اسحاق رابین

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است!

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است!



آنچه برخی اصلاح‌طلبان از تحولات منطقه به دنبال تحقق آن هستند نوعی بازگشت به شیوه سیاست‌ورزی شخصیت‌هایی نظیر انورسادات در همنشینی با مناخم بگین است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

**********

یک روزنامه اصلاح طلب همه نیروهای سیاسی خاصه اصلاح‌طلبان را به واقع بینی در شرایط کنونی فراخواند و آنان از فرعی/ اصلی کردن اولویت ها برحذر داشت.

روزنامه هم مهین طی یادداشتی با اشاره به اینکه پس از ترورهای اخیر و شرایط منطقه تفاوت میان میدان و دیپلماسی نسبت به گذشته رنگ باخته، نوشت:

آنچه در شرایط کنونی بیش از پیش جا دارد مورد توجه قرار گیرد، این است که «فاکتور خارجی پس از تحلیف» را در معادلات تحلیلی و مطالبات سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی خود لحاظ کنیم. توجه به این فاکتور، اتفاقاً برای همراهان و حامیان دولت چهاردهم که خواست و مطالبه تغییر دارند، ضروری‌تر است.

این روزنامه اصلاح طلب با بیان اینکه «طبعاً، مطالباتی چون رفع فیلترینگ، پیوستن به FATF، مذاکره با قدرت‌های جهانی و آزادی‌های سیاسی و رسانه‌ای و نیز تسریع روند انتصابات و تغییرات معنادار در بدنه دولت از خواست‌ها و رویکردهای کلیدی نیروهای حامی تغییر است که با روی کار آمدن پزشکیان، انتظارات بیشتری را برانگیخته است»، تصریح کرد: «همه این مطالبات و خواست‌ها به‌نوعی پایه‌های اصلی شعار و ایده «وفاق‌ملی» نیز هست و اتفاقاً در شرایط تهدید بیرونی جا دارد به آنها توجه شود. اما درعین‌حال، پرداختن به این خواست‌ها و تعقیب این مطالبات در قالب پازلی در یک صفحه بزرگ قابل‌تعریف و تصویر است».

هم مهین با بیان اینکه در شرایط کنونی، مسئله اصلی ایران «ثبات» و «انسجام» است و در این چارچوب، همه نیروهای سیاسی و اجتماعی مسئولیت دارند و جا دارد رویکردها و تحلیل‌ها و مواضع خود را با توجه به این مسئله اصلی اتخاذ کنند، ادامه داده است:

«اصلی/فرعی» کردن مسائل البته متوجه همه نیروهاست. ازیک‌سو، طیفی که خود را ارزش‌گرا می‌نامد و دغدغه شعائر دینی را دارد، در این زمینه مسئول است و همچنان‌که بنیانگذار جمهوری اسلامی حفظ نظام سیاسی را «اوجب واجبات» می‌خواند و حتی تعطیل نماز و حج را بنا به ضرورت حکومت روا می‌دانست؛ دست‌کم در شرایط حاد کنونی، جا دارد دریابند که انگشت نهادن بر مسائل فرعی و اختلافی چون اجرای قانون حجاب بی‌معنا است.

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه اما با اشاره به اینکه میانه‌روها، اصلاح‌طلبان و تغییرخواهان نیز مسئولیت دارند، تاکید کرد: مسئولیت این طیف آن است که مطالبات و خواست‌های خود را چنان که گفته شد، با لحاظ «فاکتور خارجی پس از تحلیف» طرح و پیگیری کنند و هر سیاست و راهبردی را که پیش رو می‌نهند، این فاکتور کلان را نیز در آن ببینند. تغییر و اصلاح، شرط توسعه پایدار و ثبات بلندمدت دولت/ملت ایران است؛ اما در شرایط کنونی، طرح مطالبات اگر بی‌توجه به رکن ثبات و امنیت صورت گیرد و دولت و حاکمیت را که تحت فشار بیرونی است، از درون نیز زیر منگنه بَرَد؛ نسبتی با واقع‌بینی و مسئولیت سیاسی ندارد.

این روزنامه اصلاح طلب اما در ادامه شرایط کنونی را ماحصل را از اشتباه‌های راهبردی نظام سیاسی در حوزه سیاست خارجی و رویکرد تک‌پایه و امنیت‌محور آن دست‌کم در دو دهه گذشته دانست و از سایه جنگ سخن به میان آورد و نوشت:

مقطع کنونی که هیولای جنگ دیگر از سایه درآمده و روی سوی ایران نهاده، جای گشودن زخم‌های کهنه و نبش قبرهای فرسوده نیست. مسئولیت امروز، واقع‌بینی و نگاه جامع به مجموعه تحولات درونی و بیرونی است. اگر امروز نیز هر یک چون فیل مولوی تنها بخشی از اتفاق بزرگ را ببینیم و یکی از عاج و دیگری از خرطوم آن آویزیم؛ فردا دیگرانی خواهند آمد که بر بخشی‌نگری‌مان و منفعت‌طلبی‌مان خرده گیرند. باشد که این‌بار کلان بنگریم و از دام «جامعه کوتاه‌مدت» به سلامت بگذریم.

