استاد علوم سیاسی

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"


برخی استادان وابسته به جریان چپ؛ سال‌هاست که بدون سند و مدرک، تصاویری سیاه و تاریک را از جامعه و جوانان ایرانی ترویج می‌کنند. در چرایی این اقدام گفتنی‌های مهمی وجود دارد.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

۴۰ پرونده گرانفروشی در بازدید از ۵۶ واحد! پس از نظارتی که نیست…

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"

معاون بازرسی و نظارت سازمان صمت یکی از شهرستان‌های جنوبی کشور به تازگی در خبری رسمی گفته است:‌ بازرسان این سازمان در قالب سه تیم نظارتی از ۵۶ واحد صنفی شهرستان بازدید کردند.

او می‌افزاید: بازرسی‌ها به صورت خاص در چهار رسته نانوایی‌ها، خواروبارفروشی‌ها، لوازم یدکی‌ها و ابزارفروشی‌ها انجام شد.

این مقام دولتی در ادامه تصریح می‌کند:

“طی این بازرسی ها ۳۹ پرونده تخلف صنفی برای برخی واحدها تشکیل و به منظور طی روال قانونی به تعزیرات حکومتی ارسال شد. “

*نکته این خبر مهم که ام‌المصائب مشکلات اقتصادی ایران را نشان می‌دهد تشکیل ۳۹ پرونده گرانفروشی پس از بازرسی از ۵۶ واحد صنفی است!

یعنی در یک بازرسی ساده در یک شهرستان؛ قریب به ۷۰ درصد از واحدهای نظارت شده مرتکب فعل حرام گرانفروشی بوده‌اند.

این شاهد مثال، به وضوح نشان می‌دهد که اگر کسی از مسئولان دولت عزم حل مشکلات اقتصادی را دارد؛ باید بداند که مشکل اصلی، نبود “نظارت بر قیمت‌ها” و گرانی‌هایی است که از هیچ قاعده دلاری، تورمی، تحریمی و بازاری پیروی نمی‌کنند.

جالب است که اگر کسی از مسئولان امر متوجه این حقیقت بشود؛ به سادگی و در یک مدت کوتاه می‌توان بسیاری از قیمت‌ها را با “نظارت کارا” کاهش داد و آنها را به ابتدای نرخ رقابت بازار و کانال‌های منطقی بازگردانی کرد.

البته بسیاری از اصناف کشور، افراد متقی و باانصافی هستند که راضی به رنج مردم نیستند اما این حقیقت نیز قابل انکار نیست که در نبود نظارت، برخی افراد دچار وسوسه می‌شوند.

پیش از این و در دوره ریاست آیت‌ا… آملی لاریجانی بر قوه قضائیه نیز شاهد بودیم که با رصد این تحلیل درست، قوه قضائیه بعنوان مدعی‌العموم وارد بحث نظارت بر قیمت‌ها شد و ضمن توفیقات بزرگی مثل کنترل قیمت مرغ؛ مورد تقدیر مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت. [۱]

این در حالی است که مقام معظم رهبری هم در سال گذشته طی بیاناتی تأکید کردند: “گرانی‌های اخیر واقعاً توجیهی ندارد و مسئولان باید با هماهنگی و جدیت، این دشواری‌ها را از زندگی مردم بردارند. “[۲]

مجددا این تأکید بیان می‌شود که گرانی و مشکلی که از رحِم تورم و بازار و دلار و تحریم خارج نشده؛ با  نگاه تنظیم‌گر به این مقولات هم مرتفع نمی‌شود و بلکه باید به سمت مبارزه مستقیم با آن حرکت کرد.

در این باره اصلی‌ترین وظیفه بر عهده دولت و سپس بر عهده قوه قضائیه بعنوان مدعی‌العموم است.

حجت‌الاسلام اژه‌ای نیز پیش از این دستور صریح مبارزه با گرانی را صادر کرده است. [۳] که البته این دستور مادام که بصورت جهادی اجرا نشود؛ ‌ راه به جایی نخواهد برد.

