اصلاحات

اصلاح‌طلبان و ۱۴۰۰؛ با دست پَس زدن و با پا پیش کشیدن/ اندک‌اندک نامزدهای اصلاح‌طلب می‌رسند!

اصلاح‌طلبان و ۱۴۰۰؛ با دست پَس زدن و با پا پیش کشیدن/ اندک‌اندک نامزدهای اصلاح‌طلب می‌رسند!


حوزه احزاب خبرگزاری فارس: حرکات انتخاباتی اصلاح‌طلبان که پس از زمستان سال 98 به انجماد کامل رسیده بود اکنون با تغییراتی که در سطح داخلی و بین الملل شکل گرفته در حال ترک خوردن و روان شدن است. 

هرچند که برخی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب تاکید داشتند که برای 1400 نگاهی به انتخابات آمریکا ندارند اما تحرکات انتخاباتی به صورت شفاف گواه این است که آنان بیشتر استراتژی‌ها و تکاتیک‌ها انتخاباتی خود را در این بستر آرایش داده‌اند.

بدون پرده باید گفت که اصلاح‌طلبان 4 سال وحشتناک را بعد از قدرت گرفتن دونالد ترامپ در آمریکا تجربه کردند چون ترامپ بلافاصله بعد از روی کار آمدن توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که از سوی دولت مورد حمایت آنان با دولت باراک اوباما منعقد شده بود را نقض و از آن خارج شد.

توافقی که دولت و حامیانش یعنی اصلاح‌طلبان همه آبروی خود را پای آن امضا زده و روحانی و کابینه‌اش نیز همه تخم مرغ‌ها را در سبد برجام گذاشته بودند حالا با نشستن جوبایدن رئیس جمهور دموکرات آمریکا جناح اصلاح‌طلب بنا دارد با ایجاد دو قطبی کهنه و تکراری جنگ و مذاکره، پاستور را همچنان در اختیار خود نگه دارد.

اصلاح‌طلبان جدا از اینکه با چه استراتژی به سیزدهمین دوره انتخابات 1400 ورود کنند، دارای اختالافات عمیقی هستند که با نزدیک شدن به انتخابات به قطر آن افزوده می‌شود:

*دو راهی آمدن یا نیامدن برای ایستگاه سیزدهم پاستور

اصلاح‌طلبان بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی توانستند اکثریت مجلس دهم را هم تصاحب کنند و شوراهای اسلامی شهر پایتخت و بیشتر مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها نیز به دست آن‌ها افتاد اما خیلی زود دستاوردهای آنان از دست رفت.

 

دوم خردادی‌ها 2 اسفند سال قبل (98) اکثر قریب به اتفاق کرسی‌های مجلس را از دست دادند و مجلس یازدهم مجددا بدست جناح رقیب افتاد. آنها نخست رد صلاحیت‌ها را عامل مهمی بر باخت احتمال خود عنوان می‌کردند اما شخصیت های مطرح و شناخته شده‌ای از این جریان همچون محمدرضا عارف یا حاضر به ثبت نام نشد و یا اینکه همچون افشانی (شهردار اسبق تهران) انصراف دادند. مجید انصاری از چهره‌های شاخص جریان اصلاح‌طلب و سخنگوی مجمع روحانیون مبارز هم کمتر از 70 هزار رای آورد.

باخت سنگین در 98، ناکامی های دولت و عدم تحقق شعارها، شکست‌های بین‌المللی، عدم تحقق وعده‌ها نمایندگان اصلاح‌طلب در مجلس دهم و عدم توفیق چشمگیر در شوراهای شهر پایتخت و دیگر استان‌ها سبب شده که تئورسین‌ها و فعالان شاخص سیاسی این جریان را برای ایستگاه سیزدهم ریاست جمهوری به این دو راهی بکشاند: بیاییم یا نیاییم!

صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان و از اصلاح طلبان شناخته شده درباره پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان گفته بود: «صادقانه به شما بگویم که کار بسیار سخت شده است. ما در حال ریزش طرفداران خود در کشور هستیم.»

علی صوفی وزیر دولت اصلاحات تاکید کرده بود: « اصلاح طلبان در کل سرمایه اجتماعی خود را به طور چشم گیری از دست داده‌اند. به نحوی که اگر شورای نگهبان آن رد صلاحیت‌ها را انجام نمی‌داد باز هم احتمال باخت اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس وجود داشت.»

در همین کش و قوس آمدن‌ها و نیامدن‌ها مجمع روحانیون مبارز که ریاست آن را محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات بر عهده دارد (دوشنبه 5 آبان ماه) کمیته انتخابات خود را فعال کرد.

*خاتمی و رهبری اصلاحات

مجمع روحانیون مبارز همواره نقش محوری در جریان اصلاحات داشته اما از نیمه دوم دهه 70 و آغاز بکار حزب منحله مشارکت نقش و تاثیرگذاری این نهاد مذهبی و سیاسی نیز بشدت کاهش یافت.

 

بعد از فتنه سال 88 و منحل شدن دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی، باز هم اصلاح‌طلبان حاضر نشدند چون گذشته ریش و قیچی این جریان را به مجمع روحانیون مبارز بسپارند و یک تشکیلات جدید بنام شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان تشکیل دادند.

پس از حمایت رئیس دولت اصلاحات از حسن روحانی در انتخابات های سال 92 و 96 و تاکید بر جمله «تکرار می کنم» برای رای گرفتن از طرفداران جریان اصلاحات برای رئیس دولت اعتدال و عملکرد 7 ساله او، حمایت از لیست امید در مجلس دهم و شورای شهر تهران حالا نوک انتقادات به خاتمی افزونی یافته است.

اصلاح‌طلبان خواه یا ناخواه در محافل سیاسی همواره خاتمی را به عنوان یک رهبر معرفی کرده بودند ولی اکنون و به‌ویژه در یکسال اخیر بارها نقش او در هِرم اصلاحات توسط اصلاح‌طلبان زیر سوال رفته است.

غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی اعلام کرد که محمد خاتمی رهبر جریان اصلاحات نیست و گفته بود جریان اصلاحات هیچ‌گاه رهبری نداشته است: «جریان اصلاحات نه‌تنها در گذشته بلکه در وضعیت فعلی نیز به معنای واقعی رهبر نداشته و ندارد اما نیازمند رهبری است که برنامه، خط‌مشی و استراتژی آن را تعیین کند».

 

«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب نیز گفته بود که «یکی از معایب جریان اصلاحات رهبری آن است و ما ۲۲ سال است که رهبری نداشته‌ایم. ما یک شخصیت وجیه‌المله که نمی‌توانیم رهبری کنیم. زبان من مو درآورد که من گفتم باید یک جمع ۱۵ نفره را که در آن دموکراسی باشد به عنوان رهبری اصلاحات مشخص کنیم.»

*تعدد کاندیداتوری شخصیت‌های اصلاح طلب

با اینکه هنوز 6 ماه به انتخابات 1400 زمان باقی مانده است اسامی نامزدهای اصلاح طلبی که احتمالا اردیبهشت ماه سال آینده فرمان را به سمت میدان فاطمی تهران بچرخانند و در وزارت کشور ثبت نام کنند هر روز در حال افزایش است.

به عنوان مثال در حزب کارگزاران سازندگی اسامی افرادی همچون اسحاق جهانگیری، محسن هاشمی، عبدالناصر همتی، غلامحسن کرباسچی و ملک زاده مطرح است هرچند قدرت علیخانی از افراد نزدیک به جهانگیری و  محمدعلی نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تاکید کرده‌اند که جهانگیری و محسن هاشمی گفته اند برای 1400 نامزد نمی شوند اما پرونده کاندیداتوری آنها به طور کامل بسته نشده است.

