اسماعیلیون

سیرک لندن و ابعاد جدیدی از اضمحلال منشور همبستگی

سیرک لندن و ابعاد جدیدی از اضمحلال منشور همبستگی



 منشور همبستگی که با سر و صدای فراوان به عنوان نماد اتحاد تفکرات مختلف در اپوزیسیون خارج‌نشین معرفی شد، از همان ساعت‌های اولیه با رسوایی اختلافات گسترده درونی با افول و اضمحلال روبه‌رو شد. 

به گزارش مجاهدت از مشرق، در روزهای اخیر لندن بار دیگر به محور تحرکات اپوزیسیون خارج نشین تبدیل شد.

برخلاف تبلیغات گسترده و به میان آوردن همه ظرفیت‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای گروه‌های برانداز خارج‌نشین، جمعیت اندکی در این نمایش جدید شرکت کردند. حامد اسماعیلیون که همچنان پرونده شکایت خانواده‌های هواپیمای اوکراینی علیه او به‌دلیل فساد مالی و سوءاستفاده‌های شخصی از احساسات آنها باز است، در تجمع برای قرار دادن نام سپاه در لیست گروه‌های تروریستی در لندن سخنرانی کرد.

او که تا پیش از این مدعی بود برای انقلاب جان می‌دهد، اکنون زندگی کردن را ارجح دانسته و گفت: «یکی از ارکان این انقلاب زندگی است و باید زنده ماند و خاری در چشم استبداد شد.»

در پس این ژست‌ها و تحرکات کاملاً تبلیغاتی چهره‌های اپوزیسیون که تلاش می‌شود با حمایت و پشتیبانی همه‌جانبه رسانه‌های فارسی زبان معاند به‌ویژه بی‌بی‌سی به عنوان رفتار انقلابی معرفی شود، حقایق قابل توجهی وجود دارد که باید به آن توجه شود.

نخست آنکه؛ اگرچه رسانه‌های معاند با پردازش‌های خبری سعی دارند تا به گمان خود ادامه حیات انقلاب توهمی در ایران را به نمایش بگذارند، اما انقلاب ادعایی آنها حتی توان ظاهرسازی برای نشان دادن همگرایی درونی میان این گروه‌ها را ندارد.

منشور همبستگی که با سر و صدای فراوان به عنوان نماد اتحاد تفکرات مختلف در اپوزیسیون خارج‌نشین معرفی و در بهمن ماه سال گذشته در سیرک جرج تاون معرفی شد، از همان ساعت‌های اولیه با رسوایی اختلافات گسترده درونی با افول و اضمحلال روبه‌رو شد.

اگرچه باقی مانده افراد معتقد به این منشور تلاش همه جانبه‌ای را برای حفظ آن در دستور کار قرار داده‌اند، اما فروپاشی منشور مذکور چنان شدت گرفته که در شرایط جدید نیز هر کدام از بازیگران این نمایش با تحرکات انفرادی قصد دارند تا خود را به عنوان محور اصلی فعالیت‌ها معرفی کنند و حیات و ممات انقلاب! را به خود گره بزنند.

دوم آنکه؛ افرادی مانند اسماعیلیون که به خوبی از پوچ بودن ادعای وجود جریانی انقلابی و در حال تداوم برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران آگاه هستند، ضمن آنکه شعار حمایت از اقشار مختلف مردم شامل کارگران و معلمان و طبقات ضعیف را می‌دهند، تلاش می‌کنند با پشتوانه‌سازی برای خود و فشار به کشورهای دیگر حلقه تحریم‌های اقتصادی علیه مردم ایران را تنگ‌تر کنند.

ماهیت جنایت‌کارانه تحریم‌ها که اپوزیسیون بر آن تأکید دارند به گونه‌ای است که «آلنا دوهان»، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در اقدامات قهری یک جانبه آن را جنایت علیه بشریت و ناقض تمام قوانین بشر دوستانه و انسانی و منشور ملل متحد دانسته و خواستار محاکمه و مجازات جهانی آمران و مجریان این تحریم‌ها علیه ملت ایران شده است.

اپوزیسیون خارج‌نشین بسیار امیدوار بود که در ادامه اغتشاشات پاییز گذشته در ایران با بهره‌گیری از ظرفیت‌های رسانه‌های معاند و توسعه جنگ شناختی، بتواند ضمن تمرکز بر موضوعاتی چون حجاب یا بدحالی دانش آموزان در مدارس دخترانه و همچنین برگزاری تجمعات در شهرهای مختلف اروپایی، نقش حلقه واسط میان داخل و خارج را ایفا کرده و نظام را با فشار هم زمان اجتماعی در داخل و سیاسی در خارج روبه‌رو و دچار فرسایش کند.

