اصولگرایان

رجایی: همتی، پزشکیان و زرآبادی خودشان در انتخابات  ثبت‌نام کردند

رجایی: همتی، پزشکیان و زرآبادی خودشان در انتخابات ثبت‌نام کردند



فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اصلاح‌طلبان باید با اعتدالیون هماهنگ شوند. تصور کنید آقای شریعتمداری بماند، شرایط به نفع رقیب تمام می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح طلب: «قاعدتا اصلاح‌طلبان باید کاندیدا داشته باشند و اگر ۲ یا ۳ نفر تایید شدند هم باید نقش پوششی داشته باشند. زیرا اصولگرایان با چند کاندیدا خواهند آمد. شما در دور قبل دیدید که همه آن‌ها در دولت سمت گرفتند.»

مشروح گفتگوی غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح طلب با وب‌سایت خبرآنلاین را در ادامه می خوانید:

** رجایی از پیش بینی خود درباره برنامه‌ریزی اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو صحبت کرد و گفت: من فکر می‌کنم، اصلاح‌طلبان با این رویکردی که مستقلا تعدادی از آنان بدون آنکه از تفاهم لازمی برخوردار باشد و در جبهه اعلام شود، گرفتند، نتوانستند خودشان را با شرایط تطبیق دهند. آنطور که من مشاهده کردم تا کنون اعلام نکردند که کاندیدای مشخص جبهه اصلاحات چه کسانی هستند. آقای همتی، آقای پزشکیان و خانم زرآبادی در انتخابات خودشان ثبت‌نام کردند. اگر اصلاح‌طلبان بعد از تایید صلاحیت‌ها نیز نتوانند خودشان را هماهنگ کنند، انتخابات را واگذار می‌کنند و خودشان باعث فرسایش خودشان می‌شوند.

وی افزود: اصلاح‌طلبان باید با اعتدالیون هماهنگ شوند. تصور کنید آقای شریعتمداری بماند، شرایط به نفع رقیب تمام می‌شود. جبهه اصلاحات باید تدبیری بی‌اندیشد که یک صدای واحد از دل آن بیرون بیاید.

** رجایی درباره اهداف پیش‌رو اصلاحات گفت: قاعدتا اصلاح‌طلبان باید کاندیدا داشته باشند و اگر ۲ یا ۳ نفر تایید شدند هم باید نقش پوششی داشته باشند. می‌گویند کاندیدای پوششی خوب است اما باید مشخص شود که گزینه اصلی چه کسی است. این دوره آقایان عارف و رضایی کار خوبی کردند که در انتخابات حضور پیدا نکردند، البته آقای مخبر را نمی‌دانم چرا نیامد.

** غلامعلی رجایی در واکنش به شرط سیدمحمد خاتمی برای حضور در انتخابات گفت: در این باره باید از اطرافیان آقای خاتمی بپرسید. ایشان با نظام تعامل می‌کند تا جایی که نظام هم تعامل ایشان را به رسمیت بشناسد. اگر تعامل یک طرفه باشد و به این نتیجه برسند که کاندیدایی در انتخابات ندارند، چه دلیلی دارد که شکست خود را اعلام کند. گزینه‌های اصلاح‌طلبان مانند تیم دست دو، یک باشگاه هستند که اگر چه می‌توانند مسابقه بدهند اما گزینه اصلی نیستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رجایی: همتی، پزشکیان و زرآبادی خودشان در انتخابات ثبت‌نام کردند بیشتر بخوانید »

باز هم شکاف در جریان اصلاحات!/ روایت یک کارگزارانی از اما و اگرهای انتخاباتی در میان اصلاح طلبان

باز هم شکاف در جریان اصلاحات!/ روایت یک کارگزارانی از اما و اگرهای انتخاباتی در میان اصلاح طلبان



اظهارات اخیر محمد قوچانی بخشی از شکاف‌های تحلیلی و راهبردی در سطوح احزاب اصلاح‌طلب را به وضوح نشان می‌دهد.

