اصلاحات

گفت و شنود/ دروغ نبند!

گفت و شنود/ دروغ نبند!



 گفت: یکی از خانم‌های مدعی اصلاحات ادعا کرده که ۶۰ درصد خانم ها خواهان حجاب نیستند و باید همه را به حال خود گذاشت تا هر کاری که اکثریت جامعه نسبت به آن پذیرش دارند را رعایت کنند!

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: یکی از خانم‌های مدعی اصلاحات درباره حجاب گفته است؛ «‌دنیا به ما می‌خندد که ما برای یک امر بدیهی و انتخابی قانون وضع می‌کنیم‌»!

گفتم: رعایت حجاب اختیاری نیست بلکه یک قانون اسلامی و مدنی است و مانند هر حکم و پدیده دیگری نیاز به آیین‌نامه و قانون دارد.

گفت: ادعا کرده که ۴۰ درصد خانم‌ها طرفدار حجاب و ۶۰ درصد دیگر خواهان حجاب نیستند و باید همه را به حال خود گذاشت تا هر کاری که اکثریت جامعه نسبت به آن پذیرش دارند را رعایت کنند!

گفتم: اولاً این درصد را از کجا آورده است؟ همه شواهد نشان می‌دهند که مخالفان حجاب ‌اندک و کم‌شمارند و بسیاری از آنها نیز فریب خورده‌اند و از واقعیت حجاب بی‌خبرند و ثانیاً به خیال خود زرنگی کرده و اکثریت را مخالف حجاب معرفی کرده و سپس خواستار پیوستن بقیه به این اکثریت‌(!) شده است!

گفت: احکام الهی را نفی می‌کنند، در پروژه رسماً اعلام شده دشمن برای بی‌حجابی به کار گرفته می‌شوند… از این همه دروغ و پشت هم‌اندازی خجالت نمی‌کشند؟!

گفتم: پیرزنی جلوی آینه ایستاده بود و می‌گفت خدایا تو را شکر که با وجود سن زیاد، هوش و جوانی مرا حفظ کرده‌ای! شخصی از نوه‌اش پرسید؛ مادر بزرگت چه می‌کند؟ گفت؛ جلوی آینه ایستاده و به خدا دروغ می‌بندد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت و شنود/ دروغ نبند! بیشتر بخوانید »

فیلم/ امیرکبیر، صدراعظم‌ ایران

فیلم/ امیرکبیر، صدراعظم‌ ایران

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ امیرکبیر، صدراعظم‌ ایران بیشتر بخوانید »

قانون اساسی آرمان یک ملت را ترسیم می‌کند

قانون اساسی آرمان یک ملت را ترسیم می‌کند


گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس_ سیامک ره‌پیک قائم مقام شورای نگهبان؛ گاه مشاهده می‌شود کسانی که به مبانی قانون گذاری به ویژه قانون اساسی آشنایی ندارند مسائلی را پیرامون اعتبار قانون از نسلی به نسل دیگر مطرح می‌کنند که با توضیحات نادرست و کم دقتی در طرح مطالب، موجبات بروز شبهات در ذهن مخاطبان خود را فراهم می‌سازند.

قانون (به ویژه قانون اساسی) نهاد اجتماعی پیچیده‌ای است که کارکرد‌های وسیعی در شؤون مختلف جامعه دارد. از طریق قانون، انسجام و نظم سیاسی- اجتماعی ایجاد می‌شود، فرآیند‌های تصمیم سازی شفاف می‌شود، حکومت قانون و مفهوم عدالت شکل می‌گیرد، حقوق اشخاص تنظیم و توزیع می‌شود و ده‌ها اتفاق مهم دیگر در امتداد حیات جامعه رخ می‌دهد.

این خصوصیات حتی در قوانین عادی نیز وجود دارد. هیچ قانون گذاری در دنیا، عمر یک قانون خوب و مطابق با مصلحت که از طریق عقلایی و بر اساس اصول مردم سالاری تهیه و تصویب شده را موکول به یک نسل نکرده است.