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است!

در این میان گرچه تحلیل روزنامه هم‌مهین در ضرورت وحدت و انسجان میان نیروهای سیاسی کاملا درست و قابل تحسین است اما در به نظر می‌رسد این توصیه مشفقانه در متن و بطن خود چند نکته قابل ملاحظه را دارد که سعی می شود انحرافات تخمینی و تحلیلی اشتباه اصلاح طلبان ذیل آن پنهان شود.

نخست اینکه هر گونه اتحاد و انسجامی می‌بایست بر اساس منافع ملی لحاظ شود و این موضوع نیز قطعا امری بدیهی و پذیرفته شده است اما برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب توضیح نمی‌دهند که در شرایط کنونی منطقه چگونه به بزرگنمایی توان دشمن و تقلیل نمایی توان نیروهای مسلح ایران طی هفته‌های گذشته می‌پرداختند و به صورت مداوم از ضرورت مذاکره با آمریکا در خصوص رژیم صهیونیستی سخن به میان می آورند؟

تولید هراس اجتماعی و القای ناتوانی نیروهای مسلح ایران از سوی این رسانه ها هر چه باشد در شرایط کنونی در تضاد با پیشنهاد کنونی آنان مبنی بر اتحاد و انسجام است؟

محور بعدی اینکه اصلاح طلبان رادیکال پیش از این و حتی در اثنای تاکید بر اتحاد و انسجام داخلی سیاست های جمهوری اسلامی ایران را عامل شرایط کنونی منطقه تعریف کرده و ضمن دادن آدرس اشتباه هیچ اشاره ای به دشمنی های ثابت شده آمریکا و رژیم صهیونیستی نداشته و ذات انقلاب ایران را مشکل آفرین می خوانند؟ این ادعاها از سوی رادیکال های اصلاح طلب که ایران دچار تنهایی استراتژیک شده آنهم به واسطه سیاست های خود آیا معنایی جز یک وادادگی دارد؟

اشتباه اصلاح طلبان رادیکال این است که تصور می‌کنند بحران منطقه با مذاکره با موجودیتی که جز حرف زور به هیچ اصل انسانی و غیرانسانی دیگری باور ندارد، حل‌شدنی است. غرب‌گرایان که کعبه آمال آنها، کاخ سفید است و برای هیچ‌چیز جز مواضع آمریکایی‌ها و متحدان آنها اعتبار قائل نیستند، در بحران منطقه نیز طرف آمریکا را دارند و معتقدند که برای پایان جنگ، ‌ باید در «تله مذاکرات» افتاد.

در واقع بر اساس گفتمان حاکم بر ذهن غرب‌گرایان، ریشه اصلی بحران جاری در منطقه، مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و خیره‌سری تهران در برابر سیاست‌های «صلح‌طلبانه»! آمریکا است؛ به‌تعبیری اگر اشکالی هست، از ماست و تنها راه‌حل این اشکال نیز عقب‌نشینی از آرمان دفاع از مردم مظلوم است. به‌همین دلیل نیز شاهدیم که رسانه‌های غرب‌گرا کمترین تاثیر را از سفرهای منطقه‌ای عراقچی و قالیباف پذیرفتند، چراکه از نگاه آنها چنین سفرهایی می‌تواند مولفه‌های قدرت ایران را در راستای عملیات وعده صادق ۲ بیشینه سازد و امکان مانور را از صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بگیرد. غرب‌گرایان فقط یک‌چیز می‌خواهند؛ هدم تدریجی مقاومت و حاکم‌شدن اراده تل‌آویو بر کل منطقه.

روزنامه آرمان ملی نیز با اشاره به ایجاد توازن گفتگو به سمت آمریکایی‌ها می‌نویسد:

در دنیای امروز بدون افکار عمومی بدون توجیه دیگران، بدون استفاده از رسانه‌ها به عنوان دیپلماسی عمومی و بدون توجیه کردن دیگران و گفت‌وگو نمی‌توان سیاست‌های خود را به پیش برد. چرا که سیاست صرفاً با سخت‌افزار به پیش نمی‌رود. سخت‌افزار و قدرت نظامی حتماً باید پشتوانه سیاست باشد. اما در دیپلماسی یعنی در گفت‌وگو، در رفت‌وآمدها و در دادن پیام مستقیم و گرفتن پیام مستقیم همیشه اثرساز و اثرگذار بوده است. اما همین اکنون نیز با اینکه بسیار دیر شده باید با دول غربی هم مذاکره کرد. به کما اینکه آقایان به نیویورک هم رفتند و ای کاش آنجا شرایط مهیا می‌شد و می‌توانستند گفت‌وگوی مستقیم داشته باشند.

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است!

آنچه غرب‌گرایان از تحولات منطقه به دنبال تحقق آن هستند، نوعی بازگشت به شیوه سیاست‌ورزی شخصیت‌هایی نظیر انورسادات در همنشینی با مناخم بگین و جیمی کارتر در قرارداد کمپ دیوید و سال‌ها بعدتر، همنشینی یاسر عرفات با اسحاق رابین و بیل کلینتون در قالب قرارداد اسلو است.