***

در پس این القائات تاریک چه چیزی نهفته است؟

تصویرسازی سیاه استادان چپ از جامعه ایرانی

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"

فردی به نام رضا صمیم، بعنوان جامعه‌شناس با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه اعتماد پیرامون “نسل جوان” مصاحبه کرده و گفته است: باید بپذیریم جوانِ امروز با جوان میانه دهه ۱۳۷۰ شمسی تفاوت‌های بسیار دارد و این تفاوت ناشی از همان تفاوت میان نوع اثرگذاری نیروی مواجهات مخاطره‌آمیز نسلی در دوره سوم است. بسیاری چون من و شما که از همان جوانان میانه دهه ۱۳۷۰ شمسی هستیم جوانان امروز را به ‌شدت سیاست‌گریز، درگیر در امور روزمره و سطحی قلمداد می‌کنیم. ولی این‌گونه نیست. آنها اتفاقا به ‌شدت سیاسی‌اند و سیاسی‌ بودن‌شان دقیقا به دلیل گریز هوشمندانه‌شان از عرصه‌های کنشگری مرسوم سیاسی است. در این معنا از من و شما بسیار رادیکال‌ترند و البته مخاطره‌آمیزتر.

او می‌افزاید:

“واقعیت را باید بپذیریم. آنقدر که این جوانان برای قواعد و هنجارهای مستقر مخاطره می‌آفرینند ما در میانه دهه ۱۳۷۰  برای قواعد و هنجارهای مستقر مخاطره نمی‌آفریدیم. حد رادیکال ‌بودن کنش‌های جوانان امروز را باید در همین حد مخاطره‌برانگیزی‌شان برای قواعد و هنجارهای مستقر جست‌وجو کرد. آنها همان‌قدر که برای نظم سیاسی مخاطره می‌آفرینند برای خانواده‌های‌شان، معلمان‌شان، استادان‌شان و برای هر کسی که بخواهد بر آنها سلطه‌ای طردکننده اِعمال کند، مخاطره‌آفرینند. ما این‌گونه نبودیم. شاید برای نظم سیاسی مخاطره‌ای بالقوه محسوب می‌شدیم ولی برای خانواده‌های‌مان، معلمان‌مان و استادان‌مان؛ فرزندان، دانش‌آموزان و دانشجویانی سربراه به شمار می‌آمدیم. باید بدانیم امر رادیکال امری است که همه توپوس‌ها (توپوس به معنی مکان وقوع یا فرایند است) را بدون استثنا به مخاطره دعوت کند! [۴]

*سالیانی است که برخی استادان دانشگاه که دستی در جامعه‌شناسی و علوم سیاسی دارند بعنوان عصای اصلاح‌طلبان عمل کرده و دائما با ارائه یک تصویر سیاه و ناامید کننده از جامعه ایرانی؛ اصرار دارند که شرایط ناامید کننده است، اجتماعی ایرانی در حال انفجار است، ممکن است مردم دیگر اسلام را نخواهند و جوان‌های نسل جدید هم علاقه و انقیادی به حکومت و کشور ندارند!

مفهومی که مشاهده می‌کنیم در اظهارات آقای صمیم هم دیده می‌شود بی‌آنکه درباره آن هیچ سند یا مدرک متقنی ارائه شود.

درباره تفاوت‌های بین نسلی و تفاوت‌های جوانان با نسل‌های ماقبل خودشان باید دانست که اولا اگر تفاوتی هم باشد این تفاوت لزوما سیاسی نیست و اصرار اصلاح‌طلبان در این زمینه هم غیر عقلانی است و هم فاقد سند.

ثانیا تفاوت‌ها هرگز به معنای پایمال شدن عقل در نزد جوانان نیست و بسا که ساحات جدیدی از عقلانیت در نسل‌های جدید رؤیت شود.

