رژیم صهیونیستی در اقدامی جدید و جنجالی، خطیب مسجد الاقصی را تنها به دلیل دعا برای مردم غزه در خطبه نماز جمعه، از ورود به مسجد و اطراف آن منع کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، رسانههای فلسطینی گزارش دادند که پلیس رژیم اشغالگر روز جمعه «محمد سلیم» خطیب مسجد الاقصی را بازداشت کرد و پس از بازجویی او را به مدت یک هفته از ورود به مسجد الاقصی منع کرد و به وی ابلاغ شده که این مدت قابل تمدید است.
منابع محلی در این باره اعلام کردند که پلیس رژیم صهیونیستی شیخ محمد سلیم را پس از پایان نماز جمعه در یکی از ورودیهای مسجد بازداشت و به یکی از مراکز پلیس در قدس منتقل کرد.
شیخ سلیم در گفتوگویی کوتاه با العربی الجدید گفت: پلیس رژیم اشغالگر پس از نماز جمعه، هنگام خروج از دروازه شورا (الناظر) در غرب مسجد، من را متوقف و تصمیم دوری از مسجد الاقصی و اطراف آن را تا پنجشنبه آینده به من ابلاغ کرد.
وی افزود: بر اساس این تصمیم، امکان تمدید دوری به مدت ۶ ماه وجود دارد و علت آن، دعای من برای مردم غزه در نماز عنوان شده است.
لحظه بازداشت خطیب مسجد الاقصی
در همین راستا، «مدحت دیبه» وکیل و مشاور حقوقی استانداری قدس، در گفتوگو با العربی الجدید نسبت به خطرات اقدامات رژیم اشغالگر هشدار داد و گفت: اسرائیل در حال تثبیت واقعیت حقوقی جدیدی است که بر اساس آن، هر اقدام معنوی از سوی فلسطینیها، همچون دعا یا تسلیت، به عنوان حمایت از تروریسم تلقی میشود.
وی افزود: شیخ محمد سلیم یکی از خطیبان برجسته با پایگاه مردمی گسترده است و هدف از اتهامات وارده، دور کردن او از مسجد الاقصی است.
این نخستینبار نیست که پلیس رژیم اشغالگر خطیب مسجد الاقصی را از آن دور میکند. پیشتر نیز شیخ عکرمه صبری، خطیب دیگر مسجد از ورود به این مکان مقدس منع شده بود.
دیبه در این باره افزود: آنچه برای شیخ سلیم رخ داده، نقض آشکار حاکمیت اردن است؛ چراکه خطیبان مسجد الاقصی، از جمله شیخ عکرمه صبری و شیخ سلیم، زیر نظر مستقیم وزارت اوقاف اردن فعالیت دارند که اداره امور مسجد را بر عهده دارد. بنابراین، اقدام علیه دکتر سلیم، مداخلهای صریح در امور یک نهاد حاکمیتی اردن تحت نظارت پادشاهی این کشور است.
دیبه با اشاره به تولیت اردن بر مسجد الاقصی، خواستار ورود فوری وزارتخانههای اوقاف و خارجه اردن به این موضوع شد. او تأکید کرد که دور کردن خطیب مسجد، جنایت جنگی و دخالتی آشکار در اماکن عبادی خالص مسلمانان و تغییر وضعیت موجود از زمان اشغال قدس محسوب میشود.
وی افزود: پس از آغاز جنگ در غزه، اشغالگران با بازداشت شیخ عکرمه صبری به اتهام دعا برای شهدا، واقعیتی را ایجاد کردهاند که بر اساس آن هر دعایی جرم تلقی میشود. صبری گفته بود: اسماعیل هنیه را شهید محسوب میکنیم، که بهدنبال آن، بازجویی ۶ ساعته و تصمیم دوری یکهفتهای (که تا چهار ماه تمدید شد) برای او صادر شد.
دیبه بعید ندانست که رژیم صهیونیستی قانونی را به تصویب برساند که در آن دعا نیز جرم تلقی شود.
او گفت: یکی از اتهامات شیخ صبری، دعا برای شهید اسماعیل هنیه بود؛ این درحالی است که او عضو هیئت علمای مسلمان است.
وی افزود: اتهام دیگر شیخ صبری، تسلیت گفتن به یک شهید بود که دادستانی رژیم اشغالگر آن را تشویق به تروریسم تفسیر کرده است.
دیبه همچنین گفت: در شرایطی که رژیم اشغالگر از زمان جنگ غزه وضعیت قانون اضطراری را اجرا کرده، هر اقدام انسانی و اخلاقی که از جنایات این رژیم و شهرکنشینان حمایت نکند، به عنوان همسویی با تروریسم تعبیر میشود؛ حتی دعا.
منبع: ایسنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یک تحلیلگر معروف اسرائیلی اعتراف کرد، ترور رهبران مقاومت از محمد ضیف گرفته تا سید حسن نصر الله هم نتوانست آرامش را برای اسرائیل به همراه آورد، چون اسرائیل به یک دولت عمیق تبدیل شده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، تسفی بارئیل تحلیلگر ارشد روزنامه هاآرتص در یادداشتی اعتراف کرد اسرائیل به یک دولت عمیق تبدیل شده است که همه چیز در راستای منافع عدهای خاص قرار گرفته است.
این تحلیلگر اسرائیلی در رابطه با شرایط اسرائیل نوشت: درسهای جنگ باید جلوی چشم کابینه باشد. حذف یحیی السنوار، محمد ضیف، اسماعیل هنیه و حسن نصرالله نه اپوزیسیون را از میان برد و نه صلح مورد انتظار را به ارمغان آورد.
