نفوذ با بزک دین و مذهب یعنی این +عکس
نفوذ با بزک دین و مذهب یعنی این +عکس بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، سی ام شهریور ماه ۹۷ خبر دستگیری یک زن جوان ۳۱ ساله، توجه رسانهها را به ایران جلب کرد. کایلی مور گیلبرت، تبعه استرالیا ـ انگلیس بود که رسانههای خارجی او را محقق، پژوهشگر، اسلامشناس و استاد دانشگاه معرفی میکردند.
کایلی ۳۱ ساله با عنوان استاد دانشگاه و شیعه شناس، به تمام کشورهای مهم منطقه غرب آسیا سفر کرده بود، ایران مصر، سوریه، عراق، بحرین، کویت و … او در این سفرها در مجامع علمی و مذهبی حاضر میشد و با شخصیتهای فرهنگی و مذهبی این کشورها در ارتباط بود.
اما کایلی مور گیلبرت کیست و چرا در ایران بازداشت شد؟
کایلی متولد ۱۹۸۷ در استرالیا و دارای تابعیت دوگانه استرالیایی، انگلیسی است. وی در خانواده مسیحی تبار به دنیا آمد، اما بعدها به اقتضای شغلش مجبور به تغییر مذهب از مسیحیت به یهود میشود.
وی نسبت به تحصیلات عالی بی علاقه بود، تا اینکه در ۲۵ سالگی آشنایی او با یک اسرائیلی به نام «روی بینکوویینز» باعث میشود که بدلیل ویژگیهای فردی و استعدادهای خاص توسط امان، سرویس جاسوسی نظامی اسرائیل نشان شده و در سال ۲۰۱۲ به توصیه این سرویس برای تحصیل در «رشته مطالعات آسیا، خاورمیانه و حوزه اسرائیل» دانشگاه کمبریج، به لندن اعزام شود و در طول مدت تحصیل مورد کنترل و رصد قرار گیرد.
امان، سرویس جاسوسی نظامی اسرائیل، در این سالها کایلی را تحت نظر داشت برای مقاصد خود رشته او را تغییر داد و کایلی را ملزم به ادامه تحصیل در «رشته مطالعات اسلامی و خاورمیانه» میکند.
کایلی خود را با این رشته بیگانه میبیند و تمایل دارد با روشهای ویژه خود اقدام به جاسوسی و جمع اوری اطلاعات نماید. اما امان او را متقاعد میکند که برای نزدیک شدن به چهرههای خاص، نیاز به پوشش ویژه دارد و بهترین پوشش برای این منظور تحصیلات دانشگاهی و پژوهشهای علمی در مسائل اسلامی و خاورمیانه است.
با طولانی شدن اقامت کایلی در لندن و لزوم حفظ پوشش شغلی حین تحصیل و آموزش او ابتدا به عنوان کارمند یک هتل که مهمانانی از کشورهای عربی داشت، آغاز به کار میکند تا با برقراری ارتباط نزدیک با مهمانان عرب هتل شبکه ارتباطی خود را توسعه دهد و همچنین با فضای فرهنگی کشورهای اسلامی بیشتر آشنا شود.
در این مدت امان، کایلی را تحت آموزشهای تخصصی اطلاعاتی قرار داده و او را به یک مأمور خبره برای سرویس تبدیل میکند.
کایلی پس از گذراندن این آموزشها به زبانهای عبری، عربی و ژاپنی مسلط میشود و برای گذراندن دورههای تخصصی به اسرائیل سفر کرده و در یک پادگان، آموزشهای نظامی خود را تکمیل میکند.
در نهایت او که اکنون به یک مأمور آموزش دیده اسرائیلی تبدیل شده، با تغییر دین خود از مسحیت به یهود سرسپردگی خود به تشکیلات صهیونیستی را تکمیل میکند.
سرویس نیز برای او یک ازدواج تشکیلاتی ترتیب داده و یک نظامی صهیونیست به نام روسلان هودوروف را به عنوان همسر برای کایلی بر میگزیند.
دورههای تئوری آموزشی کایلی پایان یافته و او به عنوان کارآموز اطلاعاتی، به موسسات پوششی اسرائیلی وصل میشود تا برای مأموریتهای رسمی اطلاعاتی آماده شود. حضور در سوریه، نخستین ماموریت امان به کایلی برای انجام اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی بود.
پس از بازگشت از سوریه و در مرحله بعد، مسئول بازجویی برخی ایرانیان مهاجر و زندانی میشود تا علاوه بر تکمیل آموزشهای بازجویی و زیرپاکشی، اطلاعات خود از ایران و ایرانیان ارتقاء دهد و بازجوییها و پرونده سازیهای کایلی منجر به محکومیتهای طولانی برای برخی از ایرانیان خارج از کشور میشود.
