استان خراسان رضوی

چرا مأمون می‌خواست امام رضا (ع) را به خراسان تبعید کند؟/ اتونشر شب جمعه (اول شهریور)

چرا مأمون می‌خواست امام رضا (ع) را به خراسان تبعید کند؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، حضرت امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیهماالسلام) هشتمین امام شیعیان روز ۱۱ ذی‌القعده ۱۴۸ ه‍. ق به دنیا آمدند. ایشان توسط «مأمون عباسی (لعنةالله علیه)» هفتمین خلیفه عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند. مزار ایشان در شهر مشهد قرار دارد.

در مورد روز شهادت ایشان، دو روایت وجود که یکی از آنها ۱۷ صفر و دیگری، آخرین روز ماه صفر هست.

امروز (چهارشنبه) برابر با روز ۳۰ صفر هست؛ به همین دلیل گذری به کتاب‌های «همرزمان حسین (علیهم‌السلام)» و «انسان ۲۵۰ ساله» زدیم و با استفاده از آنها به بررسی اهداف سیاسی مأمون عباسی (لعنةالله علیه) برای دعوت امام رضا (علیه‌السلام) به خراسان و سیاست‌ها و تدابیر ایشان در این مورد می‌پردازیم.

کتاب «هم‌رزمان حسین (علیهم‌السلام)» حاوی ۱۰ گفتار از رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم (علیهم‌السلام) در محرم ۱۳۵۱ هجری شمسی هست که انتشارات انقلاب اسلامی (وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای) آن را منتشر کرده هست.

کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» نیز حاوی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد زندگی سیاسی-مبارزاتی ائمه معصومین (علیهم‌السلام) هست که مرکز صهبا آن را گردآوری و تنظیم کرده هست.

طمع مأمون (لعنةالله علیه) برای تخریب حیثیت و محبوبیت امام رضا (ع) در نزد شیعه

شیعه در بغداد گسترش و نفوذ پیدا کرده بود. همین زمینه بود که بعد‌ها مأمون (لعنةالله علیه) را ناچار کرد که امام رضا (علیه‌السلام) را از مدینه فراخوانَد و در خراسان کنار دستش نگاه دارد و برای اینکه حیثیت ایشان را از نظر شیعه پایین بیاورد، به‌صورت ظاهر، خلافت و بعد، ولایتعهدی را به ایشان بدهد.

امام (علیه‌السلام) در این حادثه، در برابر یک تجربه تاریخی عظیم و در معرض یک نبرد پنهانی سیاسی که پیروزی یا ناکامی آن، می‌توانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، قرار گرفتند. در این نبرد، رقیب که ابتکار عمل به‌دست داشت و با همه امکانات به میدان آمده بود، مأمون (لعنةالله علیه) بود.

وی با هوشی سرشار، تدبیری قوی و فهم و درایتی بی‌سابقه، قدم در میدانی گذاشت که اگر پیروز می‌شد و می‌توانست آنچنان که برنامه‌ریزی کرده بود، کار را به انجام برساند، یقیناً به هدفی دست پیدا می‌کرد که از سال ۴۰ ه‍. ق یعنی از شهادت حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، هیچ‌یک از خلفای اموی و عباسی با وجود تلاش خود نتوانسته بودند به آن دست یابند؛ یعنی می‌توانست درخت تشیع را ریشه‌کن کند و جریان معارضی را که همواره همچون خاری در چشم سردمداران خلافت‌های طاغوتی فرورفته بود، به‌کلی نابود کند.

تدبیر امام رضا (ع) در برابر خدعه مأمون

اما امام رضا (علیه‌السلام) با تدبیری الهی بر مأمون (لعنةالله علیه) فائق آمدند و او را در میدان نبرد سیاسی‌ای که خود، به‌وجود آورده بود، به‌طور کامل شکست دادند و نه فقط تشیع ضعیف یا ریشه‌کن نشد؛ بلکه حتی سال ۲۰۱ ه‍. ق یعنی سال ولایتعهدی ایشان، یکی از پُربرکت‌ترین سال‌های تاریخ تشیع شد و نَفَس تازه‌ای در مبارزات علویان دمیده شد و اینها همه به برکت تدبیر الهی حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیهماالسلام) و شیوه حکیمانه‌ای بود که ایشان در این آزمایش بزرگ از خود نشان دادند.

