اضطراب

انتشار گزارش تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان در کانادا

انتشار گزارش تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان در کانادا



گزارش تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان در کانادا از سوی ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران منتشر شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از معاونت امور بین الملل قوه قضائیه و ستاد حقوق بشر، در گزارش ستاد حقوق بشر در خصوص خشونت علیه زنان در کانادا آمده است: گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد خشونت علیه زنان، از دولت کانادا خواست فوراً تمام مقررات تبعیض آمیز باقی مانده در قانون هند (The Indian Act ) و سایر قوانین و اقدامات تبعیض آمیز ملی علیه زنان و دختران بومی را لغو کند.

این کارشناس سازمان ملل گفت: «برای دهه‌ها، زنان ملل اول و فرزندان آنها با تبعیض جنسی روبرو بوده اند که توسط این مقررات تداوم یافته است و این امر نقض استانداردهای بین المللی و ملی برابری جنسیتی است.»

کمیته دائمی حقوق بشر کانادا نیز با انتشار گزارشی درباره عقیم سازی اجباری اعلام کرد که رویه‌ای به طور نامتناسبی بر باروری و سلامت روان زنان بومی، دختران تأثیر می‌گذارد.

از سوی دیگر داده‌های جدید توسط اداره آمار کانادا نشان می‌دهد که بیش از شش زن از هر ۱۰ زن بومی در مقطعی از زندگی خود تجاوز فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده‌اند. این در حالی است که کانادا هنوز یک برنامه اقدام فدرال برای مقابله با خشونت علیه زنان و دختران بومی منتشر نکرده است.

تجاوز جنسی

این گزارش می‌افزاید: اکثریت قریب به اتفاق ۹۶ درصد از قربانیان کشف شده قاچاق انسان، زنان و دختران در کانادا هستند. در مجموع، یک نفر از هر چهار نفر ۲۵ درصد قربانیان زیر ۱۸ سال سن داشتند.

از هر ۱۰۰ مورد تجاوز جنسی، تنها ۶ مورد و ۲ درصد از “تجاوزات جنسی” به پلیس گزارش می‌شود. ۱۱ درصد از زنان صدمات جسمی ناشی از تجاوز جنسی را تجربه کردند و ۶۰ درصد از قربانیان تجاوز جنسی زیر ۱۷ سال سن دارند.

بیش از ۸۰ درصد قربانیان جنایات جنسی زنان هستند. ۸۰ درصد از حوادث تجاوز جنسی در خانه مسکونی اتفاق می‌افتد .۱۷ درصد از دختران زیر ۱۶ سال به نوعی رابطه جنسی را تجربه کرده اند. همچنین ۸۳ درصد از زنان معلول در طول زندگی خود مورد تجاوز یا آزار جنسی قرار می‌گیرند و ۵۷ درصد از زنان بومی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند.

بر اساس گزارش جدید در مورد خشونت جنسی در نیروهای مسلح کانادا (CAF) ، قاضی سابق دادگاه عالی در گزارشی به نام Arbor می‌گوید «برخی از اعضای ارتش کانادا با آسیب بیشتری از جانب همرزمان خود روبرو هستند تا از جانب دشمن». این سند ۴۰۴ صفحه‌ای به ناکامی‌های نیروهای مسلح کانادا در طول سال‌ها در رسیدگی به زن‌ستیزی، تبعیض، خشونت جنسی و آسیب‌هایی که عمدتاً توسط اعضای زن ارتش تجربه شده است، اشاره می‌کند.

بین اکتبر ۲۰۲۰ و آوریل ۲۰۲۱، نزدیک به ۴۹۰۰ کارگر در سراسر کانادا (در یک نظرسنجی سراسری) در مورد تجربیات خود در مورد آزار و اذیت و خشونت جنسی گزارش دادند: ۴۳.۹ درصد گفتند حداقل یک شکل از آزار و اذیت جنسی و خشونت را در حین کار تجربه کرده اند.

تقریباً ۱ نفر از هر ۲ نفر ۴۳ درصد از کارگرانی که خشونت جنسی را تجربه کرده اند و ۱ نفر ۲۸ درصد، که آزار و خشونت را تجربه کرده اند، گفتند دچار ناراحتی روحی و اختلال ذهنی شده اند. همچنین ۷۰ درصد از کارگرانی که آزار و اذیت جنسی و خشونت را تجربه کرده‌اند، به دلیل تأثیرات منفی آزار و اذیت و خشونت، کار خود را ترک کرده اند.

زنان بومی کانادا

کانادا همواره از سوی برخی جوامع مدافع حقوق بومیان به دلیل فراهم کردن امکان نقض مداوم حقوق زنان بومی برای زندگی، آزادی و امنیت مورد انتقاد قرار گرفته است. زنان ملل اول، اینوئیت و متیس در سراسر کانادا نسبت به زنان غیربومی، میزان خشونت و تجاوز جنسی بالاتری را تجربه می‌کنند. بیش از ۶ نفر از هر ۱۰ زن بومی (۶۳ درصد) در طول زندگی خود تجاوز فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده اند. تقریباً از هر ۱۰ زن (۵۶ درصد)، شش زن بومی تجاوز فیزیکی را تجربه کرده اند.

بیش از ۳۴۲۰۰ گزارش تجاوز جنسی در سراسر کشور در سال ۲۰۲۱ گزارش شده است که ۱۸ درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۲۰ را نشان می‌دهد.