چه بسیار از قوانین عادی در کشور‌های مختلف که عمر‌های بسیار طولانی و بیش از یک قرن دارند. البته ممکن است برخی قوانین آزمایشی و موقت باشند یا توسط قانون گذار نسخ شوند، امّا قانون برای یک نسل نوشته نمی‌شود. وضع قوانین اساسی کشور‌ها از این جهت روشن‌تر است. قانون اساسی متضمن اصول بنیادین یک نظام سیاسی است که ارزش‌های اساسی، حقوق ملت، نهاد‌های اساسی روش‌های حل اختلاف بین این نهاد‌ها و… را تعیین می‌کند.

قانون اساسی کشور آمریکا در سال ۱۷۸۹ میلادی تدوین شده پس از حدود ۲۳۰ سال، بیست و چند اصلاحیه داشته که بخشی از آن‌ها نیز مسائل غیر مهم بوده است. اما با گذشت چند نسل، شبهه‌ای در استمرار و تداوم آن مطرح نشده است.

قانون اساسی کنونی (جمهوری پنجم) فرانسه نیز از ۱۹۵۸ میلادی با کمتر از ۲۰ اصلاحیه به حیات خود ادامه می‌دهد.

قانون اساسی هر کشور اهداف کلی و آرمان‌های یک ملت را ترسیم می‌کند و امید دارد با پی ریزی ساختار‌های مناسب و البته اصلاحات درونی در طول سالیان متمادی، کشور و ملت خود را به آرمان‌های اعلام شده برساند؛ لذا فرض تداوم قانون اساسی از قانون عادی شدیدتر و قوی‌تر است.

حتی اصلاحات و تغییرات پیش بینی شده در قوانین اساسی به راحتی اتفاق نمی‌افتد و برای بازنگری و تغییر، گاه تشریفات سخت و مهمی در این نوع قوانین پیش بینی می‌شود، اما هیچ قانون اساسی برای حذف کلی خود و نظام سیاسی مبتنی بر اصول خود راه حلی را ارائه نمی‌کند. به همین دلیل در قانون اساسی برخی از کشور‌ها تصریح می‌شود که ارزش‌های اساسی و بنیان‌های یک نظام سیاسی قابل بازنگری نیستند.

در هر حال پایبندی به قوانینی که بر اساس اصول مردم سالاری ایجاد شده اند اولین درجه از رعایت اصل حکومت قانون است که قوام جامعه وابسته به آن است و همگان برای بهره مندی از آثار مفید قانون و تقنین باید به این اصل احترام بگذارند.

انتهای پیام/۳۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قانون اساسی آرمان یک ملت را ترسیم می‌کند بیشتر بخوانید »

دیگ پلوی «بریتانیای صغیر» به مدعیان اصلاحات ساخت

دیگ پلوی «بریتانیای صغیر» به مدعیان اصلاحات ساخت



کارنامه انگلیس در قبال ایران آن‌قدر سیاه و ننگین است که نه قابل فراموشی است و نه قابل انکار و لاپوشانی.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی با عنوان «دیگ پلوی «بریتانیای صغیر» به مدعیان اصلاحات ساخت» در روزنامه کیهان نوشت:

۱- «مذاکرات در حال رسیدن به بن‌بست خطرناکی است. ایران اکنون باید انتخاب کند که آیا می‌خواهد توافقی را منعقد کند یا مسئول فروپاشی برجام باشد؛ اگر برجام فرو بریزد، همه گزینه‌ها روی میز است.» این بخشی از اظهارات گستاخانه و بی‌ادبانه «لیز تراس» نخست‌وزیر فعلی و وزیر امور خارجه سابق آمریکا در پارلمان انگلیس در ۵ بهمن ۱۴۰۰ علیه مردم ایران است. کارنامه انگلیس در قبال ایران آن‌قدر سیاه و ننگین است که نه قابل فراموشی است و نه قابل انکار و لاپوشانی. با این‌حال بلافاصله پس از انتشار خبر انتخاب نخست‌وزیر جدید انگلیس، رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاحات با ذوق‌زدگی تأمل‌برانگیزی به آن واکنش نشان دادند. رسانه‌های زنجیره‌ای با تیترهایی از جمله «بانوی آهنین دیگری نخست‌وزیر انگلیس شد»، «چهره زنانه بریتانیا»، «کلید خانه شماره ۱۰ در دست یک زن»، «خانم نخست‌وزیر» و…چهره خندان لیز تراس را منتشر کرده و با آب و تاب به تشریح انتخاب وی پرداختند.