فلذاست که با توجه به عقلانی بودن ساختارهای حکومت و جامعه در ایران اسلامی؛ نمی‌توان این سخن را پذیرفت که نسل‌های نوی ایرانی که پیاپی از یکدیگر پدید می‌آیند به نقطه تنافر با جامعه و یا رادیکالیسم خوگر باشند.

در اشاره به افاضات جامعه‌شناسان اصلاح‌طلب همچنین باید این نکته را هم در نظر داشت که آنها از گزینه “تربیت” غافل‌اند و نمی‌دانند در جامعه‌ای که اکثریت آن طرفدار مذهب، طرفدار عقلانیت و طرفدار امنیت و آرامش‌اند؛ ادعای رادیکالیزه شدن نسل جوان؛ در حالت خوشبینانه یک ادعای بیهوده است. و در حالت بدبینانه هم شاهد یک القاگری هستیم که می‌خواهد زمین بازی را برای هسته سخت اصلاحات و طرح رجالش مبنی بر ایجاد “فتنه اقتصادی” هموار کند.

***

صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به “حوزه علمیه”

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه"

حجت‌الاسلام مهدی رستم‌نژاد، معاون آموزش حوزه های علمیه، روز سه‌شنبه گذشته در آئین آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ حوزه های علمیه که در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه برگزار شد، طی سخنانی گفته است:

“-میزان- پذیرش حوزه‌های علمیه از سال ۹۸ صعودی شده و ما از زیر ۱۰ هزار نفر متقاضی سال ۹۸ امروز به ۱۶ هزار و ۷۰۰ نفر متقاضی رسیده ایم که این ها به دلیل تصمیمات کلیدی است که در ستاد سیاستگذاری پذیرش حوزه های علمیه اتخاذ شده است. “

به گزارش مجاهدت به نقل ازرسا، او همچنین تصریح کرده است که سیر کیفی پذیرش –در حوزه- از ۱۰ سال گذشته تاکنون متفاوت شده؛ به این معنی که در سال ۹۱ معدل ورودی ما ۱۵ ونیم بوده و امروز به بالای ۱۷ ونیم رسیده است.[۵]

*افزایش اشاره شده؛ شاهد مثالی است برای آنها که ادعا می‌کنند نسل‌های جدید ایرانی ضد قاعده شده‌اند و یا می‌گویند شاید مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند!

مثلا احمد نقیب‌زاده، از استادان اصلاح‌طلب به تازگی در اظهاراتی ادعا کرده بود که به دلیل تغییرات جامعه ممکن است مردم دیگر اسلام را نخواهند. [۶]

افزایش میزان تقاضای جوانان کشور برای ورود به حوزه‌های علمیه نشان می‌دهد که عقلانیت، دین‌محوری و علاقه به ساحت اسلامی انقلاب اسلامی؛ همچنان دیدگاه غالب جامعه است و موفقیت‌ها و مثبتات نظام اسلامی در همه ابعاد، توانسته این نهاد تنومند را بیش از پیش تقویت کند.

شکوفایی علمی حوزه و ورود این نهاد اسلامی و شیعی به عرصه مسائل مبتلی‌به روز جامعه به منظور ارائه راهکارهای ملموس و جهادی؛ مسیرهایی است که می‌تواند اقبال بلندتری را در مسیر حوزه علمیه قرار دهد و پرتو نورانی آنرا گسترده‌تر کند.

***

1_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40036

2_ https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=46766

3_ www.irna.ir/news/84409676/

4_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/173312

5_ rasanews.ir/002tCK

6_ mshrgh.ir/1267987



منبع

خبر دردآور یک مقام نظارتی از وضعیت گرانفروشی/ صعودی شدن تعداد متقاضیان ورود به "حوزه علمیه" بیشتر بخوانید »

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

خاطره علامه جوادی‌آملی درباره “اثر حبس کردن حیوانات”

حضرت آیت‌ا… جوادی آملی، مفسّر برجسته قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید، در ویدئویی که اخیراً از ایشان در شبکه‌های اجتماعی نشر یافت، به ملاقاتشان با مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب از فقها و مجتهدین بزرگ شیعه و ذکر خاطره‌ای از این دیدار اشاره کردند.

