استان خوزستان

پزشکیان: مسائل خوزستان با نگاهی ویژه مورد توجه قرار گیرد

پزشکیان: مسائل خوزستان با نگاهی ویژه مورد توجه قرار گیرد



رئیس جمهور با بیان اینکه مسائل استان خوزستان باید با نگاهی ویژه و راهبردی مورد توجه قرار گیرد، خاطرنشان کرد: تصمیمات دولت در این زمینه بر مبنای واقعیت‌های میدانی و نیازهای مردم شریف این استان اتخاذ خواهد شد.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، جلسه هیئت دولت، عصر امروز یکشنبه، چهارم آبان ۱۴۰۴ به ریاست مسعود پزشکیان، برگزار شد.

در جلسه امروز، ‌پس از گزارش استاندار خوزستان از آخرین اقدامات ستاد ملی راهبری توسعه این استان، در راستای اهداف و ماموریت‌های تعریف شده، جهت حل مشکلات و چالش‌ها، رئیس‌جمهور ناظر به این گزارش با تأکید بر اهمیت ویژه خوزستان در برنامه‌های دولت وفاق ملی و همچنین معادلات توسعه‌ای کشور، اعلام کرد که اولین جلسه استانی هیئت دولت در این دوره، به‌منظور بررسی دقیق‌تر و تخصصی‌تر مسائل و چالش‌های این استان، در خوزستان برگزار خواهد شد.

پزشکیان با بیان اینکه مسائل استان خوزستان باید با نگاهی ویژه و راهبردی مورد توجه قرار گیرد، خاطرنشان کرد: تصمیمات دولت در این زمینه بر مبنای واقعیت‌های میدانی و نیازهای مردم شریف این استان اتخاذ خواهد شد.

در این نشست همچنین ضمن بررسی دستورکارهای جاری و موضوعات مطروحه از سوی دستگاه‌های اجرایی، تعدادی از اعضای دولت، گزارش‌هایی در خصوص تحولات داخلی و بین‌المللی مرتبط با حوزه‌های مأموریتی خود ارائه کردند.

در آغاز جلسه نیز وزیر نیرو گزارشی از اجلاس کشورهای اسلامی با محوریت موضوع آب که به‌تازگی در عربستان سعودی برگزار شده بود، ارائه کرد.

علی‌آبادی ضمن تشریح دستاوردهای حضور جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس، به تبیین آخرین وضعیت منابع آبی کشور، به‌ویژه در شهر تهران پرداخت و از افتتاح و اتصال ۲۰۰ مگاوات نیروگاه برق تجدیدپذیر به شبکه سراسری در هفته جاری خبر داد.

در ادامه، وزیر نفت گزارشی از بیست‌وهفتمین اجلاس وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) که در کشور قطر برگزار شده بود، به هیئت وزیران ارائه کرد.

همچنین، وزیر راه و شهرسازی گزارشی از اجلاس بین‌المللی حمل‌ونقل در پاکستان و همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای در زمینه زیرساخت‌های ترانزیتی و حمل‌ونقل ریلی و جاده‌ای ارائه داد.

در ادامه این جلسه رئیس‌کل بانک مرکزی نیز گزارشی از روند واگذاری مسئولیت‌های بانک آینده به بانک ملی ایران ارائه کرد.

همچنین معاون اقتصادی وزارت امور خارجه به ارائه گزارشی از اجلاس دیپلماسی اقتصادی که در استان خراسان رضوی برگزار شده بود، پرداخت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پزشکیان: مسائل خوزستان با نگاهی ویژه مورد توجه قرار گیرد

پزشکیان: مسائل خوزستان با نگاهی ویژه مورد توجه قرار گیرد بیشتر بخوانید »

سهم ایران از بازار جهانی خرما چند درصد است؟

سهم ایران از بازار جهانی خرما چند درصد است؟



رییس فراکسیون کشاورزی مجلس گفت: امروزه سهم ایران از بازار جهانی خرما کمتر از ۱۰ درصد است که برای کشور بسیار پایین است.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، پیمان فلسفی ظهر امروز پنجشنبه در دومین بزرگداشت روز ملی خرمای ایران که دراهواز اظهار کرد: همه تلاش خود را می‌کنیم تا خرمای ایران به جایگاه شایسته‌ای برسد.

