رئیس جمهور فرانسه آمریکا را به اتخاذ معیارهای دوگانه در زمینه بهای گاز صادراتی به اروپا متهم کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، رئیس جمهور فرانسه در سخنانی آمریکا را متهم کرد که گاز طبیعی را تا چهار برابر گرانتر به کشورهای اروپایی میفروشد.
به گزارش مجاهدت از خبرگزاری «تاس»، «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه در نشست خبری پس از اجلاس سران اتحادیه اروپا در شهر «بروکسل» در بلژیک از آمریکا به دلیل اتخاذ معیارهای دوگانه در زمینه قیمت فروش گاز طبیعی انتقاد کرد.
ماکرون گفت که آمریکا گاز خود را به اروپاییها با قیمتی ۳ تا ۴ برابر بیشتر از قیمت گاز در بازار داخلی خود میفروشد.
ماکرون گفت: «گاز آمریکا در بازار داخلی سه تا چهار برابر ارزانتر از قیمتی است که آنها به اروپاییها عرضه میکنند. اینها معیارهای دوگانه هستند.»
به گفته وی، این مسئله باید به موضوعی مورد بحث مبدل شود.ماکرون اظهار داشت: «قصد دارم این موضوع را در سفر ماه دسامبر به ایالات متحده مطرح کنم.»
رئیس جمهور فرانسه در حالی این سخنان را بیان کرد که بحران انرژی در این کشور بالا گرفته و مردم در روزهای گذشته دست به اعتصاب و تظاهرات زدند.
روزنامه «لوموند» در این زمینه نوشت، دولت فرانسه امیدواراست که التهابات ناشی از اعتصابات پیش از شعله ور شدن فروکش کند. بیش از دو هفته از آغاز اولین اعتصابات در پالایشگاههای نفت میگذرد و اینک دولت فرانسه با خطر بیشتری مواجه است و آن امکان گسترش اعتصابات به سایر بخشهاست.
به نوشته لوموند، در حال حاضر هیچ نشانهای از آرام شدن اوضاع وجود ندارد و اعتصابها در پالایشگاهها منجر به درخواست اعتراضات گسترده شده است.
بحران انرژی در اتحادیه اروپا در اوایل ژوئیه زمانی که اولین وقفه در عرضه گاز از روسیه به شماری از کشورهای اتحادیه اروپا رخ داد، بدتر شد. این بحران به دلیل مشکلاتی در تعمیر و نگهداری توربینهای خط لوله نورد استریم به دلیل تحریمهای اعمال شده علیه روسیه رخ داد.
موسسه «ورسیک ماپل کرافت» نیز اعلام کرده است که اگر اروپا در زمستان امسال با اختلال غیرمنتظره در عرضه گاز مواجه شود، احتمالا افزایش بیشتر ناآرامیهای داخلی و بیثباتی دولتهای اروپایی را در برخواهد داشت.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
حتما نوع برخورد پلیس اروپا با مردم فرانسه و آلمان را دیدهاید، همان کشورهایی که جوزپ بورل، آن را به باغ و بقیه را به جنگل وحشی تعبیر کرد. کار در این کشورها از اعتراض گذشته و به خشونت کشیده شده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه جام جم نوشت: بهتر از این امکان نداشت استانداردهای دوگانه اروپا در ژست حقوق بشری عیان شود؛ حالا جمعههای تهران نیست که شلوغ شده این بار شنبههای پاریس است اما وزیر خارجه فرانسه گفته آنها آشوبگرند! آیا گزارهای مضحکتر از این هم وجود دارد؟ اروپایی که ادعا داشت هرکس در ایران به خیابان آمده لزوما معترض است و پلیس حق دخالت ندارد و حتی به خاطر این روایت اشتباه، ایران را تحریم کردند حالا درباره کشورهای اروپایی کلیشه برعکس شده است؟
از همان روز اول بدون هیچ استدلال و بررسی اولیه مدعی شدند یک دختر در محل پلیس به قتل رسیده و با سوژه کردن تمام آیتمهای تاثیر گذار از دختر بودن، اهل سنت، کرد بودن و مسأله حجاب، سازوکار عملیات علیه ایران در اتاقهای فکر غربی تا تحریریههای فارسی زبان ضدایرانی آغاز شد و در این یک ماه و نیم با میدانداری وسیع تروریسم رسانهای، اعتراض عملا به یک اغتشاش تمامعیار تبدیل شد و شد آنچه همه میدانیم.