۶۴ درصد از زنان بومی در آتلانتیک کانادا از سن ۱۵ سالگی خشونت، اعم از تجاوز فیزیکی یا جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده اند. ۶۴ درصد زنان بومی در مقابل ۴۵ درصد زنان غیربومی در استان‌های اقیانوس اطلس، ۶۲ درصد در مقابل ۴۳ درصد در مرکز کانادا، ۶۱ درصد در مقابل ۴۸ درصد در پریری، و ۶۵ درصد در مقابل ۵۰ درصد در بریتیش کلمبیا با نوعی خشونت و تجاوز جنسی مواجه بوده اند.

گزارش جدید از سوی اداره آمار کانادا می‌گوید که زنان ملل اول، اینوئیت و متیس در سراسر کانادا هنوز هم نسبت به زنان غیربومی، میزان خشونت و تجاوز جنسی بالاتری را تجربه می‌کنند. بر اساس این گزارش، زنان «ملت اول»، «اینویت» و «متیس» در چندین نوع رفتار خشونت‌آمیز روانی بیش از حد حضور دارند و از هر ۱۰ نفر که تحت مسئولیت قانونی دولت بوده‌اند، هشت نفر در حین مراقبت از خشونت فیزیکی یا جنسی رنج می‌برند.

تقریباً دو سوم از زنان ملل اول (۶۴ درصد) و متیس (۶۵ درصد) خشونت را در طول زندگی خود تجربه کردند، در حالی که این نسبت در میان زنان اینوئیت (۴۵ درصد) با نسبت زنان غیر بومی (۴۵ درصد) یکسان بود.

تقریباً از هر ۱۰ زن بومی، ۶ نفر (۵۶ درصد) در طول زندگی خود تجاوز فیزیکی را تجربه کرده اند و ۶ نفر از ۱۰ نفر ملل اول (۵۸ درصد) و متیس (۵۷ درصد) زن در طول زندگی خود تجاوز فیزیکی را تجربه کرده اند. از هر ۱۰ زن بومی، ۱ نفر (۱۱ درصد) در دوران کودکی تحت مسئولیت قانونی دولت بوده است، در حالی که این میزان در زنان غیربومی ۲.۳ درصد است.

بخش بزرگی (۸۱ درصد) از زنان بومی که در دوران کودکی تحت مسئولیت و نظارت قانونی دولت بوده اند، در طول زندگی خود قربانی خشونت شده اند. در میان زنان بومی، افراد دارای معلولیت (۷۴ درصد) بیشتر از افراد بدون معلولیت (۵۰ درصد) در طول زندگی خود خشونت را تجربه کردند.

در میان زنان دارای معلولیت، زنان بومی (۷۴ درصد) بیشتر از زنان غیر بومی (۵۷ درصد) در طول زندگی خود قربانی خشونت را تجربه کردند.

زنان در زندان‌های کانادا

تعداد افراد محبوس در زندان‌های فدرال برای زنان در سه دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶، تعداد زنان غیر بومی در بازداشت ۴۴ درصد افزایش یافته است (وزارت دادگستری، ۲۰۱۸). اکنون، نزدیک به ۵۰ درصد از زنان در زندان‌های فدرال بومی هستند.

زنان بومی زمان بیشتری را در سلول انفرادی می‌گذرانند و برای آزادی شرایط سخت‌تری دارند.

در یک روز (۲۰۲۲ می) زندان‌های فدرال ۲۹۸ زن غیر بومی و ۲۹۸ زن بومی را در خود جای داده بودند و نسبت زنان بومی و غیر بومی در زندان به ۵۰ به ۵۰ رسید. از هر ۲۰ زن در کانادا، فقط یک نفر بومی است.

زنان بی خانمان

زنان ۲۷.۳ درصد از کل جمعیت بی خانمان در کانادا را تشکیل می‌دهند. در هر شب در کانادا، ۶۰۰۰ زن (اغلب با کودکان) به پناهگاه‌های اضطراری پناه می‌برند.

حدود ۹۶ درصد از زنان بی خانمان نوعی تجاوز جنسی، سرقت، توهین و تهدید را تجربه کرده اند.حدود ۷۵ درصد از زنان بی خانمان با اختلالاتی مانند اضطراب، افسردگی و اسکیزوفرنی دست و پنجه نرم می‌کنند.

به گفته کمیسیون حقوق بشر کانادا و تأیید بنیاد زنان کانادا، زنان معمولاً به دلیل فقر، دستمزدهای پایین، خشونت شریک صمیمی، سو استفاده جنسی، مسائل اعتیاد، چالش‌های سلامت روانی و جسمی و مسائل مربوط به مراقبت از کودکان در برابر بی خانمانی آسیب‌پذیر می‌شوند.

در سال ۲۰۲۱، بیش از ۲۳۵۰۰۰ نفر بی خانمانی را تجربه کردند و ۲۵۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ نفر ممکن است در هر شب بی خانمانی را تجربه کنند.