ماموریت جدید وی موضوعات هستهای و اقتصادی ایران به خصوص کشف شیوههای دور زدن تحریمها و همچنین موضوعات مربوط به محور مقاومت است. ازین رو، امان، به منظور حفظ پوشش و توجیه اقدامات بعدی، کایلی را ملزم به ادامه تحصیل در مقطع دکتری رشته مطالعات اسلام و خاورمیانه میکند.
دوره آموزش اختصاصی کایلی برای ماموریت ایران دو سال زمان برد و او طی این مدت کاملا به زبان فارسی مسلط میشود. کایلی که به لحاظ تئوری، آمادگی لازم جهت اقدامات اطلاعاتی در جغرافیای ج. ا. ا را پیدا کرده، با استفاده از پوشش پژوهشی و دانشگاهی، با ایجاد یک فرصت مطالعاتی برای شرکت در دانشگاه ادیان و مذاهب، به ایران میآید.
در سفر اول وی به ایران، دست به هیچ اقدامی نمیزند و پس از مدت کوتاهی از کشور خارج میشود. در سفر دوم، به توصیه سرویس اسرائیل در ایام محرم وارد ایران میشود.
کایلی با حضور در شهرهای مختلف که در راستای مأموریتش بود، اقدام به جمع آوری اطلاعات مینماید. کایلی که از اشراف اطلاعاتی ایران بر خود بی اطلاع است به منظور عادی سازی حضور خود در ایران به اماکن مذهبی، هیئات و اماکن توریستی میرود تا کسی نسبت به این سفر شک نکند.
این بار کایلی برای ارتباط گیری با برخی شخصیتها و اهداف، اقدام و سعی میکند به اطلاعات اقتصادی و نظامی ایران و جبهه مقاومت دست پیدا کند، که مورد ضربه اطلاعاتی قرار گرفته دستگیر میشود.
وی پس از طی مراحل قانونی و قضایی به جرم اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی به ۱۰ سال حبس محکوم گردید و پس از ۲ سال از محکومیت خود، در نهایت نظام جمهوری اسلامی تصمیم میگیرد وی را با سه فعال اقتصادی ایرانی که به قصد دور زدن تحریم بازداشت شده بودند تبادل کند.
انتهای پیام/
تبادل جاسوس صهیونیستی با سه تاجر ایرانی بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بینالملل خبرگزاری فارس، کاترین اشتون مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا «جو بایدن» را رئیسجمهور منتخب آمریکا و برنده انتخابات جنجالی اخیر خواند و به او برای احیای برجام راهکار ارائه داد.
اولین مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که هم اکنون عضو مجلس اعیان (لُردها) انگلیس و رئیس میز «اروپای جهانی» در مرکز وودرو ویلسون مستقر در واشنگتن دی سی است، یادداشتی با این عنوان منتشر کرد: «من به مذاکره برای (حصول به) توافق هستهای ایران کمک کردم. اینجا توضیح میدهم که جو بایدن چطور میتواند آن را احیا کند».
کاترین اشتون در نشریه «تایم» آمریکا نوشت: «اصطلاح رایج که ما در جریان مذاکرات درباره توافق سال ۲۰۱۵ هستهای ایران (برجام) استفاده میکردیم، خوشبینی محتاطانه بود. این اصطلاح هم اکنون خلاصه احساسی است که در بروکسل، پاریس، لندن و برلین درباره گزارشها مبنی بر طرح جو بایدن رئیس جمهور منتخب (آمریکا) برای بازگشت به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) وجود دارد».
این سیاستمدار انگلیسی ادامه داد: «برای دولت بایدن کار راحتی نخواهد بود به توافقی که رئیسجمهور دونال ترامپ آمریکا را از آن در سال ۲۰۱۸ خارج کرد، برگرداند. خروجی که به رغم تمام اقدامات بسیار و از روی حسن نیت اروپا انجام شد. از همان ابتدا، بسیاری از اعضای کنگره (آمریکا) هرگز اشتیاقی به ایده حصول یک توافق با ایران نشان ندادند. حتی زمانی که ما در سال ۲۰۱۳ به توافق موقت رسیدیم، برخی ها میخواستند تحریمهای جدید علیه ایران وضع کنند، کاری که باعث می شد توافق، شروع نشده به پایان برسد. تقریبا همه نامزدهای جمهوریخواه منصب ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ گفتند آنها یا مفاد برجام را سخت تر میکنند یا اینکه به طور کامل آن را از بین میبرند».