اروپاییها بدشانسترین موجودات زمین
اما اتفاقی که حالا در قلب اروپا در جریان است، یک رسوایی واقعی برای مقامات غربی است. شاید بتوانیم اسم آن را سوختگیت بگذاریم؛ اروپاییها حتما بدشانسترین موجودات این کره زمین هستند چون درست وقتی داشتند برای ایران رجز میخواندند به همان بلا مبتلا شدند آن هم در حالی که بیعرضگی، پیوست آن است. اروپا بدون اینکه تحریم باشد در تامین سوخت، انرژی و اقتصاد به چالش کشیده شده و وقتی مردم هم به این روند اعتراض میکنند با شدیدترین وضعیت سرکوب میشوند. یعنی درحالی که تحریم کنندگان ایران از تامین نیازهای شهروندان خود ناتوان هستند آن هم در شرایطی که خبری از جنگ اقتصادی و هیبریدی علیه این کشورها نیست، برای ایران نسخه میپیچند که در تامین امنیت کشورت چگونه عمل کن.
مصونیت اروپا از شر تجزیهطلبی و اپوزیسیون
حتما نوع برخورد پلیس اروپا با مردم فرانسه و آلمان را دیدهاید، همان کشورهایی که جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آن را به باغ و بقیه را به جنگل وحشی تعبیر کرد. کار در این کشورها از اعتراض گذشته و به خشونت کشیده شده اما یک نکته بسیار مهم در این اختلاف سیاسی وجود دارد که درهیچکدام از این کشورها، تجزیه طلبها فعال نشدهاند. گروهکهای تروریستی سلاح سرد و گرم به تظاهرات نمیآورند، سفارتخانههای کشورهای خارجی در کنار رسانههای اپوزیسیون این کشورها به خط نشدهاند که مردم را برای بالا نگه داشتن آشوبها تحریک کنند، هیچ پلیسی در این کشورها کشته یا سرش بریده نشده و به مقر پلیس برای دسترسی به اسلحه حمله نشده است اما بازهم پلیس اروپا چنان خشونتی علیه معترضان به خرج میدهد که حقیقتا کمنظیر است.
بسیاری از فیلمها و کلیپهایی که این روزها از شرایط حضور و جمعیت مردم در شبکههای اجتماعی میچرخد، حیرت انگیز است و مردم در فرانسه، صربستان، آلمان، ایتالیا، بلژیک، اتریش، اسپانیا و… بهصورت گسترده علیه دولتهای اروپایی تظاهرات کردند و شعار دادند که سیاستهای اتحادیه اروپا برای ما فقر، گرسنگی و سرما به ارمغان آورده است اما مسئولان سیاسی این کشورها ترجیح دادهاند در میانه این بحران نان و انرژی روی جنگ چریکی و شهری علیه ایران تمرکز کنند و رسانههایی که در این یک ماه برای تخریب ایران شب و روز نداشتند، وضعیت فعلی اعتراضات را در اروپا لای زر ورق روایت میکنند و اصطلاحا مشکلات اروپا را فعلا زیر فرش پنهان میکنند تا اعتراضات را در این کشورها به نوعی سرکوب کنند.
البته اروپا در تاریخ معاصر خود هیچوقت مستقل نبوده و همیشه ترجیح داده بهعنوان شخصیت دوم در پلن آمریکا، فضای تحریم یا تندگویی علیه ایران را تکرار کند اما آنها اکنون در یک سیکل بیکفایتی و شرایط بحرانی هستند که هرچه را درباره وضعیت ایران پیرامون حقوق بشر گفته بودند بیشتر به یک طنز تبدیل کرده است، چراکه دولتهای اروپایی بهخوبی میدانند بقای آنها معطوف به تامین رفاه شهروندان و شرافتمندانه برای آنها حتی از طریق استعمارگر ، توطئه و سیاه کردن سایر کشورهاست اما مردم کشورهای غربی حالا در اولیهترین موضوعات معترض هستند و کاری به سیاست و ظلم ندارند چون گرسنگی، سرما و آوارگی بیشتر مردم اوکراین در راه است و اروپا حالا قلب بحرانها بوده و در تامین ضرورتهای اساسی زندگی دچار مشکل شده است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل درباره روابط ایران و عربستان گفت: ما همسایه عربستان هستیم و باید با هم همزیستی کنیم؛ بنابراین سفارتخانههای دو کشور باید فعال باشند تا مشکل از طریق بهتری حل شود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، علی اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل در گفتوگو با شبکه لبنانی المیادین گفت: ارتباط میان تشکلهای جبهه مقاومت بسیار خوب است و این در حالی است که کشورهای غربی متحد نیستند.