در سال ۲۰۲۱، تقریباً ۷۳۴۷ نفر هر شب در تورنتو بی خانمانی را تجربه می‌کنند. بیش از نیمی از کسانی که به نظرسنجی اخیر از افراد بی خانمان در همیلتون پاسخ دادند، زن بودند. پاسخ دهندگانی که به عنوان بومی معرفی شده اند، ۲۳ درصد بودند. ۱۳ درصد از افراد بی خانمان در کانادا کودکان و جوانان بدون همراه هستند. درصد ۱۴ اکثر ساکنان پناهگاه بین ۲۵ تا ۴۹ سال سن دارند. بیش از ۶۲ درصد از این بی خانمان‌ها مرد و حدود ۳۶ درصد زن بودند.

خشونت خانگی

بر اساس مرکز کانادایی آمارهای عدالت و ایمنی جامعه، در سال ۲۰۱۹، ۳۵۸، ۲۴۴ قربانی خشونت توسط پلیس در این کشور گزارش شده است. زنان ۳.۵ برابر بیشتر از مردان در معرض خشونت قرار دارند یعنی ۵۳۶ زن در مقابل ۱۴۹ مرد در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در معرض خشونت هستند. با این حال، میزان خشونت خانگی در مردان بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ به طور قابل توجهی در حال افزایش است..

در سال ۲۰۲۱، ۱۲۷۰۸۲ نفر قربانی خشونت خانوادگی گزارش شده توسط پلیس (خشونت مرتکب شده توسط همسران، والدین، فرزندان، خواهران و برادران و اعضای خانواده گسترده) بوده است که این میزان برابر با ۳۳۶ قربانی در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر است. این وضعیت پنجمین سال متوالیِ افزایش را رقم زد. زنان و دختران دو سوم (۶۹ درصد) قربانیان خشونت خانوادگی را تشکیل می‌دادند. میزان خشونت خانوادگی برای زنان و دختران بیش از دو برابر بیشتر از مردان و پسران بود (۴۵۷ قربانی در مقابل ۲۱۲ نفر در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت).

شدیدترین شکل خشونت خانوادگی، قتل است. از ۷۸۸ قربانی قتل گزارش شده در سال ۲۰۲۱، ۱۵۴ نفر توسط یکی از اعضای خانواده کشته شده اند.

در سال ۲۰۲۱، پلیس ۱۱۴۱۳۲ قربانی خشونت شریک صمیمی در سن ۱۲ سال و بالاتر (۳۴۴ قربانی در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر) را گزارش کرد. از هر ده قربانی، سه نفر یا ۳۰ درصد توسط یک شریک جنسی قربانی شده اند – در مجموع ۱۰۷،۸۱۰ گزارش خشونت در خانواده ثبت شده است.

زن کشی

در ادامه این گزارش آمده است: در سال ۲۰۲۱، پلیس ۷۸۸ قتل را گزارش کرد که ۲۹ مورد بیشتر از سال ۲۰۲۰ بود که نشان دهنده افزایش سه درصدی در سراسر کشور است.

میزان خودکشی در بین زنان در سال ۲۰۲۰ در بین ۲۰ تا ۲۴ سال و ۳۰ تا ۳۴ سال بالاترین میزان خودکشی بود. حدود ۷.۲ مرگ خودکشی در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در میان زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله وجود داشت.

سالانه (۲۰۲۱) تقریباً ۴۵۰۰ نفر در کانادا بر اثر خودکشی جان خود را از دست می‌دهند که معادل ۱۲ نفر در روز است. زنان میزان بیشتری از خودآزاری دارند. میزان خودکشی در زنان ۱۰ تا ۱۹ ساله و ۲۰ تا ۲۹ ساله بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ در حال افزایش بوده است.

زنان بومی نسبت به زنان غیربومی خطر بیشتری برای تجربه خشونت دارند و بیش از حد به عنوان قربانیان زنان کشی خشونت آمیز حضور دارند. زنان بومی که کمتر از ۵ درصد از جمعیت کانادا را تشکیل می‌دهند، ۱۶ درصد از قربانیان زن کشی را تشکیل می‌دهند. از نوامبر ۲۰۲۰ تا نوامبر ۲۰۲۱، ۵۸ زن و دختر کشته شدند.

تقریباً هر شش روز یک شریک صمیمی یک زن را در کانادا می‌کشد. در سال ۲۰۲۰، ۱۶۰ زن و دختر بر اثر خشونت کشته شدند. در سال ۲۰۲۱، ۱۷۳ نفر بر اثر خشونت کشته شدند.

اشتغال و فقر زنان

کانادا از نظر شکاف دستمزد جنسیتی از بین ۱۵۶ کشور در رتبه ۲۴ قرار دارد. در کانادا، زنان به طور متوسط ۸۹ سنت به ازای هر دلاری که یک مرد به دست می‌آورد، درآمد دارند. توجه به این نکته مهم است که تفاوت جنسیتی بر اساس نژاد، سن، هویت جنسیتی و ناتوانی بر زنان تأثیر متفاوتی دارد.

زنان در سال ۲۰۲۱ پس از کنترل نژاد و قومیت، تحصیلات، سن و …، به طور متوسط ۲۲.۱ درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت کردند. حتی با وجود این پیشرفت‌ها در پیشرفت تحصیلی، زنان همچنان با شکاف شدید دستمزد مواجه هستند. زنان دارای مدرک پیشرفته به طور متوسط کمتر از مردان دارای مدرک لیسانس حقوق دریافت می‌کنند.

