اسرا

کاتص: درباره پرونده گروگان‌ها در غزه سیاسی‌کاری نمی‌کنیم

وزیر جنگ رژیم صهیونیستی: درباره پرونده گروگان‌ها در غزه سیاسی‌کاری نمی‌کنیم


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «یسرائیل کاتص» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی روز یکشنبه مدعی شد که بازگرداندن اُسرا از غزه مهم‌ترین هدف از لحاظ اخلاقی هست.

وی در ادامه گفت: «هیچ سیاسی‌کاری در خصوص پرونده اُسرا در غزه وجود ندارد». این سخنان در حالی مطرح می‌شود که منابع اسرائیلی می‌گویند مشاور نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی عمداً اسناد محرمانه را درز داده تا با مقصر جلوه‌دادن شهید یحیی سنوار، مانع توافق تبادل اسرا شود.

این شبکه می‌گوید که هدف از انتشار این اسناد، ایجاد تأثیر منفی بر روی افکار عمومی در رژیم صهیونیستی در خصوص مذاکرات تبادل اسرا بوده هست.

یائیر لاپید، رئیس اپوزیسیون رژیم صهیونیستی هم پیش از گفته بود که نمایندگان کابینه نتانیاهو مدعی هستند حماس توافقات تبادل را بر هم می‌زند و کابینه مشکلی با انعقاد این توافق ندارد. اما این واقعیت نیست و داستانی هست که آنها می‌بافند.

انتهای پیام/۹۵۵

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

وزیر جنگ رژیم صهیونیستی: درباره پرونده گروگان‌ها در غزه سیاسی‌کاری نمی‌کنیم بیشتر بخوانید »

مشاور ارشد نتانیاهو دستگیر شد

مشاور ارشد نتانیاهو دستگیر شد


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، در پی درز اطلاعات محرمانه از سوی دفتر «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی که به اذعان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی باعث ایجاد یک بحران بی‌سابقه بین سطوح سیاسی و امنیتی در اسرائیل شده هست، تحقیقات گسترده‌ای برای کشف عامل اصلی این بحران در سرزمین‌های اشغالی صورت گرفته هست.

در همین راستا، «باراک راوید» خبرنگار پایگاه خبری «آکسیوس» و پایگاه خبری عبری‌زبان «واللا» به نقل از منابع امنیتی در رژیم صهیونیستی گزارش کرد که «یولی یوئل الدشتاین» از نمایندگان حزب لیکود و یکی از مشاورین ارشد نتانیاهو به‌عنوان یکی از مظنونین اصلی دستگیر شده هست.

طبق گزارش راوید، به اتهام «دست داشتن در بزرگ‌ترین رسوایی در داخل دولت اسرائیل از آغاز جنگ در غزه» از شروع جنگ غزه تاکنون، چهار نفر دستگیر شده‌اند که مهمترین آن‌ها، الدشتاین هست.

به گفته قاضی مسئول بررسی پرونده، اطلاعات فاش شده صدمه‌ای «جبران ناپذیر به تلاش‌های اسرائیل برای آزادی اسرای اسرائیلی در غزه» وارد کرده هست.

به باور خبرنگار آکسیوس، اکنون مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی درحال بررسی دست داشتن نتانیاهو در این خرابکاری هستند. طبق گزارش راوید، اطلاعات فاش شده ادعایی به جذب حمایت‌های فزاینده از رویکردهای تند نتانیاهو و کابینه او منجر خواهد شد و همین مسئله، به شکل گرفتن نگرانی‌ها درباره احتمال دست داشتن نخست وزیر رژیم صهیونیستی در این افشاسازی دامن زده هست.

از طرفی، طبق گزارش نشریه چاپ فلسطین اشغالی «تایمز اسرائیل»، قاضی پرونده روز یکشنبه از دستگیری چهار نفر به‌علاوه چندین نفر در ساختار امنیتی رژیم صهیونیستی و بازجویی از آن‌ها خبر داد.