سرویس سیاسی مشرق- مروری بر مطالب مطرح شده از سوی برخی چهره‌ها و رسانه‌های جریان اصلاح‌طلب در خصوص چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بیانگر آن است که تا اطلاع ثانوی شکاف میان دو طیف اصلاح‌طلبان عملگرا (مشارکت‌جو) با اصلاح‌طلبان رادیکال (ساختاری) که در انتخابات مجلس شورای اسلامی به اوج خود رسیده بود، همچنان برقرار است.

اصلاح‌طلبان ساختاری که از مدت‌ها پیش ضرورت مقاومت در برابر حاکمیت، جهت تأمین خواسته‌های حداکثری خود را طرح و بیان کرده بود، تا به این جای کار از انتخابات مشروط مبنی بر تأیید کاندیدای هویتی اصلاح‌طلبان (به بیان دقیق‌تر کاندیدای حداکثری و مورد تأکید اصلاح‌طلبان ساختاری) را طرح و بیان کرده است.

رادیکال‌های جریان اصلاحات همچنین بر عدم حمایت از کاندیداهای میانه‌رو و اعتدالی تأکید می‌کنند. از سوی دیگر اما اصلاح‌طلبان مشارکت‌جو ضرورت بهره‌گیری از فرصت انتخابات برای تغییر حتی حداقلی در سیاست‌های جاری را مورد تأکید قرار داده و تصریح دارند جریان اصلاحات باید این دور از انتخابات را جدی‌تر از انتخابات مجلس بگیرد.

در این میان اما اظهارات اخیر محمد قوچانی در بطن و متن خود نشان می‌دهد که چه مطالبی در سطوح احزاب اصلاح‌طلب طرح و بیان می‌شود. مباحثی که خود بخشی از شکاف‌های تحلیلی و راهبردی را در این جریان به نمایش می‌گذارد.

محمد قوچانی در پاسخ به این پرسش که فضای حاکم بر جبهه اصلاحات چگونه است و آیا همه، شاخص میانه‌روی و کارآمدی را اولویت می‌دانند یا اولویت تشکیلاتی و صرفاً اصلاح‌طلب بودن ملاک انتخابشان است؟ می‌گوید: جبهه اصلاحات از احزاب متعددی تشکیل شده که برخی با ما هم نظر هستند و ممکن است برخی، نظرات دیگری داشته باشند. در اینکه برای همه ما یک چهره اصلاح‌طلب اولویت دارد، تردید نیست؛ اما اصلاح‌طلبی که ممکن باشد؛ این امکان هم دو وجه دارد؛ یک وجه رأی‌آوری در میان مردم و وجه دیگر تایید صلاحیت توسط شورای نگهبان است.

گرچه ما به نحوه تایید صلاحیت‌ها و نوع عملکرد نظارت استصوابی اعتراض داریم؛ اما در این ۵۰ روز امکان تغییردادن رویه شورای نگهبان را نداریم. در نتیجه از هر فرصتی باید استفاده کنیم که یک نامزد ضدانحصار و ضدتندروی را معرفی کنیم. اگر موقعیت اقتضا کرد یک نامزد ضدانحصار و مخالف با حاکمیت یکپارچه اصول‌گرایان در میان باشد، از او حمایت خواهیم کرد، چه عضو جبهه اصلاحات باشد و چه نباشد. حمایت هم ممکن است در دور نخست انتخابات انجام شود، ممکن است در دور دوم انجام شود. این نظر حزب ما است؛ اما فکر می‌کنم حداقل ۵ حزب دیگر هم با ما در این زمینه هم‌نظر هستند.