طبق معیار درآمد پایین ،۱۰ درصد از زنان در کانادا با درآمد پایین زندگی می‌کنند (آمار کانادا، ۲۰۲۲). کسانی که با موانع متعددی روبرو هستند، از جمله زنان نژادپرستانه، زنان دارای معلولیت و مادران مجرد در معرض خطر بیشتری از فقر هستند.

شکاف جهانی دستمزد جنسیتی حدود ۲۰ درصد تخمین زده می‌شود، به این معنی که زنان به ازای هر دلاری که مردان در ازای کار برابر می‌کنند، ۷۷ سنت درآمد دارند.

زنانی که دارای معلولیت هستند، میانگین درآمد سالانه ۳۶۳۰ دلار کمتر از زنان بدون معلولیت دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتشار گزارش تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان در کانادا بیشتر بخوانید »

چرا «برنامه‌ریزی» در زندگی ما مهم است؟

چرا «برنامه‌ریزی» در زندگی ما مهم است؟



مهم‌ترین ابزاری که باید برای امتحان دادن، به آن مجهز شوید، برنامه‌ریزی است؛ حالا چرا برنامه‌ریزی آنقدر مهم است؟ در این مطلب به اهمیت برنامه‌ریزی می‌پردازیم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دی ماه که از راه می‌رسد، خبر از امتحانات می‌دهد؛ امتحانات نیم سال تحصیلی و همچنین امتحانات نهایی، در این ماه برگزار می‌شود. به نوعی می‌شود گفت که دی ماه مثل خرداد، فصل امتحان است.

اما مهم‌ترین ابزاری که باید برای امتحان دادن، به آن مجهز شوید، برنامه‌ریزی است؛ حالا چرا برنامه‌ریزی آنقدر مهم است؟ خب برنامه‌ریزی، فعالیتی است که در آن هدفمان و بهترین راه مشخص شده است.

اگر یک برنامه‌ریزی خوب و مناسب برای درس خواندن داشته باشید حتما در تحصیل به موفقیت می‌رسید. ضمن اینکه این برنامه‌ریزی باعث می‌شود در سایر عرصه‌های زندگی، مداومت و پشتکار داشته باشید.

* برنامه‌ریزی موجب پشتکار می‌شود

همانطور که اشاره کردیم وقتی در زندگی برنامه‌ریزی داشته باشید و تصمیم بگیرید که طبق برنامه پیش بروید، کارهای‌تان انجام می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود که رغبت بیشتر پیدا کنید و ادامه دهید.

مداومت در اجرای برنامه‌ریزی، همان پشتکار است. گمشده‌ای که اگر هر فردی داشته باشد، موفق می‌شود. در حقیقت یکی از دلایلی که باعث می‌شود افراد، در کارشان موفق نشوند، همین پشتکار است.

* برنامه‌ریزی به افراد امید می‌دهد

کسی که برنامه‌ریزی می‌کند، یعنی هدف دارد؛ کسی که هدف دارد، امید دارد. این موضوع را هیچوقت فراموش نکنید.

* برنامه‌ریزی استرس و اضطراب را کم می‌کند

وقتی کارمان با برنامه‌ریزی پیش می‌رود، دیگر نگران نتیجه نخواهیم بود. می‌دانید چرا؟ چون اعتماد به نفس پیدا کردیم و روی هدفمان متمرکز شدیم.

تا حالا برای خودتان پیش آمده یا با افرادی مواجه شدید که موقع امتحان دچار استرس و اضطراب شوند و در نتیجه امتحانشان را خراب کنند؟ برنامه‌ریزی باعث می‌شد که این اتفاق برایتان نیفتد.

* با برنامه‌ریزی، زمان را مدیریت کنید

برنامه‌ریزی یعنی اینکه برای لحظه لحظه زندگی‌تان برنامه داشته باشید و وقت‌تان تلف نشود. پس مدیریت زمان خواهید داشت.

* با برنامه‌ریزی منظم می‌شوید

یکی از اتفاقات خوبی که در پی برنامه‌ریزی، به دست می‌آورید، نظم است. کارهای‌تان روی روال انجام می‌شود و خیالتان راحت می‌شود.

تا حالا برایتان پیش آمده که کلی برنامه برای یک روز تعطیل تو ذهنتان باشد اما دست و دلتان به کار نرود؟ خب دلیلش این است که برنامه‌ریزی نداشتید.

* ذهنتان با برنامه‌ریزی متمرکز می‌شود

برخی افراد گلایه می‌کنند که وقت می‌گذارند و درس می‌خوانند اما چیزی یاد نمی‌گیرند. می دانید چرا؟ چون برنامه‌ریزی ندارند. وقتی برنامه‌ریزی نباشد، ذهن خسته می‌شود چرا که مشوش است.

حالا که متوجه شدیم برنامه‌ریزی چقدر مهم است، دریاره نحوه برنامه‌ریزی برایتان می‌گوییم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا «برنامه‌ریزی» در زندگی ما مهم است؟ بیشتر بخوانید »

اضطراب پدر چه بلایی سر کودکان می‌آورد

اضطراب پدر چه بلایی سر کودکان می‌آورد



یافته های پژوهش های جدید نشان می دهد که استرس پدری با مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان در دو سالگی مرتبط است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تحقیقات جدید مؤسسه روانپزشکی، روانشناسی و علوم اعصاب (IoPPN) در کینگز کالج لندن با همکاری موسسه سلامت و رفاه عمومی فنلاند دریافتند که ارتباط روانی بین پدرانی که در ماه ‌های پس از تولد فرزندشان استرس زیادی را تجربه می‌ کنند و شرایط روحی فرزند وجود دارد که باعث بروز مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان می شود.