ایشان در این ویدئو می‌گویند:

“من که رفتم در اصفهان به زیارت مرحوم آقای حاج‌آقا رحیم ارباب. ما هرگز یک حرف عادی از ایشان نشنیدیم…

گفته بود در همین مدرسه صدر بالاخره قبلا وسیله بهداشت و اینها کم و در اتاق‌ها موش بود.

گفت یک موشی در این حجره‌ها بود… یکی از همین آقایان مدرسین و استادانی که در مدرسه صدر بودند؛ این موش مزاحم بود. همینطور که می‌رفت ایشان یک ظرفی روی این موش گذاشت تا گربه‌ای که می‌آید (او را بخورد!)

همین که گربه آمد؛ -آن آقا- ظرف را برداشتند و گربه موش را گرفت.

مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب –به نقل از آن استاد- می‌گفت که تا مدت‌ها –بواسطه این کار- توفیق نماز شب از من گرفته شد.”

*شیعه و اسلام ناب، سختگیرانه‌ترین قوانین را نسبت به رعایت حقوق حیوانات (اعم از هر حیوانی!) اعمال کرده‌اند.

دقت شود آنچه که از زبان علامه جوادی‌آملی خواندیم مربوط به دفع یک حشره موذی و کثیف البته به شیوه‌ای ظالمانه بوده است و اینکه این ظلم چطور توانست موجب سلب عبادت و توقف در مراتب عرفانی شود.

چه رسد به حیوانات دیگری که لزوما موذی نیستند و حتی فوائدی هم دارند (مثل سگ و گربه و پرنده) ولی برخی انسان‌ها با حبس کردن این موجودات زبان‌بسته، با عقیم کردن آنها، با انتظار رفتارهایی غیر از طبیعت اصلی این حیوانات، با در قفس کردن آنها و… به حقوق آنان تعدی می‌کنند و در این قضیه ضمن ظلم به این حیوانات، موجب ظلم به خود در دنیا و آخرت نیز می‌شوند.

ضمن اینکه باید دانست همدم شدن با حیوانات و مقولاتی مثل سگ‌بازی و گربه‌بازی و… جدای از اینکه برای زیست فردی و اجتماعی انسان خطراتی دارد و گاها تعدی به حقوق سایر شهروندان است؛ منطقا نیز رفتارهایی پسندیده و منطبق با فطرت نیستند و موجب افول از انسانیت می‌شوند.

***

ریشه اینهمه عناد با نظام اسلامی در کجاست؟

نمایش یأس فلسفی محسن آرمین برای تشویق براندازی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محسن آرمین، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک مصاحبه، اظهارات عجیبی را پیرامون امروز و اکنون سیاست ایرانی مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اعتمادآنلاین او گفته است: عرصه سیاست عرصه رقابت میان گفتمان‌های سیاسی است نه رقابت احزاب سیاسی. گفتمان‌ها هستند که با هم رقابت می‌کنند. مادام که یک گفتمان قادر به پاسخ گویی به مبرم‌ترین نیازهای جامعه باشد و در حل مشکلات و رفع موانع کارآمد و راهگشا باشد، به حیات خود ادامه می‌دهد…حال اگر گفتمان رقیبی پا به عرصه بگذارد و به نیازهای اساسی‌تر و مبنایی‌تر بپردازد و در راهگشایی و ارائه طریق، توانمندتر و کارآمدتر عمل کند خواه‌ناخواه گفتمان اول را از میدان به درخواهد کرد و طرفداران بیشتری جذب خواهد کرد. در حال حاضر من گفتمان رقیبی و آلترناتیوی که دارای چنین توانمندی و کارآمدی باشد برای اصلاحات نمی‌شناسم!