همانطور که در غزه، دیدگاه مناسب و کارآمد درباره دولت عمیق اسرائیل این است که همه شهروندان اسرائیل را یک تهدید وجودی بدانیم، درست همانگونه که همه مردم غزه به عنوان خرابکار و حامی حماس و نازی تلقی شدند.
زمان در حال اتمام است. به زودی خیابانهای اصلی بسته خواهند شد، آتشبازیها به خانه نخستوزیر پرتاب خواهد شد، و اوباش همسرش را در سالن زیبایی حبس خواهند کرد. ما در آستانه یک جنگ داخلی هستیم.
او در ادامه نوشت: نظریه اشتباهی که تاکنون از دیدن دولت عمیق در میان تمامی شهروندان اسرائیل امتناع کرده، شکست اصلی این دولت بوده است در حالی که نتایج آن کاملاً آشکار است.
بیعدالتی عظیمی که در آن نخستوزیر در حالیکه در منصبش قرار دارد به دادگاه کشیده میشود – و حالا حتی درباره یک پرونده حاشیهای (و نه سیاسی بلکه ساختگی) هم تحت بازجویی قرار گرفته (که اینگونه نیست) – نمونهای نگرانکننده از شرایط ما محسوب میشود.
دولت عمیق در زمان جنگ نیز به خود اجازه میدهد که درگیر چنین مسائلی شود. و اگر بحث گروگانها به میان بیاید، باید بررسی شود که چه کسانی دقیقاً در حال خدمت هستند و خانوادههایشان چه کسانیاند.
قطعاً کسانی که تظاهرات را به راه میاندازند، و بهواسطه آنها دولت عمیق به میلیونها نفر گسترش یافته، نیستند.
در واقعیت امر دولت عمیق نمیخواهد گروگانها آزاد شوند، چون بدون آنها چیزی برای انسجامش باقی نخواهد ماند.
خانوادههای گروگانها را هم خواهید دید که خرابکاریشان حد و مرز ندارد.
حتی به کاخ سفید رسیدهاند، با دونالد ترامپ دیدار کردهاند، رسانههای بینالمللی را به خدمت گرفتهاند و حالا جرات کردهاند درباره شورش مالیاتی سخن بگویند و تهدید به جنگ داخلی کنند.
آنها برادر ما نیستند، حتی بعید است شهروند باشند، چرا که بدون وفاداری به رهبر (نتانیاهو)، شهروندی معنا ندارد.
این دولت باید سریعاً بیدار شود، چون ما درگیر یک جنگ وجودی برای بقا هستیم که تنها یک طرف در آن میتواند پیروز شود: یا کابینه یا مردم.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اکانت مجازی «ترور آلارم» در سالهای اخیر در برخی رسانههای داخلی اعتبار کسب کرده و با انتشار مطالب تهدیدآمیز علیه ایران، تلاش میکند خود را وابسته به موساد و نهادهای نظامی اسرائیل جلوه کند.
سرویس سیاست مشرق- با فراگیری نقش و اثرات رسانهها در عرصه ارتباطات بینالملل، دولتها با استفادهی هوشمندانه از ارتباطات به دنبال نفوذ و اقناع افکار عمومی سایر کشورها هستند. یکی از این موارد، عملیات روانی است که در قلمروی دیپلماسی عمومی توسط رژیم صهیونیستی مورد توجه و استفاده واقع میشود.
مرور تعداد شایعات و خبرهای جعلی که علیه مردم ایران در رسانههای مختلف و حتی معتبر انعکاس یافته، بهخوبی میدان وسیع جنگ ادراکی را عیان میسازد.
گرچه رژیم صهیونیستی و حامیان سیاسی و رسانهای این رژیم، جنگ روانی علیه ایران را از همان روز پیروزی انقلاب اسلامی کلید زدند، اما این جنگ در چند سال گذشته گستردهتر از همیشه پیگیری شده است. یک جستوجوی ساده نشان میدهد که عملیاتهای روانی و رسانهای رژیم اسرائیل با هدف اثرگذاری روی سیاستگذاریهای داخلی پیش رفته و شکل پیچیدهتری به خود گرفته است.
بهعنوان مثال، پس از ترور شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، رژیم صهیونیستی از تکنیکهای متعددی استفاده کرد تا ساخت سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار دهد. در ابتدا اعلام شد که در محل اقامت هنیه از سه ماه پیش مواد منفجره کار گذاشته شده بود، یا این مکان توسط پهپادهایی مورد هدف قرار گرفته است، یا عامل ترور متعلق به ملیت خاصی بوده است.
انتشار این جعلیات در حالی بود که تیم بررسیکنندهی این ترور دربارهی آن اظهارنظری نکرده بودند و مشخص بود که اهداف شایعهپراکنیها تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی است تا تروریست اصلی را فراموش کرده و در پی سناریوهای ساختگی باشند.
مقطع دیگری که در آن شایعات فیک به اوج خود رسید، پس از ترور سید حسن نصرالله، دبیرکل فقید حزبالله لبنان بود. شایعات از همان لحظهی بمباران ضاحیه آغاز شد و طیف گستردهای از خبرهای جعلی را در برگرفت. نحوهی اطلاع رژیم صهیونیستی از محل جلسهی دبیرکل حزبالله، تسلیحات و مواد منفجرهی استفادهشده در این بمباران، نحوهی شهادت سید حسن نصرالله و تعداد همراهان وی، زمان و جزئیات کشف پیکرها، هرکدام کانون خبرهای جعلی بود که اغلب آنها در تلاش بودند تا جمهوری اسلامی ایران را در این عرصهها مقصر معرفی کنند. این آغاز پروژهای بود که برای ایجاد شکاف میان ایران و حزبالله هدفگذاری شده بود.
