ارتش و سپاه

سرلشکر سلامی: انتقام از عاملان ترور شهید فخری‌زاده در دستور کار قرار گرفت

سردار سلامی: ارتش و سپاه اجازه نمی‌دهند امنیت کم‌نظیر میهن اسلامی متزلزل شود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیام تبریکی به امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش به مناسبت ۲۹ فروردین ماه روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، تاکید کرد: ارتش و سپاه دست در دست یکدیگر با هوشمندی و هوشیاری ، مشت آهنین ملت ایران بوده و اجازه نخواهند داد امنیت و آرامش کم نظیر میهن اسلامی، تحت تاثیر تهدیدات و القائات دشمنان خبیث و حیله گر متزلزل شود.

 متن پیام فرمانده کل سپاه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

برادر ارجمند امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده محترم کل ارتش جمهوری اسلامی ایران

سلام علیکم؛

 فرارسیدن «۲۹ فروردین ماه» که برای ارتش فداکار و پر افتخار جمهوری اسلامی ایران به عنوان «یوم الله» ظهور یک قدرت دفاعی انقلابی و مکتبی قلمداد می‌شود را به جنابعالی و آحاد فرماندهان و کارکنان مومن ، شجاع و مجاهد آن سازمان مقتدر و خانواده‌های شریف و نجیب آنان صمیمانه تبریک و تهنیت عرض می نمایم.

تاریخ ۴۳ ساله اخیر کشور یادآور عرصه ها و لحظه های شکوهمند و پرافتخاری  است که بر پیشانی آن نام مبارک ارتش عزیز و نقش آفرینی های حماسی و تعیین‌کننده ارتشیان فداکار و سلحشور می درخشد و  در سپهر آن مقابله قاطعانه با ضد انقلاب و مزدوران استکبار جهانی همراه با سایر نیروهای مدافع انقلاب در کردستان و سپس جنگ تحمیلی جهانی ۸ ساله صدام علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران ، متمایز و معنادار و به ویژه برای دشمنان پلید و قسم خورده این سرزمین درس آموز است.

 ارتش غیرتمندی که با حضور انقلابی در وسط میدان های عمل ، مفتخر به دریافت مدال «ارتش حزب الله» و «ارتش متدین» از امامین انقلاب اسلامی است، هم اینک نیز فراتر از مأموریت‌های اصلی خود در «دفاع از استقلال و منافع ملی و تمامیت ارضی  کشور و رویارویی با تهدیدات و تجاوزات بیگانه»، جلوه های صداقت خود در شعار  «ارتش فدای ملت» را در صحنه‌های مردم یاری و خدمت رسانی به آنان در مصائب و بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و به ویژه بلیه امروز کشور در مبارزه با شیوع بیماری کرونا به رخ کشیده است، کارآمدی و آمادگی در این میدان ها را مایه اطمینان و آرامش خاطر ملت و موجب عصبانیت اردوگاه معاندین و دشمنان ایران قرار داده است.

رجاء واثق دارم جلوه های زیبای وحدت، اخوت و هماهنگی وثیق و ناگسستنی ارتش  جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که با جلب رضایت امام و امت، آرزوها و خواب های آشفته دشمن را باطل و تعبیر ناشدنی ساخته است، همچنان سند افتخار، عزت، شرف و فضیلت ما خواهد بود و به فضل الهی دست در دست یکدیگر، با هوشمندی و هوشیاری «مشت آهنین» ملت عظیم‌الشأن ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهیم بود و تحت منویات و فرامین مقتدا و فرمانده حکیم و شجاع خود مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنه ای ( مدظله العالی) اجازه نخواهیم داد امنیت و آرامش کم نظیری که محصول خون های پاک شهیدان جاوید میهن اسلامی است، تحت تاثیر تهدیدات و القائات دشمنان خبیث و حیله گر متزلزل گردد. 