رییس فراکسیون کشاورزی مجلس گفت: پرداخت تسهیلات بانکی به نخلداران و تولیدکنندگان خرما در کشور باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.

وی بیان اینکه امروز فقط کاشتن درخت نخل کافی نیست، تصریح کرد: باید کل زنجیره خرما اعم از کاشت تا فرآوری، صادرات و توزیع در بازارهای داخلی دیده شود و مورد توجه قرار بگیرد.

رییس فراکسیون کشاورزی مجلس بیان کرد: امروزه کشاورزی بازار محور در دنیا حرف اول را می‌زند لذا اگر بازار کشور به مساله خرما توجه نکند تا خرما در داخل و خارج از کشور بر سر سفره مردم بیاید، قطعاً نمی‌توانیم موفق عمل کنیم.

فلسفی با تاکید بر اینکه اگر تولیدکننده خرما در کشور از بازار و فروش محصولش مطمین نباشد قطعاً تولید آن نخلدار بیهوده خواهد بود، افزود: این مساله باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.

به گفته وی، امروزه سهم ایران از بازار جهانی خرما کمتر از ۱۰ درصد است که برای کشور بسیار پایین است.

رییس فراکسیون کشاورزی مجلس با بیان اینکه حدود ۳۰ درصد تولید خرمای کشور صادر می‌شود، گفت: ۷۰ درصد دیگر تولید کشور به شیوه‌های مختلف استفاده می‌شود لذا باید مشوق‌های تولیدی و صادراتی باهم دیده شود تا بتوانیم در هر دو بخش موفق عمل کنیم.

فلسفی تاکید کرد: تعهدات ارزی باید از پیش روی صادرکنندگان خرما برداشته شود تا بتوانند با خیال آسوده و توان بالا صادرات داشته باشد و به بازارهای مختلف فکر کند.

وی اظهار کرد: باید برای افزایش صادرات خرما برنامه داشته باشیم، همچنین رفع هرگونه محدودیت صادراتی باید به صورت جدی مورد توجه مسئولان تصمیم گیر کشور در حوزه صادرات قرار گیرد.

رییس فراکسیون کشاورزی مجلس بر مدیریت آب برای حل دغدغه‌های کشاورزان تاکید کرد و گفت: نباید حق آبه کشاورزان و نخلداران قطع شود و این موضوع یکی از دغدغه‌های جدی در حوزه نخلداران و کشاورزان کشور به ویژه در استان خوزستان است.

فلسفی با بیان اینکه بازار جهانی به روی ما باز است، اظهار کرد: در بازارهای جهانی حضور نداریم و نمی‌شود به دلیل اینکه می‌گویند آب نیست، تولید خرما در کشور تعطیل شود بلکه باید موضوعات را مدیریت و مرتفع کرد تا علاوه بر تولید کیفی به بازار گشایی جهانی بپردازیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سهم ایران از بازار جهانی خرما چند درصد است؟

سهم ایران از بازار جهانی خرما چند درصد است؟ بیشتر بخوانید »

بدعهدی صدام برای امتیاز گرفتن از ایران

بدعهدی صدام برای امتیاز گرفتن از ایران



تنها سه روز بعد از اینکه ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، سپاه سوم ارتش متجاوز عراق، با استعداد ۱۳ لشکر، تهاجم خود را در روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷ آغاز کرد.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، تنها سه روز بعد از اینکه ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، سپاه سوم ارتش متجاوز عراق، با استعداد ۱۳ لشکر، تهاجم خود را در روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷ آغاز کرد. در واقع دشمن استعدادی را که ابتدای جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از قصر شیرین تا خرمشهر به‌طور پراکنده به کار گرفته بود، در ۳۱ تیر ۱۳۶۷ به طور متمرکز، در حدفاصل طلائیه تا شلمچه، به قصد تصرف اهواز و سقوط خوزستان وارد عملیات کرد.

این تجاوز ارتش عراق که یادآور بلندپروازی‌های صدام در روزهای آغازین جنگ بود، با تصور از هم پاشیدن انسجام داخلی ایران، پس از موافقت امام خمینی (ره) با قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد.

