اصحاب فرهنگ و هنر

اصحاب فرهنگ در کجای میدان هستند؟


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ ملت‌ها هویت‌بخش و اعتبار دهنده هر پدیده‌ای هستند. آنها می‌توانند مشروعیت و مقبولیت هر چیزی را تضمین کنند. در این میان اصحاب فرهنگ و هنر بیش از هر قشری به ملت خود وابسته هستند. چرا که حیات معنوی خود را از آنها دارند. اگر اصحاب فرهنگ و هنر در مسیر ملت خود حرکت نکنند و فاجعه‌بارتر این که خود را ملتی جداگانه بدانند محتوم به مرگ مفاجات فراموشی هستند.

اگر هنرمندی رشد می‌کند و به اعتلا می‌رسد و اعتباری کسب می‌کند باید بداند این جایگاه را از مردم خود دارد. این اصحاب فرهنگ و هنر هستند که دنباله‌روی مردم باشد نه آنکه در وضعیت عادی برای مردم آرزویی دست نیافتنی باشند و در وضعیت بحرانی در حاشیه امنی که ساخته‌اند بروند. ملت ایران به دلیل سابقه طولانی و کهنی که در حوزه فرهنگ و هنر دارند و بواسطه آن بر بر دیگر ملت‌ها اثرگذاشته‌اند رابطه نزدیک‌تر و عمیق‌تری با اصحاب فرهنگ و هنر دارند، شاید اغلب آنان درک آکادمیک از هنر نداشته باشند، اما ذاتا زیبایی شناس هستند و به راحتی مجذوب آثار هنری می‌شوند.

به همین دلیل احترام ویژه‌ای برای صاحبان هنر دارند. اینکه مردم هنرمندان را عضوی از خانواده خود می‌دانند این هست که بخش از وجود خود را در آینه آنان می‌بینند. پس بعید نیست که انتظار داشته باشند در بحران‌ها هنرمندان خود را در کنار خود بینند و نه مقابل خود و حتی دور از خود. اگر هنرمندی چندان میلی با مردم بودن نداشته باشد رفته رفته مشروعیت و مقبولیت خود را از دست خواهد داد و جز برای عده‌ای معدود وجاهتی نخواد داشت.  

در این روز‌هایی که رژیم متخاصم، کودک کش و عصیانگر صهیونی که هیچ مشروعیتی ندارد با اقدامی پیش‌دستانه و با حمایت اربابان غربی خود به مرز‌های ایران اسلامی یورش آورده هست و جمعی از بهترین فرزندان ایران اسلامی از جمله فرماندهان نظامی، دانشمندان هسته‌ای و تاسف‌باتر از آن زنان و کودکان بی‌دفاعی را به شهادت رسانده‌اند. باید پرسید اصحاب فرهنگ و هنر که داعیه با مردم بودن دارند کجا هستند؟

هر چند تعدادی از این هنرمندان با انتشار پیام‌هایی در صفحات شخصی خود و یا با انجام مصاحبه و حتی حضور میدانی با مردم اعلام همبستگی کرده‌اند هنوز جای خالی بسیاری از هنرمندان به اصطلاح سوپر استار و سلبریتی به شدت احساس می‌شود. همان‌ها که شعار صیانت از حقوق زنان را می‌دهند و بر حفظ آزادی پافشاری می‌کنند چرا هنوز در مقابل شرات دژخیمان صهیونی که دست‌شان هم‌اکنون به خون زنان و دختران و کودکان ایرانی آغشته شده سکوت کرده‌اند و فریادی نمی‌زنند؟

سکوت این دسته از هنرمندان جز تایید دشمن صهیونی چیز دیگری نیست. این هنرمندان نه خون رنگین‌تری ندارند و نه چیزی افزون‌تر از مردم عادی بی‌دفاعی دارند که زیر آتش‌افروزی دشمنان به شهادت رسیده‌اند. این قشر که ابدا درد مردم را نمی‌فهمند باید بدانند اگر مختصر اعتباری در کشور و خارج از کشور دارند، به اعتبار حمایت‌های همین مردم دارند. اگر آنها امروز در کنار هموطنان خود نباشند فردا به چشم خائنانی نگریسته خواهند شد که هر چند هیزم‌کش آتش دشمن نبودند، اما با سکوت معنا دار دشمن را جری‌تر کرده‌اند.