در واقع غربگرایان با رجعت به شیوه‌های نخ‌نماشده و ناکارآمد قبلی و تاکید بی‌دلیل بر صلح، درصدد هستند تا ماشین کشتار صهیونیست‌ها را کنترل کنند. تلاش خط ارتجاع برای صلح با صهیونیست‌ها در حالی است که رژیم صهیونی به چیزی جز نابودی همه زیرساخت‌های منطقه برای جامه‌عمل پوشاندن به ایده «نیل تا فرات» قائل نیست و صلح گرایی در برابر چنین ایده خطرناکی، خودکشی به حساب می آید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است! بیشتر بخوانید »

نتانیاهو: ‌مدام تهدید به قتل می‌شوم

نتانیاهو: ‌مدام تهدید به قتل می‌شوم



نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در مصاحبه‌ای گفت که او و اعضای خانواده و مقامات کابینه‌اش این روزها پیوسته پیام‌های تهدید آمیز دریافت می‌کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در مصاحبه‌ای گفت که می‌ترسد حادثه‌ای مشابه تیراندازی به دونالد ترامپ، در اسرائیل و علیه خود او یا یکی از مقامات دولتش رخ دهد.

نتانیاهو در پاسخ به سؤال مجری شبکه ۱۴ اسرائیل در خصوص احتمال وقوع حادثه‌ای مشابه تیراندازی به ترامپ گفت: «هیچ بعید نیست، تحریک به خشونت و ترور مقامات و وزرا و خانواده‌هایشان به طور گسترده وجود دارد، نه تنها روزانه، بلکه هر ساعت این تهدیدات صورت می‌گیرد».

او افزود: «نگرانم یک حادثه مشابه [تیراندازی به ترامپ] در اینجا رخ بدهد».نخست‌وزیر رژیم اشغالگر در ادامه گفت: «آن‌ها [مخالفان] فریاد می‌زنند، می‌گویند قاتل، خائن، باید بروی، تو مانند چائوشسکو، مانند موسولینی هستی و از این قبیل کلمات، این‌ها باور پذیر نیست، ولی وجود دارد».

در طول این مصاحبه، نتانیاهو همچنین به تحریک علیه اعضای خانواده‌اش اشاره کرد و گفت: «این نه تنها علیه من، بلکه علیه اعضای خانواده‌ام نیز وجود دارد؛ آن‌ها موضوع را در رسانه‌ها مطرح می‌کنند و سپس حماس می‌آید و می‌گوید ما می دانیم شما کجا هستید، ما شما را می‌کشیم».نتانیاهو گفت زمانی که «سارا» همسرش به دیدار خانواده اسرای اسرائیلی نزد حماس می‌رود تا آن‌ها به اصطلاح «دلداری» دهد، آن‌ها او را تهدید می‌کنند و به او دشنام می‌دهند.

سخنان نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی که به وضوح نشان از ترس و واهمه او دارد، در حالی است که مخالفان او به خصوص خانواده اسرای اسرائیلی نزد گروههای مقاومت در غزه، روزانه در خیابان‌ها دست به تظاهرات می‌زنند و خواستار پایان جنگ غزه و امضای توافق تبادل اسرا هستند. مخالفان نتانیاهو از اینکه با گذشت نزدیک به ۱۰ ماه از یورش به غزه، نه تنها اهداف جنگ محقق نشده است، بلکه اسرای اسرائیلی نیز آزاد نشده‌اند و بسیاری از آن‌ها طی حملات هوایی جان خود را از دست داده‌اند؛ خشمگین هستند.

نگرانی نتانیاهو از ترور خود در حالی است که پیش از این نیز چندین نفر به دلیل تهدید او به ترور بازداشت شده بودند؛ در آخرین مورد سرویس امنیت داخلی اسرائیل موسوم به شین بت و پلیس امنیت سایبری این رژیم در بیستم فروردین از دستگیری یک فرد به دلیل تهدید به ترور بنیامین نتانیاهو خبر دادند.

پیش از آن نیز در ۱۱ بهمن سال گذشته پلیس رژیم اسرائیل فردی به نام «شارون گولان» که نتانیاهو را به مرگ تهدید کرده بود بازداشت کرد. او از طریق صفحات خود در فضای مجازی گفته بود که حق نتانیاهو یک گلوله در پیشانی است. حمله به مقامات ارشد رژیم اسرائیل و تلاش برای ترور آنها در تاریخ این رژیم سابقه دارد و «اسحاق رابین» نخست‌وزیر اسبق این رژیم در نوامبر سال ۱۹۹۵ به دست یک صهیونیست تندرو کشته شد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نتانیاهو: ‌مدام تهدید به قتل می‌شوم بیشتر بخوانید »

«فتحی شقاقی»؛ متفاوت‌ترین رهبر در میان رهبران مقاومت

«فتحی شقاقی»؛ متفاوت‌ترین رهبر در میان رهبران مقاومت


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: «فتحی شقاقی» دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین، شخصیتی شجاع، مومن و متفکر و یکی از چهره‌های درخشانی بود که موجب ایجاد و شکل‌گیری مبارزات اسلامی مردم فلسطین شد و تا زمان شهادت تمامی سعی و تلاش خود را برای پیش‌برد این جهاد الهی و ظلم ستیز به کار گرفت.

