اشغالگر

شهادت یک جوان فلسطینی در شرق رام الله

شهادت یک جوان فلسطینی در شرق رام الله


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، محمود حامد النجار مجاهد فلسطینی (۳۲ ساله) عصر امروز چهارشنبه پس از انجام عملیات شهادت طلبانه علیه عناصر اشغالگر صهیونیستی و تیراندازی در نزدیکی شهرک «عفرا» در شرق رام‌الله به دست نیرو‌های اشغالگر به شهادت رسید.

طبق گزارش خبرگزاری فلسطین الیوم، تعداد زیادی عناصر ارتش رژیم اشغالگر پس از اقدام محمود حامد النجار در انجام عملیات تیراندازی، وی را تحت تعقیب قرار داده و در نهایت او را در شهرک دیر دبوان در شرق رام الله به شهادت رساندند.

رسانه‌های عبری با انتشار تصاویری از این شهید مدعی شدند که او عامل حمله تیراندازی به شهرک افرا بوده و از اهالی شهر سواد در شرق رام الله است.

حماس: جنایات دشمن عمر او را کوتاه خواهد کرد
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین “حماس” در بیانیه‌ای شهادت این مجاهد جوان فلسطینی را به ملت فلسطین تبریک و تسلیت گفت.

این جنبش اعلام کرد: افزایش جنایات اشغالگران در سرزمین اشغالی علیه ملت فلسطین و ریختن خون کودکان و جوانان ما بدست عناصر صهیونیستی با پاسخ و گسترش دایره مقاومت با تمام ابزار‌های موجود مواجه خواهد شد.

حماس با اشاره به اینکه دشمن باید بداند با نسلی از انقلابیون قهرمان مواجه است که با جسارت و دلاوری پرورش یافته اند، تاکید کرد: ادامه جنایات علیه مردم ما آن‌ها را از مسیر خود عقب نخواهد راند، بلکه عمر رژیم اشغالگر را کوتاه و تحقق آزادی ملت فلسطین را تسریع می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهادت یک جوان فلسطینی در شرق رام الله بیشتر بخوانید »

میراث شرم‌آور کانادا در «افغانستان»

میراث شرم‌آور کانادا در «افغانستان»


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، جنایاتی که کشور‌های عضو ناتو در طول ۲۰ سال اشغالگری در افغانستان مرتکب شده‌اند ابعاد بسیار گسترده‌ای دارد که آثار آن هنوز هم در این کشور ادامه دارد.

کشور‌های عضو ناتو همواره بیشترین تلاش را به کار بسته‌اند تا بر این جنایات سرپوش بگذارند.

به گزارش مجاهدت از «canadiandimension»، در سال‌های پس از ۲۰۰۱، دولت آمریکا تلاش کرد تا تهاجم و اشغال افغانستان را از طریق روایت‌هایی از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر توجیه کند که تقریبا به طور کامل بر اساس اعترافات ناشی از شکنجه بود.

شکنجه بخشی جدایی ناپذیر از تاکتیک‌های به کار گرفته شده توسط آمریکا و متحدان این کشور در ناتو بوده است؛ این تاکتیک‌ها تعداد زیادی از غیرنظامیان را قربانی کرده است و بیشتر آن‌ها افرادی هستند که هیچ ارتباطی با اتهامات مطرح شده در افغانستان ندارند.

کانادا، به‌عنوان مجری این تاکتیک‌ها، دست‌کم از سال ۲۰۰۵ در یک رسوایی شکنجه بازداشت‌شدگان دخالت داشته است که یکی از پیامد‌های آن آسیب بسیار جدی به وجهه بین‌المللی کانادا بوده است. شواهدی وجود دارد که نشان می‎دهد این رسوایی به بالاترین سطوح دولت کانادا نیز می‎رسد.

تعداد فزاینده‌ای از مردم نسبت به توجیهات ارائه شده توسط آمریکا برای تهاجم و اشغال افغانستان تردید دارند؛ تقریباً تمام «شواهد» در فصل‌های کلیدی گزارش کمیسیون ۱۱ سپتامبر که مسئولیت حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر را تعیین می‌کند، از شکنجه سرچشمه می‌گیرد.

