رزمایش غزه، پیامی از جانب ایران است +فیلم
رزمایش غزه، پیامی از جانب ایران است +فیلم بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، صفر سجادی، همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بیان کرد: بنده سه بار در طول نه ماه به جبهه اعزام شدم و آن زمان در عملیات های باختران، اسلام آباد غرب و خیبر حضور داشتم.
وی افزود: پس از پاکسازی عملیات خیبر به منطقه برگشتم و در طول این عملیات ها چندین بار با سردار شهید سلیمانی دیدار داشتم که آن زمان فرماندهی لشکر ۴۱ثارالله را بر عهده داشت.
این رزمنده هشت سال دفاع مقدس ادامه داد: شهید حاج قاسم سلیمانی در عملیات پاکسازی بصره پیشاپیش ما بود و بعد از آن ما با منطقه برگشتیم.
وی اضافه کرد: سردار دلها در جبهه همیشه با تمام نیروها رفتاری همراه با تواضع، اخلاق و کردار خوب داشت و هر کجا ما را می دید با خنده و مهربانی برخورد می کرد.
سجادی تصریح کرد: بعد از گذشت چند سال عملیات عشایر شروع شد که عملیاتی بزرگی در تنگه سونسوری در کوه های سر به فلک کشیده بود حضور داشتم و در آن جا شهید حاج قاسم سلیمانی را ملاقات کردم که به ما نوید پیروزی را می داد.
این رزمنده هشت سال دفاع مقدس عنوان کرد: شهید حاج قاسم سلیمانی در جنگ ها علاوه بر هدایت مقاطع مختلف عملیاتی از طریق استقرار در قرارگاهها، در نهایت شجاعت و بیباکی در خطوط مقدم حضور داشت.
وی اضافه کرد: شهید سلیمانی عاری از هر گونه ترسی در مواجهه با دشمن در معرکه ها و میادین نبرد بود و این جملات حضرت علی (ع) را با همه وجود بیان می کرد، اگر کوه ها متزلزل شود تو تکان نخور، دندانهایت را به هم بفشار و جمجمه خویش را به خدا عاریت ده، قدم هایت را بر زمین میخکوب کن و نگاهت به آخر لشکر دشمن باشد، چشمت را فرو بگیر و بدان که نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است و در حقیقت شهید بزرگوار اینچنین بود.
وی ادامه داد: اسرائیل و آمریکا شهید سلیمانی را دشمن سرسخت خود می دانستند و تنها تلاش آنان نابودی سردار بود.
وی در تکمیل مطلب فوق، عنوان کرد: دشمنان نظام و اسلام فکر می کردند با شهید کردن سردار دلها از بزرگی و سان و منزلت او می کاهند اما این فکر آنان اشتباهی بیش نبود و با شهادت حاج قاسم همه ملت های اسلامی او را به رسمیت شناختند و خواستار انتقام سخت وی شدند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: نام و آوازه سردار شهید سلیمانی در کل جهان اسلام، این اسطوره بلند مرتبه برای ایران و ایرانیان مایه افتخار و سرافرازی است.
وی تصریح کرد: سردار شهید حاج قاسم شاگردان زیادی را در مکتب خود تربیت کرده که ادامه دهنده راه او هستند و ملت ایران همانند مردم کوفه نیستند که سیدعلی خامنه ای را تنها بگذارند.
ثمره انتقام خون شهید سلیمانی نابودی اسرائیل است بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، سریال «خانه امن» با موضوع تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات برای مبارزه با اقدامات تروریستی دشمنان در ایران و برقراری امنیت در کشور، اخیراً از شبکه اول سیما پخش شد و مورد استقبال خوب مخاطبان قرار گرفت. یکی از شخصیتهای اصلی این سریال «افشین» با بازی «امین زندگانی» بود که در پایان سریال برای مأموریت نفوذ به موساد، به سرزمینهای اشغالی اعزام میشود.