نتایج این تحقیق نشان می‌ دهد که پدران باید از نظر استرس در طول دوره نوزادی کودکان ارزیابی شوند، زیرا فرصتی برای مداخله زودهنگام برای کمک به جلوگیری از مشکلات آینده برای پدر و فرزند وجود دارد.

 در این مطالعه ۹۰۱ پدر و ۹۳۹ مادر پرسشنامه‌ های استرس، اضطراب و افسردگی در دوران بارداری و در دوره پس از زایمان را تکمیل کردند که بررسی نهایی در ۲۴ ماهگی انجام شد. از پدران تعدادی سؤال در مورد سطوح استرسشان پرسیده شد از جمله اینکه چقدر احساس می ‌کنند نمی ‌توانند مسائل مهم زندگی خود را کنترل کنند و یا اینکه چقدر در رسیدگی به مشکلات شخصی مطمئن هستند.

در ادامه سطح استرس پدران در یک مقیاس ۲۰ درجه ای نمره گذاری شد و کسانی که امتیاز ۱۰ یا بیشتر داشتند به عنوان سطوح بالای استرس در نظر گرفته شدند. همچنین از شرکت کنندگان خواسته شد تا مشکلات عاطفی و رفتاری فرزندشان را در ۲۴ ماهگی گزارش کنند. به طور کلی، حدود ۷ درصد از پدران شرکت ‌کننده استرس بالایی را در سه مرحله اول اندازه ‌گیری شده تجربه کردند.

محققان قوی ترین ارتباط بین استرس پدری در سه ماه پس از زایمان و مشکلات عاطفی و رفتاری دوران کودکی را در دو سالگی شناسایی کردند. یافته ها نشان داد که استرس پدری بیشتر از افسردگی یا اضطراب پدر با پیامدهای دوران کودکی مرتبط بود.

دکتر فیونا چالاکومب (Fiona Challacombe) روانشناس بالینی در مؤسسه روانپزشکی، روانشناسی و علوم اعصاب کینگز کالج لندن و پژوهشگر ارشد این مطالعه گفت: نتایج تحقیقات ما نشان داد که استرس پدری نقش منحصر به فردی در پیامدهای رفتاری و عاطفی کودک، به ویژه در ماه های اولیه پس از زایمان ایفا می کند. با این وجود، مردان ممکن است در این زمان تمایلی به درخواست کمک یا بیان نیازهای خود نداشته باشند.

دکتر چالاکومب ادامه داد: تحقیقات آینده باید بر درک مکانیسم‌ هایی متمرکز شود که این تأثیر ممکن است داشته باشد که این امر به طراحی مداخلات مناسب برای پدران کمک می کند. افزایش استرس پدر در دو سالگی فرزند نشان می ‌دهد که این استرس در طول زمان از بین نرفته و بازگشت به کار، مشکلات مزمن خواب و مشکلات رفتاری که آشکارتر می ‌شوند، ممکن است در تشدید این امر نقش داشته باشند.

منبع: سیناپرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اضطراب پدر چه بلایی سر کودکان می‌آورد بیشتر بخوانید »

خواب دیدن زیاد نشانه چیست؟

خواب دیدن زیاد نشانه چیست؟



همه انسان‌ها در طول خواب، رویا می‌بینند. آنچه در افراد مختلف متفاوت است، محتوا و حجم خواب‌ها و میزان یادآوری این رویاها بعد از بیدار شدن است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، همه انسان‌ها در طول خواب، رویا می‌بینند. مطالعات انجام‌شده در آزمایشگاه‌های خواب نشان داده‌اند که به صورت متوسط، ۸۴ درصد مرحله‌ای از خواب که به آن مرحله حرکات سریع چشم «REM» می‌گوییم، با رویابینی همراه است. به نظر می‌رسد آنچه در افراد مختلف متفاوت است، میزان یادآوری این رویاها بعد از بیدار شدن است. در واقع بعضی افراد بیش از دیگران، رویاها را به خاطر می‌سپارند.

خواب انسان ۴ تا ۵ مرحله دارد که تقریبا شبیه هم هستند و هر مرحله ۱ ساعت تا ۱ ساعت و نیم طول می‌کشد. با این مراحل ۸-۷ ساعت خواب شبانه طی می‌شود.

هر کدام از این مراحل ۲ قسمت دارد؛ یک قسمت خواب معمولی و یک قسمت خواب رویا -زمانی که رویا می‌بینیم- است. در این زمان در حالی که چشمم بسته است، کره چشم حرکت می‌کند؛ انگار واقعا در حال دنبال کردن رویاست. پس در هر سیکل خواب شبانه، یک مرحله رویا داریم و بنابراین هر شب ۴ تا ۵ بار وارد مرحله خواب رویا می‌شویم؛ یعنی حدود ۲۵ تا ۲۰ درصد زمان خواب.

در سیکل‌های اول خواب، رویا کمتر است و هر چه به صبح نزدیک‌تر می‌شویم، رویاها حجم بیشتری از هر سیکل را به خود اختصاص می‌دهند بنابراین احتمال اینکه وقتی صبح از خواب برمی‌خیزیم، از خواب رویا بیدار شویم، زیاد است. پس رویاها طبیعی هستند و خواب خوب، خوابی است که رویاها هم جزئی از آن باشند. یکی از علائم کم بودن خواب رویا، نداشتن احساس سرحالی و شادابی بعد از برخاستن از خواب است.