به نظر می‌رسد که حمله به افغانستان در درجه اول با انگیزه ژئوپلیتیک انرژی یک «بازی بزرگ» جدید صورت گرفته است؛ مقامات دولت آمریکا و کانادا این تصور را که ژئوپلیتیک انرژی ارتباطی با تهاجم و اشغال افغانستان داشته به تمسخر گرفتند. اما در ژوئن ۲۰۰۸، «جان فاستر»، اقتصاددان برجسته نفت، که برای «بریتیش پترولیوم»، بانک جهانی، پترو-کانادا، و بانک توسعه بین آمریکایی کار کرده است، یک مونوگراف را با موضوع برنامه‌های ۷.۶ میلیارد دلاری ترکمنستان-افغانستان- منتشر کرد.

اقدامات غیرقانونی با ماهیت ملموس‌تر، مشارکت کانادا در جنگ افغانستان را تحت تأثیر قرار داده است؛ در دسامبر ۲۰۰۱، با پذیرش ادعای شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر اینکه این نیرو به درخواست دولت افغانستان ایجاد شده است، تشکیل ارتش اشغالگر یا نیروی بین‌المللی کمک به امنیت (ISAF) قانونی شد.

حتی بدون اظهارات مستقیم دیپلمات‌های کانادایی، مقامات ارشد نظامی و غیرنظامی نمی‌توانند دلیلی برای تظاهر به نادانی داشته باشند؛ در دسامبر ۲۰۰۹، وکلای ضد جنگ (LAW) در نامه‌ای سرگشاده به کمیته ویژه پارلمانی در مورد مأموریت کانادا در افغانستان، شواهدی مبنی بر اینکه سیاست‌های کانادا در قبال بازداشتی‌ها، قوانین کانادا و بین‌المللی را نقض می‌کند، بیان کرد.

در ۳۰ آگوست ۲۰۲۱، آمریکا از افغانستان خارج شد که نشان دهنده پایان یک اشغال ۲۰ ساله بود؛ از زمان این عقب نشینی، رسانه‌های کانادایی بی وقفه به دنبال توجیه جنگ بوده‌اند. انتقاد کاملاً محدود به انتقاد از عقب نشینی و «شکست» مأموریت شده است.

تهاجم به سرکردگی آمریکا به افغانستان منجر به کشته شدن صد‌ها هزار نفر و آواره شدن نزدیک به شش میلیون نفر شد. به جای انتقاد از پیامد‌های عقب نشینی، خود جنگ باید مورد انتقاد قرار گیرد. این یک تلاش امپریالیستی بود که همیشه با قساوت و خونریزی همراه بود.

گزارش‌های مستند بسیاری تاکنون بر ارتکاب جنایات جنگی از سوی کشور‌های عضو ناتو در افغانستان منتشر شده است.

با این وجود کانادا یکی از کشور‌هایی است که به روش‌های مختلف سعی در سرپوش گذاشتن بر این جنایات و یا فاصله گرفتن از آن‌ها بوده است.

به عنوان مثال ارتش کانادا به دنبال گزارشی در مورد جنایات جنگی استرالیا در افغانستان به دنبال فاصله گرفتن از این موضوع بود.

در واکنش به انتشار گزارشی مبنی بر افشای جنایات نظامی استرالیا در افغانستان، نیرو‌های مسلح کانادا (CAF) تلاش‌های طولانی مدت خود برای سرپوش گذاشتن بر جنایات جنگی خود در منطقه را دو چندان کرد.

این گزارش که در اواسط نوامبر توسط بازرس کل نیروی دفاعی استرالیا (ADF) منتشر شد، نشان داد که «شواهد معتبر» وجود دارد مبنی بر اینکه نیرو‌های ویژه استرالیا حداقل ۳۹ غیرنظامی و زندانی افغانستانی را بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ به قتل رسانده و شکنجه و سایر موارد را مرتکب شده‌اند.

پس از انتشار عمومی این گزارش، ارتش کانادا بلافاصله به دنبال فاصله گرفتن از متحدان استرالیایی خود بود.

در طول مداخله ارتش کانادا در افغانستان، شواهد مکرر مبنی بر همدستی CAF در شکنجه ظاهر شد. CAF به طور معمول و عمداً زندانیان افغان را به اداره امنیت ملی افغانستان (NDS)، سرویس مخفی ملی، تحویل می‌داد، اگرچه مقامات عالی رتبه نظامی و دولتی کانادا می‌دانستند که به طور سیستماتیک از شکنجه استفاده می‌کنند.