کاراکتر «افشین» براساس شخصیت واقعی شهید «سید علی حسینی» از شهدای وزارت اطلاعات طراحی شده است. این شهید طی مأموریتی پیچیده به «تلآویو» رفته و به سرویس امنیتی صهیونیستها نفوذ میکند؛ اما بعد از مدتی شناسایی شده و توسط عوامل «موساد» به شهادت رسیده و سر از بدنش جدا میشود. پیکر این شهید، مدتها بعد طی یک عملیات مبادله به کشور بازگردانده شده و با مظلومیت و در سکوت خبری، در تهران به خاک سپرده میشود.
نشریه «نوید شاهد» سال گذشته مصاحبهای با همسر شهید «حسینی» انجام داده است، که در ادامه این گفتوگو را میخوانید:
شهید «سید علی حسینی» سرباز گمنام امام زمان (عج)، فرزند شهید «سید ابوالقاسم حسینی» شهید دوران جنگ تحمیلی است. او متولد یکم بهمن سال ۱۳۴۱ که طی مأموریتی که در خارج از کشور بسر میبرد، دستگیر شده و در تاریخ بیستوسوم دیماه ۱۳۹۲ به شهادت رسید. مزار او در قطعه ۲۶ بهشت زهرا (س) تهران است.
«معصومه عبدی» همسر شهید حسینی، گفت: شهید حسینی، در زمان حیات خود، ارادت زیادی به شهدای گمنام داشت و اکنون نیز مزارش در قطعهای از بهشت زهرا (س) است که بیشترین شهید گمنام را دارد. پدر همسرم نیز در قطعه ۲۴ شهدای بهشت زهرا (س) دفن شده است و او نیز از شهدای دفاع مقدس است. از این رو، ما همیشه تردد زیادی به بهشت زهرا (س) داشتیم. وقتی بر سر مزار پدرش و دیگر شهدا میرفتیم، همسرم همیشه میگفت: «جای من اینجا خالی است». طی مدت پنج سالی که همسرم به شهادت رسیده، از بابت فقدان او هنوز متاثریم؛ اما از بابت اینکه خودش به آرزویش رسید، خوشحالیم.
وی خاطرنشان کرد: شهید حسینی به واسطه شغل و خدمتش به وطن، همیشه در مأموریتهای پُرخطر شرکت داشت. او مدتی را در غربت و اسارت بسر میبرد. به عقیده من، رنجی که شهید حسینی در راه خدا و پاسداری از وطن کشید، به درجات او میافزاید و توفیقی بود که نصیب او شد.
خانم عبدی ادامه داد: او به مأموریت رفت و سههفته بعد از دستگیری، خبر شهادتش آمد. سوالهای زیادی درباره شهادت همسرم، برای من و فرزندانم بیجواب باقی مانده است.
هیچ تعلق خاطر دنیوی نداشت
وی درباره ویژگیهای اخلاقی همسر شهید خود، گفت: شناختی که سالها زندگی با او به من داد، این بود که او اصلاً اهل دنیا نبوده و فردی کاملاً وارسته بود. هیچ تعلق خاطر دنیوی در وجود او ندیدم. بسیار متواضع و امانتدار بود. بسیار محفوظ به حیا بود. علیرغم موقعیت و مرتبه کاری بالایی که داشت، هرگز اهل هیاهو و دیده شدن نبود. زیرا این افراد هرچقدر از نظر اداری، دارای پُست و مقام و درجه باشند، بازهم همان سربازان ساده و گمنام امام زمان (عج) هستند. به انجام تکالیف دینیاش بسیار مقید بود و حتی در ماموریتهایی که در ماه مبارک رمضان میرفت، روزهاش را کامل میگرفت و میگفت: «طاقت ندارم بهخاطر کار و مأموریت، روزهام را بشکنم». شاید یکی از علتهایی که شهادت قسمتش شد، همین خصوصیات اخلاقی باشد.
این همسر شهید، درباره ۳۰ سال زندگی مشترکش گفت: ما تیر سال ۱۳۶۲ ازدواج کردیم و حاصل این زندگی، ۲ دختر و ۲ پسر است. البته ۳۰ سال زندگی مشترک، بیشتر در کلام است. زندگی واقعی من با او کمتر از این حرفها بود؛ زیرا شهید حسینی به خاطر شغلش، حضور کمرنگی در خانه داشت و همیشه فرصتها برای اینکه در خانه و در کنار من و فرزندانم حضور داشته باشد، کم بود.