اهداف مأمون از دعوت امام رضا (ع) به خراسان

اولین و مهم‌ترین هدف مأمون (لعنةالله علیه) از دعوت امام رضا (علیه‌السلام) به خراسان، تبدیل صحنه مبارزات حادّ انقلابی شیعیان به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بی‌خطر بود. شیعیان در پوشش، مبارزاتی خستگی‌ناپذیر و تمام‌نشدنی داشتند. این مبارزات که با دو ویژگی همراه بودند، تأثیر توصیف‌ناپذیری در برهم زدن بساط خلافت داشت و آن دو ویژگی عبارت بودند از: مظلومیت و قداست…

مأمون (لعنةالله علیه) می‌خواست یک‌باره آن اختفا و استتار را از این جمع مبارز بگیرد و امام (علیه‌السلام) را از میدان مبارزه انقلابی به میدان سیاست بکشاند و بدین‌وسیله، کارایی نهضت تشیع را که بر اثر همان استتار و اختفا روزبه‌روز افزایش یافته بود، به صفر برساند که با این کار، آن دو ویژگی مؤثر و نافذ را نیز از گروه علویان می‌گرفت…

این تدبیر می‌توانست فکر شیعی را هم در ردیف بقیه عقاید و افکاری که در جامعه طرفدارانی داشت، قرار دهد و آن را از حد یک تفکر مخالف دستگاه خارج سازد.

دومین هدف مأمون (لعنةالله علیه) از این کار، تخطئه (خطاکار خواندن، نسبت نادرست به کسی دادن) مدعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافت‌های اموی و عباسی و مشروعیت دادن به این خلافت‌ها بود. مأمون (لعنةالله علیه) با این کار به همه شیعیان، مزوّرانه (با دورویی) ثابت می‌کرد که ادعای غاصبانه و نامشروع بودن بودن خلافت‌های مسلط که همواره جزء اصول اعتقادی شیعه به‌حساب می‌رفت، یک حرف بی‌پایه و ناشی از ضعف و عقده‌های حقارت بوده هست.

اگر خلافت‌های دیگران نامشروع و جابرانه بود، خلافت مأمون (لعنةالله علیه) هم، که جانشین آنهاست، می‌باید نامشروع و غاصبانه باشد و چون امام رضا (علیه‌السلام) با ورود در آن دستگاه و قبول جانشینی مأمون (لعنةالله علیه)، او را قانونی و مشروع دانسته، پس باید بقیه خلفا هم از مشروعیت برخوردار بوده باشند و این نقض همه ادعا‌های شیعیان هست.

مأمون (لعنةالله علیه) با این کار، نه فقط از امام رضا (علیه‌السلام) بر مشروعیت حکومت خود و گذشتگانش اعتراف می‌گرفت؛ بلکه یکی از ارکان اعتقادی تشیع را که همان ظالمانه بودن پایه حکومت‌های قبلی هست نیز در هم می‌کوبید.

هدف سوم مأمون (لعنةالله علیه) از این کار این بود که وی با این کار، امام (علیه‌السلام) را که همواره یک کانون معارضه و مبارزه بودند، در کنترل دستگاه‌های خود قرار می‌داد و به‌جز خودِ ایشان، همه سران، گردن‌کشان و سلحشوران علوی را نیز در سیطره خود درمی‌آورد و این موفقیتی بود که هرگز هیچ‌یک از گذشتگان مأمون (لعنةالله علیه)، چه بنی‌امیه و چه بنی‌عباس بر آن دست نیافته بودند.

هدف چهارم مأمون از اینکه امام (علیه‌السلام) را که یک عنصر مردمی، قبله امید‌ها و مرجع سؤال‌ها و شکوه‌ها بود، در محاصره مأموران حکومت قرار می‌داد و رفته‌رفته رنگ مردمی بودن را از ایشان می‌زدود و میان امام رضا (علیه‌السلام) و مردم و سپس میان ایشان، عواطف و محبت‌های مردم فاصله می‌انداخت.

پنجمین هدف مأمون (لعنةالله علیه) از این کار این بود که برای خود، وجهه و حیثیتی معنوی کسب می‌کرد. طبیعی بود که در دنیای آن روز، همه او را بر اینکه فرزندی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و شخصیت مقدس و معنوی را به ولیعهدی خود برگزیده و برادران و فرزندان خود را از این امتیاز محروم کرده هست، ستایش کنند و همیشه چنین هست که نزدیکی دینداران به دنیاطلبان از آبروی دینداران می‌کاهد و بر آبروی دنیاطلبان می‌افزاید.

ششمین هدف آن بود که در پندار مأمون (لعنةالله علیه)، امام (علیه‌السلام) با این کار به یک توجیه‌گر دستگاه خلافت تبدیل می‌شد؛ بدیهی هست شخصی در حد علمی و تقوایی امام (علیه‌السلام) با آن حیثیت و حرمت بی‌نظیری که ایشان به‌عنوان فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله) در چشم همگان داشتند، اگر نقش توجیه حوادث را در دستگاه حکومت برعهده می‌گرفتند، هیچ نغمه مخالفی نمی‌توانست خدشه‌ای بر حیثیت آن دستگاه وارد کند. این همان حصار مَنیعی (بلند و استوار) بود که می‌توانست همه خطا‌ها و زشتی‌های دستگاه خلافت را از چشم‌ها پوشیده بدارد.