اکنون با مدیریت هوشمندانه چالش‌های داخلی و همچنین توسعه اختلافات میان هسته‌هایی که مدعی رهبری جریان‌های اعتراضی هستند، نه تنها برنامه مورد نظر آنان محقق نشد بلکه بیش از گذشته ضعف و ناتوانی خود را در ابعاد شخصی و گروهی در معرض نگاه هواداران اندک خود قرار دادند.

عدم استقبال از تجمع لندن که نگاشتی از شرایط وخیم اپوزیسیون خارج‌نشین را نشان می‌دهد، باید زنگ خطر را برای این گروه همواره متوهم روشن کرده باشد.

منبع: نور نیوز

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سیرک لندن و ابعاد جدیدی از اضمحلال منشور همبستگی بیشتر بخوانید »

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم



درحالی که اپوزیسیون سعی می‌کند در ظاهر هم که شده خودشان را متحد نشان دهند اما هر از چندگاهی اخباری منتشر می شود که شکاف عمیق بین آن‌ها را نشان می‌دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، با آغاز سال نوی میلادی جمعی از براندازان، به ظاهر با یکدیگر علیه جمهوری اسلامی متحد شدند و حتی یک متن مشترک را هم منتشر کردند. اما تعداد دیگری از اپوزیسیون متن مشترک را نکردند.

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم

* همایون: امیدی به اپوزیسیون خارج از کشور نمی‌شود داشت

به تازگی نیز شهرام همایون از دیگر چهره های اپوزیسیون گفت: امیدی به اپوزیسیون خارج از کشور نمی‌شود داشت، اینکه می‌گویند صدای شما را ما به دنیا برسانیم، در دوره ناصرالدین شاه که زندگی نمی‌کنیم، در دوره دیجیتال زندگی می‌کنیم. تمام اتفاقاتی که در ایران می‌افتد پیش از ماها، کاخ سفید، سازمان‌های امنیتی و دولت‌های مختلف از آن خبر دارند و اگر عکس العملی نشان نمی‌دهند به دلیل این است که منفعتی در آن نمی‌بینند. این موضوع را برای همیشه پرونده اش را ببندید که ما قرار است صدای مردم باشیم. خاک بر سر کاخ سفیدی که بخواهد امروز در عصر دیجیتال صدای شما را از زبان من بشنود.

چندی پیش نیز کیوان عباسی مدیر شبکه منوتو گفته بود: ای کاش از اول وارد این سیرک سیاسی نمی‌شدند، چون همه چیزش از اول نادرست بود عده‌ای تقریبا ناشناخته که می‌خواستند از دیگران به نفع اهداف خودشون سواستفاده کنند. سیرک زودتر از آنچه انتظار می‌رفت به بن بست رسید و چیزی به تعطیلیش نمانده است خواهد شد.

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم

سالومه سیدنیا از بازوهای رسانه ای و تبلیغاتی سلطنت طلبان نیز پیشتردرباره نشست «همبستگی، پلی به سوی آزادی» که با حضور ربع پهلوی، عبدالله مهتدی، نازنین بنیادی و مصی علی‌نژاد برگزار شد گفته بود: «تلاش برای ادامه پروژه‌ای که شکست خورده و پایگاه حقیقی و ملی نداره، بیهوده است!».

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم

* سریال ادامه دار سوءاستفاده های اسماعیلیون

حامد اسماعیلیون هم که پس از حادثه هواپیمایی نامی برای خودش دست و پا کرد، به دلیل سوءاستفاده از جایگاهش زیر تیغ انتقادات خانواده های جان باختگان حادثه سقوط هواپیما بود. وی با علنی کردن ارتباطش با منافقین، صدای هم پیمانان خودش را هم بیش از پیش در آورد.

* وقتی اسماعیلیون صدای همسر پهلوی را هم درآورد

یاسمین پهلوی همسر رضا ربع پهلوی پس از حمایت اسماعیلیون از منافقین گفت: برای من روشن نیست چرا آقای اسماعیلیون وقت این جلسه را صرف دادخواهی برای خانواده‌های مجاهدین می‌کند. من فکر می‌کنم آقای اسماعیلیون باید روی موضوع خانواده‌های قربانیان انقلاب مهسا امینی کند.

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم

* حمله کاملیا انتخابی‌فرد به اسماعیلیون

کاملیا انتخابی‌فرد سردبیر ایندیپندنت فارسی که ارتباط تشکیلاتی با خاندان پهلوی دارد هم به شدت از اسماعیلیون انتقاد کرد و نوشت: آقای اسماعیلیون برای یک فرقه تروریستی درخواست عدالت می‌کند اما برای دیگرانی که به جرم ساواکی و طاغوتی _توسط_ مجاهدین اعدام صحرایی شدند درخواست دادخواهی نمی‌کند.

براندازها بازهم به افشاگری علیه هم دست زدند

امیرعباس فخرآور از چهره های برانداز درباره مصی علینژاد دست به افشاگری زد و گفت: مسیح علینژاد دزد است و حتی برای زندانی که نرفته درخواست ۵۰۰میلیون دلار کرده تا از پول‌های بلوکه شده مردم ایران به او بدهند!