زندگی‌نامه و تولد

ریشه خانوادگی «فتحی شقاقی» به روستای «زرنوقه» در نزدیکی یافا در فلسطین اشغالی برمی‌گردد. این خانواده به دنبال اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ معروف به «یوم النکبه» به شهر «رفح» در نوار غزه مهاجرت کرد و شقاقی در ۴/۱/۱۹۵۱ در شهر رفح متولد شد. خانواده وی از نظر مالی وضعیت ضعیفی داشتند و پدرش یک کارگر بود که در صحرای سینا کار می‌کرد. شقاقی در این خانواده مذهبی و مقید بزرگ شد و هنوز چندان قد نکشیده بود که در پانزده سالگی مادر خود را از دست داد.

تحصیل و اشتغال

«فتحی شقاقی» به تحصیل خود ادامه داد و وارد دانشگاه «بیرزیت» (Birzeit) در کرانه باختری شد و پس از فارغ‌التحصیلی در رشته ریاضیات، در دو مدرسه قدس مشغول به کار شد. اما عطش وی به پزشکی باعث شد وی در سال ۱۹۷۴ وارد دانشکده پزشکی در دانشگاه «الزقازیق» شود و پس از فارغ‌التحصیلی در بیمارستانی در قدس مشغول شود؛ شقاقی پس از آن به عنوان پزشک متخصص اطفال در نوار غزه مشغول کار شد.

انتشار مقاله و شعر

«فتحی شقاقی» در مدت اقامت و تحصیل در مصر ده‌ها بحث و بررسی و مقاله و شعر به نام‌های مستعار منتشر کرد که معروف‌ترین این نام‌ها (عزالدین الفارس) است. او مقالاتش را در مجله المختار الاسلامی چاپ قاهره با این اسم امضا کرد.

ازدواج

شقاقی با خانم «فتحیه الخیاط» از قدس ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک دختر به نام «خوله» و دو پسر به نام‌های «ابراهیم و اسامه» است.

کتاب «خمینی راه‌حل و آلترناتیو اسلامی»

وی در ابتدا تحت تأثیر اندیشه «اخوان المسلمین» مصر و پس از آن تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت و کتابی با عنوان «خمینی راه‌حل و آلترناتیو اسلامی» را نوشت. او به خاطر نگارش این کتاب در سال ۱۹۷۹ در کشور مصر بازداشت شد.

بازداشت و تبعید

فتحی شقاقی که هیچ گاه از مبارزه دست برنمی‌داشت به فاصله سال‌های ۱۹۸۳ و ۱۹۸۶ چندین بار بازداشت شد و در آگوست ۱۹۸۸ یعنی آغاز انتفاضه در فلسطین به اتهام رهبری آن، به لبنان تبعید شد.

عملیات‌های ضدصهیونیستی

از بارزترین عملیات‌هایی که «فتحی شقاقی» نظارت بر آن را بر عهده داست عملیات «بید لید» در تاریخ ۲۲/۱/۱۹۹۵ بود که طی آن ۲۲ نظامی صهیونیست کشته و ۱۰۸ نفر دیگر مجروح شدند. این عملیات باعث شد «اسحاق رابین» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی دستور ترور فتحی شقاقی را صادر کند.

بر همین اساس، «انور محمد عطیه سکر» و «صلاح عبدالحمید شاکر» دو شهادت‌طلب فلسطینی بودند که در روز عملیات خود را به بزرگترین مرکز تجمع نظامیان صهیونیست در بیت‌لید در «نتانیا» واقع در فلسطین اشغالی رساندند و با دو انفجار بسیاری از آن‌ها را کشته یا زخمی کردند؛ عملیاتی که رابین آن را با حمله ده‌ها جنگنده برابر دانست.

شخصیت

در زمینه شخصی فتحی شقاقی شخصیتی کاریزماتیک داشت که کمتر در میان دیگر رهبران مقاومت پیدا می‌شود. وی توانسته بود به صورت همزمان فرمانده مردمی و دبیرکل یک جنبش فلسطینی و در عین حال یک متفکر دارای دیدگاه و پروژه بیداری نه در سطح فلسطین بلکه در سطح کشور‌های عربی و اسلامی باشد. پژوهش‌های وی بسیاری از بحران‌ها در زمینه‌های مختلف را در بر می‌گرفت و این شهید درباره افغانستان، ترکیه، لبنان و … نوشته است.