از آرمانهای اولیه انقلاب بسیار دور شدهایم
خانم عبدی درباره آنچه که شهید حسینی و امثال او را ترغیب میکرد تا زندگی خود را در چنین مسیری پیش ببرند، گفت: این موضوع به ایدهها و افکار این سربازان گمنام، بازمیگردد. از ابتدای شکلگیری این نهاد، این سربازان به شدت پیرو خط امام خمینی (ره) بودند و انگیزه اصلی این افراد، حفظ وطن از تجاوز دشمن، دوری از بیبندوباری و فسادهای گوناگون بود. در سالهای اخیر پیش از شهادتِ شهید حسینی از تغییر آرمانها، کمرنگ شدن خط و مشی امام خمینی (ره)، فراموش شدن اصل درستکاری و خدمت به مردم در مسئولان، بیتوجه شدن به آسایش و رفاه مردم، خیلی ناراحت بود و بارها میگفت؛ «ما از آرمانهای اولیه انقلابمان بسیار دور شدهایم».
این همسر شهید افزود: شهید حسینی بسیار مقید به خط امام خمینی (ره) بود. حتی در دوران جنگ تحمیلی، بارها میخواست وارد میدان نبرد شود؛ اما به او اجازه نمیدادند و میگفتند کاری که شما انجام میدهید برای کشور، کمتر از سربازان میدان جنگ نیست؛ اما با این حال، شهید حسینی در سه عملیات جنگ هم شرکت کرد.
دخترانش را خیلی دوست داشت
وی درباره خاطرات زندگیاش با شهید حسینی، گفت: طی ۳۰ سال زندگی، مدام از ما خداحافظی میکرد و به مأموریت میرفت که سراسر خاطره همراه با اضطراب بود. در خداحافظی آخرین سفرش، فکر نمیکردم که این آخرین دیدار ما باشد. ذهن من پر از خاطرات مختلف از زندگی با ایشان است. گاهی خاطراتی هستند که ماندگارتر میشوند. یکی از چیزهایی که همیشه در ذهن من مانده، اهمیت فوقالعادهای بود که همسرم برای دخترانش قائل میشد و محبت ویژهای به دو دخترش داشت. وقتی من توجه خاص و حمایت او را به دخترانم میدیدم، برایم شیرین بود. حال تصور کنید از دست دادن پدر برای دختران من چقدر سخت است.
این همسر شهید والامقام گفت: در این پنج سالی که همسرم شهید شد، مشکلات زیادی داشتیم؛ اما راضی به رضای الهی هستیم. از دست دادن یک عضو خانواده از یک سو و جوّ جامعه از سویی دیگر، ما را ناراحت میکند. برخی در جامعه، تصورشان این است که خانوادههای شهید، از خدمات بنیاد و سهمیه دانشگاه و غیره سو استفاده میکنند. گاهی این حرفها دل انسان را به درد میآورد؛ زیرا ما عزیزترین عضو خانواده خود را از دست دادهایم و خلاء او هرگز با هیچ کمک مادی جبران نمیشود. حتی با گذشت زمان، جای خالی او بیشتر حس میشود. البته شهدا از نظر معنوی خانواده خود را همراهی میکنند و تنها نبود فیزیکی آنها باعث ناراحتی خانواده است. ما بارها این حس را داشتهایم که او در کنار خانواده است و کمک میکند.
انتهای پیام/ 113
با کاراکتر واقعی «افشین» در سریال «خانه امن» بیشتر آشنا شوید بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، سریال «خانه امن» با موضوع تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات برای مبارزه با اقدامات تروریستی دشمنان در ایران و برقراری امنیت در کشور، اخیراً از شبکه اول سیما پخش شد و مورد استقبال خوب مخاطبان قرار گرفت. یکی از شخصیتهای اصلی این سریال «افشین» با بازی «امین زندگانی» بود که در پایان سریال برای مأموریت نفوذ به موساد، به سرزمینهای اشغالی اعزام میشود.