البته چند ماه پیش نیز، طرفداران سلطنت‌طلب با سوءاستفاده، کمپین «وکالت میدهم» را برای رضا ربع پهلوی به راه انداختند. همین موضوع شکاف اپوزیسیون را بیش از پیش عیان کرد(اینجا). همان زمان فائقه آتشین(گوگوش) خواننده ضدانقلاب، حسن شریعتمداری از مخالفان جمهوری اسلامی، هما سرشار روزنامه نگار اپوزسیون و … مخالفت خود را با این کمپین علنی کردند.

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم

علی صدارت کارشناس صدای آمریکا(VOA)در این رابطه گفت: من با سابقه‌ای که از وی(رضا ربع پهلوی) و دوستانشان می‌بینم دچار دلهره می‌شوم که ما داریم به کدام سو رهبری می‌شویم؟! واقعا نمی‌دانم که اصلا بشود به آن گفت وکالت! واقعا نمی‌توان آن را بیشتر از یک جنگ رسانه‌ای نامید! و از دید من عملی ناشایست و از نظر سیاسی کاری سبک است.

هرچند که ضدانقلاب تمام تلاش خود را برای زنده نگهداشتن اغتشاشات با مصاحبه و دیدارها با چهره های اسرائیلی عیان کرده اما شاید بتوان واقعیت را از زبان مهدی خلجی، کارشناس پای ثابت تلویزیون‌های فارسی زبان شنید. وی چندی پیش گفت: به نظر من اعتراضات همچنان ادامه ندارد یعنی اینکه این اعتراضات رو به افول رفته و به سیر نزولی خود رسیده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ادامه اختلافات شدید در سیرک براندازان+ فیلم بیشتر بخوانید »

استعفا یا برکناری حامد اسماعیلیون؟ آنچه در انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی گذشت

استعفا یا برکناری حامد اسماعیلیون؟ آنچه در انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی گذشت



اسماعیلیون اعلام کرده برای تمرکز بر فعالیت‌های براندازانه از سخنگویی انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی استعفا داده، اما به نظر می‌رسد او برخلاف میل باطنی و با فشار اعضا به دلیل سواستفاده‌های سیاسی و مالی مجبور به کناره‌گیری شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حامد اسماعیلیون از چهره‌های ضدانقلاب خارج از کشور روز گذشته با انتشار ویدیو و بیانیه‌ای اعلام کرد که از دبیری و سخنگویی انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی استعفا داده است. او مدعی شده است که برای حضور فعالانه‌تر در انقلاب زن، زندگی، آزادی از سمت خود کناره‌گیری کرده و نگاهی به قدرت ندارد.

اما به نظر می‌رسد فشارها و انتقادهای خانواده‌های جانباختگان به دلیل سوءاستفاده سیاسی که وی از جایگاهش می‌کرد، موجب استعفایش شده است. ضمن اینکه برخی می‌گویند او متهم به سوءاستفاده مالی از این جایگاه نیز است.

تعدادی از خانواده‌های جانباختگان هواپیماهای اوکراینی همچون خانواده‌های جواد سلیمانی، محسن اسدی‌لاری و زهرا مجد در روزها و ماه‌های گذشته در یادداشت‌ها و نامه‌هایی از فعالیت‌های براندازانه اسماعیلیون انتقاد کردند و خواستار استعفای وی از جایگاه دبیری و سخنگویی انجمن شدند.

علیرضا قندچی یکی از اعضای انجمن چندی پیش درباره انحراف فعالیت‌های اسماعیلیون در توئیتی نوشت: «بنده هیچگونه نقشی در تصمیم‌یری‌های اخیر انجمن به راهبری حامد اسماعیلیون که از مسیر دادخواهی منحرف گشته و به سمت و سوی نامشخص تغییر نموده ندارم و با اعتقادات بنده منافات دارد.»

او این توئیت را در اعلام نظر نسبت به توئیت یکی دیگر از اعضای انجمن که نوشته بود: «به عنوان یکی از مؤسسان انجمن پرواز ۷۵۲ و کسی که به علت انحرافات و عدم شفافیت انجمن در همان سال اول از آن جدا شد می‌گویم که این انجمن نماینده تمام خانواده‌ها نیست. انجمن در خفه‌کردن صدای مخالف و جداسازی افراد به خودی و دشمن و نخودی ید طولانی دارد»، نگاشت.

چندی پیش نیز شاهین مقدم از خانواده‌های جانباختگان در گفت‌وگو با شبکه اینترنشنال از مدیریت اسماعیلیون انتقاد کرد و گفت: این فقط انتقاد بنده نیست و این سؤال اصلی مطرح است که آیا انجمن مجاز به فعالیت سیاسی و دادن فراخوان یا هزینه کردن از منابع اختصاص داده شده برای پرونده هواپیماست؟ که مجری صحبت‌هایش را قطع کرد و گفت وقت تمام است.