دبکا فایل؛ نمونهای از عملیاتهای روانی شکستخوردهی اسرائیل
۲۷ شهریور سال ۱۴۰۲، بهناگهان اعلام شد که وبسایت صهیونیستی دبکا به فعالیت خود پایان داده است. این وبسایت صهیونیستی در اعلامیهای مختصر و ناگهانی که در سایت خود منتشر کرده بود، اعلام کرد دبکا که در سال ۲۰۰۰ بهعنوان یکی از پیشگامان انتشار اخبار فعالیت خود را آغاز کرده بود، به دلیل مرگ گیورا شمیس، مؤسس، روزنامهنگار و نویسندهی خود، فعالیتش را متوقف میکند.
اطلاعیه: وبسایت DEBKAfile (به زبانهای انگلیسی و عبری)، که در سال ۲۰۰۰ بهعنوان یکی از نخستین سایتهای خبری اینترنتی تأسیس شد، پس از درگذشت بنیانگذار خود، گیورا شمیس، روزنامهنگار و نویسنده، تعطیل میشود.
در بخش دیگری از این اطلاعیه نوشته شده بود که گیورا تحلیلهای ویژه و گستردهی خود در مورد موضوعات استراتژیک و تجربهی چندینسالهی خود در رسانههای جهانی، از جمله اکونومیست لندن، بیبیسی و رسانههای دیگر را در اختیار وبسایت دبکا قرار داد.
البته وبسایت صهیونیستی دبکا به این مسئله اشاره نکرده بود که علت مرگ بنیانگذار این وبسایت اطلاعاتی و نظامی چه بوده است و چرا پس از گذشت حدود دو ماه وقفه در فعالیت سایت، این خبر در وبسایت دبکا به شکل ناگهانی اعلام شده است؟
همچنین، این وبسایت به این موضوع اشاره نکرده بود که به چه علت فعالیت خود را پس از مرگ شخص مذکور ادامه نمیدهد. اگر شخص مذکور صرفاً یک روزنامهنگار و نویسنده بوده، پیداکردن جایگزین برای ادامهی فعالیت، مسئلهی چندان دشواری نخواهد بود!
جالب آنکه هیچ تصویری از گیورا شمیس، بنیانگذار وبسایت دبکا نیز در رسانههای عبری وجود نداشته و به نظر میرسد که این پروژه احتمالاً بخشی از مدلهای اطلاعاتی واحد ۸۲۰۰ موساد بوده که به دلایلی همچون مرگ افسر پرونده یا دلایل دیگر تعطیل شده است.
بیشتر بخوانید:
مرگ ناگهانی و مشکوک بنیانگذار سایت امنیتی/ فعالیت دبکا فایل متوقف شد
وبسایت دبکا، یک وبسایت اطلاعاتی-نظامی صهیونیستی بود که محل استقرار آن شهر بیتالمقدسِ فلسطین اشغالی بوده است. این وبسایت در گزارشهای خود به ارائهی تجزیهوتحلیل و اخبار در مورد مسائل مرتبط با تروریسم، موضوعات اطلاعاتی، امنیت ملی و روابط نظامی و بینالمللی با تمرکز ویژه بر خاورمیانه میپرداخت.
لازم به ذکر است که یکی از موضوعات اصلی وبسایت دبکا، مسائل مرتبط با ایران در حوزههای گوناگون از جمله نظامی، اطلاعاتی، منطقهای، هستهای و فعالیتهای سپاه بود.
این وبسایت در گزارشهای اختصاصی، همواره ادعا میکرد که منابع خبری متعددی در ایران دارد. از جمله، دبکا در یکی از گزارشهای خود مدعی برگزاری یک جلسهی مشترک میان رؤسای وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و رئیس سازمان اطلاعات سپاه، پس از پیام رهبر انقلاب برای همکاری بیشتر میان نهادهای امنیتی شده بود.
این وبسایت برای اولینبار، مدعی ارسال تسلیحات ایران، از جمله پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶، برای مسکو بهمنظور استفاده در جنگ علیه اوکراین شده بود. همچنین، این سایت گزارشهایی ادعایی در رابطه با تحولات در منطقه و فعالیتهای سپاه پاسداران ایران و سردار قاآنی بر علیه اسرائیل را منتشر میکرد.
ترور آلارم و آلارمی که صهیونیستها فعال کردند!
همزمان با پروژه دبکا فایل و رشد فعالیتها در شبکههای اجتماعی، پروژه دیگری بالا آمد که خود را گزارشگر عملیاتهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در منطقه، بهویژه ایران، میدانست؛ تا جایی که برخی مدعی شدند ترور آلارم، اکانت موساد در شبکههای اجتماعی است.
این اکانت توئیتری موسوم، از سال ۲۰۱۶ تأسیس شد و فعالیت خود را در پلتفرم توییتر آغاز کرد. اولین پستهای این اکانت در همان سال ۲۰۱۶ شروع به انتشار کرد. فعالیت این اکانت پس از سالها توسعه پیدا کرده و اینروزها در شبکههای اجتماعی و محافل مجازی سیاسی، بهعنوان یک منبع نسبتاً موثق و قابلاعتنا شناخته میشود. برخی این اکانت را متعلق به نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی میدانند و از همینرو، مطالبش را در مقاطع حساس سیاسی، نظامی و امنیتی بازنشر و منعکس میکنند.
صدای موساد یا اکانت مجازی؟
طبق بروشور ترور آلارم، تیمی مستقل از فعالان و روزنامهنگاران بینالمللی به کمک هوش مصنوعی در این اکانت فعال هستند و خبر تولید میکنند. برخلاف برخی ادعاهای مجازی، هیچ نشانهای از اینکه اکانت TEROR ALARM به نهادی از دولت رژیم صهیونیستی ارتباط داشته باشد، وجود ندارد. تا به امروز این اکانت تلاش کرده با انتشار مطالب تهدیدآمیز، بهویژه علیه ایران و گروههای مقاومت، خود را سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی و موساد جا بزند.