او در عین حال تصریح می‌کند: البته گفتمان اصلاح طلبی به تعریفی که تاکنون محور فعالیت اصلاح طلبان بوده است نیز نشان داده که توان حل مشکلات را ندارد و نمی‌تواند پاسخگوی نیازها و ضرورت‌های این مرحله از مبارزات سیاسی اجتماعی ملت ایران باشد. بنابراین این گفتمان باید مورد تجدید نظر و بازنگری قرار گیرد و متناسب با نیازها، این مرحله از تحولات اجتماعی و سیاسی کشور به روز شود.

آرمین در عین حال با بیان اینکه راه حل کارآمدتری برای حل مشکلات جامعه نسبت به صندوق رأی نمی‌شناسم، گفته است: جامعه دیگر از انتخابات غیر رقابتی که در آن عرصه رقابت کاملاً مهندسی شده باشد استقبال نمی‌کند!

این فعال چپ در بخش دیگری از اظهارات خود نیز تأکید می‌کند: راه حل جایگزین یعنی تعیین تکلیف مشکلات کشور و جامعه در کف خیابان. فکر می‌کنم اول بپذیریم که کف خیابان راه حل نیست بلکه معضلات و مشکلات را پیچیده‌تر، آزادی‌ها را محدودتر می‌کند و هزینه‌هایی فراتر از ظرفیت‌های جامعه به جامعه تحمیل می‌کند، بعد می‌توان در باره بازسازی و تجدید نظر گفتمان اصلاحی به بحث و تأمل نشست.

آرمین در ترجیع‌بند اظهاراتش همچنین گفته است: در واقع جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد و از تحقق آینده بهتر ناامید شده است. به عبارت بهتر شکاف بی اعتمادی میان جامعه و نظام عمیق‌تر شده است![1]

*سیاست یک امر پیچیده و سخت است که شناخت سره از ناسره در آن کار بصیرت نافذ است. از همین روست که شاید با خوانش ابتدایی از اظهارات آرمین، نکته چندانی فهم نشود و با نور انداختن به زوایای پنهان اظهارات اوست که حقایق تلخ نمایان می‌شود!

دقت شود که آرمین در صحبت‌های مغشوش خود همه دستاویزهای سپهر سیاست برای بهبود اوضاع را در ظاهر امر از حیّز انتفاع خارج می‌کند.

او اصلاح‌طلبی را فاقد توان لازم برای حل مشکلات معرفی می‌کند، سپس از این می‌گوید که در جهت حل مشکلات، رقیبی هم برای اصلاح‌طلبی نمی‌شناسد، در ادامه از راهکار صندوق رأی می‌گوید اما همزمان از استقبال نداشتن جامعه نسبت به انتخابات حرف می‌زند و در بحث انتخاب آخر یعنی فتنه و اعتراض خیابانی هم می‌گوید خب! این راه خوبی نیست…

به سخن دیگر اینکه آقای آرمین تقلا کرده یک تناقض فلسفی را در استتار کلمات بپوشاند و ادعا کند که می‌شود همزمان هم روز باشد و هم شب!

اما این ممکن نیست.

و منطق می‌گوید وقتی چنین چیزی ممکن نباشد، یکی از دو امر استیلا خواهد داشت. یا اصلاح یا حرکت خیابانی!

در صحبت‌های آرمین نیز بر اساس سابقه فتنه‌گری آقایان و طبق آنچه که مثلا سعید حجاریان اخیراً مبنی بر “مرگ اصلاحات صندوق‌محور” اظهار کرد؛ باید این نکته بدیهی را فهمید که آرمین با ایما و اشاره و علیرغم مذمت ظاهری اما در حال تشویق جامعه و مخاطبان خود به سمت اعتراض است و آدرس کف خیابان را با ایما و اشاره نشان می‌دهد.