سیاست‌ها و تدابیر امام رضا (ع) در مورد دعوت مأمون

اول آنکه؛ هنگامی که امام (علیه‌السلام) را از مدینه به خراسان دعوت کردند، ایشان فضای مدینه را از کراهت و نارضایتی‌شان پُر کردند؛ به‌طوری که همه‌کس پیرامون ایشان یقین کردند که مأمون با نیت سوء، حضرت (علیه‌السلام) را از وطن خود دور می‌کند. امام (علیه‌السلام) بدبینی خود به مأمون (لعنةالله علیه) را با هر زبانِ ممکن به همه گوش‌ها رساندند.

دوم آنکه؛ زمانی که در مرو پیشنهاد ولایتعهدی ایشان مطرح شد، حضرت (علیه‌السلام) به‌شدت خودداری کردند و تا وقتی مأمون (لعنةالله علیه) صریحاً ایشان را تهدید به قتل نکرد، آن را نپذیرفتند. این مطلب همه‌جا پیچید که امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیهماالسلام) ولیعهدی و پیش از آن خلافت را که مأمون به ایشان با اصرار پیشنهاد کرده بود، نپذیرفته‌اند.

سوم آنکه؛ با اینهمه امام رضا (علیه‌السلام) فقط با این شرط ولیعهدی را پذیرفتند که در هیچ‌یک از شئون حکومت دخالت نکنند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازند و مأمون (لعنةالله علیه) که فکر می‌کرد فعلاً در شروع کار، این شرط قابل تحمل هست و بعد‌ها به‌تدریج می‌توان ایشان را به صحنه فعالیت‌های خلافتی کشانید، این شرط حضرت (علیه‌السلام) را قبول کرد. روشن هست که با تحقق این شرط، نقشه مأمون (لعنةالله علیه) نقش بر آب می‌شد و بیشترین اهداف او برآورده نمی‌شد.

چهارم آنکه؛ بهره‌برداری اصلی امام (علیه‌السلام) از این ماجرا، بسی از اینها مهم‌تر هست. ایشان با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی می‌زنند که در تاریخ زندگی ائمه (علیهم‌السلام) پس از پایان خلافت اهل بیت (علیهم‌السلام) در سال چهلم ه‍. ق تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بی‌نظیر بوده و آن، برملا کردن داعیه امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمان‌هاست.

تریبون عظیم خلافت در اختیار امام رضا (علیه‌السلام) قرار گرفت و ایشان در آن، سخنانی را که در طول ۱۵۰ سال، جز در خفا و با تقیه و به خصیصین (افراد بسیار خاص) و یاران نزدیک گفته نشده بود، به صدای بلند فریاد کردند و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجه یکِ آنها قرار نمی‌گرفت، آن را به گوش همه رساندند.

پنجم آنکه؛ در حالی که مأمون (لعنةالله علیه) امام رضا (علیه‌السلام) را جدا از مردم می‌پسندید و این جدایی را در نهایت، وسیله‌ای برای قطع رابطه معنوی و عاطفی میان امام (علیه‌السلام) و مردم می‌خواست، امام (علیه‌السلام) در هر فرصتی خودشان را در معرض ارتباط با مردم قرار می‌دادند؛ با اینکه مأمون (لعنةالله علیه) آگاهانه مسیر حرکت امام (علیه‌السلام) از مدینه تا مرو را به‌طرزی انتخاب کرده بود که شهر‌های معروف به محبت اهل بیت (علیهم‌السلام) مانند کوفه و قم سرِ راه قرار نگیرند، اما امام (علیه‌السلام) در همان مسیر تعیین‌شده، از هر فرصتی برای ایجاد رابطه جدیدی میان خود و مردم استفاده کردند.