در سال ۲۰۰۹، دفتر کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در قندهار تخمین زد که از هر سه زندانی که توسط کانادایی‌ها تحویل داده می‌شود، یک نفر در زندان‌های محلی مورد ضرب و شتم یا حتی شکنجه قرار گرفته است.

منبع: میزان 

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

میراث شرم‌آور کانادا در «افغانستان» بیشتر بخوانید »

«جنبش جهاد اسلامی» یکی از ارکان اصلی جریان مقاومت بر علیه رژیم صهیونیستی / انتشار در 3 فروردین 1401

«جنبش جهاد اسلامی» یکی از ارکان اصلی جریان مقاومت علیه رژیم صهیونیستی


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: «جنبش جهاد اسلامی» فلسطین در اواخر دهه 1970 میلادی توسط عده‌ای از دانشجویان مسلمان فلسطینی که در دانشگاه‌های مصر مشغول تحصل بودند به رهبری دکتر «فتحی شقاقی» و کمک‌های «عبدالعزیز العوده» تاسیس شد. در واقع این جنبش را می‌توان قدیمی‌ترین جنبش مقاومت اسلامی در فلسطین دانست.
با توجه به اینکه «جنبش جهاد اسلامی» از زمان تاسیس خود در سال 1967 تا امروز نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری در جریان مقاومت اسلامی فلسطین در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی داشته است بدون شک این جنبش را می‌توان یکی از ارکان اصلی جریان مقاومت بر علیه اسرائیل اشغالگر دانست.

نکته دیگر اینکه اگر بخواهیم تاسیس جنبش جهاد اسلامی را به صورت کامل ریشه‌یابی و کنکاش کنیم به این موضوع می‌رسیم که دکتر «فتحی شقاقی» درست زمانی که قبل از انقلاب در مصر دانشجوی پزشکی بود جایی در صحبت‌های خود با دوستانش سخن از تشکیل مجموعه‌ای اسلامی در سرزمین‌های فلسطین کرده بود.

دکتر «فتحی شقاقی» حتی در کتاب (الخمینی الحل الاسلامی والبدیل) که نوشته بود به صراحت و روشنی به این موضوع اشاره کرده بود که تحت تاثیر پیروزی انقلاب اسلامی در ایران جنبش جهاد اسلامی را تاسیس کرده است. او اعتقاد داشت تنها راه حل درست و اصولی برای آزادی فلسطین از چنگال رژیم صهیونیستی راه حل انقلاب اسلامی ایران است.

موضوع بسیار مهم و بااهمیت دیگر پیرامون جنبش جهاد اسلامی رویکرد دقیق، ثابت و تغییرناپذیر این جنبش در برابر مسئله اشغال سرزمین‌های فلسطین به دست اسرائیل غاصب بود. این رویکرد تا آنجا در میان اعضای این جنبش بسط و گسترش یافته بود که به عنوان سرمنشاء سایر جنبش‌های مقاومت اسلامی در فلسطین مطرح شده بود.

بر این اساس اگر نگاهی به نظام نامه جنبش جهاد اسلامی فلسطین داشته باشیم می‌بینیم که این جنبش اسلامی اسلام را نقطه آغاز خود دانسته، اقدام انقلابی دسته جمعی را رویکرد خود معرفی کرده و جهاد مسلحانه را روش و سبک فعالیت خود اعلام کرده و آزادی سرزمین‌های فلسطینی از چنگال متجاوزان اسرائیلی را رویکرد اصلی و اساسی خود بیان کرده است.

مسئله دیگری که جنبش جهاد اسلامی را نسبت به سایر جنبش‌ها متمایز می‌کند این است که آنها تمامی فلسطین را تاریخی می دانند و به هیچ عنوان هم به رویکردهای فدرالی و یا به مرزهای سال 1967 اعتقادی ندارند. در حقیقت جنبش جهاد اسلامی از زمان تاسیس خود تا امروز هم از این نگاه و دیدگاه عقب نشینی نکرده است.