به یاد آوردن خواب

باوجود اینکه حدود ۲ ساعت از خواب ما، خواب رویاست، اغلب افراد رویاها را به یاد نمی‌آورند و این حالت کاملا طبیعی است. ۸۲ درصد ما بلافاصله بعد از بیدارشدن محتوای رویاهایمان را به خاطر می‌آوریم، اما بعد از گذشت ۵ دقیقه، ۵۰ درصد این اطلاعات فراموش می‌شود و بعد از ۱۰ دقیقه، فقط ۱۰ درصد محتوای رویاها قابل یادآوری است؛ به این دلیل که در طول خواب، حافظه کارکردی ما خاموش است. اطلاعات جدیدی که به ذهن وارد می‌شود، در این بخش از حافظه نگهداری و پردازش و سپس به حافظه بلندمدت منتقل می‌شود بنابراین رویاها در حافظه ما ثبت نمی‌شود.

پس اگر هنگام خواب رویا به علتی بیدار شویم، کسی ما را بیدار کند یا اطرافمان یا در بدنمان اتفاقی بیفتد، احتمال دارد رویاهایمان را به خاطر بیاوریم و یادمان بماند. یعنی کسانی که رویاهایشان را به یاد می‌آورند، در زمانی که خواب رویا می‌دیده‌اند، به علتی هر چند به مدت کم، از خواب بیدار شده‌اند. یکی دیگر از علت‌های بیدار شدن، نامناسب بودن دمای محیط خواب، مشکلات جسمی و درد و… است.

محتوای رویا هم اهمیت دارد؛ گاهی افراد فقط رویا نمی‌بینند و رویاهایشان حالت کابوس دارد. کابوس، هم علت‌های جسمی ممکن است داشته باشد و هم علل روانی. یکی از دلایل جسمی که باعث کابوس دیدن می‌شود، پرکاری تیروئید است.

از سوی دیگر، گاهی کسانی که دچار اضطراب هستند یا حادثه خیلی ناخوشایندی برایشان اتفاق افتاده، این رویداد را مکرر به یاد می‌آورند. استرس‌هایی که انسان در طول روز تجربه می‌کند هم می‌تواند رویاها را به کابوس تبدیل کند. کسانی که خواب منقطع دارند و به دلیلی خوابشان باکیفیت نیست و مدام از خواب بیدار می‌شوند، رویاهایشان را به یاد می‌آورند و حس می‌کنند خیلی خواب می‌بینند.

غیر از اضطراب، استرس و افسردگی، اختلال‌های دیگر خواب هم می‌تواند از دلایل به یاد آوردن رویاها باشد؛ مثل اختلال تنفسی در زمان خواب که از نشانه‌های آن خروپف است. این اتفاق باعث بیداری فرد می‌شود، زیرا تنفس در مبتلایان به آن حدود ۱۰ تا ۲۰ ثانیه و حتی در برخی افراد تا ۱ دقیقه قطع می‌شود بنابراین میزان اکسیژن خون کم می‌شود و بدن تقلا می‌کند مشکل قطع تنفس حل شود. این تقلا و فشاری که به بدن می‌آید، خیلی وقت‌ها به بیدار شدن فرد می‌انجامد و احساس وحشت و خفگی در موارد شدید وقفه تنفسی، او را بیدار می‌کند و باعث می‌شود حس کند رویاهای ناخوشایندی می‌بیند که باعث احساس خفگی‌اش شده است.

شخصیت افراد هم تا حدی در میزان به یادآوری رویاها نقش دارد به طوری که هنرمندان و کسانی که توانایی تجسمی و بنابراین حافظه بزرگ‌تری برای تصاویر دارند، بیشتر از سایرین رویاهایشان را به یاد می‌آورند.

زمان و چگونگی بیدارشدن نیز می‌تواند در این امر موثر باشد؛ اما مهم‌ترین عامل، علاقه فرد به یادآوری رویاهاست. اگر می‌خواهید رویاهای بیشتری به یاد بیاورید، علاقه به محتوای رویاها را در خود پرورش دهید و قبل از خواب به خودتان بگویید که می‌خواهم امشب رویاهایم را به یاد بیاورم.

میزان یادآوری خواب بین مردها و زن‌ها تفاوتی ندارد. نکته جالب این است که اگرچه خواب رِم «REM» -مرحله اصلی رویابینی- در کودکان نسبت به بزرگسالان سهم بیشتری از کل طول خواب را شامل می‌شود، اما کودکان کمتر خواب‌هایشان را به یاد می‌آورند. شاید به این دلیل که بخش‌هایی از مغز که به مراحل خواب مربوط است، تا ۷-۵ سالگی کامل نمی‌شود.