تاکنون نتانیاهو اتهامات وارده علیه دفتر خود را رد کرده هست. او در بیانیه‌ای مدعی شد: «هیچ فردی از دفتر نخست وزیر دستگیر نشده هست. هیچ اطلاعاتی از این دفتر فاش نشده هست.»

در همین راستا، راوید نوشت: «درحالی نتانیاهو مدعی عدم دستگیری هیچ فردی از دفتر خود شده هست که به باور مقامات اسرائیلی، مظنون اصلی این پرونده، یکی از مشاورین ارشد و نزدیک‌ترین افراد به نتانیاهو هست.»

طبق گزارش شرکت رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی، از شروع جنگ غزه، الدشتاین از نزدیک با نتانیاهو کار کرده هست و با وجود عدم تأیید شدن ایمن بودن پیشینه خود، در نشست‌های «فوق محرمانه و حساس» حضور داشته هست. 

از طرفی، طبق گزارش آکسیوس، الدشتاین به دلیل نداشتن تأییدیه‌های لازم، به‌عنوان نیروی رسمی دفتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی استخدام نشده بوده، اما با این وجود، یکی از مشاورین نتانیاهو بوده هست.

به اذعان راوید، درز اطلاعاتی رخ داده به تعمیق بی‌اعتمادی جاری بین نتانیاهو و ارتش رژیم صهیونیستی دامن خواهد زد.

پیشتر گزارش شد که اطلاعاتی که به عنوان محرمانه توصیف می‌کند از بخش اطلاعات نظامی به سرقت رفته و در نهایت به دست یکی از افراد نتانیاهو و از آنجا به رسانه‌های خارجی رسیده هست.

گفته شده الدشتاین اسناد طبقه‌بندی شده به عنوان «فوق محرمانه» را در اختیار روزنامه آلمانی بیلد و روزنامه انگلیسی The Jewish Journal قرار داده هست.

دفتر نتانیاهو مدعی شد که اسناد فاش شده در رایانه شخصی رهبری جنبش مقاومت اسلامی (حماس) با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی اسرائیل در مورد مذاکرات مبادله کشف شده هست.

اسناد فاش شده مدعی شده‌اند که شهید یحیی السنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس، علاقه‌ای به تبادل اسرا نداشته هست. این در حالی هست که به گفته رونن برگمان، کارشناس اسرائیلی در امور اطلاعاتی، فرماندهی امنیتی اسرائیل تایید کرد که آنچه در اسناد فاش شده آمده صحت ندارد.

وی افزود: افشای اسناد جعلی به مطبوعات خارجی منجر به عدم اعتماد بین سطوح امنیتی نظامی از یک سو و سیاستمداران حکومتی از سوی دیگر شده هست.

پیش از فاش شدن هویت الدشتاین، روزنامه هاآرتص در تحلیلی به قلم یوسی ورتر، تحلیلگر ارشد خود گزارش کرد که وقتی ممنوعیت انتشار برداشته شود، حقایق فاش خواهد شد و مشخص خواهد شد که دفتر نتانیاهو متشکل از فسادی هست که منافع او را تامین می‌کند و این گواهی هست بر اینکه یک سازمان مجرم که نتانیاهو منصوب کرده بر اسرائیل حکومت می‌کند و منافع امنیتی و قومی اسرائیل در خدمت اوست. 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مشاور ارشد نتانیاهو دستگیر شد بیشتر بخوانید »

فیلم/ بدو ورود اسرای ایرانی دوران دفاع مقدس به خاک کشور

فیلم/ بدو ورود اسرای ایرانی دوران دفاع مقدس به خاک کشور

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ بدو ورود اسرای ایرانی دوران دفاع مقدس به خاک کشور بیشتر بخوانید »

ماجرای دردسرساز ساختن یک المنت در اسارت

ماجرای دردسرساز ساختن یک المنت در اسارت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، فرصت سازی اسرای ایرانی در اردوگاه‌های بعث عراق تا انجا پیش رفته بود که با امکانات محدود دست به اختراع و ساخت وسیله هم می‌زدند. ابتکارات کوچکی که باعث باز کردن گره‌های بزرگ از کار اسرا می‌شد. «ابوالفضل کشوادی» از آزادگان دوران دفاع مقدس ماجرای ساخت یکی از این وسایل را شرح داده است که در ادامه می‌خوانید.