خاضعانه دوام توفیق، صلابت و سلامتی روز افزون آن فرمانده مومن، انقلابی و خردمند و نیز خانواده بزرگ ارتش عزیز در سایه عنایات خاصه حضرت ولیعصر(عج) را از درگاه خداوند قادر متعال طلب می کنم.

منبع: فارس



منبع خبر

سردار سلامی: ارتش و سپاه اجازه نمی‌دهند امنیت کم‌نظیر میهن اسلامی متزلزل شود بیشتر بخوانید »

سپهبد صیاد شیرازی نمونه بارز ولایت پذیری و سرباز ملت ایران بود

سپهبد صیاد شیرازی نمونه بارز ولایت پذیری و سرباز ملت ایران بود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امیر سرتیپ امیر حاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در پیامی به مناسبت سالروز شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی آن شهید والا مقام را نمونه بارز وطن دوستی، ولایت پذیری و سربازی بی‌چون و چرای ملت بزرگ ایران اسلامی توصیف کرد و او را نماد وحدت و هماهنگی ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس و پس از آن دانست.

متن پیام به شرح ذیل است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا

۲۱ فروردین سالروز شهادت اسوه اخلاص و تقوا امیر سرافراز ارتش اسلام سپهبد شهید علی صیاد شیرازی است، نام جاودانه و پرافتخار که از آغازین روزهای شروع سال‌های دفاع مقدس نامش به دلاوری و ازخودگذشتگی بر سر زبان‌ها به نیکی پرآوازه شد.

صیاد شیرازی نمونه بارز شرف، غیرت، وطن دوستی، ولایت پذیری و سربازی بی‌چون و چرای ملت بزرگ ایران اسلامی بود که در راه دفاع از قرآن، اسلام و ایران عزیز جان خویش را در طبق اخلاص نهاد و هرگز از پا ننشست تا آنجا که جام شیرین شهادت را که همواره در طلب آن کوشید با شوق الهی سر کشید.

حماسه‌آفرینی و نقش بی‌بدیل و بارز شهید صیاد شیرازی در طراحی و فرماندهی عملیات‌های بزرگ دفاع مقدس و خلق پیروزی‌های بزرگ در سرنوشت‌سازترین روزگاران این ملت، از وی شخصیتی کم نظیر و بی‌بدیل ساخت.

شهید صیاد شیرازی را باید نماد وحدت و هماهنگی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس و پس از آن در دوران اقتدار بلامنازع ایران اسلامی دانست تا آنجا که به عنوان ید واحد ایران اسلامی را حراست و حفاظت نمایند.

سپهبد صیاد شیرازی در شرایطی به عنوان فرماندهی نام آور و مالک اشتر در تاریخ پرشکوه ایران اسلامی می‌درخشد که وی دانش آموخته مکتب خمینی کبیر (ره) و مقام معظم فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنه‌ای عزیز بود که توانست با الهام از معارف اسلام و قرآن با بصیرت عمیق و اعتقادی راسخ به مبانی اسلام، ارتش جمهوری اسلامی ایران را در دوران دفاع مقدس و پس از آن به قله‌های شکوه و عزت، فداکاری، استکبار ستیزی و ولایت مداری رهنمون سازد.

یکبار دیگر با محکوم ساختن اقدامات ددمنشانه استکبار جهانی و در راس آن آمریکای جنایتکار و رژیم اشغالگر صهیونیستی در ترور ناجوانمردانه بزرگ مردان عرصه دفاع و علم و دانش ایران اسلامی، با گرامیداشت یاد و نام امیر سرافراز ارتش اسلام و سه وزیر دفاع شهید و هزار شهید صنعت دفاعی و شهیدان سرافراز انقلاب اسلامی بویژه شهدای مدافعان حرم و شهدای عزیز ترور به خصوص، سردار پر افتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی و دانشمند دفاعی و هسته‌ای دکتر محسن فخری زاده که این روزها ایران اسلامی داغدار ترور ناجوانمردانه این شخصیت‌های برجسته انقلاب اسلامی به دست استکبار جهانی است، اعلام می‌داریم که آحاد متخصصان متعهد صنعت دفاعی کشور با تمسک به آموزه‌های حیات بخش قرآن کریم برای اعتلای پرچم مقدس ایران اسلامی از هیچ تلاش و جهادی فروگذار نخواهند نمود و در سایه منویات و فرامین مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا (مدظله العالی) آماده دفاع از ارزش‌ها و آرمانهای راستین اسلام و انقلاب و حمایت و پشتیبانی همه جانبه از نیروهای مسلح مقتدر جمهوری اسلامی ایران بوده تا ان‌شاءالله جبهه کفر و الحاد با شکست و اضمحلال روبرو گردد.

وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح

سرتیپ ستاد امیر حاتمی



منبع خبر

سپهبد صیاد شیرازی نمونه بارز ولایت پذیری و سرباز ملت ایران بود بیشتر بخوانید »

باور «محسن رضایی» به بزرگ‌ترین غافلگیری

این بزرگ‌ترین غافلگیری است



آغاز عملیات بیت المقدس 2

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پس از انجام عملیات کربلای۵ که به هدف اصلی‌اش، یعنی تصرف شهر حیاتی بصره نرسید، تمام نگاه‌ها به سمت غرب و شمالغرب کشور رفت تا در سال ۱۳۶۶ و خصوصاً در عملیات بزرگی که باید برای این سال طراحی می‌شد، به اهداف بیشتری دست پیدا کنیم.

رزمندگان و فرماندهان جنگ اعم از ارتش و سپاه تمام تلاش‌شان را کردند تا به بصره برسند؛ اما تجهیزات و تسلیحات پیشرفته‌ای که در اختیار حکومت عراق قرار گرفته بود و همچنین موانع عجیب و غریبی که روی زمین و در مقابل‌شان می‌دیدند، مانع از پیشروی‌های گسترده بود و در تعدادی از محورها، برنامه از پیش تعیین شده عملیات را با چالش‌هایی مواجه می‌کرد. تنها راهی که در پیش رو بود، تغییر تاکتیک جنگی و تمرکز بیشتر بر جبهه‌های غرب و شمالغرب بود.

پیش از این هم جمهوری اسلامی مصمم بود با یک عملیات بزرگ سالانه در این مناطق، سرزمین‌های تحت کنترل معارضین کُرد عراقی در استان سلیمانیه عراق را آزاد کند. اجرای این هدف تا پایان سال ۱۳۶۵ از اهمیت کمتری برخوردار بود؛ اما وقتی عملیات در جنوب کشور با مشکلات بزرگی همراه شد و تردیدهایی به همراه آورد،‌ نگاه‌ها هم به سمت این قسمت از مرزهای کشور کشیده شد.  عملیات کربلای۵ در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ شروع شد و روزهای زیادی به طول انجامید. مردانگی و سرسختی رزمندگان ایرانی مانع از این بود که روند عملیات با تمام مشکلاتش به زودی پایان یابد؛ اما گره‌های بزرگی به کار پیشروی آنان افتاده بود.

برخی محورها هم که تصرف شده بود در مرحله پدافند با مشکلاتی روبه‌رو بودند. شهید و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از رزمندگان در طول عملیات اگرچه غم را به چهره‌ها آورده بود؛ اما از عزم و ایستادگی نکاسته بود. نیروهای پدافندی با چهره‌های آفتاب‌سوخته و چشم‌های گود افتاده، حاضر نبودند از خاکریزهای‌شان دست بردارند و به عقب برگردند. عملیات کربلای۸ که در هجدهمین روز از سال ۱۳۶۶ آغاز شد هم در محور شلمچه بود تا بتواند به روند عملیات قبل از خود، سر و سامانی بدهد. این، آخرین ابتکار عمل ایران و عملیات بزرگش در جبهه‌های جنوب بود و فرماندهان متوجه شدند که این روش از نبرد، با بن‌بست مواجه شده است. نگاه فرماندهان که پیش از آن هم به سوی غرب و شمالغرب افتاده بود، به طور دقیق‌تری متوجه این جبهه‌ها شد و تصمیم گرفتند ضمن اجرای عملیات‌های محدود، طرح یک عملیات گسترده و بزرگ در این سرزمین‌ها را هم بچینند.