احساسات شدید، رویا و کابوس می‌شوند

بسیاری از محققان حوزه خواب معتقدند در شروع رویاها هیجان‌ها نقش مهمی دارند. به عبارت دیگر، بخشی از مغز که به هیجان‌ها و احساسات -مثل ترس، ناراحتی، عصبانیت، خوشحالی، امیدواری و… – مربوط است، در خواب فعال می‌شود. سپس قسمت‌های دیگری از مغز تصاویر و نمادهایی از آن احساس پیدا می‌کنند و این نمادها و تصاویر به شکل داستانی به هم مرتبط می‌شوند. در عین حال، قسمت مرتبط با تفکر منطقی مغز، در طول خواب فعال نیست بنابراین ارتباطات و رخدادهای تجربه شده در خواب از منطق دوره بیداری تبعیت نمی‌کند. اغلب محتوای رویاها، وقایعی است که اخیرا و عمدتا در طول روز قبل اتفاق افتاده است. بخش دیگری از محتوای رویاها نیز به رخدادهای آسیب‌زننده قبلی مربوط هستند که هنوز برای فرد خوابیده حل و فصل نشده‌اند بنابراین تجربه‌هایی که برای ما احساسات شدید ایجاد می‌کند، می‌تواند بارها به رویاها و کابوس‌هایمان نفوذ کند.

به‌طور کلی، هسته اصلی رویا یک هیجان است و هر چه این هیجان -مثل ترس- درون ذهن فرد شدت بیشتری داشته باشد، تصاویر مربوط به آن با شدت بیشتری در خواب ظاهر می‌شود. کابوس‌ها یا خواب‌های پریشان و همراه با هیجان‌های منفی، علاوه بر مشکلات حل‌نشده روانی، می‌تواند در اثر مشکلات پزشکی و بیماری، استرس سنگین و احساس تهدید جوی برای تصویری که فرد از خود دارد یا برای دیدگاه اجتماعی او، ایجاد شود؛ بنابراین تفاوت افراد در به یاد آوردن محتوای رویاها یا به اصطلاح تفاوت در میزان خواب دیدن، نشانه اختلال روان‌پزشکی نیست، اما تغییر الگوی خواب دیدن و به ویژه کابوس مکرر در یک نفر، نسبت به قبل خود او، می‌تواند نشان‌دهنده وجود مسائلی حل‌نشده و نیازمند توجه روان‌پزشکی باشد.

بچه‌ها چه خواب‌هایی می‌بینند؟

تحقیقات متعدد در مورد محتویات رویاها در نقاط مختلف دنیا نشان داده اند که انسان‌ها در خواب خشونت را بیش از دوستی و بدشانسی را بیش از خوش‌شانسی گزارش می‌کنند و تجربه هیجان‌های منفی در همه فرهنگ‌ها و در هر دو جنس، بیش از هیجانات مثبت است. تصاویر مربوط به خشونت در مردها بیش از زن‌ها تظاهر می‌یابد. میزان رویاها در افراد مسن تفاوتی با جوانان ندارد، اما خشونت فیزیکی و هیجان‌های منفی در خواب کهنسالان کمتر از جوانان است.

در کودکان نیز محتوای رویاها با افزایش سن تکامل می‌یابد به طوری که تا ۴-۳ سالگی کودکان خودشان را در خواب نمی‌بینند. در سن کمتر از ۵ سال، خواب‌ها مجموعه غیرجذابی از تصاویر ثابت و تفکراتی درباره وقایع روز است. بین ۵ تا ۸ سالگی رویاها بیشتر شکل داستانی به خود می‌گیرند و حرکت و تعامل در آن‌ها اتفاق می‌افتد، ولی تا حدود ۱۵-۱۳ سالگی هنوز کاملا شکل نمی‌گیرد و شبیه بالغان نمی‌شود. کابوس در بچه‌ها شایع است و از حدود ۳ سالگی شروع می‌شود. در دوران ۷-۳ سال مضمون شایع کابوس‌ها، تعقیب شدن به‌وسیله هیولا یا جانور است.

۲ نکته برای روشن‌تر شدن دنیای خواب

۱- آنچه ذهن در طول بیداری بر آن متمرکز است، در طول خواب نیز مورد توجه و تمرکز خواهد بود.

۲- بعضی از نمادها در خواب افراد مختلف تکرار می‌شوند و معمول هستند؛ مثلا افتادن دندان یا پرواز کردن جزو محتویات شایع رویاها هستند. همان‌طور که گفته شد، وقتی یک هیجان در طول مغز فعال می‌شود، نمادها و تصاویر مرتبط با آن در کنار هم جمع و رویا ایجاد می‌شود. این نمادها، همان‌هایی هستند که در بیداری نیز در ارتباط با همان هیجان به کار می‌روند. مثلا در بیشتر فرهنگ‌ها، پرواز نمادی از آزادی تلقی می‌شود. حال اگر فردی در خواب هیجانی مرتبط با آزادی را تجربه کند، احتمال دارد تصویری از نماد پرواز در محتوای رویای او وارد شود. یا مثلا برای اشاره به رهاکردن یک چیز، اصطلاح «دندان چیزی را کندن» را به کار می‌بریم، پس ممکن است برای مفهوم رهاکردن چیزی در خواب، نماد کنده‌شدن دندان فعال شود؛ بنابراین دیدن چیزهای مشابه در رویای افراد مختلف دارای یک فرهنگ می‌تواند نشانه‌ای از نمادهای مشترک در آن فرهنگ باشد که در عین حال برای هر فرد معنا و مفهوم مجزا و منحصر به فردی نیز دارد.

پس اگر رویاهایتان را زیاد به یاد می‌آورید و طی روز احساس خستگی می‌کنید و دچار این احساس هستید که در تمام شب رویا یا کابوس شبانه می‌بینید، لازم است حتما بررسی شوید تا علت مشکلتان پیدا و درمان برایتان برنامه‌ریزی شود.