اما بااینحال، تاکنون جنایات تروریستی رژیم خبیث، از طریق حسابهای رسمی دولتی در شبکههای اجتماعی، مثل حسابهای توییتر یا فیسبوک ارتش اسرائیل – IDF – یا دفتر نخستوزیر و یا رسانههای خبری معتبر صهیونیستی مثل هاآرتص، جروزالمپست یا شبکههای تلویزیونی مانند کانال ۱۲ اسرائیل منتشر و منعکس میشود.
تغییرات لوگوی ترور آلارم در توئیتر
اما ترور آلارم از زبان خود
Terror Alarm مدعی شده که یک شرکت امنیتی خصوصی است که نهتنها مقامات را از حملات تروریستی، پس از وقوع آنها مطلع میکند، بلکه در جلوگیری از بسیاری از اقدامات تروریستی نظیر اوج حملات داعش (ISIS) بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ در اروپا، نقش داشته است.
ترور آلارم طی سالهای اخیر، پروژههای مختلفی را طراحی و اجرا کرده است. پروژههایی نظیر Terror Alarm App (اپلیکیشن ترور آلارم) که بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ فعال بوده و اکنون خاتمه یافته است. Terror Alarm Security هم از ۲۰۱۶ راهاندازی شده و فعالیت آن تا ۲۰۲۲ ادامه پیدا کرده است. این اکانت همچنین مدعی تأسیس یک سازمان غیرانتفاعی با عنوان Terror Alarm NGO است که بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ راهاندازی شده و همچنان فعال است. Terror Alarm NGO اکنون بهعنوان یک سازمان غیرانتفاعی (Nonprofit Organization) در اتحادیه اروپا با شماره ثبت DK۴۴۴۴۲۵۶۴۵ ثبت شده است.
همچنین، مدعی هستند که در زمینه هوش مصنوعی نیز فعالاند و Strategist AI را از ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ راهاندازی کرده و همچنان در حال فعالیت است، بااینحال یک پلتفرم هوش مصنوعی دیگری نیز، با عنوان Terror Alarm AGI را برای تاریخ ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۶، در مرحله پیشرفته طراحی کرده که فعالیت آن هنوز آغاز نشده است.
این جدول نشاندهنده سیر تکامل پروژههای تیم ترورآلارم در طول زمان است
منابع اطلاعاتی ترور آلارم از کجاست؟
این تیم مدعی هستند که با استفاده از هوش مصنوعی، دادهها را از منابع متعددی جمعآوری میکند. این منابع عبارتاند از: وبسایتهای خبری، وبلاگها، شبکههای اجتماعی (مانند تلگرام، ردیت، توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب)، رسانههای خبری، مجلات، کانالهای تلویزیونی و رادیویی، پیامهای خصوصی، دستگاههای متصل به اینترنت اشیا (IoT)، ایمیلها و سایتهای هکشده یا افشاشده و ارتباطات رهگیریشده.
به گفته این تیم، سیستم هوش مصنوعی مورد استفاده آنها، بهصورت مداوم و دقیقهبهدقیقه دادهها را جمعآوری کرده و در مخزن دادههای کوانتومی خود ذخیره میکند و از این مخزن برای تولید اخبار یا پیشبینی تهدیدات استفاده میشود. طبق آنچه که ترور آلارم ادعا کرده، این مجموعه خدمات خود را به کشورهای عضو ناتو (بهجز ترکیه)، و همچنین اوکراین، استرالیا، نیوزیلند، ژاپن، تایوان، کرهجنوبی، مراکش، کوزوو، آلبانی، آرژانتین و رژیم صهیونیستی منحصر کرده است.
منابع مالی Terror Alarm از کجاست؟
این تیم ادعا میکند که هیچ نهادی از آن حمایت مالی نمیکند تا استقلال خود را حفظ کرده و تحت تأثیر سیاستهای دیگران قرار نگیرد. بااینحال، گزارشها حاکی از آن است که بخش عمدهی درآمد آنها از طریق مؤسسات تأمین مالی تأمین میشود، که این خود تناقضی آشکار در ادعاهای این اکانت مجازی است.
منابع تأمین مالی:
بررسی اطلاعات آشکار این اکانت نشان میدهد که حدود ۵ درصد از هزینهها از طریق تبلیغات، ۳ درصد از طریق کمکهای مالی و ۹۲ درصد دیگر از طریق مؤسسات مالی تأمین شده است که البته هیچ اشارهای به عناوین و نام این اسپانسرها نشده است! آنها مدعی هستند که برای توسعه و بهروزرسانی اولین هوش مصنوعی استراتژیست جهان (Near-AGI)، این سازمان ۱.۶ میلیون یورو هزینه کرده است. همچنین، سالانه تا ۲۰۰,۰۰۰ دلار برای نگهداری و بهروزرسانی این سیستم صرف میکند که این میزان هزینه برای یک مجموعه مستقل و خودکفا منطقی و عقلانی نیست و به نظر میرسد که اسپانسرهای دولتی برای حفاظت و نگهداری از این پلتفرم پرمخاطب آنلاین، بودجه کلانی کنار گذاشتهاند.
ترور آلارم با این همه ادعا در هزینه، محصولی هم داشته است؟
این تیم در زمینه فروشگاه آنلاین یا همان Web Shop نیز فعال است و محصولاتی نظیر پهپاد و سگهای رباتیک را تولید و به فروش میرساند. ترور آلارم پهپادهای امنیتی مجهز به هوش مصنوعی تولید میکند که قادر به شناسایی تهدیدات و نظارت بر مناطق تعیینشده بهصورت بلادرنگ هستند. این تیم همچنین وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین استراتژیک و راهحلهای هوش مصنوعی ضدپهپاد را تولید و عرضه میکند. سگهای رباتیک ترور آلارم نیز مجهز به هوش مصنوعی هستند و برای کاربردهای نظامی و پلیسی طراحی شده و به فروش میرسد.