عملیات کربلای ۱۰ در ۲۵ فروردین‌ماه ۱۳۶۶ در ارتفاعات منطقه عمومی ماووت شروع شد. در همین روز و در منطقه سلیمانیه هم عملیات محدود فتح۵ آغاز شد. حدود دو ماه از این عملیات‌ها گذشته بود که در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۶ و همزمان با سالگرد شهادت دکتر چمران، با هدف تصرف شهر ماووت و ارتفاع ژاژیله و تکمیل اهداف عملیات کربلای۱۰، عملیات نصر ۴ کلید خورد.

عملیات نصر۷، نبردی بود که در چهاردهمین روز از مردادماه ۱۳۶۶ با هدف تصرف دوپازا و بُلفَت در محور سردشت انجام شد. عملیات بعدی با نام نصر۸ هم فقط سه ماه و نیم بعد،‌ در ارتفاع گرده‌رش در منطقه عمومی ماووت و با هدف گرفتن سرپل در غرب رودخانه قلعه چولان انجام شد و موفقیت‌هایی به دنبال داشت.

این عملیات‌ها البته محدود بودند و زمینه را برای انجام یک عملیات بزرگ‌تر فراهم می‌کردند. این بار،‌ چندین منطقه در جنوب و غرب، مدنظر قرار داده شد تا در صورت موفق نشدن در هر یک از عملیات‌ها، طرح عملیات دیگری به مرحله اجرا در آید. نظر فرمانده کل سپاه، ‌برادر محسن رضایی، انجام عملیات همزمان در جبهه‌های جنوب و شمالغرب بود. به همین دلیل در بهمن‌ماه ۱۳۶۶ به برادر ذوالقدر، فرمانده قرارگاه رمضان (قرارگاه عملیات‌های برون‌مرزی در داخل خاک عراق) درباره دورنمای فعالیت‌های این قرارگاه گفت:‌ «شما باید هدف‌تان دوکان، ‌قلعه دیزه و کرکوک باشد که زمینه‌ای برای عملیات بهار ۱۳۶۷ بشود.»

برادر رضایی باز هم در حین عملیات بیت‌المقدس ۲ و در دوم بهمن‌ماه ۱۳۶۶به فرماندهان سپاه گفت:‌ «باز هم تأکید می‌کنم برنامه شما در شمال غرب است. تا بهار سال آینده (۱۳۶۷) اینجا هستید… .» وی همچنان بر آمادگی رزمندگان در چند نقطه تأکید می‌کند و می‌گوید: «وضعیت جنگ به گونه‌ای شده که در این مقطع ما نمی‌توانیم روی یک جا سرمایه‌گذاری کنیم. بعد اگر عملیات موفق نشد، اصرار کنیم و تلفات بدهیم. چون باید جواب مردم را بدهیم. این است که امسال به این نتیجه رسیدیم دو منطقه را آماده کنیم. ضمن اینکه اگر هر یک لو رفت، مجبور نشویم آن را عمل کنیم… .»

این استدلالی بود که محسن رضایی برای فرماندهانی که از منطقه فاو به شمال‌غرب آماده بودند، ارائه داد. این فرماندهان همچنان بر انجام عملیات در منطقه فاو اصرار داشتند اما به دلیل هوشیاری دشمن و آماده نشدن شرایط، عملیات در فاو به تعویق افتاد و همزمان عملیات بیت‌المقدس۲ در غرب ماووت واقع در استان سلیمانیه شروع شد.