نحوه ترور

«فتحی شقاقی» پس از عمری مجاهدت در راه آرمان‌های مردم فلسطین و تحمل سال‌ها رنج اسارت در زندان‌های رژیم صهیونیستی، هنگامی که فقط ۴۴ سال سن داشت به دستور سران رژیم صهیونیستی و در سال ۱۹۹۵ طی یک عملیات نظامی که توسط موساد سازماندهی شده بود به دست جوخه‌های ترور سازمان یافته دولتی به شهادت رسید.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«فتحی شقاقی»؛ متفاوت‌ترین رهبر در میان رهبران مقاومت بیشتر بخوانید »

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟



جایزه صلح نوبل طی سال‌های اخیر به وسیله‌ای تبلیغاتی علیه کشورهای مستقل تبدیل شده و طی سالهای گذشته در فهرست برندگان و نامزدهای دریافت این جایزه اسامی برخی از جنایتکاران به چشم می‌خورد!

به گزارش مجاهدت از مشرق، جایزه نوبل یکی از جوایزی است که بنا بود براساس عمل به وصیت کارخانه‌دار و شیمی‌دان سوئدی، آلفرد نوبل که بیشتر او را به دلیل ابداع دینامیت می‌شناسند، به‌طور سالانه به دانشمندانی که بیشترین خدمت را به مردم در رشته‌های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات، اقتصاد و صلح کرده اند، اهدا شود.

در سال ۱۹۰۱ میلادی، نخستین جوایز بنیاد نوبل داده شدند.کمیته نروژی نوبل قرار بود هر ساله جایزه صلح را به شخصی اهدا کند که «بیشترین یا بهترین کار را برای دوستی بین ملت‌ها، لغو یا کاهش رویارویی‌های نظامی یا تشکیل و ترغیب همایش‌های صلح انجام داده باشد.» اما با نگاهی به رفتارها و عملکرد برخی از نامزدها و دریافت کنندگان جایزه صلح نوبل می‌بینیم برعکس آنچه قرار بوده رخ داده و این جایزه طی سال‌های اخیر به وسیله‌ای تبلیغاتی علیه کشورهای مستقل تبدیل شده و طی سالهای گذشته در فهرست برندگان و نامزدهای دریافت این جایزه اسامی برخی از جنایتکاران به چشم می‌خورد!

چه کسانی قبلا نامزدها و دریافت کنندگان جایزه صلح نوبل بودند؟

آدولف هیتلر شروع کننده ویرانگرترین جنگ جهانی تاریخ، دونالد ترامپ عامل جنگ، ترور و تحریم در جهان، وینستون چرچیل نخست وزیر انگلیس در جنگ جهانی دوم، هنری کیسنجر مغز متفکر آمریکا در جنگ های مختلف، شیمون پرز از عاملان کشتار غیرنظامیان فلسطین، اسحاق رابین عامل کشتار مردم فلسطین، جرج بوش عامل کشتار چندصدهزار انسان، اوباما عامل تحریم علیه ایران، بمباران و حمله به غیرنظامیان در کشورهای مختلف، نتانیاهو از عاملان کشتار مردم کشورهای غرب آسیا از جمله افرادی هستند که طی سال های مختلف نامزد یا برنده صلح نوبل شدند.

اهدای جایزه صلح ۲۰۰۳ به یکی از شخصیت‌های منفور این روزهای ایرانیان!

شیرین عبادی یکی از شخصیت‌های منفور این روزهای ایرانیان و از فعالان فتنه ۸۸ است، کسی که نقش پررنگی در شعله‌ور کردن اغتشاشات سال ۸۸ در کشور داشت، او یکی از چهره های ایرانی است که کمیته صلح نوبل جایزه سال ۲۰۰۳ را به او داد.

شیرین عبادی پس از اغتشاشات سال ۸۸ از کشور خارج شد و چند سالی است به یک دلال حقوق بشری تبدیل شده است. البته اخباری هم درباره همکاری او با سرویس های اطلاعاتی بیگانه منتشر شده است. وی همچنین در بین ضدانقلاب متهم است که جوایز بین المللی همکاران خود از جمله نسرین ستوده را دریافت و در مصارف شخصی خرج کرده است.

جواد توسلیان همسر شیرین عبادی پس از خروج عبادی از کشور در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که پیشرفت‌های عبادی به خاطر حمایت‌های اشرف پهلوی بوده و علت دادن جایزه صلح نوبل به شیرین ایجاد کردن نوعی مصونیت جانی برای او در مقابل جمهوری اسلامی و از طرفی مخارج فعالیت‌های سیاسی که رقمی نزدیک به میلیون دلار بود، پرداخت شود تا بیشتر علیه جمهوری اسلامی فعالیت کند.

توسلیان همچنین گفته بود که «شیرین عبادی نقش پررنگی در شعله‌ور کردن اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ موسوم به جنبش سبز داشته است. دقیقا دو روز پس از انتخابات همسر من به مسافرت رفتند و دیگر هیچوقت به کشور بازنگشتند. بعدها مشخص شد که او وظیفه شعله‌ورتر کردن اغتشاشات را بر عهده داشت! بنده از همینجا اعلام می‌کنم که می‌خواهم راهم را از او جدا کنم.»

نوبت به نرگس محمدی رسید!

همانطور که گفته شد جایزه صلح نوبل به وسیله‌ای تبلیغاتی علیه کشورهای مستقل تبدیل شده و در ادامه همین سیاست کمیته نروژی صلح نوبل، جایزه امسال خود را به نرگس محمدی یکی از محکومان امنیتی کشور ما داد.