کاراکتر «افشین» براساس شخصیت واقعی شهید «سید علی حسینی» از شهدای وزارت اطلاعات طراحی شده است. این شهید طی مأموریتی پیچیده به «تلآویو» رفته و به سرویس امنیتی صهیونیستها نفوذ میکند؛ اما بعد از مدتی شناسایی شده و توسط عوامل «موساد» به شهادت رسیده و سر از بدنش جدا میشود. پیکر این شهید، مدتها بعد طی یک عملیات مبادله به کشور بازگردانده شده و با مظلومیت و در سکوت خبری، در تهران به خاک سپرده میشود.
نشریه «نوید شاهد» سال گذشته مصاحبهای با همسر شهید «حسینی» انجام داده است، که در ادامه این گفتوگو را میخوانید:
شهید «سید علی حسینی» سرباز گمنام امام زمان (عج)، فرزند شهید «سید ابوالقاسم حسینی» شهید دوران جنگ تحمیلی است. او متولد یکم بهمن سال ۱۳۴۱ که طی مأموریتی که در خارج از کشور بسر میبرد، دستگیر شده و در تاریخ بیستوسوم دیماه ۱۳۹۲ به شهادت رسید. مزار او در قطعه ۲۶ بهشت زهرا (س) تهران است.
«معصومه عبدی» همسر شهید حسینی، گفت: شهید حسینی، در زمان حیات خود، ارادت زیادی به شهدای گمنام داشت و اکنون نیز مزارش در قطعهای از بهشت زهرا (س) است که بیشترین شهید گمنام را دارد. پدر همسرم نیز در قطعه ۲۴ شهدای بهشت زهرا (س) دفن شده است و او نیز از شهدای دفاع مقدس است. از این رو، ما همیشه تردد زیادی به بهشت زهرا (س) داشتیم. وقتی بر سر مزار پدرش و دیگر شهدا میرفتیم، همسرم همیشه میگفت: «جای من اینجا خالی است». طی مدت پنج سالی که همسرم به شهادت رسیده، از بابت فقدان او هنوز متاثریم؛ اما از بابت اینکه خودش به آرزویش رسید، خوشحالیم.
وی خاطرنشان کرد: شهید حسینی به واسطه شغل و خدمتش به وطن، همیشه در مأموریتهای پُرخطر شرکت داشت. او مدتی را در غربت و اسارت بسر میبرد. به عقیده من، رنجی که شهید حسینی در راه خدا و پاسداری از وطن کشید، به درجات او میافزاید و توفیقی بود که نصیب او شد.
خانم عبدی ادامه داد: او به مأموریت رفت و سههفته بعد از دستگیری، خبر شهادتش آمد. سوالهای زیادی درباره شهادت همسرم، برای من و فرزندانم بیجواب باقی مانده است.
هیچ تعلق خاطر دنیوی نداشت
وی درباره ویژگیهای اخلاقی همسر شهید خود، گفت: شناختی که سالها زندگی با او به من داد، این بود که او اصلاً اهل دنیا نبوده و فردی کاملاً وارسته بود. هیچ تعلق خاطر دنیوی در وجود او ندیدم. بسیار متواضع و امانتدار بود. بسیار محفوظ به حیا بود. علیرغم موقعیت و مرتبه کاری بالایی که داشت، هرگز اهل هیاهو و دیده شدن نبود. زیرا این افراد هرچقدر از نظر اداری، دارای پُست و مقام و درجه باشند، بازهم همان سربازان ساده و گمنام امام زمان (عج) هستند. به انجام تکالیف دینیاش بسیار مقید بود و حتی در ماموریتهایی که در ماه مبارک رمضان میرفت، روزهاش را کامل میگرفت و میگفت: «طاقت ندارم بهخاطر کار و مأموریت، روزهام را بشکنم». شاید یکی از علتهایی که شهادت قسمتش شد، همین خصوصیات اخلاقی باشد.