سردار «رمضان الله‌وکیل» فرمانده تدارکات تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (ع) روایت می‌کند: چند روز بعد از پذیرش قطعنامه، مجدداً نیروهای عراقی از سمت شلمچه و زید دست به عملیات زدند تا بتوانند در زمان مبادله اسرا نفرات بیشتری را در اختیار داشته باشند. این بار دشمن به محض ورود به خاک کشورمان، با تدبیری که اندیشیده شد، در محاصره نیروهای ما گرفتار و با دادن تلفات و خسارات فراوان مجبور به فرار به داخل خاک خود شد. ناگفته نماند که در این مرحله از عملیات، نیروهای عراقی موفق شدند جاده خرمشهر به اهواز را هم برای ساعتی به اشغال خود دربیاورند ولی با مقاومت نیروهای ما و بسته شدن عقبه‌شان، متحمل خسارات زیادی شدند و تجهیزات فراوانی برجا گذاشتند که به غنیمت درآمد. این نتایج می‌توانست در جلوگیری از شرارت‌های جدید دشمن مؤثر باشد.

همچنین «محمدرضا عیدی عطارزاده» فرمانده لشکر مهندسی رزمی ۴۲ قدر روایت می‌کند: دشمن بدعهد پیمان‌شکن، وقتی دید امتیازات زیادی در قطعنامه ۵۹۸ از دست داده است و مقصر شناخته شده، تصمیم گرفت برای کسب امتیاز بیشتر، دوباره بخش‌هایی از سرزمین ما را به اشغال خود درآورد. چون محتوای قطعنامه برای ایران سند خوبی بود؛ ولو در حد همان نوشته روی کاغذ، سند خوبی بود. برای دیپلماسی سند خوبی بود؛ برای همان جریانی که باور داشت سازمان ملل می‌تواند گره‌گشا باشد، نه برای انقلابیون و انقلاب اسلامی. دشمن می‌دانست که باخته است؛ بنابراین می‌خواست امتیاز بگیرد.

در آن وضعیت، ارتش بعثی صدام، با همه توان تقویت شده خود، در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۶۷، به خطوط پدافندی ما در استان خوزستان، از سمت شمال خرمشهر برای دستیابی به جاده اهواز-خرمشهر و تهدید خرمشهر حمله کرد. رژیم عراق تصمیم داشت دوباره خرمشهر را بگیرد. نوک پیکان حمله دشمن ابتدا به سمت اهواز نبود؛ خرمشهر را هدف گرفته بود. در مقابل حمله عراق، هرکدام از لشکرهای سپاه، یکی دو تا گردان بیشتر در اختیار نداشتند. در این مقطع زمانی، خدا فرماندهان ما را امتحان کرد و آنها با قدرت به میدان آمدند و درس بزرگی به دشمن دادند.

من از عقب‌نشینی‌های گذشته تجربه‌ای داشتم. لباس خاکی بسیجی تنم بود. علامت سپاه روی آن نبود؛ ولی همان‌جا با داد و بیداد گفتم: کی گفته برگردید؟ در حالی که اصلاً نمی‌دانستم وضعیت خط مقدم جبهه چطور است.

هرچند دشمنان با نیرنگ، در نیروها و مسئولان ما تزلزل ایجاد کرده بودند، آنها این درس را به دشمن دادند که اگر بچه‌های انقلاب اراده کنند، او نه می‌تواند خرمشهر را تصرف کند و نه حتی یک وجب از خاک ما را.

هنگام حمله دشمن به جنوب، من در تهران بودم. شبانه با یک ماشین وانت خودم را به اهواز رساندم و مستقیم به طرف جبهه حمیدیه و جاده اهواز-خرمشهر رفتم. نرسیده به پادگان حمید دیدم خیلی از نیروهای ما در حال جمع و جور کردن خود برای عقب‌نشینی هستند. توپخانه و کاتیوشاها و بعضی بنه‌های پشتیبانی، همه داشتند جمع می‌کردند.