نرگس محمدی فردی است که به دلیل نقض مکرر قوانین و ارتکاب اعمال مجرمانه محکوم شده و همین موضوع هم موجب شد تا دادن جایزه نوبل به وی انتقادات زیادی را به دنبال داشته باشد. البته برای بسیاری از ایرانیان چنین اقدامی از سوی کمیته صلح نوبل با توجه به سیاست های که داشته و تاثیرپذیری ای که این کمیته از غرب و دشمنان ایران دارد، غیرمنتظره نبود.

نرگس محمدی هم اکنون به خاطر تلاش های که برای برهم زدن امنیت کشور داشته و اظهارات و اقداماتی که موجب ظلم به بسیاری از مردم کشورمان شده، در زندان است. او در دوران زندان هم بارها با طرح ادعاهایی کذب تلاش کرده توجه رسانه های معاند و ضدانقلاب را به خود جلب کند.

تبریک‌های دشمنان ایران به محمدی؛ از منافقین تا اسرائیل!

مدتی پس از اعلام این خبر که جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی داده شده برخی از چهره ها ی منفور ایرانیان که دشمنی و جنایات آنها برای مردم ما بسیار روشن است، در پیام هایی به نرگس محمدی برنده شدن جایزه را به او تبریک گفتند.

«گیلا گاملی‌ال»، وزیر اطلاعات دولت نتانیاهو از جمله این افراد بود در پیام تبریک خود که به فارسی هم منتشر شده بود نوشت: «امروز از شنیدن برنده شدن جایزه صلح نوبل نرگس محمدی خرسند شدم.» او پیامش را با این جمله تمام کرده بود که «با هم پیروزیم، زن، زندگی، آزادی!»

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟

پس از وزیر اطلاعات دولت نتانیاهو، مریم رجوی سرکرده گروهک جنایتکار و تروریستی منافقین هم در پیامی برنده شدن جایزه صلح نوبل را به نرگس محمدی تبریک گفت!

رجوی در پیام خودخواستار مداخله جامعه جهانی در امور داخلی ایران هم شده است!

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟

بسیاری معتقدند که پیام‌های تبریک افرادی همچون مریم رجوی و مقامات رژیم صهیونیستی به نرگس محمدی، ماهیت سیاسی دارد و پشت‌پرده این جایزه را بیش از پیش آشکار می‌کند.

همسر نرگس محمدی: خانواده مادری نرگس اکثراً از منافقین بودند که اعدام شدند

همزمان با انتشار پیام سرکرده منافقین فیلمی در فضای منتشر شده که در آن همسر نرگس محمدی طی اظهاراتی اذعان داشت که خانواده مادری نرگس محمدی از اعضای جنایتکار منافقین بوده اند. همسر محمدی در این فیلم می گوید که «خانواده مادری نرگس اکثراً از مجاهدین بودند که اعدام شدند. پسرخاله‌های نرگس، پسرعمه‌هایش … اکثرا اعدامی دارند.»

اعضای گروهک منافقین در سال های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی هزاران نفر از مردم کشورمان از کودک و نوجوان گرفته تا زنان و مردان بیگناه را ترور کردند. براساس اسناد ۱۷ هزار نفر از مردم این کشور توسط اعضای این گروهک جنایتکار در آن سالها قتل عام شدند.

گروهک تروریستی منافقین در چهار دهه گذشته لیستی از جنایت، ترور و خیانت را علیه کردم ایران مرتکب شده است. این فرقه التقاطی و اپورتونیستی گرچه با ادعای مبارزه با استعمار بین‌المللی و مبارزه با نظام ستم شاهی تحت تاثیر دستورات اسلامی بنیان گذاشته شده است، اما از همان روزهای پیدایی دچار انحراف در ساختار، تشکیلات و ایدئولوژی زیستی گردیده و فرجام آن جایی رسید که حالا جز مزدوری برای بیگانگان چیزی از آن باقی نمانده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟ بیشتر بخوانید »

فروپاشی از درون

فروپاشی از درون



شرایط داخلی و خارجی این روزهای رژیم نامشروع صهیونیستی در ۷۴ سال گذشته سابقه نداشته و بسیار حاد شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، از زمان افشای فساد “بنیامین نتانیاهو” که چند دوره نخست وزیر رژیم صهیونیستی بوده و تشکیل دادگاه های مکرر برای وی در چهار سال گذشته، بی ثباتی سیاسی رژیم صهیونیستی را فرا گرفته و در این مدت ۵ انتخابات پارلمانی در سرزمین های اشغالی برگزار شده است.

نتانیاهو رییس حزب لیکود که در چندین سال گذشته و در دوران نخست وزیری رژیم صهیونیستی بر اسب مراد خود در سرزمین های اشغالی سوار بوده و جنایات زیادی در حق فلسطینیان و مردم کشورهای منطقه اعمال نموده است، الان به وضعی دچار شده که حتی شماری از سران افراطی این رژیم نیز که با او همپیمان بوده اند، الان به مخالف او تبدیل شده اند.