وی اما با اشاره به طور آشکار دیدگاه خود مبنی بر رد مشروط‌سازی انتخابات و مخالفت با اصلاح‌طلبان حامی این ایده تأکید می‌کند: تلقی همه ما این بود که تا سال ۱۴۰۸ زمینه تغییر فراهم نمی‌شود؛ چون دولت‌ها معمولاً دو دوره‌ای هستند و حاکمیت نیز از تداوم دوره دوم رئیس‌جمهور مستقر تقریباً حمایت می‌کند. الان به هر دلیلی زمینه این تغییر از ۱۴۰۸ به سال ۱۴۰۳ منتقل شده است.

اگر در ۱۴۰۳ نتوانیم تغییری را رقم بزنیم حتماً تا ۱۴۱۱ امکان تغییر بسیار بسیار کم خواهد بود و حاکمیت یکپارچه و یکدست حتی ممکن است، مسئله اصلاح قانون اساسی و تثبیت حاکمیت خودش را از یک استثنا به قاعده تبدیل کند؛ بنابراین فرصت باقی‌مانده تا انتخابات ما خیلی‌خیلی حیاتی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

باز هم شکاف در جریان اصلاحات!/ روایت یک کارگزارانی از اما و اگرهای انتخاباتی در میان اصلاح طلبان بیشتر بخوانید »

گزارش واعظی از ثبت‌نام برخی دولتمردان سابق در انتخابات مجلس

گزارش واعظی از ثبت‌نام برخی دولتمردان سابق در انتخابات مجلس



رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور روحانی در دوران ریاست جمهوری وی، از ثبت‌نام برخی مدیران دولت سابق در انتخابات مجلس خبر داد.

  • جاباما -استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:

محمود واعظی در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا تاکید کرد:‌ اصلاح‌طلب‌ها در حال حاضر یک جناح منسجم نیستند. در داخلشان اختلافات است، ما بیشتر با جناح معتدل اصلاح‌طلب مرتبط بودیم و هستیم. اصلاح‌طلب‌های معتدل از جمله معاون اول تا وزرا و معاون رئیس‌جمهور و استانداران در دولت ما حضور فعال داشتند و اما همان زمان هم برخی از افراد تندرو اصلاح‌طلب به آقای روحانی و دولت انتقاد می‌کردند.

وی گفت: اگر یک مقدار فضا باز شده، امید مردم بیشتر شود و گشایشی در معیشت و زندگی مردم به وجود بیاید. و در میان نامزدهای نمایندگی دیدگاه‌های مختلف وجود داشته باشد. طبیعی است که احزاب و شخصیت‌های سیاسی فعال می‌شوند و آن وقت می‌توانیم بگوییم آرایشی به وجود می‌آید که ممکن است اصلاح‌طلبها، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل و گروه‌های مختلف حاضر شوند. بنابراین باید صبر کنیم و ببینیم روند پیش ثبت‌نام‌ها به چه سمتی پیش می‌رود.

واعظی در پاسخ این سؤال که از اعضای حزب اعتدال و توسعه و اعضای دولت قبل آیا کسانی در انتخابات مجلس ثبت‌نام کرده‌اند؟، اظهار کرد:، چون زمان خیلی کوتاه بود تعداد خیلی زیادی ثبت‌نام نکردند. سیاست ما بر این بود که افراد را تشویق به ثبت‌نام کنیم. چون نمی‌دانستیم تا ۶ ماه بعد چه اتفاقی می‌افتد. بنابراین در تهران و هم در استان‌ها ثبت‌نام کردند. ولی باید ببینیم نتیجه ثبت‌نام، نه در این مرحله که وزارت کشور اعلام می‌کند، بلکه در مرحله‌ای که شورای نگهبان اعلام می‌کند چیست. دبیرکل حزب، آقای نوبخت اسم نوشتند، تعدادی از دبیرهای استانی، تعدادی از اعضای شورای مرکزی و تعدادی از اعضای دفتر سیاسی در تهران ثبت‌نام کردند. در استانها هم طبق خبرهایی که به ما رسیده ثبت‌نام انجام شده ولی منتظر هستیم ببینیم نتیجه چه پیش می‌آید. از اعضای دولت قبل هم تعدادی مثل آقایان علوی، جمشید انصاری، نوبخت و چند نفر از استانداران ثبت‌نام کردند. وی افزود: من در جلسه‌ای که بودم از آقای روحانی مشورت خواستند و ایشان گفتند کسانی که علاقه‌مند و آماده هستند، نظرم مثبت است که ثبت‌نام کنند. به همین جهت نظر ایشان به استانداران هم گفته شده و تعدادی از آنها هم ثبت‌نام کردند.

