگ تحمیلی تا آن زمان می‌دانست. اکثر بندهای این قطعنامه به‌نوعی خواسته‌های (تعدیل‌شده) ایران برای پایان دادن به جنگ بود.»[۷]

«در واقع ایران دستور کاری تردیدآمیز را بر مبنای، نه رد، نه قبول قطعنامه در پیش گرفت و از سپتامبر ۱۹۸۷(شهریور ۱۳۶۶)، برای وارد شدن به فرایند مذاکرات سیاسی خاتمه جنگ، بدون تعهد صریحی به پذیرش قطعنامه مذکور، تمایل نشان داد، اما روند مذاکرات را به نحوی مدیریت می‌کرد تا از یکسو مانع از تصویب قطعنامه تحریم گردد و از سوی دیگر با کسب فرصت‌های بیشتر برای تحرک بخشیدن به صحنه‌های نبرد، بر نتایج آن تأثیر گذارد.»[۸]

«به‌عبارت‌دیگر، ایران قطعنامه را رد نکرد و پس از دو ماه از تصویب، آن را به‌صورت مشروط پذیرفت، ولی به‌منظور عدم تأثیر منفی بر رزمندگان، از اعلام رسمی پذیرش آن خودداری کرد تا فرصت رایزنی را از دست ندهد.

شاید اگر ایران نگاه فعال‌تری نسبت به قطعنامه می‌داشت، متن آن بهتر از محتوای کنونی می‌شد و اگر دستگاه دیپلماسی ایران با یک ارزیابی دقیق، قطعنامه را در بهترین موقعیت قدرتی ایران می‌پذیرفت، در این صورت کارایی قطعنامه بیشتر از تاریخ پذیرش آن می‌شد.»[۹]

ادامه دارد…

منابع:

[۱] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحه ۳۵۳

[۲] جمعی از نویسندگان، روزشمار جنگ ایران و عراق (جلد چهل و نهم)؛ تصویب قطعنامه ۵۹۸ زمینه‌های سیاسی و نظامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۸۷، صفحه ۳۷۷

[۳] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۵۴،۳۵۵،۳۵۶

[۴] خرمی، محمدعلی، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد (جلد ششم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،۱۳۸۸، صفحات ۳۰۴ و ۳۰۵

[۵] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۵۹ و ۳۶۰

[۶] جمعی از نویسندگان، روزشمار جنگ ایران و عراق (جلد چهل و نهم)؛ تصویب قطعنامه ۵۹۸ زمینه‌های سیاسی و نظامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۸۷، صفحه ۶۶۷

[۷] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۶۳،۳۶۵

[۸] فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، (شماره ۸)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، زمستان ۱۳۹۲، صفحه ۸۷

[۹] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم) صفحه ۳۶۵



منبع خبر

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ بیشتر بخوانید »