چند نمونه از پهپادها:
برخی از مواد در معرض فروش ترور آلارم، پهپادهایی را شامل میشود که قیمت آن ۱۶ هزار دلار است و میتواند با استفاده از باتری هوشمند و شارژ سریع، تا ۱۰ هکتار از زمینها را در هر ساعت سمپاشی کند! همچنین محصولی دیگر که ۴۹ هزار دلار قیمتگذاری شده است، مجهز به قابلیت هدفگیری داخلیست و میتواند نارنجکهای دستی ۴۸ میلیمتری و همچنین خمپارههای ۶۰ میلیمتری و ۸۰ میلیمتری را برای هدفگیری و درگیری دقیق پرتاب کند!
حمل نارنجکهای دستی در پهپاد ۴۹ هزار دلاری TA-D۷۰۰
ترور آلارم با ادعاهای تبلیغاتی، سعی دارد خود را به عنوان یک منبع معتبر جلوه دهد. این مجموعه مدعی شده پهپادها از یادگیری عمیق برای شناسایی اشیا، تشخیص تهدیدات و تحلیل رفتار بهره میبرند. همچنین آنها مجهز به سیستمهای ناوبری پیشرفتهای هستند که امکان پرواز طولانیمدت، موقعیتیابی دقیق و عملیات در محیطهای پیچیده شهری یا طبیعی را فراهم میکند. علاوه بر اینها ادعا میکنند که توانایی اتصال به پایگاههای داده تشخیص چهره، خوانندگان پلاک خودرو و نظارت زمینی مجهز به هوش مصنوعی نیز دارند.
این نوع تکنیک تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی به بازاریابی اقتدارگرایانه (Authoritative Marketing) مشهور است. در این روش، یک وبسایت یا اکانت رسانهای تلاش میکند با ادعاهای بزرگ و نامعتبر، خود را یک مجموعه امنیتی، اطلاعاتی یا سیاسی مهم جلوه دهد. این استراتژی تاکنون نمونههای مشابهی در جهان داشته است. مثلShadowBreak Intl، گروهی که ادعا میکرد با فناوریهای پیشرفتهای به رهگیری تحرکات نظامی در سطح جهانی میپردازد، اما مشخص شد بیشتر اطلاعات آن از منابع عمومی و تحلیلهای سطحی بهدست آمده است. یا SouthFront، یک وبسایت که در زمینه تحلیلهای نظامی فعالیت میکند و بارها به انتشار اطلاعات غیرمستند با اهداف تبلیغاتی متهم شده است. همچنین از Cyber Berkut هم میتوان در این موارد یاد کرد، گروهی که وانمود میکردند یک مجموعه هکری وابسته به سرویسهای امنیتی روسیه هستند، اما بعدها مشخص شد بیشتر عملیاتهای آن جنبه تبلیغاتی داشته است.
ترور آلارم هم از تکنیکهای مشابهی که اشاره شد استفاده کرده و تاکنون ادعاهای بزرگ بدون سندی را مطرح کرده. این مجموعه نیز برای جلب توجه، خود را به نهادهای امنیتی و نظامی ارتباط میدهد. به همین خاطر است که تحلیلگران، این اکانت را یکی پروژههای تبلیغاتی و رسانهای فضای مجازی قلمداد میکنند.
چرا فعالیت ترور آلارم در شبکههای اجتماعی اهمیت و بازتاب دارد؟
طبق آماری که ترور آلارم از صفحات Analytics شبکههای اجتماعی خود منتشر کرده، بازتاب و اثرگذاری آن در فضای مجازی بهشدت قابلتأمل است.
بر اساس این آمار، حساب توییتر Terror Alarm در سال ۲۰۲۳، همزمان با اوج انتشار اخبار و شایعات مربوط به ایران، به رکورد ۱ میلیارد بازدید دست یافته است. این میزان در مقایسه با ۲۰ میلیون بازدید در سال ۲۰۲۱ و ۱۰۰ میلیون بازدید در سال ۲۰۲۲، نشاندهنده رشدی چشمگیر و قابلتأمل است.
این اکانت در حال حاضر ۱ میلیارد بازدید کلی، ۱ میلیون بازدید از پروفایل، ۳۶ هزار کلیک روی لینکهای منتشرشده، ۶۹ هزار دنبالکننده جدید، ۱۸۷ هزار ریپلای، ۹۷ هزار لایک، ۲۲۳ هزار بازدید و ۱۶ میلیون تماشاگر ویدئوهای منتشرشده دارد.
این اکانت همچنین با پرداخت ماهیانه ۸۰۰ دلار، تیک طلایی پریمیوم توییتر را خریداری کرده و همین موضوع سبب شده تا عده زیادی آن را بهاشتباه، اکانتی معتبر یا مرتبط با موساد بدانند
جدول آنالیز اکانت توئیتری ترور آلارم
ترور آلارم، اولین اکانتی که مدعی ترور شهید رئیسی به دست رژیم صهیونیستی بود
بهمحض اعلام خبر سقوط بالگرد شهید سیدابراهیم رئیسی، برخی رسانهها مدعی شدند که “رسانه صهیونیستی ترور آلارم” اولین منبعی بوده که این خبر را در توییتر منتشر کرده است. البته این سرعت عمل در شناسایی و انتشار خبر مربوط به شهید رئیسی میتواند با ادعای ترور آلارم مبنی بر استفاده از هوش مصنوعی لحظهای و بلادرنگ همخوانی داشته باشد. در واقع، این اکانت با بهرهگیری از قابلیت هوش مصنوعی، اولین خبر منتشرشده درباره بروز سانحه برای بالگرد رئیسجمهور را شناسایی کرده و بلافاصله، ادعای شهادت ایشان را مطرح کرده است.