ششم آنکه؛ نه تنها سرجنبانان تشیع از سوی امام (علیه‌السلام) به سکوت و سازش تشویق نشدند؛ بلکه قرائن، حاکی از آن هست که وضع جدید امام (علیه‌السلام) موجب دلگرمی آنان شد و شورش‌گرانی که بیشترین دوران‌های عمر خود را در کوه‌های صعب‌العبور و آبادی‌های دوردست و با سختی و دشواری می‌گذراندند، با حمایت امام رضا (علیه‌السلام) حتی مورد احترام و تجلیل کارگزاران حکومت در شهر‌های مختلف نیز قرار گرفتند.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

چرا مأمون می‌خواست امام رضا (ع) را به خراسان تبعید کند؟ بیشتر بخوانید »

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» در میدان امام حسین (ع) برگزار شد/ طراحی چهره شهدای اغتشاشات برای قدردانی از آنها


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «غیرت» خصیصه‌ای است که از قدیم‌الایام شنیده‌ایم که در خون ایرانیان رگ و ریشه دارد؛ جدای از آنکه مسلمانان و آزادگان دنیا هم مزین به این خصیصه هستند.

«حمیدرضا الداغی» که متولد سال ۱۳۵۶ در سبزوار (شهری در غرب استان خراسان رضوی) بود، یکی از همین جوان‌ها بود که روز هشتم اردیبهشت امسال به دفاع از دو دختر برخاست که دو شرور در خیابان‌های سبزوار برای آن‌ها مزاحمت ایجاد کرده بودند. وی در این دفاع، از ناحیه سینه و پشت مورد ضربات متعدد چاقو قرار گرفت و به شهادت رسید.

دفاع حمیدرضا از این دو دختر، خود، مصداق امر به معروف و نهی از منکر است. این جوان برای دفاع از ناموس خود، از جان خود گذشته است تا از آنان دفاع کند. همان کاری که جامعه برای بالندگی همواره به آن نیاز دارد.

«امر به معروف» و «نهی از منکر» از واجبات و فرایض بسیار مهم و بزرگ اسلامی به‌شمار می‌روند و اصل وجوب آن‌ها جزء ضروریات دین اسلام محسوب می‌شوند و نقش تأثیرگذاری در استقرار و دوام دین اسلام دارند. «امر به معروف» و «نهی از منکر» دو مورد از موارد ۱۰ گانه فروع دین اسلام هستند.

اربعین شهادت شهید غیرت «حمیدرضا الداغی» و نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» عصر روز سه‌شنبه (۲۳ خرداد) با حضور مردم شهیدپرور تهران و «سید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی» رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در میدان امام حسین (ع) برگزار شد.

طراحی چهره شهدای اغتشاشات برای قدردانی از آنها

زمانی که وارد میدان امام حسین (ع) شدم، متوجه حضور بسیاری از هنرمندان شدم که به‌وسیله ابزار هنری خود شهدای اغتشاشات اخیر و شهید غیرت «حمیدرضا الداغی» را به تصویر می‌کشند، یکی به‌وسیله نقاشی و دیگری به‌وسیله خطاطی و من دقایقی چند با برخی از آن‌ها هم‌کلام شدم.

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

یکی از این هنرمندان که نامش «فاطمه لطیفی» بود و داشت چهره شهید «حمیدرضا الداغی» را طراحی می‌کرد، گفت: من خودجوش این کار را کردم. فکر می‌کنم شهید، خودش من را دعوت کرده است؛ چون من دیروز نمی‌دانستم که امروز قرار است به اینجا بیایم؛ اتفاقی شد.

شهید، خودش مرا دعوت کرده است/ شهید، خودش کمکم کرد که او را طراحی کنم

هنرمند دیگری که نامش «محدثه سادات حسینی» بود و با گروهی هفت نفره به نام «قدیر» که ذیل بسیج هنرمندان فعالیت می‌کند و «اشرف نبوی» سرپرستی این گروه را برعهده دارد، به میدان امام حسین (ع) آمده بود تا شهدای اغتشاشات اخیر را به تصویر بکشد، ادامه داد: از من خواستند تا شهید «آرمان علی‌وردی» را طراحی کنم. من خیلی خوشحالم که شهید به من اجازه داد تا قیافه‌اش را طراحی کنم. امیدوارم که همیشه راه شهدا را ادامه دهیم.

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

وی افزود: ما از طرف بسیج هنرمندان به اینجا آمده‌ایم و شهدایی که در اغتشاشات اخیر به شهادت رسیدند را طراحی می‌کنیم. من خیلی اتفاقی به مراسم امروز دعوت شدم. در یک روز، خودِ شهید کمکم کرد تا او را طراحی کنم. ما به مراسم میدان امام حسین (ع) دعوت شدیم که در خدمتشان باشیم.

در ادامه «اشرف نبوی» سرپرست گروه هنری «قدیر» و متخصص نقاشی و طراحی چهره اظهار داشت: شهدایی که نقاشی می‌شوند، شهدای مدافع امنیت هستند که در این مدت برای امنیت بانوان کشورمان زحمت کشیدند و شهید شدند. ما آمدیم و برای آنکه از آن‌ها قدردانی کنیم، چهره آن‌ها را طراحی کردیم.