او سپس در توئیترش نوشت: «مصاحبه دیروزم با فرداد فرحزاد وسط مصاحبه به بهانه اتمام‌ وقت قطع و فایل آن هم از شبکه برداشته شده است.»

مقدم روز گذشته نیز پس از اعلام خبر کناره‌گیری اسماعیلیون در استوری اینستاگرامش نوشت: «واقعا حیف شد… خدا به داد مردم و انقلابشون برسه. حداقل قبل رفتن یه گزارش مالیِ کامل می‌دادی، گزارش کاری و عملکرد از جمیع هیات شما و از دستاوردهاتون در پرونده ۷۵۲ که کسی چیزی ندید.»

سخنگوی جدید انجمن کیست؟

با کناره‌گیری اسماعیلیون، کوروش دوست‌شناس به عنوان سخنگوی جدید انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی معرفی شد. او در گفتگو با اینترنشنال گفته است: «انجمن ما به عنوان یک انجمن دادخواه فعالیتش را ادامه خواهد داد.»

اما انتخاب وی نیز مورد انتقاد برخی از خانواده‌های جانباختگان قرار گرفته است. از جمله اینکه محمود زیبایی در توئیتی خطاب به اسماعیلیون نوشت: «آقای کوروش دوست‌شناس، سخنگوی جدید انجمن که فاجعه‌ای بدتر از شماست. دلال معاملات ملکی، کسی که افتخارش ۴۰ سال زندگی در خارج بوده و خود را ایرانی نمی‌داند، کسی که با یک نصفه عکس، خودش را پارتنر جان‌باخته معرفی کرده اما دریغ از چند عکس مشترک.»

او همچنین نوشته است: «از خون عزیزان بی‌گناه ما پله‌ای برای شهرت ساختی و به کاسبی پرداختی و الان مغازه را با حفظ سمت به کاسب دیگر تحویل می‌دهی.»

مخالفان اسماعیلیون در براندازی

اسماعیلیون در حالی می‌گوید می‌خواهد بر فعالیت‌های براندازانه تمرکز داشته باشد که در بین براندازها نیز مخالفان جدی دارد. سلطنت‌طلب‌ها و طرفداران رضا پهلوی مخالفان جدی اسماعیلیون هستند.

در تجمعی که چند روز پیش سلطنت‌طلب‌ها در خارج از کشور داشتند، طرفداران رضا پهلوی شعارهایی سر دادند و یکی از آن‌ها خطاب به اسماعیلیون گفت: «تا حالا کجا بودی؟»

پس از استعفای اسماعیلیون نیز برخی در توئیتر به فعالیت‌های براندازانه وی واکنش نشان دادند.

کاربری به نام منوچهر نوشت: «همانی است که ۶ ماه پیش گفته بود فعال مدنی دادخواه است و نه فعال سیاسی قدرتخواه! امروز شد فعال سیاسی! و همانی است که ۶ روز پیش به VOA گفت هرگز قصد کسب قدرت ندارد، چون برای کسب قدرت باید برای ریاست‌جمهوری نامزد شود و او هرگز برای انتخابات ثبت‌نام نخواهد کرد!»

کاربر دیگری به نام دانائه نیز نوشت: «رسماً سیاسی شد که! اگر پای “من سیاسی نیستم” موند، پای “به هیچ وجه به دنبال ریاست‌جمهوری و هیچ پست سیاسی دیگری نیستم” هم خواهد موند! و هنوز قومی ابله، عربده‌کشان و…، در پی حضرتش روانند!!»

تشکر وی از احزاب تجزیه‌طلب در یکی از صحبت‌هایش و اینکه گفته می‌شود با سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) ارتباط دارد نیز مورد انتقاد شدید است. گفته می‌شود آسیه‌ بنی‌صدر همکار حامد اسماعیلیون در انجمن جانباختگان که البته در نوامبر ۲۰۲۲ از هیات مدیره انجمن حذف شد، با مریم رجوی نسبت فامیلی دارد. عوامل دیگری نیز در ارتباط وی با منافقین و تجزیه‌طلب‌ها معرفی می‌شود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استعفا یا برکناری حامد اسماعیلیون؟ آنچه در انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی گذشت بیشتر بخوانید »

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس



جوان ساده لوح را از طریق فضای مجازی باد می‌کنند که مثلاً در حال تغییر تاریخ هستی ولی خود در منتهی الیه نیمکره غربی از تصاویر و فیلم‌های آنان دلار، اقامت آمریکا و گردش در اروپا را به دست می آورند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اپوزوسیون ایرانی تقلّا دارد که از پیاده‌روی بروکسل تا سِن برلیناله، با هرکس روبرو می‌شوند، به او اثبات کند که در ایران انقلاب شده است!