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اصحاب فرهنگ در کجای میدان هستند؟ بیشتر بخوانید »

کرمانشاه میزبان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمانشاه، «مظفر تیموری» مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی استان کرمانشاه امروز در نشست شورای اداری این اداره کل با تسلیت فرا رسیدن سالروز شهادت شهید جمهور آیت الله سید ابراهیم رئیسی و همراهانش، افزود: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه در نخستین سفر استانی خود به استان وارد کرمانشاه می‌شود.

وی در تشریح اهداف و برنامه های این سفر گفت: نخستین جلسه شورای فرهنگ عمومی استان در سال ۱۴۰۴، روز سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دفتر آیت الله غفوری نماینده ولی‌فقیه در استان و امام جمعه کرمانشاه برگزار می شود.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه دیدار وزیر با اصحاب فرهنگ و هنر کرمانشاه در سالن شهدای دولت را یکی از برنامه های محوری این سفر برشمرد و گفت: افتتاح مجتمع فرهنگی هنری بیستون، دیدار با ۲ هنرمند پیشکسوت دارای درجه ممتاز هنری و افتتاح مجتمع حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در شهرستان سرپل ذهاب از دیگر برنامه های پیش بینی این سفر شده هست.

تیموری، در ادامه با تشریح گزارش ۱۰۰ روزه این اداره کل بیان کرد: جذب ۲۸۰ میلیارد تومان اعتبارات عمرانی با اختصاص ۲۰۰ میلیارد تومان از محل توازن ملی و اعتبارات استانی با نگاه ویژه و حمایت استاندار و همچنین ۸۰ میلیارد تومان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه عمرانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بی سابقه و کم نظیر هست.

وی با اشاره به مشکلات مالی و اعتباری موجود در بخش های مختلف و حوزه های کاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، گفت: احصاء کسورات اعتبارات و هزینه ای موجود در تمام حوزه ها و تسویه و پرداخت بدهی ها در اولویت کاری مورد توجه قرار گرفته و به انجام رسید.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه، با اشاره به پرداخت چهار مرحله رفاهیات به کارکنان و توجه ویژه به معیشت همکاران، گفت: توزیع ۱۹ میلیارد تومان تسهیلات بین صنوف هشت گانه در قالب ۲۰۸ مورد، اعطای تسهیلات مشاغل خانگی ۱۰۶ مورد، جذب اعتبار ۸۲ میلیون تومانی برای تجلیل از ایثارگران در سوم خردادماه سالروز آزادسازی خرمشهر، پرداخت مطالبات و حق الزحمه معوقه چهار ماهه مربیان هنرستان ها و پرداخت پاداش یک ماهه ماده ۵ از دیگر اقدامات صورت گرفته هست.

تیموری، صدور به موقع احکام کارگزینی همکاران با افزایش ضریب ۱۴۰۴ طی یک روز کاری در فروردین ماه را یادآور شد و گفت: تعمیر و تجهیز خودروهای ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهینه سازی و ایجاد تغییر در فضای اداری و محیط کار، ارائه تسهیلات قرض الحسنه به همکاران و همچنین پیگیری بیمه تکمیلی به عنوان ضرورتی در حوزه بهداشت و درمان کارکنان به انجام رسیده هست.

در ادامه این نشست معاونین و روسای ادارات شهرستان ها و مدیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد استان کرمانشاه نیز با ارائه طرح ها و برنامه های فرهنگی و هنری سال ۱۴۰۴ به بیان نقطه نظرات و مشکلات حوزه های کاری خود پرداختند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

کرمانشاه میزبان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است بیشتر بخوانید »

جایگاه سینمای قوم‌نگار در حفظ فرهنگ ایرانی اسلامی


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ ایران سرزمینی هست با قومیت‌ها و فرهنگ‌های متنوع و مختلف که در کنار هم و با هم تمدن بزرگ ایران را با هزاران سال پیشینه ایجاد و حفظ کرده‌اند. جالب آنکه این تنوع فرهنگی که شاید در برخی مواقع در تقابل و تضاد با هم قرار می‌گیرند در مواقع بحرانی و حساس مانند جنگ تحمیلی نه تنها مشکلی ایجاد نکرده که در حفظ وحدت ملی موثر بوده هست. 