وی افزود: مراسم امروز باعث می‌شود تا مردم شهدا را بشناسند و کنجکاو شوند تا بفهمند آنها برای چه شهید شده‌اند و آن‌ها را بشناسند.

گروهی به نیت ظهور حضرت حجت بن الحسن (عج)

در ادامه گروهی از دختران را دیدم که روی چادر‌های خود چفیه و سربندی سبز دور آن بسته بودند. «فائزه باقرزاده» سرپرست این گروه با نام «دختران امام زمانی (عج)» بود، گفت: این گروه که یک گروه ۷۱ نفره است، متشکل از دختران نوجوان و جوانی است که بین ۱۰ تا ۲۰ سال سن دارند. ما این گروه را به نیت ظهور امام زمان (عج) و علاقه بچه‌ها که خیلی اصرار داشتند تا این گروه تشکیل شود، تشکیل دادیم.

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

از میان این افراد، گروه‌های مختلف سرود، جهادی و گروه‌های مختلف تشکیل داده‌ایم. همه آن‌ها از محله کیانشهر جنوبی هستند.

وی ادامه داد: این‌ها امروز برای دفاع از حق آمده‌اند تا نشان دهند همه حمایتگر شهید الداغی هستند و ارادت خود را به شهدا و آقا صاحب‌الزمان (عج) نشان دهند.

«ما هم» اتحاد نوجوانان و جوانان بر مدار «ایمان» و «امید»

در ادامه پوستری را دیدم که نشانی برای اسکن کردن و هشتک «# ما_هم» بر روی یک بنر بود. ادمین فضای مجازی این شبکه آنجا بود و دقایقی با او هم‌کلام شدم. وی در این مورد توضیح داد: یک شبکه مجازی است به اسم «ما هم». ما با بنیاد شهید و امور ایثارگران همکاری می‌کنیم. قرار است نوجوانان و جوانان را با توجه به رویکرد ایمان و امیدی که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، در یک شبکه‌ دور هم جمع کند؛ سپس یک سری رویداد، چالش و پویش برایشان برگزار شود.

گروه هدف ما، نوجوانان و جوانان ۸، ۹ سال تا ۲۰-۳۰ سال هستند؛ اگر دیگران هم از آن استقبال کنند، چه بهتر. ما می‌خواهیم با این کار، این افراد راه شهدا را ادامه دهند و بتوانیم دستاورد‌های انقلاب را حفظ کنیم.

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

مردم باید این نشان را اسکن کنند تا به سایت ما دسترسی پیدا کنند. ما در اپلیکیشن‌های ایرانی و خارجی گروه و کانال داریم. آنجا می‌توانند با ما همراه باشند که در رویدادها، پویش‌ها و چالش‌های ما شرکت کنند. شرکت آن‌ها در این چالش‌ها مجازی است و علاقه‌مندان در برخی رویداد‌ها مانند این رویداد که حضوری است، می‌توانند حضوری با ما بیایند و در آن شرکت کنند.

ما می‌خواهیم خلاقیت‌ها و روحیات آن‌ها را بشناسیم و استعداد آن‌ها را بشناسیم که خودمان بتوانیم کار جدیدی را در همه حوزه‌ها شروع کنیم.

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

فرم‌هایی روی میز بود که وی در مورد این‌ها گفت: این‌ها فرم‌هایی هستند که ما در آن شماره و اسم این‌ها را می‌گیریم، شماره آن‌ها در بانک اطلاعاتی ما می‌رود و زمانی اگر پویش، رویداد و چالشی داشتیم، برایشان از طریق پیامک ارسال می‌شود و آدرس سایتمان هم از طریق پیامک برایشان ارسال می‌شود که به آنجا مراجعه کنند، از برنامه‌هایمان آگاه شوند و اگر دوست داشتند، شرکت و با ما همکاری هم بکنند.

ما پویش داریم و قرار است اینجا یکی از آن‌ها با هشتک «# ما هم غیوریم» حضوری برگزار شود، هر که اینجا حضور دارد، از خود عکس سلفی بگیرد یا آنکه دل‌نوشته، عکس‌نوشته یا هر کار تولیدی دیگری که دارد، با همین هشتک برایمان بفرستد، کسانی هم که نتوانستند شرکت کنند و می‌خواهند شرکت کنند، آن‌ها هم می‌توانند با دل‌نوشته برایمان بفرستند.

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

ما کاروانی داریم که از اینجا به سمنان می‌رویم، روز بعد به مشهد و بعد از آن به سبزوار سر مزار شهید می‌رویم. از حاضرین قرعه‌کشی می‌شود و کمک‌هزینه سفر به مشهد به آن‌ها داده می‌شود.