شنیده‌ها حکایت از این دارد که برخی از افراد غیر اصلاح‌طلب همچون سردار حسین دهقان، علی لاریجانی، محمدجواد ظریف نیز جزو گزینه‌های غیر اصلاح طلبی هستند که حزب کارگزاران سازندگی آنها را در لیست آلترناتیو قرار داده است.

احزاب رادیکال جریان اصلاحات همچون حزب اتحاد ملت ایران (مشارک سابق) و مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب (مجاهدین انقلاب اسلامی) به دنبال کاندیداتوری افرادی همچون محمدرضا خاتمی، مصطفی معین و محمدرضا ظفرقندی هستند.

حزب ندای ایرانیان که ساختاری جوان و نوپا دارد نیز شرایط و صلاحیت صادق خرازی (سفیر اسبق ایران در فرانسه) دبیرکل حزب ندای ایرانیان را بررسی می کند.

محمدرضا عارف نیز که از هم اکنون فعالیت ها و نشست های انتخاباتی خود را آغاز کرده است هنوز مورد حمایت هیچ یک از احزاب و گروه های اصلاح طلب قرار نگرفته است و احتمالا تا پس از تائید صلاحیت ها این غربت سیاسی بر عارف حاکم باشد.

برخی شنیده‌ها حکایت از پیشنهاد کاندیداتوری به عبدالواحد موسوی لاری عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز توسط برخی از بزرگان اصلاحات نیز داده شده که تاکنون از سوی وی و یا نزدیکانش در اینباره واکنشی اتخاذ نشده است اما روشن است که آرایش نامزدهای اصلاح طلب بی تاثیر از نتایج انتخابات آمریکا نیست.

دو حزب کارگری و صنفی جریان اصلاحات، بر روی کاندیداتوری علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر و نماینده سابق تهران اتفاق نظر دارند و وی نیز از هم اکنون فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کرده است.

حزب اعتدال و توسعه گزینه‌های مختلف و به مراتب بیشتری را برای 1400 در اختیار دارد که محمدجواد ظریف، محمود واعظی، محمدباقر نوبخت (دبیرکل حزب)، سورنا ستاری، آذری جهرمی، سعید نمکی و … از این جمله هستند.

برخی از احزاب اصلاح‌طلب نیز به سمت مسعود پزشکیان و علی مطهری نواب رئیس مجلس دهم و رضا اردکانیان وزیر وقت نیرو برای کاندیداتوری 1400 گرایش دارند.

 

علی‌رغم اینکه محمدجواد ظریف تاکید کرده بود که برای انتخابات 1400 نامزد نمی‌شود اما بعد از نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و روی کار آمدن جو بایدن و تاکید ظریف به رفاقت 30 ساله با وی احتمال‌ها برای کاندیداتوری وزیر امور خارجه برای 1400 نیز افزایش یافته است.

یکی از فعالان سیاسی اصلاح طلب به فارس گفت که ما همه تلاشمان را می کنیم که آقای ظریف را برای نامزدی در 1400 متقاعد کنیم و به همین منظور در حال فراهم ساختن دیداری بین وی و رئیس دولت اصلاحات هستیم.

وی همچنین گفت: البته ما در نهایت پس از مشخص شدن ساز و کار انتخاباتی وارد مصادیق انتخاباتی 1400 می‌شویم و هنوز به جمع بندی نرسیده‌ایم که آیا با احیا مجدد شورای عالی سیاست گذاری اصلاح‌طلبان مسائل را پیش ببریم یا خیر؟

*اختلاف در ساز و کار انتخاباتی؛ مخالفت گسترده احزاب با شورای عالی اصلاح‌طلبان

اختلاف در ساز و کار انتخاباتی اصلاح‌طلبان از زمانی اوج گرفت که شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان از سال 92 آغاز به کار کرد و رفته رفته سهم احزاب در این شورا کمرنگ شد. کار به جایی رسید که محمدرضا عارف رئیس این شورا و عبدالواحد موسوی لاری نائب رئیس وی استعفا کردند.