نکته دیگر اینکه نقطه قوت «جنبش جهاد اسلامی» شاخه نظامی آن است. اگر بخواهیم ریشه تشکیل شاخه نظامی حماس را بررسی کنیم باید به این موضوع توجه کنیم که نخستین جرقه‌های تشکیل شاخه نظامی آن با نام (سیف الاسلام) به انتفاضه اول برمی‌گردد. این در حالی است که در جریان انتفاضه دوم و در زمانی که «جنبش جهاد اسلامی» عملیات شهادت طلبانه را در دستور کار خود قرار داد نام شاخه نظامی خود را به (سرایا القدس) تغییر داد.

موضوع مهم و قابل توجه دیگر درمورد «جنبش جهاد اسلامی» محرمانه بودن تشکیلات آنها است. در واقع به همین دلیل هم نمی‌توان آماری دقیق از نفرات، اعضای فرماندهی، میزان و نوع تسلیحات، پایگاه‌ها و منابع مالی و تسلیحاتی آنها بدست آورد. ضمن اینکه عمده نیروهای جنبش جهاد اسلامی زیرنظر نیروهای نظامی جنبش فتح و در سه کشور عراق، سوریه و الجزایر آموزش‌های نظامی فراوان و قابل توجهی دیده‌اند.

جنبش‌ جهاد اسلامی‌ از بدو تأسیس‌ تاکنون‌ پنج‌ مرحله‌ عمده‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ است‌: در مرحله‌ اول‌ که‌ « طلیعه‌ جنبش‌ » نیز نام‌ دارد، جنبش‌ توانست‌ از طریق‌ خبرنامه‌ و نشریاتی‌ که‌ در اختیار داشت‌، مواضع‌ و آرای‌ خود را در سرزمین‌های‌ اشغالی‌ تبلیغ‌ کند. در مرحله‌ دوم‌ با تشکیل‌ نخستین‌ هسته‌های‌ نظامی‌، مقاومت‌ مسلحانه‌ را آغاز کردند و با انتصاب‌ فتحی‌شقاقی‌ به‌ ریاست‌ شاخه‌ نظامی‌ جهاد و سپس‌ دستگیری‌ وی‌ به‌ همراه‌ چند عضو فعال‌ دیگر، جنبش‌ جهاد نیرویی‌ تأثیرگذار در عرصه‌ مبارزات‌ فلسطینیان‌ شناخته‌ شد.

در مرحله‌ سوم‌ که اوج‌ فعالیت‌های‌ نظامی‌ آن‌ بود نبرد الشجاعیه‌ را برضد نیروهای‌ اسرائیل‌ سازماندهی‌ کرد. این‌ اقدام‌، پیروزی‌های‌ بعدی‌ گروه‌های‌ فلسطینی‌ را در پی‌ داشت‌، به‌طوری‌ که‌ اندکی‌ پس‌ از آن‌، انتفاضه‌ شکل‌ گرفت‌. در مرحله‌ چهارم‌ جنبش‌ فعالیت‌های‌ خود را در خارج‌ از فلسطین‌ گسترش‌ داد و با برخی‌ از کشورها تماس‌ برقرار کرد و همچنین‌ بر دامنه‌ عملیات‌های‌ نظامی خود‌ افزود. در نهایت نیز در مرحله‌ پنجم‌ که از سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز شد ثبات‌ سیاسی‌ و مقابله‌ نظامی‌ با تأکید بر انجام‌ عملیات‌ نظامی‌ را در دستور کار خود قرار داد.

در پایان باید گفت اگر بخواهیم مهمترین ویژگی‌های جنبش جهاد اسلامی را بیان کنیم باید به این موضوع اشاره کنیم که این جنبش مبارز پس از بیش از 40 سال مبارزه و مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی با توجه به ثبات در قدم‌ها و عملکرد خود نمونه یک جنبش مقاومتی است. ضمن این که هرچه زمان می‌گذرد امکانات و توانایی‌های نظامی و تسلیحاتی آنها افزایش پیدا می‌کند و این امر بهای اسرائیل اشغالگر را برای اقدامات و تجاوزات خود بسیار افزایش می‌دهد.

انتهای پیام/ 134

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«جنبش جهاد اسلامی» یکی از ارکان اصلی جریان مقاومت علیه رژیم صهیونیستی بیشتر بخوانید »