با توجه به ائتلاف اعتدالیون با اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های گذشته، آیا امکان چنین ائتلافی در انتخابات پیش‌رو وجود دارد؟ واعظی در پاسخ این سؤال هم گفت: اصلاح‌طلب‌ها در حال حاضر یک جناح منسجم نیستند. در داخلشان اختلافات است، ما بیشتر با جناح معتدل اصلاح‌طلب مرتبط بودیم و هستیم. اصلاح‌طلب‌های معتدل از جمله معاون اول تا وزرا و معاون رئیس‌جمهور و استانداران در دولت ما حضور فعال داشتند و اما همان زمان هم برخی از افراد تندرو اصلاح‌طلب به آقای روحانی و دولت انتقاد می‌کردند. به عنوان حزب اعتدال و توسعه همواره از گذشته هم با اصولگرایان معتدل از جمله آقایان لاریجانی، ناطق‌نوری، باهنر و… ارتباط خوبی داشتیم و هم با اصلاح‌طلبها از جمله حزب کارگزاران، حزب اسلامی کار، خانه کارگر و یک تعداد دیگر احزاب رابطه خوبی داشتیم.

در مجموع ما رابطه‌مان با اصلاح‌طلبان معتدل و هم اصولگرایان معتدل خوب بوده و همواره با هم در مشورت بودیم. اینکه الان ائتلاف می‌خواهیم داشته باشیم یا نه را نمی‌دانیم. زیرا الان نمی‌دانیم شرایط چه می‌شود؟ یعنی اگر شرایط مناسب شود، کاندیداهای‌مان تایید شوند و امید مردم بالا برود و گشایشی در زندگی مردم به وجود بیاید و مردم بخواهند مشارکت و حضور فعالی داشته باشند؛ وظیفه ما این است که در انتخابات شرکت کنیم. حتما هم صندوق رای باید مغتنم شمرده شود و روی این حساب نمی‌توانیم با صندوق رای قهر کنیم. عملکرد شورای نگهبان و وزارت کشور در مشارکت مردم موثر است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گزارش واعظی از ثبت‌نام برخی دولتمردان سابق در انتخابات مجلس بیشتر بخوانید »

آقای عبدی انتخاب با شما!

آقای عبدی انتخاب با شما!



ما ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد داریم که اسرائیلی‌ها حالا می‌گویند اگر ۹۰ درصد نشود، با این کنار می‌آیند! و امریکا با دوربین‌های خاموش آژانس و انباشت اورانیوم در ایران، مشغول آزادسازی پول‌های ایران است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: آقای عباس عبدی، تحلیلگر ارشد رسانه‌های اصلاح‌طلب با مفروض گرفتن آنچه کسانی «دستاورد هسته‌ای خروج غیرقانونی امریکای ترامپ از برجام برای ایران» نامیده‌اند و مقایسه آن با «نتایج فرضی اقتصادی باقی‌بودن برجام» خطاب به کسی یا کسانی که معلوم نیست کیستند، نوشته است حالا «انتخاب با شما»! یعنی وقتی این همه خسارت اقتصادی داشته چرا باید به دستاورد هسته‌ای آن فخر کرد.

آقای عباس عبدی، تحلیلگر ارشد رسانه‌های اصلاح‌طلب با مفروض گرفتن آنچه کسانی «دستاورد هسته‌ای خروج غیرقانونی امریکای ترامپ از برجام برای ایران» نامیده‌اند و مقایسه آن با «نتایج فرضی اقتصادی باقی‌بودن برجام» خطاب به کسی یا کسانی که معلوم نیست کیستند، نوشته است حالا «انتخاب با شما»! یعنی وقتی این همه خسارت اقتصادی داشته چرا باید به دستاورد هسته‌ای آن فخر کرد.