من از عقب‌نشینی‌های گذشته تجربه‌ای داشتم. لباس خاکی بسیجی تنم بود. علامت سپاه روی آن نبود؛ ولی همان‌جا با داد و بیداد گفتم: کی گفته برگردید؟ در حالی که اصلاً نمی‌دانستم وضعیت خط مقدم جبهه چطور است.

این نیروها، بدون دستور فرماندهی عقب‌نشینی را شروع کرده بودند. این داد و بیداد ما کمی آنها را متوقف کرد. من تا نزدیک خط مقدم خاکریز پادگان حمید رفتم، دیدم واقعاً خط مقدمی در کار نیست. شاید کمتر از یک گروهان نیرو آنجا بود که در مقابل دشمن مقاومت می‌کردند. یکی دو نفرشان آر. پی. جی زن بودند. از گوش آنها خون می‌آمد و بقیه بچه‌ها هم تقریباً مستأصل ایستاده بودند.

فرماندهی در آنجا نبود. عده‌ای از فرماندهان برای جلوگیری از سقوط خرمشهر به آن جبهه رفته بودند به همین دلیل، این جبهه، هم از طرف خودمان و هم از طرف دشمن مغفول مانده بود.

دروغ مصلحتی!

این خط وضعیت متزلزلی داشت. من برای اینکه بتوانم این جبهه را تقویت و هماهنگی ایجاد کنم، چون ممکن بود دوباره دشمن حمله کند، از بچه‌هایی که در خط بودند سؤال کردم: شما نیروی کی هستید؟ گفتند: نیروی حاج حسین پروین (جانشین فرماندهی لشکر ۱۰ سیدالشهدا)

آنها گفتند: به ما گفته شده باید جمع کنیم و به کمک نیروهای مدافع خرمشهر بریم. وقتی دیدم همین چند نفر نیرویی هم که آنجا هستند می‌خواهند بروند، به دروغ گفتم: من نماینده رحیم صفوی هستم. کاری به حاج حسین پروین نداشته باشید. رحیم صفوی گفته همه شما باید اینجا بمونید.

این را مخصوصاً می‌گویم: تنها دروغی که در جنگ گفتم همین بود؛ چون من با همه وجود، از دوستانی که برای گرفتن امکانات و تجهیزات از پشتیبانی دروغ می‌گویند، ناراحت بودم.

وقتی به بچه‌ها گفتم نماینده رحیم صفوی هستم، یک‌ذره محکم شدند. نیروهای خوب و ساده و با دقتی بودند. تا این مطلب را گفتم، آنها روحیه گرفتند که از طرف جانشین فرمانده کل سپاه نماینده‌ای به آنجا آمده و می‌گوید محکم همین‌جا بمانید و مقاومت کنید. خود این کار سبب تثبیت آن منطقه شد و کمی نظم در خط به وجود آمد.

من به آنها گفتم: هر چی کمبود سلاح و امکانات دارید بگید، می‌رم پشتیبانی براتون میارم. به قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص) رفتم که در چند کیلومتری همان منطقه بود. کسی از مسئولان آنجا نبود.

در موقعیت خط پادگان حمید، روحیه فرماندهی خودم را تقویت کردم و با یک برخورد از بالا، به چندنفری که آنجا بودند گفتم: توی این منطقه چه خبره؟ بچه‌ها شروع کردند به گزارش مجاهدت از دادن و گفتند که به محض اینکه بچه‌ها در منطقه حسینیه به دشمن حمله کردند، عقب‌نشینی عراق از سمت خرمشهر شروع شد.

تانک‌های عراقی به‌طرف اهواز برگشتند، از پیچ کوشک هم گذشتند و به‌طرف همین خاکریزهای اطراف پادگان حمید آمدند… آرپی‌جی زن‌های ما رفتند جلو و دوتا از تانک‌های آنها را زدند، دشمن خیال کرد اینجا جبهه بسیار مستحکمی است.

واقعاً خود خدا این جبهه‌ها را حفظ می‌کرد؛ همچنان که خدا خرمشهر را آزاد کرد. اینها فقط شعار نبود که حضرت امام بیان می‌کردند؛ حقایقی بود که امام با تعبیر ساده مطرح می‌کردند.