این همسر شهید، درباره ۳۰ سال زندگی مشترکش گفت: ما تیر سال ۱۳۶۲ ازدواج کردیم و حاصل این زندگی، ۲ دختر و ۲ پسر است. البته ۳۰ سال زندگی مشترک، بیشتر در کلام است. زندگی واقعی من با او کمتر از این حرفها بود؛ زیرا شهید حسینی به خاطر شغلش، حضور کمرنگی در خانه داشت و همیشه فرصتها برای اینکه در خانه و در کنار من و فرزندانم حضور داشته باشد، کم بود.
از آرمانهای اولیه انقلاب بسیار دور شدهایم
خانم عبدی درباره آنچه که شهید حسینی و امثال او را ترغیب میکرد تا زندگی خود را در چنین مسیری پیش ببرند، گفت: این موضوع به ایدهها و افکار این سربازان گمنام، بازمیگردد. از ابتدای شکلگیری این نهاد، این سربازان به شدت پیرو خط امام خمینی (ره) بودند و انگیزه اصلی این افراد، حفظ وطن از تجاوز دشمن، دوری از بیبندوباری و فسادهای گوناگون بود. در سالهای اخیر پیش از شهادتِ شهید حسینی از تغییر آرمانها، کمرنگ شدن خط و مشی امام خمینی (ره)، فراموش شدن اصل درستکاری و خدمت به مردم در مسئولان، بیتوجه شدن به آسایش و رفاه مردم، خیلی ناراحت بود و بارها میگفت؛ «ما از آرمانهای اولیه انقلابمان بسیار دور شدهایم».
این همسر شهید افزود: شهید حسینی بسیار مقید به خط امام خمینی (ره) بود. حتی در دوران جنگ تحمیلی، بارها میخواست وارد میدان نبرد شود؛ اما به او اجازه نمیدادند و میگفتند کاری که شما انجام میدهید برای کشور، کمتر از سربازان میدان جنگ نیست؛ اما با این حال، شهید حسینی در سه عملیات جنگ هم شرکت کرد.
دخترانش را خیلی دوست داشت
وی درباره خاطرات زندگیاش با شهید حسینی، گفت: طی ۳۰ سال زندگی، مدام از ما خداحافظی میکرد و به مأموریت میرفت که سراسر خاطره همراه با اضطراب بود. در خداحافظی آخرین سفرش، فکر نمیکردم که این آخرین دیدار ما باشد. ذهن من پر از خاطرات مختلف از زندگی با ایشان است. گاهی خاطراتی هستند که ماندگارتر میشوند. یکی از چیزهایی که همیشه در ذهن من مانده، اهمیت فوقالعادهای بود که همسرم برای دخترانش قائل میشد و محبت ویژهای به دو دخترش داشت. وقتی من توجه خاص و حمایت او را به دخترانم میدیدم، برایم شیرین بود. حال تصور کنید از دست دادن پدر برای دختران من چقدر سخت است.
این همسر شهید والامقام گفت: در این پنج سالی که همسرم شهید شد، مشکلات زیادی داشتیم؛ اما راضی به رضای الهی هستیم. از دست دادن یک عضو خانواده از یک سو و جوّ جامعه از سویی دیگر، ما را ناراحت میکند. برخی در جامعه، تصورشان این است که خانوادههای شهید، از خدمات بنیاد و سهمیه دانشگاه و غیره سو استفاده میکنند. گاهی این حرفها دل انسان را به درد میآورد؛ زیرا ما عزیزترین عضو خانواده خود را از دست دادهایم و خلاء او هرگز با هیچ کمک مادی جبران نمیشود. حتی با گذشت زمان، جای خالی او بیشتر حس میشود. البته شهدا از نظر معنوی خانواده خود را همراهی میکنند و تنها نبود فیزیکی آنها باعث ناراحتی خانواده است. ما بارها این حس را داشتهایم که او در کنار خانواده است و کمک میکند.
انتهای پیام/ 113
با کاراکتر واقعی «افشین» در سریال «خانه امن» بیشتر آشنا شوید بیشتر بخوانید »