اسماعیلیون روز ۱۶ مهر ۱۴۰۱ نوشت: «این یک انقلاب است و دنیای غرب باید به آن تن دهد.» مصی علینژاد روز ۸ آبان گفت: «اکنون زمان آن رسیده که جامعه جهانی انقلاب مردم ایران را به رسمیت بشناسد.» گلشیفته فراهانی بهمن ۱۴۰۱ گفت: «جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد، ما فقط نیاز داریم که همه شما [اروپایی‌ها] به آن اذعان کنید! آن را انقلاب بنامید».

دو نکته وجود دارد: اول؛ اهمیت تایید غرب برای اپوزیسیون. دوم؛ انقلاب نمایی برای غرب. دلیل آن نیز شان پایین سران اپوزیسیون و عدم اقبال مردم به موضوعات اپوزیسیون خارج نشین است. اولویت برای مردم اقتصاد است نه مسائلی مانند هشتگ #حجاب_بی_حجاب.

ایران علی‌رغم آنکه دشمنان بزرگی دارد، اپوزیسیون بسیار مضحکی هم دارد. علینژاد خبرنگار اصلاح طلبان در مجلس ششم بود که اکنون با تجارت کلیپ‌های جوانرود و نازی آباد مشغول اروپاگردی است. اوج کارنامه‌ فراهانی نیز حضور سه دقیقه‌ای در سکانس‌های مربوط به اتاق خواب رامسس دوم در خروج است. پسر محمدرضا پهلوی هم یک ساعت در طول زندگی‌اش کار نکرده است. اخیراً موسوی هم خود را وسط انداخت امّا کسی به او محل نگذاشت.

به همین دلیل، معارضین ادای انقلاب را در می‌آوردند تا بتوانند در نهادهای غیر رسمی غرب حاضر شوند و آن را به عنوان یک دستاورد اعلام کنند. نمونه آخر آن کنفرانس امنیتی مونیخ است که طی روزهای ۲۸ الی ۳۰ بهمن برگزار شد. اپوزیسیون حضور در این کنفرانس را با رپرتاژ بالا کار کردند و فضا را به نحوی نشان دادند که گویی اتفاق خارق العاده‌ای رخ داده است.

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

امّا عدم دعوت ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ مهم بود؟

کنفرانس امنیتی مونیخ سال ۱۹۶۳ در آلمان غربی تشکیل شد و صرفاً گعده‌ای برای هم اندیشی چهره‌های رسانه‌ای/ آکادمیک کشورهای عضو ناتو بود. پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ میلادی سرآغاز نظم نوین ادعایی آمریکا در جهان بود.

کنفرانس امنیتی مونیخ هم به دلیل حضور سران غربی و مقامات ارشد سایر کشورهای جهان نظیر اعضای پیمان منحله ورشو (رقیب ناتو) وجهه جهانی پیدا کرد. کنفرانس به طور مستقل (نظیر نشست شورای امنیت سازمان ملل) مهم نیست بلکه اهمیت آن، ناشی از حضور مقامات رسمی کشورهای جهان است.

ایران و روسیه با سیاست ورزی ناشیانه دولت جدید آلمان در نشست ۲۰۲۳ غایب بودند. تهران و مسکو دولت‌های اصلی در موضوع پرونده‌ امنیتی شرق اروپا و غرب آسیا هستند. عدم دعوت، یعنی ناتو به عنوان نگهبان “نظمِ نوینِ جهانی” معترف است که نظم جهانی قدیم رو به احتضار است و قدرت‌های شرقی در حال براندازی نظام غربی جهان هستند. در غیر این صورت، کنفرانس مونیخ باید در جایگاه کدخدایی منازعات جهانی می‌بود، نه اینکه خود در یک طرف منازعه قرار بگیرد.

از طرفی، جنگ اوکراین تنها دغدغه دولت-ملت اروپاست. آلمان نیز در اقدامی خام، اپوزیسیون روسیه نظیر خودورکوفسکی، کاسپاروف و یولیا ناوالنایا را جایگزین مقامات کرملین کرد. تقریباً محوریت اصلی کنفرانس امنیتی مونیخ با جنگ اوکراین بود و اصلاً اسمی از ایران برده نشد. مضاف بر این، کنفرانس مونیخ مثل شورای امنیت نیست که اجرای مفاد آن تبدیل به قطعنامه شود.

اروپاگردی به اسم انقلاب!

حال عده‌ای تحت عنوان اپوزیسیون دولت ایران در یک نشست حاشیه‌ای حاضر شدند که هیچ ربطی به کنفرانس اصلی مونیخ ندارد و آن را به مثابه یک پیروزی بزرگ معرفی کردند. حاضرین در این جلسه (پسرِ محمدرضا پهلوی، علینژاد و بنیادی) همان جمع حاضر در جلسه ۲۱ بهمن دانشگاه جرج تاون واشنگتن بودند. کریم سجادپور هم نظیر جلسه جرج تاون، مدیر این جلسه در مونیخ بود. در واقع قسمت دوم جلسه جرج تاون بود که در مونیخ برگزار شد.