به همین دلیل حفظ فرهنگ قومیت‌ها باید یکی از اولویت‌ها در سیاست‌گذاری فرهنگی قرار بگیرد و اصحاب فرهنگ و هنر بخصوص رسانه ملی و سینما باید یا تمام توان خود به این مسئله ورود کنند. یکی از ظرفیت‌هایی که می‌تواند احساس غرور ملی را در میان اقوام ایرانی زنده نگه می‌دارد، ساخت فیلم‌های قوم نگارانه هست.

سینمای مستند تا حد زیادی به رسالت خود عمل کرده هست و آثار متعددی در این حوزه تولید و عرضه شده هست. با همه ارزش‌هایی که در این آثار نهفته هست، اما به دلیل محدودیت در اکران کارکردی را که انتظار می‌رود ندارند. این سینمای داستانی هست که به دلیل وسعت مخاطب و اکران می‌تواند در حفظ فرهنگ اقوام ایرانی نقشی موثر ایفا کند.

متاسفانه کارنامه سینما و رسانه ملی در تولید آثاری با محوریت اقوام ایرانی چندان پر بار نیست. سریال «روزی روزگاری» به کارگردانی «امرالله احمدجو» فیلم سینمایی «سارای» به کارگردانی «یدالله صمدی»، «نامزدی» و «خون‌بس» هر دو به کارگردانی «ناصر غلامرضایی»، «عروس آتش» به کارگردانی «خسرو سینایی»، «شیر سنگی» به کارگردانی «مسعود جعفری جوزانی» و شاید چند اثر دیگر تنها آورده‌های فیلمساران ما در موضوع مهم اقوام ایرانی هست. 

فهرست کوتاه بالا با توجه به کثرت فرهنگ‌ها و اقوامی که کم و بیش با نام و نشان آنها آششنا هستیم نشان از انفعال اصحاب فرهنگ و هنر دارد. حال آنکه تنوع قومیتی ایران، مایه‌های بسیاری برای نوشتن و تولید اثر در مدیوم سینما و تلویزیون دارند. ورود سینما و تلویزیون به مسئله مهم قومیت‌ها تنها ورود به یک سوژه خاص نیست بلکه یک اقدام راهبردی و سیاست گذاری کلان در برنامه‌ریزی کوتاه مدت و بلند مدت فرهنگی هست.

آثاری که در گونه قوم نگارانه ساخته و تولید می‌شود برخلاف انتظار در ارتقای سینمای ایران، جذب مخاطب، افزایش گردش مالی و مهم‌تر از آن جهانی شدن سینمای ایران نقشی مهم و تعیین کننده دارد. علاوه بر این تمرکزگرایی در تولید آثار سینمایی و تلویزیونی از میان خواهد رفت و دوربین کارگردانان از تهران و محدوده‌های آن به سایر شهر‌ها بخصوص شهر‌های مرزی خواهد رفت. این مورد خود به تنهایی می‌تواند یکی از عامل‌های فروش فیلم‌های سینمایی باشد.

مختصر اینکه غفلت اصحاب فرهنگ و هنر چه در بخش مدیریتی آن و چه در بخش تولیدکنندگان آثار هنری از اقوام ایرانی تا همین جای کار خسارات بسیاری به بار آورده هست و در صورت تداوم این رویه در آینده شاید چیزی از فرهنگ غنی اقوام ایرانی باقی نماند. بخصوص اینکه فضای مجازی و پیام‌رسان‌های مختلف بخش زیادی از ذهن جوانان و نوجوانان ما را زیر سیطره خود گرفته هست. 

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

جایگاه سینمای قوم‌نگار در حفظ فرهنگ ایرانی اسلامی بیشتر بخوانید »

ضرورت توجه به مدگرایی منطبق با سبک ایرانی اسلامی

ضرورت توجه به مدگرایی منطبق با سبک ایرانی اسلامی


گروه جامعه دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ «مد» و «مدگرایی» نه پدیده‌ای نوظهور هست و نه امری قبیح. خصوصیت جوان و جوانی این هست که مدهای جدید را تجربه کند و در لباس و آرایش چهره و موها آن را تجربه کند. به همین دلیل نباید جوان را به سبب مداگرایی سرزنش کرد. از طرفی نمی‌توان به شکل افسار گسیخته و بدون ضابطه با «مد» برخورد کرد. ایران اسلامی از آنجا که هویتی غنی دارد و هدف ما تحقق و ایجاد سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی هست، نمی‌توانیم نسبت به مسئله «مد» بی‌تفاوت باشیم و راه افراط و تفریط را در پیش بگیریم.