با معرفی نتانیاهو از سوی هرتسوک رییس رژیم صهیونیستی به عنوان نخست وزیر مکلف برای تشکیل کابینه جدید این رژیم، احزاب ائتلافی راستگرای افراطی رژیم صهیونیستی از جمله حزب اتحاد اوتسما یهودیت-صهیونیسم دینی و احزاب حریدی شاس و اتحاد یهودیت توراتی که توانستند در ائتلاف با حزب لیکود در انتخابات اخیر ۶۴ کرسی از ۱۲۸ کرسی کِنِسِت این رژیم را بدست بیاورند، هم اکنون مشغول رایزنی برای تشکیل کابینه جدید اسراییل می باشند. ماجرای فساد اقتصادی و رشوه خواری نتانیاهو در کنار حضور صهیونیست های افراطی مثل “بن گویر” و “اسموتریچ” در ائتلاف پیروز انتخابات اخیر کِنِسِت رژیم صهیونیستی، از جمله چالش های داخلی رژیم صهیونیستی و نتانیاهو برای تشکیل کابینه جدید هستند.

“آویگدور لیبرمن” که زمانی وزیر خارجه و جنگ کابینه نتانیاهو و از نزدیکان او بوده، معتقد است که «نتانیاهو نقشه های بسیار نگران کننده ای در سر دارد».

لیبرمن که هم اکنون وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در کابینه لاپید هست، درباره نقشه های نتانیاهو هشدار داده و در رشته توئیتی نوشت که در روزهای اخیر فرصت این را داشته است تا با مسئولان بلندپایه حزب لیکود و دستیاران نتانیاهو گفت وگو و از نقشه های او مطلع شود و معلوم شد که این نقشه ها فراتر از نگران کننده است.

لیبرمن نوشت: به نظر می رسد که نتانیاهو می خواهد با تغییرات کابینه از ادامه محاکمه خودش به اتهام فساد و رشوه خواری جلوگیری کند.

اعتراف “اسحاق هرتسوگ” رییس رژیم صهیونیستی که خود نتانیاهو را برای تشکیل کابینه رژیم صهیونیستی انتخاب کرده نیز جالب است؛ وی چندی پیش به اعضای حزب تندرو ارتدوکسی “شاس” گفته بود که «دنیا از حضور “ایتمار بن گویر” نماینده راستگرای تندرو کِنِسِت در کابینه نتانیاهو نگران است».

به غیر از اختلافات شدید سران رژیم صهیونیستی با هم، گسل بوجود آمده میان ساکنان سرزمین های اشغالی در کنار افزایش قدرت چشمگیر گروه های مقاومت منطقه، رژیم نامشروع صهیونیستی را به سمت فروپاشی سوق داده است.

نتایج نظرسنجی اخیر در سرزمین های اشغالی نشان می‌دهد که ۷۶ درصد صهیونیست‌های ساکن اراضی اشغالی بر این باورند که ساختار جمعیتی این رژیم به خاطر گسل ها و شکاف های متعدد چند پاره شده و از هم پاشیده است.

روزنامه صهیونیستی «معاریو» اخیرا در گزارشی شاخص انسجام جمعیتی رژیم اشغالگر را براساس یک نظرسنجی منتشر کرد که برای سومین بار انجام شده و نشان می‌دهد که اکثر پاسخ دهندگان (۷۶ درصد) معتقدند که «ساختار جمعیتی اسرائیل» چند پاره است.

برپایه این گزارش، درصد این چند پارگی و از هم گسیختی در انسجام جمعیتی رژیم صهیونیستی در مقایسه با نظرسنجی‌های مشابه سال‌های گذشته ۱۰ درصد افزایش نشان می دهد.

طبق نظر شرکت کنندگان در این نظرسنجی، بیشترین عوامل مؤثر در این چند پارگی به ترتیب، رهبری سیاسی، نحوه خبررسانی رسانه‌های جدید و دو رسانه‌ قدیمی (جریان اصلی) هستند.

دیگر نظرسنجی‌های انجام شده در اراضی اشغالی نیز واقعیت چندپارگی را در سطوح مختلف جمعیتی رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد؛ به گونه ای که طبق یک نظرسنجی که اخیرا انجام شد، ۲۵ درصد صهیونیست‌ها اعتقادی به بقای این رژیم در ۲۵ سال آینده ندارند.

شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی با اعلام اینکه طبق نتایج این نظرسنجی ائتلاف موسوم به “جنبش‌های جوانان”، یک سوم جوانان اسراییل نمی‌خواهند به خدمت وظیفه بروند، به مقامات این رژیم هشدار دارد که “این داده‌ها خطرناک و دلخراش هستند”.

در این بین اعتراف “آمنون آبرومویت” کارشناس مسائل سیاسی در شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی، جالب است، وی معتقد است که «همه بحث‌های سیاسی در اسرائیل (فلسطین اشغالی) یک الگوی عملی گمراه کننده است».