محسن رضایی در جای دیگری به فرماندهان می‌گوید: «در مورد عملیات جنوب، ما از قبل پیش‌بینی می‌کردیم ممکن است تا پایان بهمن‌ماه هر کاری بخواهیم انجام بدهیم لو برود. لذا این بار سعی کردیم با لشکرهایی که قرار بود موج دوم و سوم در جنوب به کار بگیریم، حتما یک عملیات در شمالغرب بکنیم و جنوب را هم کنترل می‌کردیم. یکی از مزیت‌های این تصمیم این است که می‌شود دشمن را از جنوب جاکن کنیم. از طرف دیگر اگر در جنوب هم هیچ موفقیتی نداشته باشیم و در اینجا موفقیت قابل توجهی به دست بیاوریم،‌ در ذهن‌مان این بود که باید تمرکز قوا داد تا یک قسمت‌های مهمی برویم… آزادسازی شهر حلبچه و دریاچه دربندیخان برای ما خیلی مهم است و از نظر سیاسی و نظامی می‌تواند ما را تا پایان اسفند ‌تأمین کند.»

فرمانده کل سپاه در ادامه به این مطلب اشاره می‌کند که در صورت دستیابی به نتایج مورد نظر که از نگاه او تا حد زیادی امکان‌پذیر است، عراقی‌ها برای جلوگیری از پیروزی‌های بیشتر ما، ناچار به جاکن شدن از جنوب و آمدن به شمالغرب می‌شوند. در این صورت است که ما عملیات بعدی‌مان را در جنوب انجام خواهیم داد.

برادر محسن معتقد بود اگر غافلگیری رعایت نشود، به جز ضرر چیزی نداریم. دشمن در فاو و کلاً منطقه جنوب، همه کارهایش آماده است؛ مانند فاو که در ۲۴ ساعت اول، جلوی‌مان پر شد. مشکل خاکریز هم مشکل بزرگی بود. کافی بود در گوشه‌ای خاکریز زده نشود و الحاق صورت نگیرد؛ مانند همان تجربه‌ای که در کربلای ۵ و در نوک کانال ماهی، الحاق صورت نگرفت و ضربه خوردیم.

باور فرمانده کل سپاه این بود که دشمن باور نمی‌کند ایران برای انجام عملیات‌هایش، خصوصاً در فصل زمستان به مناطق شمالغرب برود و این بزرگ‌ترین غافلگیری برای دشمن است.

*میثم رشیدی‌مهرآبادی



منبع خبر

این بزرگ‌ترین غافلگیری است بیشتر بخوانید »

باور «محسن رضایی» به بزرگ‌ترین غافلگیری

باور «محسن رضایی» به بزرگ‌ترین غافلگیری



آغاز عملیات بیت المقدس 2

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پس از انجام عملیات کربلای۵ که به هدف اصلی‌اش، یعنی تصرف شهر حیاتی بصره نرسید، تمام نگاه‌ها به سمت غرب و شمالغرب کشور رفت تا در سال ۱۳۶۶ و خصوصاً در عملیات بزرگی که باید برای این سال طراحی می‌شد، به اهداف بیشتری دست پیدا کنیم.

رزمندگان و فرماندهان جنگ اعم از ارتش و سپاه تمام تلاش‌شان را کردند تا به بصره برسند؛ اما تجهیزات و تسلیحات پیشرفته‌ای که در اختیار حکومت عراق قرار گرفته بود و همچنین موانع عجیب و غریبی که روی زمین و در مقابل‌شان می‌دیدند، مانع از پیشروی‌های گسترده بود و در تعدادی از محورها، برنامه از پیش تعیین شده عملیات را با چالش‌هایی مواجه می‌کرد. تنها راهی که در پیش رو بود، تغییر تاکتیک جنگی و تمرکز بیشتر بر جبهه‌های غرب و شمالغرب بود.