اگر مسئولان کشور مدام بر حفظ عفاف و حجاب تاکید دارند باید جبهه فرهنگی را نیز تقویت کنند، نمی‌توان گروهی را وارد میدان جنگ کرد اما عقبه آن پشتیانی لازم را نداشته باشد. توجه به مسئله «مد» در حوزه مبارزه با بی‌حجابی آن هست که اصحاب فرهنگ و هنر چه در بعد سخت‌افزاری و چه نرم‌افزاری دستی پر داشته باشند. ایجاد مدهای جدید متناسب با سلایق نسل امروز ضروری‌تر از معیشت و هر اولویت دیگری هست. 

نمی‌توان جوانان به خصوص دختران را از مدهای غربی برحذر داشت اما مدی جایگزین به آنها ارائه نکرد. طراحی لباسی که پاسخ گوی سلایق جوانان باشد و در عین حال رنگ و بوی ایرانی اسلامی داشته باشد نیازمند سرمایه‌های مادی و انسانی فراوانی هست که باید تامین شود. متاسفانه لباس‌های دون شانی که دختران استفاده می‌کنند و به شدت با شعائر اسلامی منافات دارد بسیار ارزان‌تر از لباس‌هایی هست که انتظار داریم دختران ما استفاده کنند تا آرمان عفاف و حجاب تحقق پیدا کند. 

جدای از بحث هزینه‌های بالایی که پوشاک متناسب با ارزش‌های اسلامی، تنوعی در نوع پوشاک، رنگ و… دیده نمی‌شود تا پاسخگوی همه سنین باشد. از طرفی در خصوص سیاست‌گذاری‌ها با مشکل جدی روبه‌رو هستیم. نمی‌توان انتظار داشت که دختران نوجوان و جوان لباس‌های منافی عفت را در سطح جامعه نپوشند اما همان لباس‌ها در فروشگاه‌های شهر به معرض فروش گذاشته شود و برخورد بازدارنده‌ای هم صورت نگیرد. 

مهم‌تر از آن تولیدکنندگانی که می‌خواهند در حوزه عفاف و حجاب فعال باشند از حمایت‌های متنوع و مختلفی برخوردار نباشند. مسئله مهم عفاف و حجاب نباید به مرحله‌ای برسد که مجموعه فراجا ورود کند. بروز چنین امری ریشه در ناکارآمدی اصحاب فرهنگ و هنر بخصوص مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش دارد. در شرایط بغرنج کنونی که باز مجموعه فراجا به خاطر ورود به آسیب بی‌حجابی و بی‌عفتی‌هایی که متاسفانه در حال رشد سرطان گونه هست زیر آماج نقدها و اهانت‌های معاندان قرار گرفته هست می‌بینیم که اصحاب فرهنگ و هنر مشی سکوت و تغافل و انفعال پیش گرفته‌اند. 

با همه اهمال کاری‌های غیر قابل گذشت مسئولان فرهنگی در حوزه عفاف و حجاب که در همه دستگاه‌های مختلف و با عناوین گوناگون مشغول فعالیت هستند نباید تاسف روزهای از دست رفته خورد و همچنان منفعل بود. اصحاب فرهنگ و هنر در کنار فراجا علاوه بر اینکه باید تولید محتوای متناسب با بحث عفاف حجاب داشت باید اقدام مثبت فراجا را نیز تبین کرد. 

ادامه این راه جز با احترام به سلایق دختران جوان و نوجوان ایجاد بستری مناسب برای تعامل این قشر از جامعه ممکن نیست. ایجاد تحول در مد و مدگرایی منطبق با سبک زندگی ایرانی اسلامی یکی از راه‌های تحقق عفاف و حجاب در جامعه هست. 

