به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حمیدرضا گودرزی دلیل برگزاری تجمع ظهر امروز مقابل پاساژ علاءالدین و خیابان جمهوری اظهار کرد: این تجمع به دلیل قطع برق پاساژ برگزار شد، البته دلیل قطع برق مشخص نبوده و در حال بررسی است.
معاون امنیتی استانداری تهران ادامه داد: پس از قطع شدن برق پاساژ، تجمع بین ساعت ۱۱:۴۵ تا ۱۲:۴۵ شکل می گیرد و پس از آن به پایان می رسد و اکنون تجمعی وجود نداشته و شرایط عادی است.
منبع: ایسنا
معاون امنیتی استانداری تهران گفت: قطعی برق دلیل تجمع مقابل پاساژ علاءالدین بود.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،اعتراضات اخیر در شهرهای مختلف استان خوزستان پیرامون مسئله کمآبی باز هم فرصتی را برای گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب در این استان به وجود آورد تا با حضور پررنگ میدانی و انجام اقدامات خرابکارانه، مطالبات به حق مردم این استان را که مورد تاکید و تأیید مسئولان کشور است به حاشیه برانند و از بیآبی این استان فرصتی برای صید اهداف خود فراهم کنند.
برهم زدن اعتراضات مردمی و به انحراف کشیدن آنها و تبدیل صحنه اعتراض مسالمت آمیز به صحنه نبرد مسلحانه از سوی گروهکهای تروریستی و ضدانقلاب به ویژه گروهک تروریستی منافقین، موضوع تازهای نیست و طی سالهای اخیر شاهد تحرکات میدانی اغتشاشگران در استفاده از سلاح گرم و سرد بودهایم؛ با این حال در روزهای اخیر نیز تصاویر متعددی از استفاده اغتشاشگران از سلاح جنگی منتشر شد.
علاوه بر خوزستان در درگیری چند شب قبل در الیگودرز استان لرستان هم استفاده از سلاح ساچمهای وینچستر توسط اغتشاشگران یک کشته و ۴ مجروح به جا گذاشت. اما یک سوال به وجود میآید و آن هم این است که این حجم از سلاح چگونه و از چه طریقی در دسترس اغتشاشگران قرار میگیرد؟
همانگونه که گفته شد، استفاده از سلاح توسط اغتشاشگران موضوع تازهای نیست و پیش از این هم در جریان ناآرامیهای آبان ۹۸ هم با هدف پیشبرد پروژه کشتهسازی، به وفور از سلاح گرم توسط تیمهای میدانی منافقین استفاده شد. گشتی در اخبار سالهای گذشته به ویژه از سال ۱۳۹۶ تاکنون نشان میدهد که حجم زیادی از سلاحهای غیرمجاز توسط دستگاههای امنیتی و انتظامی در سراسر کشور در این بازه کشف شده است.
منشأ تسلیحات غیرمجاز کجاست؟
کشور ترکیه در همسایگی ایران سالهاست که در حوزه تولید تسلیحات سبک و شکاری سرمایهگذاری وسیعی را صورت داده و کمپانیهای متعددی در این کشور که بعضا در دنیا نیز صاحب نام هستند انواع سلاحهای ساچمهای را تولید و به بازارهای مختلف عرضه میکنند. یکی از بازارهایی که سلاحهای شکاری ترکیه در آن البته نه به صورت قانونی بلکه به صورت قاچاق و غیرمجاز عرضه میشود، ایران است که در گذشته در مناطق مرزی یافت میشد، اما حجم بالای کشف این سلاحها در مرکز و دیگر نقاط کشور حاکی از گسترش آنها در سراسر ایران است.
بررسی تصاویری که طی سالهای اخیر از سلاحهای غیرمجاز کشف شده منتشر شده نشان میدهد که بیشترین فراوانی در کشفیات مربوط به شاتگانهای ساچمهای معروف به «وینچستر» است که عمدتا از مدل Stranger BSM تولید شده توسط یک شرکت گمنام تحت عنوان BALIKLI در ترکیه هستند و به صورت غیرقانونی و قاچاق وارد کشور میشوند. بررسی وبسایت شرکت فوق نشان میدهد که مدلهای مختلفی از این نوع سلاح را تولید کرده است.
ویژگیهای این سلاح مانند سبک بودن، اندازه کوچک که قابلیت پنهان کردن دارد، قنداق جمع شونده، خشاب چندتایی و قابلیت شلیک فشنگهای ساچمهای گیج ۱۲ که به راحتی در دسترس است و حتی با دستگاههای ساده و ابتدایی توسط خود افراد نیز قابل تولید است از جمله دلایلی است که در اغتشاشات سالهای اخیر مورد استفاده اغتشاشگران و عناصر گروهکهای تروریستی قرار گرفته است.