همچنین این اکانت در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۳، تصویری از شهید سیدابراهیم رئیسی در دفترشان منتشر کرد و به یک پیجر روی میز پذیرایی کنار ایشان اشاره کرد و با کنایه بر آن تأکید نمود. بااینحال، بررسی عکسهای مربوط به شهید رئیسی نشان داد که دستگاه اشارهشده پیجر نبوده، بلکه یک ساعت دیجیتال است و هیچ مقام مسئولی نیازی به داشتن پیجر روی میز مقابل خود نداشته و ندارد.
بااینوجود، انتشار این تصویر موجب شد تا بسیاری از رسانههای نمیه رسمی و مجازی داخلی، شایعاتی درباره ترور شهید رئیسی با استفاده از پیجرهای اسرائیلی را تقویت کنند و بار دیگر، این اکانت را به موساد مرتبط بدانند. در همین راستا، این اکانت بار دیگر توجه کاربران را به خود جلب کرد.
فعالیت شدید اکانت ترور آلارم در ایام تنش بین ایران و رژیم صهیونیستی
با تشدید تنشهای امنیتی و نظامی بین رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران، فعالیت اکانت ترور آلارم نیز افزایش یافت. این اکانت بارها مدعی شد که جان فرماندهان نظامی ایران در خطر است و گزارشهایی درباره وضعیت سلامتی و ایمنی فرماندهان سپاه پاسداران منتشر کرد. نکته قابلتأمل این است که بسیاری از کانالهای انقلابی در تلگرام، ایتا و سایر پلتفرمها، بدون بررسی صحت این ادعاها، آنها را بازنشر کرده و ناخواسته به ایجاد نگرانی در افکار عمومی دامن زدند.
بهعنوانمثال، در ۱ خرداد ۱۴۰۳، این اکانت مدعی شد که سردار حاجیزاده در معرض ترور قریبالوقوع قرار دارد. این ادعا، در بحبوحه ترورهای هدفمند فرماندهان مقاومت در جنگ غزه و لبنان، توسط کانالهای خبری ضدانقلاب با عنوان اکانتی متعلق به موساد بازتاب یافت.
یکی از خبرسازیهای اخیر این اکانت نیز به مراسم تشییع پیکر شهید سیدحسن نصرالله مربوط میشود. بسیاری از رسانههای نیمهرسمی خبری با ارجاع به توئیت ترور آلارم اعلام کردند که این رسانه صهیونیستی با انتشار تصویر یک پیجر اعلام کرده که هر فردی که در مراسم تشییع پیکر شهید نصرالله در تاریخ ۲۳ فوریه شرکت کند، بهعنوان تروریست شناخته شده و هدف قانونی خواهد بود.
استناد علی جوانمردی، اپوزیسیون ضدایرانی ساکن کردستان عراق، به توئیت ترور آلارم
همزمان با بازتاب تهدیدات و اعداهای کذب این اکانت در شبکههای اجتماعی ایران، ترور آلارم جسارت انتشار اخبار علیه موضوعات سیاسی داخلی را هم پیدا کرد و چند هفته گذشته، با سوءاستفاده از اخبار مربوط به تجمع اعتراضی تعدادی از دانشجویان خوابگاه کوی دانشگاه تهران در اعتراض به کشتهشدن امیرمحمد خالقی، در توئیتری اعلام کرد که اعتراضات گسترده در تهران آغاز شده است! این توئیت ترور آلارم نیز در شبکههای اجتماعی ایران بازتاب قابلتوجهی پیدا کرده بود و برخی رسانههای انقلابی نیز برای تکذیب آن تلاش کردند.
ماجرای ترور شهید اسماعیل هنیه نیز از جمله مواردی بود که کاربران فضای مجازی، انتظارات بالایی از ترور آلارم برای آشکارسازی پشت پرده این حادثه تروریستی داشتند که البته ترور آلارم تاحدی هم موفق به رفع این انتظارات شد! این اکانت در توئیتی مدعی شده بود که سپاه پاسداران اعلام کرده آذربایجان پایگاهی را در نزدیکی مرز ایران، برای رژیم صهیونیستی فراهم کرده و از این پایگاه برای شلیک موشک به محل استراحت شهید هنیه استفاده شده است! در این موضوع هم بار دیگر مشاهده میشود که اکانتهای انقلابی در شبکههای اجتماعی به بازتاب این ادعا دامن میزنند.
فعالیت ترور آلارم به موضوعات ایران محدود نیست و در زمینه فعالیت تبلیغی علیه روسیه و دیگر گروههای مقاومت نیز بهشدت فعال است. باوجود تکذیبیههای بسیار درباره عدم ارتباط موساد با این اکانت پرمخاطب، اما همچنان در برخی رسانههای نیمهرسمی و کانالهای خبری مجازی، دارای اعتبار است و همواره در موضوعات و مقاطع مختلف منعکس میشود.
این اعتبارسازیهای بیجا برای اکانت ترورآلارم جالب توجه است. گویا هوش انسانی و هوش مصنوعی تیم ترور آلارم با هم تلفیق شده و به تحلیلهای روانشناختی از جامعه ایران دست یافته است. به بیان واضحتر، این تیم در حال حاضر قادر به تشخیص و تولید محتواهای موردعلاقه برخی سکوهای مجازی ایرانی میباشد.