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ضرورت توجه به مدگرایی منطبق با سبک ایرانی اسلامی بیشتر بخوانید »

اهمیت تولید آثار نمایشی با محوریت شاهنامه

اهمیت تولید آثار نمایشی با محوریت شاهنامه


گروه فرهنگ و هنر دفاع‎پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی، فرهنگ و تمدن ایران از گذشته‌های دور با مقوله داستان و نمایش بیگانه نبوده هست ما در تاریخ چند هزار ساله خود می‌توانیم به روشنی خط داستان سرایی و نمایش در ایران را جستجو کنیم. البته هنر‌های نمایشی که امروز در صحنه‌های تئاتر شاهد آن هستیم منشعب شده از شکل اروپایی آن هست که فی‌ذاته محل اشکال نیست. خوشبختانه بسیاری از هنرمندان تئاتری آثار بسیاری با داستان‌های ایرانی روی صحنه برده‌اند و برای نوشتن نمایشنامه‌های خود به سراغ ادبیات شفاهی، غنایی و حماسی ایران رفته‌اند.

داستان‌های شاهنامه یکی از مهمترین منابعی هست که نویسندگان و کارگردانان نمایش سراغ آن رفته و آثاری را تولید کرده‌اند. «نبرد رستم و سهراب» به کارگردانی «حسین پارسایی» یکی از آخرین تجربه‌هایی هست که براساس شاهنامه تولید شده و روی صحنه رفته هست. 

نبرد رستم و سهراب یکی از مهم‌ترین و تاثربرانگیزترین داستان شاهنامه هست که شاید بیش از هر داستان دیگری در شاهنامه به آن توجه شده هست. حتی در سنت نقالی و شاهنامه‌خوانی‌ها که در گذشته صورت می‌گرفت این داستان بیش از هر داستان دیگری مورد توجه بود. رسم معمول نیز این بود که کسانی در مجلس نقالی رستم و سهراب وجهی را به تقال می‌دادند تا لحظه کشته شدن سهراب به دست رستم را روایت نکند.

امام خامنه‌ای: من با شاهنامه مأنوسم

از طرفی باید در نظر داشت داستان‌های شاهنامه صرف قصه‌گویی نیست و فردوسی داستان‌پردازی را محملی قرار داده هست تا علاوه بر حفظ زبان فارسی حکمت و فلسفه اسلامی را به مخاطب عرضه کند و در این مسیر نیز استادنه عمل کرده هست. با این همه اصحاب فرهنگ و هنر با بی‌مهری با شاهنامه فردوسی برخورد کرده‌اند و جز چند اقدام محدود اتفاقی در این حوزه نیفتاده هست.

در شرایطی که فضای مجازی بخش عظیمی از وقت جوانان و نوجوانان و حتی کودکان را به خود مشغول کرده هست و این نسل به شدت با درست نویسی زبان فارسی و شناخت اسطوره‌ها و افسانه‌های سرزمین خود بیگانه هستند، تولید آثار نمایشی اعم از سریال، فیلم و تئاتر با محوریت شاهنامه از اهمیت بالاتری برخوردار هست.

امام خامنه‌ای: من با شاهنامه مأنوسم

رهبر معظم انقلاب اسلامی در کسوت یک فرهنگ‌شناس برجسته که احاطه تام و تمامی بر ادبیات فارسی بخصوص شعر دارند از فقدان آثار فرهنگی و هنری با موضوع شاهنامه فردوسی گله‌مند هستند. ایشان به کرات در بیانات خود خطاب به اصحاب فرهنگ و هنر بر لزوم توجه به شاهنامه فردوسی و لزوم بازخوانی و بازآفرینی داستان‌های شاهنامه در قالب رمان، تئاتر، فیلم و … تاکید و توصیه دارند. توصیه‌ای که متاسفانه به ندرت از سوی هنرمندان مورد توجه قرار گرفته هست.

در ادامه به مناسبت اجرای نمایش «نبرد رستم و سهراب» بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص توجه به شاهنامه را که در دیدار‌های مختلف ایراد شده را می‌خوانید:

حکمت فردوسی؛ حکمتی اسلامی هست و نه زردشتی
 
خوشبختانه ادبیات سلف ما همه‌اش در جهت ارزش‌های الهی و اسلامی هست؛ از جمله شاهنامه. شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زردشتی وجود دارد. فردوسی آن وقتی که از اسفندیار تعریف می‌کند، روی دینداری او تکیه می‌کند. می‌دانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاکدینی را در همه جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزب‌اللهی‌های امروز خودمان هست؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده هست؛ حاضر بوده هست برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت می‌کرده، خطر بکند و حتی با رستم دست و پنجه نرم کند. 