۲- همین چهار روز پیش، ۱۲ شهریور ماه، سالروز شهادت «رئیسعلی دلواری» بود. نیروهای انگلیسی در ۲۶ رمضان ۱۳۳۳ هجری قمری(۱۵ مرداد ۱۲۹۴- ۷ آگوست ۱۹۱۵) بندر بوشهر را به اشغال خود درآوردند و حاکم ایرانی بوشهر را دستگیر کرده، پرچم ایران را پایین آوردند و لگدمال کردند. تمام اداره‌های دولتی را تصرف نموده، ژاندارم‌های ایرانی را خلع سلاح و بیرون کردند و با اعلام حکومت نظامی چند نفر از مخالفین انگلیس را دستگیر و به همراه نماینده دولت به صورت تبعیدی به هند فرستادند. اینچنین بود که مجاهدین بوشهر به رهبری رئیسعلی دلواری بنا بر فتوای علما به مقاومت در مقابل اشغالگری نیروهای انگلیسی روی آوردند و هر شب نیروهای متجاوز را مورد شبیخون قرار می‌دادند. اجداد «لیز تراس» در آن سال تقلا کردند که با تطمیع و پرداخت مبالغ کلان، قیام رئیسعلی دلواری را متوقف کنند. بر همین اساس به رئیسعلی دلواری پیغام دادند که چنان‌که از قیام علیه قوای اشغالگر صرف‌نظر کند، مقامات انگلیسی ۴۰ هزار پوند

به وی خواهند پرداخت. رئیسعلی در پاسخ گفت: «چگونه می‌توانم بی‌طرفی اختیار کنم درحالی‌که استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفته است». پس از جواب وی، نامه تهدیدآمیز از طرف مقامات انگلیسی به رئیسعلی دلواری نگاشته شد، مبنی بر اینکه چنان‌که بر ضد دولت انگلیس قیام و اقدام کنید، مبادرت به جنگ می‌کنیم در این صورت خانه‌هایتان ویران و نخل‌هایتان را قطع خواهیم کرد. رئیسعلی در پاسخ به طرف انگلیسی، تاکید کرد: «خانه ما کوه است و انهدام و تخریب آنها خارج از حیطه قدرت بریتانیا است.»

در نهایت پس از آنکه تطمیع و تهدید جواب نداد،  نیروهای انگلیسی بدون مقدمه و اخطار قبلی وارد بوشهر شدند. نیروهای متجاوز انگلیسی به گلوله‌باران منازل مسکونی و قطع نخل‌های دلوار اقدام کردند. اما با لطف خدا، رئیسعلی که از حمله به دلوار آگاهی داشت، در اقدامی هوشمندانه، مردم را به کوه‌های اطراف منتقل کرده بود.

رئیسعلی دلواری برای دفاع از استقلال و حفظ حریم مرزی ایران همراه با نیروهایش، در نبرد با اشغالگران انگلیسی، طرف متجاوز را شکست داد. جنگ دلیران تنگستان به رهبری رئیسعلی تا شهریور ۱۲۹۴ ادامه پیدا کرد و انگلیسی‌ها نتوانستند او و یارانش را شکست دهند. سرانجام این جوان غیور و دلاور ایرانی در ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ توسط فردی نفوذی از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

۳- فردا سالروز قیام ۱۷ شهریور ۵۷ است. این قیام یکی از تأثیرگذارترین حرکت‌های مردم برای رسیدن به پیروزی علیه رژیم پهلوی بود. در ظاهر ماجرا، کشتار مردم توسط رژیم جنایتکار پهلوی، صورت می‌گرفت. اما در اصل، آمریکا مدیریت این جنایت را برعهده داشت و برخی دولت‌های اروپایی از جمله دولت خبیث انگلیس در حمایت از شاه برای کشتار مردم ایران، نقش برجسته‌ای داشتند.