جلسه‌ای که نه برای اروپا مهم بود و نه جهان. اگر مهم بود، از امیرعبداللهیان برای شرکت در پنجاه‌ و دومین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنین نشست کنفرانس خلع سلاح دعوت نمی‌شد.

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
جلسه دانشگاه جرج تاون در روز ۲۱ بهمن (۱۰ فوریه)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
جلسه حاشیه‌ای مونیخ در روز ۲۹ بهمن (۱۸ فوریه)

اکنون اپوزیسیون ۲ طیف شده است: اول؛ مجاهدین خلق. دوم؛ پهلوی، علینژاد، بنیادی و سایرین. طیف اول بدون سروصدا و زیرکانه در حال فعالیت است و تقریباً نظر نیمی از هرم قدرت در آمریکا را به خود جلب کرده است. امّا طیف دوم بیشتر ادای انقلاب را درمی‌آورد.

علینژاد در توئیتی نوشت که درب تک تک پارلمان‌های جهان را می‌کوبیم تا نظام را منزوی کنیم. ترجمه دیگر این حرف این است که کلیپ‌های بیشتری از نازی آباد، جوانرود و مهاباد بفرستید تا او بتواند به کشورهای مختلف بلوک غرب برود و ادعا کند که در حال رهبری یک انقلاب است.

پاریس فرانسه، تورنتوی کانادا، داووس سوئیس، مونیخ آلمان، واشنگتن آمریکا، بروکسل بلژیک و رم ایتالیا هفت کشوری بوده که تاکنون مصی از در وقایع اخیر، از آنجا انقلاب کرده است!

فیلم ذوق کردن مصی از حضور در الیزه فرانسه (آبان ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در تورنتو کانادا (دی ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در داووس سوئیس (دی ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در واشنگتن آمریکا (بهمن ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در مونیخ آلمان (بهمن ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در بروکسل بلژیک (اسفند ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در رم ایتالیا (اسفند ۱۴۰۱)

مصی علینژاد در توئیتی دیگر نوشته بود: «از کنفرانس امنیتی مونیخ عازم بروکسل و سپس سنای ایتالیا و حضور در اعتراضات رُم هستم تا در تجمع معترضان ایران علیه جمهوری اسلامی حضور داشته باشم.» او در پایان نوشت که ما مردم(!) از مبارزه با جمهوری اسلامی خسته نمی‌شویم بلکه حکومت را آنقدر خسته میکنیم تا از پا دربیاوریم.

علینیژاد به خوبی می‌داند انقلاب کردن ربطی به پارلمان‌های اروپایی ندارد، امّا تعدادی جوان و نوجوان ساده لوح را باد می‌کنند تا از تصاویر و فیلم‌های سطل آشغال آتش زدن آنان، دلار، اقامت آمریکا و گردش در اروپا را به دست می‌آورند. تقسیم کار بسیار جالبی است!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس بیشتر بخوانید »

براندازان با یک قمه کش چه می‌کنند؟

حباب براندازی



سناریوی توهم سقوط علیه جمهوری اسلامی ایران چگونه طراحی شد و چگونه به شکست انجامید؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، مهدی محمدی تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:

فکر می‌کنم درباره آشوب‌های ۱۴۰۱ در یک نقطه عطف قرار داریم. قصد جمع‌بندی یا پیش‌بینی وضعیت را ندارم، چون همه آموخته‌ایم در شرایطی چنین پیچیده باید عمیقاً محتاط بود اما تقریبا پیداست پروژه قبلی طراحان شکست خورده و پروژه جدید به سادگی قابل تعریف نیست.

داستان اینگونه شروع شد: «ممکن، سریع و آسان جلوه دادن براندازی برای اقلیتی از جامعه که قرار بود در حباب شبکه، خود را اکثریت فرض کند».

هدف این بود که یک آشوب چندصدهزار نفری سراسری شکل بگیرد. طرف طراح از ابتدا می‌دانست قادر به این نیست اکثریت را به خیابان بکشاند. هدف شکل دادن به اقلیتی بود که در چارچوب یک جنگ‌ شناختی پیچیده باید به این نتیجه می‌رسید زمان دست زدن به خشونت فرارسیده است.

برای رسیدن به این هدف، ابزار خلاقانه‌ای ایجاد شد: «ایجاد تصور رفتنی بودن نظام». یک بازی از دید من هوشمندانه و پر از ظرافت و پیچیدگی داخلی و خارجی راه افتاد برای باوراندن این امر به بخشی از جامعه ایران که کار تمام و جمهوری اسلامی در حال رفتن است.