آقای عبدی! مخاطب این «شما» چه کسی است؟ ترامپ یا آن‌ها که «نواصولگرا» می‌نامید؟! اگر به نواصولگرایان کنایه می‌زنید، آن‌ها الان در تلاش برای توافق هسته‌ای با غرب هستند و در زمان خروج امریکا از برجام، نه در دولت روحانی بودند، نه در طرف ترامپ، نه سرپیاز نه ته‌پیاز. چرا باید حالا به آن‌ها بگویید «انتخاب با شما»؟!

در این نوشته با خودتان سخن می‌گویید یا با دیگران؟! حتماً نمی‌خواهید بگویید «درست است که ترامپ از برجام خارج شد و دوستی و امید دولت روحانی را به امریکا نادیده گرفت، و درست است که اصولگرایان در آن زمان سکان مذاکرات را در دست نداشتند و هیچ امتیازی برای آنان در روند مذاکرات نمی‌توان قائل شد-که اگر بودند از آن صدها سکه اهدایی به سلاطین مذاکره، چند تایی را هم باید به آنان می‌دادند-، اما خب، برخی از همان اصولگراها در دل خود یا در نوشته‌های خود، برجام را خوش نمی‌داشتند!»

معلوم نیست چرا مخاطب داخلی -اصولی‌ها یا هرکس دیگر- باید بابت کاری که ترامپ کرد، بین ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد و دستاوردهای اقتصادی ماندن در برجام، یکی را انتخاب کند!

داستان به این سادگی است: یک ترامپی بود که اصلاح‌طلبان او را دیوانه می‌نامیدند و برجام را پاره کرد. ایران حتی تهدیدهایی کرد که مانع آن شود. یعنی مایل به ازهم پاشیدن همان وضعیت نیم‌بند برجام و بلکه بی‌بند برجام نبود. دوستان شما می‌گفتند «امریکا نمی‌تواند با یک امضا از برجام خارج شود و اگر هم خارج شود، جهان با او همراهی نمی‌کند.»، اما شد آنچه نباید می‌شد و امریکا خارج شد و جهان همراهی کرد. فرض کنیم همه آن خسارت‌های اقتصادی که شما می‌گویید هم به بار آمده باشد (با اینکه در این «اگر»‌ها نتوان نشست و اقتصاد چیزی نیست که بتوان با یکی دو «اگر» و «مگر» از آن یک پیش‌بینی دقیق بیرون کشید)، این نتایج اقتصادی یعنی کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم، ناگزیر بود و در درجه اول، بر گردن ترامپ و بعد تقصیر کسانی بود که امید و اعتماد به امریکا بستند. وقتی ناگزیر بود، باید چه می‌کردیم؟! نباید همان ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد را که هم ارزش مالی و سیاسی دارد و هم از نظر بازدارندگی، خودبه‌خود مثل بمب عمل می‌کند و هم وزانت توان علمی و فنی و استقلال سیاسی ایران را بالا می‌برد، تولید می‌کردیم؟! این سه دستاورد آیا از هرلحاظ قابل اندازه‌گیری است و آیا حدی و قیمتی برای آن هست؟! اگر غنی‌سازی ۶۰ درصد را انجام نمی‌دادیم، ترامپ یا بایدن به برجام بازمی‌گشتند یا تضمینی بود که اقتصاد به آن وضع گرفتار نشود؟

مفهوم مخالف نوشته آقای عبدی این است که «اگر ترامپ از برجام خارج نمی‌شد، وضع اقتصادی ما بهتر بود، هرچند ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد هم نداشتیم». خب الان «انتخاب با شما» دیگر یعنی چه؟! انتخاب با کی؟! یعنی آن جماعت تقریباً ذهنی نواصولگرایان (که هرچه می‌خواهید در لفافه به نظام ناسزا بگویید، با ساختن یک موجود خیالی، آشکارا به آن‌ها می‌گویید) باید «به هرقیمتی» ترامپ را خشنود می‌کردند تا در برجام بماند و از این حرف‌های خیالی؟!