وی اظهار کرد: ایران در قلب جبهه مقاومت است و در کنار یمن، لبنان، سوریه، فلسطین و عراق ایستاده است.
ولایتی در بخش دیگری از گفتوگوی خود تاکید کرد: اتفاقات اخیر ایران أسفبار است، اما این امر چه ارتباطی با این مسأله دارد که مجموعههایی مسلح از طرف بارزانی از خارج بیایند و مردم کُرد ما را بکشند؟
مشاور مقام معظم رهبری گفت: در حوادث اخیر ایران، کشورهای بیگانه به دنبال بهانه میگردند و این امر طبیعی نیست.
ولایتی تاکید کرد: واشنگتن و تلآویو آن قدر قوی نیستند که بتوانند طرحهای خود را در ایران پیاده کنند و ملت ایران اجازه تحقق چنین مسألهای را نخواهد داد.
وی همچنین خاطرنشان کرد: طی هفتههای اخیر نیروهای داعشی از عراق به افغانستان انتقال داده شدند تا ابزار دست آمریکاییها باشند. آمریکاییها میخواهند در مکانی باشند که بتوانند ثروت دیگر کشورها را غارت کنند.
ولایتی ادامه داد: اروپاییها پیشتر سیاست مستقلی داشتند، اما امروز دنبالهرو واشنگتن شدهاند. غربیها بر این باورند که جهان تکقطبی و آمریکا ابرقدرت است.
وی درباره روابط ایران و عربستان نیز تأکید کرد: ما همسایه عربستان هستیم و باید با هم همزیستی کنیم؛ بنابراین سفارتخانههای دو کشور باید فعال باشند تا مشکل از طریق بهتری حل شود.
ولایتی اضافه کرد: ما همچنین از کشور دوست و برادر، عراق، حمایت میکنیم و امیدواریم نقش تاریخی این کشور بازگردانده شود.
مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل درباره لبنان نیز تاکید کرد: ما از لبنان حمایت میکنیم و خط مرزی دریایی این کشور باید مشخص شود؛ همچنین رژیم صهیونیستی باید از منطقه مرزهای دریایی لبنان خارج شود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
جوزف نای، دانشمند سیاسی برجسته آمریکایی و بنیانگذار نظریه «جنگ نرم» معتقد است وقوع جنگ در اوکراین دلایل عمیق، میانه، و بیواسطهای دارد که از گسترش ناتو تا آرمانهای پوتین برای روسیه را شامل میشود.
سرویس جهان مشرق – نظریههای مختلفی تا کنون دربارهی دلایل آغاز جنگ اوکراین مطرح شده است. برخی کارشناسان پوتین را در سودای بازگرداندن «روسیهی بزرگ» توصیف میکنند و برخی صاحبنظران معتقدند گسترش ناتو تا نزدیکی مرزهای روسیه، رئیسجمهور این کشور را تحریک کرد تا دست به اقدام نظامی بزند. حتی تحلیلگران در آمریکا نیز به هیچ عنوان بر سر پاسخ این سؤال که «جنگ اوکراین چرا شروع شد» متفقالقول نیستند.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، ماه نوامبر سال ۲۰۱۸ از پنجرهی تفرجگاه شهر «آناپا» در جنوب بخش اروپایی روسیه، در ساحل دریای سیاه، به دریا نگاه میکند. برخی کارشناسان، پوتین را متهم میکنند که به دنبال احیای «روسیهی بزرگ» است و جنگ اوکراین را نیز به همین خاطر به راه انداخته است. (+)
مشرق پیش از این نظر «جان میرشایمر[۱]» دانشمند سیاسی آمریکایی دربارهی دلایل احتمالی آغاز جنگ میان روسیه و اوکراین، و پیشبینی او دربارهی بروز جنگ اوکراین چندین سال پیش از آغاز آن، را مفصلاً خدمت مخاطبان محترم ارائه کرده است. (گزارشهای مشرق در اینباره را از اینجا و اینجا بخوانید.) آنچه اکنون پیش روی شماست، نظریهی «جوزف نای» یکی دیگر از دانشمندان سیاسی آمریکا، استاد دانشگاه هاروارد، از بنیانگذاران نظریهی نئولیبرالیسم در روابط بینالملل، و همچنین بنیانگذار نظریهی «قدرت نرم» است. نای معتقد است نمیتوان فقط یک عامل را موجب آغاز جنگ اوکراین دانست، بلکه برای پی بردن به علت شروع این جنگ باید به دلایل عمیق، میانی، و بیواسطهی این بحران توجه کرد. «نای» طی مقالهای تحت عنوان «جنگ اوکراین چه دلایلی داشت؟[۲]» در پایگاه تحلیلی «پراجکتسیندیکت» برخی از این دلایل را از دیدگاه خود برشمرده است. در ادامه، ترجمهی این مقاله را میخوانید.