به نوشته مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، «ایرانیها درباره این خصومت آگاهی داشتند و نگرانیهایشان را در جریان مذاکرات درباره اینکه آیا یک دولت جدید (در آمریکا) به توافق پایبند خواهد بود، مطرح کردند. پاسخ (به هیات مذاکره ایران) این بود که هیچ دلیلی وجود ندارد که اعتقاد داشته باشیم یک توافق موثر رها شود. اینجاست که مشکل وجود دارد. برای برخی، توافق “موثر” شامل این موضوع نمیشد که به ایران اجازه یک برنامه صلح آمیز (هستهای) داده شود. برای دیگران هم این موضوع شامل آن می شد که ایران باید رفتارش در منطقه را تغییر دهد. برخی دیگر از افراد هم گفتند که توافق یا بخش هایی از آن، بسیار کوتاه مدت بود و خواستار آن بودند که ایران برای مدتی طولانی تر به یک آینده غیر اتمی محدود شود».
این سیاستمدار 64 ساله افزود: «بایدن همه اینها را میداند. او یک تیم با تجربه برای طراحی اینکه چه کاری بکند دارد و می تواند روی تخصص بسیاری از افرادی که در مذاکرات برجام حضور داشتند، حساب کند. اما البته این کار راحتی نخواهد بود. یافتن راهی برای جلب حمایت کنگره چالش برانگیز خواهد بود چرا که با توجه به شرایط موجود، دموکراتها شاید کنترل (اکثریت) سنا را در اختیار نداشته باشند. او برای قرار دادن یک برجام احیا شده روی پایه های مستحکم، باید قادر به تضمین این موضوع باشد که درص ورت پایبندی ایران به تعهدات (برجامی) خودش، ایالات متحده هم این کار را خواهد کرد».
به گفته او، «همچنین مساله دیگر شرکای این توافق، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان که “گروه 1+5” را شکل میدهند، هم وجود دارد. برجام به همه آنها تعلق دارد و هر صحبتی به مشارکت و حضور آنها هم نیاز دارد. من امید زیادی به این گروه بی نظیر داشتم و به نظر می رسید که این گروه جایگاه خوبی برای پرداختن به دیگر چالشها هم داشت و من خوشبین بودم که این توافق (برجام) به دیگر پروژه ها منجر شود که بر اساس آن گروه 1+5 با همکاری یکدیگر باعث ایجاد جهانی امن تر بشوند. هم اکنون این امید سرکوب شده است البته نه فقط توسط رئیس جمهور ترامپ. اعتماد کردن به کسی، هرگز آسان نبوده و طی این 4 سال روابط به طرزی چشمگیر تغییر کرده است. پادشاهی متحده (انگلیس) از اتحادیه اروپا خارج شده است، نفوذ چین بیشتر شده است، روسیه پر مدعاتر شده است. در برابر “تقاضاهای” بیشتر از ایران مقاومت خواهد شد به ویژه اگر ایالات متحده در ازایش چیز بیشتری برای ارائه مطرح نکند».
اشتون مدعی شد: «البته ایرانیها از اینکه از کارزار “فشار حداکثری” دولت ترامپ بقا و نجات یافتهاند، آسوده خواهند شد و بدون تردید بسیار امیدوارند که انتخاب بایدن به معنای باز شدن یک فصل جدید باشد اما اشتهای کمی در تهران برای انجام اقدامات بیشتر وجود دارد اگر که از آنها خواسته شود. ایران انتظار خواهد داشت که یک برجام احیا شده این موضوع را که چه آسیب اقتصادی به این کشور طی دو سال گذشته وارد آمده، به رسمیت بشناسد. در حالی که میانه روها در این کشور خیالشان آسوده و خرسند خواهند شد که شاید توافق به نحوی از انحا احیا شود، دیگر ایرانیها اما چنین حسی نخواهند داشت. صداهای تندرویی شنیده خواهد شد که استدلال می کنند، نمیتوان به آمریکاییها اعتماد کرد».
وی سپس به بایدن برای احیای برجام سه راهکار ارائه و توصیه کرد و نوشت: «خوب رئیسجمهور منتخب (بایدن) چه باید بکند؟ این کارهای ذیل شاید دستور کار (بایدن) باشد: ۱- تیمش را آماده و تقویت کند ۲- برجام را به عنوان توافق اول قرار دهد نه توافق پایانی ۳- پایه برجام را روی اساس مستحکمتری قرار دهد».
اشتون در توضیح مورد اول نوشت: «(دولت بایدن) اتحادیه اروپا را برای گردهم آوردن گروه ۱+۵ متقاعد کند. با رهبران تک تک این کشورها به طور خاص درباره این موضوع صحبت کند و از آنها بخواهد که وزرای خارجه خودشان را برای دیدار با وزیر خارجه جدید ایالات متحده آماده کنند. تصمیم بگیرد که چه کسی قرار است رهبری مذاکرات را برعهده بگیرد».