فرض بنیادین پروژه این بود: اگر این باور برای اقلیتی از جامعه ایجاد شود که نظام در حال رفتن است، آشوب بزرگ شکل خواهد گرفت. مقام امنیتی خارجی گفته بود: «حکومت‌ها وقتی می‌روند که به نظر برسد دارند می‌روند!»

حالا یک بار دیگر آنچه را در بیش از ۲ ماه گذشته دیده‌اید مرور کنید. همه چیز معنای جدیدی پیدا می‌کند. در داخل ایران برنامه پیچیده‌ای کلید خورد. گام اول ایجاد تشکیک در حضور، سلامت، قدرت و حتی حیات رهبر انقلاب به عنوان مهم‌ترین عامل نگهدارنده نظام بود. میرحسین موسوی با صدور بیانیه‌ای که بدون هیچ دلیل، یکباره بحث جانشینی را پیش می‌کشید و جوانان را مخاطب قرار می‌داد، از مدت‌ها قبل از فوت خانم مهسا امینی پروژه را کلید زد. بعد نیویورک تایمز مقاله‌ای منتشر کرد و خبر از بیماری رهبر انقلاب داد و با وجود حضور ایشان در ۲ برنامه عمومی باز حاضر به پس گرفتن ادعای خود نشد. واضح بود برنامه‌ای در کار است که لازمه آن سرهم کردن داستان‌هایی از این نوع با سوءاستفاده از منابعی به ظاهر معتبر است. وقتی آشوب‌ها کلید خورد، دیدیم در روزهای اول این موضوع تبدیل به بخشی از باور ذهنی کسانی تبدیل شده بود که نقش هسته مرکزی آشوب را به عهده گرفتند. بعد از آن نوبت به «خشونت شدید علیه مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی» رسید. باز، هدف این بود که به اقلیتی در جامعه گفته شود نظام دیگر قادر به برقراری نظم و امنیت نیست و هزینه اقدام براندازانه صفر شده است. پس از آن، نوبت به «خشونت کلامی» بی‌سابقه رسید. طراح خارجی به دنبال این بود فحش جنسی را در ایران بدل به شعار عمومی کند. باز هم هدف، دریدن پرده‌های حرمت میان مردم و نظام و تقویت باور به تمام‌شده بودن کار بود. پس از آن سراغ «خلق شعار و نماد» رفتند. تولید شعارهایی با مضمون «پایان»، بویژه در آبان‌ماه و تلاش برای تزریق آن به ادبیات روزمره جامعه، بخش دیگر همین پروژه بود. بعد، سراغ «ایده سقوط شهرها» رفتند. در یکی دو مورد که چند ساعتی برخی شهرهای مرزی یا محلات آنها ملتهب شد، بلافاصله حجم بزرگی از ادبیات تولید شد با این مضمون که فلان شهر سقوط کرده و اکنون نوبت آن است هر کسی شهر و محله خود را آزاد کند(!) هدف، دوباره این بود که اقلیتی از جامعه کار را تمام‌شده بداند. اینجا مجال تفصیل نیست اما یک نکته اکنون از ورای بیش از ۲ ماه تمرکز کامل بر تحلیل رفتار دشمن روشن است. همه پروژه این بود که اقلیتی کوچک در جامعه، یک دروغ بزرگ را باور کنند: نظام در حال سقوط است!

در خارج از ایران نیز پروژه‌ای همین‌قدر بزرگ کلید خورد و به موازات بخش داخلی اجرا شد. مخاطب اصلی پروژه خارجی باز هم افکار عمومی داخلی ایران بود: از علم کردن اسماعیلیون تا همایش برلین یا بردن نازنین بنیادی به شورای امنیت و دیدار علی‌نژاد با مکرون. بایدن از تغییر و مکرون از انقلاب حرف زدند. هدف همه اینها، مجددا انتقال «سیگنال پایان» بود. طرف خارجی همه تلاش خود را کرد که به بدنه آشوب بگوید نه تنها موافق براندازی است و از آن حمایت می‌کند، بلکه از هم‌اکنون رهبران آینده ایران را هم برگزیده و با آنها در حال ملاقات و مذاکره است!

همه اینها البته روی برخی روندهای نسلی، جنسیتی و اقتصادی در ایران نشست. بی‌تعارف، کم‌کاری‌ها و ندانم‌کاری‌های ما بزرگ‌ترین کمکی بود که طراح خارجی دریافت کرد. زیرساختی در داخل ایران مهیا شد که برخلاف برخی تصورات، منحصر به فضای مجازی نیست. داستان بسیار بزرگ‌تر است. این زیرساخت امنیتی، با برخی مشکلات، کوتاهی‌ها و غفلت‌های اجتماعی گره خورد و بحران ۱۴۰۱ را ساخت.