گلولههایی که میتواند از این سلاح شلیک شود، انواع مختلف دارد چراکه در حقیقت یک گلوله با بدنه پلاستیکی است که درون آن میتواند با انواع مختلف ساچمهها پُر شود؛ در تصویر زیر میتوان انواع گلولههای گیج ۱۲ با سایز مختلف ساچمهها را دید که از تک گلوله (اسلاگ) تا ساچمههای ریز چیدمان شده است.
انواع گلولههای گیج ۱۲
با اینحال همانگونه که گفته شد، سلاحهای فوق تماما به صورت قاچاق و غیرقانونی وارد کشور میشوند و طبیعتا هیچگونه مجوز حملی نیز برای آنها صادر نمیشود به همین دلیل است که در اغتشاشات و ناآرامیها عمده سلاحی که در دست عناصر مخرب و تروریست قرار دارد از این نوع است؛ اما علیرغم تلاش گسترده دستگاههای امنیتی، انتظامی و نظامی در کشف و ضبط سلاحهای غیرمجاز، باز هم شاهد استفاده از این نوع سلاح در اغتشاشات هستیم به طوریکه در ناآرامیهای چند شب قبل در الیگودرز لرستان نیز شاهد مجروحیت افراد با سلاح ساچمهای بودیم.
ذکر این نکته نیز ضروری است که در سالهای اخیر قاچاقچیان و فروشندگان سلاح و مهمات، فضای مجازی را به بستری برای خرید و فروش غیرقانونی سلاح تبدیل کردهاند که میتوان نمونههایی از آن را در تصاویر زیر مشاهده کرد.
ناآرامیهای اخیر در خوزستان که در آن گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب سعی داشتند با مسلحانه کردن اعتراضات، پشت خواستهها و مطالبات به حق مردم این خطه اهداف شوم خود را پیش ببرند، بار دیگر نشان داد که استفاده از اسلحه کماکان در دستور کار گروهکها و عناصر جریان نفاق و تروریست است. مقابله با جریان قاچاق سلاحهای جنگی و … به داخل کشور یکی از ضرورتهایی است که وقایع امنیتی سالهای اخیر به خوبی آن را مشخص کرده و به نظر میرسد توجه بیشتر مسئولین امر به این موضوع را بعنوان یک چالش امنیتی طلب میکند.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر تهران در شهرهای مختلف کشور وقایعی رقم خورد که چرخ پیروزی انقلاب مردم را سریعتر به حرکت درآورد. مردم در همه شهرها به خیابانها آمده و اعتراضات گسترده در سراسر کشور صورت گرفت. در عین حال برخی حملات ارتشیان و نیروهای نظامی باعث عصبانیت و بلندتر شدن صدای اعتراضات مردمی میشد. در ادامه به برخی از این وقایع در شهرهای کشور اشاره مبکنیم.
گرگان در خاک و خون
فرمانده پادگان گرگان در شب چهارم آذر ۱۳۵۷ با روحانیون شهر تماس تلفنی گرفته و تأکید کرد که تظاهرات پنج آذر برگزار نشود، چون مأموران دستور تیراندازی داشتند. اما مردم از همه طبقات مختلفاز ساعت هشت صبح روز پنجم آذر در امامزاده عبدالله جمع شدند و شعار میدادند. این تظاهرات در پی حمله ماموران به حرم امام رضا (ع) بود، هرچند روحانیان تلاش کردند تا از تظاهرات مردم جلوگیری کنند، اما تعداد زیادی جمعیت به توجه و تذکر پلیس اهمیت نداده و در پی این تظاهرات که به خشونت کشیده شد ۹ نفر از تظاهرکنندگان شهید و ۶۴ نفر دیگر مجروح شدند.
جاری شدن خون شهدا در میدان مشهد
یکشنبه خونین مشهد روز یازدهم دی سال ۱۳۵۷ رقم خورد. روز قبل جنازه دو دژبان از پای درآمده و نعشهای به دار کشیده شده به نمایش نیروهای مسلح گذاشته شد نیروهای نظامی و ارتش به تحریک فرمانده خود وارد شهر شدند و مردم را در خیابان به رگبار بستند و تعداد زیادی را در منزل آیت الله شیرازی به شهادت رساندند که رادیو ایران زیر نفوذ سانسور حکومت نظامی ازهاری تعداد شهدا را ۲۰۵ نفر و رادیو مسکو آمار شهدا و مجروحان این دو روز را سه هزار نفر اعلام کرد. این روز «یکشنبه خونین» نام گرفت.