وقتی شما شاهنامه را مطالعه می‌کنید، می‌بینید که فردوسی روی این جنبه‌ی دینداری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه می‌کند. با این‌که فردوسی اصلاً بنا ندارد از هیچیک از آن پادشاهان بدگویی کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهره‌یی دارد، اسفندیار چه چهره‌یی دارد؛ اینها پدر و پسر هستند. فردوسی بر اساس معیار‌های اسلامی، به فضیلت‌ها توجه دارد.

در حالی که بر طبق معیار‌های سلطنتی و پادشاهی، در نزاع بین گشتاسب و اسفندیار، حق با شاه هست. اگر شما به شاهنامه نگاه کنید، می‌بینید که در نزاع بین اسفندیار و گشتاسب، حق با اسفندیار هست؛ یعنی اسفندیار یک حکیم الهی هست. فردوسی از اول با نام خدا شروع می‌کند تا آخر هم همین‌طور هست؛ فردوسی را با این چشم نگاه کنید. فردوسی، خدای سخن هست؛ او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعاً پدر زبان فارسی امروز هست؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود؛ شاهنامه را با این دید نگاه کنید.

اگر در شاهنامه فردوسی چیزی برخلاف مفاهیم اسلامی وجود داشت، این‌قدر در جوامع اسلامی جا می‌افتاد؟ شما می‌دانید که در این نسل‌های گذشته، مردم ما چه‌قدر دینی بوده‌اند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمی‌شد؟ همه جا می‌خواندند و منافاتی هم با مفاهیم اسلامی نمی‌دیدند.

این رستمی که شما می‌بینید یک چهره ملی شده، خصوصیاتی که در شاهنامه برای او ذکر گردیده، در واقع به آن شکل که نبوده پیداست که افسانه هست، اما درعین‌حال همین انسان افسانه ای، الان یک قهرمان ملی ایرانی هست؛ علتش چیست؟ من گمان می‌کنم که مجموعه خصلت‌های انسانی رستم هست که از رستم یک چهره محبوب ساخته هست؛ باید روی این خصلت‌ها تکیه کرد. نباید فقط به جنبه پهلوانی تکیه کرد؛ مگر این‌که شما برای پهلوانی عنوان خاصی قائل باشید و بخواهید روی خصلت‌های پهلوانی در ایران تکیه کنید این عیبی ندارد. اشکالی ندارد که در حقیقت نوعی قهرمانی مورد نظر باشد. اگر جنبه‌های ارزشی مورد تأکید قرار گیرد، بسیار خوب هست. جنبه‌های ارزشی را از آنها انتزاع و مطرح کنید؛ این می‌تواند مفید باشد.

«بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، ۵ اسفند ۱۳۷۰»

امام خامنه‌ای: من با شاهنامه مأنوسم

ضرورت تجلیل از فردوسی

من موافقم که از «فردوسی» تجلیل شود، شاهنامه تحلیل شود و حکمت فردوسی استخراج گردد تا همه بدانند که این حکمت، اسلامی هست یا غیراسلامی. فردوسی باید هم بزرگ شود. فردوسی در قلّه هست. امیدواریم کم‌کاری [در این حوزه] گریبان ما را نگیرد تا حکمت فردوسی را بیان کنیم. ما هستیم که اسم او را «حکیم ابوالقاسم فردوسی» گذاشتیم؛ دشمنان دین که این اسم را نگذاشته‌اند. خوب؛ این حکیم چه کسی هست و حکمت او چیست؟ آیا حکمت زردشتی هست، حکمت بیدینی هست، حکمت پادشاهی هست یا حکمت اسلامی؟ این را می‌شود در آورد. اگر کسی به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریانِ گاهی باریک و پنهان و گاهی وسیع، از روح توحید، توکل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جاری هست. این را می‌شود استخراج کرد، دید و فهمید. مخصوصاً بعضی از شخصیت‌های شاهنامه خیلی برجسته هستند که اینها را باید شناخت و استخراج کرد. 

«بیانات در دیدار جمعی از اعضای قلم ۸ بهمن ۱۳۸۱»

هنر وسیله‌ای برای گسترش حکمت اسلامی فردوسی

من با شاهنامه مأنوسم. حکمت شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، حکمت اوستایی نیست؛ حکمت قرآنی هست. اگر کسی به شاهنامه دقت کند، خواهد دید فرودسی ایران را سروده، اما با دید یک مسلمان؛ آن هم یک مسلمان شیعه. بیان زندگی قهرمان‌ها و پهلوان‌ها و شخصیت‌های مثبت مثل رستم و اسفندیار در شاهنامه، در اندیشه‌های اسلامی ریشه و ظهور و بروز دارد. عکس آن، شخصیت‌های منفی مثل تورانی‌ها یا بعضی از سلاطین، مثل کیکاووس شخصیت‌هایی هستند که در تفکر اسلامی بوضوح کوبیده شده‌اند. 