زن ایرانی نه تنها حجاب دارد؛ بلکه حیا دارد

در ادامه فردی را دیدم که دو مقوا با جملات «قانون حفظ حجاب، اجرا باید گردد/ وصیت شهیدان، احیا باید گردد» و «لایحه صیانت از بی‌حجاب، احیا باید گردد» در دستانش بود. در مورد آن‌ها از او پرسیدم. وی گفت: «حجاب» جزء وصیت هر شهیدی بوده است. حفظ حجاب همیشه جزء خواسته‌های شهدا بوده است؛ حتی ما جانبازانی را داشتیم که در بیمارستان‌ها به پرستارانی که چادرشان را کنار می‌گذاشتند تا به آن‌ها کمک کنند، می‌گفتند: چادرتان را سرتان کنید، نمی‌خواهیم به ما کمک کنید؛ آن‌ها دنبال حجاب بودند.

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

امروز برای چهلم شهادت شهید الداغی، شهید غیرت آمده‌ام. شهید غیرت نشان داد که ایرانی غیرت دارد. به حجاب، عفاف و حیا پایبند است. زن ایرانی نه تنها حجاب دارد؛ بلکه حیا دارد. اگر آن دختر‌ها حجاب خود را رعایت می‌کردند و حیا و عفت داشتند و ساعت ۱۰ شب در خیابان‌ها نبودند، شاید شهید الداغی الآن شهید نشده بود و بالای سر دختر خودش بود.

این نشان می‌دهد که بی‌حیایی را کسی دوست ندارد و این‌ها بدانند که زمانی که کسی بی‌حیایی می‌کند، باعث شهادت بچه‌های ایران‌زمین؛ چه بچه‌های حزب‌اللهی و چه بچه‌های انقلابی می‌شوند.

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» برگزار شد/ ناقص

خداوند شهید الداغی را برای چنین روزی انتخاب کرده، نگه داشته و پرورانده است

سخنران این مراسم، «سید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی» رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران به سخنرانی پرداخت. وی در مورد شهید الداغی گفت: شهید الداغی جوانی است که به حسب ظاهر، جزئی از عموم مردم و قشر خاکستری مصطلح است، اما کسی است که خدا او را برای چنین روزی انتخاب کرده، نگه داشته و پرورانده است تا در روزی که کسانی که چون احساس می‌کنند نظام هنجاری جامعه دچار خدشه شده است، به خود، اجازه جسارت به یک بانو را بدهند، دست غیرت از بازوی این شهید بزرگوار (شهید الداغی) دربیاید، او به میدان بیاید و همزمان با او، عده‌ای باشند که از این واقعه فیلم بگیرند و او دیده شود که در نتیجه آن، قلوب مردم در سراسر کشور به جنبش درآید و این، جز کار خدا چیزی نیست.

در ادامه تصاویری از این مراسم را ببینید:

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نخستین قرار پویش «کاروان غیرت» در میدان امام حسین (ع) برگزار شد/ طراحی چهره شهدای اغتشاشات برای قدردانی از آنها بیشتر بخوانید »

تلاش پدر، برای تربیت اسلامی «محمود» / شرح رشادت‌های شهید «کاوه» در جبهه شمال‌غرب/ قهرمان من

نقش شهید کاوه در آزادسازی سد بوکان و محور راهبردی پیرانشهر/ راز محبوبیت شهید در میان نیروهایش


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «محمود کاوه» در سال ۱۳۴۰ در مشهد و در خانواده‌ای مذهبی و دوست‌دار اهل بیت (ع) به دنیا آمد.

پدرش از کسبه متعهد به‌شمار می‌آمد و در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت.

وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قائل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می‌برد و از این راه فرزندش را با مکتب اسلام و اهل بیت (ع) آشنا می‌کرد.

شهید کاوه دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. با علاقه قلبی و مشورت پدر وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد. با شروع جریانات انقلاب، محمود که جوانی بانشاط، فعال و مذهبی بود، با شرکت در محافل درسی مسجد جوادالائمه (ع) و امام حسن مجتبی (ع) که در آن زمان از مراکز تجمع نیرو‌های مبارز بود، از هدایت‌ها و تعالیم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بهره‌های فراوانی برد و ره‌توشه‌های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش‌آموزان منتقل می‌کرد.

او در دبیرستان به‌عنوان محور مبارزه شناخته می‌شد. با علاقه وافر، به پخش اعلامیه‌های امام خمینی (ره) می‌پرداخت و فعالانه در راهپیمایی‌ها و درگیری‌های زمان انقلاب شرکت داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، شهید کاوه جزء اولین عناصر مؤمن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مشهد پیوست و پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت.