بر اساس اسناد منتشر شده، «آنتونی پارسونز» سفیر وقت انگلیس در ایران در سال ۵۷، همزمان با اوجگیری نهضت مردمی علیه رژیم طاغوت، حمایت کامل دولت انگلیس از شاه را اعلام کرد و ضمن اشاره به نقش مهم ایران به عنوان «بزرگ‌ترین بازار صادرات انگلیس در قاره آسیا»، برقراری حکومت نظامی در ایران را نیز مورد تأیید قرار داد. پرویز راجی در کتاب «خدمتگزار تخت طاووس» آورده است:«سفیر انگلیس گفت:

«عزم جزم دولت ایران برای حفظ ثبات و امنیت کشور،‌ بریتانیا را دلگرم کرده است»… بیچاره آمریکایی‌ها و انگلیس‌ها که خیال می‌کردند کشتار ۱۷ شهریور،‌ حرکت انقلاب را در نطفه خفه کرده و همه انقلابیون را نیز از وحشت حکومت نظامی به کنج خانه‌ها کشانده است.» براساس مستندات موجود، دولت انگلیس رکورددار اعزام هیئت‌های سیاسی و نظامی به ایران در سال ۵۷ با هدف کمک به شاه و اعلام پشتیبانی از وی در رویارویی با مردم بود. برای نمونه  در تیرماه ۱۳۵۷ رئیس ‌ستاد ارتش انگلیس برای اعلام حمایت دولت متبوع خود از رژیم پهلوی وارد تهران شد. پیش از آن و در فروردین ۵۷، وزیر دفاع انگلیس در رأس هیئتی برای ابراز حمایت از رژیم شاه و گفت‌وگو درباره امکان صدور اسلحه به ایران‌، وارد تهران شد.

سفیر انگلیس در ۳۱ شهریور ۵۷، حدود ۲ هفته پس از اقدام جنایتکارانه شاه در کشتار ۱۷ شهریور و در شرایطی که رژیم پهلوی در استیصال قرار گرفته بود برای دومین بار با شاه ملاقات کرد و به او اطمینان داد که دولت انگلیس در کنار آمریکا حامی و پشتیبان رژیم پهلوی است. اما در نهایت محاسبات سیاسی دشمن در مقابل سنت‌های الهی و قدرت پروردگار، ناتوان و عاجز ماند و آمریکا و انگلیس و دیگر دشمنان ملت ایران نتوانستند از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران جلوگیری کنند.

۴- حدود ۲ هفته دیگر- ۳۱ شهریور- سالروز آغاز جنگ تحمیلی است. بر اساس اسناد منتشر شده، انگلیس یکی از حامیان اصلی رژیم صدام در هشت سال جنگ تحمیلی علیه ملت ایران است. به این ماجرا توجه کنید: دولت انگلیس در جریان جنگ تحمیلی،‌ تانک‌های ایران را به قیمت یک میلیارد دلار به صدام فروخت! داستان از این قرار بود که رژیم پهلوی چند سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی طی یک قرارداد نظامی از دولت انگلیس ‌تانک خریداری کرده و پول آن را نیز کامل پرداخت می‌کند. اما زمان تحویل این ‌تانک‌ها مصادف می‌شود با اوجگیری انقلاب اسلامی و به همین دلیل دولت انگلیس از تحویل ‌تانک‌ها به ایران خودداری می‌کند و با استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز ‌تانک‌های خریداری شده را به ایران نمی‌دهد. نهایتا دولت خبیث انگلیس در سال ۱۳۶۲ همان‌ تانک‌ها را به صدام می‌فروشد و گلوله‌های همین‌تانک‌های انگلیسی، بدن رزمندگان غیور ایرانی را در جبهه‌ها «اربا اربا» می‌کند.

«دیوید کرن» دیپلمات سابق آمریکا در بغداد پیش از این گفته بود:«دولت انگلیس تنها چند هفته بعد از آنکه عراق از سلاح شیمیایی در حلبچه استفاده کرد، با اعزام یک وزیر کابینه انگلیس به بغداد اعتبارات بازرگانی داده شده به دولت عراق را دو برابر افزایش داد.» مجله تایمز مالی چاپ انگلیس نیز در همین خصوص نوشته بود: «یک شرکت انگلیسی مقادیر زیادی گلوله‌های حاوی گازهای سمی چون هنسلین، ترونیات و نیز بمب‌های آتش‌زا (شبیه بمب‌هایی که آمریکا در ویتنام بکار برد) را به عراق صادر کرد.»