سخنرانی «جان میرشایمر» دانشمند سیاسی آمریکایی، دربارهی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت اول [متن کامل و جزئیات بیشتر] [دانلود با حجم ~ ۴۷ مگابایت]
سخنرانی «جان میرشایمر» دربارهی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین – قسمت دوم [متن کامل و جزئیات بیشتر] [دانلود با حجم ~ ۳۶ مگابایت]
جان میرشایمر پاسخ میدهد:
››چرا بحران اوکراین تقصیر غرب است؟
››آیا پوتین به دنبال ایجاد «روسیه بزرگ» است؟
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
جنگ روسیه در اوکراین، مخربترین درگیریای است که اروپا از سال ۱۹۴۵ [و پایان جنگ جهانی دوم] تا کنون به خود دیده است. اگرچه بسیاری در غرب این جنگ را نتیجهی تصمیم مختارانهی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، میدانند، خود پوتین میگوید این جنگ، نتیجهی تصمیم ناتو در سال ۲۰۰۸ دربارهی عضویت اوکراین در این ائتلاف نظامی[۳] است. به اعتقاد پوتین، تصمیم ناتو مبنی بر اینکه اوکراین در نهایت عضو ناتو خواهد شد، پای یک تهدید موجودیتی را به مرزهای روسیه کشاند. در عین حال، عدهای دیگر دلیل جنگ اوکراین را در پایان جنگ سرد و عدم حمایت کافی غرب از روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی جستوجو میکنند. اما چگونه میتوانیم ریشههای جنگی را پیدا کنیم که ممکن است سالها طول بکشد؟
یک مرد اوکراینی، ماه مارس سال ۲۰۲۲، مقابل ایستگاه مرکزی قطار شهر «تروستیانتس» در شمال شرقی اوکراین دوچرخهاش را از میان گلولای و آوار و از کنار یک تانک تخریبشدهی روس عبور میدهد. روسها پیشتر از این ایستگاه قطار به عنوان پایگاه نظامی خود استفاده میکردند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› متحدان خاورمیانهای آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند
جنگ جهانی اول بیش از یک قرن پیش رخ داد؛ با این حال، مورخان هنوز دربارهی این مسئله که علت آن جنگ چه بود، کتاب مینویسند. آیا جنگ به این دلیل آغاز شد که سال ۱۹۱۴ یک تروریست صرب یک آرشیدوک اتریشی را ترور کرد[۴]؟ یا مسئله بیشتر به قدرت روزافزون آلمان در مقابل بریتانیا برمیگشت؟ یا به ملیگرایی روبهافزایش در سراسر اروپا ربط داشت؟ پاسخ صحیح، این است: «همهی موارد بالا؛ به علاوهی موارد دیگر». با این وجود، جنگ تا لحظهای (در ماه آگوست سال ۱۹۱۴) که شروع شد، همچنان اجتنابپذیر بود؛ و حتی همان موقع هم، تداوم این قتلعام به مدت چهار سال، ناگزیر نبود.