وی در توضیح مورد دوم اینطور تصریح کرد: «هرگز بنا نبود که توافق سال ۲۰۱۵ نقطه پایانی مذاکرات باشد. این توافق فقط به یک موضوع بزرگ و مورد نگرانی خاص که همان برنامه غنی سازی اورانیوم ایران بود، پرداخت و موفق هم عمل کرد تا زمانی که رئیس جمهور ترامپ ایالات متحده را از این توافق خارج کرد، ایران همچنان تعهداتش را حفظ کرده بود. همه ما درباره همه دیگر موضوعاتی که باید به آنها پرداخته می شد از قبیل از سامانههای موشکی بالستیک گرفته تا جاه طلبیهایش در منطقه، اطلاع داشتیم اما (موضوع برنامه هسته ای ایران) مثل تخته سنگی بود که باید از راهروی در برداشته میشد قبل از اینکه ما بتوانیم به پیش برویم و بقیه موضوعات را حل کنیم. بایدن و تیمش باید این تصویر را که چطور چنین کاری می تواند با استراتژی بزرگتر منطقه ای متناسب باشد، ترسیم کنند و البته توافق های اخیر امضا شده آبراهام بین اسرائیل و کشورهای عربی را هم مدنظر داشته باشند».
از نظر این عضو مجلس اعیان انگلیس، سومین راهکار و دستور کار احتمالی مستحکم کردن پایه برجام است.
اشتون در این باره نوشت: «این کار یعنی کار کردن با کنگره (آمریکا) برای یافتن راههایی به منظور اطمینان بخشی به این توافق تا زمانی که همه طرفها به آن پایبند باشند و اهداف طولانی مدت تری به عنوان ابزار جلب حمایت از آن ترسیم شود. بازگشت به برجام تنها با اتکا به اختیارات ریاست جمهوری به منظور حفظ آن شاید برای کوتاه مدت کارساز باشد اما توسل به آن رویکردی پایدار و مانا نیست».
وی در پایان نوشت: «هیچ کدام از این (سه کار پیشنهادی اشتون به بایدن) کار راحتی نخواهد بود اما انجام همه آنهایی ارزشش را دارد. کاستن از تنش در منطقه، بازگرداندن ایالات متحده به قلب حل مسائل بینالمللی و امن تر کردن ما، همه اینها اهدافی با ارزشی برای سال جدید (۲۰۲۱) هستند».
انتهای پیام/م
سه راه پیشنهادی کاترین اشتون به بایدن برای احیای برجام بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شیخ علی الاسدی» رئیس شورای سیاسی جنبش مقاومت اسلامی «نجباء» در واکنش به دیدار میان «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت: این واقعیت بدون روتوش عربستان است.
بر اساس این گزارش، وی با اشاره به اینکه خیانت و مزدوری پیکر امت را تضعیف کرده است، تأکید کرد: اما آلسعود این واقعیت را با دروغ و ترویج طایفهگری پنهان میسازد و بهواسطه ادعای ایجاد همزیستی و صلح در منطقه، در جهت سرپوش نهادن بر آن است.
وی در ادامه تصریح کرد: سفر نخستوزیر رژیم صهیونیستی به سرزمین حرمین شریفین نشانگر نقطه عطفی در میزان پسرفت حاکمان عربی است که برای بقای خود تلاش میکنند، ولی متوجه نیستند که در حال رقم زدن زوال خود، پیش از نابودی رژیم صهیونیستی هستند. رئیس شورای سیاسی نُجَباء در پایان به حاکمان عرب یادآوری کرد که روزهای پیش رو حامل تحولاتی خواهد بود که در محاسبات آنان نمیگنجد.
گفتنی است، یک رسانه صهیونیستی فاش کرد که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر این رژیم روز گذشته در سفر به عربستان سعودی در یک نشست سه جانبه مخفیانه با «مایک پمپئو» وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا و «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی شرکت کرده است. این نشست سه جانبه مخفیانه در شهر «نئوم» عربستان نزدیک به ۵ ساعت به طول انجامیده است.
در وهله اول آنچه که در این نشست بیش از هرچیز دیگری قابل تأمل به نظر میرسد، ترکیب شرکت کنندگان در آن است. علت تأمل برانگیز بودن این مسأله نیز به ماهیت ۳ نفری بازمی گردد که در آن شرکت کردند؛ یعنی «مایک پمپئو»، «بنیامین نتانیاهو» و «محمد بن سلمان» که هر ۳ نفر آنها یک شکست خورده سیاسی در داخل محسوب میشوند
النجباء: زوال کشورهای عربی قبل از اسرائیل رقم خواهد خورد بیشتر بخوانید »