در قرارگاه، به آقای محمد فروزنده زنگ زدم و گفتم: خودت بیا اینجا و بنشین تا ببینی چه خبره. مقر لشکر ۷ ولی‌عصر (عج) اطراف قرارگاه بود. به آنجا رفتم، دیدم آنجا هم فرمانده لشکر و چند تا از بچه‌های پشتیبان لشکر هستند که می‌خواهند از منطقه بروند. اصلاً خبر نداشتند که در منطقه پادگان حمید چه پیش‌آمده است.

آقای کیانی فرمانده لشکر گفت: ما باید بریم طرف خرمشهر. آن‌طرف مأموریت داشت یا هر کاری، نمی‌دانم. گفت: من دارم از اینجا می‌رم. گفتم: آقا، بچه‌ها رو جمع کن آماده باشند. ممکنه عراق دوباره به این منطقه تک کنه.

خلاصه هرچه توانستم برای جمع‌آوری نیرو و امکانات تلاش کردم. ظهر به بعد، مشخص شد دشمن مجبور شده عقب‌نشینی کند و جاده‌های این منطقه هم به سمت خرمشهر آزاده شده است.

منابع:

۱-فضل‌الله صابری، رضا اعظمیان جزی، موقعیت الله وکیل، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، حوزه هنری استان اصفهان، تهران ۱۴۰۱، ص ۲۹۵،

۲-مشفقی خامنه، محمدرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت: محمدرضا عیدی عطار زاده، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۳، صص ۲۲۵، ۲۲۶، ۲۲۸، ۲۲۹

منبع: دفاع پرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بدعهدی صدام برای امتیاز گرفتن از ایران

بدعهدی صدام برای امتیاز گرفتن از ایران بیشتر بخوانید »

بلایی که بر سر کوچکترین دختر خوابگاه آمد!

بلایی که بر سر کوچکترین دختر خوابگاه آمد!



یک رزمنده خواهر درباره مقاومت زنان در خرمشهر گفت: منیژه که کوچکترین خواهر خوابگاه بود دو بار مجروح شد، یک‌بار ترکش به کتفش خورد، یک‌بار هم خورد توی دستش. حالا حساب کنید یک دختر سیزده‌ساله چه می‌کشد!

به گزارش مجاهدت از مشرق، با شروع جنگ تحمیلی و تجاوز رژیم بعثی صدام به خاک ایران، شهرها و مناطق مرزی شرق کشور، به‌ویژه مناطق جنوب شرقی و به‌طور اخص استان خوزستان و شهرهایی همچون آبادان و خرمشهر، هدف حمله سراسری متجاوزان بعثی قرار گرفت.

در این‌ بین مقاومت و ایستادگی مردم مسلمان و میهن‌پرست این مناطق در برابر تجاوز دشمن در تاریخ سترگ این مرزوبوم ماندگار شد تا به‌عنوان الگو و سرمشقی برای نسل‌های آینده این کشور در برابر تجاوزات احتمالی باشد.

اما آنچه که در این میان بیش از همه‌چیز رخ می‌نماید، مقاومت و مجاهدت‌های زنان و دخترانی است که علی‌رغم سن کم و جثه ضعیف خود در پشت جبهه، اما بافاصله‌ای کم از خط مقدم، علی‌رغم محاصره شهرشان حاضر به ترک خانه و کاشانه خود نشدند و به پشتیبانی از رزمندگان پرداختند.

«فاطمه جوشی» از جمله این رزمندگان خواهری است که از ابتدای محاصره آبادان تا شکست حصر آن با حضور در پشت جبهه و به‌ویژه پرستاری از رزمندگان در بیمارستان، خاطرات ارزشمندی را از مجاهدت‌های دختران در سینه خود داشته که به مناسبت سالروز میلاد باسعادت حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر به بخشی از آنها اشاره می‌شود:

«هرلحظه امکان داشت عراقی‌ها وارد شهر شوند. ما که توی شهر مانده بودیم، ترس از شهادت و مجروح شدن خودمان نداشتیم، هر ترسی بود، ترس از ناموس و اسیری بود.