برای نظم بخشیدن به بحث، خوب است میان دلایل عمیق، میانی، و بیواسطه تمایز قائل شویم. تصور کنید میخواهید یک آتش بزرگ روشن کنید: روی هم انباشتن کندهها، یک دلیل عمیق است؛ اضافه کردن آتشزنه و کاغذ، یک علت میانی است؛ و زدنِ کبریت یک علت تسریعکننده [و بیواسطه] است. با این حال، حتی همان موقع هم روشن شدن یک آتش بزرگ، اجتنابناپذیر نیست. به عنوان مثال، ممکن است یک باد شدید، کبریت را خاموش کند؛ یا یک باران شدید و ناگهانی، چوبها را خیس نماید. چنانکه «کریستوفر کلارک» مورخ، در کتاب خود دربارهی منشأ جنگ جهانی اول، تحت عنوان «خوابگردها»، مینویسد، سال ۱۹۱۴ «[پنجرهای به سوی] آینده هنوز هم باز بود؛ اندکی[۵].» تصمیمهای اشتباه سیاستی عامل مهم بروز فاجعه بودند.
آرشیدوک «فرانتس فردیناند» (وسط) ولیعهد اتریش، و همسرش «سوفی خوتک» (چپ) کمی پیش از ترورشان توسط «گاوریلو پرنسیپ» ملیگرای صربستانی، در اواخر ماه ژوئن سال ۱۹۱۴ در شهر «ساراویو» پایتخت بوسنیوهرزگوین. این ترور را بیواسطهترین دلیل آغاز جنگ جهانی اول میدانند، اما آیا میتوان صرفاً این ترور را دلیل آغاز یک جنگ جهانی تصور کرد؟ (+)
در اوکراین[۶]، شکی نیست که پوتین ۲۴ فوریه [۲۰۲۲]، وقتی به نیروهای روسیه دستور حمله داد، کبریت را روشن کرد. احتمالاً او هم مثل رهبران قدرتهای بزرگ در سال ۱۹۱۴، تصور میکرد این عملیات، یک جنگ کوتاه و تندوتیز با یک پیروزی سریع خواهد بود؛ کموبیش مانند اقدام اتحاد جماهیر شوروی به تصرف بوداپست در سال ۱۹۵۶، یا پراگ در سال ۱۹۶۸. نیروهای هوابرد، فرودگاه را تصرف میکنند؛ تانکها، بهتاخت، کییف را تصرف مینمایند؛ ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، را برکنار میکنند؛ و یک دولت دستنشانده را به قدرت میرسانند.
پوتین به مردم کشورش گفت میخواهد یک «عملیات نظامی ویژه» با هدف «از بین بردن نازیسم» در اوکراین و جلوگیری از گسترش ناتو تا مرزهای روسیه انجام دهد. با این وجود، با توجه به اشتباه محاسباتی فاحشی که مرتکب شد، باید بپرسیم پوتین واقعاً چه فکری در سر داشت. از نوشتههای خود پوتین[۷] و همچنین زندگینامهنویسهای مختلف او، مانند «فیلیپ شورت»[۸]، میدانیم که علت میانی این جنگ، امتناع پوتین از نگاه کردن به اوکراین به عنوان یک کشور مشروع [و مستقل از روسیه] بود. پوتین از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، که شخصاً به عنوان یک افسر کاگب در آن خدمت کرده بود، ناراحت بود؛ و به دلیل نزدیکی فرهنگی اوکراین و روسیه، اوکراین را کشوری جعلی میدانست. به علاوه، اوکراین قدرنشناس هم بود: با «قیام میدان[۹]» در سال ۲۰۱۴ که دولت طرفدار روسیه را برکنار کرد، و همینطور تعمیق روابط تجاری با اتحادیهی اروپا[۱۰]، به مسکو توهین کرده بود.