پیش از این هم جمهوری اسلامی مصمم بود با یک عملیات بزرگ سالانه در این مناطق، سرزمین‌های تحت کنترل معارضین کُرد عراقی در استان سلیمانیه عراق را آزاد کند. اجرای این هدف تا پایان سال ۱۳۶۵ از اهمیت کمتری برخوردار بود؛ اما وقتی عملیات در جنوب کشور با مشکلات بزرگی همراه شد و تردیدهایی به همراه آورد،‌ نگاه‌ها هم به سمت این قسمت از مرزهای کشور کشیده شد.  عملیات کربلای۵ در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ شروع شد و روزهای زیادی به طول انجامید. مردانگی و سرسختی رزمندگان ایرانی مانع از این بود که روند عملیات با تمام مشکلاتش به زودی پایان یابد؛ اما گره‌های بزرگی به کار پیشروی آنان افتاده بود.

برخی محورها هم که تصرف شده بود در مرحله پدافند با مشکلاتی روبه‌رو بودند. شهید و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از رزمندگان در طول عملیات اگرچه غم را به چهره‌ها آورده بود؛ اما از عزم و ایستادگی نکاسته بود. نیروهای پدافندی با چهره‌های آفتاب‌سوخته و چشم‌های گود افتاده، حاضر نبودند از خاکریزهای‌شان دست بردارند و به عقب برگردند. عملیات کربلای۸ که در هجدهمین روز از سال ۱۳۶۶ آغاز شد هم در محور شلمچه بود تا بتواند به روند عملیات قبل از خود، سر و سامانی بدهد. این، آخرین ابتکار عمل ایران و عملیات بزرگش در جبهه‌های جنوب بود و فرماندهان متوجه شدند که این روش از نبرد، با بن‌بست مواجه شده است. نگاه فرماندهان که پیش از آن هم به سوی غرب و شمالغرب افتاده بود، به طور دقیق‌تری متوجه این جبهه‌ها شد و تصمیم گرفتند ضمن اجرای عملیات‌های محدود، طرح یک عملیات گسترده و بزرگ در این سرزمین‌ها را هم بچینند.

عملیات کربلای ۱۰ در ۲۵ فروردین‌ماه ۱۳۶۶ در ارتفاعات منطقه عمومی ماووت شروع شد. در همین روز و در منطقه سلیمانیه هم عملیات محدود فتح۵ آغاز شد. حدود دو ماه از این عملیات‌ها گذشته بود که در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۶ و همزمان با سالگرد شهادت دکتر چمران، با هدف تصرف شهر ماووت و ارتفاع ژاژیله و تکمیل اهداف عملیات کربلای۱۰، عملیات نصر ۴ کلید خورد.

عملیات نصر۷، نبردی بود که در چهاردهمین روز از مردادماه ۱۳۶۶ با هدف تصرف دوپازا و بُلفَت در محور سردشت انجام شد. عملیات بعدی با نام نصر۸ هم فقط سه ماه و نیم بعد،‌ در ارتفاع گرده‌رش در منطقه عمومی ماووت و با هدف گرفتن سرپل در غرب رودخانه قلعه چولان انجام شد و موفقیت‌هایی به دنبال داشت.

این عملیات‌ها البته محدود بودند و زمینه را برای انجام یک عملیات بزرگ‌تر فراهم می‌کردند. این بار،‌ چندین منطقه در جنوب و غرب، مدنظر قرار داده شد تا در صورت موفق نشدن در هر یک از عملیات‌ها، طرح عملیات دیگری به مرحله اجرا در آید. نظر فرمانده کل سپاه، ‌برادر محسن رضایی، انجام عملیات همزمان در جبهه‌های جنوب و شمالغرب بود. به همین دلیل در بهمن‌ماه ۱۳۶۶ به برادر ذوالقدر، فرمانده قرارگاه رمضان (قرارگاه عملیات‌های برون‌مرزی در داخل خاک عراق) درباره دورنمای فعالیت‌های این قرارگاه گفت:‌ «شما باید هدف‌تان دوکان، ‌قلعه دیزه و کرکوک باشد که زمینه‌ای برای عملیات بهار ۱۳۶۷ بشود.»