۵- دولت خبیث انگلیس در فتنه ۸۸ نیز نقش ویژه‌ای داشت. «حسین رسام» (که اکنون جزو گردانندگان و تحلیل‌گران شبکه سعودی-انگلیسی «ایران اینترنشنال» است، در سال ۸۸ کارمند سفارت انگلیس در تهران بود. وی پیش از این گفته بود:«در مدتی که برای سفارت انگلیس کار می‌کردم، به این نتیجه رسیدم که دولت انگلیس درصدد بود تا به مرتبطان خود القاء کند که انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ نقطه عطفی برای افرادی است که با نظام زاویه دارند. هدف این بود که با اقدامات موثر در این دوره از انتخابات، حاکمیت در ایران دچار تغییر در ساختار یا تغییر اساسی در رفتار شود. دولت انگلیس به رابطان خود این پیام را داده بود که در صورت بروز مشکل از حمایت اروپایی‌ها و اتحادیه اروپا برخوردار خواهند بود.»

رسام پس از دستگیری در سال ۸۸ و در جریان دادگاه فعالین فتنه اعتراف کرده بود که «به من و سایر کارکنان دستور داده شد که با ایجاد شبکه به تأمین اخبار و اطلاعات مورد نیاز انگلیس اقدام کنم که در طول ۵ سال فعالیت خود در این سفارت تا سال ۸۷ حدود ۱۳۰ مرتبط داشتیم و سال ۸۸ با افزایش ۵۰ نفری(از میان فعالین جریان مدعی اصلاحات) تعداد مرتبطین بنده به ۱۸۰ نفر رسید.»

وی در بخش دیگری از اعترافات خود گفته بود که کارمندان سفارت انگلیس مأمور بودند تا در اغتشاشات به صورت فعال حضور داشته و بر آتش التهاب بدمند.

۶- انگلیس در پرونده برجام نیز کارنامه سیاهی دارد. «محمدجواد ظریف» وزیر سابق امور خارجه- حدود بیست ماه پس از اجرای برجام- گفته بود: «هنوز نمی‌توانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم.» جان ساورز رئیس ‌سابق سرویس جاسوسی انگلیس(MI۶) سال ۹۴ صراحتا اعلام کرد که از نگاه آنها، برجام قرار است از ایران، اقتدارزدایی و انقلاب‌زدایی کند.

۷- پس از اقدام جنایتکارانه و بزدلانه دولت تروریست آمریکا در به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی، دولت انگلیس نیز از این اقدام تروریستی حمایت کرد. اما ماجرا به همین جا ختم نشد. در مهرماه ۱۴۰۰ روزنامه گاردین در گزارشی نوشت که بر اساس تحقیقات انجام‌شده، به احتمال قوی پایگاه اطلاعاتی نیروی هوایی سلطنتی انگلیس (RAF) به عملیات پهپادی ترور شهید سردار سلیمانی در دی‌ماه ۹۸ مرتبط بوده است.

۸- فهرست جنایت‌ها و خباثت‌های انگلیس علیه مردم ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است و اشاره به تمامی آنها از حوصله این وجیزه خارج است؛ از نقش انگلیس در قحطی بزرگ(در سال‌های ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ هجری شمسی) در کشورمان و نسل‌کشی مردم ایران تا مشارکت لندن در تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه ملت ایران و از غارت نفت ایران تا مشارکت در کودتا و فتنه و آشوب.

۹- دولت خبیث انگلیس در طول تاریخ هیچ‌گاه از دشمنی و جنایت علیه ملت ایران دست بر نداشته است. «لیز تراس» نخست‌وزیر جدید انگلیس نیز دقیقا در همین مسیر قدم گذاشته است. به همین خاطر «یائیر لاپید» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بلافاصله برای نخست‌وزیر انگلیس پیام تبریک ارسال کرده و وی را «دوست بزرگ اسرائیل» خطاب کرده است.

۱۰- بوریس جانسون نخست‌وزیر سابق انگلیس در آخرین سخنرانی خود در این سمت اذعان کرد که بحران انرژی و اقتصادی در انگلیس بسیار جدی و خطرناک است. همین چند روز پیش بود که رسانه‌های انگلیسی مردم این کشور را به خوردن «غذای کپک زده» توصیه کردند.