وی می گوید، «یک سوم جوانان اسرائیلی نمی‌دانند چه کسی اسحاق رابین را کُشت؛ بدتر از این، یک سوم جوانان اسرائیلی نمی‌خواهند به خدمت وظیفه بروند؛ بدتر از همه اینها هم این است که یک سوم شهرک‌نشینان باور ندارند که اسرائیل ۲۵ سال دیگر وجود داشته باشد».

پیش از این نیز «ایهود باراک» نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی در مطلبی که در روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» نوشت، ابراز نگرانی کرد که اسراییل دچار نفرین شده و عمر آن پیش از هشتاد سال پایان می یابد. (هم اکنون ۷۴ سال از تاسیس رژیم صهیونیستی می گذرد)

اعترافات “اسحاق بریک” رئیس سابق کمیته شکایات ارتش رژیم صهیونیستی و ژنرال بازنشسته ارتش این رژیم نیز درباره قدرت مقاومت قابل توجه است؛ وی تاکید کرده، با توجه به توانمندی روزافزون گروه‌های مقاومت (در فلسطین)، اسراییل مسیر زوال و نابودی را طی می‌کند.

شرایط در درون ائتلاف نتانیاهو نیز به هیچ وجه خوب نیست و این موضوع در اعتراف رسانه های رژیم صهیونیستی آمده است.

رسانه های رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر از جدال در اردوگاه سیاسی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر مامور تشکیل کابینه جدید این رژیم بر سر تقسیم پست های وزارتی و چالش حزب لیکود در این باره خبر دادند.

روزنامه صهیونیستی “اسرائیل هیوم” به نقل از منابعی از داخل حزب لیکود به ریاست نتانیاهو بر ممانعت از دستیابی “بتسلئیل اسموتریچ” رئیس حزب “صهیونیسم دینی” به پست وزارت جنگ رژیم صهیونیستی خیر داد و نوشت که حزب لیکود اجازه اینکار را (به نتانیاهو) نخواهند داد؛ حتی اگر این امر منجر به تکرار انتخابات شود.

روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارنوت نیز به نوبه خود نوشت: اکنون حزب لیکود متوجه شده که اسموتریچ از مطالبات خود برای به دست آوردن یکی از دو وزارتخانه مهم و بزرگ کوتاه نمی آید، بنابراین در پی یافتن راهکار دیگری برای حل بحران پیش روی نتانیاهو برای تشکیل کابینه است. این حزب درحال فشار وارد آوردن به ادرعی و اسموتریچ است تا به اختلاف آنها در مورد تصدی پست وزارت دارایی پایان دهد.

به نوشته این روزنامه عبری، نتانیاهو در آخرین جلسه بین این دو نفر به اسموتریچ پیشنهاد وزارت امور خارجه را داده، اما او نپذیرفته است. نتانیاهو سپس پست معاونت امنیتی وزارت امور خارجه در کنار تصدی وزارتخانه های دیگر بعلاوه اختیارات در حوزه شهرک سازی را به وی داده، اما بازهم اسموتریچ به این پیشنهاد پاسخ مثبت نداده و فقط چشم به وزارت جنگ دوخته است. موضوعی که نشان می دهد اختلاف شدیدی در بین احزاب راست افراطی برای تقسیم کرسی های کابینه رژیم صهیونیستی وجود دارد.

جنگ قدرت در اسراییل

با تعیین نتانیاهو برای تشکیل کابینه رژیم صهیونیستی از سوی “اسحاق هرتسوک”، احزاب مخالف او نیز کمربندها را برای سرنگونی وی محکم بستند و اعلام کردند که بر سر مقابله با او و کابینه آینده اش اتفاق نظر دارند.

شبکه تلویزیونی “آی ۲۴” رژیم صهیونیستی در این باره گزارش داده که، احزاب مخالف نتانیاهو به رهبری حزب “یئش عتید” به ریاست “یائیرلاپید” برای هم افزایی تلاش ها و برنامه ریزی برای مقابله با کابینه تندرو آینده بنیامین نتانیاهو به توافق رسیدند.

در بیانیه این احزاب آمده است: ما به همکاری برای بازگشت به قدرت و ایجاد تغییر پایبند هستیم.

در شرایط فعلی که نتانیاهو از داخل و خارج ائتلاف تشکیل کابینه در فشار قرار گرفته باید منتظر بود که دید آیا اختلافات احزاب راست افراطی در سرزمین های اشغالی به سرکردگی بی بی می تواند کابینه این رژیم را طی مهلت ۳۵ روزه قانونی که از ۲۲ آبانماه آغاز شده تشکیل دهد یا این که هرتسوک پس از مهلت یاد شده فرد دیگری را برای تشکیل کابینه این رژیم معرفی خواهد کرد.

کارشناسان مسایل منطقه معتقدند که اگر نتانیاهو نتواند کابینه خود را در روزهای آینده و فرصت نهایی معرفی کند، شرایط داخلی در سرزمین های اشغالی که هم اکنون با مقاومت کرانه باختری برای صهیونیست ها بحرانی شده به اوج خود خواهد رسید و سقوط این رژیم را تسهیل و تسریع خواهد کرد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فروپاشی از درون بیشتر بخوانید »