این شورا در انتخابات‌های سال‌های 92، 94 و 96 نقش محوری در جریان اصلاحات ایفا کرده بود و لیست‌های موسوم به لیست امید برای مجلس دهم و شرای شهر پنجم از دل این شورا بیرون آمده بودند.

شورای عالی اصلاح‌طلبان هنوز به طور کامل تعطیل نشده بود که اعتراض و فریاد احزاب اصلاح‌طلب مثل مجمع نیروهای خط امام (ر)، حزب مردم سالاری، حزب اراده ملت، حزب وحدت و همکاری ملی، حزب اعتماد ملی در زمان قائم مقامی منتجب‌نیا و … بلند شد

هنوز این شورا تعطیل نشده بود که طرح پارلمان اصلاحات از سوی احزاب اصلاح‌طلب مطرح شد اما در همچنان به دلیل کارشکنی احزاب رادیکال بی نتیجه مانده است. بنابراین اصلاح‌طلبان هم اکنون در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که در گذشته به شورای 14 گانه معروف بود و هم اکنون بیش از 20 حزب در آن عضویت دارند فعالیت می‌کنند و راهبردها نیز توسط کمیته سیاسی در حال تدوین است.

بررسی اردوگاه اصلاحات این نتیجه را حاصل می کند که جناح دوم خرداد از هم اکنون با چالش‌هایی که بعضا به دلیل عملکرد دولت، نمایندگان اصلاح‌طلب در مجلس دهم و شورای شهر تهران ایجاد شده و اختلافات قدیمی که دوباره سر باز کرده است، دچار گسست‌هایی شده است. باید دید آیا این جریان تا خردادماه 1400 می‌تواند این چالش‌ها و اختلافات را حل و فصل کند و یا خیر؟

انتهای پیام/





منبع خبر

اصلاح‌طلبان و ۱۴۰۰؛ با دست پَس زدن و با پا پیش کشیدن/ اندک‌اندک نامزدهای اصلاح‌طلب می‌رسند! بیشتر بخوانید »

با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد

ناجوانمردیِ جانوسیار و ماهیار


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان  «ناجوانمردیِ جانوسیار و ماهیار»، نوشت: «جانوسیار» و «ماهیار» دو تن از سرداران هخامنشی هستند که وقتی اسکندر مقدونی قصد حمله به ایران را داشت -۴ قرن پیش از میلاد- به کشور خود خیانت کردند و درپی خیانت آنها، سپاه ایران به سرکردگی داریوش سوم (دارا‌) به سختی شکست خورد. قاآنی حکیم بلند آوازه ایرانی، ماجرای خیانت جانوسیار و ماهیار را در قصیده‌ای آورده است و از جمله، می‌گوید:

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا ز جانان یا ز جان باید که دل برداشتن

ناجوانمردی است چون جانوسیار و ماهیار
یار دارا  بودن و دل با سکندر داشتن
اسکندر بعد از پیروزی بر سپاه ایران هر دو سردار خیانتکار هخامنشی را به دار آویخت زیرا به زیرکی می‌دانست وقتی سرداری به کشور خود خیانت می‌کند، نمی‌تواند مورد اعتماد باشد. و الحق که چنین بود و هست.

دیروز یکی از روزنامه‌های مدعی اصلاحات با ذوق‌زدگی از حضور پنچ آمریکایی ایرانی‌تبار در تیم انتقالی جو بایدن خبر داد! و از آنها با عنوان افرادی یاد کرد که «می‌توانند پتانسیل نهفته‌ای برای کاستن از بار دشمنی میان ایران و آمریکا باشند»! و نوشت؛ «شاید آنها نقش تأثیرگذاری در تعیین افراد کابینه نداشته باشند یا در تعیین نقشه راه سیاست خارجی؛ اما ایرانیانی هستند از ظرفیت یک ملت و یک تمدن که سر جنگ ندارد اما زیر بار زور نمی‌روند. ظرفیتی که اگر ایرانیان مقیم کشورهای دیگر را هم پیش‌تر در‌می‌یافتیم اکنون یک پتانسیل فوق‌العاده بودند»!