این دریافت تحلیلی هنگامی تقویت میشود که بدانیم این فرد در اظهارات ترجیع‌بند خود مبنی بر اینکه “جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد شده است”! در حال کشیدن آخرین ضامن برای انفجار اعتراضات خیابانی است.

زیرا در کتب علوم سیاسی به وضوح آمده است که:

“پایه حیثیت و اعتبار نظام سیاسی در توانایی و کارآیی‌اش در حل دشواری‌ها و خواست‌های مردم جامعه است. اگر نظام سیاسی کارآیی نداشته باشد و در پاسخ خواست‌های شهروندان ناتوان گردد، پشتیبانی مردم نیز از نظام سیاسی کم یا ناپدید می‌شود و بی‌حمایت مردم از حاکمیت، پایه‌های مشروعیتش لرزان شده و اندیشه مشروعیت تازه‌ای پدیدار می‌شود.”(مبانی علم سیاست _ سیدداود آقایی)

اکنون واضح‌تر شد که آقای آرمین و دوستان ایشان ضمن تقلا برای از دسترس خارج کردن بزرگترین راهکار حل مشکلات مردم یعنی “صندوق رأی” و ناامیدسازی افکار عمومی؛ طرح بی‌حیثیت‌سازی نظام را نیز با هدف گرفتن توانمندی نظام برای حل مشکلات در دستور کار دارند و فی‌النهایه به چیزی به نام “امکانات مشروعیت تازه” یا همان براندازی می‌اندیشند!

اگرچه آقایان برای فرار از برخوردهای امنیتی، در ظاهر امر، چنین چیزی را تقبیح می‌کنند ولی با دست و ایما و اشاره آدرس همان را می‌دهند.

ریشه و علت این‌همه عناد آرمین و امثال آرمین با نظام اسلامی و کارآمدی‌ها و مثبتات آن البته بر ما پوشیده است…

***

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محمدرضا باهنر، فعال اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران درباره رئیس‌جمهور منتخب گفته است:

“یکی از پیشنهادات من به آقای رئیسی این است. بالأخره یکی از مسئولین سیاسی ما سفرای ما در کشورهای خارجی هستند. اعتقاد من این است که 10 تا 15 کشور در دنیا داریم که نیاز هست سفیر سیاسی باشد. ارتباط ما با 190 کشور دیگر باید اقتصادی باشد. یعنی سفیری که می خواهد در کشوری مستقر شود زمان تحویل کارنامه باید بگوید روز اولی که رفته معاملات ما با آن کشور چند میلیون یورو بوده و روز آخری که دارد می آید چند میلیون یورو شده است. اتفاقا بیشترین نقش سفرا این است که باید ارتباطات اقتصادی را بالا ببرند.

متأسفانه من در بعضی از کشورها دیده‌ام آقای سفیر هیچ کاری برای خودش قائل نیست؛ فقط سالی دو مرتبه با وزیر خارجه آن کشور ملاقات کند و در آن ملاقات بگویند تو خوبی، من خوبم و بیایید با هم خوب باشیم. وزیر خارجه ما باید یک معاون اقتصادی قدرتمند بگذارد و به سفرایی هم که نصب می‌کند و می‌فرستد بگوید که شاخص من برای موفقیت تو «میزان رشد ارتباطات اقتصادی» است.”[2]

*این پیشنهاد راهبری و معقول در صورت توجه رئیس‌جمهور منتخب می‌تواند فصل جدیدی را در سیاست خارجی ایران و خاصّه در بحث نصب سفرای ایران رقم بزند.

فصل جدیدی که البته نتایج ملموس آن در اقتصاد کشور و زندگی مردم نیز احساس خواهد شد.

***

1_ https://etemadonline.com/content/505218

2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1517434

محسن آرمین

محسن آرمین اخیراً در یک مصاحبه برای تشویق گزینه براندازی، یک نمایش “یأس فلسفی” را اجرا کرده است. نمایشی که دانستن پشت پرده آن یک ضرورت است.



منبع خبر

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین! بیشتر بخوانید »