پس از آن برای حفاظت از بیت شریف حضرت امام (ره) در یک مأموریت شش‌ماهه به تهران عزیمت کرد و با شروع جنگ تحمیلی به‌همراه تعدادی از نیرو‌های خراسان به جبهه‌های جنوب اعزام شد. مدتی بعد به‌علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آماده سازی و آموزش نیرو‌ها به مشهد فراخواندند.

تلاش پدر، برای تربیت اسلامی «محمود» / شرح رشادت‌های شهید «کاوه» در جبهه شمال‌غرب/ قهرمان من

آزادسازی سد بوکان و جاده ۴۷ کیلومتری آن، آزادسازی جاده صائبین دژ به تکاب، پاکسازی منطقه کیلر واشتوزنگ، آزادسازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که به‌عنوان مرکزیت و نقطه ثقل ضدانقلاب به‌شمار می‌آمد و منجر به انهدام مرکز رادیویی آن‌ها و فتح ارتفاعات مهم مرز منطقه (آلواتان و آزادسازی زندان دوله‌تو) و کشتن بیش از ۷۵۰ نفر از ضدانقلاب شد، از جمله نبرد‌های تهاجمی بود که توسط شهید کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرح‌ریزی و اجرا شد.

کاوه در عملیات‌های گوناگون شرکت داشت و کارآزموده میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشکر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان، اما برجسته بود.

تلاش پدر، برای تربیت اسلامی «محمود» / شرح رشادت‌های شهید «کاوه» در جبهه شمال‌غرب/ قهرمان من

پس از شهادت شهیدان ناصر کاظمی و محسن گنجی‌زاده و محمد بروجردی در خرداد ۱۳۶۲، رسماً به فرماندهی تیپ منصوب شده بود و با تلاش همه‌جانبه برای آموزش، سازماندهی و آماده‌سازی نیرو‌ها از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد.

با حکم فرمانده سپاه، در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۲، تیپ ویژه شهدا مأموریت یافت تا در عملیات برون‌مرزی والفجر ۲ که در منطقه حاج‌عمران انجام می‌گرفت، شرکت کند. در این عملیات، شهید کاوه با هدایت قوی رزمندگان، اهداف از پیش تعیین شده تیپ، از جمله ارتفاعات ۲۵۱۹ را با موفقیت تصرف کرد. همزمان با عملیات والفجر ۴، مأموریت پاکسازی محور سردشت از وجود ضدانقلاب (دموکرات‌ها و منافقین) به این تیپ واگذار شد.

رزمندگان غیور و سلحشور نیز ضمن تسلط به ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشو و روستای اسلام‌آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دموکرات‌ها را تصرف کردند. تیپ ویژه شهدا در سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر، همراه با سایر یگان‌های سپاه با دشمن تا بن دندان مسلح جنگید و در روز ۲۳ تیر ۱۳۶۴ در عملیات قادر (همراه با یگان‌هایی از ارتش) در جبهه شمالی سیدکان عراق باعث برهم زدن آرایش نظامی دشمن شد. همچنین برهم زدن آرایش نظامی دشمن شد.

همچنین در عملیات پشتیبانی والفجر ۹ که در منطقه چوارته عراق انجام شد، در انهدام قوای دشمن و تصرف بخشی از خاک آنها، نقش مؤثر داشت، که هر کدام نشانی از دلاوری‌ها و حماسه‌آفرینی شهید کاوه و یارانش را در خود ثبت کرده است.

تلاش پدر، برای تربیت اسلامی «محمود» / شرح رشادت‌های شهید «کاوه» در جبهه شمال‌غرب/ قهرمان من

مربی آموزش نظامی، مسئول محافظین بیت امام (ره)، مسئول عملیات سقز، مسئول عملیات تیپ ویژه ‎شهدا، فرمانده تیپ ویژه شهدا و فرمانده لشکر ویژه شهدا از عمده‌ترین مسئولیت‌های شهید کاوه بود. شهید کاوه بار‌ها از ناحیه سر، صورت، دست و شکم مجروح شد که تنها در اردیبهشت ۱۳۶۵ در منطقه عمومی «حاج عمران» مورد اصابت ۱۲ ترکش نارنجک به ناحیه سر قرار گرفت. سرانجام روز دهم شهریور ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ در منطقه حاج عمران به شهادت رسید.

روحیه اطاعت‌پذیری و ولایت‌مداری، هوش سرشار و چابکی در عملیات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بی‌باکی، ساده‌زیستی و صمیمیت با نیرو‌ها از جمله ویژگی‌های شخصیتی آن شهید والامقام است.