در این خصوص اشاره‌ای کوتاه به چند نکته ضروری به نظر می‌رسد.

۱- این روزنامه هم مانند بسیاری دیگر از مدعیان اصلاحات، هنوز تصور می‌کند -یا تظاهر می‌کند- که کینه‌توزی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم این مرز و بوم در برخی از سوء‌تفاهم‌ها! ریشه دارد! و حال آنکه این درگیری که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و خروج ایران از دست‌نشاندگی آمریکا آغاز شده و هر روز هم بر ابعاد و دامنه آن افزوده شده است به ماهیت طرفین درگیر باز می‌گردد.
مادام که ما بر استقلال و مقابله با زورگویی آمریکا تاکید داریم و آمریکا بر خوی استکباری و غارتگرانه خود تاکید می‌ورزد، این درگیری وجود دارد.
پایان این درگیری فقط هنگامی خواهد بود که ما سرسپردگی به آمریکا را بپذیریم و یا آمریکا از خوی استکباری خود دست بکشد.
این نکته‌ای است که مقامات آمریکایی از هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات نیز بارها بر آن تاکید ورزیده‌اند و بسیار تعجب‌آور است که برخی از مدعیان اصلاحات در پوشش آشتی با آمریکا، برای ایران و ایرانی نسخه سرسپردگی و ذلت می‌پیچند!.

۲- برخلاف آنچه این روزنامه ادعا کرده است، ایرانیان ترک تابعیت کرده، دیگر ایرانی نیستند! آنها بین آمریکا و ایران، تابعیت آمریکا را ترجیح داده‌اند و هنگام ترک تابعیت سوگند یاد کرده‌اند که حتی اگر میان ایران و آمریکا جنگ و درگیری رخ دهد، به عنوان یک سرباز در اختیار ارتش آمریکا خواهند بود.
سیار بعید است که آقایان از مفاد سوگندنامه و شرایط پذیرش تابعیت آمریکا اطلاع نداشته باشند! از این روی، پیشنهاد آنان غیر از تیز کردن شمشیر دشمن علیه مردم وطنشان هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد و نمی‌تواند داشته باشد!

۳- باید از مدعیان اصلاحات پرسید، شما که در ایران هستید و ترک تابعیت نکرده‌اید -غیر از برخی از آنها- در تقابل کشورتان با زورگویی‌ها و خونریزی‌های آمریکا و متحدانش کدام گام مثبت و یا اقدام و موضع را به نفع وطن خود داشته‌اید که از ترک تابعیت‌کرده‌ها می‌توان انتظار داشت؟! کسانی که حتی مانند جانوسیار و ماهیار به همراهی«دارا» تظاهر هم نمی‌کنند بلکه آشکارا، دل با سکندر دارند!

۴- و بالاخره، برفرض که این چند آمریکایی ایرانی‌تبار رگه‌هایی از علاقه به وطن را در دل داشته باشند، آیا درخواست واسطه‌گری از آنها، همان دیپلماسی التماسی و ذلت‌بار نیست؟! چرا به جای تلاش و خلاقیت و استفاده از امکانات و ظرفیت‌های داخلی -بخوانید پیروی از مکتب سلیمانی- به دشمن التماس می‌کنید؟! آنهم دشمنی مثل آمریکا که به اذعان همه صاحبنظران -مخصوصاً مقامات نقش‌آفرین آمریکایی- روی قوس سقوط افتاده و اضمحلال پر شتاب را تجربه می‌کند؟!