انتشار مطالب هیجانی در مقاطع حساس باعث شده است که برخی رسانههای مجازی، برای پوشش لحظهبهلحظه حوادث در کانالهای خود، به اخبار نادرست ترور آلارم استناد کنند. این رسانهها، بدون بررسی صحت اطلاعات، این اکانت را بهعنوان یک منبع معتبر و حتی صدای موساد معرفی کرده و با بازنشر محتواهای جعلی آن، در جامعه ایران نگرانی و اضطراب ایجاد میکنند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گروه بینالملل دفاعپرس: هنیه از رهبران مقاومت اسلامی در برابر اشغال فلسطین بود و سالها برای آزادسازی آن از اشغال رژیم صهیونیستی تلاش میکرد. اما سرانجام یک روز بعد از برگزاری مراسم تحلیف «مسعود پزشکیان» در تهران و در اقدامی تروریستی توسط رژیم صهیونیستی ترور شد و به شهادت رسید.
اسماعیل هنیه که کنیهاش «ابوالعبد» هست و به «ابو العبد اسماعیل هنیه» هم شهرت دارد، در ۲۹ ژانویه ۱۹۶۳ در اردوگاه الشاطی در غزه به دنیا آمد. محل اصلی زندگی خانوادهاش قبل از آوارگی، روستای الجوره در «عسقلان» بوده هست.
تحصیل و دانشگاه
وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس سازمان آنروا در اردوگاه الشاطی در غزه گذراند، سپس تحصیلات دبیرستان را در دانشسرای دینی الازهر در غزه کامل کرد و در سال ۱۹۸۱ وارد دانشگاه اسلامی غزه شد و به عضویت انجمن اسلامی این دانشگاه در آمد. وی همچنین از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۴ عضو شورای دانشجویی دانشگاه و از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۶ ریاست شورای دانشجویی دانشگاه را بر عهده داشت. وی لیسانس زبان عربی را از دانشکده تربیت دانشگاه اسلامی غزه دریافت کرد.
فعالیتها و سمتها
از جمله سمتهای اسماعیل هنیه در طولهای سالهای گذشته میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– دبیر پیشین هیئت امنای دانشگاه اسلامی غزه
– مسئول پیشین امور اداری دانشگاه اسلامی غزه
– مدیر سابق علمی دانشگاه اسلامی غزه
– عضو سابق منای دانشگاه اسلامی غزه
– عضو کمیته عالی گفتگوی حماس با بقیه گروههای فلسطینی و تشکیلات خودگردان
– عضو کمیته عالی پیگیری انتفاضه به نمایندگی از حماس
– رئیس دفتر شیخ احمد یاسین
– عضو رهبری سیاسی جنبش حماس
– عضو سابق هیئت مدیره جمعیت اسلامی غزه
– رئیس باشگاه جمعیت اسلامی غزه به مدت ۱۰ سال
رهبری سیاسی حماس
اسماعیل هنیه، در ۶ ماه می ۲۰۱۷ میلادی و پس از «خالد مشعل»، رهبری سیاسی حماس را برعهده گرفت. او پیش از آن، با پیروزی در انتخابات ۲۰۰۶میلادی در فلسطین، نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطین شد؛ اما در ژوئن ۲۰۰۷ میلادی از سوی محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، کنار گذاشته شد. همچنین مدتی رئیسدفتر شیخ احمد یاسین نیز بود.
هنیه در سال ۲۰۱۸میلادی از سوی آمریکا در فهرست تروریستی قرار گرفته بود. او در سالهای پایانی عمر خود در قطر زندگی میکرد.
ارتباط با محور مقاومت
اسماعیل هنیه در طول مبارزات و فعالیتهای خود با رهبران محور مقاومت ارتباط و همکاری داشت. او، بارها به ایران سفر کرد و با مقامات ایرانی از جمله امام خامنهای، رهبر ایران، دیدار کرد. هنیه در مراسم تشییع شهید قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، و مراسم تشییع شهید سید ابراهیم رئیسی، هشتمین رئیسجمهور ایران، در تهران حضور داشت. هنیه با شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، نیز دیدارها و همکاری داشت.
ترور نافرجام
اسماعیل هنیه جزئیات عملیات ترور نافرجام خود را این گونه توصیف میکند: در تاریخ ۲۰۰۳/۹/۶ میلادی همراه شیخ احمد یاسین به دیدار دکتر «مروان ابو راس» رفته بودیم. وقتی ناهار را در منزل ایشان میل کردیم، ناگهان یک هواپیمای اف ۱۶ محلی را که در آن بودیم بمبباران کرد. سقف فرو ریخت و همه جا را دود و گرد و خاک فرار گرفت. به شکرانه پروردگار موفق شدیم از منزل خارج شویم و خداوند ما و خانواده دکتر ابو راس را نجات داد.
مبارزه با اشغالگری اسرائیل
از اسماعیل هنیه بهعنوان نماد مقاومت فلسطین و شهید قدس یاد میشود. او چندین بار توسط اسرائیل زندانی شد از جمله در سال ۱۹۸۹میلادی به مدت سه سال به زندان افتاد. سه پسر و سه نوه هنیه نیز در حملات رژیم صهیونیستی به غزه در ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ میلادی کشته شدند.
شهادت
صبح روز ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ هجری شمسی (۳۱ جولای ۲۰۲۴ میلادی)، یک روز بعد از برگزاری مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، نهمین رئیس جمهور ایران و آغاز به کار دولت چهاردهم، خبر رسید که اسماعیل هنیه که برای حضور در مراسم تحلیف به تهران آمده بود، به همراه یکی از محافظانش به شهادت رسیدهاند.
تشییع در تهران و قطر
امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در ۱۱ مرداد بر پیکر «اسماعیل هنیه» نماز خواند و پس از آن پیکر هنیه توسط مردم تهران تشییع شد. پیکر هنیه در ۱۲ مرداد در دوحه، پایتخت قطر، با حضور مردم و شخصیتهای سیاسی و مذهبی همچون امیر قطر تشییع و در شهر لوسَیْل در نزدیکی دوحه دفن شد.