اگر بخواهیم منصفانه درباره تاریخ بیست‌ساله مناقشه هسته‌ای ایران و غرب قضاوت کنیم، باید بگوییم در آن نوبت که امریکا از برجام خارج شد (ترامپ خارج شد و بایدن و دموکرات‌ها به‌رغم آن همه وعده در تبلیغات انتخاباتی، به آن بازنگشتند)، ایران که خود را محروم از فواید لغو تحریم‌ها می‌دید، دست‌کم کار خود را ادامه داد و حالا همین مقدار اورانیوم غنی‌شده را موتور پیش‌برنده مذاکرات کرده است. حتماً باید سری به تیترهای متنوع روزنامه‌هایی که در آن می‌نویسید بزنید تا ببینید که این از نظر دوستان شما نشدنی بود که ما هم اورانیوم ۲۰ درصد داشته باشیم، هم با امریکا انواعی از توافق‌ها را از تبادل زندانیان و رفع مسدودی پول‌ها و آنچه این روزها می‌شنوید، به انجام برسانیم و هم با روسیه و چین ببندیم- چنانکه سناتورهای امریکا رسماً می‌گفتند نزدیک‌شدن به چین مانع توافق است- چه رسد به اورانیوم ۶۰ درصد و این حرف‌ها!

نباید اینکه راهگشایی در کشور به دست کدام دولت و جریان انجام می‌شود، ما را حساس و به قضاوت عجولانه و متناقض بکشاند. نواصولی‌های شما نیز اگر به فرض چنین کرده و موفقیت‌ها را مانع شده باشند تا به دست خودشان رقم بخورد، بیخود کردند. افتخار هر گشایشی باید به پای ملت نوشته شود.

ما ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد داریم که نقد است و اسرائیلی‌ها حالا می‌گویند اگر ۹۰ درصد نشود، با این کنار می‌آیند! و امریکا با دوربین‌های خاموش آژانس و انباشت اورانیوم در ایران، مشغول آزادسازی پول‌های ایران است. این نقد نقد است. آن نتایج فرضی اقتصادی که برشمردید، نسیه است و روی کاغذ و با محاسبه ساده شما. انتخاب با شما که «این نقد بگیرید و آن نسیه بدارید» یا «اصولی و اصلاحی بنشینند کنار هم و آواز دهل از دور بشنوند که مثلاً خوش است!»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آقای عبدی انتخاب با شما! بیشتر بخوانید »

جایگزین گشت ارشاد چیست؟

مشارکت و استصواب



انتخابات ترکیه –که شرکت در آن اجباری است- موجب شد دوباره تحقیر خودی از سوی کسانی که احساس می‌کنند راهی به قدرت ندارند داغ شود و علت مشارکت بالا را در ترکیه نبود نظارت استصوابی بدانند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عبدالله گنجی فعال رسانه ای، در سرمقاله روزنامه جوان نوشت:

انتخابات ترکیه –که شرکت در آن اجباری است- موجب شد دوباره تحقیر خودی از سوی کسانی که احساس می‌کنند راهی به قدرت ندارند داغ شود و علت مشارکت بالا را در ترکیه نبود نظارت استصوابی بدانند. همین دسته افت مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۸ و ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ را به علت وجود نظارت استصوابی شورای نگهبان می‌دانند.