تلاش پدر، برای تربیت اسلامی «محمود» / شرح رشادت‌های شهید «کاوه» در جبهه شمال‌غرب/ قهرمان من

با وجودی که در مقابل ضدانقلاب، سازش‌ناپذیر، جسور و باشهامت بود، اما در داخل تیپ با نیرو‌های تحت امر خود، برخوردی بسیار متواضعانه و باصفا و صمیمی داشت و همین تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیرو‌ها داشته باشد.

شهید کاوه در قلب نیرو‌های بسیج و سپاه جای داشت و مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش شهید کاوه در آزادسازی سد بوکان و محور راهبردی پیرانشهر/ راز محبوبیت شهید در میان نیروهایش بیشتر بخوانید »

اسکان رایگان مسافران در راه مانده در مشهد

اسکان رایگان مسافران در راه مانده در مشهد



رئیس جامعه حرفه‌ای هتل داران خراسان رضوی گفت: در راستای میزبانی از زائران بارگاه ملکوتی حضرت رضا (ع) مسافرانی که برنامه سفر آن‌ها لغو شده و در راه مانده‌اند در هتل به صورت رایگان اسکان داده می‌شوند.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از روابط‌عمومی اداره کل میراث‌فرهنگی خراسان رضوی، سید محمود مادرشاهیان اظهارداشت:برابر هماهنگی صورت گرفته با مدیر کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان و با توجه به این برنامه سفر برخی قطارهای مسافری از مبدا مشهد لغو شده است، میزبانی از این مسافران در هتل‌های مشهد به صورت رایگان از روز گذشته آغاز شده است.

رئیس جامعه حرفه‌ای هتلداران خراسان رضوی افزود: در شبانه‌روز گذشته بیش از ۱۵۰ مسافر که قطار آن‌ها لغو شده بود در هتل‌ها اسکان داده شدند و تا زمان پایان این بحران و اعزام به مقصد مهمان ما خواهند بود.

مادرشاهیان درباره شرایط پذیرش این افراد گفت: افراد پس از این که برنامه سفر آن‌ها لغو شد و به علت برودت هوا در راه مانده‌اند با تایید مراجع ذیصلاح در مجموعه هتل‌های تحت مالکیت اینجانب و دیگر هتل‌های خراسان رضوی به‌صورت رایگان پذیرش می‌شوند.

وی تاکید کرد: میزبانی از زائران امام رضا(ع) افتخاری است که نصیب ما شده و با توجه به شرایط نامساعد و برودت هوا توفیق میزبانی بیشتر از زائران را داریم.

رئیس جامعه حرفه‌ای هتلداران خراسان رضوی تصریح کرد: مهم‌ترین هدف ما جلب رضایت زائران حضرت رضا (ع) است و در مسیر خدمت به زائران حضرت رضا(ع) از هیچ کوششی دریغ نمی‎‌کنیم.

مادرشاهیان با بیان این که هتل‌های استان خراسان رضوی در راستای کاهش مصرف انرژی دستورالعمل‌های لازم را رعایت‌ می‌کنند، تصریح کرد: صرفه‌جویی در مصرف برق و گاز در سرلوحه کار اعضای جامعه حرفه‌ای هتل‌داران استان قرار دارد و آمادگی داریم خدمت به زائران را به نحو شایسته انجام دهیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اسکان رایگان مسافران در راه مانده در مشهد بیشتر بخوانید »

فرود اضطراری بالگرد حامل نمایندگان مجلس در شهرک صنعتی درگز

فرود اضطراری بالگرد حامل نمایندگان مجلس در شهرک صنعتی درگز



مدیرکل بحران استان خراسان رضوی گفت: بالگرد حامل اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس در شهرک صنعتی شهرستان درگز به دلیل نقص فنی فرود اضطراری داشته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محسن نجات شامگاه پنجشنبه با بیان این مطلب افزود: اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در روز جاری با هدف بازدید از مناطق مرزی باجگیران و لطف آباد به وسیله بالگرد به منطقه رفته بودند.

وی ادامه داد: طبق گفته فرماندار شهرستان درگز این بالگرد به دلیل نقص فنی در محل شهرک صنعتی شهرستان فرود آمده است.

نجات افزود: نمایندگان مجلس با توجه به این وضعیت به صورت زمینی به مشهد بازگشتند و بالگرد خالی از مسافر جهت بررسی های بیشتر به شهر بازگشته است.

مدیرکل بحران استان خراسان رضوی افزود: هم اکنون تیم ویژه تعمیرات در مسیر مشهد برای بررسی وضعیت فنی این بالگرد است.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فرود اضطراری بالگرد حامل نمایندگان مجلس در شهرک صنعتی درگز بیشتر بخوانید »