منبع: برنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خواب دیدن زیاد نشانه چیست؟ بیشتر بخوانید »

عامل اصلی افزایش بیماری قلبی در مردان

عامل اصلی افزایش بیماری قلبی در مردان



پژوهش های جدید نشان می دهد اضطراب و نگرانی ممکن است احتمال ابتلا به بیماری های قلبی، سکته و حتی دیابت را در مردان افزایش دهد. در واقع سلامت روانی منفی معمولا مردان را به سوی زندگی ناسالم سوق می دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نگرانی می تواند بر روان همه افراد تأثیر بگذارد، اما تحقیقات جدید نشان می دهد که وقتی مردان میانسال بیش از حد عصبانی می شوند، با خطر بیشتری برای ابتلا به دیابت، بیماری های قلبی یا سکته مواجه می شوند. در واقع این افزایش خطر با خطرات سلامتی مرتبط با نوشیدن زیاد الکل برابری می ‌کند.

لوینا لی (Lewina Lee) استادیار روانپزشکی در دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون و روانشناس تحقیقات بالینی مرکز ملی اختلال استرس پس از سانحه سیستم مراقبت بهداشتی VA بوستون و از پژوهشگران این تحقیقات جدید توضیح می دهد اضطراب با فرآیندهای بیولوژیکی ناسالم مرتبط است و راه را برای ابتلا به بیماری قلبی و دیابت در مردان هموار می‌ کند. انجام اقداماتی برای بهبود سلامت روان ممکن است به کاهش خطرات بیماری قلبی و دیابت کمک کند.

این پروژه تحقیقاتی شامل بیش از هزار و ۵۵۰ مرد (به طور متوسط ۵۳ ساله) سفید پوست بود که در مطالعه هنجاری پیری شرکت کردند. این مردان در ابتدای مطالعه هیچ بیماری عمده ای نداشتند.

محققان هفت عامل خطر بیولوژیکی از جمله فشار خون، کلسترول، چربی خون موسوم به تری گلیسیرید، شاخص توده بدنی، قند خون و نشانگر التهاب را هر سه تا پنج سال تا زمانی که مردان از دنیا رفتند یا از مطالعه خارج شدند، بررسی کردند.مردان برای هر عامل خطر بالا یک امتیاز دریافت کردند. آنها همچنین به پرسشنامه های استانداردی که اضطراب و نگرانی را هنگام شروع مطالعه اندازه گیری می کرد، پاسخ دادند.

محققان دریافتند مردانی که سطوح بالاتری از اضطراب را گزارش کردند، ۱۰ تا ۱۳ درصد شانس بیشتری برای رسیدن به خطر بیولوژیکی بالای بیماری های قلبی، سکته مغزی یا دیابت در طول دوره ۴۰ ساله پیگیری داشتند. البته این مطالعه برای بیان اینکه مشخص کند چگونه نگرانی و اضطراب خطر ابتلا به بیماری را افزایش می دهد طراحی نشده بود، اما نشان داد افراد نگران احتمال بیشتری داشت تا به کشیدن سیگار یا مصرف الکل روی آورده و یا از انجام ورزش به طور منظم خودداری کنند.

لی در توضیحاتش افزود: عوامل روانی اجتماعی مرتبط با اضطراب، مانند تمایل قوی ‌تر به تفسیر حتی موقعیت‌ های خنثی به‌ عنوان استرس‌ زا یا اجتناب از موقعیت‌ های ناراحت‌ کننده، ممکن است به این معنا باشد که افراد مضطرب در مقابله با عوامل استرس ‌زا مهارت کمتری دارند و به طور کلی در معرض خطر بیشتری برای سلامت روان ضعیف هستند که به نوبه خود خطر بیماری های دیگر را افزایش می دهد.

مردان مضطرب دارای تعداد بیشتری از عوامل پرخطر در تمام سنین بودند و این یافته ها حتی پس از اینکه محققان سایر خطرات شناخته شده بیماری قلبی مانند سابقه خانوادگی را کنترل کردند، حفظ شد.  این خطرات مقدم بر تشخیص هر بیماری است و فرصتی برای پیشگیری را نشان می دهد.

دکتر گلن لوین (Glenn Levine)، رئیس بخش قلب و عروق در مرکز پزشکی میشائیل ای دیبیکی در هیوستون در این باره اظهار داشت: سلامت روانی منفی، مانند اضطراب، می‌ تواند افراد را به سمت شیوه‌ های زندگی ناسالم مانند تغذیه نامناسب، ورزش نکردن، مصرف نکردن دارو، و عدم پیگیری بررسی ‌های سلامت سوق دهد. همچنین ممکن است در دراز مدت اثرات فیزیولوژیکی نامطلوب مستقیم تری بر قلب و بدن داشته باشد. این یافته به ما یادآوری می کند که سلامتی ما می تواند تحت تاثیر وضعیت عاطفی ما باشد.

شرح کامل این تحقیقات و یافته های حاصل از آن در آخرین شماره مجله انجمن قلب آمریکا (American Heart Association) به صورت آنلاین منتشر شده و قابل دسترس است. 

منبع: سیناپرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عامل اصلی افزایش بیماری قلبی در مردان بیشتر بخوانید »