عنوان نظارت شورای نگهبان سال‌هاست محل مناقشه است و همان‌هایی که می‌خواهند سر به تن جمهوری اسلامی نماند بارها هشدار داده‌اند که این نظارت به نابودی نظام و دور شدن مردم از آن منجر می‌شود. در این نوشته به ماهیت نظارت استصوابی و حسن و عیب آن وارد نمی‌شویم و موضوع ما نیست، اما با دو سئوال به این منطق می‌پردازیم که قبل از نظارت استصوابی که در سال ۱۳۷۴ در مجلس پنجم به تصویب رسیده است (و محل مناقشه است) طور دیگری عمل می‌شده است؟ و سؤال دوم اینکه بعد از مصوبه مذکور مشارکت مردم در انتخابات افت کرده است؟

راستی تاکنون کسی قبل و بعد اجرای این قانون را مقایسه کرده است، آیا تفاوتی مشاهده شده است؟ اگر کسی مدعی است که از مقطعی قانون انتخابات به نظارت استصوابی تغییر کرده این زمان ۱۳۷۴ است و اعمال آن از ریاست‌جمهوری هفتم (خاتمی) و مجلس ششم (زمستان ۱۳۷۸) بوده است. ابتدا به سؤال اول پاسخ می‌دهیم که آیا قبل از این موعد، انتخابات به شکل دیگری بوده است و ناگهان ریل عوض شده است؟ منظور از نظارت استصوابی یعنی «نظارت بر همه مراحل انتخابات از ثبت‌نام تا تأیید انتخابات» و در اصطلاح حقوقی از واژه «تمامی مراحل» استفاده می‌شود و این مورد نقد عمده اصلاح طلبان است.

سؤال این است که این نوع نظارت از مجلس پنجم به بعد اعمال شده است؟ خیر، حتی در مصوبه ۵۹/۷/۳ مجلس و در ماده ۳ آن آمده است «هیئت مرکزی نظارت بر تمامی مراحل انتخابات…. نظر دارد» و در مصوبه مجلس مجدد و در سال ۱۳۶۲ آمده است «نظارت بر انتخابات مجلس بر عهده شورای نگهبان می‌باشد. این نظارت عام و تمام مراحل و در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری است». ۱۳۶۵/۹/۵ باز به همین ماده ۳ تأکید می‌شود و در مجلس چهارم در فروردین ۱۳۷۱ اعمال نظارت استصوابی بارز می‌شود. در مجلس دوم نیز در ۱۳۶۳/۱/۲۶ اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی و… رد صلاحیت می‌شوند.

مرحوم بازرگان در ریاست جمهوری ۱۳۶۴ رد می‌شود و امام نیز سکوت می‌کنند. در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز چنین است.

در انتخابات دوم ریاست‌جمهوری ۷۱ نفر ثبت‌نام و چهار نفر تأیید می‌شوند. در ریاست‌جمهوری سوم ۶۴ نفر ثبت نام و چهار نفر تأیید می‌شوند. دوره چهارم ۵۰ نفر ثبت نام و سه نفر تأیید می‌شوند و در دوره پنجم ریاست جمهوری ۷۹ نفر ثبت‌نام و دو نفر تأیید می‌گردند. پس می‌بینیم که نظارت استصوابی به صورت جدی هم از اول هست (نظارت عام بر همه مراحل) و هم در اجرا قابل تأیید است. در مجالس نیز گروه‌های همسو با نهضت آزادی رد می‌شوند، اما از مجلس چهارم این اتفاق برای جناح‌های درون نظام می‌افتد. حال آنکه قانون مشهور مدنظر در مجلس پنجم تصویب شده است.

پس نظارت استصوابی از بدو انتخابات در جمهوری اسلامی بوده است و ربطی به مصوبه سال ۱۳۷۴ ندارد.