«میشل اوباما» (دوم از چپ) بانوی اول وقت آمریکا، و «هتر هیگینباتم» (راست) معاون وقت مدیریت و منابع وزیر خارجهی این کشور، در مراسم تقدیم «جایزهی بینالمللی زنان شجاع وزارت خارجه» در سال ۲۰۱۴ به «روسلانا لیژیچکو» (مرکز تصویر با پرچم اوکراین) خواننده، سیاستمدار و فعال اوکراینی. لیژیچکو از حامیان «انقلاب نارنجی» سال ۲۰۰۴ در اوکراین و از رهبران اعتراضات «قیام میدان» یا «یورومیدان» علیه روسیه و در حمایت از ملحق شدن اوکراین به اتحادیهی اروپا بود. (+)
«هیلاری کلینتون» وزیر خارجهی سابق آمریکا، در دولت باراک اوباما، در کنار «روسلانا لیژیچکو» خوانندهی اوکراینی، از رهبران جنبش ضدروسیه و اعتراضات «قیام میدان» در حمایت از روابط میان اوکراین و اتحادیهی اروپا (+)
در همینباره بخوانید:
›› کتاب هیلاری کلینتون: خواننده معارض اوکراینی در آغوش وزیر خارجه آمریکا
پوتین به دنبال احیای چیزی است که آن را «جهان روسی[۱۱]» مینامد؛ و اکنون به ۷۰ سالگی نزدیک میشود، دارد به میراث خود فکر میکند. رهبران قبلی روسیه، مانند «پیتر کبیر» [یا «پطر کبیر»]، در زمان خود قدرت این کشور را گسترش داده بودند. با توجه به تحریمهای ضعیف غرب علیه روسیه پس از حملهی این کشور به اوکراین و الحاق شبهجزیرهی کریمه در سال ۲۰۱۴، به نظر میرسد پوتین پیش خودش فکر کرده است: چرا از این جلوتر نروم؟
زنان داوطلب اوکراینی، در روز چهارم جنگ، در شهر «لفیف» در غرب اوکراین پارچه رشتهرشته میکنند تا از آنها تور استتار ساخته شود. رسانههای غربی یک کارزار گستردهی رسانهای برای انداختن تمام تقصیر جنگ اوکراین به گردن روسیه و کمرنگ کردن نقش توسعهطلبی ناتو، و در رأس آن آمریکا، به راه انداختهاند. بخشی از این کارزار، قهرمانسازی از مردم اوکراین در «مقاومت» مقابل روسیه است. (+)
شهروندان اوکراینی در حال تمرین پرتاب کوکتل مولوتف برای دفاع از شهر «ژیتومیر» در شمال غربی اوکراین در جریان جنگ با روسیه؛ رسانههای غربی «مقاومت قهرمانانه»ی مردم اوکراین مقابل ارتش روسیه را به مردم جهان نشان میدهند، اما ناگفته پیداست که اگر در همین تصویر، به جای پرچم اوکراین، پرچم فلسطین بود، همین رسانهها افراد حاضر در تصویر را «تروریست» معرفی میکردند. (+)
در همینباره بخوانید:
››دیپلمات سابق آمریکایی: تحریمها علیه روسیه نتیجه عکس خواهد داد
چشمانداز گسترش ناتو یک علت میانی کماهمیتتر بود. اگرچه غرب یک «شورای ناتو-روسیه[۱۲]» تشکیل داد که افسران نظامی روسیه از طریق آن میتوانستند در برخی از جلسات ناتو شرکت کنند، اما روسیه از این رابطه انتظارات بیشتری داشت. و اگرچه اوایل دههی ۱۹۹۰، «جیمز بیکر» وزیر خارجهی وقت آمریکا، به همتای روس خود گفته بود که ناتو گسترش نخواهد یافت[۱۳]، مورخانی مانند «ماری ساروت» نشان دادهاند[۱۴] که بیکر بهسرعت تضمین شفاهی خود را، که هرگز هم پشتش به یک توافقنامهی کتبی گرم نبود، پس گرفت.
نقشهی گسترش ناتو طی دهههای مختلف از تشکیل در سال ۱۹۴۹ تا دههی ۲۰۲۰. چنانکه مشخص است، طی دهههای گذشته، ناتو دائماً به سمت شرق و مرزهای روسیه گسترش پیدا کرده است. این ائتلاف نظامی از زمان سقوط دیوار برلین تا کنون ۱۴ عضو جدید (به رنگهای صورتی و بنفش) گرفته است که همگی در مناطق شرقیتر بودهاند. توجه داشته باشید که در این نقشه، کشورهای آمریکا، کانادا، و ایسلندف با وجود عضویت در ناتو، نمایش داده نشدهاند. (+)
جلد کتاب «حتی یک اینچ» نوشتهی «ماری الیس ساروت» مورخ آمریکایی و استاد دانشگاه «جانز هاپکینز» آمریکا. این سه کلمه، بخشی از عبارتی بودند که «جیمز بیکر» وزیر خارجهی وقت آمریکا، سال ۱۹۹۰، پس از سقوط دیوار برلین، از آنها استفاده کرد تا به «میخایل گورباچف» رهبر شوروی، وعده دهد اگر شوروی بخش تحت نفوذ خود در آلمان را رها کند، «ما ناتو را حتی یک اینچ به سمت شرق نمیآوریم.» گورباچف نفوذ شوروی را از آلمان برداشت، اما واشینگتن پس از فروپاشی شوروی، به حرف بیکر عمل نکرد؛ به این نتیجه رسیده بود که میتواند «دستاورد بزرگ» فروپاشی شوروی را به یک «دستاورد بزرگتر» تبدیل کند. اکنون وعدهی بیکر معنای دیگری پیدا کرده بود: «حتی یک اینچ سرزمین نیز نباید از دسترس طرح گسترش ناتو خارج باشد.» (+)
دههی ۱۹۹۰، وقتی بیل کلینتون، رئیسجمهور آمریکا، این موضوع [گسترش ناتو] را با بوریس یلتسین، رئیسجمهور روسیه، در میان گذاشت[۱۵]، روسیه بهرغم میل باطنی بخشی از گسترش ناتو را پذیرفت، اما انتظارات دو طرف با یکدیگر متفاوت بود. تصمیم ناتو، در نشست سال ۲۰۰۸ در بخارست، مبنی بر گنجاندن اوکراین (و گرجستان) در فهرست اعضای بالقوه در آینده، بدترین تصورات پوتین دربارهی غرب را تأیید کرد.
در عین حال، اگرچه شاید تصمیم سال ۲۰۰۸ ناتو اشتباه بوده باشد، اما تغییر نگرش پوتین مربوط به پیش از آن تصمیم است. وی پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به آمریکا کمک کرده بود[۱۶]، اما سخنرانیاش در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۰۷ نشان میدهد پیش از اجلاس بخارست نیز نسبت به غرب ترش کرده بوده است[۱۷]. بنابراین، احتمال گسترش ناتو تنها یکی از چندین دلیل میانی بود؛ آن هم دلیلی که بلافاصله پس از نشست بخارست، زمانی که فرانسه[۱۸] و آلمان[۱۹] اعلام کردند عضویت اوکراین در ناتو را وتو خواهند کرد، اهمیت خود را بیشازپیش از دست داد.
«ناتو از آرمانهای اروپایی-آتلانتیکی اوکراین و گرجستان در عضویت در ناتو استقبال میکند. ما امروز توافق کردیم که این کشورها در نهایت عضو ناتو خواهند شد… امروز بهوضوح اعلام میکنیم که از درخواست این کشورها برای آغاز طرح اقدام [و فرآیند] عضویت حمایت مینماییم. بنابراین، اکنون دورهای از همکاری فشرده با هر دو کشور در سطح بالای سیاسی را با هدف حل مسائل باقیمانده دربارهی درخواست طرح اقدام عضویت آنها آغاز خواهیم کرد.» بخشی از بیانیهی نشست سال ۲۰۰۸ «شورای آتلانتیک شمالی» نهاد سیاسی اصلی ناتو، در بخارست، پایتخت رومانی. (+)
در همینباره بخوانید:
››«دیکتاتور خوب» و «جنایتکار جنگی خوب»؛ سیاست خارجی آمریکا بر چه مبنایی است؟
›› ایرانیهای بد – ایرانیهای خوب؛ حمایت آمریکا از اغتشاشگران ایرانی
ورای همهی اینها، دلایل دور یا عمیقی بودند که پس از پایان جنگ سرد به وجود آمدند. در ابتدا، هم در روسیه و هم در غرب خوشبینی زیادی وجود داشت مبنی بر اینکه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی موجب ظهور دموکراسی و اقتصاد بازارمحور در روسیه شود. طی سالهای اول، کلینتون و یلتسین تلاش جدیای برای توسعهی روابط حسنه میان دو کشور انجام دادند. با این حال، اگرچه آمریکا اقدام اعطای وام و کمک اقتصادی به دولت «یگور گایدار» نخستوزیر روسیه، کرد[۲۰]، اما روسها انتظارات بسیار بیشتری داشتند. علاوه بر این، پس از هفت دهه برنامهریزی متمرکز، تبدیل ناگهانی اقتصاد روسیه به یک اقتصاد بازارمحور شکوفا غیرممکن بود. تلاشها برای تحمیل چنین تحولات سریعی بدون شک منجر به ایجاد ناآرامیهای گسترده، فساد، و نابرابری شدید خواهد شد. اگرچه برخی از الیگارشها و سیاستمداران روس در نتیجهی خصوصیسازی سریع داراییهای دولتی بهشدت ثروتمند شدند، اما شاخص زندگی در میان اکثر مردم روسیه کاهش پیدا کرد[۲۱].