گشوده شدن آتش نظامیان پهلوی بر روی مردم کرمان
جمعه ۲۴ آذر یکی از اتفاقات مهم شهر کرمان رقم خورد. در این روز به دعوت جامعه روحانیت مراسم هفتمین روز شهادت شهید حسن توکلی در مسجد امام خمینی (ره) و با حضور جمع کثیری از مردم برگزار شد. از کلانتری نزدیک به مسجد هم به صورت مداوم با بلندگو به مردم اخطار میشد که از تجمع و تظاهرات خودداری شود. با وجود جو امنیتی شدید شهر تعداد زیادی از مردم در مسجد گرد آمده بودند. عدهای از جمعیت به قصد راهپمیایی از مسجد خارج شده و خیابان ششم بهمن (امام خمینی) رفتند، ماموران رژیم بخشی از خیابان را تا چهارراه مسدود کرده بودند، عدهای از جوانان در صف مقدم تظاهرات با باز کردن دکمههای پیراهن، آمادگی خود را برای مواجه با گلوله و شهادت ابراز داشتند که این امر سبب عقبنشینی محدود مأموران شد؛ اما به ناگاه از سوی مأمورین انتظامی مستقر در حوالی مسجد به سوی جمعیت تظاهرکننده آتش گشوده شد. شاید نیرویی در حدود ۵۰ ـ ۶۰ نفر یا ۱۰۰ نفر سراسر عرض خیابان را بسته بودند. اما جمعیت شروع به شعار دادن و جلو رفتن کردند، این درگیریها تا تاریکی شب ادامه یافت. روز بعد طی مراسم باشکوهی این شهدا به سمت مسجد صاحبالزمان (عج) تشییع شدند. در این فاصله که مردم جنازه شهدا را تشییع میکردند، شعارهای خیلی تند سر داده شد.
مسجد سبزوار آغشته به خون مبارزان
آذر ۱۳۵۷، با گذشت دو روز از عاشورای حسینی در سبزوار و تظاهرات پرشور مردم در دهه اول محرم، شب دوازدهم محرم اخباری مبنی بر راهپیمایی طرفداران شاه در شهر سبزوار منتشر شد. غوغایی در شهر برپا شد. با تمهیدات اندیشیده شده، جمعیت نسبتاً چشمگیری از انقلابیون به همراه روحانیان در مسجد جامع و خیابانهای اطراف تجمع کردند که با هماهنگی علما و بزرگان شهر صورت گرفته بود. چون ممکن بود مخالفان بعدازظهر مجدداً حمله کنند، اجتماعکنندگان همچنان در مسجد حضور داشتند. حدود ساعت ۱۲ ـ ۱۲ و نیم بود که از سمت شهربانی (جنب خیابان قائم)، مأموران حمله را شروع کردند، ابتدا، با تیر هوایی و بعد گاز اشکآور. در آن روز تعدادی شهید شدند و تعدادی مجروح. مقابل همان وضوخانه مسجد جامع بیشتر روستاییانی که ظهر نشسته بودند و سفرههای نان خود را باز کرده بودند، همانجا به رگبار بستهشده و همه سفرههای نان با خونشان آغشته شده بود. برخی از شهدا و مجروحان را مردم به داخل مسجد بردند. مسجد پر از خون شده بود.
روز سخت دزفول
چهارشنبه سیاه دزفول روز ۲۷ دی سال ۱۳۵۷ رقم خورد. در این روز از ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر تانکها و خودروهای تیپ ۲ زرهی از درب شمالی (درب تانکرو) پادگان حرکت کرده و ساعت پنج بعدازظهر به شهر یورش برده، بسان حمله به یک کشور بیگانه به طرزی وحشیانه با تانک و نفربر از روی خودروهای پارک شده در کنار خیابانها عبور کردند، مغازهها را به آتش کشیده و رهگذران را به گلوله بستند. شاهدان عینی اظهار کردند که خودروهای ارتشی و تانکها حتی چند اتومبیل را با سرنشینان زیر گرفته و زیر چرخهای سنگین خود له کردند. نیروهای رژیم در روز چهارشنبه سیاه به قصد ایجاد رعب و وحشت به شهر حمله کردند. آنها تصور میکردند با این حربه مردم عقبنشینی میکنند، در صورتی که تجربه نشان داده بود که مردم ایران هر وقت در فشار قرار بگیرند، بیشتر برانگیخته میشوند و همین باعث شد که خونهای به ناحق ریخته شده در این روز دامنگیرشان شود و در نتیجه اتحاد مردم بیشتر شد و به لطف خدا انقلاب به ثمر نشست.
حمله عمال پهلوی به مردم دزفول در حالی اتفاق افتاد که مردم خونگرم دزفول درست سه روز قبل از این حادثه، در اجرای فرمان حضرت امام مبنی بر خوشرفتاری با ارتشیان، در یک راهپیمایی کمنظیر ضمن پخش گل و شیرینی و میوه به برادران ارتشی خود با آنان روبوسی کرده و حلقههای گل را به لوله مسلسلهای آنها آویخته، جلوههای زیبایی از تصرف دلها به وسیله حسن خُلق را به نمایش گذاشتند. در مورد تلفات این حمله ناجوانمردانه و وحشیانه مزدوران رژیم به دزفول، آمارهای مختلفی گفته شده که صائبترین آنها شهادت شش نفر و مجروح شدن ۲۰ نفر است.