اما چرا قبلاً نام آن شنیده نمی‌شد و کمتر مورد اعتراض بود؟ چون تجدیدنظرطلبان (به جز نهضت آزادی و همسویان) در معرکه انتخابات با مانع مواجه نبودند؛ بنابراین کسانی که نگاهشان به اسلام سیاسی یا جمهوری اسلامی تغییر کرده و دنبال دموکراسی و عقب‌نشینی دین از سیاست و سیاست از فرهنگ بودند رد می‌شدند و این ربطی به ماهیت قانون نداشت، اما درباره سؤال دوم اینکه آیا مشارکت با نظارت استصوابی پایین آمده است؟

ابتدا ریاست جمهوری را بررسی کنیم. طبق نظر منتقدان تا قبل از ریاست جمهوری هفتم (خاتمی ۱۳۷۶) نظارت استصوابی نبوده است. در شش دوره انتخابات ریاست جمهوری مشارکت مردم ۶۳/۵۴ درصد بوده است و از زمانی که نظارت استصوابی اعمال شده (حتی با انتخابات ۴۸ درصدی ۱۴۰۰) با میانگین هفت دوره مشارکت ۶۹/۹۸ (بخوانید ۷۰ درصد) بوده است. پس بعد از نظارت استصوابی رشد حدود ۶/۵ درصدی مشارکت هم داشته‌ایم.

به مجلس برگردیم. میانگین مشارکت از مجلس اول تا مجلس پنجم که بدون نظارت استصوابی بوده حدود ۶۱ درصد است و از مجلس ششم تا یازدهم که نظارت استصوابی بوده است بدون لحاظ انتخابات ۱۳۹۸ (کرونا و نارضایتی اقتصادی) ۵۹/۹۱ درصد بوده است، یعنی بیش از یک درصد کاهش داشته است و اگر انتخابات ۱۳۹۸ را لحاظ کنیم ۴ درصد کاهش مشارکت بعد از نظارت استصوابی داشته‌ایم.

البته دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ بدون تردید متأثر از کرونا، نارضایتی اقتصادی، برخی حوادث و تحریم بخشی از اصلاح‌طلبان است و نمی‌توان آن را تقابل نامید. در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری مرحوم هاشمی نیز مشارکت ۵٠/۶۶درصد است. آیا کسی گفت مردم از نظام برگشته‌اند.

نارضایتی اقتصادی از جناح راست بود که ۱۳۷۶ در تغییر جناح و شکوه مشارکت خود را نشان داد. در مجلس هفتم نیز مشارکت ۵۱/۲۱ درصد بود، اما کسی آن را تقابل با نظام تفسیر نکرد. علت این است که معترضان (انتخاب شوندگان) آن روز در معرض رد نبودند. از قضا کسانی که امروز در رد نظارت استصوابی سخن می‌گویند با همین نظارت اکثریت مجلس ششم را در اختیار گرفتند. چرا حالا با همان قانون نمی‌توانند؟ چرا عیب را در خود نمی‌بینند؟ و نظارت استصوابی در مجلس پنجم تصویب شده که اصلاح‌طلبان با حدود ۱۰۰ نماینده با محوریت عبدالله نوری در آن حضور داشتند.

نتیجه اینکه نظارت استصوابی مبتنی بر ماده ۳ قانون انتخابات از ۱۳۵۹ بوده است. اما مشمولان آن تغییر کرده است. قانون ثابت است، برخی فق‌های شورای نگهبان هم ثابت هستند، اما باید تفسیر را در حوزه معرفتی و رفتار نخبگان دید. حتی شورای نگهبان کسانی را تأیید کرد و به مجلس رفتند که اکنون جلای وطن کرده و اپوزیسیون هستند (حقیقت‌جو، مزروعی، پیرموذن و…) البته انتخابات امسال و چگونگی مشارکت آن (بدون کرونا) راستی آزمایی خوبی برای حکومت و منتقدان است،

اما بپذیریم که نوع نظارت شورای نگهبان تأثیری بر مشارکت نداشته است. در همین انتخابات ۱۳۹۸، سرلیست اصلاح‌طلبان (مجید انصاری) از همه اصولگرایان (به جز سرلیست قالیباف) شناخته شده‌تر بود. حامیان به میدان نیامدند، آسیب‌شناسی رفتار، منش، مواضع و مواجهه خود نیز کمک‌کننده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مشارکت و استصواب بیشتر بخوانید »