برادر رضایی باز هم در حین عملیات بیت‌المقدس ۲ و در دوم بهمن‌ماه ۱۳۶۶به فرماندهان سپاه گفت:‌ «باز هم تأکید می‌کنم برنامه شما در شمال غرب است. تا بهار سال آینده (۱۳۶۷) اینجا هستید… .» وی همچنان بر آمادگی رزمندگان در چند نقطه تأکید می‌کند و می‌گوید: «وضعیت جنگ به گونه‌ای شده که در این مقطع ما نمی‌توانیم روی یک جا سرمایه‌گذاری کنیم. بعد اگر عملیات موفق نشد، اصرار کنیم و تلفات بدهیم. چون باید جواب مردم را بدهیم. این است که امسال به این نتیجه رسیدیم دو منطقه را آماده کنیم. ضمن اینکه اگر هر یک لو رفت، مجبور نشویم آن را عمل کنیم… .»

این استدلالی بود که محسن رضایی برای فرماندهانی که از منطقه فاو به شمال‌غرب آماده بودند، ارائه داد. این فرماندهان همچنان بر انجام عملیات در منطقه فاو اصرار داشتند اما به دلیل هوشیاری دشمن و آماده نشدن شرایط، عملیات در فاو به تعویق افتاد و همزمان عملیات بیت‌المقدس۲ در غرب ماووت واقع در استان سلیمانیه شروع شد.

محسن رضایی در جای دیگری به فرماندهان می‌گوید: «در مورد عملیات جنوب، ما از قبل پیش‌بینی می‌کردیم ممکن است تا پایان بهمن‌ماه هر کاری بخواهیم انجام بدهیم لو برود. لذا این بار سعی کردیم با لشکرهایی که قرار بود موج دوم و سوم در جنوب به کار بگیریم، حتما یک عملیات در شمالغرب بکنیم و جنوب را هم کنترل می‌کردیم. یکی از مزیت‌های این تصمیم این است که می‌شود دشمن را از جنوب جاکن کنیم. از طرف دیگر اگر در جنوب هم هیچ موفقیتی نداشته باشیم و در اینجا موفقیت قابل توجهی به دست بیاوریم،‌ در ذهن‌مان این بود که باید تمرکز قوا داد تا یک قسمت‌های مهمی برویم… آزادسازی شهر حلبچه و دریاچه دربندیخان برای ما خیلی مهم است و از نظر سیاسی و نظامی می‌تواند ما را تا پایان اسفند ‌تأمین کند.»

فرمانده کل سپاه در ادامه به این مطلب اشاره می‌کند که در صورت دستیابی به نتایج مورد نظر که از نگاه او تا حد زیادی امکان‌پذیر است، عراقی‌ها برای جلوگیری از پیروزی‌های بیشتر ما، ناچار به جاکن شدن از جنوب و آمدن به شمالغرب می‌شوند. در این صورت است که ما عملیات بعدی‌مان را در جنوب انجام خواهیم داد.

برادر محسن معتقد بود اگر غافلگیری رعایت نشود، به جز ضرر چیزی نداریم. دشمن در فاو و کلاً منطقه جنوب، همه کارهایش آماده است؛ مانند فاو که در ۲۴ ساعت اول، جلوی‌مان پر شد. مشکل خاکریز هم مشکل بزرگی بود. کافی بود در گوشه‌ای خاکریز زده نشود و الحاق صورت نگیرد؛ مانند همان تجربه‌ای که در کربلای ۵ و در نوک کانال ماهی، الحاق صورت نگرفت و ضربه خوردیم.

باور فرمانده کل سپاه این بود که دشمن باور نمی‌کند ایران برای انجام عملیات‌هایش، خصوصاً در فصل زمستان به مناطق شمالغرب برود و این بزرگ‌ترین غافلگیری برای دشمن است.

*میثم رشیدی‌مهرآبادی



منبع خبر

باور «محسن رضایی» به بزرگ‌ترین غافلگیری بیشتر بخوانید »