انتهای پیام/





منبع خبر

ناجوانمردیِ جانوسیار و ماهیار بیشتر بخوانید »

ڪوچڪ دُختِ من؛ بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت “نیم وجبے جانم..” بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگ…


ڪوچڪ دُختِ من؛
بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت
“نیم وجبے جانم..”
بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگونہ ات
“مو خرمایے جانم..”
بہ پاس،(مامان خدا ڪجاست)،گفتنت
“ڪاراگاہ گجت جانم..”
بہ پاس خانمے براے خودت شدنت
“مادر بہ فدایت..” برایت تاجے خریدہ ام امروز..
یڪ تاجِ استثنائے..
تاجے ڪہ درخورِ گل بودنت باشد..! دُختِ پریایِ من..
گوشت را بیاور جلو..
این تاج،یڪ تاج معمولے نیست مادر..
عتیقہ ایست خاڪے ارثیہ ے دُختِ نبے..
ڪہ دست بہ دست،نسل بہ نسل..
رسیدہ است بہ من..
و حالا بہ تو..! عزیزِ ڪوچڪم؛
در آیندہ هاے دور..
این تاج، مواظب تمام دخترانگے هایت..
براے همبازے شدن در باد،یار و مونست..
و در برابر چشم نانجیبان،محافظت..
خواهد بود!

جانڪم؛
اینچنین تاج خارق العادہ اے را..
چند تا دوست دارے؟
.
.
.
.
.
.



منبع

mim.sahell77@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

ڪوچڪ دُختِ من؛ بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت “نیم وجبے جانم..” بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگ… بیشتر بخوانید »

{ امامـ خامنھ اے :❥• اېنطور نېسٺْ ڪ بگوېېمـ همہ جا خانمـ باېد از آقا تبعېٺ ڪند بالاخرهـ…


?

{ امامـ خامنھ اے :❥•
اېنطور نېسٺْ ڪ بگوېېمـ همہ جا
خانمـ باېد از آقا تبعېٺ ڪند
بالاخرهـ! ?
『 دو ٺا شریڪـ ‌‌↺?
و
「 دو ٺا رفېقـ 」
هسٺند …
یڪ جا مرد ڪوٺاہ بېاېد؛
یڪ جا زن ڪوتاہ بېاېد.

.
.



منبع

javan_mazhabi@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

{ امامـ خامنھ اے :❥• اېنطور نېسٺْ ڪ بگوېېمـ همہ جا خانمـ باېد از آقا تبعېٺ ڪند بالاخرهـ… بیشتر بخوانید »

ڪوچڪ دُختِ من؛ بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت “نیم وجبے جانم..” بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگ…


ڪوچڪ دُختِ من؛
بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت
“نیم وجبے جانم..”
بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگونہ ات
“مو خرمایے جانم..”
بہ پاس،(مامان خدا ڪجاست)،گفتنت
“ڪاراگاہ گجت جانم..”
بہ پاس خانمے براے خودت شدنت
“مادر بہ فدایت..” برایت تاجے خریدہ ام امروز..
یڪ تاجِ استثنائے..
تاجے ڪہ درخورِ گل بودنت باشد..! دُختِ پریایِ من..
گوشت را بیاور جلو..
این تاج،یڪ تاج معمولے نیست مادر..
عتیقہ ایست خاڪے ارثیہ ے دُختِ نبے..
ڪہ دست بہ دست،نسل بہ نسل..
رسیدہ است بہ من..
و حالا بہ تو..! عزیزِ ڪوچڪم؛
در آیندہ هاے دور..
این تاج، مواظب تمام دخترانگے هایت..
براے همبازے شدن در باد،یار و مونست..
و در برابر چشم نانجیبان،محافظت..
خواهد بود!

جانڪم؛
اینچنین تاج خارق العادہ اے را..
چند تا دوست دارے؟
.
.
.
.
.
.



منبع

miss__shahid@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

ڪوچڪ دُختِ من؛ بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت “نیم وجبے جانم..” بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگ… بیشتر بخوانید »