اما تفکر اوستایی چیست و چیزی که می‌تواند حکمت اوستایی را به ما نشان دهد، کجاست؟ این‌طور نیست که ما خیال کنیم زمان فردوسی تفکر اوستایی آشکارتر بوده؛ خیر، آن‌وقت هم بیش از آنچه الان ما در اختیار داریم، نبوده هست؛ لذا حکمت قرآنی، همان حکمت ملی بومی و ایرانی ماست. این مفاهیم می‌تواند در این نقش‌ها و تابلو‌ها بیاید و وسیله‌ای بشود برای گسترش عالی‌ترین و زیباترین و سازنده‌ترین و مفیدترین و پربهره‌ترین مفاهیم. 

البته نمی‌خواهم بگویم یک هنرمند خود را محبوس کند. هنرمند گاهی دوست می‌دارد مثلاً چیزی را بکشد که هیچ ارتباطی به ایده‌های اسلامی یا ایرانی ندارد، یا اصلاً فلسفه‌ای ندارد؛ فقط لبّ احساس خود اوست. هنرمند باید از این کار‌ها بکند؛ هیچ هنرمندی نیست که این را نداشته باشد. بنده به عنوان عقیده شخصی، او را منع نمی‌کنم. این احساس از هنرمند غیرقابل تفکیک هست که لبّ احساسات خود را با زبان ویژه هنرِ خودش بیان کند. این احساس گاهی نه ارتباطی به فکر دارد، نه ارتباطی به فرهنگ دارد، نه ارتباطی به سنت‌ها دارد، نه ارتباطی به عقیده دارد؛ هنرمند احساسی دارد که می‌خواهد آن را بیان کند؛ این هیچ مانعی ندارد و هیچ مخالفتی با این نیست؛ لیکن آن‌جایی که می‌خواهیم ایده‌ای را بیان کنیم، به نظر من هنر یکی از بهترین چیز‌هایی هست که می‌شود تفکرات اسلامی را با آن بیان کرد.

«بیانات در بازدید از نمایشگاه مینیاتور و نگارگرى، در حسینیه‌ امام خمینى، ۱۰ شهریور ۱۳۷۲»

«اسفندیار» نمونه یک جوان دینی و یکتا پرست

شاهنامه مجموعه‌ای از داستان‌های بسیار زیباست. در شاهنامه داستان‌های بلند می‌شود پیدا کرد. مثلاً همین داستان «رستم و اسفندیار» داستان بسیار مهمی هست. داستان رستم و اسفندیار، داستانی هست که جنبه‌های ارزشی در آن زیاد هست. اسفندیار در شاهنامه، چهره بسیار زیبایی هست که حتی از رستم زیباتر هست. در همین داستان رستم و اسفندیار که شما نگاه کنید، می‌بینید اسفندیار جنبه ارزشی و دینی دارد و یک متعصب دینی هست. اسفندیار، یک آدم متدین مذهبی خیلی فعال هست که در دنیا راه افتاده برای این‌که آیین یکتاپرستی را گسترش دهد.

در داستان رستم و اسفندیار، بالاخره رستم تقلب و بدجنسی‌ای کرده؛ اما اسفندیار، نه رو راست به میدان آمده و برطبق عقیده خودش می‌جنگد؛ چون به او گفته‌اند که رستم مخالف دستگاه سلطنت هست. تقصیری هم ندارد. دیگران تقصیر دارند که او را فرستاده‌اند. اما رستم با همه عظمتش در این قضیه، با تقلب وارد ماجرا می‌شود. اگر ما نویسنده زبردستی داشتیم، می‌توانست رمانی مثل رمان‌های تاریخی، مثل همین نمایشنامه‌های شکسپیری بر اساس آن بنویسد. 

«بیانات در دیدار گروه نمایش صدا ۲۹ دی ۱۳۷۱»

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اهمیت تولید آثار نمایشی با محوریت شاهنامه بیشتر بخوانید »