«بوریس نمتسوف» (که بعداً ترور شد) فرماندار شهر «نیژنی نووگورود» در روسیه، ماه فوریهی سال ۱۹۹۷ در شهر «داووس» [در سوئیس، میزبان «مجمع جهانی اقتصاد»] اینگونه گزارش داد: هیچکس در روسیه مالیات نمیپردازد و دولت در پرداخت دستمزدها عقب مانده است. سپس، ماه سپتامبر سال بعد، «گریگوری یاولینسکی» نمایندهی لیبرال پارلمان روسیه [که طرح ۵۰۰ روزهی گذار از شوروی به یک اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد را نوشته بود]، در یک ضیافت شام در «مدرسهی کندی» دانشگاه هاروارد گفت: «روسیه کاملاً فاسد است و یلتسین هیچ برنامهای برای آینده ندارد.» یلتسین که نمیتوانست با پیامدهای سیاسی شرایط روبهوخامت اقتصادی دستوپنجه نرم کند، و وضعیت سلامتیاش نیز روبهافول بود، برای بازگرداندن نظم به روسیه به پوتین روی آورد که آن زمان یک مأمور سابق ناشناختهی کاگب بود.
«یانکیها به فریاد: داستان محرمانهی کمک مشاوران آمریکایی به یلتسین برای پیروزی»؛ جلد شمارهی ۱۵ جولای ۱۹۹۶ (۲۵ تیر ۱۳۷۵) مجلهی «تایم» آمریکا با موضوع کمک واشینگتن به «بوریس یلتسین» برای پیروزی در انتخابات سال ۱۹۹۶ روسیه (+)
هیچکدام از اینها به این معنا نیست که جنگ اوکراین اجتنابناپذیر بود؛ بلکه با گذشت زمان رفتهرفته محتملتر شد. پوتین ۲۴ فوریهی ۲۰۲۲ دچار اشتباه محاسباتی شد و کبریتی را روشن کرد که این آتشسوزی بزرگ را به راه انداخت؛ و بعید به نظر میآید [در کوتاهمدت] آن را خاموش کند.
در همینباره بخوانید:
›› کشتار غیرنظامیان «وحشیانه» است؛ مگر توسط آمریکاییها
››جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگها و جنایات آمریکا چهطور؟
[۱] جان مرشایمر لینک
[۲]What Caused the Ukraine War? Link
[۳]Ukraine formally applies for fast-track NATO membership Link
[۴]Did Franz Ferdinand’s Assassination Cause World War I? Link
[۵]The Sleepwalkers Link
[۶]Everything you need to know about the ۲۰۱۴ Ukraine crisis Link
[۷]Article by Vladimir Putin ”On the Historical Unity of Russians and Ukrainians“ Link
[۸]Putin Link
[۹] یورومیدان لینک
[۱۰]Association agreementbetween the European Union and its Member States, of the one part, and Ukraine, of the other part Link
[۱۱]Putin’s World Is Now Smaller Than Ever Link
[۱۲]About NRC Link
[۱۳]Russia’s belief in Nato ‘betrayal’ – and why it matters today Link
[۱۴]Not One Inch Link
[۱۵]For Clinton, Sticking with Yeltsin Sealed Agreement on NATO Link
[۱۶]U.S.-Russia Relations After September ۱۱, ۲۰۰۱ Link
[۱۷]Speech and the Following Discussion at the Munich Conference on Security Policy Link
[۱۸]France won’t back Ukraine and Georgia NATO bids Link
[۱۹]Merkel defends ۲۰۰۸ decision to block Ukraine from NATO Link
[۲۰]The American Aid to the Russian Reforms at the End of the Twentieth Century Link
[۲۱]The Soviet Union’s Demise As Seen by Today’s Russians Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: اروپا مانند باغ میماند و الباقی کشورهای دنیا مانند جنگل است و جنگلی های وحشی به باغ های زیبا حمله میکنند!
دریافت 16 MB
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است