عراقی‌ها از ما اسرا در طول روز برای بیگاری و یا تخلیه بار کامیون و یا رساندن آب با سطل‌های ۵۰ یا ۶۰ لیتری و یا کار‌های بنایی و کندن کانال و زمین و استفاده می‌کردند. یکی از این روز‌ها که برای بیگاری رفته بودیم، پشت دیوار اردوگاه دیدم که حدود ده متری سیم بلا استفاده به دیوار آویزان هست. برای رسیدن به دیوار باید دور از چشم نگهبانان از چند ردیف سیم خاردار حلقوی رد می‌شدم که با کمک و حمایت دوستان این کار را انجام دادم. بردن سیم‌ها به داخل اردوگاه دردسر بعدی بود که قبل از تفتیش ماهرانه سیم‌ها را جمع کردم و داخل شلوار گذاشتم.

بالاخره سیم‌ها را وارد بند کردم، بعد آوردن غذا، ظرف غذا را برداشتم و به آشپزخانه رفتم، یک در روغنی حلبی پیدا کردم و آن را زیر ظرف غذا چسباندم و به داخل اردوگاه آوردم. شبانه شروع کردم به ساخت و ساز، در حلبی را به ۲ قسمت مساوری تقسیم کردم بعد با سیم خاردار که بصورت مته برای کار‌های دستی درست کرده بودیم چند سوراخ رویش ایجاد کردم. فردا یک تکه تخته برای جاسازی حلب روی آن وارد بند کردم و با وسایلی که داشتم یک المنت ساختم. بعد یک تکه از سیم برقی که از دیوار بالای پنجره رد می‌شد رو لخت و آماده اتصال کردم. تقریبا یک ساعت مانده به سحری من برای اسرا چایی سحری مهیا می‌کردم البته چای و شکر را هم قبلش با ترفند‌هایی از آشپزخونه برمی داشتم. تا قبل از آن مجبور بودیم با چایی‌هایی که هر سه روز یک بار آنهم یک استکان برای پنج نفر به بچه‌ها می‌دادند سحری بخوریم. اولین شب با نگهبانی دوستان، المنت را نصب کردم و ظرف ۵ دقیقه ۲۵ الی ۳۰ لیتر آب جوش آمد.

 زمانی که سیم‌ها را نصب می‌کردم به دلیل فشار پائین برق عراق (۱۱۰ ولت بود) تمام لامپ‌های اردوگاه کم نور می‌شد مخصوصاً پروژکتورها. با تکرار این اتفاق نگهبانان به قضیه مشکوک شدند و یا مخبرین آمار داده بودند. زمانی که چراغ‌ها کم نور می‌شد نگهبانا برای سرکشی از پشت پنجره سرکشی می‌کردند، ما هم نگهبان داشتیم و بعد از اطلاع دادن سیم‌ها را جدا می‌کردم.

دیگر سرکشی نگهبانان نامحسوس شده بود یک شب وقت کار با المنت ناگهان سید عادل سر رسید و به من گفت: چیکار می‌کنی؟! خودم را زدم به نشنیدن و سیم‌ها را کشیدم و شروع به جمع کردن کردم. با فحش و بد و بیراه گفت: اونیکه دستت هست رو بده بمن! خونسرد نزدیک پنجره رفتم و المنت را پرت کردم یک طرف، بچه‌ها هم همکاری کرده و آن را قایم کردند. دست‌های خالی‌ام را بالا آوردم و گفتم: سیدی! چیزی نیست! گفت: اونیکه دستت بود! دوباره انکار کردم. از من انکار از اون اصرار، تا اینکه متوجه سطل بزرگ چای شد. گفت: اون چیه؟ گفتم: سیدی! چایی از صبح گذاشتیم زیر پتو و الان می‌خوایم سحری بخوریم. 
در «اردوگاه ۱۲» حتی نماز را هم با سختی اجازه خواندن می‌دادند چه برسد به روزه گرفتن. نگهبان نگاهی به سطل کرد و گفت: سطل رو بیار ببینم! سطل را آوردم جلو. آدم بی عقل دستش را تا مچ کرد توی چایی تازه به جوش اومده و دستش سوخت! تا صبح می‌گرفت زیر شیر آب سرد و هر چی فحش بلد بود به من می‌داد.