آن روزها موقعیت آبادان و خرمشهر خیلی حساس بود. محله‌هایی که ما در آنها مستقر بودیم، کمتر از نیم کیلومتر با خط مقدم عراق فاصله داشت. ما این‌طرف اروند بودیم، عراقی‌ها آن‌طرف اروند؛ حتی با چشم غیرمسلح هم نمی‌توانستیم عراقی‌ها را ببینیم.

در آن موقعیت فقط به این فکر می‌کردیم که هر اتفاقی می‌خواهد بیفتد، از طریق خودمان بیفتد. بچه‌ها دست بعثی‌ها نیفتند.

الآن که یادش می‌افتم واقعاً دلم می‌سوزد؛ در آن اتاق خوابگاه بیمارستان (امام خمینی) گاهی وقت‌ها بچه‌ها سردشان می‌شد؛ بچه‌هایی که بعضی‌هایشان سن کمی داشتند. ما از دختر دوازده‌ساله در خوابگاهمان داشتیم تا خانم‌هایی با سن من و خانم کریمی و ابوالهدایی و خانی که بچه‌های بزرگ جنگ بودیم.

ما نوزده، بیست سالمان بود. مثلاً «منیژه دیدار» دوازده سالش تمام‌شده بود و می‌رفت در سیزده‌سالگی؛ کوچک‌ترین بچه خوابگاهمان بود.

بچه سیزده‌ساله داشتیم، چهارده‌ساله، شانزده‌ساله. مثلاً خانم معصومه رامهرمزی سیزده سال داشت. طیبه اشتری چهارده پانزده سالش بود. بزرگ‌ترین نفر بین بچه‌ها من بودم، خانم کریمی، خانم منیژه خانی که مدتی معاون بسیج بود و خانم ابوالهدایی که در باشگاه اروند جزو مربیان آموزشی بود. بقیه بچه‌ها زیر هجده سال بودند.

هیچ‌کس تجربۀ جنگ را نداشت. تجربۀ جدایی از خانواده را نداشت. حساب کنید بچه‌ای که در کانون گرم خانواده زندگی می‌کند و شب‌ها مادر آن‌قدر حواسش به اوست که پتو از رویش کنار نرود و سردش نشود، حالا می‌خواست در این شرایط بماند و با این وضعیت کار کند. من خودم واقعاً بهشان احساس مادری داشتم.

هرلحظه امکان داشت هر اتفاقی بیفتد. آتش‌سوزی بشود، خمپاره بخورد، توپ بخورد. خیلی سخت بود؛ ولی من در همۀ دوران جنگ ندیدم کسی از بچه‌ها کم بیاورد و گریه کند. بالاخره هرکس در تنهایی‌های خودش حالت‌هایی داشت ولی این‌طور نبود که روحیه خودشان را از دست بدهند.

حتی همین منیژه دیدار که کوچک‌ترین عضومان بود در همان بیمارستان دو بار هم ترکش خورد. یک‌بار اتاق ۳۰۶ را که داخل بیمارستان بود و خانم کریمی در آن بود، زدند. منیژه دیدار هم رفته بود آنجا.

کارشناس‌های جنگی می‌گفتند فاصله ما با خط مقدم کمتر از پانصد متر بود. گرای آنجا را داشتند و مرتب آنجا را می‌زدند.

منیژه دو بار آنجا مجروح شد، یک‌بار ترکش خورد به کتفش، یک‌بار هم خورد توی دستش. حالا حساب کنید یک دختر سیزده‌ساله چه می‌کشد! باوجوداین، باز هم بچه‌ها توی شهر می‌ماندند.

اتفاقاً ما خیلی اصرار داشتیم که منیژه را از شهر خارج کنیم ولی نمی‌رفت؛ چون پدر و مادرش آبادان بودند و یکی از برادرهایش به نام حسین در جبهه بود. مادرش نابینا بود و یک پدر ناتوان داشت ولی از شهر بیرون نمی‌رفتند. می‌گفتند ما کجا بریم؟ جایی رو نداریم که بخوایم بریم. یک خواهر بود و چند تا برادر داشت. یکی‌شان توی بسیج بود و جبهه هم می‌رفت و می‌آمد.