لیز تراس در شرایطی تصدی نخست‌وزیری انگلیس را بر عهده گرفته که از یک سو تورم سنگین و بحران انرژی خون مردم این کشور را به جوش آورده و از سوی دیگر نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که ۶۷ درصد از انگلیسی‌ها به کابینه او بی‌اعتمادند.

۱۱- با این‌حال جریان غربگرا در داخل که در طنزی تلخ خود را مدعی اصلاحات نیز می‌نامد، چشمانش را بر واقعیت‌ها بسته و در واکنش به انتخاب نخست‌وزیر جدید «بریتانیای صغیر» از شدت ذوق‌زدگی سر از پا نمی‌شناسد.

در بحبوحه نهضت عدالت‌خواهی و انحراف آن به مشروطه‌خواهی، سفارت انگلیس دیگ‌های غذای بسیاری را بار گذاشته بود و ضمن انحراف در راهبرد نهضت، از حضار در سفارت پذیرایی می‌کرد. گویا اکنون نیز در رخدادی مسبوق به سابقه، دیگ پلوی سفارت انگلیس به افراطیون مدعی اصلاحات، حسابی ساخته است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دیگ پلوی «بریتانیای صغیر» به مدعیان اصلاحات ساخت بیشتر بخوانید »

ماجرای تحصن مجلس زیر سایه محاصره ایران!

ماجرای تحصن مجلس زیر سایه محاصره ایران!



دوم خرداد سالگرد قدرت‌گیری یک جریان سیاسی در کشور است که تمام هست و نیست خود را وابسته به بحران‌سازی می‌داند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، خاتمی خرداد ۱۳۷۶ منتخب جمهور شد. بسیاری از تحلیل‌گران این انتخاب را “نه مردم” به ادامه دوران هاشمی می‌دانند تا آری به خاتمی. نسل جدید برای فهم دوران هاشمی کافیست دوران روحانی را تصور کنند تا با تمام وجود سیاست‌های اقتصادی و سیاسی آن دوران را درک کنند.

صادق زیباکلام از فعالان اصلاح‌طلب نتیجه انتخابات دوم خرداد را اینگونه توضیح می‌دهد: «اگر تیر چراغ برق را هم در برابر ناطق نوری قرار می‌دادیم، ۲۰ میلیون رای می‌آورد.»  

اما تحلیل جریان چپ (اصلاح طلبان) این بود که «۲۰ میلیون رای» به معنای ۲۰ میلیون لشکر کف خیابان است که می‌توانند از آن برای بازگشت به قدرت استفاده کنند و سنگرهای نظام را تا رسیدن به سنگر فرماندهی فتح کنند.

از همین روی، کشور در عصر خاتمی شاهد توالی بحران‌ها شد. قتل‌های زنجیره‌ای، ترور سپهبد صیاد شیرازی، ترور لاجوردی (مغضوب جریان اصلاحات)، کوی دانشگاه، پروژه نوارسازان، کنفرانس برلین و قبرس از جمله این موارد بود.

تغییر اولویت‌های کشور نیز بدل به راهبرد اصلی دولت اصلاحات شد تا ضعف اجرایی خود را با بحران‌های خودساخته پنهان کند. این البته خوشبینانه‌ترین تحلیل از تاریکخانه این جریان مشکوک است که اقدامات ضدامنیتی متعددی نظیر فتنه ۸۸ را مرتکب و بسترساز سنگین‌ترین تحریم جهان علیه ایران شده است.

مجلس ششم

بحران‌سازی در دوران اصلاح طلبان با تشکیل مجلس ششم (خرداد ۷۹) و یکدست شدن قوه مقننه با قوه مجریه روند تصاعدی یافت. رهبر انقلاب در روز اول کاری این مجلس (با اکثریت حزب مشارکت) در پیامی  فرمودند: «در میان گرفتاری‌ها، شناخت اولویت‌ها، هنر بزرگ مجلس است … خطای‌ بزرگ‌ آن‌ است‌ که‌ این‌ خواسته‌های‌ حقیقی‌ مردم‌ به‌ دست‌ غفلت‌ سپرده‌ شود و خواسته‌های‌ جناحی‌و شخصی‌ به‌ جای‌ مصالح‌ ملی‌ بنشیند.»

اوضاع پیرامونی: ایران توسط آمریکا محاصره بود!