نماز خواندن امام خامنهای بهعنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران و مرجع تقلید شیعیان بر پیکر اسماعیل هنیه مبارز اهلسنت و نیز تشییع جنازه او در پایتخت شیعی توسط شیعیان مورد توجه رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
پیامدها
در روز ۶ ماه اوت، «یحیی سنوار» رسماً جایگزین «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی سابق حماس شد و بهعنوان رهبر این گروه جهادی فلسطینی فعالیتهای خودش را آغاز کرد.
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
گروه بینالملل دفاعپرس: ترور رهبران مقاومت، هرچند ممکن هست به طور موقت تأثیراتی در فعالیتها و عملکرد گروههای مقاومت داشته باشد، اما هیچگاه تغییری اساسی در معادلات میدانی ایجاد نمیکند. بر همین اساس هم مشاهده میکنیم که جنبش حماس همچنان زنده و پویا بوده و ابتکار میدانی را در دست دارد؛ ابتکار میدانی که در جریان تبادل اسرا به بهترین شکل ممکن خودش را نشان داده هست.
اما اگر بخواهیم بیتاثیر بودن ترور رهبران مقاومت را در آینده گروههای مقاومت و همچنین عملکرد گروههای مقاومت مورد بحث و بررسی قرار بدهیم باید موئلفههای بسیار مهمی همچون «ساختار سازمانی مقاومت»، «ایدئولوژی و انگیزهها»، «تغییر تاکتیکها، نه استراتژی»، «تأثیر محدود بر میدان» و «تجربه تاریخی» را در این موضوع لحاظ کرده و اثرات آن را مورد بررسی و کنکاش قرار بدهیم.
نخستین موئلفه، «ساختار سازمانی مقاومت» هست. گروههای مقاومت معمولاً ساختاری غیرمتمرکز و شبکهای دارند. ترور یک رهبر لزوماً به معنای تضعیف کل سازمان نیست، زیرا جایگزینها و ساختارهای تصمیمگیری جایگزین به سرعت فعال میشوند.
نمونه آن را در جریان جنگ غزه و ترور و به شهادت رساندن رهبران حماس و همچنین حزبالله لبنان به خوبی مشاهده کردیم که پس از ترور و به شهادت رساندن «اسماعیل هنیه» در تهران و همچنین «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان در ضاحیه جنوبی بیروت شاهد تاثیر کم و محدودی در فعالیتها و عملیاتهای این گروههای مقاومت بودیم.
موئله دوم، «ایدئولوژی و انگیزهها» هست. گروههای مقاومت در منطقه معمولاً بر پایه ایدئولوژیها و اهداف بلندمدت شکل میگیرند. از این روی ترور رهبران نه تنها انگیزه نیروهای مقاومت را کاهش نمیدهد، بلکه عزم و تصمیم آنها را برای مبارزه و مقاومت تقویت کرده و باعث افزایش حمایت مردمی یا جذب نیروهای جدید میشود.
سومین موئلفه، «تغییر تاکتیکها، نه استراتژی» هست. ترور رهبران ممکن هست تاکتیکهای گروههای مقاومت را تغییر دهد، اما استراتژی اصلی و کلی آنها معمولاً ثابت میماند. بر همین اساس، مشاهده میکنیم که نیروهای مقاومتها به جای تکیه بر افراد، غالبا بر اهداف و آرمانهای جمعی متمرکز هستند.
موئلفه چهارم، «تأثیر محدود بر میدان» هست. ترور رهبران مقاومت اصولا نمیتواند فعالیتها و اقدامات گروههای مقاومت را در میدان نبرد تحت تاثیر خود قرار بدهد. زیرا در صحنههای میدانی، عوامل دیگری همانند توازن قوا، منابع، حمایتهای خارجی و شرایط محلی نقش تعیینکنندهتری دارند. در نتیجه ترور رهبران لزوماً هیچگاه نمیتواند این عوامل را تغییر بدهد.
پنجمین موئلفه «تجربه تاریخی» هست. تاریخ نشان داده هست که ترور رهبران گروههای مقاومت نتوانسته هست به طور کامل به آنها آسیب جدی وارد کند. ضمن اینکه، در بسیاری از موارد، این اقدامات حتی باعث تقویت روحیه مبارزه و مقاومت شده هست.
موضوع مهم و قابل توجه دیگر این هست که جنبشهای مقاومت معمولاً دارای ساختارهای جانشینپذیری قوی هستند. ترور یک رهبر لزوماً به معنای پایان جنبش نیست، زیرا رهبران جدید به سرعت جایگزین میشوند. این رهبران جدید اغلب از تجربه و مشروعیت کافی برخوردار هستند و میتوانند به سرعت کنترل اوضاع را به دست بگیرند.
از طرف دیگر، مسئله بسیار مهمی که باید آن را مدنظر داشت تأثیرات کوتاهمدت ترور رهبران مقاومت هست. زیرا اگرچه این قبیل اقدامات امکان دارد که در کوتاهمدت تأثیرات روانی و سیاسی داشته باشد، اما این تأثیرات معمولاً موقتی هستند. در بسیاری از موارد، این اقدامات باعث افزایش نفرت از دشمن و تقویت روحیه مبارزه در میان نیروهای مقاومت و حامیان آنها میشود.
در پایان باید گفت که ترور رهبران مقاومت ممکن هست یک اقدام تاکتیکی باشد، اما به تنهایی قادر به تغییر معادلات استراتژیک یا میدانی نیست. زیرا تقریبا تمامی گروههای مقاومت در منطقه به جای اینکه بر افراد تکیه داشته باشند، غالبا بر اهداف و آرمانهای جمعی خودشان متمرکز هستند.
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست