اسارت

شهید اروجعلی شکری بیسیم چی گروه ضربت جندالله یکی از نیروهای اطلاعات عملیات در جنگ با عراق …


شهید اروجعلی شکری بیسیم چی گروه ضربت جندالله یکی از نیروهای اطلاعات عملیات در جنگ با عراق بود که بعد از اسارت به وضع فجیعی شکنجه شده و به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار به خاطر اینکه رمز بیسیم را قورت داده بود و نخواسته  بود که کد و رمز بیسیم را لو بدهد به وضع ناگواری  شکنجه شد.
و اول گوش و بینی و بعد هم چشم های این شهید را درآوردند و در مراحل بعدی هم لبهای بالایی این شهید را بریدند و در آخر هم بعثی های ملعون که نتوانستند رمز را به دست بیاورند تصمیم گرفتند شکم این شهید را بشکافند تا شاید رمزی که روی کاغذ نوشته شده بود و این عزیز قورت داده بود را از داخل شکمش  پیدا کنند.

هدیه به شهدا صلوات ?



منبع

shahidane.iran@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

شهید اروجعلی شکری بیسیم چی گروه ضربت جندالله یکی از نیروهای اطلاعات عملیات در جنگ با عراق … بیشتر بخوانید »

دفاع ایرانیان از هویت و عفت زن مسلمان


کشف حجاب، توطئه اسعتمار در از بین بردن‌های باور‌های دینی بودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس به مناسبت ۱۷ دی، سالروز کشف حجاب در دوره پهلوی بیانیه‌ای صادر کرد.

در این بیانیه آمده است:

۱۷ دی ماه، یکی از روز‌های سخت و مصائب تلخ ملت ایران است؛ روزی که بزرگترین ظلم ممکن در حق زن مسلمان ایرانی روا گردید و او می‌بایست مثل همیشه مجاهدانه در عرصه مبارزه از هویت خویش در میدان حاضر باشد.

کشف حجاب رضاخانی به نام آزادی زنان! در واقع به اسارت کشیدن زن و محبوس کردن زنان با اصالت و محجبه ایرانی در خانه‌هایشان و هتک حرمت به جایگاه زنان بود، از این رو است که ۱۷ دی‌ماه در حافظه‌ی تاریخی ایرانیان یادآور ظلمی عظیم است که به بهانه پیشرفت به زن ایرانی تحمیل شد!

واقعیت این است که مردم ایران با داشتن باور‌های عمیق دینی و مذهبی مقابل این توطئه‌ی استعماری ایستادگی کردند و از هویت، فرهنگ و عفت زن مسلمان با حفظ حجاب دفاع کردند.

تاریخ بلند جمهوری اسلامی ایران گواه است که ما امروز میراث‌دار شخصیت‌های بزرگ مکتب مقاومت در برابر کشف حجاب رضاخانی هستیم. روز ۱۷ که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت‌برکاته) «یکی از جنایات بزرگ رژیم طاغوت، همین مسئله‌ی ۱۷ دی است. کشف حجاب، از بین بردن آن حائل و فاصله‌ای که در اسلام میان دو جنس قرار داده شده است -که این برای سلامت زن و سلامت مرد است؛ برای سلامت جامعه است- تا همان بلائی که بر سر زن در جوامع غربی آمد، بر سر زن مسلمان ایرانی بیاورند».

هنوز تلاش‌ها و مجاهدت‌های آن زنان و مردان مجاهد، نقشه راهی مطمئن است تا بتوانیم از حجاب، این هویت بخش بی‌بدیل جامعه انسانی حراست کنیم.