 یک سالی‌ می‌شد که ایران از شرق، جنوب و غرب  به نوعی با آمریکا همسایه شده بود! ارتش اسکندر دوران ۲۱ روزه بغداد را فتح کرد و پشت دروازه‌های ایران خیمه زد. (فروردین ۸۲)

شواهد حاکی از آن بود که تهران هدف بعدی ارتش آمریکاست. پیاده نظام دانشجویی اصلاح طلبان (دفتر تحکیم) نیز با بیانیه موسوم به بهار بغداد به استقبال آن‌ها رفتند. بهاری که منتج به کشته شدن ۱/۰۰۰/۰۰۰ عراقی شد.

 ژنرال «کلارک» فرمانده اسبق یوکام (سرفرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا) فاش کرد که آمریکا بعد از اشغال افغانستان برنامه‌ریزی کرد تا ۷ کشور در جهان اسلام را اشغال کند. شروع این فرآیند با عراق  بود و بعد سومالی، لیبی، سودان، لبنان، سوریه و در نهایت ایران!

این درحالی بود که تهران نهایت همکاری را با واشنگتن در موضوع افغانستان انجام داد و بزرگترین همکاری راهبردی تاریخ ایران و آمریکا در هزاره سوم رقم خورد.

 اوضاع داخلی: آغاز پرونده هسته‌ای / ایران عزادار بم است

پاییز ۱۳۸۲ نیز آغاز پرونده پرماجرای هسته‌ای ایران بود. وزرای خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه به ایران آمدند و در نقش پلیس خوب به دنبال امتیازگیری از ایران بودند. پلیس بد ماجرا نیز ارتش آمریکا بود که ایران در محاصره پایگاه‌های آن از آسیای مرکزی تا خلیج فارس و آسیای عربی قرار داشت.

امّا در این میان، شاهد اقدام عجیب مجلس ششم بودیم. روحانی در کتاب خود می‌نویسد: «تعدادی از نمایندگان، طرح سه‌فوریت الزام دولت به پذیرش پروتکل الحاقی را امضا کرده و در پی آن بودند که آن را تقدیم مجلس کنند. به رئیس‌جمهور گفتم که اگر طرح سه‌فوریت در مجلس مطرح شود، من استعفا می‌دهم … متاسفانه سفرای اروپایی از تهیه این طرح در مجلس باخبر شده بودند.»

این مذاکرات در نهایت منتهی به بیانیه سعدآباد شد. (مهر ۱۳۸۲) غنی‌سازی در ایران تعلیق و پروتکل الحاقی به امضا رسید. «جک استراو» وزیر خارجه وقت انگلیس در این رابطه گفته بود: «میوه حمله به عراق در مذاکرات سعدآباد چیده شد.»

این شرایط ملتهب را در کنار فضای ماتم مردم ایران در آن روزها قرار دهید؛ ۵ دی ۱۳۸۲ زلزله‌ای به قدرت ۶.۶ ریشتر بم را با چنان شدتی تکان داد که امواج آن تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری نیز محسوس بود. آمار تلفات وحشتناک بود:‌ ۳۴ هزار فوتی و ۲۰۰ هزار مجروح!

آغاز تحصن در شرایط محاصره خارجی و عزای داخلی!

۲۰ دی ۱۳۸۲ اسامی تایید صلاحیت‌ شده‌های انتخابات بعدی مجلس اعلام شد. نیروهای تندرو حزب مشارکت برای حضور در انتخابات مجلس هفتم رد شد؛ نیروهایی که هزینه گزافی برای کشور ایجاد کرده بودند.

از جمله اقدامات‌شان تهدید به خروج از حاکمیت در بهار ۱۳۸۲ به بهانه رد لوایح موسوم به لوایح دوقلو و تایید عجیب ادعای برنامه مخفی اتمی ایران پشت تریبون مجلس، درست در روزهای مذاکرات گرم هسته‌ای پاییز ۱۳۸۲ بود. نطقی که واکنش تند مهدی کروبی، رئیس وقت مجلس را نیز به همراه داشت.