ما به منیژه دیدار می‌گفتیم چکشی؛ همه حرکاتش تند و سریع بود. توی وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: من را نمی‌خواهد بشورید، من را با لباس دفن کنید. گفتیم: منیژه، مگه تو از خط اومدی دختر؟! تو که توی خوابگاه پیش مایی. گفت: نه ما شهید معرکه‌ایم، من دوست ندارم کسی لباسام را در بیاره. با همین لباس‌ها دفنم کنین.

یا مثلاً بچه‌ها وصیت می‌کردند: بچه‌ها، به پدر و مادرمان یک‌جوری خبر بدهید که ناراحت نشوند. یا برایمان مراسم آن‌چنانی نگیرید؛ ما از بنیاد شهید هیچی نمی‌خواهیم.»

*منبع: قاضی، مرتضی، شماره پنج؛ نقش زنان در مقاومت آبادان، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم ۱۴۰۱، صص ۱۲۴، ۱۲۵، ۲۵۴، ۳۳۲، ۳۳۳

منبع: دفاع پرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بلایی که بر سر کوچکترین دختر خوابگاه آمد!

بلایی که بر سر کوچکترین دختر خوابگاه آمد! بیشتر بخوانید »

رتبه ششم خوزستان به لحاظ تعداد داوطلب در آزمون سراسری کنکور

رتبه ششم خوزستان به لحاظ تعداد داوطلب در آزمون سراسری کنکور


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از اهواز، «علی حسین حسین‌زاده» نماینده وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس نمایندگان تام‌الاختیار استان خوزستان در برپایی آزمون‌ها، امروز در جریان برگزاری آزمون سراسری در حوزه دانشگاه شهید چمران اهواز، اظهار داشت: تقریبا نزدیک ۶۰ هزار نفر داوطلب داشتیم که در ۳۵ حوزه در نوبت اول شرکت کرده‌اند.

وی افزود: به لحاظ تعداد داوطلبان در سطح کشور، استان خوزستان رتبه ششم و در تعداد حوزه رتبه دوم را دارد.

حسین‌زاده ادامه داد: تقریبا در تمامی شهرستان‌های استان، حوزه برگزاری آزمون سراسری داریم که جا دارد از استاندار محترم تشکر کنم که به فرمانداران دستور داد تا تمامی امکانات لازم را برای برگزاری آزمون سراسری مطلوب در سطح استان داسته باشیم.

رئیس دانشگاه شهید چمران اهواز یادآور شد: در این دوره از آزمون سراسری، بیشترین داوطلبان استان در گروه آزمایشی تجربی با تعداد ۲۸ هزار شرکت‌کننده و کمترین هم در رشته هنر با تعداد دو هزار داوطلب در سطح استان بوده هست.

مرحله اول آزمون سراسری سال ۱۴۰۴ طی امروز و فردا ۱۱ و ۱۲ اردیبهشت برگزار می‌شود و دانشگاه شهید چمران اهواز، جهاددانشگاهی اهواز، آموزشکده فنی پسرانه چمران اهواز، آموزشکده فنی دخترانه اهواز، دانشگاه آزاد اهواز، آموزش و پرورش شهرستان‌های آبادان، ایذه، اندیمشک، اندیکا، باغملک، ماهشهر، بندر امام (ره)، دشت‌آزادگان، شادگان، شوشتر، شوش، گتوند، کرخه، صیدون، مسجدسلیمان، لالی، هندیجان و هویزه، دانشگاه آزاد امیدیه، دانشگاه پیام‌نور اندیکا، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی رامین، دانشگاه صنعتی خاتم‌الانبیاء بهبهان، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، دانشگاه صنعتی جندی‌شاپور دزفول، دانشگاه آزاد اسلامی دزفول، دانشگاه پیام نور و آزاد دشت‌آزادگان، دانشگاه آزاد رامهرمز، دانشگاه پیام‌نور و آزاد شوشتر و دانشگاه آزاد مسجدسلیمان میزبان داوطلبان هستند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

رتبه ششم خوزستان به لحاظ تعداد داوطلب در آزمون سراسری کنکور

رتبه ششم خوزستان به لحاظ تعداد داوطلب در آزمون سراسری کنکور بیشتر بخوانید »