انتهای پیام/ 241



منبع خبر

دفاع ایرانیان از هویت و عفت زن مسلمان بیشتر بخوانید »

ساخت اسلحه در اسارت بعثی‌ها

ساخت اسلحه در اسارت بعثی‌ها



«آزادگان»؛ قهرمانانی که همچنان ناشناخته مانده‌اند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مهدی وطن‌خواهان، سال ۶۱ در عملیات رمضان، به اسارت نیروهای رژیم بعث درآمد و بعد از تحمل سال‌های سخت اسارت که در اردوگاه «موصل ۴» سپری شد، به وطن بازگشت. این آزاده در خاطراتی درباره مرحوم علی اکبر ابوترابی فرد بیان می‌کند: مرحوم ابوترابی  تمام وقتش را صرف اسرا می‌کرد. از صبح که در باز می‌شد تا چهار عصر ایشان در اردوگاه همیشه با یک نفر قدم می‌زد و اگر کسی مشکلی داشت یا فشاری متحمل می‌شد با ایشان درمیان می‌گذاشت. بعضی از اسرا به واسطه‌ی اتفاقات تلخی که پیش می‌آمد آشفته می‌شدند و ایشان مدام بین اسرا بود، پای حرف‌ها می‌نشست و راهنمایی می‌کرد.

اما هرکدام یکسری شغل‌هایی داشتیم و خودمان را مشغول کرده بودیم. بنده زیاد حاج‌آقا ابوترابی را نمی‌دیدم و با ایشان مراوده‌ی چندانی نداشتم. مسئولیت تدارکات آسایشگاه، تعمیر توپ‌های پاره شده و کارهای فرهنگی و ورزشی مانند برگزاری فوتبال و والیبال را بر عهده داشتم.

یکی از کارهای ما در دوران اسارت شیرازه کردن کتاب بود. از همان زمان اسارت این روحیه را داشتم که کارهای فنی و تعمیرات در حد امکانات انجام دهم. صلیب سرخ چند توپ فوتبال با تکه‌های شش ضلعی برای ورزش آزاده‌ها به اردوگاه آورده بود که بعضاً با برخورد سیم خاردارها پاره می‌شدند و من با کمک تیغ اصلاح، تیوپ را از درون جلد چرم شش ضلعی‌اش خارج می‌کردم و با توپ‌هایی که سالم بودند ولی بدنه‌اشان فرسوده بودند تعویض می‌کردم. یکبار هم یک کتاب پاره شده بود که با دقت روش شیرازه شدن آن را چشمی نگاه کردم و سعی کردم مشابه آن این کار انجام دهم و از آن پس کتاب‌های آسایشگاه را به همان شکل شیرازه می‌کردم.

ساخت اسلحه

یک‌بار بچه‌ها برای برنامه‌ی تئاتر با مقوا و امکاناتی که داشتیم ماکت «اسلحه‌ ژ- 3» را باظرافت طراحی کرده بودند. گلنگدن را که می‌کشیدی صدا می‌داد. آن را در باغچه اردوگاه پنهان کردند. زمانی‌که جاساز ماکت اسلحه لو رفت حتی تا وقتی که سرباز بعثی ماکت را گذاشت روی شانه‌اش متوجه واقعی نبودن آن نشد و سربازانی که از دور ما را نگاه می‌کردند از وجود اسلحه بین ما تعجب کرده بودند.



منبع خبر

ساخت اسلحه در اسارت بعثی‌ها بیشتر بخوانید »

. به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛ « و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود » ‌ «کبوتران حرم» …


.
به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛
« و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود »

«کبوتران حرم» در طواف جان دادند
میان خون و گلوله ، میان آتش و دود

«جوان» برای کبوتر شدن دعا میکرد
و دل نهاد در آخر به آنچه دل فرمود

دمِ وداع در آغوش هم، دو کوه گریست
«پسر» ، کنار «پدر» مثل کودکی آسود

بخوان برای جوانت چهار قل! «مادر» !
بخوان که دور بماند سرش ز تیغ حسود!

جوانِ قصه ولی « سربلند » شد آخر …
اگرچه خاکی و بی سر ، اگر چه خون آلود!

چه خوب شد که ندیدی سر عزیزت را
چه خوب شد سر او بر فراز نیزه نبود…!

هزار آه ، که ماندیم و «کاروان» رفته ست
همیشه بوده تفاوت میان «برکه» و «رود»!

چه قدر سرو در این پهنه بر زمین افتاد
چه قدر لاله شد اینجا فدای یاس کبود

دلم گرفته و در بند این زمینی هاست
که پر کشید هرآنکس که آسمانی بود
.



منبع

ebrahim_hadi.01@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛ « و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود » ‌ «کبوتران حرم» … بیشتر بخوانید »