ساعت ۴ بعد از ظهر ۲۱ دی ۱۳۸۲ تحصن در راهروی مجلس شروع شد. هنوز ۲۴ ساعت نگذشته بود که حزب مشارکت برای دامن زدن به التهابات، از فعالان سیاسی، گروه‌ها و سازمان‌های اصلاح طلب و روزنامه نگاران خواست تا راس ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه ۲۲ دی در محل دفتر مرکزی حزب مشارکت حاضر شوند.

برخی سخنان مطرح شده در این نشست به قدری تند بود که روزنامه‌های همسو با حزب مشارکت نیز از درج آن خودداری کردند. لذا وظیفه پوشش آن به رسانه‌های خارج از کشور نظیر «پیک نت» محول شد.

کمتر از ۴۸ ساعت پس از آغاز تحصن، معاندین نظام هواخواه متحصنین شدند. «فانی یزدی» از اعضای اتحاد موسوم به جمهوری خواهان ایران گفت: «تحصن نمایندگان در صحن مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی بی‌سابقه است.»

«کمیته مرکزی حزب توده» نیز ۲۲ دی در سایت اینترنتی «پیک نت» بیانیه‌ای منتشر کرد. این کمیته منحله خواستار حریق سیاسی در ایران شد. در بخشی از بیانیه این کمیته آمده است: «این رد صلاحیت‌ها جرقه‌ای بود به خرمن قدرت؛ ‌ جرقه‌ای که باید آن را به حریق سیاسی تبدیل کرد و دامن جامعه ایران را از […] پاک کرد.»

غائله تحصن بدل به روزنه‌ مداخله غرب در امور ایران شد. چراغ اول را دبیرکل اسبق ناتو روشن کرد. «سولانا» که در دوران وی، ناتو اقدام به بمباران یوگسلاوی سابق کرد، این بار در کسوت نماینده عالی سیاست امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا و به بهانه ابلاغ پیام همدردی کشورهای اروپایی درباره زلزله بم عازم تهران شد.

سولانا در دیدار با وزیر خارجه وقت کشورمان گفت: برای من سخت است که در پارلمان اروپا توضیح دهم که در ایران افراد رد صلاحیت شده‌اند. «آدام ارلی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در مواضعی عجیب گفت که ما از دولت ایران می‌خواهیم … اقدامات شورای نگهبان را نپذیرد! پارلمان آلمان هم اعلام کرد که به نشانه همبستگی تحصن خواهد نمود! اتحادیه اروپا نیز در نشست بهمن ۱۳۸۲ روند انتخابات ایران را محکوم کرد.

تیر آخر متحصنین برای بالابردن تب اعتراضی در جامعه استعفای دسته جمعی  بود. به این آمار دقت کنید: ۱۳۹ نماینده مجلس، ۷۰ معاون وزیر،   ۲۸ استاندار و ۱۳ عضو کابینه دولت خاتمی تهدید به استعفا کردند. این به معنای فلج کردن کشور برای عدم برگزاری انتخابات بود؛ یعنی خروج از حاکمیت در زمان احتمال هجوم سراسری آمریکا.

واکنش مردم چه بود؟

امّا نکته جالب ماجرا واکنش مردم بود. بی‌اعتنایی مردم به موضوع تحصن باعث شکست بزرگ جریان اصلاح طلب شد. همین برخورد سرد مردم در نهایت باعث شد که متحصنین  در روز ۱۷ بهمن با انتشار بیانیه‌ای به تحصن خود پایان دهند. حتی پیاده نظام دانشجویی اصلاحات نیز اقدام میدانی چندانی نکرد. پروژه ۲۶ روزه تحصن شکست خورد و دومینوی سقوط اصلاح طلبان از اریکه قدرت به دست مردم شروع شد. انتخابات سال ۸۴ روند دیگری در کشور آغاز کرد.

فضای سیاسی جریان اصلاحات نشان داده است بدون بحران سازی امکان حیات ندارد. لیست عریض و طویل بحران‌سازی‌های این جریان به قدری مفصل است که خود خاتمی اعلام کرد کشور در دوران ریاست جمهوری وی هر ۹ روز یک بحران رد کرده است. فراگیری آرامش در کشور این جریان را به حاشیه می‌برد و امکان بروز و ظهور را از رادیکالهای سیاسی می‌گیرد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای تحصن مجلس زیر سایه محاصره ایران! بیشتر بخوانید »