صبح منتظر بودند که برای بازجویی از من بیایند. چند نگهبان آمدند و آمار آخرین بند را هم گرفتند. شانسی که آوردیم قبل از ما بچه‌ها توی محوطه بودند و منم از پنجره المنت را رد کردم. آمار گرفتند و همه را فرستادند بیرون فقط به من گفتند بمانم. همون اول چند تا سیلی و لگد و کابل زدند و بعد گفتند: «وین کهربا» کجاست سیم برق؟ منم که ماشاءالله پوست کلفت و انکارکن گفتم از چیزی خبر ندار. همه بند را زیر و رو کردند، اما چیزی پیدا نکردند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای دردسرساز ساختن یک المنت در اسارت بیشتر بخوانید »

شهادت، به خاطر سربلندی

ساده‌ترین روش مبارزه که بعثی‌ها را به ستوه آورد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محسن جام‌بزرگی از اسرای دوران دفاع مقدس که سال‌ها در اردوگاه‌های رژیم بعث عراق اسیر بود خاطره شهیدی را روایت کرده است که تا آخرین لحظه مقابل دشمن سر خم نکرد.

«ابراهیم اسدی از بچه های گردان ۱۵۵ لشکر انصارالحسین (ع) همدان، هیچ‌وقت مقابل بعثی‌ها سرش را پایین نگرفت و برای این سربلندی خیلی کتک خورد. نامردها روزی به او صابون خورانده بودند و او دائم‌الاسهال شد. از شدت اسهال ضعیف و لاغر شده بود. سر به سر او می گذاشتم و به لهجه دره مرابیگی با او حرف می‌زدم تا بلکه کمی سرحال بیاید.

از بس کتک خورده بود، خود بعثی‌ها از دستش خسته شده بودند، ولی او دست بردار نبود. روزی به او گفتم: ابراهیم! خدا خیرت داده، خوب این کله را بیاور پایین. چقدر می‌خواهی کتک بخوری؟ گفت: من سرم را پایین نمی‌آورم! گفتم: آخر چرا؟ آن لحظه‌ای که می گویند، سرت را پایین بیاور. گورشان را که گم کردند، دوباره سرت را بالا ببر. گفت: مگر کار خلافی کرده‌ام که سرم پایین باشد. جنگیدن با کفار که کار بدی نیست. برای اسلام جنگیدن مایه سرافرازی است نه سرافکندگی.

ابراهیم به هیچ وجه نتوانست حتی لحظه‌ای با دشمن کنار بیاید. حتی اگر حرف درستی هم می‌زدند، نمی پذیرفت. می گفت: دشمن دشمن است، خوبی ندارد. یک بار به ما مسواک و خمیر دندان دادند. ابراهیم مسواک را نگرفت. کتکش زدند، نگرفت. هر چه بچه ها نصیحتش کردند، نگرفت. می‌گفتند: دندان‌هایت خراب می‌شود، بگیر. مسواک بزن، خوب است. می‌گفت: اگر دندان‌هایم کِرم بیندازد بهتر از آن است که از اینها مسواک بگیرم.

عفونت روده‌ای بر اثر خوردن صابون و شکنجه‌ها و ضربه‌های سنگین بر سرش، او را به شدت ناتوان کرده بود. ابراهیم تا دو ماه مانده به آزادی هم زنده بود، ولی بالاخره در عراق به شهادت رسید و مدتی مفقودالاثر بود تا اینکه پیکرش را سال ۱۳۸۱ با سایر شهدای غواص آوردند.» 

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ساده‌ترین روش مبارزه که بعثی‌ها را به ستوه آورد بیشتر بخوانید »