البته همه آنها که وارد خیابان شدند بخشی از زیرساخت آشوب نبودند اما همه آنها که دست به خشونت زدند آگاهانه یا ناآگاهانه، با آن مرتبط بودند، غفلت از شکل‌گیری این زیرساخت، یعنی زیرساختی که قرار بود توهم پایان جمهوری اسلامی را تبدیل به آشوب خشونت‌آمیز کند، بزرگ‌ترین سوالی است که مسؤولان یک دهه گذشته باید به آن جواب بدهند. ترکیب این زیرساخت با نارضایتی، بحران را ساخت.

من درباره آن زیرساخت سخن نمی‌گویم؛ موضوعی است که فهم آن مهم‌ترین مسؤولیت کنونی جامعه اطلاعاتی ایران است. درباره زمینه‌های اجتماعی هم که آن زیرساخت بر آن استوار شده جداگانه سخن خواهم گفت. در اینجا بر «نتیجه» تمرکز می‌کنم. تا جایی که به نتیجه مربوط است، پروژه به سختی شکست خورده است.

نخستین علت، حجم بی‌سابقه خشونتی است که تولید شد. طراح خارجی در این باره عمد داشت: جنایت کنید، فیلم بگیرید و رجز بخوانید. نظام یا می‌ترسد و مماشات می‌کند که یعنی کار تمام است یا متقابلا دست به خشونت می‌زند که نفتی خواهد شد بر آتش اعتراضات. یافتن راه میانه آسان نبود اما نظام این راه را یافت.

نظام به جای انتخاب خشونت یا مماشات، «تولید آگاهی اجتماعی» درباره ذات آشوب را هدف گرفت. بعد، جمع کردن بساط قداره‌کشی و تروریسم دشوار نبود. در نتیجه آن استراتژی، اکنون جامعه بسیار آگاه‌تر است.

«خشونت بی‌سابقه» به جای اینکه ترس تولید کند یا به انگاره رفتن قدرت بدهد، به «جامعه‌زدایی از آشوب» انجامید و مهم‌تر، تصویر ذهنی جامعه ایران از براندازان را واقعی کرد. صریح‌ترین منتقدان به ما که می‌رسیدند می‌گفتند از شما خوش‌مان نمی‌آید ولی بساط اینها را جمع کنید!

«خشونت کلامی» وضع براندازان را بدتر کرد. طرف طراح گمان می‌کرد می‌تواند فحش جنسی را در ایران به شعار فراگیر تبدیل و به این ترتیب ایده تمام‌شده بودن کار را تقویت کند اما عملا آنچه رخ داد اثبات بی‌صلاحیتی اخلاقی براندازان برای جامعه‌ای بود که می‌خواهد اخلاقی زندگی کند.

تیر خلاص را اما «افراط در دروغگویی» زد. من چند بار در میانه این پروژه و هنگام ارزیابی روندهای تولید و انتشار بیگ‌دیتا، هوشمندی طرف طراح را در جلوگیری از سقوط نمودار هیجانات و خلق رویدادهایی برای کش دادن غائله ستایش کردم. انصافا فناوری پیچیده‌ای داشت اما خب! بیش از حد دروغ گفتند.

از موضوع مهسا امینی تا همین آخرین داستان -دروغ یک ساعت قبل را چک نکرده‌ام!-براندازان موفق به اثبات ادعاهای‌شان نشدند. فاصله معنادار واقعیت عینی با تصویری که در ماهواره یا توئیتر ارائه می‌شد، به تدریج تصویری متوهم و حتی تا حدی خل و چل از براندازان ارائه کرد. از آن مهم‌تر، بخش‌هایی از مردم به این نتیجه رسیدند عده‌ای مامورند برای آنها دام پهن کنند. بحران اعتبار، مهم‌ترین بحرانی بود که آشوب به سرعت گرفتار آن شد.

نتیجه این شد کسانی که در ابتدای کار فکر می‌کردند چیزی در حال محقق شدن است، کنار کشیدند. عجز براندازان از خلق یک چشم‌انداز مرتبط با دغدغه‌های واقعی مردم -ولو مبهم- و اصرار به دروغ و خشونت، اعتبار پروژه را به سرعت کاهش و هزینه آن را افزایش داد.

اکنون نه تنها «توهم رفتنی بودن» زایل شده بلکه معلوم شده ریشه اجتماعی نظام استوارتر از هر برآوردی است که طرف طراح داشته است. حالا البته سرویس خارجی می‌گوید باید «هزینه ترمیم زخم» را بالا برد. از این به بعد، همه چیز به موقع‌شناسی و هوشمندی ما بستگی دارد.

اکنون یک قدم آن‌سوتر ایستاده‌ایم. بخش‌هایی از جامعه ایرانی تلخی چیزی را تجربه کردند که از دور طراحان می‌خواستند رویایی شیرین به نظر برسد. نظام جمهوری اسلامی هم تجربه‌ای اندوخته که من «نو کردن حکمرانی» را بهترین توصیف آن می‌دانم. در این باره صحبت خواهیم کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حباب براندازی بیشتر بخوانید »